پيامبران قرآني

در تورات آمده است، اختلاف سنی حضرت اسماعیل با اسحاق علیهماالسلام 14 سال بوده است. همچنین، ازآنجایی‌که در تورات به ارشد بودن اسماعیل اشاره شده است.

پرسش:

فاصله سنی حضرت اسماعیل و حضرت اسحاق چقدر است؟ و آیا می‌شود نظریه ذبیح بودن اسماعیل را بدون منابع شیعی اثبات کرد؟

پاسخ:

بنا بر دیدگاه قاطبه بزرگان شیعه، ذبیح‌الله همان حضرت اسماعیل علیه‌السلام است. در میان اهل سنت، برخی با استناد به روایاتی، اسماعیل را ذبیح‌الله معرفی می‌کنند. (1) برخی دیگر نیز اسحاق را ذبیح‌الله دانسته‌اند که در جای خود رد می‌شوند و دارای اعتبار نیستند. (2)

نکته این است که گرچه یهودیان معتقدند که ذبیح‌الله همان اسحاق است و در تورات انعکاس یافته است، لکن از تناقضاتی که در تورات پیرامون این قضیه وجود دارد، استفاده می‌شود که ذبیح‌الله اسماعیل بوده است نه اسحاق.

 برای نمونه تنها به بخشی از مطالب تورات که نشان از ذبیح بودن حضرت اسماعیل دارد، اشاره می‌کنیم:

1. در سفر پیدایش باب 22 آمده است که خدای متعال به حضرت ابراهیم علیه‌السلام فرمود: «پسر یگانه خودت یعنی اسحاق را به کوه موریاه ببر و ذبح کن.» (3) این در حالی است که در تورات کنونی، به ارشد بودن حضرت اسماعیل و اینکه وی قبل از اسحاق (زمانی که حضرت ابراهیم 86 ساله بود) از هاجر به دنیا آمد، اشاره شده است. (4) بنابراین قاعدتاً این پسر یگانه باید اسماعیل باشد نه اسحاق، در غیر این صورت، یگانه بودن اسحاق بی‌معناست. به نظر می‌رسد که ماجرای یگانه بودن اسحاق بعدها توسط کاهنان یهود اضافه شده است.

2. با توجه به اختلاف سنی چهارده‌ساله میان اسماعیل و اسحاق (اشاره‌شده در تورات کنونی)، (5) مشخص می‌شود که تغییرات و جابجایی‌هایی در تورات صورت گرفته است تا ذبیح بودن به اسحاق نسبت داده شود. به این صورت که در سفر پیدایش باب 21، تولد اسحاق بلافاصله بعد از ولادت حضرت اسماعیل ذکر شده است. (6) درحالی‌که ترتیب وقایع باید این‌چنین باشد که بعد از تولد حضرت اسماعیل و هجرت او و مادرش به سرزمین مکه و فرمان به ذبح اسماعیل و سربلندی حضرت ابراهیم در این امتحان الهی، خداوند به پاداش این عمل، تولد اسحاق را به او بشارت داد.

3. ازآنجاکه بنا‌بر اذعان تورات، اسماعیل فرزند ارشد بود و از طرفی، در یهود ذبح فرزند نخست و نیز محصول نخست به خدا اختصاص دارد، (7) بنابراین، ذبیح‌الله اسماعیل باید باشد نه اسحاق.

منابعی برای مطالعات بیشتر:

- مقاله «اثبات ذبیح بودن اسماعیل با استفاده از تورات»، نوشته امیر اهوارکی

https://jscenter.ir/jewish-methods/falsification-of-history/846/%D8%B0%D8%A8%DB%8C%D8%AD-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C%D9%84-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%88%D8%B1%D8%A7%D8%AA/

 

پی‌نوشت‌ها:

1. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، تهران، ناصرخسرو، 1364 ش، ج 16، ص 100؛ فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420 ق، ج 26، ص 351.

