روابط همسران

همسرم به طور عجيبی از من اظهار تنفر کرد و قهر نمود
از او بخواهید همان گونه كه می پسندد، با بستگان شما رفتار كند و هرگز در رفت و آمد و تماس با بستگانتان او را مجبور نسازید.

مشکل با همسر

شرح : مدت 6 سال است که به خوبی با همسرم زندگی می کنم. 2 ماه پيش به طور عجيبی از من اظهار تنفر کرد و قهر نمود و دو هفته به خانه پدرش رفت. با مشاوری صحبت کردم و طی اين مدت، دو مرتبه دنبالش رفتم و او دوباره به خانه برگشت. طی این دو هفته، بهانه هایی می آورد که صحت نداشت، مثل این که: پول به من کم مي دهی و یا برایم لباس نمی خری. پدر و مادرش هم می دانستند که این حرف ها بهانه است؛ چون من در مسائل مالی خانه اصلاً سخت گيری نمی کنم. از دیگر حرف های او این بود که دیگر خانه مادر و خواهرت نمی روم و اگر آن ها هم بیایند، من نمی روم. گاهی نیز می گفت: آن ها هم نباید به خانه ما بیایند.

اکنون که یک ماه از این قضیه می گذرد، زندگی مان روال عادی دارد و حتی بهتر از گذشته است؛ اما در اين مدت يک بار هم درباره اين که چرا آن روز قهر کرد و اين حرف ها را مطرح نمود، سخنی به زبان نیاورده است. با رفت و آمد من به خانه مادر و خواهرم مخالفتی ندارد و حتی خودش بچه ها را برای این امر آماده می کند؛ اما احساس می کنم که دوست دارد مثل قبل با مادر و خواهرم رفت و آمد کند؛ اما از ابراز این مسئله، خجالت می کشد؛ زیرا پیش از این ماجرا، خیلی روابطش با خانواده من نزدیک بود و خیلی نسبت به آن ها اظهار علاقه می کرد؛ حتی پیشنهاد کمک مالی به آنان را به من می داد. برای رفع این مشکل و شیوه ایجاد ارتباطمان با بستگان و راضی کردن همسرم برای این موضوع، چکار باید کنم؟ آیا در مورد این که چرا آن روز قهر کرد و آن صحبت ها را مطرح نمود، چیزی از او بپرسم یا نه؟

با عرض سلام و تشكر از ارتباط تان با این مركز.

در پاسخ به سؤال شما مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم:

1. داشتن زندگی خوب، دلیل بر این نیست كه در زندگی شما مشكلی وجود نداشته است. چه بسا مشكلات و رویدادهایی در زندگی شما وجود داشته كه حل نشده باقی مانده اند و به مرور زمان به صورت عقده روانی درآمده و این گونه، بعد از گذشت 6 سال از زندگی مشترك، بروز كرده است.

2. معمولاً در اوایل زندگی، زوجین به دلیل نشان دادن عشق و علاقه و برای جلب رضایت یكدیگر، سعی بر موافق نشان دادن خود در برابر یكدیگر می كنند و از خودگذشتگی های افراطی دارند. همین امر، باعث می شود كه خواسته های درونی و عقاید باطنی خود را ابراز نكنند. ادامه این روند، باعث سركوب كردن عقاید خود و تشكیل عقده روانی و انباشته شدن آن ها می گردد. وقتی ظرفیت فرد پر گردید و دیگر تحمل این روند را از دست داد، به صورت انفجاری از خود واكنش نشان می دهد و رفتاری انجام می دهد كه قبلاً سابقه نداشته است.

3. به نظر می رسد همسر شما نیز این شیوه را داشته است كه این حالت یا از شدت محبت و علاقه همسرتان به شما بوده كه منجر به ابراز نكردن مخالف ها و درونی كردن باورهای خویش به جهت موافقت با نظر و عقاید شما بوده است و یا به این جهت بوده كه شما رفتاری را در زندگی مشترك پیش گرفته اید كه به همسرتان اجازه ابراز عقاید و تمایلات درونی او را نمی دهید. همچنین ممكن است هیچ گاه به نظر او اهمیّت نمی دادید. از این رو، همسر شما ترجیح می دهد كه نظرات و تمایلاتش را در درون خود نگه دارد؛ چون فایده ای بر مطرح كردن آن نمی بیند.

4. نكته مهم در زندگی شما این است كه همیشه طوری با همسرتان برخورد كنید كه او بتواند نظرات خود را درباره زندگی و بستگان شما آزادانه و با خیال راحت بیان كند؛ حتی اگر آن نظرات مخالف نظر شما باشد. اگر نظر مخالفی ابراز نمود، سعی كنید به هیچ عنوان واكنش تندی نشان ندهید؛ بلكه در یك فضای آرام به تحلیل وقایع پرداخته، با استدلال و منطق، نظر همسرتان را مورد بررسی قرار دهید و در موارد اشتباه، با همدلی و مشورت هم به اصلاح آن مبادرت ورزید.

5. فرصتی را برای گفتگوی دو نفره، در موضوعات مختلف در طول روز فراهم آورید. همسرتان را تشویق به اظهار نظر و گفتگو كنید. درباره مسائل زندگی هم به گفتگو بنشینید و با هم تصمیم بگیرید. این را بدانید كه بیشتر اختلافات و مشكلات زناشویی، با گفتگو حل می شود. پس به گفتگوی دو طرفه اهمیت دهید و یرای آن وقت صرف كنید.

6. ایرادی ندارد در موضوعاتی كه باعث اختلاف در زندگی شما گردیده است، با همسرتان صحبت كنید؛ البته باید توجه كنید كه شیوه گفتگو خیلی مهم است. سعی كنید بیشتر شنونده باشید تا گوینده. مهارت های ارتباطی و مهارت گوش دادن فعال را یاد بگیرید و در گفتگوهای خود اعمال كنید. در یك محیط آرام و بدون تنش، به پای گفتگو با همسرتان بنشینید. سعی كنید علت رفتارهای او را كشف كنید. با پی بردن به علت، راحت تر می توانید در پی اصلاح آن ها باشید.

درباره میزان رابطه و نیز كیفیت رابطه با بستگانتان، با هم صحبت كنید. سعی كنید به نظر و خواسته او در این باره اهمیت بدهید و به مقداری كه او تمایل دارد، بسنده كنید و بیش از آن انتظار نداشته باشید. هرگاه تمایل به زنگ زدن و رفت و آمد از خود نشان داد، شما هم استقبال كنید و هرگاه تمایل نشان نداد، فعلاً لازم نیست شما یادآوری و گوشزد كنید. این روند را ادامه دهید تا روابط كاملاً  به حالت عادی برگردد. بعد از آن می توانید هر از گاهی به عنوان پیشنهاد مسائلی را مطرح كنید؛ بدون این كه اجبار و اصراری داشته باشید. درباره اظهار پشیمانی هم لازم نیست آن را نزد بستگان شما ابراز كند، بلكه با ظرافت و خنده از كنار این قضیه بگذرد.

8. نكته اي كه بسيار اهميت دارد و بايد به آن توجه كنيد، اين است كه وقتي دو نفر با هم ازدواج كردند، ديگر «من» و «تو» وجود ندارد. هر دو يك زندگي دارند و بايد با هفكري همديگر اين زندگي مشترك را پر بار و زيبا و ثمربخش كنند. زن و مرد بايد فرديت را كنار بگذارند و همه رفتارهاي اجتماعي، اخلاقي، مذهبي علمي و شغلي خود را با زندگي مشترك خود، هماهنگ كنند. هيچ چيزي نبايد زندگي مشترك آن ها را تحت تأثیر خود قرار دهد.

نكته ديگري كه مهم است و بايد در زندگي مشترك رعايت شود، رفاقت، دوستي و صميميت زن و شوهر است. درست است كه زن و مرد هر كدام حقوقي دارند و اين حقوق بايد رعايت شود، ولي بايد توجه داشت كه زندگي زناشويي، يك اداره نيست كه افراد آن فقط ملزم به رعايت قوانين اداري هستند؛ بلكه زندگي بايد كانون محبت، صميميت و عشق باشد. آن گاه رعايت حقوق در چينن شرايطي، هم راحت تر انجام مي گيرد و هم از حالت خشك اداري خارج مي شود و رنگ عاطفي به خود مي گيرد.

