پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
تركيب "اهل البيت" در قرآن دو بار آمده كه يك بار مربوط به اهل بيت حضرت ابراهيم است (1) و يك بار هم مربوط به اهل بيت حضرت رسول مي باشد (2).

تركيب "اهل البيت" در قرآن دو بار آمده كه يك بار مربوط به اهل بيت حضرت ابراهيم است (1) و يك بار هم مربوط به اهل بيت حضرت رسول مي باشد (2). از آيه "اهل بيت" كه مشهور به "آيه تطهير" و مربوط به اهل بيت حضرت رسول است، نمي توان مصداق ها را شناسايي كرد . فقط مي توان به مشخصه هاي مصداق ها پي برد . با توجه به اين آيه معلوم مي شود كه: 1. اراده تكويني (نه تشريعي ) خدا بر دفاع از اهل بيت و دور كردن رجس و پليدي از آن ها است، زيرا در اين آيه آمده : "انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يهركم تطهيرا" اين عبارت مي رساند كه اراده "اذهاب رجس و بردن پليدي ها" اراده خاص خدا و منحصر در اهل بيت است، در حالي كه اراده تشريعي خدا بر پاك كردن بندگان با فرستادن وحي و پيامبر و تشريع احكام و... ، اراده اي عمومي است. خداوند در باره ارده تشريعي اش بر پاك كردن عموم بندگان بعد از بيان حكم وضو و غسل و تيمم مي فرمايد: ما يُريدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لكِنْ يُريدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَ لِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُم‏ ؛(3) خداوند نمي‏خواهد مشكلي براي شما ايجاد كند ،بلكه مي‏خواهد شما را پاك سازد و نعمتش را بر شما تمام گرداند. پس اين اراده تشريعي نيست ، زيرا اراده تشريعي خدا عام است و منحصر در بعض افراد نمي باشد. البته اين عنايت خاص خدا به آنان مي باشد كه پليدي ها را از آنان دور مي سازد ،نه اين كه آن ها را از پليدي دور گرداند، زيرا آنان خود به جهت ايمان و معرفت و محبت به خدا، از پليدي ها بيزار و فراري اند . ساحت شان از پليدي ها منزه است و به هيچ وجه ميل به پليدي نمي كنند . از طرف ديگر اگر خدا آنان را از پليدي ها منصرف كند و برگرداند كه فضيلتي نيست تا بخواهد با ذكر آن ، آنان را مدح كرده و بزرگ بدارد. 2. درست است كه اين آيه در ضمن آيات مربوط به همسران واقع شده است، ولي به جهات مختلف با توجه به خود اين آيات منظور از اهل بيت رسول خدا همسران ايشان نيست زيرا: الف_از همسران در قبل و بعد از اين آيه با ضماير جمع مؤنث ياد شده ،در حالي كه ضماير موجود در اين عبارت همگي جمع مذكر هستند. ب_ چون اراده در اين آيه تكويني است ، پس قطعا واقع شده و اهل اين بيت، مطهر و معصوم مي باشند، در حالي كه همسران پيامبر نه خود ادعاي عصمت كرده و نه ديگران آنان را معصوم شمرده اند. ج. همه مفسران اتفاق نظر دارند كه بعد از يكي از جنگ ها، وقتي پيامبر(ص) با غنيمت برگشت، همسران آن جناب انتظار داشتند كه رسول خدا مقداري از غنايم را جهت بهبود زندگي آنان هزينه كند، ولي ديدند رسول خدا خواسته آنان را اجابت نكرد. خشمگين شدند و به حضرت اعتراض كردند كه گمان كرده‏اي اگر ما را طلاق دهي، ديگر همسر مناسبي براي ما پيدا نمي‏شود؟! خداي متعال از اين سخن آنان در خشم شد و پيامبر را دستور داد از آنان كناره‏گيري كند تا براي طلاق آماده گردند. آنگاه آيات قبل (4) نازل شد و آنان را بين انتخاب زندگي پيامبر با سختي هايش يا گرفتن طلاق مخيّر كرد. لحن خود آيات نيز حاكي از توبيخ و مذمت است . وعده‏هايي هم كه به آنان داده شده، همه مشروط