دعاها

دعاي هفت هيكل در منابع معتبر نيامده است

درمورد دعای هفت هیکل وشش قفل توضیح دهید.

پاسخ:
دعا در قرآن و روایات به‌عنوان یک‌راه ارتباطی بین انسان و خالق یکتا معرفی‌شده است. راهی که از عمق وجود انسان آغاز و به بلندترین جایگاه وجودی ختم می‌شود؛ همین امر سبب شده که در مذهب شیعه «دعا» از مکانت ویژه‌ و والایی برخوردار باشد. در دین مبین اسلام، آثار فراوانی برای دعا بیان گردیده است، کلیدهای نجات و گنجینه‌های رستگاری از نوید‌های این عمل است. (1) خداوند در آیه 60 سوره غافر، مردم را به دعا کردن امر می‌کند و مژده اجابت می‌دهد. در یک جمله، دعا تأثیر به سزایی دررسیدن به نقطه بهتر ازلحاظ مادی و نیل به کمال، از جهت معنوی دارد.
اما ازآنجایی‌که عقل بشر بدون تکیه‌بر قرآن و سیره معصومان علیهم‌السلام نمی‌تواند به کمال واقعی برسد، اهل‌بیت علیهم‌السلام سفارش کرده‌اند که مؤمنان با هدایت قرآن و حدیث از دعا بهره‌مند شوند. به تعبیر رهبر معظم انقلاب «دعاهایی که از ائمه رسیده است، بهترین دعاهاست. اولاً خواسته‌هایی در این دعاها گنجانده‌شده است که به ذهن امثال ماها اصلاً خطور نمی‌کند و انسان از زبان ائمه علیهم‌السلام آن‌ها را از خدا طلب می‌کند ... اگر انسان این‌ها را از خدا بخواهد و بگیرد، می‌تواند برای او سرمایه باشد. ثانیاً در این دعاها مایه‌های خشوع و تضرع وجود دارد. مطلب، با زبان و لحن وبیانی ادا شده است که دل را خاشع و نرم می‌کند. با عبارات فصیح و بلیغ، عشق و شیفتگی و شوق در این دعاها موج می‌زند. انسان باید این دعاها را قدر بداند و از آن‌ها استفاده کند». (2)
در دوره حاضر، دعاهایی بین مردم شایع شده است که هیچ منبع روایی ندارند، یکی از این موارد، دعای معروف به «هفت هیکل» است که متشکل از فقرات هفتگانه هست. این متن با عنوان «دعای هفت هیکل» در برخی از سایت‌ها و کتاب‌های معاصر ذکرشده و خواصی نیز برای آن بیان گردیده است. همچنین مرحوم کفعمی در کتاب «جُنَّهُ الاَمانِ الواقیَه» معروف به «المصباح» هفت دعا را با عنوان «الهیاکل» ذکر می‌کند که با دعای هفت هیکل مذکور در کتاب «گنج‌های معنوی» متفاوت است.
معرفی کتاب «جُنَّهُ الاَمانِ الواقیَه»:
نویسنده کتاب، مرحوم شیخ تقى الدین، ابراهیم بن على عاملى کفعمى‏، از عالمان شیعه قرن 10 هجری قمری است. وی دارای تألیفات متعدد در موضوعات مختلف نقل می‌کند که کتاب «البلد الأمین و الدرع الحصین‏» و «جنه الأمان الواقیه» ازجمله آثار مشهور دعایی ایشان است. (3)
کتاب «جنه الأمان الواقیه» در 50 فصل به رشته تحریر درآمدهاست. نویسنده در مقدمه کتاب می‌گوید: «این کتاب را از کتاب‌های مورد اعتمادی جمع‌آوری کردم». وی در آخر کتاب، فهرستی از منابع استفاده‌شده را که افزون بر 239 عنوان است ذکر می‌کند.
کفعمی، عالم مورد اعتماد علمای شیعه است، اما متون موجود در این کتاب، همگی منتسب به معصومان علیهم‌السلام نیستند، بلکه برخی از آن‌ها مانند «دعای الهیاکل» بدون انتساب به معصوم ذکرشده است.
بررسی دعای «الهیاکل»:
مرحوم کفعمی هیچ سند و منبعی برای این دعا ذکر نکرده و متن آن‌هم در هیچ‌کدام از منابع حدیثی و دعایی شیعه وجود ندارد و حتی هیچ دعایی بانام «الهیاکل» در منابع شیعه نیست؛ برخی از الفاظ و جملات این دعا را در ادعیه‌ی مختلف می‌توان یافت و قسمتی از الفاظ نیز در روایات شیعه نیست. مثلاً عبارت «وَ جِنِّیٍّ شَدِیدٍ قَائِمٍ أَوْ قَاعِدٍ فِی أَکْلٍ أَوْ شُرْبٍ أَوْ نَوْمٍ أَوِ اغْتِسَالٍ کُلَّمَا سَمِعُوا بِذِکْرِ آیَاتِ اللَّهِ تَوَلَّوْا عَلَى أَعْقَابِهِمْ هَرَبا» در هیچ‌یک از منابع حدیثی و دعایی شیعه دیده نمی‌شود.
بنابراین دعای «الهیاکل» با شکل موجود در منابع شیعه وجود ندارد و نخستین بار توسط کفعمی در منابع شیعه واردشده است. درنتیجه، عدم نقل این دعا در آثار پیشین، نبود برخی از جملات در سخنان معصومان علیهم‌السلام، عدم ذکر سند، منبع و انتساب نداشتن آن به معصومان علیهم‌السلام، سبب ضعف سندی و متنی این دعا شده است.