مطلب ديگري كه توجه به آن، هم موجب جلب توجه همسر شما مي شود و هم از نظر روانشناختي تأثير مثبتي در محبوبيت شما نزد همسرتان دارد و اسلام نيز به آن توصيه فرموده است، مسئله اهمیت دادن به خواسته همسر و تقدم داشتن آن بر خواسته خود است. از او بخواهید همان گونه كه می پسندد، با بستگان شما رفتار كند و هرگز در رفت و آمد و تماس با بستگانتان او را مجبور نسازید. رعايت اين مسئله باعث جلب توجه همسرتان مي شود و روابط شما را بهبود می بخشد.

در پايان، توجه شما را به رعايت چند نكته كه باعث جلب توجه همسر و كاهش تنش در خانواده و استحكام زندگي می گردد، جلب مي كنيم:

- بكوشيد با ايجاد كانوني گرم و صميمي و با همدلي، همفكري، همكاري و مشورت با يكديگر درباره مسائل مختلف، ميان خود و اعضاي خانواده روابط سالم پديد آوريد.

- با يادگيري مهارت‏هاي ارتباطي نظير: فعالانه به حرف‏هاي يكديگر گوش كردن، احترام به نظرها و عقايد يكديگر، تشريك مساعي و مشورت كردن روابط خود را بهبود بخشيد.

- هنگام اختلاف نظر يا سوء تفاهم، به جاي سرزنش كردن يكديگر يا تفسير نادرست، به شناسايي مسئله و يافتن راه حل آن بپردازيد. در صورت لزوم، كمك و مشاوره افراد با تجربه و متخصص را جلب كنيد.

- براي رسيدن به امنيت رواني و عاطفي و تفاهم در روابط زناشويي، داشتن صداقت، پذيرش، سعه صدر، انصاف و اعتماد متقابل را اصل اول قرار دهيد.

- در صورت به وجود آمدن هر گونه سوء تفاهم و سوء برداشت، در نخستين فرصت ممكن به حل و فصل آن بپردازيد تا به فرآيندي مخرب و پيشرونده و عقدهای روانی تبديل نشود.

- به هر طريق ممكن، رفتارهاي مطلوب همسرتان را مورد توجه و تأييد قرار دهيد؛ به گونه‏اي كه همسرتان بفهمد برايش ارزش قائل هستيد.

- تشويق و تأييد و بيان نكات مثبت،‏ به طور آشكارا و در جمع باشد و تذكر نكات منفي و انتقاد، به طور محرمانه و در تنهايي صورت گيرد.

- براي خصوصيات و نيازمندي‏هاي همسرتان ارزش قائل شويد. در روابط كلامي، عاطفي، اقدام‏ها و تصميم‏گيري‏ها به افكار و خواسته‏هاي همسرتان توجه كنيد.

- اگر رفتار خاصي براي شما مبهم است، ساده‏ترين راه اين است كه از همسرتان هدف و علت آن رفتار را بپرسيد. با روش مسالمت‏آميز، صميمانه و خوش بينانه موضوع را روشن كنيد.

- تندخويي همسرتان را با سكوت پاسخ گوييد و در موقعيتي مناسب درباره مسئله مورد نظر به بحث و گفتگو بپردازيد.

- سعي كنيد در برنامه ريزي براي فعاليت‏هاي اجتماعي، اوقات فراغت، ديد و بازديدهاي خانوادگي و نظاير آن، به مشورت كردن با يكديگر بپردازيد و از يك جانبه نگري بپرهيزيد.

- در هر فرصتي كه پيش مي‏آيد، با همسرتان ارتباط كلامي و عاطفي برقرار كنيد. شايان ذكر است زن‏ها از صحبت كردن با همسرشان بيش‏تر لذت مي‏برند. بنابراين، مردان بايد فعالانه به سخنان همسرانشان گوش كنند و واكنش مناسب نشان دهند.

- هر از چند گاهي زوجين در فضايي محرمانه، محبت‏آميز و صميمانه به ارزيابي رفتار و روابط يكديگر بپردازند و از يكديگر بپرسند، چه بايد كرد تا روابطمان بهتر و با نشاط تر شود؟

- در روز يا در هفته، زمان مشخصي را براي گفتگو درباره مسائل و مشكلات و به اصطلاح درد دل كردن با همسرتان اختصاص دهيد.

- ارتباط زوجين بايد از هر گونه سوء ظن و حدس نادرست و غير واقع بينانه دور باشد. اگر موضوع و مسئله‏اي ذهن يكي از زوجين را به خود مشغول كرده است، بايد آن را به صراحت و صادقانه مطرح كند و درستي و نادرستي اش را با همسرش مورد بررسي قرار دهد.

- از خطاهاي يكديگر سريعاً بگذريد. خطاهاي همديگر را تحمل كنيد و هرگز خطاي يكديگر را در حضور ديگران، فرزاندن، آشنايان و یا والدين يكديگر بازگو نكنيد.

- از رفتارهاي مطلوب همسرتان تشكر كرده، او را تشويق كنيد و انگيزه تكرار آن رفتار را بيش‏تر سازيد.

موفق باشید

این موضوع خیلی منوآزار میده، حالا چه کنم؟
این مایه مباهات است كه شما بدین اندازه نسبت به مسائل دینی و امور مذهبی توجه دارید و دوست دارید كه همسرتان در كنار انجام بقیه فرائض به فریضه صبح نیز اهتمام ورزد

با سلام

 ده ماهه که  باپسرخالم ازدواج کرده ام اون اعتقادات مذهبی محکمی داره اما مشکلی که ازهمون اول زندگیمون داریم اینه که همسرم برای  نمازصبح خیلی دیر پا میشه حتی پیش میادکه صبحهابارهاوبارهابیدارش میکنم اماتوجهی نداره ودربعضی مواقع نمازش قضا میشه!این موضوع  خیلی منوآزار میده آخه من خودم خیلی به نمازاول وقت حساس ومعتقدم مخصوصا نمازصبح،اماحالاجه کنم؟

!بارهاوبارهادراین رابطه باهمسرم صحبت کردم ولی فایده ای نداشته،خودشم ازاین موضوع نگرانه ولی نمیدونم چرا این مسئله رو حل نمیکنه

!دراین رابطه  بامادرش هم صحبت کردم (آخه اون دردوران مجردیشم همینطوربوده) امابازهم تغییری رخ نداده

همسرم خیلی عاشقمه وحاضرنیست کوجکترین ناراحتی منوببینه ومیدونه که این مسئله چقدر منواذیت میکنه اما کاری براحلش نمیکنه هروقت که درموردنگرانیم باهاش صحبت میکنم تا یکی دوروز

...بهتربرانمازپا میشه ولی ازاون به بعدباز روزازنوو

ببینیدمن قبل ازدواج ازاین مسئله بااطلاع بودم ولی تصورمیکردم باحضورمن این مسئله حل میشه یعنی با درکنارش بودن اونو عوض میکنه!دردوران نامزدیمون که جدااز هم بودیم من هرروز صبح باهاش تماس میگرفتم وایشون خیلی زود بیدارمیشدونمازشومیخوند براهمین منم خیلی به آینده امیدوار شدم ولی الان که کنارشم نمیدونم چرا اینطوری رفتار میکنه؟

من واقعا ازاین موضوع نگرانم ومیترسم که باعث بروز مشکلات بزرگتری بشه،آخه ما صبحها معمولا سر نمازدعوا میکنیم خوب شماتصورکنین40تا45دقیقه بالاسر همسرتون التماس کنین امااون توجهی نکنه وحتی غر هم بزنه وبدرفتاری کنه چه حالی بهتون دست میده؟خوب مسلما اعصاب آدم بهم میریزه.

لطفا راهنماییم کنین که بایدچیکارکنم؟

خواهشا نگین به روانشناس یامرکز مشاوره مراجعه کنین چون شهر ما کوچیکه وچنین امکاناتی نداره

قبلا ازهمکاری صمیمانه شما کمال تشکررادارم

با سلام و سپاس ازاینكه مركز ما را برای پاسخ و راهنمایی برگزیده اید، پرسشگر گرامی این مایه مباهات است كه شما بدین اندازه نسبت به مسائل دینی و امور مذهبی توجه دارید و دوست دارید كه همسرتان در كنار انجام بقیه ی فرائض به این فریضه نیز هنگام صبح هم اهتمام بیشتری داشته باشد . آنطور كه شما همسرتان را معرفی كردید و من متوجه شدم ایشان خودشان فرد با ایمانی است و نمازهای دیگرشان را اول وقت می خوانند و مسئله اصلی بیدار شدن برای نماز صبح است كه باعث اذیت و ناراحتی شما شده است.