2. قرطبی در کتابش، نام افرادی که اسحاق را ذبیح‌الله می‌دانند، آورده است. ازجمله طبری و مالک بن انس. ج 16، ص 100. (آیت‌الله مکارم شیرازی در تفسیر خود، این دسته از روایات را تحت تأثیر اسرائیلیات دانسته و ساختگی بودن آن‌ها را توسط یهود محتمل دانسته است. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، 1374 ش، ج 19، ص 119-120.)

3. کتاب مقدس، تورات، انتشارات ایلام، چاپ دوم، 2014 م، ترجمه هزاره نو، سفر پیدایش، 22، 2، ص 33.

4. کتاب مقدس، تورات، انتشارات ایلام، چاپ دوم، 2014 م، ترجمه هزاره نو، سفر پیدایش، 16، 1 تا 16، ص 26-27.

5. کتاب مقدس، تورات، انتشارات ایلام، چاپ دوم، 2014 م، ترجمه هزاره نو، سفر پیدایش، 16، 16، ص 27؛ 17، 17، ص 28.

6. کتاب مقدس، تورات، انتشارات ایلام، چاپ دوم، 2014 م، ترجمه هزاره نو، سفر پیدایش، 21، 1 تا 3، ص 32.

7. کتاب مقدس، تورات، انتشارات ایلام، چاپ دوم، 2014 م، ترجمه هزاره نو، سفر اعداد، 11 و 12 و 40، ص 171 و 172.

در قرآن کریم در چندین سوره به تاریخ و حوادث گذشته پرداخته است. یکی از این سوره ها سوره مبارکه نساء است که به تاریخ بنی اسرائیل و حضرت عیسی(ع) اشاره شده است.

پرسش:

داستان‌های تاریخی سوره نساء را بیان کنید.

پاسخ:

خداوند در قرآن کریم در چندین سوره به مناسبت‌های مختلف به تاریخ و حوادث گذشته پرداخته است. نکته‌ای که در این جا وجود دارد این است که بدانیم در تاریخ‌نگاری قرآن، برخلاف دیگر مکاتب تاریخی، خدای متعال اهدافی را دنبال می‌کند تا از طریق آن‌ها، هدف اصلی قرآن یعنی هدایت را محقق سازد. برخی از این اهداف عبارت‌اند از: ایجاد سکینه و آرامش خاطر در قلب پیامبر، موعظه و تذکّر برای مؤمنان، عبرت گیری، زمینه چینی برای تفکّر و تعقّل، هشدار به کافران و تاریخ به مثابه آیه و نشانه‌ای از قدرت و عظمت خدای متعال.

یکی از سوره‌هایی که به طور مختصر به تعداد اندکی از قصه‌های تاریخی فقط اشاره کرده است، سوره مبارکه نساء می‌باشد که فهرست‌وار آن‌ها را بیان می‌کنیم:

1. درخواست بنی‌اسرائیل از موسی در مورد مشاهده خدای متعال(1)

2. صاعقه‌ای که بر سر بنی‌اسرائیل فرود آمد و باعث مرگ آنان شد(2)

3. گوساله‌پرستی بنی‌اسرائیل(3)

4. عهدشکنی بنی‌اسرائیل و قرار دادن کوه طور بالای سر آن‌ها(4)

5. دستور خداوند به آنها مبنی بر ورود به بیت‌المقدس(5)

6. کشتار به ناحق انبیاء توسط بنی‌اسرائیل(6)

7. ماجرای ممنوعیت صید روز شنبه و نافرمانی از دستور الهی(7)

8. ادعای بنی‌اسرائیل مبنی بر اینکه قلوبشان در غلاف است و پرده‌ای بر آن کشیده شده است(8)

9. تهمت ناروا به حضرت مریم علیها‌السلام(9)

10. تلاش آن‌ها برای قتل حضرت عیسی علیه‌السلام(10)

پی‌نوشت‌ها:

1. سوره نساء، آیه 153.

2. سوره نساء، آیه 153.

3. سوره نساء، آیه 153.

4. سوره نساء، آیه 154.

5. سوره نساء، آیه 154.

