طلسم

بر اساس جستجوهاي انجام‌شده روايت مستندي در کتب متقدمين اعم از روايي و ادعيه و اذکار يافت نشد که سفارش به استفاده از شرف الشمس کرده باشند

در باور عموم انگشتر عقيق زرد منقوش به طلسم شرف شمس بسيار مبارک و پر خاصيت و مورد سفارش است. لکن در برخي متون و گفته هاي برخي علما اشاره شده است که شرف شمس و طلسم مربوطه از انحرافات و بدعت هاي منحرفين در دين است و نه تنها شرف شمس برگرفته از اسلام و کلام اهل بيت نيست بلکه از نفوذهاي شياطين انس و جن در باورهاي اسلامي است و به دست داشتن انگشتر منقوش به دعاي شرف شمس داراي خواص بد و ناخوشايند است.

با توجه به عدم دسترسي اين جانب به منابع معتبر جهت بررسي اين ادعا، لطف بفرماييد بنده را راهنمايي نماييد که آيا شرف شمس يک تحريف و بدعت شيطاني است يا نه هماهنگونه که عموم باور دارند داراي خواص روحاني و مبارک است؟

درباره انگشتر شرف الشمس و فوايد آن نکاتي را بيان مي‌کنيم:
اولاً در باور عاميانه، «شرف الشمس» نگين انگشتري زردرنگ است که برخي به نيت گشايش در کارها به دست مي‏کنند. درحالي‌که شرف الشمس، سنگ نيست، بلکه دعايي منسوب به امام علي عليه‌السلام است.
ثانياً بر اساس جستجوهاي انجام‌شده روايت مستندي در کتب متقدمين اعم از روايي و ادعيه و اذکار يافت نشد که سفارش به استفاده از شرف الشمس کرده باشند، فقط برخي از متأخرين در چند قرن اخير به آن پرداخته‌اند و بعدازآن هم تحليل‌هاي مختلفي در مورد آن صورت گرفته است مثلاً برخي با بدگماني به آن نگريسته‌اند و آن را ساخته يهود مي‌دانند (درحالي‌که اين سوظن بدون ارائه دليل و برهان است) و برخي با نظر مثبت به اين قضيه پرداخته‌اند و ستاره پنج پر را برگرفته از پنج نام مبارک خداوند مي‌دانند؛ اما هيچ‌کسي به‌صورت مستند ظاهراً مطالبي ارائه نکرده. بااين‌وجود برخي از علما استفاده از انگشتري که اذکار و شکل مشهور به شرف شمس در آن حک‌شده است را رد نمي‌کنند و به دست کردن چنين انگشتري به‌قصد رجا (به اميد کسب ثواب) را داراي اشکال نمي‌دانند.
بنابراين روايت مستند و صحيح دراين‌باره وجود ندارد و برخي از سخنان هم که در اين خواص و ... ذکرشده است صرف تحليل‌هاي خارج از مستند روايي است. در پايان به اين نکته نيز اشاره مي‌کنيم که سيره اهل‌بيت عليهم‌السلام نيز ارجاع به اين‌گونه رموز نجومي و علوم غريبه نبوده و حتي اهل‌بيت عليهم‌السلام با برخي از افرادي که ستاره‌شناس بودند و براي ستارگان قدرت‌هاي استقلالي و در مقابل قدرت خداوند قائل بودند، برخورد مي‌کرد. (1) به نظر مي‌رسد به‌جاي استفاده از شرف والشمس که نکات مبهم زيادي در مورد آن وجود دارد، از انگشترهايي با نگين عقيق سرخ يماني، فيروزه، حديد صيني و ... استفاده کنيد که روايات متعددي در کتاب‌هاي حديثي شيعه در مورد آن‌ها وجود دارد.
مرحوم کليني در کتاب شريف «الکافي» (ط - الإسلامية)، جلد ‏6، صفحه: 468 روايت در اين زمينه را بيان مي‌کند که مي‌توانيد براي اطلاع بيشتر از آن‌ها به اين کتاب مراجعه کنيد و مجموعه روايات در مورد سنگ‌ها را مطالعه کنيد.
پايگاه اطلاع‌رساني «لبيك» در مورد شرف الشمس از چند تن از عالمان توضيح خواسته براي اطلاع بيشتر مي‌توانيد به آدرس اينترنتي زير مراجعه كنيد:
http://www.askdin.com/thread3998.html

