پرسش وپاسخ

پرسش

1. راه زیاد کردن رزق و روزی چیست؟جوری که پول از در و دیوار بریزه؟

2. علاوه بر تلاش و کوشش از طریق کار و فعالیت آیا ذکر و دعایی در این رابطه داریم؟و

3. اصولا چرا در دنیا عده ای پولدار و غنی هستند و زندگی راحتی دارند و عده ای در سختی؟آیا خداوند حکمتی داشته؟

4. گفته میشه که گناه روزی را کم میکند پس چرا پیدا میشوند کسانی که توی گناه تا خرخره فرو رفته اند اما همچنان پولدار؟ما چه کار کنیم که پولدار شویم

پاسخ:
پاسخ:
پاسخ سوال1. رزق و روزي بر دو قسم مي‌باشد:
1 . رزق و روزي که همچون سايه ما را تعقيب مي‌کند و براي ما مشخص و مقدّر گرديده است که به آن رزق محتوم و طالب گفته مي‌شود.
اين نوع از رزق نيازي به تلاش و کوشش ندارد و از مقدّرات الهي براي شخص مي‌باشد.
اين گونه رزق از طرف خداوند مقدّر شده و در هر شرايطي به انسان مي‌رسد.
رزق مقسوم، برات است نباشي مغموم در سر و عده وصول است برات مقسوم
ما و اين رزق مقدّر پي هم مي‌گرديم تا کجا دست بيابيم به وقت معلوم(1)
خداي تعالي مي‌فرمايد: هيچ جنبنده اي نيست مگر اين که رزق و روزي او بر عهده خدا است.(2) که اين همان روزي است که خدا تضمين نموده است که به همه مخلوقات تعلق مي‌گيرد تا بتوانند به وجود و بقاي خود ادامه دهند. اين روزي قابل کم و زيادي و تحول نيست و حرص آدم آن را افزايش نمي‌دهد، همان طور که تنبلي باعث کاهش آن نمي‌شود. رسول خدا فرمود: حرص حريص رزق را بيش تر نمي‌کند و تنبلي تنبل آن را کم نمي‌کند.(3)
پاسخ سوال2 . مقدر بودن روزي به معناي آن نيست که انسان سعي و تلاش نکند و روزي مطلوب همان رزق و روزي است که با سعي و تلاش و فعاليت انسان به دست مي‌آيد و تا انسان تلاش نکند، حاصل نمي‌شود. يکي از عوامل کمي و زيادي اين روزي، تلاش انسان مي‌باشد. اگر تلاش و کوشش انساني صورت نپذيرد، به آن دست نمي‌يابد. اين مطالب شرح حديثي از امام علي(ع) مي‌باشد که فرمود: روزي بر دو قسم است: آن که تو را مي‌خواهد و طالب تو است و آن که تو او را مي‌جويي و مطلوب تو است. کسي که دنيا را خواهد، مرگ نيز او را مي‌طلبد تا از دنيا بيرونش کند. کسي که آخرت خواهد، دنيا او را مي‌طلبد تا روزي او را به تمام پردازد.(4)
بنابر اين هميشه موفقيت و کاميابي در کارهاي از جمله زيادي در رزق و روزي بسته به آشنايي و شناخت عوامل آن است، زيرا اطلاع و آگاهي از راه‌هاي کسب رزق و روزي، در توسعه آن عامل اوّل به شمارمي‌آيد. پس از شناخت، پيگيري و کوشش و کنار گذاشتن سستي و تنبلي در راه هدف است که در مجموعه آيات و روايات بر آن تأکيد و سفارش شده ؛ بنابر اين روشن است که تنبلي و سستي از رزق و روزي انسان مي‌کاهد اما سعي و تلاش بر آن مي‌افزايد، زيرا خداوند براي هر چيزي اسبابي قرار داده، مهم‌ترين سببي که خداوند براي روزي مقرر نموده، سعي و تلاش است.
در عين حال، از روايات بر مي‌آيد که علاوه بر تلاش انسان اموري از جمله دعا مي‌تواند در زيادي رزق مؤثر باشد، مانند: خوب همسايه‌داري کردن ، وضو داشتن(5)، صله رحم به خصوص با پدر و مادر(6).
برخي از سوره‌هايي که در روايات اسلامي براي زياد شدن رزق و روزي توصيه شده عبارتند از:
1. سورة واقعه‌؛ امام صادق‌(ع) مي‌فرمايد: کسي که هر شب سوره واقعه را بخواند....در دنيا سختي‌، فقر، نيازمندي و آفتي از آفت دنيا را نمي‌بيند و از دوستان حضرت علي‌(ع) مي‌شود...(7)
2. سوره همزه‌؛ امام صادق(ع) ‌مي‌فرمايد: هر کس سوره همزه را در نمازي واجب بخواند، فقر از او دور مي‌شود و روزي بر او روي مي‌آورد...(8)
3. ليل‌؛ پيامبر اکرم‌(ص) مي‌فرمايد: هر کس سوره ليل را بخواند ،خداوند آن قدر به او عطا مي‌کند تا راضي شود و او را به سختي نيندازد و برايش آسان مي‌گيرد.(9)
4. مزمل‌؛ رسول اکرم‌(ص) مي‌فرمايد: هر کس سوره مزمل را بخواند، در دنيا و آخرت سختي از او برداشته مي شود.(10)