6. سوره نساء، آیه 155.

7. سوره نساء، آیه 154.

8. سوره نساء، آیه 154.

9. سوره نساء، آیه 156.

10. سوره نساء، آیه 157.

داستان های سوره بقره
در سوره مبارکه بقره به تعدادی از وقایع تاریخی اشاره شده است که عموما مربوط به تاریخ بنی‌اسرائیل و پیامبران آنان و مبارزاتشان با طاغوت‌های زمانه و... است.

پرسش:

به چند داستان تاریخی در سوره بقره اشاره شده است؟ به اختصار توضیح دهید؟

پاسخ:

مقدمه

خداوند در قرآن کریم در چندین سوره به بهانه‌های مختلف به تاریخ و حوادث گذشته پرداخته است. نکتة حائز اهمیت و قابل توجه این است که بدانیم در تاریخ‌نگاریِ قرآن، برخلاف دیگر مکاتب تاریخی، خدای متعال اهدافی را دنبال می‌کند تا از طریق آن‌ها هدف اصلی قرآن یعنی هدایت را محقق سازد. این اهداف ریز عبارتند از: ایجاد سکینه و آرامش خاطر در قلب پیامبر، موعظه و تذکّر برای مؤمنان، عبرت‌گیری، زمینه‌چینی برای تفکّر و تعقّل، هشدار به کافران و تاریخ به مثابه آیه و نشانه‌ای از قدرت و عظمت خدای متعال.

متن اصلی پاسخ

یکی از سوره‌هایی که به میزان قابل‌توجهی به قصه‌ها و روایات تاریخی پرداخته است، سوره مبارکه بقره است. در این سوره، به مناسبت‌های مختلف، خدای متعال به داستان‌ها و ماجراهای تاریخی از بدو آفرینش حضرت آدم علیه‌السلام و حوا تا پیامبران الهی و اقوام مختلف به ویژه داستان بنی‌اسرائیل و نیز بخشی از تاریخ اسلام پرداخته است که به طور بسیار فشرده به این موارد فقط اشاره می‌کنیم:

الف. ماجرای آفرینش حضرت آدم و حوا(1)

در این آیات، خدای متعال به خلقت این دو اشاره کرده و سپس اعتراض ملائکه را مبنی بر خلیفه و جانشین قرار دادن حضرت آدم بر روی زمین بیان می‌کند. در ادامه نیز به اثبات این شایستگی از جانب خدای متعال می‌پردازد.

ب. ماجرای درخت ممنوعه(2)

حضرت آدم و حوا بر خلاف دستور الهی و با وسوسه شیطان، از درخت ممنوعه مصرف کردند و همین امر سبب اخراج آنان از بهشت و هبوط به زمین شد.

ج. ماجراهای بنی‌اسرائیل

از جمله داستان‌های بسیار جالب و خواندنی قرآن که به منظور یادآوری به امت اسلامی برای عبرت‌گیری بیان شده است، ماجراهای قوم بنی‌اسرائیل و نحوه برخورد آنان با پیامبرانشان به ویژه حضرت موسی علیه‌السلام و نیز طاغوت‌های آن عصر می‌باشد.