معرفی کتب «گنج‌های معنوی»:
این کتاب، تألیف رضا جاهد در 11 بخش با قطع وزیری به چاپ رسیده است. (4) نویسنده در ابتدای کتاب، هدف خود را چنین نقل می‌کند «نظر به فراوانی فضیلت و اهمیت دعا و درخواست حوائج از درگاه پاک الهی که سبب توجه بیشتر نسبت به خالق یکتاست و نشر مقداری از احادیث پیشوایان دین درصدد تهیه این کتاب برآمدم تا انشاء الله روز بیچارگی ما را چاره‌ای باشد». به همین جهت وی دعای متعدد با موضوعات مختلف در این کتاب گردآوری می‌کند. این کتاب در سال‌های اخیر با استقبال زیادی از سوی مردم مواجه شده است، اما نتوانسته در مجامع علمی و نزد اندیشمندان، جایگاهی بیابد. ناشناخته بودن نویسنده این کتاب از حیث علمی و معنوی، عدم استناد به منابع معتبر شیعه، روشمند نبودن نوشته، نبود برخی از دعاها در منابع شیعه و... ازجمله دلایل عدم اعتبار این کتاب است.
بررسی محتوای دعای هفت هیکل:
نویسنده در این دعا، آیاتی را در هفت فقره ذکر می‌کند و در آغاز هرکدام از فقرات «بِسْم اللهِ الرحمن الرحیم» و سپس جمله «اُعیذُ نَفْسی بِاللهِ الْعَلِیَّ الْعظیمِ» را بیان می‌کند. حال آن‌که همراهی برخی از این آیات –مانند هیکل دوم- در کنار هم در احادیث معصومان علیهم‌السلام یافت نمی‌شود. درنتیجه این دعا را هم نمی‌توان به معصومان علیهم‌السلام نسبت داد.
نتیجه:
دعای هفت هیکل که در دو منبع «گنج‌های معنوی» و «المصباح» وجود دارد، به دلیل نداشتند پیشینه روایی و نیاوردن سند، فاقد اعتبار حدیثی هستند؛ ازاین‌رو هرچند خواندن آن‌ها بدون قصد ورود اشکالی ندارد، اما نمی‌توانند همانند دعاهای مأثور، تضمین‌کننده سعادت بشر به شمار آیند و چه‌بسا آسیب‌هایی را نیز به دنبال داشته باشند و البته شهرت آن‌ها در بین مردم، به جهت تصوّر خواص آن، موجب می‌شود که مسیر بدعت گشوده شده و راه سنّت، بسته شود و مردم به‌سوی دعاهای نامعتبر و غیر مأثور کشیده شوند. (5)

 پی‌نوشت‌ها:
1. الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، تهران: اسلامیه، چاپ چهارم، 1407 ق، ج 2، ص 468.
2. نماز جمعه‌ تهران، ۲۹/ ۰۷/ ۱۳۸۴.
3. المصباح للکفعمی (جنه الأمان الواقیه)، ابراهیم بن علی عاملی کفعمی، قم: دارالرضی، دوم، 1405 ق.
4. گنج‌های معنوی، رضا جاهد، مشهد: سنبله، 1391 ش.
5. برای مطالعه بیشتر مراجعه شود به مقاله «ارزش سنجی سند و متن دعای هفت هیکل»، مجله دانش‌ها و آموزه‌های قرآن و حدیث، شماره 2.

دعا و راهكار براي جلب علاقه وايجاد محبت و دوستي ميخواهم استفاده از سنگ ها ودعاهايي كه ائمه استفاده مي كردند؟

خدمتتان یاد آور می شویم که بهترین عمل برای نورانیت صورت و زیبایی آن و محبوب شدن نزد خدا و مردم از نظر قرآن و روایات اسلامی خواندن نماز شب است که در آن حدود سی اثر برای خواندن نماز شب ذکر شده است برخی از آن صفات را مفسران در ذیل آیه این اثرات برشمرده اند : و من اللیل فتهجد به نافلة لک عسی آن یبعثک ربک مقاما محمودا ،(1) ای پیامبر پاسی از شب را بیدار باش و تهجد و عبادت کن و این وظیفه ای افزون برای توست ، باشد که پروردگارت تو را به مقامی محمود و پسندیده بر انگیزد . به خاطر اهمیت و ارزش نماز شب است که خدای متعال در قرآن سه بار به زمان خواندن آن قسم یاد می کند، که عبارت باشد ، والیل اذا یسر ،(2) والیل اذا عسعس (3) والیل اذا ادبر ،(4) یعنی قسم به شب هنگام تمام شدنش ،
(البته غير از دعا خوردن زيتون و روغن آن براي جلاي صورت توصيه شده است ).

پی نوشت ها :
1. محسن قرائتی ، تفسیر نور ،تهران ، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، سال 1384 ، ج 7 ص 104. و شیخ عباس قمی مفاتیح الجنان ، تهران ، کتاب فروشی ، محمد حسن علمی ، ص 60 5 .
2. فجر (89) آیه 4.
3. تکویر (81) آیه 17.
4. مدثر (74) آیه 33.