است؛ در حالي كه لحن آيه تطهير مدح است و در آن هيچ قيد و شرطي ديده نمي‏شود. هم چنين خداوند دراوايل سوره مباركه تحريم برخي از زنان پيامبر را مذمت مي كند كه با مطهر و معصوم بودن آنان سازگاري ندارد. چ- هيچ كدام از همسران پيامبر ادعا نكرده اند كه مصداق آيه تطهيرند . چ_ همسران رسول خدا ساكنان "بيوت" و خانه هاي مسكوني رسول خدايند ،ولي "بيت" در اين آيه خانه مسكوني نيست، زيرا اگر منظور منزل مسكوني آن جناب و همسرانش بود، بايد با لفظ جمع مي‏آمد. همچنان كه در آيات قبل و بعد از اين آيه با لفظ «بيوتكن» به آن ها اشاره شده است. بعضي از علماي عامه گفته‏اند، گرچه اين خانه‏ها به اعتبار همسران «بيوت» است، ولي چون همه آن ها خانه رسول خداست، پس اطلاق لفظ مفرد بر آن ها صحيح است. ولي اين حرف با سياق قرآن سازگار نيست، زيرا در قرآن بر اين خانه‏ها به اعتبار ساكنانش، يعني همسران رسول خدا و هم به اعتبار صاحب شان، يعني شخص رسول خدا، لفظ جمع اطلاق شده است. در آيات قبل و بعد از آيه تطهير بر اين خانه‏ها به اعتبار ساكنان شان لفظ «بيوت» اطلاق گرديده و در آيه 53 همين سوره نيز بر اين خانه‏ها به اعتبار صاحب شان كه پيامبر است ، لفظ «بيوت» اطلاق شده است: يا اَيُّهَا الَّذينَ امَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ اِلاّ اَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ ؛ اي مؤمنان به خانه‏هاي رسول خدا وارد نشويد ، مگر اينكه به شما اذن داده شود. ح_ اگر بخواهيم منظور از "اهل بيت" را معناي عرفي بدانيم ،يعني همين افرادي كه در خانه فرد زندگي مي كنند ، اين واژه به همه افرادي كه تحت تكفل فرد بوده و در خانه وي هستند، از پدر ، مادر ، فرزندان، همسران، خواهر و برادراني كه تحت تكفلش هستند ، غلامان و كنيزانش و... اطلاق مي شود، در حالي كه منظور از اهل بيت در آيه قطعا اين گروه نيستند . خ-با توجه به موارد فوق ما نمي توانيم مصداق هاي "اهل بيت" را شناسايي كنيم . جز مراجعه به پيامبر و پرسيدن از ايشان راهي براي شناسايي مصداق هاي اهل بيت نداريم. د_ بنا بر روايات فراوان كه شيعه و سني نقل كرده اند، اين آيه جدا از آيات مربوط به همسران نازل شده و پيامبر سعي بليغ داشته كه مصداق هاي آن را معرفي كند . با جمع كردن مصداق هاي مورد نظر( امام علي، امام حسن، امام حسين و حضرت زهرا) زير كسا و پيچاندن كسا به دور آنان، منحصر بودن اهل بيت در آن جمع را تصريح كرده است. بعضي از همسران ايشان كه حاضر بودند ، اجازه ورود به زير كسا را خواستند، ولي حضرت ضمن دعا براي شان، اجازه ورود نداد . بدين وسيله هم مصداق ها را تعيين كرد و هم انحصار مصداق هاي موجود در افراد مورد نظر را نشان داد. علاوه بر آن، بعد از نزول آيه هم به صورت هاي مختلف در صدد معرفي اين افراد به عنوان تنها مصداق هاي اهل بيت بود از جمله نقل شده از زمان نزول اين آيه به مدت طولاني و به نقلي تا پايان عمر به هنگام طلوع فجر بر در خانه دخترش زهرا (س) مي آمد . با صدا كردن آنان براي نماز و خواندن اين آيه ، آنان را به عنوان اهل بيت معرفي مي نمود.(4) ذ_ در مورد مصداق هاي اهل بيت، مفسران اهل سنت نظر هاي ديگري داده اند كه هيچ كدام به دلايل محكم از قرآن يا حديث مستند نمي باشد و همه برداشت هاي غير متقن افراد است. پي نوشت ها: 1. هود (11) آيه73. 2. احزاب (33) آيه 33. 3. مائده (5) آيه 6؛احزاب، آيات 28 به بعد . 4. در المنثور، ج5،ص199.