  1. بنی‌اسرائیل و کتمان حق؛(3)
  2. شاید مهم‌ترین بخش از داستان‌های بنی‌اسرائیل، گرفتاری آنان در چنگال فرعونیان و نجات آنان می‌باشد؛(4)
  3. غرق شدن فرعونیان از طریق شکافته شدن دریا و رهایی بنی‌اسرائیل؛(5)
  4. داستان رفتن حضرت موسی علیه‌السلام به کوه طور و بازگشت بعد از چهل روز و همراه آوردن تورات به عنوان شریعت؛(6)
  5. گوساله‌پرستی بنی‌اسرائیل در غیاب حضرت موسی علیه‌السلام و مجازات آنان؛(7)
  6. درخواست بنی‌اسرائیل از حضرت موسی برای رؤیت خدای متعال و کشته شدن آنان به سبب صاعقه (به عنوان عذاب الهی) و بخشش و زنده کردن مجدد آنان توسط خدای متعال؛(8)
  7. درخواست بنی‌اسرائیل از حضرت موسی علیه‌السلام برای فرستادن خوراکی‌های متنوع از جانب خدا؛(9)
  8. ورود بنی‌اسرائیل به سرزمین موعود و فرمان الهی به آنان مبنی بر طلب استغفار؛(10)
  9. درخواست آب توسط حضرت موسی علیه‌السلام برای قومش (اعجاز دوازده چشمه)؛(11)
  10. داستان عهد و میثاق خداوند متعال از بنی‌اسرائیل و برافراشتن کوه طور بر بالای سر آنان؛(12)
  11. نافرمانی از فرمان الهی مبنی بر ممنوعیت صید ماهی در روز شنبه؛(13)
  12. داستان معروف گاو بنی‌اسرائیل و بهانه‌تراشی‌های بی‌مورد بنی‌اسرائیل؛(14)
  13. ماجرای هاروت و ماروت (دو فرشته الهی) و فرستادن آنان توسط خدای متعال برای بنی‌اسرائیل به منظور باطل کردن سحر ساحران؛(15)
  14. داستان طالوت (فرمانروای بنی‌اسرائیل در زمان حضرت سموئیل) و جالوت (طاغوت آن عصر) و پیروزی بنی‌اسرائیل با دلاوری و شجاعت حضرت داوود علیه‌السلام؛(16)

 

ج. ماجراهای حضرت ابراهیم

1. ابتلاء و امتحان بزرگ حضرت ابراهیم و نائل آمدن ایشان به مقام امامت؛(17)

2. مأموریت حضرت ابراهیم و اسماعیل علیهماالسلام برای تعمیر و تولیت خانه کعبه؛(18)

3. داستان محاجه و مناظره حضرت ابراهیم علیه‌السلام با نمرود درباره مرگ و قدرت خدا؛(19)

4. ماجرای حضرت ابراهیم و مشاهده زنده شدن پرندگان کشته شده؛(20)

 

د. قصه حضرت عزیر

قصه حضرت عزیر نبی و زنده شدن دوباره وی (به عنوان یک معجزه)؛(21)

ه. داستان تغییر قبله در زمان پیامبر؛(22)

نتیجهگیری

آیات متعددی در قرآن کریم به داستان‌های تاریخی با موضوعات مختلف از جمله قصه پیامبران الهی و اقوام گذشته و بخشی از تاریخ اسلام اختصاص یافته است. در سوره مبارکه بقره نیز به تعدادی از وقایع تاریخی اشاره شده است که عموما مربوط به تاریخ بنی‌اسرائیل و پیامبران آنان و مبارزاتشان با طاغوت‌های زمانه و نیز تعامل آن‌ها با پیامبرانشان می‌باشد.

پی‌نوشت‌ها

1. سوره بقره، آیات 30-39.

2. سوره بقره، آیات 35-37.

3. سوره بقره، آیات 40-66.

4. سوره بقره، آیات 40-66.

5. سوره بقره، آیات 40-66.

6. سوره بقره، آیات 51-53.

7. سوره بقره، آیات 51-53 و آیات ۹۲-۹۳.

8. سوره بقره، آیات 55-56.

9. سوره بقره، آیه 61.

10. سوره بقره، آیه 58.

11. سوره بقره، آیه 60.

12. سوره بقره، آیه 64.

13. سوره بقره، آیات 65-66.

14. سوره بقره، آیات 67-74.

15. سوره بقره، آیه 102.

16. سوره بقره، آیات 246-251.

17. سوره بقره، آیات 124-127.

18. سوره بقره، آیات 124-127.18.

19. سوره بقره، آیه 258.

20. سوره بقره، آیه 260.

21. سوره بقره، آیه 259.

22. سوره بقره، آیه 142-150.