ایا دعایی هست که با خواندنش میل جنسی کم شود

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
دعايي براي کم شدن ميل جنسي وجود ندارد. مهم ترين راه براي كنترل شهوت ، ارضاي غريزه جنسي از راه ازدواج است.
پيامبر اسلام فرمود: « اي جوانان، هر يك از شما كه قدرت ازدواج دارد، حتماً اقدام كند، زيرا بهترين وسيله است كه چشم را از نگاه هاي آلوده و عورت را از بي عفتي محافظت مي كند».(1)
فراهم شدن زمينه ازدواج تا حد زيادي بستگي به خود شخص دارد. ايجاد آمادگي فكري، رواني و اقتصادي چيزي است كه بايد خود شخص فراهم كند و به نظر ما‌ آمادگي فكري و رواني مهم تر از آمادگي اقتصادي است، اگر چه متأسفانه در جامعه ما خلاف آن تلقين و تبليغ مي شود.
يك جوان با در نظر گرفتن شرايط و با فهميدن اين مسئله كه با ازدواج چه چيزهايي به دست خواهد آورد و علاوه بر نيازهاي طبيعي، بر ارتقاي سطح ايماني و اخلاقي و معنوي خود نيز افزوده و ثواب و پاداش بسيار نيز دارد، طبعاً بسياري از سختي هاي موجود و محتمل را مي تواند تحمل نموده و بر خود آسان كند.
دست يافتن به هر چيز ارزشمندي داراي هزينه خواهد بود و هيچ چيز ارزشمندي بدون سختي به دست نخواهد آمد.
در عين حال قرآن مجيد راه مقابله با طغيان غريزه جنسي را در صورت فراهم نبودن زمينه ازدواج، عفت و يا خويشتن داري در امور جنسي مي داند و مي فرمايد: «آن ها كه وسيله ازدواج ندارند، بايد عفت پيشه كنند تا خداوند آنان را به فضلش بي نياز كند».(2)
البته اين امر، نياز به تلاش بسيار دارد كه در روايات به عنوان جهاد اكبر مطرح شده است.
در چنين مواردي بايدبه جاي اشتغال و تمركز فكري بر موضوع ازدواج و نيازهاي جنسي، به برنامه ريزي تمام وقت و اشتغال به امور ضروري زندگي و... بپردازيد.
براي كنترل بر غريزه جنسي در دوران مجردي به نكات ذيل توجه فرماييد:
1ـ راندن افكار وسوسه انگيز:
مشكل ترين مرحله رويارويي با انحراف جنسي، سالم سازي انديشه و پرهيز از افكار شهوي است. امام علي(ع) مي فرمايد: «كسي كه در باره گناه بسيار بينديشد، سرانجام به آن كشيده خواهد شد».(3)
2ـ پر كردن اوقات فراغت با مطالعه، تفريح، مسافرت و غيره.
3ـ كنترل چشم:
نگاه راهبر دل و دام شيطان و بذر شهوت است. براي مهار غريزه جنسي بايد از ديدن آن چه كه ميل جنسي را تحريك مي كند خودداري كرد. امام علي(ع) مي فرمايد: «بهترين عامل رو گرداني از شهوات، فروبستن چشم ها است».(4)
4ـ عدم آميختگي زن و مرد:
همنشيني زن و مرد و همسخن شدن و خلوت كردن با يكديگر زمينه لغزش را فراهم مي كند.
5ـ كم خوري:
يكي ديگر از راه هاي كنترل غريزه جنسي، دوري از پرخوري است. از اين رو در روايات اسلامي از روزه داري به عنوان عامل تعديل غريزه جنسي ياد شده است.
پيامبر اكرم(ص) مي فرمايد: «اي جوانان، هر يك از شما قدرت ازدواج دارد، ازدواج كند .اگر قدرت ندارد ،روزه بگيرد، زيرا روزه گرفتن براي كنترل شهوت مفيد است».(5)
6ـ يكي از راه هاي آرام كردن طوفان غريزه جنسي در انسان، ورزش و فعاليت بدني است، زيرا ورزش مقدار فراواني از انرژي هاي بدني و فكري انسان را به خود اختصاص مي دهد و از مسايل ديگر كم مي كند.
7ـ آخرت گرايي:
توجه به پاداش اخروي درباره كساني كه دامن خود را از گناه پاك داشته اند. امام علي(ع) مي فرمايد: «كسي كه به بهشت علاقه دارد، خواهش هاي نفس و شهوات را فراموش كند».(6)

پي نوشت ها:
1. مكارم الاخلاق، ص 100.
2. نور (24) آيه 33.
3. غررالحكم، ج 5، ص 321.
4. همان، ج 6، ص 164.
5. بحارالانوار، ج 100، ص 220.
6. نهج البلاغه، قصار 30.

آیا دعا یا ذکری برای دور کردن شیطان از انسان هست؟ 

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛در روايات اسلامي راه هاي مبارزه با شيطان بيان شده است، از جمله:‌
1-‌استعاذه:
يعني پناه بردن به خداوند از شر شيطان و گفتن " أعوذ بالله من الشّيطان الرّجيم".
انسان وقتي خدا را شناخت و دريافت كه خدا هم قدرت بي پايان دارد و هم نسبت به انسان از پدر و مادر مهربان­تر است، ‌و با اين احساس از شر شيطان به خدا پناه برد، ‌خداوند نجاتش مي­دهد و دماغ شيطان را به خاك مي­مالد.
قرآن مي­فرمايد:‌" و أما ينزغنّك من الشيطان نزغٌ فاستعذ بالله إنّه سميع عليم؛ اگر انگيزش و وسوسه­اي از شيطان تو را برانگيزد، ‌پس به خدا پناهنده شو كه او شنواي دانا است". (1)
2- بسم الله گفتن:
مداومت به گفتن بسم الله در آغاز هر كاري به انسان القا مي كند كه استعانت فقط به درگاه خدا شايسته است، در هيچ امري غير حق موثر نيست. طبيعي است وقتي چنين عمل كند، ديگر جايي براي وساوس شيطان لعين باقي نمي ماند. رسول خدا(ص) فرمود:
"وقتي سفره غذا را مي گسترانند، چهار هزار فرشته دور آن جمع مي شوند. اگر بنده " بسم الله الرحمن الرحيم" گفت، ‌فرشتگان مي گويند: خدا بر شما و غذاي تان بركت فرستد . به شيطان خطاب مي كنند كه بيرون رو، اي فاسق، تو را بر ايشان سلطنتي نيست. اگر بسم الله نگفت، فرشتگان به شيطان مي گويند: بيا، اي فاسق و با اين ها هم غذا شو". (2)
3- نماز:
يكي از عوامل دفع و رفع شيطان كه در مبارزه با او سلاح تيز و برّاني محسوب مي شود، نماز است.
نماز اگر با آداب و شرايط آن اقامه شود، نمازگزار را به عالَم پاكي و قداست بالا برده، غُل و زنجير دنيا و دام هاي شيطان را از پاي او پاره مي كند. قرآن مي فرمايد: "با نماز و روزه از خدا طلب ياري كنيد". (3) رسول خدا(ص) مي فرمايد: "شيطان پيوسته از فرزند آدم(ع) تا وقتي كه نمازش را به وقت و با شرايط و آداب بخواند، در وحشت و هراس است". (4)
4- روزه:
روزة حقيقي باعث مي­شود وسوسه و نيرنگ­هاي شيطان از مملكت دل بيرون رود.
روزي پيامبر به ياران خود فرمود: آيا شما را به چيزي آگاه نكنم كه اگر انجام دهيد، ‌شيطان از شما دور مي­گردد، همچون دوري شرق از غرب؟ عرض كردند: ‌بله يارسول الله. حضرت فرمود: روزه. روزه صورت شيطان را سياه مي­كند. (5)
5- استغفار و توبه:
وقتي انسان از كارهاي زشت و خلاف خويش توبه كند و از خداوند بخواهد كه گناهانش را بيامرزد و تصميم بگيرد كه ديگر گناه نكند، ‌ضربة ‌بزرگي بر شيطان وارد مي­شود. پيامبر فرمود: "و لاستغفار يقطع و تينه؛ طلب آمرزش و بخشش از خدا رگ دل شيطان را قطع كرده و بند دلش را پاره ­ند". (6)
6-ياد خدا:
قرآن در توصيف پرهيزگاران مي­فرمايد: "آن ها كه در آن حال كه وسوسه­هاي شيطاني آن­ها را احاطه مي­كند، به ياد خدا مي افتند و راه حق را به روشني مي بينند و انتخاب مي كنند". (7)
وسوسه هاي شيطان همانند ميكروب هاي بيماري زا در همه وجود دارند، ولي به دنبال بنيه هاي ضعيف و جسم هاي ناتوان مي گردند تا در آن جا نفوذ كنند، اما آن ها كه جسمي سالم و نيرومند دارند، اين ميكرب ها را از خود دفع مي كنند. (8)
پي نوشت ها:
1. اعراف (7) آيه‌.
2. فروع كافي، ج 6، ص 292.
3. بقره (2) آيه‌.
4. بحارالأنوار، ج 82، ص 203.
5. سفينه البحار، ج 2، ص 64.
6. محمد محمدي ري شهري، ‌ميزان الحكمه، ج 2، ص 1457، ماده شيطان، ‌شماره9412.
7. اعراف (7) آيه 201.
8. تفسير نمونه، ج 7، ‌ص 67.