خانواده درمانگران جمله ای قابل تامل در مورد طرح ایجاد تغییر در روحیات و روش توسط همسران دارند، آنها می گویند كه «پروژه ی تغییر در همسری توسط همسر دیگر یك پروژه ی از پیش شكست خورده است». باوری كه ما قبل ازدواج داریم ویا بعد از ازدواج پیدا می كنیم و فكر می كنیم می توانیم همسرمان را تغییر دهیم ازجمله باورهای غیرمنطقی شایعی است كه متاسفانه در بسیاری از افراد رواج دارد و وقتی تغییر رخ نمیدهد باعث سرشكستگی و ناامیدی در ما می شود و احیانا شما هم این باور را در مورد همسرتان پی گیری كرده اید و حالا این احساس ناامیدی در شما بوجود آمده، به نظر می رسد مشغولیت دائمی شما در مورد نماز اول وقت شوهرتان به نوعی وسواس فكری برای شما تبدیل شده، خواهر گرامی همان خداوندی كه خواندن نماز اول وقت را به بنده هایش سفارش كرده از هنگام اذان صبح تا هنگام طلوع آفتاب به ما برای نماز وقت داده و هر زمانی كه شما در این مدت زمانی نماز بخوانید نمازتان صحیح است وخداوند آن را قبول می كند. پس مسئله واجب خواندن نماز صبح است در این بازه زمانی نه خواندن نماز در هنگام اذان. و نیز در رساله های علمیه مَراجع عظام تقلید می خوانیم كه اگر شخصی سفارش نكند كه او را برای نماز صبح بیدار كنند، بیدار كردن او لازم نیست.

پرسشگر گرامی شما باید این مسئله را بپذیرید كه تنها فردی كه ما قادر به تغییر آن هستیم فقط و فقط خودمان هستیم. وقتی كه فقط روی خودمان حساب باز كنیم، با اتكا به خود روی اتفاقات كنترل بیشتری خواهیم داشت. شما سعی كنید یك مدت به این مسئله حساسیت نشان ندهید و به قولی به همسرتان گیر ندهید حتی اگر این موضوع خیلی برای شما سخت باشد و یا حتی تا چند وقت، بعد از نماز خودتان، خوابتان نبرد ولی با این حال بگذارید ایشان هر زمانی كه خودشان برمی خیزند نمازشان را بخوانند. غُرزدن، گله كردن، سرزنش، انتقاد از عادات بسیار مضری است كه روابط بین همسران را به شدت تخریب می كند و طرف مقابل را در كار غلطی كه انجام می دهد تثبیت مینماید، مخصوصا اگر این مسائل جلوی دیگران مطرح گردد نتیجه بسیار مخربی در پی خواهد داشت. به یاد داشته باشید شما نباید دیگر این مسئله را جلوی مادر ایشان و یا هر فرد دیگری بازگو كنید. بیاد داشته باشید مسائلی كه جنبه بین زوجی دارند چه كوچك چه بزرگ را هرگز و هرگز در بیرون از خانه نقل نكنید مگر اینكه توافق بر سر طرح آن نزد كسی مثل مشاور، و.... بوجود آید. اما بر عكس آن، تشویق وتشكر از رفتارهای مطلوب و مثبت همسر مخصوصا در حضور جمع تاثیر به سزایی در تكرار و استمرار آن رفتار را دارد و انگیزه تكرار آن رفتار مطلوب را بیشتر می كند.

شما می گویید ایشان فردی است كه اعتقادات محكمی دارد، شما را بسیار دوست دارد و عاشق شماست و نمیتواند كوچكترین ناراحتی شما را ببیند اینها موضوعات بسیار با ارزشی هستند اینها همان نیمه پر لیوان هستند كه شما آنها را نمی بینید و فقط چشم به سر خالی آن دوخته اید. در حالی كه شما می توانید با تكیه بر این نقاط مثبت راه را برای تقید بیشتر ایشان به نماز صبح هموار نمایید، هرگز آن حدیث زیبا و روانشناختی قرآن كریم را از یاد نبرید كه می فرماید با اعمال خود دعوتگر مردم به كارهای نیك باشید لذا اگر عمل شما نیكو گردد و زبانتان برای شوهرتان آزار دهنده نباشد، مشكل فوق نیز بدون جبهه گیری شوهرتان حل خواهد شد.

و نهایتا اینكه هر كسی مسئول اعمال خودش است و باید جوابگوی اعمالش در روز قیامت باشد. شما دارید تمام تلاشتان را می كنید و دیگر بیشتر از این برایتان مقدور نیست. همانطور كه خداوند رحمان در قرآن كریم می فرماید " ولا تزر وازره وزر أخری " هیچ كس بار یا گناه دیگری را به دوش نمیكشد. شما هم به خاطر نماز نخواندن ایشان مواخذه نمی گردید. پس سعی كنید این مسئله را بیش ازین بزرگ نكنید و به دیگر زمینه های زندگیتان نكشانید، تا گرما و صمیمیتی كه اكنون بین تان حاكم است به روابط سرد بدل نگردد.

  من بخاطر ارادت زیادی كه به انسانهای مذهبی دارم زیرا آنها را دوستان خوب و با ارزش خدا در روی زمین می دانم، در پایان سخن، هدیه ای با عنوان «پنج مهارت ارتباطی بین زوجی» به شما و همسر گرامی تان كه از خوبان روزگار هستید تقدیم می دارم و امیدوارم كه با بكار گیری آنها زندگی را برای خودتان شیرینتر و پیمانتان را استواتر:

1:به جای «تو و شما» جملات خود را با من شروع كنید. مثلا نگویید كه تو چرا دیر به خانه آمدی ، بلكه بگویید من از دیر آمدن تو بسیار نگران شدم، و یا مثلا نگویید كه چرا شما برای نماز صبح دیر از خواب برمی خیزید و به جای آن بگویید كه: من دوست داشتم برای نماز صبح با هم بلند شویم تا بیشتر مورد لطف الهی قرار گیریم و یا دوست داشتم نماز جماعت را پشت سر شما بخوانم. دلیل این قانون آنست كه وقتی شخصیت و ذات افراد را مورد سرزنش قرار می دهید آنها بطور اتوماتیك در مقابل شما موضع می گیرند و گوش به سخن شما نمی دهند اگر چه این سخن منطقی باشد.

 2 تا جایی كه امكان دارد از كلمات «همیشه و هرگز» استفاده نكنید. مثل اینكه میگویید: «هیچوقت دست به سیاه و سفید نمیزنی» و یا «همیشه غیر منطقی عمل می كنی» زیرا از یك سو واژههای «هرگز و همیشه» بیش از اندازه قدرتمند هستند و بیآنكه لازم باشد طرف مقابل را به موضع گیری در مقابل شما وادار می سازند، و از سویی بسیار ضعیف هستند، زیرا طرف مقابل می تواند به راحتی آنها را به چالش كشیده و بطلان آنها را آشكار سازد و در مقام تكذیب آن دلیل بیاورد، البته مردم وقتی از این كلمات استفاده میكنند، میخواهند بگویند از این موضوع به شدت ناراحت هستند و بیشتر قصد تاكید دارند و میخواهند مطمئن شوند كه طرف مقابلشان متوجه موضوع شده است. ولی نمیدانند كسی كه فقط دو سه بار اشتباهی را مرتكب شده است چقدر از این موضوع ناراحت میشود.

3 رشتهكلام همسرتان را پاره نكنید. در هنگام صحبت كردن بگذارید همسرتان حرفش را كاملا بزند. زمانیكه صحبتش را قطع میكنید وی را عصبانی میكنید و به او این احساس را میدهید كه كسی به حرف شما گوش نمیكند و برای آن ارزشی قائل نیست. و از آنجائیكه اجازه ندادهاید جملهاش تمام شود، ممكن است نتیجهگیری شتاب زده و غیر واقعی بكنید. ممكن است هر چقدر تلاش كنید نتوانید این رفتار خود را كنترل نمائید در این شرایط بهتر است بگویید «نوبت صحبت به من هم بده زیرا به نظر میرسد حرفهای غیر منصفانه میزنی ولی خوب ادامه بده» و یا اینكه بگویید «میدانم نباید صحبت را قطع كنم ولی میخواهم بدانی غیر منصفانه قضاوت میكنی» در این شرایط گوینده به اندازه ی كافی اعتراض خود را بیان میكند و احساس خود را نیز مطرح میسازد و در موقعیتی قرار میگیرد كه بتواند پایان سخن همسرش را بشنود. در عین حال اعتراض به اندازه ی كافی كوتاه است و طرف مقابل را عصبانی نمیكند و میتواند به حرف زدن ادامه دهد.

