پرسش وپاسخ

رابطه با فرد بي نماز چطور بايد باشد؟
ا توجه به اصول و قواعدي عمومي كه از مجموع آيات و روايات استفاده مي شود بايد بگوييم كه شخص بي نماز كسي است كه مهمترين معروف دين خود كه ستون خيمه دين وي است رارها

رابطه با فرد بي نماز چطور بايد باشد؟ با بيان احاديث و آيات قرآن و منابع؟

آيه يا حديثي كه به صورت اختصاصي حكم رابطه با مسلمان تارك الصلاه را بيان كرده باشد ما نيافته ايم، ولي با توجه به اصول و قواعدي عمومي كه از مجموع آيات و روايات استفاده مي شود بايد بگوييم كه شخص بي نماز كسي است كه مهمترين معروف دين خود كه ستون خيمه دين وي است (1)يعني نماز را رها كرده است همان نمازي كه در روايات آمده كه اولين عملي كه در روز قيامت حسابرسي مي گردد نماز است اگر قبول درگاه الهي واقع شود سراغ بقيه اعمال مي روند و اگر مقبول واقع نشود و نصاب قبولي را كسب نكند سراغ بقيه اعمال نمي روند (2)و لذا مي بينيم كه در برخي روايات شخص تارك الصلاه كافر دانسته شده است (3) البته نه بدين معنا كه همه آثار و احكام كافر را داشته باشد و همچون كافر نجس باشد يا ساير احكام كافر را داشته باشد، بلكه برخي عواقب كفر مشمول تارك الصلاه نيز مي گردد به عنوان نمونه چنانكه عاقبت كفر آتش جهنم است عاقبت ترك نماز هم آتش جهنم است. چنانكه خداوند متعال در قرآن كريم مي فرمايد كه در روز قيامت وقتي بهشتيان از دوزخيان درباره علت جهنمي شدن آنها سؤال مي كنند اولين پاسخي كه مي دهند اين است كه: « قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ»(4) مي‏گويند: «ما از نمازگزاران نبوديم»

با توجه به اين اوصاف وظيفه اي كه ما نسبت به تارك نماز داريم امر به معروف (نماز) و نهي از منكر (ترك نماز) وي است و روشن است كه امر به معروف و نهي از منكر براي همه افراد و همه اعصار و همه شرايط يكسان نيست. برخي با خنده رويي و روي خوش نشان دادن ترغيب به نماز مي شوند و برخي با قطع رابطه و ترشرويي و روشن است كه تا زماني كه مي توانيم با روي خوش افراد را امر به معروف كنيم نمي توانيم با قطع رابطه و امثال آن امر به معروف كنيم چنانكه خداوند متعال در خصوص پيامبر (ص) مي فرمايد:« فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِك...»(5)  «به (بركت) رحمت الهي، در برابر آنان [مردم‏] نرم (و مهربان) شدي! و اگر خشن و سنگدل بودي، از اطراف تو، پراكنده مي‏شدند»

البته ناگفته نماند كه مسائل مذكور در خصوص افرادي است كه از روي سهل انگاري نماز را ترك كرده اند. اما اگر كسي اعتقاد داشته باشد كه نماز جزء دين نيست و عمدا با اين اعتقاد نماز نخواند چنانچه بداند نماز ضروري دين است و انكار نماز به انكار رسالت پيامبر (ص) برگردد، كافر و نجس است.(6)

البته در بين عموم افرادي كه تارك الصلاه هستند اين حالت به ندرت اتفاق مي افتد و لذا نبايد هر بي نمازي را اتهام كفر و نجاست بزنيم. چنانكه نبايد در قبال بي نمازي آنها بي تفاوت باشيم. زيرا اين بي تفاوتي ها به نوعي  تأييد ايشان در عدم التزام به امور ديني و تأييد گناه آنان است.

پي نوشت ها:

1. « الصَّلَاةُ عَمُودُ الدِّين‏» (برقي، احمد بن محمد بن خالد، محاسن، قم، دار الكتب الإسلامية، 1371ق، ج‏1، ص286)

2. « أَوَّلُ مَا يُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ عَلَي الصَّلَاةِ فَإِذَا قُبِلَتْ قُبِلَ مِنْهُ سَائِرُ عَمَلِهِ وَ إِذَا رُدَّتْ عَلَيْهِ رُدَّ عَلَيْهِ سَائِرُ عَمَلِهِ.» (شيخ صدوق‏، من لا يحضره الفقيه، قم، جامعه مدرسين، 1404ق، ج‏1، ص 208) « اولين چيزي كه بندگان بواسطه آن حسابرسي مي گردند نماز است. اگر نماز مقبول واقع شد ساير اعمال نيز مقبول واقع مي شود و اگر نماز قبول نشد ساير اعمال نيز قبول نمي شود»

3. ر.ك: كليني، محمد بن يعقوب، كافي، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1407 هق، ج‏2، ص 279.

4. مدثر(74) آيه 43.

5. آل عمران(3) آيه 159.

6. يزدي، سيد محمد كاظم، العروة الوثقي، بيروت، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات‌، 1409 ه‍ق‌، ج‌، ص 67‌

آیا احادیث كتاب اصول كافی معتبر است؟
كتب چهارگانه حدیث شیعه(كافی، فقیه، تهذیب و استبصار) از اعتبار بالایی برخوردارند، زیرا نویسندگان این كتاب ها هم در فن رجال و حدیث تبحر فوق العاده داشته اند.

آیا احادیث كتاب اصول كافی معتبر است؟ یا ممكن است احادیث جعل شده ای بین آنها باشد؟ بحارالانوار چطور ؟

با سلام و تشكر از ارتباط شما با مركز ملی پاسخگویی به سوالات دینی!

كتب چهارگانه حدیث شیعه(كافی، فقیه، تهذیب و استبصار) از اعتبار بالایی برخوردارند، زیرا نویسندگان این كتاب ها هم در فن رجال و حدیث تبحر فوق العاده داشته و هم سعی كرده اند فقط روایات معتبر را جمع آوری نمایند. روایات جمع آوری شده در این كتاب ها همگی در نظر نویسندگانش اعتبار داشته اند، ولی بالاخره نویسندگان این كتب، انسان های محدود و ممكن الخطا بوده اند. جاهایی خطا و اشتباه كرده و موارد بسیاری نیز احادیثی كه آورده اند، همراه با قرائنی بوده كه با توجه به آن قرائن، معتبر بوده اند، ولی این  قرائن در گذر زمان از بین رفته و به دست ما نرسیده، حالا آن روایات چون همراه آن قرائن نیستند، برای حدیث شناس ایجاد اطمینان به صدورشان حاصل نمی شود و ضعیف می گردند.

بنا بر این نمی توان گفت كتاب كافی صد در صد حق و معتبر است. كتابی كه صد در صد حق و معتبر است و هیچ باطلی در آن راه ندارد و نخواهد داشت، فقط و فقط قرآن است. غیر قرآن هر كتاب دیگری ممكن است باطلی در آن راه یافته باشد.

این كه ممكن است در كتابی چند حدیث جعلی و نامعتبر راه یافته باشد، دلیل نمی شود كه اعتبار آن كتاب را زیر سؤال ببریم. كافی كه دو جلد آن در باره اصول و اعتقادات و بقیه آن در باره فروعات و احكام است، كتاب معتبری است كه غالب قریب به اتفاق احادیث آن معتبر بوده و قابل توجه اند  و با احتمال این كه ممكن است معدودی احادیث غیر صحیح در آن راه یافته باشد، نمی توان از این كتاب نورانی و ارزشمند، چشم پوشید.

بحارالانوار با كافی تفاوت دارد.

نویسنده كافی سعی داشته احادیث صحیح و معتبر كه بتوان در اصول به آنها اعتماد كرد و در فروع به آنها فتوا داد و به كمك آنها به یقین رسید را جمع آوری كرده از این رو در نقل حدیث وسواس فراوان به خرج داده اما نویسنده بحارالانوار هدف دیگری داشته است.

