پرسش:
آیا معجزاتی مانند شقالقمر درست است؟
بر اساس تعالیم و آموزههای قرآن، پیامبران الهی برای اثبات نبوت و حقانیت دعوت خود، همواره از ابزار معجزه بهعنوان تائید غیبی از ناحیهی خداوند بهره میگرفتند. معجزه اقدامی خارقالعاده بوده که شگفتی و تحسین مردم را در پی داشت و ضمن ساکت کردن مخالفان، موجب همراه ساختن باورهای مردم با پیامبران علیهمالسلام میشد. در اسلام نیز علاوه بر اینکه قرآن بهعنوان مهمترین و اصلیترین معجزه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله شناخته میشود؛ معجزات بسیاری به حضرت نسبت داده شده که یکی از معروفترین این معجزات، شقالقمر بوده است.
شقالقمر در قرآن و روایات
در میان بیشتر علمای شیعه و اهل سنت، مشهور است که آیات ابتدایی سوره قمر، در مورد همین واقعه نازل شده است:
«اِقْتَرَبَتِ السَّاعَهُ وَانشقالقمر وَإِن یَرَوْاْ آیَهً یُعْرِضُواْ وَ یَقُولُواْ سِحْرٌ مُّسْتَمِرٌّ؛ ساعت نزدیک شد و ماه از هم شکافت؛ اگر نشانهای ببینند از آن روی گردانده و میگویند که این کار سحری دائم است.»(1)
در روایتی امام صادق علیهالسلام فرمودند:
«چهارده تن از اصحاب عقبه در شب چهاردهم ذی الحجّه از پیامبر صلیاللهعلیهوآله تقاضای معجزه کردند و از ایشان خواستند که به ماه فرمان دهد تا دو نیم شود. آنگاه حضرت سرش را بالا برد و به ماه دستور داد تا دو نیم شود. ناگاه ماه دو نیم شد. سپس خواستند مثل قبل شود و باز ماه مثل قبل شد. سپس آنها گفتند: «ای محمد! وقتی مسافران ما از شام و یمن بازگشتند، از آنها میپرسیم در چنین شبی چه دیدهاند، اگر همین چیزی که ما دیدیم آنها نیز دیده باشند میفهمیم که این اتفاق از جانب پروردگارت بوده، امّا اگر ندیده باشند میفهمیم که این اتفاق سِحر بوده و تو با آن ما را سِحر کردهای». آنگاه خداوند این آیه را نازل کرد.»(2)
در روایت دیگری امام باقر علیهالسلام فرمودند:
«ماه برای رسول خدا صلیاللهعلیهوآله شکافته شد و قبل از او خورشید برای یوشع بن نون علیهالسلام برگردانده شده بود.»(3)
همچنین در روایتی امام رضا علیهالسلام به نقل از پدرش، از جدّش، از آبائش، از حضرت علی علیهمالسلام فرمودهاند:
«ماه در مکه مُنشق شد به دو شقه، سپس رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمودند: شاهد باشید، شاهد این باشید.»(4)
شقالقمر در گزارشهای تاریخی
در منابع تاریخی نیز افراد بسیاری با اسناد مختلفی ماجرا شقالقمر را دیده و گزارش کردند. مرحوم قطبالدین راوندی در این رابطه مینویسد: «بعضی قائلاند که غیر از یک نفر آن را روایت نکرده و این ادعا درست نیست؛ زیرا ماجرای شقالقمر شهرت دارد و در میان مسلمانان مشهور بوده و پنج نفر عبارتاند از ابن مسعود، ابن عبّاس، ابن جبیر، ابن مطعم از پدرش و حذیفه آن را نقل کردهاند.»(5)
بهعنوان نمونه ابن مطعم به نقل از پدرش مىگوید: «ماه شکافته شد و ما در مکه بودیم.»(6) و یا در گزارش دیگری عبدالله بن مسعود میگوید: «در عهد رسول خدا ماه شکافته شد؛ کافران قریش گفتند این جادوى پسر ابى کبشه (یعنى پیامبر صلیاللهعلیهوآله) است، آنگاه گفتند صبر کنید تا کاروانها برسند زیرا محمد نمىتواند همه مردم را جادو کند، چون کاروانها آمدند؛ گفتند که چنین بود.»(7) همچنین در گزارشی به نقل از عبد اللّه بن عمر(8) و عبدالله بن مسعود(9) اشاره شده که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله پساز این ماجرا از مردم نسبت به این اعجاز شهادت گرفتند.