4 حرف همسرتان را به زبان خود تان خلاصه كنید و برای او بازگویی نمایید تا او و شما بدانید كه مسئله را خوب متوجه شده اید زیرا بسیاری از مشكلات زناشویی ریشه در سوء تفاهم دارد یعنی شوهر یك چیز می گوید و زن چیز دیگری از آن برداشت می كند. یكی از متخصصین مهارتهای ارتباطی میگوید وقتی همسرتان سعی دارد احساسش را با شما در میان بگذارد سعی كنید سخن او را با عبارات خود خلاصه كنید تا بدانید منظور او را فهمیدهاید و بعد از او سوال كنید آیا درست میگویم. در این شرایط هر دو به حرفهای یكدیگر گوش فرا میدهید. سعی كنیم از این قانون سود ببریم و بپذیریم كه گوش دادن به حرفهای همسر از اهمیت ویژهای برخوردار است.

 5:از ذهن خوانی پرهیز كنید. ذهن خوانی یكی از خطاهای ارتباطی است، یعنی شما برداشتهای خود را به شوهرتان نسبت میدهید، و تصور میكنید او اینطوری فكر میكنند، این احساسی را دارد و چه میخواهد بگوید و یا چه بكند. ذهن خوانی میتواند كاملا تحریك كننده و خشم برانگیز باشد عباراتی از قبیل:«تو میخواستی مرا مجازات كنی» «تو دوستان مرا نمیپسندی»«تو از مسئولیت فرار میكنی»میخواستی كاری بكنی كه من احساس گناه بكنم»عباراتی از این قبیل میتواند مانع گفتگوی منطقی شود. اشخاص دوست ندارند كه دیگران درباره ی احساسات و علائق آنها به حدس و گمان متوسل شوند، به خصوص حدس اشتباه، آنها را به شدت ناراحت میكند و در مقابل گفتمان منطقی دیواری بلند ایجاد می نماید و این اتفاقی است كه اغلب روی میدهد. ذهن خوانی ممكن است یك بیان ناقص باشد كه از آن برای پی بردن به همه ی مطالب استفاده كنید. توجه داشته باشید كه گاه «ذهن خوانی» مبین ترس شماست كه به شكل اظهارنظر درباره ی احساسات و انگیزههای دیگران متجلی میشود. پس طبق توصیه خانواده درمانگران« آدم زند وكیل و وصی نمی خواهد لذا دلیل و تفسیركارها، و سخنان همسرتان را از خودش بپرسید و از حدس زدن و انتساب قطعی این حدس غلط و یا ناقص به همسرتان جلو گیری كنید.

6- اكثر اختلافات زناشویی ریشه در توقعات نابجای زن و شوهر از همدیگر دارد، طوری كه برخی خانواده درمانگران دعوای زناشویی را جنگ توقعات می دانند لذا سعی كنید در زندگی هیچ توقعی از همدیگر نداشته باشید و كارهایی را كه برای همسرتان می كنید را به حساب خدا بگذارید و پاداش كارتان را از او طلب كنید. كمترین اثر این كار اینست كه در مقابل محبتی كه طرف مقابل در حق شما میكند از او سپاسگذاری گرمی می كنید و این موجب گرمتر شدن كانون زندگی تان می گردد در حالی كه اگر توقعی باشید در مقابل محبت طرف مقابل به جای سپاسگذاری، ناراحت می شوید و با خود می گویید« تازه وظیفه اش را انجام داده آنهم بطور ناقص!»

 در آخر كلام با توجه به روحیه مذهبی والایتان مطالعه یك كتاب بسیار مفیدی را به شما توصیه می كنم كه می تواند در هرچه پر بار شدن و شیرین تر شدن زندگی شما نقش آفرین باشد. كتاب تحكیم خانواده/آیت الله محمدی ری شهری/ انتشارات دارالحدیث؛ آقای ری شهری در این كتاب مجموعه ای جالب از آیات و روایات را كه در مورد خانواده و روش سلوك زوجین با همدیگر و مسائل ارتباطی بین زوجی است را جمع آوری كرده است.

من زن دارم ولي با كسي كه عاشقش بودم و شوهر داره با تلفن در ارتباطيم
ديگر منطقي نيست كه با يكديگر خارج از چارچوب‌هاي شرعي، ضوابط عقلي، ملاحظات عرفي و تعهدات ازدواج ارتباطي داشته باشيد

 من زن دارم ولي با كسي كه عاشقش بودم و شوهر داره با تلفن در ارتباطيم راهنماييم كنيد

خيلي بهتر بود كه در نامهي خود به اين نكته نيز اشاره ميكرديد كه آيا عشق و علاقه شما به قبل از ازدواج آن خانم با شوهرش بر ميگردد يا نه؟ اگر قبل از ازدواج او با شوهرش به او علاقهمند بودهايد حال اين سؤال مطرح مي شود كه چرا علي رغم اين كه عاشق آن بوده ايد ولي با اين حال با او ازدواج نكردهايد؟ دانستن علت يا علل عدم ازدواج شما ميتواند ذهنتان را به اين نكته معطوف كند كه حتماً موانعي در پيش بوده كه شما به هم نرسيدهايد و الا با هم ازدواج ميكرديد و در بستري مناسب، صميمانهترين ارتباطات مشروع را با هم پيدا ميكرديد. حالا وقتي به خاطر وجود برخي موانع، شما از رسيدن به يكديگر و ازدواج با هم محروم شدهايد و نهايتاً هر كدامتان به فرد ديگري ازدواج نمودهايد طبيعتاً، ديگر منطقي نيست كه با يكديگر خارج از چارچوبهاي شرعي، ضوابط عقلي، ملاحظات عرفي و تعهدات ازدواج ارتباطي داشته باشيد چون به هر حال، با ازدواج هر دوي شما با فرد ديگر، يك مانع بسيار بزرگ جدي بر موانع قبلي اضافه گردد و عملاً ارتباط شما و ادامه آن غير ممكن ميگردد. ادامه ارتباط به صورت تلفني،  آن هم پنهاني نه تنها هيچ كمكي به شما نميكند و شما را به وصال معشوقتان نميرساند بلكه، بزرگترين و بدترين آسيبها و پيامدهاي منفي را به دنبال دارد. به اعتقاد ما وقتي مانع جدي بر سر وصال شما با آن زن شوهردار وجود دارد، طبيعتاً بايستي از هر گونه ارتباطي با وي به هر انگيزه و هدفي بپرهيزيد و او را كاملاً به ورطهي فراموشي بسپاريد تا در زندگي به آرامش برسيد. هرگونه نشخوار ذهني، خيالپردازي و يا ارتباط بيشتر، به منزلهي سمّ مهلكي است كه نه تنها زندگي شما را از هم متلاشي ميكند بلكه، زندگي آن خانم را نيز در معرض نابودي قرار ميدهد. ضمن اين كه تجربه نشان داده است كه ارتباط شما هيچگاه در همين حد باقي نميماند و روز به روز بيشتر و دامنهي آن گستردهتر ميگردد و ممكن است به تدريج به روابط جنسي نامشروع هم ختم گردد كه در اين صورت، آسيبهاي به مراتب سختتر و شديدتري در انتظارتان خواهد بود. اگر روزي ارتباط نامشروع شما آشكار گردد در آن موقع، رسواي عالَم و آدم خواهيد شد و مجازاتي مثل اعدام در انتظارتان خواهد بود چرا كه مجازات ارتباطي جنسي زن و مرد متأهل به چيزي كمتر از مرگ، آن هم به شديدترين نوع آن نيست.

هر چه بيشتر به عواقب سوء جسماني، رواني، آثار و پيامدهاي منفي و آسيبهاي فراوان ارتباطتان يا زن شوهردار بينديشيد و نسبت به عواقب آن خوب فكر كنيد. تفكر و مطالعه درباره عواقب و آثار سوء دنيوي و اخروي اين عمل، شما را در تصميم¬تان و تلاش براي قطع ارتباط كمك خواهد كرد و انگيزه¬تان را افزايش مي دهد. اگر بدانيد كه با اين ارتباط گناهآلود چه آسيبهاي وحشتناكي به پيكره خود و روح و روان خويش و به زندگي آن زن وارد مينماييد و در صورت بر ملا شدن، چه آبروريزي بزرگي اتفاق خواهد افتاد، هرگز تن به چنين كاري نميداديد و فرسنگ¬ها و كيلومتر¬ها از آن فاصله ميگرفتيد و تحت هيچ شرايطي خود را درگير اين قبيل روابط حساس نميكرديد.