ایشان سعی داشته احادیث امامان را كه حداقلی از اعتبار را دارند ، در یك مجموعه جمع آوری كند تا از نابودی در امان بمانند و بعد حدیث شناسان به بررسی آنها بپردازند. این خصوصیت از آنجا آشكار می شود كه نویسنده بحارالانوار در كتاب "مرآه العقول" به شرح كافی پرداخته و بسیاری از احادیث كافی را ضعیف یا مجهول شمرده است چون در آنجا به عنوان یك محدث در مقام بررسی احادیث بوده، ولی هم ایشان در بحارالانوار به عنوان محدث در صدد جمع آوری احادیث معتبر نیست بلكه در صدد جمع آوری احادیثی است كه حداقلی از اعتبار را دارند تا از نابودی در امان باشند. بنا بر این در صد روایات ضعیف و مجهول در بحارالانوار نسبت به كافی فراوان ترند.

كتابي مانند مفاتيح الجنان يافت ميشود؟
1- مصباح الزائر 2-بلداأمین 3-اقبال الأعمال 4- مزار كبير 5-مفاتیح الحیاة

ميخواستم ببينم در بين كتب روايي ما كتابي مانند مفاتيح الجنان يافت ميشود كه فقط در ان روايات. اذكار و دعاهاي منقول ائمه نقل شده باشد ميتوانيد معرفي كنيد

1- مصباح الزائر از سيّد علي بن موسي بن طاووس:

2- البلد الأمين از مرحوم كفعمي

3- اقبال الاعمال از سيدبن طاووس

4- مزار كبير از محمد بن المشهدي .

5- مفاتيح الحيات از آيت الله جوادي آملي

چگونه احادیث درست را از نادرست تشخیص دهیم؟
حديث ها از نظر اعتبار به چهار دسته كلي تقسيم مي شوند.

چگونه احادیث درست را از نادرست تشخیص دهیم؟

پرسشگر محترم با سلام و تشكر از ارتباطتان با اين مركز؛

حديث ها از نظر اعتبار به چهار دسته كلي تقسيم مي شوند. البته تقسيم بندي هاي ديگري هم وجود دارد كه تقريبا فروع همین تقسيم بندي كلي است.

احاديث از يك نظر به دو دسته تقسيم مي شوند: متواتر و غير متواتر (خبر واحد)

حديث متواتر حديثي است كه صدور آن از معصوم قطعي است و شك و تردیدی در صدور آن از معصوم وجود ندارد . البته خود متواتر تقسيم هايي دارد، ولي احاديث متواتر محدود و كم هستند و غالب احاديث غير متواتر و به اصطلاح "خبر واحد" مي باشند.

احاديث غير متواتر كه بيش تر و اكثريت قريب به اتفاق احاديث هستند ، خود به چهار دسته كلي تقسيم مي شوند:

1. خبر صحيح كه راويان آن تا معصوم افراد شناخته شده، متصل به هم و عادل و شيعه دوازده امامي مي باشند. اين نوع حديث، بهترين نوع بعد از متواتر است و در احكام فرعي حجت مي باشد.

2. خبر موثق به احاديثي گفته مي شود كه راويان آن تا معصوم متصل و شناخته شده اند و همگي مورد اطمينان و در درجه بالاي تقوا و راستگويي و...هستند، گر چه بعضي از آنان شيعه دوازده امامي نيستند.

اين روايات از لحاظ اعتبار در درجه بعد از خبر صحيح هستند.

3. خبر حسن، كه راويان شناخته شده و متصل و شيعه هستند . گر چه مدح هم شده اند، ولي وثاقت آنان يقيني نيست . از لحاظ ايمان و تقوا و راستگويي و حافظه و تقيد بر درستگويي و... مورد يقين و اطمينان نمي باشند. اين روايات كه تعدادشان بيش تر از انواع قبل است، در درجه اعتبار پايين تري از روايات قبل مي باشند.

4. روايات ضعيف كه در سند يا دلالت آن ها ضعف و ايرادي هست ،مثلا راويان تا معصوم متصل نيست و يا اصلا راويان ذكر نشده اند يا راوي بين چند نفر كه ثقه و غير ثقه اند، مشترك مي باشد يا از راوي هيچ مدح و تاييدي نرسيده و...

اين روايات كه از لحاظ تعداد بيش ترين هستند، از لحاظ درجه اعتبار از همه پايين ترند.

براي اطلاع بيش تر به كتاب هاي علوم حديث ، نصيري - دراية الحديث، مدير شانه چي  و دراية و رجال،علي صدرايي خويي مراجعه كنيد.

بنا بر این ما هم روایات متواتر و یقینی داریم ؛ هم روایات صحیح و مشهوری كه با توجه به قرائن داخلی و خارجی اطمینان به صدور آن ها از معصوم داریم.

دليل حجت بودن قول معصوم يعني روايات چيست؟
روايات معصومين (عليهم السلام) را بايد به دو دسته تقسيم نمائيم: یکی روایات پیامبر اسلام(ص) و دیگری روایات ائمه معصومین (ع)

دليل حجت بودن قول معصوم يعني روايات چيست؟ آيا اگر خود روايات بگويد روايت معصوم حجت است كافي است اين مستلزم دور نيست؟

روايات معصومين (عليهم السلام) را بايد به دو دسته تقسيم نمائيم:

يك دسته مربوط به خود پيامبر (ص) است .

 دسته ديگر مربوط به امامان معصوم (عليهم السلام).

اثبات حجيت روايات و سنت پيامبر  به وسيله روايات خود حضرت يا ساير معصومين (عليهم السلام) مستلزم دور است .حجيت سنت پيامبر  را به وسيله آيات قرآن و دليل عقلي اثبات مي كنيم.

آياتي كه دلالت بر لزوم اطاعت مطلق از رسول خدا (ص) دارد و دلايل عقلي كه دلالت بر عصمت رسول خدا  دارد ،بر حجيت روايات مأثوره از پيامبر  دلالت دارد.

از جمله اين آيات به آيه 12 سوره تغابن مي توان اشاره نمود كه خداوند متعال در اين آيه مي فرمايد:

« وَ أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُول؛

اطاعت كنيد خدا را، و اطاعت كنيد پيامبر را».

 همچنين در آيه 7 سوره حشر مي فرمايد:

«  ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا؛

 آنچه را رسول خدا براي شما آورده بگيريد (و اجرا كنيد)، و از آنچه نهي كرده خودداري نماييد».

 اين آيات و آيات متعدد ديگري از قرآن كريم دلالت بر حجيت سيره پيامبر  و لزوم تبعيت از آن دارد.(1)

اما درباره روايات مأثوره از امامان معصوم (عليهم السلام)  علاوه بر آيات قرآن و دلايل عقلي كه دلالت بر ولايت و عصمت ايشان و در نتيجه حجيت سنت ايشان دارد، به وسيله احاديث رسول خدا همچون حديث ثقلين (2)نيز مي توان حجيت روايات ايشان را اثبات نمود . اين امر مستلزم دور نيست. زيرا در اين جا به وسيله قول امامان حجيت اقوال ايشان اثبات نمي شود ،بلكه به وسيله قول رسول خدا (ص) حجيت اقوال ايشان اثبات مي شود.

از جمله آيات قرآن كه دلالت بر لزوم تبعيت از ايشان و در نتيجه حجيت سنت ايشان دارد، آيه اولي الامر است كه خداوند متعال در اين آيه مي فرمايد:

« يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ ؛ (3) اي كساني كه ايمان آورده‏ايد! اطاعت كنيد خدا را! و اطاعت كنيد پيامبر خدا و اولو الأمر [اوصياي پيامبر] را».

در روايات متعدد و معتبر، مراد از اولي الامر در آيه مذكور ائمه معصومين (عليهم السلام) دانسته شده است.

