عدل وداد

آياتي از قرآن حكايت دارد كه اراده خدا بر حاكميت حق و عدل است و روزي زمين به حاكميت مستضعفان صالح كه به ناحق از امامت محروم شده اند، در خواهد آمد.

آياتي از قرآن حكايت دارد كه اراده خدا بر حاكميت حق و عدل است و روزي زمين به حاكميت مستضعفان صالح كه به ناحق از امامت محروم شده اند،  در خواهد آمد. از جمله آيات زير:

«وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَي الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ ؛(1) ما مي‏خواهيم بر مستضعفان زمين منّت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثان روي زمين قرار دهيم!».

امامت صالحان و وراثت بر زمين گر چه تا به حال نسبت به اقوامي مؤمن كم و بيش محقق شده؛ ولي تحقق كامل و تمام آن در زمان ظهور امام دوازدهم است و به اين مطلب علاوه بر شيعه ، بسياري از اهل سنت باور دارند. (2)

«أن الارض لله يرثها عبادي الصالحون؛ (3)بندگان شايسته‏ ام وارث (حكومت) زمين خواهند شد!».

تا به حال اين وراثت به طور كامل محقق نشده و عالمان اسلام تحقق آن را در زمان ظهور مهدي (عج) و نزول عيسي (ع) مي دانند. (4)

«هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدي‏ وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُون‏ ؛ (5) او كسي است كه رسولش را با هدايت و آيين حق فرستاد، تا آن را بر همه آيين‏ها غالب گرداند، هر چند مشركان كراهت داشته باشند!

اين غلبه كامل بر اديان هم در زمان ظهور محقق مي شود».

آيات بسيار ديگري هم بر حاكميت كامل مؤمنان و موحدان بر زمين و غلبه كامل اسلام  دلالت دارد. بنا بر روايات ، اين حاكميت و غلبه كامل به دست مهدي آل محمد است كه فرزند امام عسكري (ع) است.

اما در قرآن حاكميت امام زمان به دلايلي كه خدا مي داند، به نام ذكر نشده است و ما نبايد براي خدا تعيين تكليف كنيم كه حتما بايد اين مطلب را به صراحت در قرآن گفته باشد و گر نه ما نمي پذيريم. خداوند براي دينش دو منبع مهم معرفي كرده است:

قرآن و سنت قولي و عملي پيامبر و اهل بيت و ما به آنچه از معارف و اخلاق و احكام در اين دو منبع آمده، بايد پايبند باشيم و گر نه در پيشگاه خدا مؤاخذه خواهيم شد. ما هيچ گاه به عنوان يك مسلمان نبايد بگوييم من فقط اين مطلب را اگر در قرآن آمده باشد ، مي پذيرم. اين كلام يعني دست رد زدن به سينه پيامبر و عترت كه خدا آنان را سخنگويان خود معرفي كرده و اطاعت آنان را عين اطاعت خود شمرده است.

 

 پي نوشت ها:

1. قصص (28) آيه 5.

2. ابن ابي الحديد معتزلي ، شرح نهج البلاغه ، اول ف بيروت ، دار احيائ الكتب العربيه ، 1378 ق ، ج19 ، ص 29. 

3. انبياء (21) آيه 105.

4. آلوسي بغدادي ، روح المعاني ، اول ف بيروت ، دار الكتب العربي ، 1415 ق ، ج17 ، ص 195.

5. توبه (9) آيه 33.