لحظهاي خود را جاي شوهر اين خانم قرار دهيد، آيا به او اجازهي ميداديد چنين رابطهاي را با مرد بيگانه برقرار كند و آيا به همسر خود نيز اجازهي اين گونه روابط پنهاني ميدهيد؟ اين را بدانيد كه خورشيد هميشه پشت ابر نميماند و ياد زماني بيفتيد كه روزي تمام اين ارتباطات و صحبت كردنهاي تلفني و ابراز علاقه-هاي پنهاني برملا شود و باعث جنگ و جدال شديدي بين شما و شوهر اين خانم يا خانوادهي او و بالعكس گردد. بنابراين بهتر است با تنظيم يك ترازنامهي اخلاقي و ترسيم عاقبت و همهي آثار سوء آن، انگيزهي خود را براي ترك عمل گناهآلود و قطع ارتباطتان بالا ببريد.

ناگفته نماند كه ادامهي ارتباطتان، صحبت كردنها، ابراز علاقه متقابل و تدوام اين گونه روابط غير شرعي، باعث ميشود كه ناخودآگاه، شما و آن خانم تخليه هيجاني شويد و ديگر حال و حوصله همسرانتان را نداشته باشيد و خداي نكرده محبتتان نسبت به همسرانتان كم گردد و در نتيجهي آن، در زندگي دچار اختلافات عديدهاي گرديد و زندگي هر دوي شما به تباهي كشيده شود كه در اين بين گناه شما و آن خانم شديدتر خواهد بود چرا كه شما با ادامهي ارتباطتان باعث نابودي زندگي همسرانتان گرديدهايد و در حق آنها به نوعي مرتكب ظلم و ستم و خيانت گرديدهايد..

براي اين كه از آسيبهاي اين گونه روابط گناهآلود در امان بمانيد توصيه ميشود با در نظر گرفتن همهي اين نكات، سعي كنيد همهي زمينه¬هاي ارتباطات پنهاني و تلفنيتان را از بين ببريد و هيچ¬گاه با او تماس نگيريد و اجازه تماس مجدد را نيز به او ندهيد.

يادتان باشد شما و آن خانم با ازدواج با همسرانتان قانوناً و شرعاً متعهد شدهايد كه به اصول و مباني ازدواج و زندگي مشترك خود با همسرانتان متعهد باشيد از اين روي، ارتباط گناهآلود شما با آن خانم زير پا گذاشتن همهي تعهدات ازدواج تلقي ميگردد.

چرا شوهرم فقط حرف های خود را قبول دارد؟
يكي از آسيب هاي ازدواج و مواردي كه همواره در مشاوره قبل از ازدواج به آن اشاره مي شود، همساني و تناسب سن طرفين متقاضي ازدواج با هم است

چرا شوهرم فقط حرف های خود را قبول دارد و فکر می کند همیشه حرف های او درست است. آیا امکان دارد به خاطر تفاوت سنی (9سال) باشد؟

خواهر محترم، يكي از آسيب هاي ازدواج و مواردي كه همواره در مشاوره قبل از ازدواج به آن اشاره مي شود، همساني و تناسب  سن طرفين متقاضي ازدواج با هم است. وقتي دو طرف در يك محدوده سني نزديك به هم هستند بهتر از نوع نيازها و خواسته هاي هم مطلعند. در صورتي كه از لحاظ سن و سال همسان نباشند درك مناسبي از هم نخواهند داشت، هر كدام در دنيا و جهانبيني خاص خود سير مي كند و احوال طرف مقابل را چنانكه باید در نمي يابد.  فردي سي ساله  با فردي بيست ساله را در نظر بگيريد. فرد بزرگتر شور و شوق شديد جواني را پشت سر گذاشته و كم كم از جواني خارج مي شود. ولي فرد كوچكتر در اوج جواني و نشاط است و خواهان آن نوع تفريحات مربوط به آن سن است. هر دو صاحب حق هستند، هر دو نيازهاي خاص خود را دارند. ممكن است خواسته هاي هر كدام براي ديگري جذاب و خوشايند نباشد. تفريحات فرد كوچكتر سالها قبل براي فرد بزرگتر خوشايند بوده و ممكن است اكنون تمايلي به آن ها نداشته باشد.

       البته نمي توان با قاطعيت اظهار داشت كه هر گاه دو زوج اختلاف سني زیادی دارند  زندگي ناخوشايندي را تجربه مي كنند. زیرا آموزش مهارتهاي ارتباطي  بین زوجی كه در مراكز مشاوره ارائه می شود، موجب می گردد كه رابطه بین زوجين ارتقاء محسوسی یافته و بسیاری از كمبودها همانند تفاوت زیاد سنی جبران شود. همچنين احترام به خواسته هاي طرف مقابل و ايجاد فضا براي برقراري آن، موجب رضايت زناشويي در عين اختلاف سني مي شود.

   از سوي ديگر براي فردي كه از همسر خود بزرگ تر است، اين احتمال مي رود خود را عاقل تر و با تجربه تر بداند و ملاك سني را دليل اين امر بداند. زيرا احساس مي كند كه چون آن دوران را سپري كرده در نتيجه تمام آن تجارب و مهارتهاي آن زمان را با خود دارد، در نتيجه احساس فهميدگي بيشتري نسبت به همسرش دارد. لذ شما می توانید با نشان دادن قابلیتهای خود در عرصه های مختلف این ذهنیت او را كه او عقل كل است و شما توانایی حل هیچ مسئله ای را ندارید از ذهن او بیرون كنید ما در مشاوره ی حضوری برای زوجهایی كه مشكلی همانند شما را دارند و مثلا شوهر فكر می كند كه همه چیز را می داند و زن او قادر به حل هیچ مشكلی نیست می گوییم كه شما یكی از مشكلات خود را مطرح نمایید و شوهر مثلا یكی از مشكلات مالی خود را مطرح می كند آنگاه به او می گوییم كه به نظر تو زنت چه را حلهایی می تواند در این رابطه به تو بدهد؟ در این لحظه معمولا شوهر می خندد و می گوید كه زن من قادر نیست هیچ راه حلی برای مشكلات زندگی ارائه دهد، ما بعد از شنیدن این حرف رو به زن كرده و می گوییم لطفا هر راه حلی كه در رابطه با این مشكل به ذهنت می رسد را روی كاغذ بنویس و سپس آنها را مطرح كن، وقتی زن راه حلهایش را ردیف می كد و در مورد آنها توضیح می دهد مرد با تعجب می گوید من اصلا فكر نمی كردم كه او این قدر توانایی داشته باشد و با همین طرز فكر بوده كه تا الان اجازه دخالت در هیچ كاری را به نداده ام!

     يكي از عوامل مهمي كه شخص خود را به عنوان عقل كل و ديگران را بي تجربه و كم فهم  فرض می كند  بدبيني و بدگماني زياد(كه روانشناسان به آن پارانويا مي گويند) است. از مشخصه هاي اين افراد اين است كه ديگران را خام و با درك پايين فرض مي كنند و نسبت به همه چيز گير داده و به اصطلاح جزئي نگرند. البته در رابطه با مورد شما نياز به مشاوره رو در رو است تا  صحت و سقم اين قضيه بررسي گردد.

    تا اينجاي بحث بيشتر به همسرتان و احتمالاتي كه در اين مورد وجود داشت پرداختیم . حال به اين نكته توجه كنيم كه شما در برخورد با مسايل مشترك و فردي خانواده چگونه عمل كرده ايد؟  آيا مواردي وجود داشته كه احساس عجز و ناتواني كرده و كنار كشيده ايد تا همسرتان مسائل را به تنهايي حل كند؟ (در مشاوره خانواده اين عقيده وجود دارد كه وقتي مشكلي پيش مي آيد تمام اعضاي خانواده در بوجود آمدن آن سهيم هستند و زمينه را براي آن فراهم مي كنند). به عبارت ديگر آيا در طول اين چند سال ارتباط زناشويي شما همواره در مشكلات پیش آمده شانه خالی كرده و انرا  تماما به دوش همسرتان انداخته اید، آیا شوهرتان به این نتیجه رسیده كه شما كناره گير هستید و نقشی در حل مشكلات نمی توانید بازی كنید؟  اگر این گونه بوده شما می توانید بعد از این با ارائه و نیز همكاری در حل مشكلات باور شوهرتان را در باره ی خودتان تغییر دهید، مي توانيد در هنگام بروز مشكل با رعايت خونسردي و احترام، پيشنهادات و راه حلهاي خود را ليست كرده و ارائه كنيد و براي آنها دليل بياوريد. به ياد داشته باشيد كه هيچگاه سعي نكنيد شورتان را به رقابت وا داريد زیرا مردان نيازمند مهرباني و همراهي همسران هستند و بهترين سلاح زنان براي ارتباط مناسب با همسرانشان استفاده از مهرباني و عطوفت است.