برخی برای تضعیف قرآن، شبهه می کنند که چرا داستان های قرآن دررابطه با انبیاء الهی در هیچ کتاب تاریخی دیگر یافت نمی شوند؛ که در این نوشتار به بررسی آن می پردازیم.
اثبات تاریخی قصص انبیاء

پرسش:
اگر قصص انبیاء مثل عمر زیاد نوح، زنده شدن عزیر، بوزینه شدن دسته‌ای از یهودیان، شکافتن نیل توسط موسی، زندگی یونس در شکم ماهی و وزارت یوسف در مصر و ... همگی رخ‌داده‌اند، چرا اثری از آن‌ها در تاریخ نیست؟
 

پاسخ:
حوادث یادشده، از چند منظر قابل‌بررسی‌اند. ممکن است آن‏ها را از جهت کلامی و عقیدتی بررسی کنیم و مثلاً به این سؤال پاسخ دهیم که آیا این حوادث معجزه (1) بوده‌اند یا نه؟ و اگر معجزه بوده‌اند، آیا هنوز هم معجزه‌اند و امروز هم می‌توان برای اثبات نبوت به آن‏ها استناد کرد یا نه؟ البته اثبات بسیاری از آموزه‌های دینی مانند ایمان به خدا و معاد و لزوم نبوت و عصمت پیامبران و...، مستلزم معجزه نیست. پس حتی اگر نتوانیم ردّ پایی از این حوادث در تاریخ بیابیم، هیچ خللی در تدین و ایمان افراد رخ نخواهد داد؛ اما این مسائل از زاویه تاریخی نیز مهم و بحث‌برانگیزند.

منابع علم تاریخ
حوادثی که در سؤال به آن‏ها اشاره شده، حوادث مربوط به زندگی و حرکت پیامبران الهی است که عمدتاً در قرآن کریم و تورات از آن‏ها یاد شده است. کسانی که آشنایی کافی بادانش تاریخ و منابع آن دارند، می‌دانند که خود این کتاب‌‏ها، یکی از منابع تاریخ بشر شمرده می‌شوند. مورّخان نه‌تنها از کتاب‌های تاریخی، بلکه از هر چیزی که دلالتی بر وقوع یک حادثه درگذشته داشته باشد، برای تبیین تاریخ بهره می‌برند؛ یعنی هم از «گزارش»‏ها و هم از «رد»‏ها، (2) همچون نام‌‏ها، سکه‌‏ها، آثار باستانی، یادمان‌های مادی و فرهنگی و حتی از اسطوره‌ها (3) که به‌حسب ظاهر، ساخته خیال مردمان هستند. پس بی‌گمان، کتاب‌های دینی و به‌ویژه کتب آسمانی هم یکی از منابع مهم برای پی بردن به حوادث تاریخی‌اند.
شایان توجّه است که بررسی کتاب‌هایی چون تورات و انجیل و قرآن و اوستا، به‌عنوان یک منبع تاریخی، مستلزم وحیانی دانستن آن‌ها نیست و حتّی کسانی هم که این کتاب‌ها را بشری می‌دانند، ناچارند به‌عنوان یک منبع تاریخی به آن‌ها توجه کنند؛ زیرا در این صورت، فرض این است که گروهی از انسان‌ها این کتاب‌ها را نوشته‌اند. منابع تاریخی نیز نوشته گروهی از انسان‌ها است. پس ازاین‌جهت یکسان‌اند. منتها، کسی که قرآن را سراسر وحی الهی می‌داند، قطعاً هیچ تردیدی در داده‌های تاریخی قرآن کریم نخواهد کرد و در هنگام تعارض با دیگر منابع، سخن قرآن را مقدّم خواهد دانست؛ (4) ولی کسی که قرآن را کتابی نوشته بشر بداند، برای اعتماد به داده‌های تاریخی قرآن، نیازمند بررسی قرائن و شواهد است. چنان‌که تاریخ‌پژوهان مسلمان نیز با این‌که متن فعلی تورات و انجیل را وحی نمی‌دانند و آن را محرَّف می‌شمارند، در مطالعات تاریخی خود، هر جا که لازم باشد، به آن‌ها نیز مراجعه می‌کنند و به‌عنوان منبع یا قرینه، به داده‌های تاریخی این‌گونه کتاب‌ها و حتی به کتاب اوستا نیز (که در اصل وحیانی بودن آن تردید است) توجه دارند. سهل است که حتّی امروزه به افسانه‌ها و اسطوره‌ها نیز به‌عنوان یک منبع تاریخی ـ به‌ویژه در تاریخ فرهنگی ـ نگریسته می‌شود؛ چه رسد به کتاب‌های آسمانی.