پي‌نوشت:
1. نهج‌البلاغه، خطبه 78، ترجمه انصاريان، ص 153.

 

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
خداوند فرموده است: هنگامي كه بندگان من از تو درباره من سؤال كنند، (بگو:) من نزديكم! دعاي دعا كننده را، به هنگامي كه مرا مي خواند، پاسخ مي گويم! پس بايد دعوت مرا بپذيرند و به من ايمان بياورند تا راه يابند (و به مقصد برسند.)(1) آيه اين باور و اعتقاد را در وجود انسان تقويت مي كند كه دعا و طلب حاجت، منشأ و خاستگاه الهي دارد . چنين به نظر مي رسد كه خداوند در يك انتظار رحماني از مخلوق خود به سر مي برد تا او را پاداش دهد و حاجت هايش را برآورد. از اين رو دعا كردن و طلب دعا از ديگران براي سرعت بخشيدن و رسيدن به نتيجه مطلوب، صورتي واقعي به خود مي گيرد.
دعا چون دارويي است كه به هر حال تأثير خود را خواهد گذاشت .اگر در اين مسير به خوبي مورد استناد و استفاده قرار گيرد، حتماً نتيجه بخش خواهد بود.
البته مراجعه براي دعا نزد علما و بزرگان و يا دعانويساني كه از كمالات بهره‏اي دارند، نيز از دعاهاي مخصوص و وارد شده از لسان معصوم و براي امور خير استفاده مي كنند ، امري پسنديده است.بعضي ادعيه و اسما داراي قدرت هاي مادي و معنوي خاصي هستند كه مي توانند سبب دگرگوني هايي در عالم ظاهر و باطن گردند, اما بايد توجه داشت كه چنين ادعيه واسمائي فقط وقتي به كار مي روند كه اوّلاً مورد استفاده فردي قرار گيرند كه علم به استفاده از آن ها داشته باشد;
ثانياًاهل باطن باشد و نفسش داراي قوه تأثير و تصرف در عالم باطن باشد. در غير صورت , از اذكار و اوراد داخل كتاب هاي رمل و جفر كه بعضي مردمان آن ها را دارند و انسان ها را با آن مي فريبند, كاري ساخته نيست.در عين حال مثلاً ازدواج و مشكلاتي كه در مسير آن قرار دارد، نمي‏تواند به طور حتم معلول دعايي باشد كه دعانويسي نوشته و يا بختي بسته شده كه دعا نويس بايد آن را باز كند. قبول چنين تصوراتي به عنوان اعتقاد حتمي مردود است، اگر چه در عالم هستي اسراري وجود دارد كه به دلايلي به دست بعضي افراد صالح و يا ناصالح مي افتد و از آن بهره صحيح يا باطل برده مي شود. چنان كه قوم يهود از دو فرشته هاروت و ماروت مطالبي را آموختند كه با سوء استفاده توانستند به وسيله آن، ميان مرد و همسر جدايي بيفكند.(2)
بنابراين اگر بخواهد دعا نويسي طلسم و سحر را به عنوان ابزار شر مورد استفاده قرار دهد ، اگر چه امكان آن است‌ اما با استمداد از قدرت الهي و توكل به خداوند مي توان‌آن را باطل نمود‌ چون هيچ چيز جز به اراده خدا تحقق نخواهد داشت.

پي نوشت‏ها:
1. بقره (2) آيه 186.
2. همان، آيه 102.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.