مطالعه كتب زیر می تواند در ارتقاء روابط زناشویی بسیار موثر باشد:

1. تحكیم خانواده، كه مجموعه ای است از روایات پیرامون ارتقاء روابط زناشویی، كه توسط آیت الله ریشهری تدوین یافته و توسط حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت به چاپ رسیده است.

2. مدیریت روابط زناشویی ؛ دكتر یونسی آنرا تالیف كرده و توسط نشر قطره به چاپ رسیده است.

من و شوهرم عصبي هستيم چه بكنيم كه زندگيمون روي آرامش پيدا كنه؟
در ابتدا اين را بدانيد كه زندگي زناشويي همانند يك نهال نورس نياز به مراقبت ويژه دارد.

من و شوهرم هردو عصبي هستيم .و متاسفانه در جر وبحث نمي توميم خودمون را كنترل كنيم و همسرم بد دهاني مي كند و من بدتر به خشم ميام و دعوا و بحث بيخ پيدا ميكنه.چه بايد بكنيم كه زندگيمون روي آرامش پيدا كنه؟

در ابتدا اين را بدانيد كه زندگي زناشويي همانند يك نهال نورس نياز به مراقبت ويژه دارد. هرگز نمي توان آن را به حال خود رها كرد تا به تنهايي و به خودي خود مسير ترقّي و رشد خود را به درستي طي كند و قله هاي پيشرفت و تكاملي خود را يكي يكي بپيمايد و به رشد نهايي خود برسد. از اين كه مي فرماييد: در جر و بحث هاي متداول زندگي مشترك نمي توانيد خودتان را كنترل كنيد و اجازه مي دهيد اين گونه جرو بحث ها بيخ پيدا كند و به دعوا، بد دهاني و پرخاشگري منجر شود، با كمال پوزش بايد بگوييم كه هر دوي شما به عنوان زن و شوهر از اصول و مباني گفتگوي طرفيني و مهارت ارتباطي مؤثر و مطلوب بين همسران بي بهره و يا كم بهره هستيد و چون با اين گونه مفاهيم آشنايي كافي نداريد و يا در عمل نمي توانيد مسير گفتگوهاي خود را به درستي مديريت كنيد در ادامه جر و بحث ها باعث بيخ پيدا كردن آن و پيدايش احساس ناخوشايندي در خودتان مي گردد كه اگر اين رفتار اشتباه اصلاح نگردد، به تدريج ممكن است اين قبيل احساسات ناخوشايند روي هم تلنبار گردد و به احساس تنفر تبديل شود و روابط تان را به سردي بگراياند و در نهايت باعث طلاق عاطفي و حتي طلاق قانوني شما گردد.

همان گونه كه ما از بدن و جسم مان در برابر بيماري ها و خطرات محافظت مي كنيم و در صورت بروز كوچكترين مشكل و علايم بيماري سريعاً در فكر چاره مي افتيم و به پزشك متخصص مراجعه مي كنيم و مراحل درماني را تا رسيدن به نتيجه مطلوب و بهبودي كامل طي مي كنيم، همان طور نيز بايد از زندگي مشترك مراقبت و محافظت ويژه به عمل آوريم تا در زندگي به آرامش برسيم. به همين خاطر، به همسران جوان اكيداً توصيه مي شود كه مهارت هاي زندگي از جمله: شيوه صحيح همسرداري، شيوه ارتباط مؤثر با همسر، مهارت حل مسئله، مهارت حل تعارض و بسياري از مهارت هاي ديگر كه لازمه زندگي مشترك است را به خوبي فرا بگيرند و در طول زندگي آنها را مورد استفاده قرار دهند تا در زندگي مشترك كمتر دچار مشكل گردند. علاوه بر آن، به زوجين توصيه مي شود اگر مورد اختلاف و مشكلي در زندگي پيدا كردند كه خود به تنهايي توانايي حل آن را نداشتند به هيچ وجه دست روي دست نگذارند و تعلل نكنند و باعث كهنه تر شدن مشكل و پيچيده تر شدن آن نگردند بلكه، با مراجعه به مشاوران خانواده و خانواده درمانگران باتجربه و با طرح مشكل، راه حل منطقي و اصولي براي رفع آن پيدا كنند.

براي آن كه مشكل بين خود و همسرتان را حل كنيد همان طور كه عرض كرديم لازم است برخي از مهارت هاي زندگي را به اتفاق همسرتان بياموزيد و در زندگي مشترك به كار بگيريد، براي اين منظور دو راه عمده وجود دارد. ابتدا مي توانيد برخي از كتاب هاي مفيد تحت عنوان مهارت هاي مختلف زندگي از جمله مهارت هاي ارتباطي همسران، ارتباط مؤثر با همسر، مهارت هاي ارتباط زناشويي، مهارت حل مسئله، مهارت حل تعارض و رفع اختلافات زناشويي، مهارت كنترل خشم و... را تهيه كنيد و به اتفاق همسرتان به مطالعه آنها بپردازيد و دستورالعمل ها و راهكارهاي آنها را ياد بگيريد و در زندگي خود به اجرا بگذاريد. دوم راه اين است كه با مراجعه حضوري به مراكز مشاوره اي و خدمات روانشناختي معتبر از روانشناسان خانواده، خانواده درمانگران، زوج درمانگران با تجربه استمداد بطلبيد و برخي از مهارت هاي زندگي را تحت نظر آنها بياموزيد و تمرين كنيد تا ضمن يادگيري مهارت هاي زندگي، زندگي آرام و با آرامشي داشته باشيد.

در ادامه به برخي از راهكارهاي كلي ارتباط مؤثر بين همسران اشاره مي كنيم:

1. همواره زمان و مكان مناسبي را براي گفتگوهاي طرفيني با همسران انتخاب كنيد. بدون هيچ گونه ذهن خواني با همسرتان به گفتگو بپردازيد. هرگاه گفتگوها از روند طبيعي خود در حال خارج شدن بود و احساس كرديد كه گفتگوها تبديل به مشاجره و جر و بحث هاي بيهوده مي گردد، سريعاً از همسرتان عذرخواهي كنيد و به گفتگوهاي خود خاتمه دهيد و آن را به زمان ديگري مؤكول كنيد.

2. هيچگاه و در هيچ حالتي حتي در هنگام مشاجرات و اختلاف از ابراز عشق و محبت زباني به شوهرتان غافل نگرديد. ابراز محبت با صراحت و در عين صداقت و راستي، ميزان محبت و صميميت بين همسران را افزايش مي دهد و در روند ارتباط مؤثر آنان نقش دارد.

3. ويژگي ها و نقاط مثبت شوهرتان را پيدا كنيد و به تعريف و تحسين آن بپردازيد و همواره پيش از اشاره به نقاط منفي زندگي به نقاط مثبت آن اشاره كنيد.

4. تلاش كنيد در هنگام گفتگوها پيش از ابراز احساسات و عواطف فردي يا ديدگاه هاي از پيش سنجيده نشده، از عقل و منطق و استدلال استفاده كنيد و هرگز همسرتان را به باد انتقاد مستقيم نگيريد و همه تقصيرها را گردن او نيندازيد.

5. در هنگام صحبت با همسرتان، فعالانه به سخنان او گوش فرا دهيد تا زمينه ارتباط مؤثر بيش از پيش فراهم گردد. وقتي همسران به حرف هاي يكديگر گوش مي دهند و با هم همدلي مي كنند. با اين كار اين پيام ارزشمند را به يكديگر مي دهند كه «من به تو علاقه دارم، به تو اهميت مي دهم، مي خواهم بدانم توچه فكر مي كني، چه احساسي داري و چه نياز داري»

مرز محبت صحیح و افراطی چیست؟
اظهار عشق و محبت بسيار خوب است اما نبايد به افراط كشيده شود. بايد كوشيد در جاي جاي زندگي تعادل داشت.

