پرسش وپاسخ

- با توجه به اینکه انسان موجودی تربیت پذیر است و عوامل مختلفی در شکل گیری شخصیت انسان موثر است از جمله : خانواده ،غذای حلال، محیط ، دوست و ... و اعمال و رفتاری که بعد از مکلف شدن از انسان سر می زند اگرچه با ارده نهایی خود انسان صورت گرفته ولی بسیار متاثر از تربیت و شخصیت انسان در گذشته است برخورد خداوند با دو شخصی که دارای دو شرایط تربیتی متفاوت بوده اند و یک گناه مشابه را انجام داده اند چگونه است آیا مثلا ضریب عذاب برای یک گناه فرق می کند یا تمام کسانیکه در آن گناه به نحوی دخبل بوده اند، همه به سهم خود مجازات می شوند یا پاسخ چیز دیگری است؟ با تشکر

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
اولاً : علي رغم همه تفاوت ها در ميان انسان ها، عنصر اختيار در همه وجو د دارد و به خاطر همين عنصر اختيار و حق انتخاب انسان ها است که مشاهده مي کنيم انسان ها در شرايط مساوي از نظر طبيعي، خانوادگي، ژنتيکي و... عملکرد هاي متفاوتي دارند.
در يک خانواده، شخصي مانند کميل بن زياد نخعي از ياران خاص و از اصحاب سرّ اميرالمومنين (ع) قرار مي گيرد و برادر ديگر (حارث بن زياد نخعي) قاتل فرزندان مسلم بن عقيل مي شود.
از اين نمونه ها در تاريخ بسيار است.
هم چنين به واسطه همين عنصر اختيار است که پسر يزيد بن معاويه ملعون، حاضر نمي شود خلافت بعد از پدر را برگزيند؛ اما عموي امام زمان و پسر امام معصوم (جعفر کذاب)، خود را براي غصب مقام منيع امامت، جلو مي اندازد. يا پسر پيامبر اولوالعزم الهي و شيخ الانبياء (حضرت نوح) جهنمي مي شود، اما فرزند دشمن پيامبر(ص) از ياران آن حضرت مي شود.
ثانياً: شرايط مسابقه و ميدان عمل و نوع تکليف براي انسان ها يکسان نيست. خداوند در فرموده است : «لايکلف الله نفسا الا وسعها » (1) هيچ کس را جز به اندازه توان او تکليف نمي کنيم و کاملا روشن است که توان انسان ها در شرايط نامساوي، نامساوي خواهد بود و خداوند نيز بر اساس همان شرايط و با توجه به عنصر اختيار در وجود هر انسان بر او تکليف مي کند تا در ميان مسابقه براي رسيدن به مقام قرب الهي به تلاش و کوشش بپردازد و بر اساس همان تفاوت ها است که جزا و پاداش مي دهد، مانند ميدان سمابقه دو و ميداني که در يک پيست دايره شکل جريان مي يابد.
در دوهاي دويست و چهارصد متر، خط استارت دوندگان، با هم تفاوت مي كند؛ در حالي كه خط پايان همه، يك خط است. يعني در پيست دو و ميداني، فردي كه در قوس اول و كناري متمايل به داخل مي نشينيد؛ از همه عقب تر است. فردي كه در قوس خارجي مي نشينيد؛ از همه جلوتر استارت مي زند.
در اينجا براي ما شبهه پيش مي آيد كه فرد قوس داخل و خط اول، بايد بيشتر از همه بدود؛ فرد قوس خارج و خط آخر، كمتر مي دود. يا به عبارتي عدالت در مورد آنها رعايت نشده است.
در حالي كه اين شبهه به خاطر آن است كه ما دقت نداريم در حركت دايره اي، مسير بر اساس شعاع دايره، كوتاه و بلند مي شود. يعني آن كه در خط اول مي دود؛ چون شعاع دايره او كوچك تر است؛ مسيرش كوتاه تر خواهد شد. آن كه در خط آخر مي دود؛ چون شعاع دايره اش بلندتر است؛ مسيرش بلندتر خواهد بود.
مسئولان مسابقات براي آنكه هر دونده اي 200 يا 400 متر خالص بدوند؛ با محاسبات دقيق به اين نتيجه رسيده اند آنكه در خط اول مي نشيند؛ بايد چندين متر از بقيه عقب تر باشد. آنكه در خط آخر مي نشيند؛ بايد چندين متر از همه جلوتر باشد.
بنابراين خداوند با توجه به شرايط متفاوت از انسان ها، انتظارات متفاوتي خواهد داشت و برخورد و محاسبه اعمال انسان ها نيز متفاوت خواهد بود.
پي نوشت:
1.بقره (2) آيه‌276.