5. ذاريات‌؛ امام صادق‌(ع) مي‌فرمايد: هر کس سوره ذاريات را روز يا شب بخواند، خداوند وضع زندگي او را اصلاح مي‌کند و روزي فراواني برايش مي‌دهد...(11)
6. ممتحنه‌؛ امام سجاد (ع) مي‌فرمايد: هر کس سوره ممتحنه را در نمازهاي واجب و مستحبي بخواند ،خداوند....فقر و ديوانگي را بر او و فرزندانش دور مي‌کند.
دعاهاي زيادي براي طلب روزي و رفع فقر و بدهکاري وارد شده است.
امام باقر (ع) فرمود: براي طلب روزي در سجده نماز واجب بگو: يا خير المسئولين و يا خير المعطين، ارزقني و ارزق عيالي من فضلک، فانّک ذو الفضل العظيم. (12)
از امام جواد (ع) نقل است که جهت وسعت رزق مکرّر بگو: يا من يکفي من کل شيء و لا يکفي منه شيء اکفني ما أهمّني.
امام علي (ع) مي‌فرمايد: به پيغمبر از قرض شکايت کردم، فرمود: بگو: اللهم اغنني بحلالک عن حرامک و بفضلک عمّن سواک. اگر به قدر کوه بزرگي قرض دار باشي، خدا ادا مي‌فرمايد.(13)
در نهايت دستور عملي که از آيت الله مکارم شيرازي براي رفع گرفتاري ها و زياد شدن روزي نقل شده است ، بيان مي کنيم :
1- نمازهاي يوميه را در اول وقت بخواند.
2- بعد از نماز صبح دست راست را برسينه بگذارد و هفتاد مرتبه بگويد «يافتاح».
3- بعد از ذکر «يا فتاح» 110 مرتبه صلوات بر پيامبر بفرستد و بعد دعا کند.
4- هر روز صدقه بدهد ولو به مقدار کم.
براي اطلاع بيش تر از دعاها و نمازهاي مخصوص، به حاشيه مفاتيح الجنان (باقيات الصالحات) مراجعه فرماييد.
پاسخ سوال 3. فقط گناه علت فقر نيست .فقر علت هاي ديگري هم دارد.در ذيل به بخشي از علل اختلافات انسان ها اشاره مي کنيم .
1. بعضي از تفاوت‏ها معلول ستم و تجاوز افراد نسبت به حقوق ديگران است.
تفاوت‏ها ظالمانه و غير منطقي است و با از بين رفتن نظام طبقاتي و گسترش عدالت اجتماعي از ميان خواهد رفت.
2 . تفاوت بهره­مندي انسان‌ها در برخي موارد ديگر معلول كار و تلاش خود انسان‌ها است . قانون خلقت بر آن نهاده شده كه هر كسي به اندازه سعي و تلاش خود بهره مند شود. مطمئنا كسي كه به تنبلي خو كرده باشد ،به دنبال كسب روزي حلال بر نيايد ،نمي­تواند مانند ديگران از نعمت­هاي دنيوي بر خوردار شود . كسي كه كار و تلاش بيش تر مي­كند ، بهره بيش تري نصيب او خواهد بود.
3 . قسمتى ديگر از تفاوت‏ها، طبيعى و لازمه آفرينش انسان است، يعنى هر قدر اصول عدالت در جامعه انسانى رعايت شود، باز همه انسان‏ها از نظر استعداد و هوش و انواع ذوق و سليقه‏ها يكسان نخواهند بود.
استاد مطهرى مى‏گويد: معناى عدالت اين نيست كه همه مردم از هر نظر در يك حد و يك مرتبه و يك درجه باشند. جامعه خود به خود مقامات و درجات دارد و در اين جهت مثل پيكر است. وقتى كه مقامات و درجات دارد، بايد تقسيم بندى و درجه بندى شود. راه منحصراَ، آزاد گذاشتن افراد و زمينه مسابقه را فراهم كردن است. همين كه پاى مسابقه به ميان آمد، خود به خود به موجب اين كه استعدادها در همه يكسان نيست و به موجب اين كه مقدار فعاليت‏ها و كوشش‏ها يكسان نيست، اختلاف و تفاوت به ميان مى‏آيد. يكى جلو مى‏افتد و يكى عقب مى‏ماند.(14)
معمولاً بخشش‏هاى الهى و استعدادها چنان تقسيم شده‏اند كه هر كسى قسمتى از آن‏ها را دارد، يعنى كم‏تر كسى پيدا مى‏شود كه همه نعمت‏ها را يك جا داشته باشد. از اين رو قرآن مجيد مى‏فرمايد: ما معيشت آن‏ها را در حيات دنيا ميان آنان تقسيم كرديم . بعضى را بر بعضى برترى داديم، تا آن‏ها يكديگر را به كار گيرند و به يكديگر خدمت نمايند.(15)
ميدان مسابقه و رقابت عادلانه بايد براى همه باز باشد كه اين نيز مربوط به انسان‏ها است.
براى به وجود آمدن يك جامعه كامل، نياز به استعدادها و ذوق‏ها و ساختمان‏هاى مختلف بدنى و فكرى است، اما نه به اين معنى كه بعضى از اعضاى پيكر اجتماع در محروميت به سر برند و يا خدمات آن‏ها كوچك شمرده شود و يا تحقير گردند، همان طور كه سلول‏هاى بدن با تمام تفاوتى كه دارند، همگى از غذا و هوا و ساير نيازمندى‏ها به مقدار لازم بهره مى‏گيرند.(16)