 شيخ طبرسي از جابر بن عبدالله انصاري نقل مي كند كه وقتي آيه اولي الامر نازل شد، از رسول خدا سؤال نمودم كه  ما خدا و رسول خدا را مي شناسيم . مراد از اولي الامر كيست؟

 فرمود:

« هُمْ خُلَفَائِي يَا جَابِرُ وَ أَئِمَّةُ الْمُسْلِمِينَ بَعْدِي أَوَّلُهُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ (ع) ثُمَّ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَيْنُ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْمَعْرُوفُ فِي التَّوْرَاةِ بِالْبَاقِرِ وَ سَتُدْرِكُهُ يَا جَابِرُ فَإِذَا لَقِيتَهُ فَأَقْرِئْهُ مِنِّي السَّلَامَ ثُمَّ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ مُوسَي بْنُ جَعْفَرٍ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ مُوسَي ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ سَمِيِّي وَ ذُو كُنْيَتِي حُجَّةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ بَقِيَّتُهُ فِي عِبَادِهِ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ ذَلِكَ الَّذِي يَغِيبُ عَنْ شِيعَتِه...‏؛(4)

 ای جابر !آن ها جانشینان و امامان مسلمانان بعد من هستند. اول آن ها علی بن ابی طالب (ع) سپس حسن و حسین و علی بن حسین و محمد بن علی كه در تورات به باقر معروف است . به زودی ای جابر! وی را ملاقات می كنی. پس سلام مرا به وی برسان . بعد از او صادق، جعفر بن محمد و سپس موسی بن جعفر و علی بن موسی و سپس محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی . سپس هم نام و كنیه من و حجت خدا در زمینش و باقیمانده الهی بین بندگانش، محمد بن حسن بن علی است . این همان كسی است كه از شیعیان خود غایب می شود...».

پي نوشت ها:

1.  براي مطالعه تفصيلي دلايل عقلي و قرآني دال بر حجيت سنت مراجعه شود به حكيم، اصول العامه، المجمع العالمي لاهل البيت(عليهم السلام)، 1418ق، ص 117.

2. « إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّي يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ ؛ (شيخ حر عاملي، وسائل الشيعه، مؤسسه آل البيت،  1409 هـ.ق، ج 27، ص 34).

 دو چيز گرانبها را در ميان شما به يادگار مي گذارم كه اگر به آن ها تمسك كنيد ،هرگز گمراه نمي شوید :كتاب خدا و عترت و اهل بيتم . اين دو هرگز از يكديگر جدا نمي شوند تا اينكه در حوض كوثر بر من وارد شوند».

3. نسا(4) آيه 59.

4. طبرسي، إعلام الوري بأعلام الهدي، دارالكتب الاسلاميه، 1390 ق، 396

اضطراب خوب است يا بد؟تا چه اندازه خوبه؟
اضطراب زماني مرضي محسوب مي شود كه روند زندگي را با دشواري همراه سازد و در فعاليتهاي انسان مانع ايجاد كند.

آيا اضطراب خوب است يا بد؟تا چه اندازه خوبه؟ راههاي كاهش اضطراب ؟ چه راه درمانی را برای آن پیشنهاد می كنید؟

پرسشگر گرامي  اضطراب به خودي خود بد نيست و حتي وجود آن براي زندگي لازم است. انسان بدون اضطراب، انسان بيخيال و بيتفاوت خواهدبود كه خود آن نيز از نابسامانيهاي روحي و رواني شمرده مي شود. اضطراب زماني مرضي محسوب مي شود كه روند زندگي را با دشواري همراه سازد و در فعاليتهاي انسان مانع ايجاد كند. اضطراب زياد موجب كاهش عملكرد و اختلال در آن ميشود و در اين حالت بايد با آن مقابله كرد.

  اولين قدم در مقابله با اضطراب شناخت علائم اضطراب و چگونگي تاثير اين علائم برخود است. اضطراب هم مي تواند به ما نيرو ببخشد و ما را براي مقابله با مشكل آماده كند و هم مي تواند عملكرد طبيعي ما را مختل سازد. وجود مجموعه اي از علائم بدني، ذهني، و رواني ما را متوجه مي كند كه مضطرب هستيم.

  خيلي وقت ها كه مضطربيم، احساس مي كنيم تمام زندگي ما تحت الشعاع قرار گرفته و از آنجائي كه آرامش نداريم، دقت نمي كنيم تا ببينيم علت نگراني ما چيست و همين نامشخص بودن، علائم ما را تشديد مي كند، هر چند در انواع خاصي از اضطراب، دليل واضحي براي نگراني خود پيدا نمي كنيم. اما بسياري از نگراني هاي روزمره ما دلايلي دارد كه مي توان آنها را پيدا و رفع كرد.

براي اين كار مي توانيم ابتدا با پاسخ به دو سوال زير شروع كنيم:

۱) اگر، چه اتفاقي مي افتاد حال من بهتر مي شد؟ يا اگر، چه كاري انجام دهم حال من بهتر مي شود؟

۲) اگر، چه اتفاقي نيافتاده بود، حال من بهتر بود؟ يا اگر، چه كاري انجام نداده بودم، حال من بهتر بود؟

با پيدا كردن پاسخ اين سوال ها، معمولا سرنخ نگراني را پيدا مي كنيم و همين پيدا شدن منشاء و دليل نگراني، به مقدار زيادي موجب كاهش اضطراب مي شود، ضمن اينكه راه حل هايي را نيز براي برطرف كردن آن به ما نشان مي دهد.

 نكته ديگر اين است كه، بسياري از اوقات، واكنش ما نسبت به مسائل نگران كننده به طور نامتناسبي شديدتر از آنچه بايد باشد است و اين، خود به بزرگ تر جلوه داده شدن مسئله ما منجر مي شود، در اين مواقع مي توانيم اين سوال را از خود بپرسيم:        

بدترين حالتي كه ممكن است در رابطه با اين مسئله پيش بيايد چيست؟

در بسياري از موارد خواهيم ديد كه حتي بدترين امكان در ارتباط با مسئله ما آن قدرها هم بد و غيرقابل جبران نيست كه اينقدر ما را مضطرب كند. اين راه ها را امتحان كنيد، اما فراموش نكنيد كه اضطراب طيف وسيعي دارد و براي كنترل انواعي از آن حتما بايد با روانپزشك و روانشناس مشورت كرد و درمان هاي تخصصي دريافت كرد.

 هر فرد بايد بداند كه اضطراب چگونه علايم خود را در او نشان ميدهد. شناخت اين علايم ميتواند به كنترل آنها كمك كند. اضطراب با تأثيرات هورموني خود، بعد از شروع، دامنهي بيشتري مي گيرد و در نهايت به اوج خود مي رسد. اگر كسي بر اين نكته آگاهي داشته باشد، سعي مي كند كمي صبر نمايد تا دامنهي اضطراب تمام شود و به تدريج به حالت آرامش باز گردد. اما اكثر افراد از خود اضطراب هول و دستپاچه شده و اين باعث مي گردد اضطراب آنها دچار افت و خيز بيشتري شود و طول بكشد.

در اينجا برخي از علائم اضطراب را نام مي بريم:

علائم جسمي: مهم ترين علائم بدني اضطراب عبارتند از: تپش قلب، تنگي نفس، بي اشتهايي، تهوع، بي خوابي، تكرر ادرار، چهره بر افروخته، تعرق، اختلال در گفتار و بي قراري.

علائم شناختي: شامل سر درگمي، اختلال در حافظه و تمركز، حواس پرتي، ترس از دست دادن كنترل، كمروئي، گوش به زنگي و افكار تكرار شونده.

علائم روان شناختي: شامل عصبي بودن، بي طاقتي، نگراني، هشياري افراطي، وحشت زدگي، دلواپسي، افسردگي، تنيدگي، ترس يا هيجان زدگي

غلبه بر اضطراب:

راههاي زيادي براي غلبه بر اضطراب وجود دارد، اما شما بايد راهكار مناسبي را كه با شخصيت شما متناسب است، بيابيد و بكار ببريد. بخاطر داشته باشيد بعضي از اين مهارتها نياز به تمرين مستمر دارند تا ثمر بخش شوند. درست مثل دوچرخه سواري و يا شنا كه نياز به تمرين مداوم دارند، اين مهارت نيز با تمرين مداوم، پرورش مي يابد و به زودي شما مي توانيد احساس نگراني خود را به راحتي كنترل كنيد.