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
خداوند فرموده است: هنگامي كه بندگان من از تو درباره من سؤال كنند، (بگو:) من نزديكم! دعاي دعا كننده را، به هنگامي كه مرا مي خواند، پاسخ مي گويم! پس بايد دعوت مرا بپذيرند و به من ايمان بياورند تا راه يابند (و به مقصد برسند.)(1) آيه اين باور و اعتقاد را در وجود انسان تقويت مي كند كه دعا و طلب حاجت، منشأ و خاستگاه الهي دارد . چنين به نظر مي رسد كه خداوند در يك انتظار رحماني از مخلوق خود به سر مي برد تا او را پاداش دهد و حاجت هايش را برآورد. از اين رو دعا كردن و طلب دعا از ديگران براي سرعت بخشيدن و رسيدن به نتيجه مطلوب، صورتي واقعي به خود مي گيرد.
دعا چون دارويي است كه به هر حال تأثير خود را خواهد گذاشت .اگر در اين مسير به خوبي مورد استناد و استفاده قرار گيرد، حتماً نتيجه بخش خواهد بود.
البته مراجعه براي دعا نزد علما و بزرگان و يا دعانويساني كه از كمالات بهره‏اي دارند، نيز از دعاهاي مخصوص و وارد شده از لسان معصوم و براي امور خير استفاده مي كنند ، امري پسنديده است.بعضي ادعيه و اسما داراي قدرت هاي مادي و معنوي خاصي هستند كه مي توانند سبب دگرگوني هايي در عالم ظاهر و باطن گردند, اما بايد توجه داشت كه چنين ادعيه واسمائي فقط وقتي به كار مي روند كه اوّلاً مورد استفاده فردي قرار گيرند كه علم به استفاده از آن ها داشته باشد;
ثانياًاهل باطن باشد و نفسش داراي قوه تأثير و تصرف در عالم باطن باشد. در غير صورت , از اذكار و اوراد داخل كتاب هاي رمل و جفر كه بعضي مردمان آن ها را دارند و انسان ها را با آن مي فريبند, كاري ساخته نيست.در عين حال مثلاً ازدواج و مشكلاتي كه در مسير آن قرار دارد، نمي‏تواند به طور حتم معلول دعايي باشد كه دعانويسي نوشته و يا بختي بسته شده كه دعا نويس بايد آن را باز كند. قبول چنين تصوراتي به عنوان اعتقاد حتمي مردود است، اگر چه در عالم هستي اسراري وجود دارد كه به دلايلي به دست بعضي افراد صالح و يا ناصالح مي افتد و از آن بهره صحيح يا باطل برده مي شود. چنان كه قوم يهود از دو فرشته هاروت و ماروت مطالبي را آموختند كه با سوء استفاده توانستند به وسيله آن، ميان مرد و همسر جدايي بيفكند.(2)
بنابراين اگر بخواهد دعا نويسي طلسم و سحر را به عنوان ابزار شر مورد استفاده قرار دهد ، اگر چه امكان آن است‌ اما با استمداد از قدرت الهي و توكل به خداوند مي توان‌آن را باطل نمود‌ چون هيچ چيز جز به اراده خدا تحقق نخواهد داشت.

پي نوشت‏ها:
1. بقره (2) آيه 186.
2. همان، آيه 102.

سلام چرا در مفاتیح شروع دعاهای ایام هفته با دعای روز یکشنبه است ؟ با تشکر

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
بنا بر روايات، خدا خلقت را از روز يک شنبه شروع کرده ،خلقت شش روز طول کشيده ، در آخر روز جمعه به آخر رسيده ، روز شنبه خلقت قطع و تمام شده ( سبت که نام روز شنبه است، به معناي تمام شدن خلقت بوده ، معمولا چون بعد از تمام شدن کار به استراحت پرداخته مي شود، به معناي استراحت هم استعمال مي گردد).(1)
با توجه به اين روايات، عالمان روز يک شنبه را "روز شروع" خوانده ، کارهاي مهم از جمله تدريس شان را در آن روز شروع مي کنند .
شيخ عباس هم دعاهاي روزها را از روز يک شنبه شروع کرده است.
پي نوشت :
1.تفسير الميزان،ج12،ص368؛
تفسير جلالين،ص731؛
الدر المنثور،ج3،ص91.