قرآن مجيد به يكى از اسرار مهم تفاوت‏ها اشاره كرده و آن آزمايش الهى است.
خداوند مى‏فرمايد: او كسى است كه شما را جانشينان در زمين قرار داد . بعضى را بر بعض ديگر درجاتى داد، تا شما را به آن چه در اختيارتان قرار داده بيازمايد.(17)
تفاوت‏ها براى اين است كه معلوم شود انسان چگونه از امكانات خدادادى بهره بردارى مى‏كند. اگر نابرابرى‏ها نبود، زمينه امتحان از ميان مى‏رفت.
بعضى افراد با نعمت و گروهى ديگر با نقمت و تنگدستى آزمايش مى‏شوند. مطمئناً آنان كه بيش تر نعمت استعداد و توانايى دارند، بيش تر مورد سؤال و درخواست مى‏شوند و بايد بيش تر پاسخگو باشند.
4- خدا مصلحت بندگانش را بهتر از خود آنان مى‏داند.
چه بسا كسانى كه دوست دارند از نظر زندگى در رفاه باشند، ولى پروردگار صلاح آنان را در اين امر نمى‏بيند : چه بسا شما را چيزى خوش نيايد، در حالى كه خيرتان در آن است و يا چيزى را دوست داشته باشيد، در حالى كه شرّتان در آن است و خدا مى‏داند و شما نمى‏دانيد.(18)
پس اگر انسان نهايت تلاش خود را به كار گرفت، اما درها را به روى خود بسته ديد، بايد بداند در اين امر مصلحتى بوده است. چه بسا كسانى هنگامى كه ثروتمند شدند، خدا را فراموش كردند. از اين رو قرآن كريم مى‏فرمايد: اگر خداوند روزى را براى تمام بندگانش گسترش دهد، در زمين طغيان و ستم مى‏كنند.(19)
گاهى ثروت بى حساب و رفاه، يك مجازات الهى است که شخص با غرق شدن در نعمت‌ها از ياد خدا غافل شده و خود را از ايمان و اعمال صالح محروم مي‌کند و بر گناهان خود مي‌افزايد. چنين شخصي مجازات خود را در جهان آخرت خواهد ديد. چنين چيزي در سنت امهال و استندراج بيان مي‌شود.
پس نه نعمت ظاهرى نشانه محبت الهى است و نه نقمت و بلا نشانه بى­اعتنايى خدا به بنده است : « فَأَمَّا الْإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ ، كَلَّا ... اما انسان هنگامي که پروردگارش او را براي آزمايش، اکرام کند و نعمت دهد مي گويد: پروردگارم مرا گرامي داشته است. اما هنگامي که براي امتحان روزيش را بر او تنگ مي­گيرد مي گويد: پروردگارم مرا خوار کرده است؛ هرگز ...».(20) خداوند پس از بيان اين فکر، آن را مردود اعلام مي­کند.
نگاه خود را به زندگى در اين جهان نبايد محدود كنيم. اين بخش از زندگى را بايد در پيوست با بخش عظيم‏تر از زندگى و حيات جاودانه و عالم برتر و حقيقى‏تر نگاه كنيم. اگر نگاه ما به زندگى محدود به دنيا بود، اشكال از تفاوت‏ها در دنيا به جا بود، در حالى كه هر چيزى در دنيا، آزمايشى براى انسان است كه در عالم ديگر نتيجه آن را خواهيم ديد . همان گونه كه خداوند فرموده است: خداوند زندگى و مرگ را آفريد تا شما را بيازمايد كه كدامين بهترين در عمل خواهيد بود.(21) نعمت و تنگدستي هر دو آزمايش الهي است که آزمون نعمت بسيار سخت­تر است .محاسبه آن مشکل­تر و جهان ابدي قيامت و لذت‌ها و نعمت‌ها و حتي عذاب‌هاي آن را با جهان محدود دنيا نمي­توان مقايسه کرد.
پي‌نوشت‌ها:
1. کليات ديوان شهريار، ج 5، ص 331.
2. هود (11) آيه 6.
3. بحارالانوار، ج 77.
4. نهج البلاغه، حکمت 431.
5. ميزان الحکمه، ج 2، ص 1073.
6. همان، ج 3، ص 2116 "ما يزيد في العمر".
7. وسائل الشيعه‌، شيخ حر عاملي‌، ج 6، ص 112، مؤسسه آل البيت‌، قم‌.
8. همان‌، ص 150.
9. مصباح الکفعمي‌، عاملي کفعمي‌، ص 444، انتشارات رضي‌، قم‌.
10. مستدرک الوسائل‌، محدث نوري‌، ج 4، ص 354، مؤسسه آل البيت‌، قم.
11. اعلام الدين‌، ديلمي‌، ص 377، مؤسسه آل البيت‌، قم.
12. الکافي، ج 2 ،ص551.
13. بحارالانوار، ج92، ص 301.
14. استاد مطهرى، بيست گفتار، ص 109.
15. زخرف (43) آيه 31.
16. تفسير نمونه ، ج 3، ص 366.
17. انعام (6) آيه 165.
18. بقره (2) آيه 216.
19. شورى (42) آيه 27.
20.فجر (89) آيه 15-17
21. ملك (67) آيه 2.