چگونه ميتوانيم مرز بين محبت منطقي و صحيح را با محبت افراطي نسبت به همسر تشخيص دهيم؟

اظهار عشق و محبت بسيار خوب است اما نبايد به افراط كشيده شود. بايد كوشيد در جاي جاي زندگي تعادل داشت. امام كاظم (ع) فرمود: خير الامور اوسطها.(1)

زن يا مرد نبايد در ابراز محبت به هم زياده روي كنند؛ بلكه اين اظهار عشق بايد در حد معقول و منطقي باشد و بايد هر يك از آن ها به همسر خويش فرصت دلتنگ شدن بدهد. البته بهتر بود مرحله ازدواج خود را ذكر مي كرديد يعني آيا دوران عقد را سپري مي كنيد يا ازدواج كرده ايد. زيرا محبت بيش از حد در دوران عقد مي تواند موجب افت جدي آن در دوران بعد از عقد شود. 

ناخن گرفتن شوهر يا لقمه در دهان او گذاشتن و ... نمونه هايي از محبت هاي افراطي هستند.

به زنان توصيه مي شود كه همسرشان را از لحاظ محبت به اشباع نرسانند. اصل اشباع در روان شناسي براي ايجاد نفرت از چيزي است. همچنين محبت افراطي مي تواند موجب وابستگي افراطي كه نوعي اختلال است شود. يا اينكه مي تواند منجر به سردمزاجي مرد شود.

زوج هايي كه رابطه متعادل تري دارند، به طور معمول موفق ترند. خانم ها بايد توجه داشته باشند كه خودشان با شنيدن «دوستت دارم» احساس رضايت مي كنند؛ اما آقايان از راه هاي ديگر مثل قدرداني و تصديق، تاييد و تشويق، ناديده گرفتن اشتباهات آن ها با عبارت هايي مانند «اشكال ندارد»؛ «مهم نيست»؛ «ناراحت نشدم»؛ «من در سايه تلاش تو احساس امنيت و آرامش مي كنم» و... به رضايت مي رسند. تاكيد مي كنيم كه خانم به جاي ابراز محبت افراطي، از توانايي ها و قابليت هايشان قدرداني كنند كه برايشان مهم است.

پي نوشت:

1. علامه مجلسي، بحارالانوار، ج73، ص 282

کاهش مردان غیرتمند و معتقد در راستای منویات دینی عنوان می‌کنند: همسرم آنطور که دلخواه است، پوشش و حجاب مناسبی ندارد و باید همواره به او تذکر دهم، چه کنم؟ در این
حجاب

واژه‌ «حجاب» و «عفت» در اصل معنای منع و امتناع مشترک هستند. تفاوتی که بین منع و بازداری حجاب و عفت است، تفاوت بین ظاهر و باطن است؛ یعنی منع و بازداری در حجاب مربوط به ظاهر است، ولی منع و بازداری در عفت، مربوط به باطن و درون است؛ چون عفت یک حالت درونی است، ولی با توجه به این که تأثیر ظاهر بر باطن و تأثیر باطن بر ظاهر، یکی از ویژگی‌های عمومی انسان است

بنابراین، بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تأثیر و تأثّر متقابل است؛ بدین ترتیب که هرچه حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر باشد، این نوع حجاب در تقویت و پرورش روحیه‌ باطنی و درونی عفت، تأثیر بیشتری دارد و بالعکس هر چه عفت درونی و باطنی بیشتر باشد باعث حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر در مواجهه با نامحرم می‎شود.

حجاب و عفاف در قرآن
در قرآن مجید بیش از 10 آیه در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرم وجود دارد.
یکی از این آیات، آیه 59 سوره احزاب است:«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً»؛ ای پیامبر، به زنان و دخترانت و نیز به زنان مؤمنین بگو خود را بپوشانند تا شناخته نشوند و مورد اذیت قرار نگیرند. و خداوند بخشنده مهربان است.

«جلباب» به معنای یک پوشش سراسری است؛ یعنی زن باید همه اندامش پوشیده باشد تا همچون گلی لطیف از دسترس هوسرانان مصون و محفوظ باشد.
در سوره نور آیه 31 نیز مفصلا در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرمان سخن به میان آمده است.

متأسفانه در سال‌های اخیر شاهد بدحجابی بیشتری از سوی زنان، دختران و حتی پسران و مردان هستیم که این موضوع تا حدودی سلامت روانی جامعه را به مخاطره انداخته است. در آیات قرآن کریم رعایت حجاب و داشتن پوشش مناسب برای مردان و زنان نامحرم به یک اندازه مورد تأکید قرار گرفته است اما از جهاتی حفظ حجاب و عفت از سوی زنان به دلیل رسالت مادر بودن و حفظ کیان خانواده، در اولویت قرار می‌گیرد به همین منظور در این نوشتار سعی کرده‌ایم به این سؤال مردان مؤمن  پاسخ گوییم: «همسرم آنطور که دلخواه است، پوشش و حجاب مناسبی ندارد و باید همواره به او تذکر دهم، چه کنم؟»

و اما پاسخ:

همسرتان باید درک کند که حجاب کامل، محبت شما را به ایشان بیشتر خواهد کرد. برای او نیز امنیت بیشتر و خوشبختی به همراه خواهد داشت.

آنچه در حجاب (پوشش کامل) مطرح است و دین نیز بر آن تأکید دارد، امنیت زن و حفظ عفت اجتماعی و پایداری و استواری بنیان خانواده و الفت و محبت بیشتر میان همسران است؛ بنابراین نفع و سود این مسئله، متوجه خود انسان می‌شود و اگر دین بر آن تأکید می‌کند، برای خوشبختی و سعادت زندگی اجتماعی و فردی انسان‌ها است. به او بفهمانید که پوشش نه به معنای نادرست بودن او یا قصد جلب توجه دیگران است، بلکه نداشتن حجاب، باعث سلب امنیت او و به طمع افتادن دیگران خواهد شد.

همچنین اگر حجاب خود را مقابل مردان نامحرم حفظ نکند، دیگران به چشم دیگری او را نگاه خواهند کرد، اگر چه خانمی پاک و عفیف است نمی‌تواند بگوید که من با دیگران کاری ندارم، مطمئناً نمایاندن زیبایی‌های خود به نامحرمان، او را از آزار دیگران یا نگاه‌های آزار دهنده و شیطانی آن‌ها حفظ نخواهد کرد.

 نکات قابل توجه:

1.  در هیچ یک از مراحل ارشاد و راهنمایی از برخورد نیک و ملاطفت‌آمیز و احترام نهادن دور نشوید. با فشار و اجبار کسی را نمی‌توان هدایت نمود. چه بسا تأثیر منفی آن بیشتر از هدایت شود. اگر رابطه شما با همسرتان اکنون به جبهه‌گیری و حساسیت نشان دادن و صف‌آرایی منتهی شده، برای مدتی سکوت کرده و حرفی به او نگویید و به دنبال اجرای روش غیر مستقیم باشید. باید با همسرتان دوست باشید تا حرف شما به عنوان یک دوست، مؤثر باشد. از موضع بالاتر برخورد نکنید، مگر اینکه به شکل نامتعارف در آید.

2. هر شخصی یک نقطه پذیرش دارد. سعی کنید این نقطه پذیرش او را به دست آورید و از این راه وارد شوید و هدف خود را تعقیب کنید. با بررسی خصوصیات وی، راه نفوذ در او و جلب نظرش را به دست آورید و اقدام کنید.

3. از تکرار در گفتار و نصیحت کردن زیاد (آن هم به صورت مستقیم) خودداری کنید. موقعیت‌سنج باشید و به موقع تذکر دهید. زمانی تذکر دهید که مطمئن باشید تأثیر می‌گذارد. چنانچه در گفتار و تذکر دادن زیاده‌روی کنید، حرف‌های شما به صورت تکراری در آمده و برای او دلزدگی ایجاد خواهد کرد.

4. به نیازهای روانی و عاطفی او در محیط خانه توجه شود تا احساس کمبود و خلأ نداشته باشد. معمولاً دختر یا زنی که حجاب خود را نگه نمی‌دارد، نیاز به توجه در جامعه دارد؛ زیرا درون خانه به خواسته‌ها و نیازهایش توجه نمی‌شود یا خیلی کم مورد توجه است.

5. به احتمال بسیار همسر شما اقوام و یا دوستانی دارد که به حفظ حجاب کامل، پایبندی چندانی ندارند.  از این رو وی با همرنگ شدن با جماعت احساس راحتی بیشتری می‌کند. ضمن این که او را متوجه کار اشتباه دوستان و اقوامش می‌کنید، از او بخواهید که دوستانش را متوجه اشتباه‌شان کند.

