تفاوت سني در ازدواج بين زوجين حداقل و حداكثر چقدر ميتونه باشه؟
تناسب سني بين زوجين در ازدواج يكي از معيارهاي اساسي ازدواج به شمار مي آيد از اين روي، با مطالعات و تحقيقات گسترده اي كه روي همسران با تفاوت سني گوناگون انجام گرفته اين نتيجه به دست آمده كه در ازدواج هايي كه علاوه بر تناسب و همخواني زوجين در معيارهاي اساسي ازدواج، بين زوجين تناسب سني نيز برقرار بوده است؛ آن ازدواج از موفقيت و پايداري بيشتري برخوردار بوده است و ميزان اختلاف و شكست در ازدواج به طور چشمگيري پايين بوده است. از اين روي، دانشمندان با بررسي هاي علمي مختلفي كه انجام داده اند به اين نتيجه رسيده اند كه بهترين و مناسب ترين فاصله سني بين زوجين را مي توان 3 تا 4 سال در نظر گرفت. به طور طبيعي، اگر تفاوت سني ميان زن و مرد 3 تا 4 سال باشد به گونه اي كه سن زن از مرد كوچكتر باشد، از يك حد معمولي و نرمال برخوردار است. در اين شرايط زني كه 3 يا 4 سال كوچكتر از شوهرش است، معمولاً در برابر موضع مرد كوتاه مي آيد و مي كوشد مطيع باشد. در صورتي كه هر چه اين تفاوت سني افزايش يابد، حس مادري، خواهر گونه و يا سرپرست در زن بيشتر مي شود، مثلاً زني كه 15 سال و يا بيشتر از همسرش بزرگتر است، همواره همانند مادر يا خواهر بزرگتر با شوهرش برخورد مي كند.
البته بعضي از انديشمندان در برخي منابع، فاصله سني مناسب ميان زن و مردي كه قصد ازدواج دارند را بين 2 تا 7 سال، يا 2 تا 6 سال، يا 4 تا 7 سال و يا 2 تا 8 سال (ميانگين 5 سال) در نظر گرفته اند بنابراين، مي توان حداقل تفاوت سني بين زوجين را 2 سال و حداكثر آن را 8 سال در نظر گرفت.
البته تعيين اين فاصله سني، بدان معنا نيست كه اگر يك يا دو سال به اين سنين افزوده و يا از آن كاسته شود، حتماً نبايد ازدواجي انجام گيرد. شايد بتوان گفت كه اگر ديگر زمينه ها و معيارها و ملاك هاي اساسي ازدواج بررسي شده باشد و در آنها زن و مرد بيشترين تطابق، تناسب و همخواني را باهم داشته باشند و مشكل خاصي ديده نشود، مي توان تفاوت يك يا دو سال در فاصله سني با توجه به منابعي كه ذكر كرديم را به ديده اغماض نگريست و آن را ناديده انگاشت، ولي در عين حال بهترين و مناسب ترين فاصله سني مي تواند 3 تا 4 سال باشد. طبيعي است كه اگر ساير شرايط مناسب نباشد، باز هم ازدواج نمي تواند موفق باشد.
نكته مهم ديگري كه در اين ميان وجود دارد، كوچكتر بودن سن زن از مرد است. عموماً همهي انديشمندان و محققان روي اين مسئله اتفاق نظر دارند و كوچكتر بودن سن زن را مهم تلقي نموده اند و دلايل روانشناختي و جامعه شناختي متعددي را براي اين منظور ذكر كرده اند. ضمن اين كه رويه اغلب افراد نشان مي دهد كه مردان از همسران خويش بزرگتر هستند.
«راسل ديويس» نيز در اثر خود به اين امر اشاره كرده و مي نويسد: «حدود 80 درصد شوهران مسن تر از همسران خود هستند.» در اينجا رويه غالب مي تواند به عنوان ملاكي براي انتخاب همسر، مد نظر باشد.»(1)
اكثر كارشناسان معتقدند كه در شرايط عادي لازم است سن پسر چند سالي بيشتر از دختر باشد تا اين كه زن هميشه براي شوهرش جذابيت داشته باشد. اين مطلب مبناي فرهنگي نيز دارد و فرهنگ عمومي جامعه اقتضا مي كند سن پسر چند سالي بزرگتر باشد زيرا مديريت خانواده معمولاً به عهده مرد است و نفقه زن نيز بر مرد واجب است اين مسائل را كه كنار هم بگذاريم بهتر است اين تفاوت سني باشد.
پينوشت:
1. راسل ديويس، ديرك، درآمدي به آسيب شناسي رواني، ترجمه: دكتر نصرت اللّه پورافكاري.