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
توبه در معناى اصطلاحى، بازگشت از گناه و ترك آن است.قرآن مجيد سه شرط اساسي براي قبولي ذکر کرده ‏است:
1- گناه از روي جهالت و ناداني انجام گرفته باشد؛
2- گناه و خطا اصلاح و جبران گردد، يعني حق الله و حق النّاس ادا شود؛
3- توبه به تأخير نيفتد.
قيود مذکور را مي‏توان از آيات مختلف استخراج کرد: «اِنَّما التَّوْبَْه عَلي اللهِ لِلَّذِينَ يعْمَلُونَ السُّوءَ بِجِهالةٍ ثُمَّ يتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَاؤُلئِک يتُوبُ الله عَلَيهِمْ وَ کانَ الله عَلِيماً حَکيماً؛(1) پذيرش توبه بر خدا است، نسبت به کساني که از روي جهالت، کار زشت انجام مي‏دهند، آن‏گاه زود توبه مي‏کنند. خدا توبه اينان را مي‏پذيرد و خدا دانا و حکيم است».
در آية بالا قيد بجهاله به کار رفته است. جهل و جهالت دو معني دارد: ندانستن، و عدم علم کامل. بيش تر اوقات کلمه جاهل و جهالت در مورد دوم به کار مي‏رود که انسان آگاه و دانا است، ولي آگاهي او نسبت به زشتي کار تأثيري در او نمي‏گذارد، بلکه بسان افراد ناآگاه، کارهاي بد را انجام مي‏دهد. امام صادق(ع) در مورد آيات مربوط به جهالت فرمود:
«گناهي است که بنده خدا آن را انجام مي‏دهد . اگر چه از حکم آن آگاه مي‏باشد، ولي آن‏گاه که تصميم مي‏گيرد عمل خلافي را انجام دهد، در واقع جاهل است». آن‏گاه حضرت به جريان يوسف (ع) و برادرانش اشاره مي‏کند که قرآن از يوسف ياد مي‏کند که وي به برادرانش گفت: «هَلْ عَلِمْتُمْ مافَعَلْتُمْ بِيوسُفَ وَ أَخِيه إذ أَنْتُمْ جاهِلُونَ؛(2) آيا به خاطر داريد ستمي را که بر يوسف و برادر او روا داشتيد، در حالي که همگي جاهل بوديد». برادران يوسف همگي زشتي ظلم را درک مي‏کردند، ولي به دليل خود خواهي يا حسادت يا هوي و هوس چنان برخورد کردند که گويي نسبت به زشتي کار خود به کلي ناآگاه بودند».(3)
بنابراين کار زشتي که از روي هوي و هوس انجام گيرد، پس از ندامت و تحقق توبه، قابل بخشش است، ولي عملي که از روي عناد و لجاجت و تکبر از انسان سر زند، مشمول رحمت بيکران الهي نمي‏گردد. زيرا پشيماني از شخص لجوج حاصل نمي‏گردد. البته گاهي اتفاق افتاده ‏که يک نفر لجوج از عناد خود دست برمي‏دارد و در مقابل حق، سر فرود مي‏آورد، در اين‏ گونه مواقع معلوم مي‏شود که عناد او از روي جهالت بوده ‏است.(4)
شرط دوم براي قبولي توبه، در نظر گرفتن زمان توبه است که در آية :« ثُمَّ يتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ؛(5) آمده، البته به قرينه آيه ديگر که فرموده است: «وَلَيسَتِ التَّوْبَه لِلَّذِينَ يعْمَلُونَ السَّيئاتِ حّتَّي اًِّذا حَضَرَ أَحَدُهُمُ الْمَوْتُ؛(6) براي گروهي که کارهاي زشت‏انجام مي‏دهند و در لحظه‏اي که مرگ آنان فرا مي‏رسد توبه مي‏کنند، توبه‏اي نيست» مي‏توان نتيجه گرفت که توبه پيش از فرارسيدن مرگ پذيرفته مي‏شود.
علامه طباطبايي با استفاده از آيه فوق مي‏گويد: مراد از کلمه قريب پيش از پيدا شدن علامت‏هاي مرگ است. منظور اين است که گناهکار پيش از پيدا شدن علامت‏هاي آخرت و فرارسيدن مرگ توبه کند، و گرنه فقط توبه فايده‏اي ندارد.(7)
امام صادق(ع) مي‏فرمايد: «بين انسان و مرگ قريب ‏است، پس توبه‏اي مقبول است که پيش از يقين به مرگ انجام گيرد».(8)
شرط سوم براي قبولي توبه، جبران خطاي گذشته و اصلاح خويش است. اين نکته از آياتي که توبه را مقيد به اصلاح کرده است، استفاده مي‏شود: «أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکمْ سُوءً بِجِهالَْةٍ ثُمّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَاًّنَّهُ غَفُورٌ رَحِيم؛(9) هر کس از شما از روي جهالت عمل زشتي مرتکب شود و سپس توبه نمايد و عمل صالح انجام دهد، در آن صورت خداوند آمرزنده و مهربان است».
علامه طباطبايي مي‏گويد: مقيد کردن توبه به اصلاح براي اين است که دلالت کند توبه وقتي قبول مي‏شود که از روي حقيقت و واقع باشد، زيرا کسي که حقيقتاً به سوي خدا بازگشت کرد و به وي پناه برد، هرگز خود را به پليدي گناه آلوده نمي‏کند. اين است معناي توبه، نه فقط اين که بگويد:« أتوب إلي الله» اما در دل همان آلوده‏اي باشد که بود.(10)