1- استفاده از تكنيك ريلكسيشن: درتنش زدايي(Relaxation) بدون توجه به علل زيربنايي نشانههاي تنش و اضطراب، به تقويت يك رفتاري كه متضاد با اضطراب است مي پردازيم. زيرا فرض بر اينست كه با تقويت پاسخهاي آرامش بخش پاسخهاي اضطرابي تضعيف مي گردند. تنش زدايي(Relaxation) يكي از شيوه هاي جديد درمانگري است كه هسته مركزي درمانگري هاي اضطراب را تشكيل مي دهد. در اين روش درمانگر، مُراجع را به فن مقابله با اضطراب كه ريشة  اصلي مشكل است مجهز مي كند و با اجراي اين روش احساس آرامش گسترده اي تمام وجود مراجع را فرا مي گيرد. تنش زدايي هم به عنوان يك شيوة درماني مستقل است و هم به عنوان بخشي از يك پروسة درماني مانند حساسيت زدايي منظم محسوب مي شود. منطق بكارگيري وچگونگي تاثير روش فوق در بهبود مشكل را براي مُراجع تشريح كنيد، اساس شيوه، حركت از ظاهر به باطن و از سطح به عمق است. در اين تكنيك از تاثير روح و روان بر جسم و تاثير متقابل جسم بر روح و روان استفاده مي شود و مراجع بايد كاملا نسبت به اين تعامل توجيه شود..

 ذكر انواع مشكلاتي كه با استفاده از روش تنش زدايي(Relaxation) مهار شده اند براي اعتماد سازي بسيار مفيد خواهد بود در زير به برخي از آنها اشاره شد است:(به مراجع بگوييد كه اين نتايج به طور مفصل در ادبيات تحقيق مربوط به ريلكسيشن آورده شده است و وي مي تواند با جستجوي واژه فوق  در اينترنت آنها را ملاحظه نمايد.)

الف- سردرد ناشي از انقباض عضلات جمجمه، سردرد هاي مزمن تنشي به دليل تنش بيش از حد در عضلات اسكلتي سر و گردن آغاز مي شوند و آموزش تنش زدايي تدريجي در تقليل سردرد تنشي اثر غير قابل انكاري دارد.

ب- ميگرن كه به عنوان ضربان يك جانبة سردرد(فقط در يك قسمت از سر)  كه از درئن و يا اطراف چشمها آغاز مي شود تعريف شده و اغلب بوسيلة يك بو، دل بهم خوردگي، تهوع، و....برانگيخته مي شود و گاهي توام با روان بي اشتهايي، حالت تهوع، استفراغ كج خلقي، حساسيت، اختلال بينايي است. البته بيماراني كه تمرين منظم خانگي داشته اند رضايت خيلي بيشتري از كاهش سردردها داشته اند.

پ- تقليل اضطراب و درمان انواع هراسها مانند هراس از گربه،  حساسيت زدايي نظامدار يكي از اصلي ترين شيوه هاي درمانگري در انواع هراس است و تنش زدايي يكي از مولفه هاي اصلي اين روش به حساب مي آيد.

 ت- با كاهش اضطراب به دنبال تنش زدايي، بخاطر كم شدن دفاع هاي ايمني بدن كه در حالت اضطراب براه مي افتند، تحمل ما در تحمل تنيدگها افزايش مي يابد.

ث- تقليل رگه هاي اضطرابي و تظاهرات اضطرابي زنان بار دار

ج- درمان اضطراب امتحان

چ-تقليل اضطراب كودكاني كه در مدرسه دچار اضطراب مفرط شده اند.

ح-تقليل عوامل اضطرابي شخصيت مانند، تنش عصبي، ضعف من، اضطراب پارانويا گونه، نداشتن تصوير روشن از خود،و....

خ- درمان فشار خون، آرامش با افزايش سرم k+در خون رابطه مثبت و معني دار دارد و k+ نيز با سلامت رواني رابطة مثبتي دارد و تنش زدايي با كاستن از ضربان قلب باعث افزايش اين سرم در خون مي شود.

د- درمان بي خوابي و اختلالهاي مربوط به خواب. (تنش زدايي بدني به اين افراد كمك مي كند كه بسرعت بخواب روند.)

ذ- روش مقابله اي در بيماران مبتلا به سرطان و نيز تقليل برانگيختگي اين بيماران هنگام شيمي درماني

ر- درمان و پيشگيري از عود و رشد بيماريهاي روان- تني

ز- بهبود بيماريهاي تني روانزاد

ژ- كاهش ناراحتي هاو تنيده گيهاي ناشي از بيماريهاي قلب و عروق

ط- تقويت حافظه( بهبود فرآيند ضبط، باز شناسي، و اندوزش اطلاعات)

ظ- تغيير و تقليل رگه هاي اضطرابي شخصيت

ع-كنترل و غلبه بر لكنت زبان

غ- تقليل حملات صرع

ف- بهبود كودكان مبتلا به فزون كنشي

ق- درمان بيماران مبتلا به آسم

ك- تقليل دردهاي مربوط به قاعدگي

گ- كاهش اسپاسمهاي عضلاني در بيماران مبتلا به فلج مغزي

ل- بهبود تمرينهاي ورزشي و دستيابي به استعدادهاي كامل خود در ورزش

م- بهبود عملكردهاي اجرايي و فعاليت هاي شغلي

ن- افزايش اعتماد به نفس در برخورد هاي اجتماعي

 ورزيده بودن درمانگر به تنهايي براي تاثير اين روش كافي نيست، و توجه دقيق مراجع و انجام تمارين خانگي، شرط لازم براي استفاده از اين فن است. و به عبارتي دستيابي به اثرات درماني اين روش مستلزم تمرين و تلاش بي شائبة مراجع و رهنمودهاي شفاف درمانگر است.

2- نفس عميق بكشيد.

وقتي مضطرب هستيد، نمي توانيد به راحتي نفس بكشيد و اين مسأله به خودي خود توليد استرس مي كند. ممكن است حتي بدون آنكه متوجه باشيد نفس خود را در سينه حبس كنيد. ميزان اكسيژن در خون كاهش مي يابد و عضلات شما منقبض مي شوند. ممكن است احساس سردرد كنيد و يا نگراني شما افزايش يابد. بعد از اين هرگاه احساس نگراني كرديد، نفس عميق بكشيد، و چند ثانيه هوا را در ريه هاي خود نگه داريد. سپس به آرامي تا ۱۰ بشماريد و هوا را آزاد كنيد.

3- براي انجام كارهاي خود برنامه ريزي كنيد.

يكي از عوامل استرس زا استفاده نادرست از زمان و نداشتن برنامه ريزي مناسب ميباشد. ليستي از وظايف روزانه خود تهيه كنيد و بر اساس درجه اهميت آنها را تنظيم كنيد. سعي كنيد كارهاي مهم تر را زودتر انجام دهيد. بعد از انجام هر كار، آن را از ليست برنامه خود خط بزنيد. صبح قبل از هر چيز كارهاي را انجام دهيد كه علاقه چنداني به آنها نداريد، اما مجبوريد انجام دهيد. به اين ترتيب، بقيه روز احساس نگراني كمتري خواهيد كرد.

4- با اطرافيان خود ارتباط برقرار كنيد: سعي كنيد دوستان بيشتري پيدا كنيد. هرگاه احساس تنهايي و يا نگراني كرديد به ديدار يكي از دوستان خود برويد و با او صحبت كنيد.

5- به ذهن خود استراحت بدهيد.تجسم يك منظره زيبا ميتواند ذهن شما را از يك موقعيت استرس زا دور كند. هر گاه فرصت كرديد، چشم هاي خود را ببنديد و مكاني آرام و زيبا را در ذهن خود مجسم كنيد. سعي كنيد تمام جزئيات آن مكان را احساس كنيد. ( نواي دلنشين، منظره زيبا، عطر دل انگيز و ) همچنين مي توانيد با خواندن يك كتاب و يا گوش كردن به يك فايل صوتي آرام و دلنشين، اضطراب را از خود برانيد).