به نام خدا با سلام و خسته نباشید، مادرم شغل آزاد دارد و مدتی ماهیانه پولی به عنوان بیمه زنان خانه دار به دولت پرداخت می کرد (البته قسمتی از این پول را یکجا پرداخت نمود) ولی پس از مدتی طرح مذکور برداشته شد و کل پول پس انداز شده ( که حدود 900000 تومان شده ) را به وی بازگرداندند. آیا به این پول خمس تعلق می گیرد ؟ (مرجع : آیه الله وحید خراسانی) با تشکر

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
اگر سال بر اين پول گذشته ، بايد خمس آن را پرداخت نمايد.(1)
پي نوشت:
1.سؤال تلفني(02517740611) از دفتر آيت الله وحيد خراساني.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام خسته نباشید آیا میتوانم به نیت خواندن نماز ظهر و عصر قبل از اذان ظهر مثلا ساعت 10 صبح وضو بگیرم؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
نمي تواني به نيت خواندن نماز ظهر و عصر قبل از اذان ظهر مثلا ساعت 10 صبح وضو بگيري، ولي براي با وضو بودن(طهارت داشتن) مي تواني وضو بگيري . نيز نزديک اذان ظهر مي تواني براي نماز ظهر و عصر وضو بگيري.(1)

پي نوشت:
1.آيت الله خامنه اي، استفتاآت ،س119و122.

با سلام خدمت دست اندركاران سايت جواني هستم كه هنوز ازدواج نكرده ام و شرايط ازدواج ندارم چند بار براي ازدواج اقدام كردم ولي بدون هيچ دليلي موفق به ازدواج نشدم آدم فاسدي نيستم اهل نماز و معتقد به خدا ولي بعد از اين قضايا سرشكسته شدم ونياز شديدي به رابطه عاطفي و جنسي دارم آيا مي توانم يك زن فاحشه را براي مدت يك يا چند شب صيغه موقت كنم ودر مورد زن فاحشه خارجي چطور؟ مگه نبايد دو طرف راضي باشند آيا در ايران جايي براي ازدواج موقت هست كه ما به گناه كبيره زنا آلوده نشويم آيا پيامبر اسلام(ص)ازدواج موقت داشته اند و اهل سنت نيز اعتقادي به ازدواج موقت دارند يا خير با تشكر