پيام آيه اين است که پس از ندامت مي‏بايد در عمل به جبران گناهان پرداخت. اگر حق‏الله از دست رفته، واجبات الهي قضا شود. اگر حق النّاس پامال شده، به نوعي تدارک گردد و رضايت صاحب حق به دست آيد. البته بايد به ياد داشت اين سه عنصر، هر چند به عنوان شرايط قبولي توبه مطرح مي‏شود، ولي در حقيقت از عناصر تشکيل دهنده توبه واقعي به شمار مي‏روند، يعني اگر گناه از روي عناد صورت گيرد و يا تا لحظه مرگ به تأخير افتاد و يا جبران گذشته نشود و اصلاح صورت نگيرد، توبه واقعي محقق نشده ‏است.
رسول خدا(ص) فرمود: «آيا مي‏دانيد توبه کننده چه کسي است؟» گفتند: نه، حضرت فرمود: «هرگاه بنده‏اي توبه کند و دشمنانش را راضي نگرداند و در عبادت خويش نيفزايد، نيز لباس خويش را تغيير ندهد و دوستانش را عوض نکند، همچنين محل نشستن خود را تغيير ندهد و رختخواب و متکايش را عوض ننمايد، نيز اخلاق و نياتش را دگرگون نسازد و دلش را نگشوده و دستش را باز ننمايد، همچنين آرزويش را کوتاه نکند و زبانش را حفظ ننمايد و زيادي نيروي خود را از بدن نگيرد، توبه کننده نيست. اگر بدين خصال پايداري کند، تائب است».(11)
هر چند روايت بالا ممکن است در صدد بيان مرتبه عالي توبه باشد اما به هر حال بيانگر لزوم تغييرات در حوزه انديشه و عمل و در جنبه‏هاي مختلف شخصيتي و روش‏هاي زندگي توبه کننده دارد. بدون شرايط فوق، اصل تحقق توبه زير سؤال مي‏رود، از اين رو در روايت از کلمة «ليس بتائب» استفاده شده ‏است، يعني شخصي که در عمل خود بازنگري نکند، توبه کار نيست، نه اين ‏که توبه واقع شده، ولي مورد قبول و پذيرش حق تعالي نباشد.
البته در برخي از روايات، افزون بر سه اصل مذکور، اموري تعريف شده که بيانگر مرتبه کامل توبه است، مثلاً در حديثي امام علي(ع) به کسي که در حضورش از روي غفلت استغفار کرد، ناراحت شد و فرمود: «مي‏داني استغفار چيست؟ طلب آمرزش درجه بلند مرتبه‏گان است و تحقق آن در گرو شش عمل است:
1- بر اعمال گذشته نادم گردد؛
2- نسبت به آينده، تصميم بر ترک بگيرد؛
3- حقوق مردم را بپردازد، به طوري که هنگام ملاقات پروردگار حقي بر تو نباشد؛
4- هر واجبي که از تو فوت شده، حق آن را به جا آوري؛(يعني نماز و روزه ها بايد قضا شود)
5- گوشت‏هايي که در اثر حرام بر اندامت روييده ‏است، با اندوه آب کني تا آن جا که از نو گوشت برويد؛
6- به همان اندازه که شيريني معصيت و گناه را چشيدي، زحمت طاعت را بچشي. در اين شرايط بگو استغفر الله».(12)
علامه مجلسي در مورد اين حديث گفته است: غير از ندامت و عزم بر ترک گناه، شرايط ديگر نزد عموم دانشمندان علم کلام از شرايط کمال توبه است، نه از شرايط آن.(13)
امام خميني(ره) دو مورد اوّل را رکن و اساس توبه و مورد سوم و چهارم را از شرايط قبول توبه و مورد پنجم و ششم را شرط کامل شدن توبه برشمرده است.(14) استاد مطهري نيز همين نظريه را اختيار کرده‏اند.(15)
از کلام مرحوم علامه حلي در شرح تجريد استفاده مي‏شود که امور مذکور در حديث غير از شرط اوّل و دوم جز ذات توبه و شرايط تحقق بخش اصل توبه نيستند، تا اگر آن ها انجام نگرفت، اصل توبه محقق نشده باشد، بلکه اين ها اگر واجب‏اند، واجبات مستقلي هستند. با ترک اين امور، ترک تکليف جديدي است و مربوط به اصل توبه نيست.(16)
نماز و روزه هايي که فوت شده، بايد قضا شود، هرچند زياد باشد .طعام دادن جاي نماز و روزه را نمي گيرد ، بلکه طعام دادن براي کفاره روزه است .بنابر اين کسي که مي خواهد توبه کند ،بايد به تدريج و به ترتيب نماز ها را بخواند و روزه ها را قضا کند. البته لازم نيست فورا همه را قضا کند .وقت قضا زياد است. البته چون عمر انسان معلوم نيست، لازم است وصيت کند اگر اجل به او مهلت نداد ،پس از مرگش از طرف او قضا نمايند.اما تا زماني که کسي خودش زنده است، نمي توان از طرف او قضا کرد.
پي‌نوشت‌ها:
1. نساء (4) آيه 17.
2. يوسف (12) آيه 89.
3. بحارالأنوار، ج 6، ص 32.
4. ترجمه الميزان، ج 4، ص 390.
5. نساء، آيه 17.
6. همان، آيه 18.
7. ترجمه الميزان، ج 4، ص 390.
8. سفينْه البحار، ج 1، ص 127.
9. انعام (6) آيه 54.
10. ترجمه الميزان، ج 7، ص 149-148.
11. بحارالأنوار، ج 6، ص 36.
12. نهج البلاغه، قصار 417.
13. بحارالأنوار، ج 6، ص 37.
14. مکاسب محرمه، ج 1، ص 478.
15. استاد مطهري، گفتارهاي معنوي، ص 144-145.
16. کشف المراد، ص 423.