6- فعال باشيد:فعاليت هاي بدني نقش مهمي در كاهش اضطراب دارد. شما با ورزش كردن و ساير فعاليت هاي بدني ميتوانيد فشارهاي رواني ناشي از اضطراب را كاهش دهيد. سرگرمي مورد علاقه خود را پيدا كنيد و بطور منظم به انجام آن بپردازيد. ورزش، كارهاي هنري، رسيدگي به گلها و باغچه و در زمانيكه مضطرب هستيد مي تواند شما را آرام كند و انرژي بيشتري به شما بدهد. بخاطر داشته باشيد كه جسم و روح جدايي ناپذيرند.

7- مراقب سلامتي خود باشيد: شرط داشتن جسم و روحي سالم، تغذيه مناسب و استراحت كافي مي باشد. بدن سالم و قوي براي غلبه بر استرس آمادگي بيشتري دارد. درست مثل يك ماشين كه بدون بنزين از حركت مي ايستد، بدن شما نيز بدون تغذيه مناسب و خواب كافي قدرت خود را از دست داده و به راحتي تسليم موقعيت هاي استرس زا مي شود. پس مراقب خواب و خوراك خود باشيد.

8- خنديدن را فراموش نكنيد: خنده بهترين راه براي غلبه بر استرس مي باشد. گاه گاهي فيلمي كمدي نگاه كنيد و يا جمله طنزي بخوانيد تا حس شادي و نشاط در شما زنده شود.

9- خوش بين باشيد: وقتي كه مضطرب هستيد اغلب به همه چيز با ديد منفي نگاه مي كنيد. برخي افراد به اين مسئله عادت كرده اند و در واقع هميشه نيمه خالي ليوان را مي بينند. اگر شما جزو اين دسته افراد هستيد، سعي كنيد اين عادت را ترك كنيد. به نقاط روشن و زيباي زندگي فكر كنيد و خوش بين باشيد. بعد از اين به دنبال نكات مثبت يك مسأله باشيد نه نكات منفي. خنده يك كودك، ديدن يك دوست قديمي، آواز يك پرنده، طلوع خورشيد، سلامتي، شادابي، جواني و. نمونه هايي از نكات مثبت و روشن زندگي ميباشند. ممكن است اين نكات بسيار ساده و ناچيز به نظر آيند، اما به تدريج همين نكات ناچيز ميتوانند ديد شما را نسبت به زندگي تغيير دهند و از اضطراب شما بكاهند

10- ياد خدا: درس خواندن، كنكور، و همه فعاليتهاي ديگر با فلسفه زندگي ارتباط دارند. ياد خدا اگر همراه با يك فلسفه زندگي روشن و آگاهانه باشد، به طور حتم در آرامش انسان مؤثر خواهد بود. انسان خدامدار، افق زندگي بسيارگسترده و وسيعي دارد و اهداف زندگي را در امور كوچك و گذرا خلاصه نمي كند. براي او هم شكست و هم پيروزي معناي خاصي دارد. و آنان كه ايمان آورده اند و دلهايشان به ياد خدا آرام ميگيرد، آگاه باشيد كه ياد خدا  آرامش بخش دلها است. سوره رعد آيه ۲۸

11- شناسايي تيپ شخصيتي: هر انساني در طول زندگي روشهاي گوناگون براي كنار آمدن با موقعيتهاي اضطرابزا تكوين مي يابد. براي كنار آمدن با اضطراب دو خط مشي كلي وجود دارد:

1- در يكي از آنها خود مسأله مورد توجه قرار مي گيرد (مشي مسأله مدار) يعني شخص موقعيت اضطرابزا را ارزيابي مي كند و سپس دست به كاري مي زند تا آن موقعيت را تغيير دهد.

2- در خط مشي هيجان مدار، خود هيجان در مدار توجه قرار مي گيرد، يعني شخص به جاي درگيري مستقيم با مسأله مي كوشد تا از راههاي گوناگون از احساس اضطراب خود بكاهد.  

 در اغلب موارد خط مشي مسأله مدار گرايش سالمتري براي مقابله با اضطراب است

 شما كدام خط مشي يا در واقع كدام تيپ شخصيتي را داريد؟ روي سخن بيشتر با كساني است كه هيجان مدار هستند، چرا كه اينان بيشتر دچار اضطراب مي شوند. شناسايي تيپ شخصيتي حداقل به شما كمك مي كند اولاً خودتان را بهتر بشناسيد و ثانياً آمادگيهاي خود را براي مقابله با اضطراب واقعبينانه ارزيابي كنيد. افراد هيجان مدار بايد توجه داشتهباشند كه آنها بيش از آن كه از خود مسأله نگران و مضطرب شوند از نگراني خودشان نگران مي شوند! به جاي اين كه فكركنند چگونه با مشكل مواجه شوند، به دنبال اين مي روند كه چگونه بتوانند نگراني خود را كنترل كرده يا كاهش دهند، وخود اين فكر، اضطراب بيشتري توليد مي كند.

12- ورزش و تحرك جسمي: يكنواختي و ركود جسمي، از نظر رواني هم انسان را خسته ميكند. خستگي رواني هم، موجب اغتشاش فكري و در نهايت اضطراب ميشود. كسالت، تنبلي و بيتحركي را از خود دور كنيد. كسي كه لميده، درازكش و يا در حالتي كه به استراحت شبيه است، درس مي خواند، يا خيلي بي خيال است و يا براي افكار اضطرابي كه در آينده به سراغش خواهدآمد، فكري نكرده است. به خصوص در ايام امتحانات، ماهها، هفته ها و روزهاي آخر كنكور سعي كنيد با ورزش و تحرك جسماني به نشاط و شادابي خود كمك نماييد.

13- تصوير سازي ذهني: گاهي مي توان با به تصوير كشيدن ذهني آن چه كه ممكن است برايمان پيش بيايد، هم موقعيت را بهتر درك كرد و هم پيش بيني هاي لازم را انجام داد.

يك مثال براي كنكوريها: تصوّر كنيد امروز جلسهي كنكور برگزار مي شود. شمابه محلّ برگزاري كنكور رسيده ايد، از در ورودي عبور كرده ايد، وارد سالن يا مكان آزمون شده ايد، سر جاي خود نشسته ايد، پاسخنامه ها و دفترچه  سؤالات را كنار صندلي شما و روي ميز گذاشته اند، الآن اعلام مي كنند كه شروع كنيد، نيم ساعت از وقت آزمون مي گذرد، يك ساعت، دو ساعت، و، دفترچه دوم را هم تمام مي كنيد و كنار مي گذاريد، جلسه به پايان مي رسد، از جاي خود بلند مي شويد

مي توانيد نمونه هايي از اين تصوير سازي ذهني را چند بار انجام دهيد تا آمادگيهاي رواني خود را براي روز و ساعت آزمون افزايش دهيد. اگر اين فعاليت را انجام دهيد در واقع جلسهي آزمون واقعي براي شما يادآور و تداعي كننده تمرينهاي تصوير سازي ذهني خواهدبود

چرا شوهرم فقط حرف های خود را قبول دارد؟
يكي از آسيب هاي ازدواج و مواردي كه همواره در مشاوره قبل از ازدواج به آن اشاره مي شود، همساني و تناسب سن طرفين متقاضي ازدواج با هم است

چرا شوهرم فقط حرف های خود را قبول دارد و فکر می کند همیشه حرف های او درست است. آیا امکان دارد به خاطر تفاوت سنی (9سال) باشد؟

خواهر محترم، يكي از آسيب هاي ازدواج و مواردي كه همواره در مشاوره قبل از ازدواج به آن اشاره مي شود، همساني و تناسب  سن طرفين متقاضي ازدواج با هم است. وقتي دو طرف در يك محدوده سني نزديك به هم هستند بهتر از نوع نيازها و خواسته هاي هم مطلعند. در صورتي كه از لحاظ سن و سال همسان نباشند درك مناسبي از هم نخواهند داشت، هر كدام در دنيا و جهانبيني خاص خود سير مي كند و احوال طرف مقابل را چنانكه باید در نمي يابد.  فردي سي ساله  با فردي بيست ساله را در نظر بگيريد. فرد بزرگتر شور و شوق شديد جواني را پشت سر گذاشته و كم كم از جواني خارج مي شود. ولي فرد كوچكتر در اوج جواني و نشاط است و خواهان آن نوع تفريحات مربوط به آن سن است. هر دو صاحب حق هستند، هر دو نيازهاي خاص خود را دارند. ممكن است خواسته هاي هر كدام براي ديگري جذاب و خوشايند نباشد. تفريحات فرد كوچكتر سالها قبل براي فرد بزرگتر خوشايند بوده و ممكن است اكنون تمايلي به آن ها نداشته باشد.