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
در توسل و حاجت خواستن از ارواح حضرات معصومين (ع) در هر جا و هر زمان به خصوص هنگام تشرف به زيارت آن ها بايد توجه داشت که آن حضرات واسطه فيض خداوند اند و حاجت را خداوند مي دهد . همه امور زندگي انسان به دست خداست ،ولي قبور ائمه به عنوان محل پاک ،زمينه استجابت دعا را فراهم مي سازد .توسل به ارواح ائمه به عنوان واسطه فيض خداوند موثر است. توسل با اين روش نه تنها محذوري ندارد، بلکه بسيار مفيد و موثر است . در آموزه‌هاي ديني توصيه شده وهرگز با توحيدمنافات ندارد.از اين رو گفته شده: با اندک دقت در اطراف خود متوجه مي شويم که گردش امور هستي، بر اساس اسباب و وسايل و به تعبيري ديگر توسل است، آب و مواد غذايي از طريق ريشه، تنه و شاخه درخت، به برگ آن مي رسد . ريشه درخت از طريق برگ، نور و هوا را دريافت مي‌کند. باران که مي‌بارد، به واسطه ابر است . ابر به وسيله گرم شدن آب دريا در اثر نور خورشيد ايجاد مي شود .در حديثي از امام صادق (ع) آمده: «ابي الله ان يجري الاشياء الا باسبابها؛ (1) خدا ابا دارد که کارها بدون سبب و علت و واسطه جريان پيدا کند». پس خداوند براي هر کاري واسطه قرار داده. در قرآن درباره توسل آمده: «وابتغواليه الوسيله؛ (2) وسيله اي براي تقرب به خدا جست وجو نمايد». حال بايد ديد آن وسيله چيست؟
در هر کاري وسيله خاصي ممکن است موثر باشد، ولي در اموري نظير آنچه در پرسش آمده، توسل به معصومين بهترين راهکار براي دريافت فيض خداوند است، و اين با توحيد هيچ گونه تعارضي ندارد و شرک آلود نيست ، زيرا مومنان با توسل به اهل بيت حاجات خود را از خداوند مي خواهند . خداوند حاجت هاي آنان را برآورده کرده و مشکلات شان را برطرف مي سازد. اهل تنها واسطه و وسيله کارند. (3) بنابراين آنچه در پرسش آمده ،هرگز به معناي شرک نيست ،ولي بايد آداب زيارت و حاجت خواستن مراعات شود که بيان گرديد.
پي‌نوشت‌ها:
1- بحار الانوار، ج 2، ص 90.
2- ما ئده (5) آيه 35.
3- محسن قرائتي، اصول عقايد ص 99 - 100.

در مفاتیح امده که اگر دعای مجیر را بخوانید گناهانتان پاک می شود اگر به اندازهی دانهی باران ویا به تعداده ریگ بیابان باشد م خواستم بدونم که ایا اگر غیبتی کر ده باشیم انهم پاک میشود یا باید برویم حلالیت بطلبیم و اگر نتوانستیم از شخص متقابل حلالیت بطلبیم یعنی رومون نشد ازش بخوایم برای او طلب مغفرت کنیم برای چند مرتبه کافی است لطفا من را کاملا روشن کنید و خواهشی که دارم از روی تعسب جواب ندهید

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
آمرزش گناهان با خواندن دعاي مجير يا هر دعاي ديگري، بدون شرايط نمي باشد، صرف خواندن دعا بدون رعايت شرايط سبب آمرزش گناهان نخواهد شد.
از جمله شرايط آن است که حقوق ديگران رعايت شود . از گناهان نيز توبه واقعي صورت بگيرد. بعد از توبه و رعايت شرايط دعا خواندن، آنچه بخشيده مي شود، گناهان است که مربوط به حق الله باشد اما حقوق مردم بايد ادا شود.
بر اين اساس: اگر کسي غيبت کرده باشد ،بخشيده شدن گناه غيبت بدون توبه از آن ربطي به خواندن دعاي مجير يا هر دعاي ديگري ندارد.
اگر کسي غيبت ديگران را کرده باشد، در صورتي که طلب کردن حلاليت برايش ممکن نباشد و يا گفتن آن سبب فتنه و ناراحتي ديگران گردد، طلب کردن حلاليت واجب نيست، بلکه بدون داشتن مفسده نيز لازم نيست حلاليت طلب کند . بايد براي کسي که غيبت او را نموده است، دعا کند . از خداوند براي او طلب آمرزش گناهان او را نمايد. خودش نيز در برابر خداوند از گناه خود توبه کند. کفايت مي کند.(1)
پي نوشت:
1. سؤال تلفني(7741415-0251) از دفتر آيت الله سيستاني.

پرسش

1. راه زیاد کردن رزق و روزی چیست؟جوری که پول از در و دیوار بریزه؟

2. علاوه بر تلاش و کوشش از طریق کار و فعالیت آیا ذکر و دعایی در این رابطه داریم؟و

3. اصولا چرا در دنیا عده ای پولدار و غنی هستند و زندگی راحتی دارند و عده ای در سختی؟آیا خداوند حکمتی داشته؟

4. گفته میشه که گناه روزی را کم میکند پس چرا پیدا میشوند کسانی که توی گناه تا خرخره فرو رفته اند اما همچنان پولدار؟ما چه کار کنیم که پولدار شویم