ايا توبه ازگناهان كبيره موردقبول است؟ اگر دوباره آن گناه را انجام دادیم و دوباره توبه كرديم چه؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
در قرآن کريم، پروردگار 91 بار به عنوان غفور (بسيار آمرزنده) و 5 بار به عنوان غفار (بسيار بخشنده) ياد شده است .بيش از 80 بار سخن از توبه و بازگشت به سوي خدا و قبولي توبه، سخن به ميان آمده است. همة اين‌ها حکايت از دامنة گسترده رحمت و مغفرت حق تعالي و قبولي توبة توبه کنندگان دارد. در آية سورة نساء مي‌فرمايد:
«هر کسي کار بدي انجام داده يا به خود ستم روا داشته» (اگر) از خداوند طلب آمرزش کند، خدا را آمرزنده و مهربان خواهد يافت».
يأس و نا اميدي از لطف و رحمت بي پايان و بي کرانة حق تعالي چرا؟
اين سخن خدا است: «اي پيامبر! از قول من به مردم بگو: اي بندگان من! اي کساني که (با بدي‌ها و گناهان) بر خود ستم روا داشتيد، از رحمت خداوند نا اميد نشويد (و بدانيد که در صورت توبه کردن) خدا همة گناهان را مي‌آمرزد، چه اين که او بسيار آمرزنده و مهربان است».(1)
آنان که از روي عناد و لجاجت، عصيان با پروردگار هستي نکرده‌اند، يا بر آن موضع نيستند، بلکه گناه آنان از روي جهل و سهو و پيروي هواي نفس و غلبة نفس اماره و مقتضيات جواني آنان بوده و سپس توبة حقيقي کرده‌اند، چرا مأيوس شوند؟ يأس از رحمت الهي، خود از گناهان کبيره و در رديف کفر قرار دارد!
توبه کننده، محبوب خداست قرآن کريم فرموده: «"ان الله يحب التّوابين؛(2) يقيناً خداوند توبه کنندگان را دوست دارد».
پس توبه مخصوص گناه خاصي نيست و شخص خاصي را نيز شامل نمي‌شود. خداوند نسبت به هر عمل زشت و گناهي وعدة پذيرش توبه داده است . در اين جهت فرقي بين گناه کبيره و صغيره نيست، اما بايد شرايط توبه واقعي تحقق يابد و توبه تنها به زبان نباشد. پشيماني دروني و قلبي و قصد جدي در ترک آن گناه براي هميشه، از جمله شرايط آن است.