       البته نمي توان با قاطعيت اظهار داشت كه هر گاه دو زوج اختلاف سني زیادی دارند  زندگي ناخوشايندي را تجربه مي كنند. زیرا آموزش مهارتهاي ارتباطي  بین زوجی كه در مراكز مشاوره ارائه می شود، موجب می گردد كه رابطه بین زوجين ارتقاء محسوسی یافته و بسیاری از كمبودها همانند تفاوت زیاد سنی جبران شود. همچنين احترام به خواسته هاي طرف مقابل و ايجاد فضا براي برقراري آن، موجب رضايت زناشويي در عين اختلاف سني مي شود.

   از سوي ديگر براي فردي كه از همسر خود بزرگ تر است، اين احتمال مي رود خود را عاقل تر و با تجربه تر بداند و ملاك سني را دليل اين امر بداند. زيرا احساس مي كند كه چون آن دوران را سپري كرده در نتيجه تمام آن تجارب و مهارتهاي آن زمان را با خود دارد، در نتيجه احساس فهميدگي بيشتري نسبت به همسرش دارد. لذ شما می توانید با نشان دادن قابلیتهای خود در عرصه های مختلف این ذهنیت او را كه او عقل كل است و شما توانایی حل هیچ مسئله ای را ندارید از ذهن او بیرون كنید ما در مشاوره ی حضوری برای زوجهایی كه مشكلی همانند شما را دارند و مثلا شوهر فكر می كند كه همه چیز را می داند و زن او قادر به حل هیچ مشكلی نیست می گوییم كه شما یكی از مشكلات خود را مطرح نمایید و شوهر مثلا یكی از مشكلات مالی خود را مطرح می كند آنگاه به او می گوییم كه به نظر تو زنت چه را حلهایی می تواند در این رابطه به تو بدهد؟ در این لحظه معمولا شوهر می خندد و می گوید كه زن من قادر نیست هیچ راه حلی برای مشكلات زندگی ارائه دهد، ما بعد از شنیدن این حرف رو به زن كرده و می گوییم لطفا هر راه حلی كه در رابطه با این مشكل به ذهنت می رسد را روی كاغذ بنویس و سپس آنها را مطرح كن، وقتی زن راه حلهایش را ردیف می كد و در مورد آنها توضیح می دهد مرد با تعجب می گوید من اصلا فكر نمی كردم كه او این قدر توانایی داشته باشد و با همین طرز فكر بوده كه تا الان اجازه دخالت در هیچ كاری را به نداده ام!

     يكي از عوامل مهمي كه شخص خود را به عنوان عقل كل و ديگران را بي تجربه و كم فهم  فرض می كند  بدبيني و بدگماني زياد(كه روانشناسان به آن پارانويا مي گويند) است. از مشخصه هاي اين افراد اين است كه ديگران را خام و با درك پايين فرض مي كنند و نسبت به همه چيز گير داده و به اصطلاح جزئي نگرند. البته در رابطه با مورد شما نياز به مشاوره رو در رو است تا  صحت و سقم اين قضيه بررسي گردد.

    تا اينجاي بحث بيشتر به همسرتان و احتمالاتي كه در اين مورد وجود داشت پرداختیم . حال به اين نكته توجه كنيم كه شما در برخورد با مسايل مشترك و فردي خانواده چگونه عمل كرده ايد؟  آيا مواردي وجود داشته كه احساس عجز و ناتواني كرده و كنار كشيده ايد تا همسرتان مسائل را به تنهايي حل كند؟ (در مشاوره خانواده اين عقيده وجود دارد كه وقتي مشكلي پيش مي آيد تمام اعضاي خانواده در بوجود آمدن آن سهيم هستند و زمينه را براي آن فراهم مي كنند). به عبارت ديگر آيا در طول اين چند سال ارتباط زناشويي شما همواره در مشكلات پیش آمده شانه خالی كرده و انرا  تماما به دوش همسرتان انداخته اید، آیا شوهرتان به این نتیجه رسیده كه شما كناره گير هستید و نقشی در حل مشكلات نمی توانید بازی كنید؟  اگر این گونه بوده شما می توانید بعد از این با ارائه و نیز همكاری در حل مشكلات باور شوهرتان را در باره ی خودتان تغییر دهید، مي توانيد در هنگام بروز مشكل با رعايت خونسردي و احترام، پيشنهادات و راه حلهاي خود را ليست كرده و ارائه كنيد و براي آنها دليل بياوريد. به ياد داشته باشيد كه هيچگاه سعي نكنيد شورتان را به رقابت وا داريد زیرا مردان نيازمند مهرباني و همراهي همسران هستند و بهترين سلاح زنان براي ارتباط مناسب با همسرانشان استفاده از مهرباني و عطوفت است.

مطالعه كتب زیر می تواند در ارتقاء روابط زناشویی بسیار موثر باشد:

1. تحكیم خانواده، كه مجموعه ای است از روایات پیرامون ارتقاء روابط زناشویی، كه توسط آیت الله ریشهری تدوین یافته و توسط حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت به چاپ رسیده است.

2. مدیریت روابط زناشویی ؛ دكتر یونسی آنرا تالیف كرده و توسط نشر قطره به چاپ رسیده است.

از کجا باید فهمید که دوست پسری که با ما دوست می شود قصد ازدواج دارد؟
در راستای پاسخ به پرسش شما باید عرض نمایم كه اولاً طبق تجارب بالینی ما، این گونه دوستی ها عاقبت خوشی ندارد

از کجا باید فهمید که دوست پسری که با ما دوست می شود قصد ازدواج دارد؟

در راستای پاسخ به پرسش شما باید عرض نمایم كه اولاً طبق تجارب بالینی ما، این گونه دوستی ها عاقبت خوشی ندارد و ایجاد و ادامه این چنین دوستی هایی كه خارج از چهارچوب های دینی و فرهنگی جامعه ما است، به نابسامانی های روحی و روانی دو طرف و مخصوصاً دختران كه روحیه ای عاطفی دارند، می انجامد. معمولا پسران شیادی كه قصد سوء استفاده جنسی از دختران را دارند، با برقراری این گونه ارتباطات و بیان جملات بسیار زیبا و گول زننده كه از آن به عنوان مغازله یاد می شود، اقدام به فریب دادن دختران می كنند و با وابسته كردن آن ها به خود، اقدام به اخاذی های جنسی از آنان می نمایند.   من در این خصوص یك ماجرایی كه اخیراً اتفاق افتاد را برای شما نقل میكنم تا بینش شما در این گونه موارد تقویت شده و با عصای احتیاط حركت نمایید و هوشیاری خویش را از دست ندهید و خود و خانواده تان را گریبانگر نابسامانی های روحی و روانی كه اغلب غیر قابل جبران هستند، ننمایید. قضیه ای را كه نقل می كنم چندی پیش در یكی از دانشگاه هایی كه من به عنوان مشاور به آن جا رفت و آمد میكنم، رخ داده است. قضیه چنان بغرنج و پیچیده شده كه هنوز ما نتوانسته ایم آن را حل نماییم. حیثیت، آبرو و عفت دختری بر اثر ندانم كاری او بر باد رفته و ضربات بسیار عمیق روحی، روانی و عاطفی چنان بر پیكر نحیف او وارد شده كه كارش به حد اختلال روانی رسیده و هم اكنون روزی یك مشت قرص اعصاب قوی مصرف میكند تا بتواند اندكی بر خود مسلط شود. دختری كه پدر و مادرش او را با هزار امید و آرزو برای كسب دانش و داشتن آینده شغلی مناسب و با تحمل مخارج سنگین به دانشگاه فرستاده اند، اكنون روزی صد بار آرزوی مرگ وی را می كنند و خود دختر كه همیشه آرزوی كانون خانواده گرمی را داشته كه خود مادر آن باشد و با بچه هایش ایام را به شادی به سر كند، هم اكنون به دلیل ضربات روانی كارش به حد جنون كشیده و چند بار اقدام به خودكشی نا موفق كرده است. جریان از این قرار است كه چندی پیش در یكی از دانشگاه ها دختری از خانواده نسبتاً مذهبی، وارد دانشگاه می شود و بعد از مدتی، پسری به او ابراز محبت و علاقه می كند و حرف های بسیار عاشقانه كه حكایت از عشقی پاك داشته را به او می زند و قول ازدواج به او می دهد و می گوید كه: «تو تنها ستاره درخشان آسمان تاریك زندگی من هستی». طبق اظهار دختر، چون نیاز به محبت دختر در خانه پدری چندان تأمین نشده بوده، سریعاً در دام این شیاد كه ده ها دختر دانشجو را به همین طریق فریب داده بوده  و از آن ها سوء استفاده جنسی كرده بوده، می افتد. این دختر ساده دل با گریه اظهار می كرد كه این پسر چند سال است كه از من سوء استفاده جنسی می كند و هر بار كه به او می گویم چرا پدر و مادرت را برای خواستگاری به خانه ما كه در فلان شهرستان هستند، نمی آوری؟ او مرتب بهانه جویی میكند و همین اواخر كه خیلی به او اصرار كردم، اظهار داشت كه مادرم از دخترهایی كه قبل از ازدواج با پسرها رابطه برقرار كرده اند، اصلا خوشش نمی آید.