پاسخ:
پاسخ:
پاسخ سوال1. رزق و روزي بر دو قسم مي‌باشد:
1 . رزق و روزي که همچون سايه ما را تعقيب مي‌کند و براي ما مشخص و مقدّر گرديده است که به آن رزق محتوم و طالب گفته مي‌شود.
اين نوع از رزق نيازي به تلاش و کوشش ندارد و از مقدّرات الهي براي شخص مي‌باشد.
اين گونه رزق از طرف خداوند مقدّر شده و در هر شرايطي به انسان مي‌رسد.
رزق مقسوم، برات است نباشي مغموم در سر و عده وصول است برات مقسوم
ما و اين رزق مقدّر پي هم مي‌گرديم تا کجا دست بيابيم به وقت معلوم(1)
خداي تعالي مي‌فرمايد: هيچ جنبنده اي نيست مگر اين که رزق و روزي او بر عهده خدا است.(2) که اين همان روزي است که خدا تضمين نموده است که به همه مخلوقات تعلق مي‌گيرد تا بتوانند به وجود و بقاي خود ادامه دهند. اين روزي قابل کم و زيادي و تحول نيست و حرص آدم آن را افزايش نمي‌دهد، همان طور که تنبلي باعث کاهش آن نمي‌شود. رسول خدا فرمود: حرص حريص رزق را بيش تر نمي‌کند و تنبلي تنبل آن را کم نمي‌کند.(3)
پاسخ سوال2 . مقدر بودن روزي به معناي آن نيست که انسان سعي و تلاش نکند و روزي مطلوب همان رزق و روزي است که با سعي و تلاش و فعاليت انسان به دست مي‌آيد و تا انسان تلاش نکند، حاصل نمي‌شود. يکي از عوامل کمي و زيادي اين روزي، تلاش انسان مي‌باشد. اگر تلاش و کوشش انساني صورت نپذيرد، به آن دست نمي‌يابد. اين مطالب شرح حديثي از امام علي(ع) مي‌باشد که فرمود: روزي بر دو قسم است: آن که تو را مي‌خواهد و طالب تو است و آن که تو او را مي‌جويي و مطلوب تو است. کسي که دنيا را خواهد، مرگ نيز او را مي‌طلبد تا از دنيا بيرونش کند. کسي که آخرت خواهد، دنيا او را مي‌طلبد تا روزي او را به تمام پردازد.(4)
بنابر اين هميشه موفقيت و کاميابي در کارهاي از جمله زيادي در رزق و روزي بسته به آشنايي و شناخت عوامل آن است، زيرا اطلاع و آگاهي از راه‌هاي کسب رزق و روزي، در توسعه آن عامل اوّل به شمارمي‌آيد. پس از شناخت، پيگيري و کوشش و کنار گذاشتن سستي و تنبلي در راه هدف است که در مجموعه آيات و روايات بر آن تأکيد و سفارش شده ؛ بنابر اين روشن است که تنبلي و سستي از رزق و روزي انسان مي‌کاهد اما سعي و تلاش بر آن مي‌افزايد، زيرا خداوند براي هر چيزي اسبابي قرار داده، مهم‌ترين سببي که خداوند براي روزي مقرر نموده، سعي و تلاش است.
در عين حال، از روايات بر مي‌آيد که علاوه بر تلاش انسان اموري از جمله دعا مي‌تواند در زيادي رزق مؤثر باشد، مانند: خوب همسايه‌داري کردن ، وضو داشتن(5)، صله رحم به خصوص با پدر و مادر(6).
برخي از سوره‌هايي که در روايات اسلامي براي زياد شدن رزق و روزي توصيه شده عبارتند از:
1. سورة واقعه‌؛ امام صادق‌(ع) مي‌فرمايد: کسي که هر شب سوره واقعه را بخواند....در دنيا سختي‌، فقر، نيازمندي و آفتي از آفت دنيا را نمي‌بيند و از دوستان حضرت علي‌(ع) مي‌شود...(7)
2. سوره همزه‌؛ امام صادق(ع) ‌مي‌فرمايد: هر کس سوره همزه را در نمازي واجب بخواند، فقر از او دور مي‌شود و روزي بر او روي مي‌آورد...(8)
3. ليل‌؛ پيامبر اکرم‌(ص) مي‌فرمايد: هر کس سوره ليل را بخواند ،خداوند آن قدر به او عطا مي‌کند تا راضي شود و او را به سختي نيندازد و برايش آسان مي‌گيرد.(9)
4. مزمل‌؛ رسول اکرم‌(ص) مي‌فرمايد: هر کس سوره مزمل را بخواند، در دنيا و آخرت سختي از او برداشته مي شود.(10)
5. ذاريات‌؛ امام صادق‌(ع) مي‌فرمايد: هر کس سوره ذاريات را روز يا شب بخواند، خداوند وضع زندگي او را اصلاح مي‌کند و روزي فراواني برايش مي‌دهد...(11)
6. ممتحنه‌؛ امام سجاد (ع) مي‌فرمايد: هر کس سوره ممتحنه را در نمازهاي واجب و مستحبي بخواند ،خداوند....فقر و ديوانگي را بر او و فرزندانش دور مي‌کند.
دعاهاي زيادي براي طلب روزي و رفع فقر و بدهکاري وارد شده است.
امام باقر (ع) فرمود: براي طلب روزي در سجده نماز واجب بگو: يا خير المسئولين و يا خير المعطين، ارزقني و ارزق عيالي من فضلک، فانّک ذو الفضل العظيم. (12)
از امام جواد (ع) نقل است که جهت وسعت رزق مکرّر بگو: يا من يکفي من کل شيء و لا يکفي منه شيء اکفني ما أهمّني.
امام علي (ع) مي‌فرمايد: به پيغمبر از قرض شکايت کردم، فرمود: بگو: اللهم اغنني بحلالک عن حرامک و بفضلک عمّن سواک. اگر به قدر کوه بزرگي قرض دار باشي، خدا ادا مي‌فرمايد.(13)
در نهايت دستور عملي که از آيت الله مکارم شيرازي براي رفع گرفتاري ها و زياد شدن روزي نقل شده است ، بيان مي کنيم :
1- نمازهاي يوميه را در اول وقت بخواند.
2- بعد از نماز صبح دست راست را برسينه بگذارد و هفتاد مرتبه بگويد «يافتاح».
3- بعد از ذکر «يا فتاح» 110 مرتبه صلوات بر پيامبر بفرستد و بعد دعا کند.
4- هر روز صدقه بدهد ولو به مقدار کم.
براي اطلاع بيش تر از دعاها و نمازهاي مخصوص، به حاشيه مفاتيح الجنان (باقيات الصالحات) مراجعه فرماييد.
پاسخ سوال 3. فقط گناه علت فقر نيست .فقر علت هاي ديگري هم دارد.در ذيل به بخشي از علل اختلافات انسان ها اشاره مي کنيم .
1. بعضي از تفاوت‏ها معلول ستم و تجاوز افراد نسبت به حقوق ديگران است.
تفاوت‏ها ظالمانه و غير منطقي است و با از بين رفتن نظام طبقاتي و گسترش عدالت اجتماعي از ميان خواهد رفت.
2 . تفاوت بهره­مندي انسان‌ها در برخي موارد ديگر معلول كار و تلاش خود انسان‌ها است . قانون خلقت بر آن نهاده شده كه هر كسي به اندازه سعي و تلاش خود بهره مند شود. مطمئنا كسي كه به تنبلي خو كرده باشد ،به دنبال كسب روزي حلال بر نيايد ،نمي­تواند مانند ديگران از نعمت­هاي دنيوي بر خوردار شود . كسي كه كار و تلاش بيش تر مي­كند ، بهره بيش تري نصيب او خواهد بود.