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
1- مي تواني زن فاحشه را براي مدت يك يا چند شب صيغه موقت كني .(1)
مرد مسلمان نمي‌تواند با زن غير مسلمان (کافر) ازدواج کند(چه دائم و چه موقت)، ولي مي‌تواند با زنان اهل کتاب (مسيحي، يهودي، زرتشتي) چه ايراني و چه خارجي ازدواج موقت نمايد.(2)
2- از وجود چنين مکاني در ايران اطلاعي نداريم.
3-درتاريخ به موردي در خصوص ازدواج موقت توسط پيامبر اسلام بر نخورديم.
4- در منابع اهل سنت نيز روايتي بر جواز متعه وجود دارد (3) . بر همين اساس بعضي از علماي اهل سنت آن را قبول دارند اما اکثر علماي اهل سنت قائل به حرمت ازدواج موقت هستند . دليل آن ها گفته عمر بن خطاب است که گفت: « مُتْعَتَانِ كَانَتَا عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ أَنَا أَنْهَى عَنْهُمَا وَ أُعَاقِبُ عَلَيْهِمَا مُتْعَةُ النِّسَاءِ وَ مُتْعَةُ الْحَجِّ (4)؛ يعني در زمان پيامبر دو متعه جايز بود و من (عمر) آن ها را حرام اعلام مي کنم و کسي که اين دو متعه را انجام دهد، او را عقوبت مي کنم».
اين روايت در کتب اهل سنت مشهور است. در اين روايت خود عمر نيز اعتراف به جواز آن در زمان پيامبر بوده ولي او حرام نموده است. درحالي که مي دانيم کسي حق تحريم حلال خدا را ندارد.
اهل سنت معتقد به نسخ آيه قرآن اند، در حالي که نسخي براي آن صادر نشده و گفته عمر هم نمي تواند ناسخ قرآن باشد.
در هر صورت ازدواج موقت يک ضرورت اجتماعي است .اگر با شرائط خاص و معين آن در بين جامعه رائج گردد و فرهنگ ازدواج موقت به صورت درست جا بيافتد، دامنه فساد و فحشا جمع مي شود. به همين جهت امير المؤمنين علي عليه السلام فرمود : اگر عمر بن خطاب آن را منع نکرده بود و ازدواج موقت رائج مي شد، هيچ شخصي زنا نمي کرد مگر کسي که شقي و بدبخت بود.(5)
پي نوشت ها:
1.آيت ا... بهجت،استفتاآت،ج 4،س4588.
2.آيت ا... بهجت، توضيح المسائل،م1916؛
3. كنزالعمال، ج 16، ص 518.
4. شرح‏نهج‏البلاغه(ابن ابي الحديد) ج1، ص182؛ بحارالأنوار، ج30، ص630.
5. تهذيب‏الأحكام ،ج7، ص250، باب24.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام، جوانی 29 ساله هستم. مییخواهم با دختری ازدواج کنم که پدر و مادرم با این ازدواج مخالف هستند. از نظر دینی هیچ ایرادی بر این دختر وارد نمیبینم. اما از انجا که سن مادرم بالا است نگران این هستم که مبادا با این ازدواج دل او را بشکنم. از نظر شرعی چه راه حلی برای من وجود دارد. با تشکر از زحمات شما عزیزان آرمان عرفانی

پرسش: رضايت پدر و مادر براي ازدواج
شرح :
جواني 29 ساله هستم. مي خواهم با دختري ازدواج کنم که پدر و مادرم با اين ازدواج مخالف هستند. از نظر ديني هيچ ايرادي بر اين دختر وارد نمي بينم. اما از آن جا که سن مادرم بالا است نگران اين هستم که مبادا با اين ازدواج دل او را بشکنم. از نظر شرعي چه راه حلي براي من وجود دارد؟