واقعیت تاریخی داستان پیامبران
کسانی که به دنبال کشف حقیقت باشند، باید منصفانه به بررسی و مطالعه درباره این‌گونه داستان‌ها بپردازند و به‌صرف این‌که حادثه‌ای در یک منبع تاریخی نیامده، منکر آن نشوند. مطالعات متعدد تاریخ‌پژوهان در سده اخیر نشان می‌دهد که بسیاری ازاین‌گونه حوادث، واقعیت دارند؛ هرچند اطلاعات ما درباره جزئیات هرکدام، ناقص و گاه متناقض است. دانشمند معاصر، دکتر محمد مهران البیومی (متوفای 24 فوریه 2008 میلادی/ پنجم اسفند 1386 هجری شمسی) که از اساتید دانشگاه اسکندریه مصر در رشته تاریخ مصر باستان و خاور نزدیک کهن بود، برای دفاع علمی از داستان‌های تاریخی قرآن کریم، دست به تألیف مجموعه مقالاتی زد که بعدها در قالب کتاب منتشر شد و با عنوان «بررسی تاریخی قصص قرآن»، در چهار مجلّد به زبان فارسی نیز ترجمه و منتشرشده است.  (5) وی در این کتاب، با استناد به کشفیات باستان‌شناسی، منابع مکتوب، سنگ‌نوشته‌ها و منابع پاپیروس و... به بررسی تک‌تک داستان‌های قرآنی پرداخته و اثبات کرده است که همه آن‌ها مطابق با واقع‌اند.

گونه‌شناسی حوادث مربوط به پیامبران 
مواردی که در سرگذشت پیامبران به آن‏ها اشاره شده، ماهیت یکسانی ندارند. برای مثال، زنده شدن مردگان به دست حضرت مسیح، اتفاقی نیست که بقایا و اثری از آن بر جای مانده باشد؛ ولی مواردی مانند کشتی نوح، موضوع برخی تحقیقات باستان‌شناسی است. در دهه‌های اخیر، مقالات بسیاری درباره برخی ازاین‌گونه موارد نوشته‌شده و محققان، از زوایای مختلفی به بررسی آن‌ها پرداخته‌اند. با یک جست‌وجوی ساده در مجلات علمی، می‌توانید درباره هر موضوع، مقاله‌ای بیابید. برای نمونه، دانشمند عراقی، دکتر سید سامی البدری، تحقیقات مفصّلی درباره طوفان نوح و محل فراز و فرود کشتی نوح انجام داده و در این مسیر، کوشیده نه‌فقط از قرآن و تورات، بلکه از همه منابع شناخته‌شده تاریخی (کشفیات باستان‌شناسی، الواح و سنگ‌نوشته‌ها و حتی مطالعات زبان‌شناختی) بهره ببرد. تحقیقات وی در مجموعه‌ای با عنوان «النجف مَرسی سفینه نوح» در عراق منتشرشده است. (6)

احتیاط عالمانه
برفرض که تحقیقات علمی و اسناد تاریخی (غیر از کتب آسمانی)، هیچ‌یک از حوادث و معجزات منتسب به پیامبران را اثبات نکند، بازهم نمی‌توان نتیجه گرفت که این داستان‌ها دروغ است. روزگاری گالیله نتوانست ادّعاهای خود را اثبات کند، آیا سخنان او دروغ بود؟! به دیگر سخن، برفرض که شواهدی دال بر اثبات این وقایع نداشته باشیم، هیچ سندی هم دال بر کذب آن‌ها نداریم و به لحاظ منطقی، نبودن دلیل بر یک ادّعا، دلیل بر بطلان آن نیست. پس این‌که گروهی صرفاً به بهانه فقدان دلیل، این‌گونه وقایع را تکذیب می‌کنند، منطقاً درست نیست. 