3 . قسمتى ديگر از تفاوت‏ها، طبيعى و لازمه آفرينش انسان است، يعنى هر قدر اصول عدالت در جامعه انسانى رعايت شود، باز همه انسان‏ها از نظر استعداد و هوش و انواع ذوق و سليقه‏ها يكسان نخواهند بود.
استاد مطهرى مى‏گويد: معناى عدالت اين نيست كه همه مردم از هر نظر در يك حد و يك مرتبه و يك درجه باشند. جامعه خود به خود مقامات و درجات دارد و در اين جهت مثل پيكر است. وقتى كه مقامات و درجات دارد، بايد تقسيم بندى و درجه بندى شود. راه منحصراَ، آزاد گذاشتن افراد و زمينه مسابقه را فراهم كردن است. همين كه پاى مسابقه به ميان آمد، خود به خود به موجب اين كه استعدادها در همه يكسان نيست و به موجب اين كه مقدار فعاليت‏ها و كوشش‏ها يكسان نيست، اختلاف و تفاوت به ميان مى‏آيد. يكى جلو مى‏افتد و يكى عقب مى‏ماند.(14)
معمولاً بخشش‏هاى الهى و استعدادها چنان تقسيم شده‏اند كه هر كسى قسمتى از آن‏ها را دارد، يعنى كم‏تر كسى پيدا مى‏شود كه همه نعمت‏ها را يك جا داشته باشد. از اين رو قرآن مجيد مى‏فرمايد: ما معيشت آن‏ها را در حيات دنيا ميان آنان تقسيم كرديم . بعضى را بر بعضى برترى داديم، تا آن‏ها يكديگر را به كار گيرند و به يكديگر خدمت نمايند.(15)
ميدان مسابقه و رقابت عادلانه بايد براى همه باز باشد كه اين نيز مربوط به انسان‏ها است.
براى به وجود آمدن يك جامعه كامل، نياز به استعدادها و ذوق‏ها و ساختمان‏هاى مختلف بدنى و فكرى است، اما نه به اين معنى كه بعضى از اعضاى پيكر اجتماع در محروميت به سر برند و يا خدمات آن‏ها كوچك شمرده شود و يا تحقير گردند، همان طور كه سلول‏هاى بدن با تمام تفاوتى كه دارند، همگى از غذا و هوا و ساير نيازمندى‏ها به مقدار لازم بهره مى‏گيرند.(16)
قرآن مجيد به يكى از اسرار مهم تفاوت‏ها اشاره كرده و آن آزمايش الهى است.
خداوند مى‏فرمايد: او كسى است كه شما را جانشينان در زمين قرار داد . بعضى را بر بعض ديگر درجاتى داد، تا شما را به آن چه در اختيارتان قرار داده بيازمايد.(17)
تفاوت‏ها براى اين است كه معلوم شود انسان چگونه از امكانات خدادادى بهره بردارى مى‏كند. اگر نابرابرى‏ها نبود، زمينه امتحان از ميان مى‏رفت.
بعضى افراد با نعمت و گروهى ديگر با نقمت و تنگدستى آزمايش مى‏شوند. مطمئناً آنان كه بيش تر نعمت استعداد و توانايى دارند، بيش تر مورد سؤال و درخواست مى‏شوند و بايد بيش تر پاسخگو باشند.
4- خدا مصلحت بندگانش را بهتر از خود آنان مى‏داند.
چه بسا كسانى كه دوست دارند از نظر زندگى در رفاه باشند، ولى پروردگار صلاح آنان را در اين امر نمى‏بيند : چه بسا شما را چيزى خوش نيايد، در حالى كه خيرتان در آن است و يا چيزى را دوست داشته باشيد، در حالى كه شرّتان در آن است و خدا مى‏داند و شما نمى‏دانيد.(18)
پس اگر انسان نهايت تلاش خود را به كار گرفت، اما درها را به روى خود بسته ديد، بايد بداند در اين امر مصلحتى بوده است. چه بسا كسانى هنگامى كه ثروتمند شدند، خدا را فراموش كردند. از اين رو قرآن كريم مى‏فرمايد: اگر خداوند روزى را براى تمام بندگانش گسترش دهد، در زمين طغيان و ستم مى‏كنند.(19)
گاهى ثروت بى حساب و رفاه، يك مجازات الهى است که شخص با غرق شدن در نعمت‌ها از ياد خدا غافل شده و خود را از ايمان و اعمال صالح محروم مي‌کند و بر گناهان خود مي‌افزايد. چنين شخصي مجازات خود را در جهان آخرت خواهد ديد. چنين چيزي در سنت امهال و استندراج بيان مي‌شود.
پس نه نعمت ظاهرى نشانه محبت الهى است و نه نقمت و بلا نشانه بى­اعتنايى خدا به بنده است : « فَأَمَّا الْإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ ، كَلَّا ... اما انسان هنگامي که پروردگارش او را براي آزمايش، اکرام کند و نعمت دهد مي گويد: پروردگارم مرا گرامي داشته است. اما هنگامي که براي امتحان روزيش را بر او تنگ مي­گيرد مي گويد: پروردگارم مرا خوار کرده است؛ هرگز ...».(20) خداوند پس از بيان اين فکر، آن را مردود اعلام مي­کند.
نگاه خود را به زندگى در اين جهان نبايد محدود كنيم. اين بخش از زندگى را بايد در پيوست با بخش عظيم‏تر از زندگى و حيات جاودانه و عالم برتر و حقيقى‏تر نگاه كنيم. اگر نگاه ما به زندگى محدود به دنيا بود، اشكال از تفاوت‏ها در دنيا به جا بود، در حالى كه هر چيزى در دنيا، آزمايشى براى انسان است كه در عالم ديگر نتيجه آن را خواهيم ديد . همان گونه كه خداوند فرموده است: خداوند زندگى و مرگ را آفريد تا شما را بيازمايد كه كدامين بهترين در عمل خواهيد بود.(21) نعمت و تنگدستي هر دو آزمايش الهي است که آزمون نعمت بسيار سخت­تر است .محاسبه آن مشکل­تر و جهان ابدي قيامت و لذت‌ها و نعمت‌ها و حتي عذاب‌هاي آن را با جهان محدود دنيا نمي­توان مقايسه کرد.
پي‌نوشت‌ها:
1. کليات ديوان شهريار، ج 5، ص 331.
2. هود (11) آيه 6.
3. بحارالانوار، ج 77.
4. نهج البلاغه، حکمت 431.
5. ميزان الحکمه، ج 2، ص 1073.
6. همان، ج 3، ص 2116 "ما يزيد في العمر".
7. وسائل الشيعه‌، شيخ حر عاملي‌، ج 6، ص 112، مؤسسه آل البيت‌، قم‌.
8. همان‌، ص 150.
9. مصباح الکفعمي‌، عاملي کفعمي‌، ص 444، انتشارات رضي‌، قم‌.
10. مستدرک الوسائل‌، محدث نوري‌، ج 4، ص 354، مؤسسه آل البيت‌، قم.
11. اعلام الدين‌، ديلمي‌، ص 377، مؤسسه آل البيت‌، قم.
12. الکافي، ج 2 ،ص551.
13. بحارالانوار، ج92، ص 301.
14. استاد مطهرى، بيست گفتار، ص 109.
15. زخرف (43) آيه 31.
16. تفسير نمونه ، ج 3، ص 366.
17. انعام (6) آيه 165.
18. بقره (2) آيه 216.
19. شورى (42) آيه 27.
20.فجر (89) آيه 15-17
21. ملك (67) آيه 2.