پي‌نوشت‌ها:
1. زمر (39) آيه 53.
2. بقره (2) آيه 222.
****************

اگر توبه كار بر اثر غلبه هواي نفس، توبه خود را بشكند و مجدداً به گناه روي آورد، توبه سابقش را باطل نمي‏كند، بلكه لازم است از گناهي كه مجدداً مرتكب شده است، توبه كند و مطمئن باشد اگر حقيقتا از کرده خويش پشيمان باشد ،توبه اش پذيرفته خواهد شد .
باز آي، باز آي، هر آن چه هستي، باز آي گر كافر و كبر و بت پرستي، باز آي
اين درگه ما درگه نا اميدي نيست صدبار اگر توبه شكستي باز آي
از امام باقر(ع) سؤال شد: اگر كسي بعد از توبه باز گناه كند و دوباره توبه كند، چگونه است؟ حضرت فرمود: "آيا باورداري كه بنده مؤمن از گناه خويش پشيمان شود و از آن آمرزش خواهد و توبه كند و خداوند توبه‏اش را نپذيرد؟" سؤال شد: اگر چند بار اين كار را كرد، گناه كرد و سپس توبه نمود، چگونه است؟ حضرت فرمود: "هرگاه مؤمن به استغفار باز گردد، خداوند به آمرزش او بر مي گردد".(1)
امام صادق(ع) مي فرمايد: "خداوند از ميان بندگانش آن را كه در فتنه گناه واقع مي شود و بسيار توبه مي كند، دوست مي دارد".(2)
پي نوشت‏ها:
1. بحارالانوار، ج 6، ص 40.
2. همان، ص 39.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

پرسش: بهترین راه شناخت چگونگی بروز و ظهور رحمت خدا چیست؟ به عبارت بهتر رحمت خدا نسبت به مخلوقات به طور اعم و مومنین به طور اخص در چه زمینه هایی بروز پیدا می کند؟ اقتصادی، معنوی، مادی و یا ....؟ در صورت امکان منبعی برای تحقیق کامل معرفی کنید. 

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
همه هستي از ستارگان و سيارات و کهکشان ها و آن چه انسان آن را در بالاي سر خويش مشاهده مي کند يا مي تواند مشاهده کند ،تا اعماق زمين و از همه موجودات و قوانين شناخته شده و نا شناخته تا آن چه را که بشر به کمک عقل و بينش و فکر و ساير امکانات خدا دادي توانست اختراع يا کشف کند و در عرصه علم و عمل به کار گيرد ،هم چنين وجود همه فرشتگان و انبيا و امامان و رهبران الهي ،خواه معصوم باشند يا غير معصوم نيز کتاب هاي آسماني و همه دستگاه هاي هدايت کننده بشر و بالاخره هر آن چه را خداوند در عالم ماده و غير ماده آفريده ، همه وهمه نعمت هاي عام خدا و مظهر رحمانيت او است ، انسان هايي که نعمت هاي مادي و معنوي را در راستاي هدف آفرينش به کار مي گيرند و از آن ها استفاده بهينه مي کنند ، مشمول هدايت ها و دستگيري ها و رحمت هاي ويژه اي مي شوند . اين دسته از هدايت ها و دستگيري ها و رحمت ها مصداق و مظهر رحمت خاص و « رحيميت » خدا مي باشد . بنا براين هم رحمت خاص و هم رحمت عام در تمام زمينه هاي مادي و معنوي ،ظهور و بروز مي کنند . راه شناخت آن را در يک نگاه کلي، بايد در افکار و بينش ها ، در قصد ها و نيت ها ، در گرايش ها و رفتارها جستجو کرد .
جهت آگاهي بيش تر به منابع زير رجوع شود .
1- آموزش عقايد ، محمد تقي مصباح يزدي
2- راه هاي خداشناسي و شناخت صفات او ، جعفر سبحاني
3- منشور جاويد جلد دو م ، جعفر سبحاني
4- پيام قرآن جلد چهارم ، مکارم شيرازي
5- انسان کامل ، شهيد مطهري
6 - اصول فلسفه و روش رئاليسم ، جلد چهارم ، علامه طباطبايي با شرح و توضيح شهيد مطهري
7- بهترين راه شناخت خدا ، محمد محمدي ري شهري