تناقض‌گویی مدعیان
فرق است میان کسی که در جست‌وجوی حقیقت است و کسی که می‌خواهد به هر ترفندی، مطلبی را انکار کند. برخی ابتدا ادّعا می‌کنند که معجزات منسوب به پیامبران، در متون تاریخی نیامده است؛ ولی اگر شما برای پاسخ‌گویی، به منابع تاریخی استناد کنید، اعتبار آن منابع را نیز رد خواهند کرد. اساساً منبع معتبر تاریخی ازنظر اینان، منبعی است که هیچ دلالتی بر دین و آموزه‌های دینی نداشته باشد. ازاین‌رو، چشم خود را بر انبوه کتاب‌هایی که در تاریخ اسلام نوشته‌شده، می‌بندند. ازنظر این گروه، متون تاریخی تنها وقتی معتبرند که همسو با دین نباشند! روشی که این گروه در پیش می‌گیرند، در واقع نوعی «مصادره به مطلوب» است؛ یعنی همان چیزی را که ادّعا می‌کنند، به‌عنوان دلیل نیز مطرح می‌کنند. ادّعای آنان این است که «گزارش‌های حاکی از معجزات پیامبران دروغ است». می‌پرسیم: «چرا؟». می‌گویند: «چون در تاریخ نیامده است». می‌گوییم: «این مطالب در منابع مختلفی آمده است که خود، ارزش تاریخی دارند». می‌گویند: «این منابع خرافی و ساختگی است؛ چون مشتمل بر گزارش این‌گونه معجزات است». به گمان اینان، هر منبعی که این‌گونه مطالب را گزارش کرده باشد، دروغین و ساختگی است؛ «چون این مطالب دروغ‌اند». می‌بینید که سرانجام بحث، به همان نقطه آغازین بازگشت و همان چیزی که به‌عنوان مدّعا مطرح‌شده بود، این بار به‌عنوان دلیل مطرح شد.
خلاصه،  آنچه دشوار است، بیدار کردن کسانی است که خود را به خواب‌زده‌اند و سر تسلیم در برابر حق ندارند. اساساً اگر قرار بود همه افراد در برابر حقیقت دین تسلیم شوند، پیامبران این‌همه دشمن نداشتند. بسیاری از کسانی که با چشم خود خروج شتر صالح از کوه را دیدند، یا شکافتن رود نیل را دیدند و خود از آن گذشتند، یا زنده شدن مردگان با نفَس مسیح را دیدند و... منکر حقّانیت پیامبر زمان خود شدند. اینک چه توقّعی می‌توان از منکرانی داشت که بعد از هزاران سال، نه با خود این حوادث، بلکه با گزارش آن‌ها سروکار دارند؟!

نتیجه:
معجزات و حوادث مربوط به زندگی پیامبران، عمدتاً در کتاب‌هایی مثل قرآن و تورات ثبت‌شده که این کتاب‌‏ها خود، یکی از منابع مطالعه تاریخ‌اند. پس نمی‌توان گفت: چرا این حوادث در تاریخ ثبت‌نشده است؟ به‌علاوه، هرچند برخی از این حوادث به‌گونه‌ای هستند که اثری از آن‏ها بر جای نمانده؛ ولی رد پای برخی دیگر را می‌توان در آثار باستانی یا منابع دیگری  نیز یافت. در دهه‌‌های اخیر کتاب‌‏ها و مقالات بسیاری در بررسی تک‌تک این حوادث نوشته‌شده است.