بنابراین باوجود کثرت روایات و گزارشها، جایی برای انکار این واقعه باقی نمیماند؛ چنانکه شیخ طوسی معتقد است که مسلمانان در وقوع شقالقمر اجماع داشتهاند.(10) همچنین محتوای این گزارشها مانند دو نیم شدن ماه در شهرهای دیگر، شاهد قرار دادن مردم نسبت به این حادثه و... با منابع روایی نیز تطابق داشته و ازاینجهت قابل خدشه نبوده است.
البته برخی نسبت به این معجزه ایراداتی گرفتند که مهمترین آن؛ عدم نقل ماجرا در تمامی کتب تاریخی غیرمسلمانان بوده است.
در این رابطه لازم است دانسته شود؛ اولاً زمان وقوع این حادثه، شب بوده است و مدت آنهم کوتاه، چهبسا در آن زمان بسیاری از افراد در خواب بوده و یا متوجه نشدند. ثانیاً بسیاری از مناطق که تا حدی به نجوم هم توجه داشتند، مانند هند، یونان و روم ... به دلیل اختلاف افق و اینکه در آن مناطق، روز بوده، ماه قابلرؤیت نبوده است. ثالثاً تاریخ، همه وقایع را ثبت نکرده است و چهبسا دلیل عدم نقل تاریخنویسان غیرمسلمان، عناد با دین جدید اسلام بوده است. رابعاً مرحوم آیهالله حائری یزدی شواهد و داستانهایی را ذکر میکنند که خبر از وقوع این حادثه نزد غیرمسلمانان میدهند.(11)
البته در عصر حاضر برخی پژوهشگران معتقدند که پیامبر صلیاللهعلیهوآله سندی برای اثبات نبوت خود بهجز قرآن نیاورده و هیچگونه معجزههایی از جنس امور حسی و خارقالعاده نداشته است. درنتیجه آیهی اول سورهی قمر مبنی بر دو نیمه شدن ماه را، مربوط به زمان حیات پیامبر صلیاللهعلیهوآله نیست.(12)
نتیجه:
برای اثبات یا انکار معجزاتی که به پیامبر صلیاللهعلیهوآله نسبت داده شده، باید هرکدام جداگانه مورد بحث قرار بگیرد. یکی از این معجزات، شقالقمر بوده که علاوه بر اشارهی قرآن به آن، در احادیثی از اهلبیت علیهمالسلام و گزارشهای بسیاری نقل شده است؛ تا آنجا که افراد بسیاری چون عبدالله بن مسعود، انس بن مالک، عبدالله بن عمر، عبدالله بن عبّاس، ابن جبیر، ابن مطعم و حذیفه این واقعه را روایت کردند؛ بنابراین کثرت روایات و گزارشها در این رابطه و تطابق منابع تاریخی با احادیث اهلبیت علیهمالسلام میتواند مؤیدی بر صحت معجزهی شقالقمر باشد.
پینوشتها:
1. سوره قمر، آیه 1-2.
2. قمی، على بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق موسوى جزائرى، طیّب، قم، دارالکتاب، چاپ سوم،1404 ق، ج2، ص 341.
3. مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413 ق، ج2، ص 385.
4. طوسی، محمد بن حسن، الأمالی، قم انتشارات دارالثقافه، ۱۴۱۴ ق، ج ۱، ص ۳۴۱.
5. راوندى، قطبالدین سعید بن عبدالله، الخرائج و الجرائح، قم، انتشارات مدرسه الإمام المهدی، چاپ اول ، 1409 ق، ج1، ص 31.
6. بیهقی، ابوبکر، دلائل النبوه، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، 1405 ق، ج2، ص 268.
7. بیهقی، ابوبکر، دلائل النبوه، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، 1405 ق، ج2، ص 266-267.
8. بیهقی، ابوبکر، دلائل النبوه، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، 1405 ق، ج2، ص 267.
9. بیهقی، ابوبکر، دلائل النبوه، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، 1405 ق، ج2، ص 264.
10. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تصحیح احمد حبیب عاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا، ج ۹، ص ۴۴۳.
11. حائری یزدی، شیخ علی، الزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب، بیروت، موسسه الاعلمى، چاپ اول، 1422 ق، ج ۱، ص ۲۸۱.
12. ر. ک: نقد و بررسی ادله شقالقمر در تفاسیر فریقین: نویسنده: ایازی، سید محمدعلی؛ مجله: پژوهشنامه نقد آراء تفسیری؛ تابستان 1401 - شماره 5؛ صفحه - از 81 تا 110.