ذکرهای زمان بیدار شدن از خواب / هنگام بیرون رفتن از منزل / زمان اذان / زمان مسافرت / زمان خواب چه ذکرهایی هستند؟

بهترين ذکري که براي همه حالات (چه حالات ذکر شده در سوال و چه حالت هاي ديگر)وارد شده، ذکر "بسم الله الرحمن الرحيم" است. اين ذکر براي شروع هر حرکتي و هر کاري بهترين ذکر است . اگر هر کاري با اين ذکر مبارک شروع شود و بنده همه حرکات و سکناتش را با اين ذکر مبارک و با توجه عميق به آن شروع کند، همه زندگي اش مبارک بوده ،پيوسته در کنف حمايت خداي متعال است . همه شيطان هاي جني و انسي از او فراري اند.
علاوه بر آن براي هنگام سفر و خارج شدن از منزل ذکر ها و دعاهايي وارد شده از جمله:
رسول خدا فرمود:هيچ کس جايگزيني براي خانواده اش-هنگام غيبت _بر نگزيد بهتر از کسي که هنگام خروج از منزل و خداحافظي دو رکعت نماز خوانده و چنين دعا کند:
اللهم إني أستودعك [ اليوم ] ديني و نفسي و مالي وأهلي و ولدي و جيراني و أهل حزانتي ، الشاهد منا و الغائب وجميع ما أنعمت به علي ، اللهم اجعلنا في كنفك ومنعك وعياذك وعزك ، عز جارك وجل ثناؤك وامتنع عائذك ولا إله غيرك ، توكلت على الحي الذي لا يموت والحمد لله الذي لم يتخذ ولدا ولم يكن له شريك في الملك ولم يكن له ولي من الذل وكبره تكبيرا . الله أكبر كبيرا والحمد لله كثيرا وسبحان الله بكرة وأصيلا .(1)
امام رضا (ع) فرمود هر گاه براي سفر يا غير سفر از منزل خارج شدي، بگو:
بسم الله آمنت بالله ، توكلت على الله ، ما شاء الله لا حول ولا قوة إلا بالله(2)
ذکر هاي ديگري هم در مکارم الاخلاق و کتب ديگر وارد شده است.
در هنگام خواب، خواندن سوره هاي توحيد و معوذتين( قل اعوذ برب الناس و قل اعوذ برب الفلق) و آيت الکرسي و تسبيح حضرت زهرا(س) وارد شده و دعاهاي وارده در اين زمان فراوانند، از جمله بگويد:
اللهم اني احتبست نفسي فاحتبسها في محل رضوانک و مغفرتک و ان رددتها فارددها مؤمنه عارفه بحق اوليائک حتي تتوفاها علي ذلک(3)
براي بقيه دعاها به فصل پنجم از باب هشتم حليه المتقين مراجعه کنيد.
در مورد بيدار شدن از امام صادق(ع) روايت شده که هنگام برخواستن از خواب بگويد:
سبحان الله رب النبيين و اله المرسلين و رب المستضعفين و الحمد لله الذي يحيي الموتي و هو علي کل شيء قدير(4)
براي ديدن بقيه دعاهاي وقت بيدار شدن به فصل هشتم از همان باب از حليه مراجعه کنيد.
کتاب "باقيات صالحات" که در حاشيه مفاتيح چاپ شده نيز اين آداب و ذکر ها و دعاها را دارد .
به هنگام شنيدن اذان نيز حکايت آن و بازگو کردن فصل هايي که مي شنود، مستحب است.(5)
پي نوشت ها:
1. مكارم الأخلاق ،طبرسي ، ص 245.
2.همان،ص246.
3. حليه المتقين،ص189.
4. همان، ص194.
5. توضيح المسائل، فصل اذان و اقامه.

صفحه‌ها