پس بهتر است برای پاسداشت حریم عفت خود و زحمات بی دریغ پدر و مادرتان، هر گاه پسری نسبت به شما ابراز علاقه كرد، به او بفهمانید كه باید از كانال های تعریف شده در عرف و شرع اقدام نماید و اگر این گونه عمل نماید، معلوم می شود كه ابراز علاقه او به شما حقیقی بوده و به جهت تفریح و یا سوء استفاده جنسی صورت نگرفته است و اگر چنین شد و شما زیر نظر خانواده جلساتی را برای شناخت بیش تر از همدیگر صرف نمودید و تصمیم به ازدواج گرفتید، سزاوار است كه از جهت مهریه و سایر مخارج عروسی بر او سخت گیری نكنید و سعی نمایید تا حضرت زهراء - سلام الله علیها - را به عنوان الگوی خود در زندگی قرار دهید.

می خواستم بدونم این رابطه اشكالی داره؟
از نظر ما روان شناسان رابطه با نامحرم آسيب زاست چه به قصد ازدواج باشد چه غير ازدواج

من 17 سال دارم و دختر خالم 1 سال از من كوچكتره،ما همدیگرو از بچگی دوست داشتیم، اونقدر همدیگر و دوست داریم كه خیلی ها تو فامیل حالا دروغ نشه، چون من نمی دونم خیلی ها یا... هرچیه هستن تو فامیل كه میدونند ما همدیگرو دوست داریم، اما ما بهم چیزی از این بابت بطور آشكارا نگفتیم، من بجز اینكه امید وارم در آینده ان شاالله با هم وصلت كنیم بهش نگاه نمی كنم و فقط و فقط از این نظر بهش نگاه میكنم نه یه دوست دختر یا...، من اصلا به غیر از این دختر خالم با هیچ دختری نه پیامك بازی نه هیچی، حتی نگامم از نامحرم می دوزدم، ولی از این دختر خالم دیدمو نمی دزدم با خنده و شوخی و... بدون هیچ نگاه حرامی با هم اونم با كمی خجالت كه بعضی وقتا تو مهمونی چیزی اونم به مدت حتی كمتر از 1 دقیقه ممكنه صحبت كنیم و رابطه ی بعدی ما با پیامكه البته نه هر دقیقه بطور معمول حتی بعضی وقت ها ماه ها بهم پیامك نمیدیم، بخاطر درس و...

1- خوب حالا می خواستم بدونم این رابطه اشكالی داره؟

2- اگر بعد ها این ربطه به تماس تلفنی هم كشیده بشه،كه البته بخاطر كم رویی فكر نمی كنم ولی اگه كشیده بشه اون موقع اشكالی داره؟

اجازه مي خواهم كمي آسيب شناسانه و نه همدلانه به نامه شما نظري بيفكنيم اميد است كه از گزش احتمالي قلم دلگير نگرديد.

آيا شما تصوري از رابطه اشكال دار و گناه آلود جز آن چه كه شما در حال انجام آن هستيد داريد.

از نظر ما روان شناسان رابطه با نامحرم آسيب زاست چه به قصد ازدواج باشد چه غير ازدواج چه فاميل باشد چه غير فاميل چه با يك نفر باشد چه با چند نفر چه با خنده و شوخي باشد چه با غير خنده و شوخي چه با پيامك باشد چه با غير پيامك.

يكي از كمترين آسيب هاي رواني رابطه با نامحرم كاهش عملكرد در فرد و افت تحصيلي و ذهن مشغولي كاملاً بي دليل باشد.

البته در ماه هاي اوليه اين رابطه به ارتقا سطح عملكرد روزانه فرد مي انجامد. ولي در ادامه همچون سرطان به تار و پود ذهن و جسم فرد نفوذ مي كند.

در بسياري موارد ما شاهد نوعي افت تحصيلي در طرفين مي باشيم كه اين امر در آينده شغلی شما بسيار تاثير خواهد گذاشت.

يكي از آسيب هاي اين رابطه وابستگي عاطفي مرضي مي باشد وابستگي عاطفي هم علت و هم معلول برخي ناهنجاري هاي روحي و رواني مانند اضطراب وسواس و افسردگي است.

به عنوان مثال بعد از مدتي صدا و تصوير و خاطرات اين دختر به صورت وسواس گونه به ذهن شما هجوم مي آورد و يك آن نمي توانيد از فكر او به در آييد.

اين وابستگي عاطفي به اشتباه به اين تصميم مي انجامد كه ما دو نفر زوج ايده ال براي تشكيل زندگي هستيم اين در حالي است كه عشق غير سالم چشمان طرفين بر بسياري از عدم همتايي ها و هم كفوي ها مي بندد بديهي است ازدواج غير ملاكمند با موفقيت فرسنگ ها فاصله دارد و اگر شما سري به دادگاه هاي خانواده بزنيد پر از زوجيني است كه با همين رابطه فاميلي خود را نيمه گمشده ديگري دانسته اند.

اساسا اين علاقمندي نه يك امر ماورايي و خداخواسته، بلكه در اثر يك اصل فيزيكي ساده يعني اصل مجاورت صورت مي پذيرد.

خواه نا خواه دو جنس مخالف كه به هر دليلي در مجاورت يكديگر قرار مي گيرند به تناسب هم خواني هاي روحي رواني به يكديگر علاقمند مي گردند.

ترديدي نيست كه اين علاقه خشك و خالي به هيچ وجه دست مايه خوبي براي تشكيل يك زندگي مشترك با همه فرازها و نشیب هایش  نيست.

موانع پيدا و پنهان بسياري فراروي اين ازدواج فاميلي مي باشد كه از جمله آن ها عدم همخواني خوني و ژنتيكي مي باشد در شرايط كنوني هر گونه سرمايه گذاري رواني شما به شدت مخاطره آميز است و بهتر است از هم اكنون به جاي پيش روي در اين خاطر خواهي به تعديل روز افزون آن بپردازيد.

ازدواج پاك با رابطه ناپاك (هر چند شما صددرصد آن را پاك و بي اشكال بدانيد ) محقق نمي گردد و حفظ حريم نگاه در همه جا به هر بهانه اي از جمله ازدواج در آينده اي نامعلوم ضروري است.

اگر خواهان تداوم و تشديد اين رابطه هستيد لااقل به توجيه و تطهير و تقديس آن نپردازيد و مانند جوانان اين مرز و بوم منكر حقيقت ماجرا نگرديد.

آن روي سكه اين خاطر خواهي ناكامي و عدم وصال است و بايد همواره متوجه اين امر باشيد كه اگر اين ازدواج به هر دليلي سر نگيرد و چه بر سر دختر خاله كمرو و البته دست خورده عاطفي شما خواهد آمد.