پاسخ: پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
.عشق و علاقه ابتدايي براي شروع و آغاز زندگي مناسب است ، اما در ادامه زندگي مسايل ديگري وجود مي يابد که مي تواند زندگي را مستحکم و ثابت و پايدار نگه دارد. يکي از آن مسايل پشتيباني افراد خانواده دختر و پسر و به خصوص پدران خانواده هستند که در مشکلات متعدد مي توانند راهگشاي موثري باشند.حال اگر پشتباني وجود نداشته باشد ، يا حتي در مقابل مخالفت پدر دختر يا پسر باشد، آسيب هاي چنين وصلتي بسيار خواهد بود.
عشق و علاقه زياد مي تواند فيلتري براي نديدن معايب شخص مقابل و دلايل منطقي مخالفت پدر و مادر خانواده قرار گيرد؛ بنابراين در تصميم شما در فضاي احساس و از روي عشق و علاقه به هيچ روي صحيح نيست، حتي اگر مخالفت افراد خانواده را در پي نداشته باشد.
اما با توجه به سن بالاي شما فضاي احساسي و عاطفي شما همانند دوران ابتداي جواني نيست، بنابراين با توجه به تقويت جنبه عقلانيت بر عاطفه و احساس در اين دوره بايد بيش تر بينديشيد.
پس لازم است ببينيد دليل مخالفت پدر و مادر چيست. حتما از آينده اين وصلت نگراني دارند . با نگاهي تيزبين و به دور از هر گونه احساسات به حکمت‌هاي پيدا و پنهان اين مخالفت بينديشيد، چه بسا مصلحتي الهي در اين امور را مشاهده نماييد. اگر دليل موجهي براي مخالفت نديديد ، سعي کنيد به گونه اي = با زبان عاطفه ، احساسات ، منطق و يا استفاده از حيطه هاي ديگر = نگراني آن ها را بر طرف کنيد .
براي قانع کردن پدر و مادر سعي کنيد از افراد مورد قبول و اطمينان شان استفاده نماييد . قطعا اگر در ميان اقوام و فاميل چنين کسي باشد، بر ديگران تقدم دارد . اگر نشد، از دوستان ، آشنايان و همسايه هاي مورد قبول و وثوق، و در مرحله آخر از افراد معتمد محل يا امام جماعت مسجد و مانند آن استفاده کنيد .
برخي روان شناسان مي گويند در موارد خاص مي توان با استفاده از احساسات و نقاط ضعف پدر و مادر، نظر ايشان را به ازدواج مساعد ساخت، مثلا با يک سناريوي عاطفي از پيش تعيين شده مثل تمارض (خود را به مريضي زدن) بي‌خوابي (يا خواب‌هاي پريشان ديدن) بي‌اشتهايي و... به صورت ساختگي فاصله رواني پدر يا مادر را با اين ازدواج کم نماييد .
اگر همه راه هاي پيشنهاد شده را به درستي و به دور از عجله رفتي و نتيجه نگرفتي . دو راه در جلوي شما هست .
ا- شايد بخواهيد كه به رغم همه مشكلات با دختر مورد نظر بدون حصول رضايت خانواده ازدواج كنيد،
اين موضوع تا زماني كه باعث بي احترامي به پدر و مادر نشود،اشكال ندارد، ازدواج حق شما است.اما ممکن است در آينده ، با برخوردهاي سرد ، احيانا خشن ، توهين آميز روبرو شويد. پس بايد خود را براي آن روز آماده کنيد ، مواظب باشيد که برخورد شما و همسر آينده تان با آن ها به گونه اي باشد که دغدغه ها و ناراحتي هاي آنان پس از ازدواج جبران شود . رضايت قلبي شان جلب گردد . مجبور شوند به انتخاب تان تحسين بگويند . از مخالفت و ملامت کردن هاي خود پشيمان و شرمنده گردند .
ب- ابن بار بر خلاف گذشته تمام تخم‌مرغ‌ها را در يک سبد نچينيد . همه آرزوها ي خود را در ازدواج با سوژه مورد نظرتان نبينيد ، بلکه براي خود جا بيندازيد که اين مسئله دو سو دارد، پس با بازسازي جانانه عاطفي ،خود را براي سوي منفي اين مسئله آماده سازيد.
در پايان ضمن آرزوي توفيق براي شما دوست گرامي توصيه مي‌شود ضمن قرار دادن مدت زماني محدود براي حل اين قضيه (مثلا 2 تا حد اکثر 6 ماه) پس از انقضاي زمان مورد نظرتان و به نتيجه نرسيدن ، گزينه‌هاي ديگري را براي ازدواج برگزينيد . از فرسودگي رواني بي‌ثمربراي خود و دختر
، برحذر باشيد.
موفق و سربلند باشيد.

صفحه‌ها