سلام خسته نباشید لطفا منو دقیق راهنمایی کنید. همسر من به حجاب علاقه نداره. لباس جذب و بد جور نمی پوشه. فقط دوست داره موهاشو بیرون بذاره. من ملزم کرم این کارو نکنه. البته زیاد بیرو نمیذاره. حالا هم دوست داره موهاشو رنگ کنه. این قضیه به زندگیم داره لتمه میزنه. ایا به حال خودش واگذار کنم . تا موهاشو بیرون بذاره. ازشم علتشو میپرسم . میگه دوست داره این کارو. من همیشه راهنماییش میکنم. شما بگید چی کارکنم . اخه همش زور کنم ازم زده میشه. این همه مرد تو بیرون هستن با گشتن بد زناشون مشکل ندارن. راهنماییم کنید.نمازش رو هم میخونه . روزه هم میگیره. کارای دینی شو انجام میده. مرجع تقلیدش ایت الله خامنه ای.

در ابتدا به دو نكته توجه كنيد:
1. به عنوان يك مسلمان معتقديم آنچه خداوند از ما بندگان خواسته و بر ما تكليف نموده است، جز به سود ما و در جهت سعادت و كمال ما نيست. مصالح و منافع واقعي اجراي احكام و مقررات ديني متوجه خود ما مي شود؛ زيرا نه اعمال نيك ما به خداوند سودي مي رساند و نه اعمال بد، ضرري را متوجه او مي سازد. سود و ضرر همه متوجه خود ما است. خداوند نيز به جهت محبت و عشق به بندگانش و اينكه خواهان سعادت و خوشبختي و كمال آن ها است؛ احكامي را مقرر نموده است و از جمله اين احكام، وجوب رعايت حجاب است.
2. ضعف در خداشناسي و سستي در ايمان به خدا و پيامبر و اهل بيت، ضعف در شناخت حقايق امور و عدم شناخت پيامدهاي ناگوار دنيوي و اخروي ناديده انگاشتن دستورات الهي، ضعف در خودشناسي و نداشتن درك درست از خويشتن و غرق شدن در امور مادي و شهواني ... مجموعه عللي هستند كه موجب مي شوند انسان در انجام احكام الهي سستي كند يا برخي محرمات را مرتكب شود.
با توجه به اين نكته مي گوييم:
بيشتر افرادي كه احكام الهي را رعايت نمي كنند نه به خاطر دشمني با خدا و بلكه به خاطر عللي در ابتداي پاسخ به آن اشاره شد، دچار انحراف و كج روي شده اند. امام علي (ع)مي فرمايد: "الناس أعداء ما جهلوا؛ (1) انسان ها دشمن چيزي هستندكه به آن جهل دارند"
پرسشگر گرامي؛
آن چه در سوال بيان كرده ايد، حاكي از عدم آگاهي همسرتان درباره فوايد و فلسفه حجاب و احكام الهي است. از اين رو لازم است با استفاده از آيات و روايات، متون قوي ديني، اعتقادات ايشان تقويت و ايشان را به فلسفه حجاب آشنا سازيد. براي ترغيب و تشويق به ايشان به رعايت حجاب در آغاز زير بناهاي فكري همسرتان را مورد بررسي قرار داده و در اصلاح آن بكوشيد. ديدگاه فرد در مورد خداوند، جهان هستي، انسان، معاد و ... اموري است كه داراي نتيجه مستقيم بر عملكرد فرد است. پس بايد در تقويت و اصلاح اين مباني بكوشيد. يعني به جاي الزام ايشان سعي كنيد با بالابردن عنصر آگاهي در ايشان،‌به گونه اي برخوزد كنيد كه ايشان با علاقه واختيار خود حجاب و بلكه حجاب برتر را برگزيند. چنان چه ايشان از پشتوانه ايمان و اعتقاد ديني مستحكم برخوردار شوند و با فلسفه حجاب آشنا شوند و گوهر وجودي خويش را بشناسند چنين سخناني را بر زبان جاري نمي سازند. علاوه بر آن كه ايشان بايد توجيه شوند كه با بي توجهي خود به مقوله حجاب زمينه گناه را براي ديگران فراهم مي كنند. پس از اين جهت نيز مقصر و گناه كارند.
البته برخي موارد اشكالي ندارد. مثل رنگ كردن مو، در صورتي كه ايشان حجاب خود را رعايت كنند، از نظر شرعي مانعي ندارد كه ايشان موهاي خود را رنگ كنند و روشن است در حرمت در معرض ديد نامحرم قرار دادن،‌فرقي بين موي رنگ شده و غير آن نيست.
برادر گرامي؛‌
هر شخصي يك نقطه پذيرش و به قول معروف «رگ خوابي» دارد. براي اينكه بفهميم از چه راهي بايد همسرتان را با مسأله آشنا سازيد بايد سعي كنيد اين رگ خواب و نقطه پذيرش را در ايشان به دست آوريد. متناسب با آن، راهي موثر را انتخاب كرد. اما به طور كلي تذكر نبايد در ميان جمع باشد. بايد با زبان نرم و لطيف با او برخورد كنيد.(2) با زبان خوش و شيرين به او متذكر شويد.(3) سعي كنيد از توصيه اي كه نوعي نگاه از بالا به پايين مي‌باشد، كه باعث موضع‌گيري منفي وي شود، پرهيز كنيد، زيرا اثر معكوس خواهد داشت. فراموش نكنيد تذكرات شما براي تبديل به وضعيت بهتر و نيكوتر است. راهنمايي هاي تكميلي در اين زمينه را از همكاران بخش تلفني همين مركز به شماره (096400) جويا شويد.
براي آشنا كردن ايشان با فلسفه حجاب و بالا بردن آگاهي هاي ايشان،‌لازم است مطالعاتي داشته باشيد. لذا براي مطالعة بيش تر كتاب هايي را معرفي مي كنيم. البته مي توانيد از خود ايشان نيز بخواهيد آن كتاب ها را مطالعه كنند:
1- مسئلة حجاب، از استاد مطهري؛
2- نظام حقوق زن در اسلام، از استاد مطهري؛
3- حجاب زينت برتر، تأليف عطيه صادق كوهستاني
4- حجاب شناسي، از حسين مهدي زاده
5- حجاب از ديدگاه قرآن و سنت، خانم فتحيه فتاحي زاده
پي‌نوشت ‌ها:
1. علامه مجلسي، بحارالانوار، مؤسسه الوفا، بيروت، 1404 ه ق، ج1، ص 219.
2. اسراء (17) آيه ‌53.
3. طه (16) آيه 43.
موفق باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

من از گذشته همسر خود كه ارتباط تلفني داشته با خبرم و با گذشت مدتي از ازدواجمان هر موقع ياد اين موضوع مي افتم از زندگي بيزار ميشوم چه كار بايد كنم تا با اين موضوع كنار بيايم در صورتي كه همسرم بسيار به من وابسته شده و از اين موضوع بسيار رنج ميبرد

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
اين نوع تفکر و بيزاري جويي نوعي تفکر سواسي است که ريشه در برخي مشکلات دروني شما دارد.
نيک بپذيريم که همسر شما بعد از توبه مانند کسي است که از اساس گناهي نکرده است. بالاخره همه ما انسان ها در پيشينه خود با مسايلي روبرو بوده ايم و جاي هيچ ترديدي در اين زمينه نيست. اگر قرار باشد هيچ کس با پيشينه قبلي ديگري کنار نيايد سنگ روي سنگ بند نمي شود و هيچ ازدواجي به سامان نخواهد رسيد.
چه بسا اگر همسر شما از پيشينه شما باخبر گردد يک لحظه هم نتواند با شما زندگي کند.
وقتي خدا و اولياي او با پيشينه افراد اين گونه تعامل مي کنند که انگار چيزي اتفاق نيفتاده است چرا ما اين گونه نباشيم.
بايد دانست اگر همسر انسان در گذشته روابط نامشروع مکرر داشته باشد باز در صورت توبه جاي نگراني و بيزاري نيست چه رسد که اين ارتباط در حد تلفن و صرفاً براي ارضاي نيازهاي عاطفي بوده است.
در هر صورت اين تفکر وسواسي همان طور که از نامش پيداست چيزي جز وسوسه شيطاني نيست. وسوسه شيطاني که مي خواهد شما را روز به روز از خداوند دورتر نمايد.
توصيه مي شود براي گذر مسالمت آميز از اين شرايط و مهارت آموزي در زمينه مواجهه با افکار خودآيند منفي و نشخوار ذهني به يک روانشناس باليني مراجعه نماييد.
در صورت تمايل مي توانيد با مشاورين اين مرکز با شماره 09640 بدون کد و هزينه تماس حاصل نماييد.

صفحه‌ها