در هر صورت به عنوان يك روان شناس و فارغ از حكم شرعي اين رابطه به شما دوست عزيز توصيه مي كنم كه از پيشروي سراسيمه و بي محابا در اين رابط به شدت پرهيز نماييد و با يك دورانديشي و همه جانبه نگري به باز نگري شرايط خود بپردازید.

به هيچ وجه اجازه ندهيد كه دختر خاله تان تمام روح و جسم شما را مسخر نمايد و براي هر گزينه احتمالي دیگر جايي باز نماييد تعديل اين علاقه و حذف هر گونه ارتباط وابسته ساز از مهمترين رهنمودها در شرايط كنوني مي باشد.

البته ماهم منكر اين نيستيم آن روي سكه اين رابطه دوستي ازدواج است. ولي اين ازدواج بايد از بستر سالم و پاك كم آسيب محقق گردد.

اگر من جاي شما بودم با موافقت دختر مورد نظرم هر گونه رابطه پيامكي و ديداري را به حداقل يا صفر مي رساندم و به خودم و به ايشان در زمينه پيشگيري از هر گونه وابستگي و تشديد علاقه هشدار مي دادم تمركز خود را بر روي امور مهمتر زندگي يعني تحصيل اشتغال مي گذاشتم و از هر گونه وعده سر خرمن به يكديگر حذر مي نمودم هم خودم و هم ايشان را از گزينه هاي ديگر محروم نمي كردم و صرفا اگر در زمان مقتضي طرفين شرايط ازدواج ملاكمند را داشیتم به ازدواج با يكديگر مي انديشيدم به خاطر داشته باشيد كه ازدواج نبايد بوي كهنگي دهد و سالها رابطه به بهانه ازدواج هيچ تازگي و نو بودن براي ازدواج باقي نمي گذارد يكي از دلايل وفور طلاق در بين جوانان امروزي تكراري شدن زندگی زناشویی به دليل سال ها رابطه پیشینی مي باشد.

چگونه كمتر جنب شوم ؟
اصولاً پدیده احتلام و جنب شدن و بیرون آمدن مایع منی به هنگام خواب، پدیده ای كاملاً طبیعی است

چگونه كمتر جنب شوم ؟

پرسش شما از این جهت ابهام دارد كه آیا منظورتان از جنب شدن، بیرون آمدن مایع منی به هنگام خواب كه معمولاً آن را احتلام شبانه می نامند است یا منظور از آن، خودارضایی و استمنا است؟.

اصولاً پدیده احتلام و جنب شدن و بیرون آمدن مایع منی به هنگام خواب، پدیده ای كاملاً طبیعی است كه به صورت غیر اختیاری در هنگام خواب رخ می دهد ولی در مقابل، خودارضایی پدیده ای غیر طبیعی و گناه است كه فردی با اختیار خود آن را انجام می دهد و باعث خروج مایع منی از خود می گردد بنابراین، هر كدام از این ها راهكار خاص خود را دارد كه ما در این جا به قسمت اول اشاره می كنیم و مطالبی را بیان می كنیم. برای آشنایی با قسمت دوم می توانید به سایت پاسخگو و سایت های مرتبط مراجعه كنید و مطالبی را بیابید.

این را بدانید، احتلام شبانه یا جنب شدن و بیرون آمدن مایع منی به هنگام خواب يك فرآيند فيزيولوژيكي بدن است كه نشانه سلامت و بلوغ و رشد جسمي و رواني نوجوانان و جوانان و امري كاملاً طبيعي است كه هر انسان سالمي با آن مواجه است. اصولاً از نشانه هاي سالم بودن يك جوان از نظر روحي و جسمي اين است كه در دوران نوجواني و جوانی، هر از گاهی این حالت را در خود مشاهده كند. این حالت به صورت طبیعی، باعث دفع اسپرم های قدیمی و جایگزینی آن با اسپرم های جدید می گردد و این سلامت دستگاه تناسلی را ارتقا می بخشد و باعث رشد بیضه ها و تولید بیشتر مایع منی می گردد و از آنجا كه مقداری از منی معمولاً جذب خون انسان می شود و در ساختن سلول های مغزی و استخوانی و دیگر لوازم بدن نقش دارد و در نهایت باعث رشد طبیعی بدن و سلامت كامل آن می گردد. بخشی دیگر از مایع منی در كیسه های بیضه مردان برای تولید مثل و باروری ذخیره می گردد. به طور طبیعی هر وقت كيسه هاي مني به حد كافي پر شوند، خود به خود پدیده احتلام ايجاد مي شود و باعث می شود كه در خواب از بدن فرد، منی خارج شود. از طرف دیگر، محتلم شدن یك فرایند كاملاً طبیعی برای اطفای غریزه جنسی و كاهش تنش های جنسی ارضا نشده است، اين حركت يا مولود خواب هاي مهيج و يا تجسم سيماي جنس مخالف و يا انديشيدن در مسائل جنسي است و معمولاً بر اثر خواب ديدن در طول خواب شبانه حاصل می گردد. اگر گاه گاهي خواب هايي ببينيد كه باعث دفع مني گردد براي سلامتي دستگاه تناسلي كافي است. معمولاً اگر هر هفته و یا دو هفته یك بار و یا حتی با فاصله یكی دو ماه احتلام صورت گیرد، طبیعی و عادی است ولی محتلم شدن در هر روز یا دو  روز یك بار و در هفته چند بار غیر عادی است كه در این صورت، لازم است برای بررسی بیشتر و درمان نهایی به متخصصین، كلیه و مجاری ادرار، روانشناس بالینی، سكس تراپیست ها و درمانگران اختلالات جنسی مراجعه كنید.

معمولاً پدیده احتلام و جنب شدن به هنگام خواب، از زمان بیداری و آغاز آن همواره به یك شكل باقي نمي ماند و رفته رفته رو به افول مي گذارد و نوعي نظم و ترتيب در آن حاصل مي شود. مخصوصاً پس از ازدواج اين وضع كاملاً منظم می گردد و واكنش هاي افراطي آن از بين مي رود و گاهی به ندرت پدید می آید. البته باید توجه داشت كه عواملی همچون تغذيه نامناسب و استفاده از غذاهاي مقوي، پر ادویه، چرب و شيرين خصوصاً هنگام شب؛ پر بودن مثانه و شكم در هنگام خواب؛ خیالپردازی های جنسی در طول روز و خصوصاً قبل از خواب؛ پوشیدن لباس های تنگ و چسبیده و نیز لباس های پلاستیكی به بدن؛ گرم و نرم بودن رختخواب؛ گرم یا سرد بودن دمای اتاق و... در تشدید آن مؤثر است كه برای حل مشكل و كاهش احتلام شبانه راهكارهای زیر مفید خواهد بود:

1. هنگام خواب با مثانه و شكم پر نخوابید.

2. رختخواب و جای استراحت خود را خیلی راحت و نرم نكنید.

3. از عواملی كه در تشدید احتلام مؤثر هستند و ما به برخی از آنها اشاره كردیم دوری كنید.

4. از فكر كردن و تصور و تخیل درباره جنس مخالف و مسائل جنسی خودداری كنید.

5. از سخن گفتن درباره مسائل جنسی و شوخی های جنسی اجتناب ورزید.

6. از نگاه كردن به تصاویر و فیلم های مهیج و تحریك كننده جنسی جداً پرهیز كنید.

7. سعی كنید قبل از خواب وضو بگیرید و آداب آن را انجام دهید و برخی از دعاها و ذكرهای آن را بخوانید. خواندن این دعا در كاهش احتلام شبانه مفید است: «اللهُمَّ إنّی أعُوذُ بِكَ مِنَ الإحْتِلامِ ومِنْ سُوءِ الأحْلامِ ومِنْ أنْ یَتَلاعَبَ بِی الشّیْطانُ فِی الیَقْظَةِ والمَنام؛ خدا من پناه می برم به تو از احتلام و از بدی خواب و از این كه بازی كند با من شیطان در بیداری و خواب».

8. هر از چند گاهی با آب سرد استحمام كنید و به هنگام شست و شوی ناحیه تناسلی از آب سرد استفاده كنید

صفحه‌ها