پرسش:
منصور بن سرگون کیست؟ آیا او ابتدا خزانهدار رومیان و سپس معاویه شد؟
پاسخ:
منصور بن سرگون یا منصور بن سرجون (در برخی منابع منصور بن سرحون) (1) از رومیان و مسیحیانی است که قبل از فتح منطقه شامات از سوی مسلمانان، مسئول خزانهداری و امور مالی دمشق بود.
وی در جریان فتوحات مسلمانان در شام (بعد از اینکه مسلمانان طبریه و فلسطین را فتح کرده بودند)، با آنان همراهی کرد و سبب شد رومیان در منطقۀ «جابیه» شکست را پذیرا شوند و دمشق به تصرف سپاه اسلام درآید. ظاهراً منصور بن سرجون از فرمانده سپاه روم (باهان) کینه داشت و حمایت همهجانبۀ مالی از او انجام نداد و طی عملیاتی با برافروختن آتش و دمیدن در بوقها و کوبیدن بر طبلها، چنین وانمود کردند که سپاه اسلام آنان را محاصره کردهاند. همین سبب سقوط بسیاری از رومیان از دره شد و برخی دیگر به دمشق و دیگر شهرهای روم گریختند. باهان نیز به طورسینا پناه برد و بعد از مدتی نیز در همان جا از دنیا رفت. دمشق نیز به مدت ششماه محاصره شد و بعد از اینکه منصور از خالد بن ولید برای مردم دمشق و فرماندهان روم امان گرفت، به تصرف سپاه اسلام درآمد (2).
بنا بر ادعای فیلیپ خوری هیتی ـ استاد لبنانی ـ آمریکایی ـ منصور بن سرجون در دوره اسلامی ابتدا این منصب را بر عهده داشت و بعد از وی فرزندش سرجون این منصب را عهدهدار شد. در ادامه نیز نوهاش منصور بن سرجون بن منصور بن سرجون معروف به یوحنای دمشقی همین شغل را در دربار مروانیان در اختیار داشت (3). اما آنچه از منابع کهن به دست میآید این است که سرجون بن منصور از دوره معاویه کار کتابت دیوان را به زبان رومی بر عهده داشت و پس از او نیز پسرش منصور معروف به یوحنای دمشقی این کار را ادامه داد (4).
نتیجه :
در منابع تاریخی به نام دو منصور بن سرجون (سرگون یا سرحون) اشاره شده است؛ نخستین آنها، منصور بن سرجون (اول) مدیر مالی دمشق در عهد رومیان بوده است. به نظر میرسد وی بعد از فتح دمشق در سال 13 یا 14 هجری از سوی مسلمانان، همچنان این منصب را عهدهدار بود تا اینکه با انتخاب معاویه به عنوان حاکم این منطقه، این سِمَت به فرزندش یعنی سرجون واگذار شد. منصور بن سرجون (دوم) نوۀ منصور اول معروف به یوحنای دمشقی است که او نیز مانند اجدادش در خدمت امویان در این سِمَت فعالیت میکرد.
پینوشتها:
1. ابنخلدون، عبدالرحمن بن محمد؛ العبر؛ تحقیق: سهیل زکار؛ چ 2، بیروت: دارالفکر، 1408 ق، ج 2، ص 264.
2. همان، ج 2، ص 269.
3. هیتی، فیلیپ؛ تاریخ عرب؛ ترجمۀ ابوالقاسم پاینده؛ چ 3، تهران: آگه، 1380 ش، ص 316 ـ 317.
4. ابنندیم، محمد بن اسحاق؛ الفهرست؛ بیروت: دارالمعرفه، [بیتا]، ص 338 ـ 339.