 

 

پی‌نوشت‌ها:
1. معجزه در حقیقت، امر خارق‌العاده‌ای است که با ارده خداوند، از شخص مدّعی نبوّت ظاهر شود و نشانه صدق ادّعای وی باشد؛ مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید (دوره کامل سه‌جلدی در یک مجلّد)، تهران، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل وابسته با سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ پنجم، 1380، ص 220.
2. ر.ک: پاکتچی، احمد، روش‌شناسی تاریخ، تنظیم و ویرایش: صالح زارعی، به اهتمام انجمن علمی دانشجویان الهیات دانشگاه امام صادق علیه¬السلام، تهران، انتشارات دانشگاه امام صادق علیه¬السلام، چاپ اول، 1392 ھ.ش، ص 42 ـ 65.
3. برای آشنایی با جایگاه اسطوره در تاریخ‌پژوهی، ر.ک: مایکل استنفورد، درآمدی بر تاریخ‌پژوهی، مترجم: مسعود صادقی، تهران، دانشگاه امام صادق و سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌‏ها (سمت)، چاپ دوم، 1385 ھ.ش، ص 431 _ 438.
4. ر.ک: مهدی پیشوایی، پرسش‌ها و پاسخ‌های تاریخی، به کوشش یدالله حاجی‌زاده، نشر معارف، چاپ اوّل، 1393 شمسی، ص 35.
5. محمد مهران البیومی، بررسی تاریخی قصص قرآن (ترجمه دراساتُ تاریخیه من القرآن الکریم)، ترجمه و تحقیق: محمد راست‌گو، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، تهران.
6. این مجموعه، درواقع جلد نخست از مجلّه «تراث النجف» است که در ربیع‌الاول 1430 (2009 میلادی) در نجف منتشر شد. تا جایی که اطلاع داریم، این اثر هنوز به زبان فارسی ترجمه نشده است.
 

کدام پیامبر در بیت المقدس اعتکاف کرد؟
 اعتکاف

کدام پیامبر در بیت المقدس اعتکاف کرد؟

کسی به درستی نمی‌داند که این عبادت، از چه زمانی آغاز و کیفیت اجزا و شرایط آن در بدو شکل گیری چه چیزهایی بوده است. اما با توجه به آیه 125 سوره بقره مبنی بر «و ما به ابراهیم و اسماعیل فرمان دادیم که خانه مرا برای طواف کنندگان و معتکفان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان از هرگونه آلودگی تطهیر کنند» (1)، می‌توان نتیجه گرفت که اعتکاف در ادیان پیش از اسلام وجود داشته است (2) و عملی بوده که در شریعت ابراهیم از مناسک و عبادات الهی محسوب می‌شده. و پیروان ایشان به این عمل مبادرت می‌ورزیدند.

لذا ابراهیم و اسماعیل (ع) از طرف خداوند موظف شده بودند تا محیط لازم را برای برپایی این مراسم مهیا سازند. بیت المقدس از مکان هایی بود که همواره عده زیادی از انسان ها، برای اعتکاف در آن گرد می‌آمدند و به راز و نیاز با پروردگار خویش مشغول می‌شدند. بزرگ این گروه، حضرت زکریا (ع) بود. (3)

حضرت سلیمان (علیه السّلام) در مسجد بیت المقدس به مدت یک سال و دو سال، یک ماه و دو ماه وکمتر و بیشتر اعتکاف می‌کرد و آب و غذا برای آن حضرت فراهم می‌شد و او در همان جا به عبادت می‌پرداخت. (4)

مرحوم مجلسی به نقل از مرحوم طبرسی آورده است: براستی سلیمان همیشه در مسجد بیت المقدس به مدت یک سال و دو سال، یک ماه و دو ماه، کمتر و بیشتر، اعتکاف می­کرد و غذا و آب خود را به آنجا می‌برد و به عبادت می‌پرداخت. (5)

 پی‌نوشت‌ها:

1. ناصر مکارم شیرازی، تفسر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة،1374، ج1، ص 447.

2. جمعی از نویسندگان، دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مر کز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج9، ص 355.

3. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج‌14، ص‌141

4. همان

5. همان

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.