پرسش: آیا اگر بعد از انجام غسل جنابت وضو هم بگیریم ایرادی دارد یا خیر؟

پاسخ:
با سلام
كسى كه غسل جنابت كرده ،نبايد براي نماز وضو بگيرد و بايد با همان نماز خود را بخواند. (1) وضو گرفتن جايز نيست، ولي اگر وضو گرفتيد، نماز باطل نيست.
فتواي آيت الله خامنه اي نيز همين است.
پـي نوشت:
1.توضيح المسائل مراجع، ج1، مسئله 391.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

پرسش:

1. من پسری سوسولم میخواستم بدونم من که زیر ابرو بر میدارم و موهام با اتو داغ میکنم صرفا برای زیبای و روی مد بودن و خوشتیپ وخوشگل بودن اینکار میکنم تا از دنیا عقب نموم ایا اون دنیا خدا بابت زیرابرو یا داغ کردن موها من را مورده ماخذه قرار میدهد؟

2. کسی که روزه میگیرد ولی نماز نمیخواند روزه ان چطور است؟

 3. اگر وضو بگیریم و به نامحرمی نگاه کنیم وضو باطل میشود؟

 4. اگر در حالت جنب وضو بگیرم و نماز بخوانیم نماز ما قبول است؟

پاسخ:
1)
لفظ سوسول را شايسته شما جوان مسلمان (كه سعي و تلاش براي انجام تكليف ديني داريد و واجبات و محرمات براي شما اهميت و ارزش دارد) نمي دانيم.
از نظر شرعي اصلاح ابرو و زينت كردن مردان حرام نيست , ولى اگر موجب تهييج شهوت شود ، يا باعث شبيه شدن به زنان شود, حرام است .(1)
با صرف نظر از حكم شرعي، براي شما جوان مومن و مسلمان شايسته است كه شخصيت و هويت خود را بيش از آن كه در نگاه ديگران طلب كند، در درون خودتان جستجو كنيد. كسي كه شخصيت و هويت دروني دارد(نه بيروني) سعي در زيبا جلوه دادن خود به ديگران و جلب نگاه و تحسين و تعجب ديگران نمي كند، اگر چه براي يك مرد زيبايي همراه با وقار و شخصيت است و شخصيت يك مرد پرهيز از كارهاي زنانه و... است. تيپ و زيبايي مرد، به هيكل و اندام طبيعي با رفتاري مردانه است كه مطمئنآً در زماني نه چندان دور به درك كامل از آن نائل خواهيد شد؛ بنابراين چه بهتر اكنون با فزايش درك و بالا بردن آگاهي به آنچه در آينده به درك ‌آن خواهيد رسيد، دريابيد. چه بسا در آينده از رفتارهاي امروزي خود شرمنده و خجل باشيد.
موفق و سربلند باشيد.
پي نوشت :
1.استفتا از دفتر مراجع.

پرسش 2:
کسس که روزه مي گيرد ولي نماز نمي خواند روزه چطور است؟
پاسخ:
نماز خواندن در هر حال بر مسلمان واجب است . در روايات متعددي به عنوان ستون دين معرفي شده است. اگر قبول شود، عبادات ديگر نيز مورد قبول خواهند بود . اگر قبول نشود، عبادات ديگر مورد قبول نخواهند بود.
آنچه در روايات آمده، در مورد قبولي عبادات ديگر مانند روزه است، اما از جهت صحيح و درست بودن عبادات، هر عبادتي جداگانه حساب مي شود. هر كدام داراي شرايط خاص خود هستند. بر اين اساس حتي اگر كسي نماز خود را نخواند، اما روزه را با شرايط صحت بگيرد و مبطلات روزه را انجام ندهد، روزه اش صحيح است . از چنين شخصي تكليف روزه واجب ساقط مي شود، اگر چه با توجه به مطلب اول، مورد قبول الهي واقع نمي شود.
بين صحت يك عمل و قبولي آن در نزد خدا تفاوت است. بسياري از اعمال ما صحيح هست و تكليف را از ما بر مي دارد و به جهت اداي تكليف مواخذه نخواهيم شد، اما عمل به گونه اي نيست كه مورد قبول الهي واقع شود . روزه بدون نماز از همين نوع است.
برخي از گناهان مانع قبولي اعمال نيك انسان مي شوند.

پرسش 3:
اگر وضو بگيريم و به نامحرمي نگاه کنيم وضو باطل مي شود؟
پاسخ:
نگاه به نامحرم با قصد شهوت و لذت حرام است، اما باعث باطل شدن روزه يا وضو نمي شود.
پرسش 4:
4اگر در حالت جنب وضو بگيرم و نماز بخوانيم نماز ما قبول است؟
پاسخ:
نماز در حالت جنابت صحيح نيست. تا زماني كه غسل جنابت انجام نشود، نمي توان نماز خواند، مگر اينكه آب در دسترس نباشد، يا آب ضرر داشته باشد، يا وقت تنگ باشد و نتوان غسل كرد. در اين حالت بايد ابتدا تيمم بدل از غسل جنابت كرد و سپس با پاك كردن بدن و لباس از نجاست، نماز خواند.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها