پرسش وپاسخ

با سلام نقل قولی شنیدم که در آن اعلام بیان شده بود که حضرت علی 60 زن داشته، آیا این ادعا صحت دارد یا خیر؟

با تشکر خواهشا منبعی ذر این زمینه معرفی بفرمایید.

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مركز
اين ادعا هيچ پايه و اساسي ندارد و نمي توان آن را پذيرفت؛ آنچه از متون تاريخي در اين باره مي توان ذكر نمود بدين شرح است.
نخستین همسر آن حضرت، فاطمه زهرا (ع) دخت گرامی پیامبر خدا بوده است. علی (ع) تا زمانی که فاطمه در قید حیات به سر می‏برد با کس دیگری پیمان زناشویی نبست.
پس از وفات فاطمه، آن حضرت با امامه دختر ابو العاص بن ربیع بن عبد العزی بن عبد شمس که فرزند زینب دختر پیامبر بود ازدواج کرد.
ام البنین دختر حزام بن دارم کلابیه، زن دیگری بود که علی (ع) او را به عقد خود درآورد.
پس از ام البنین، آن حضرت با لیلی دختر مسعود بن خالد النهشلیة تمیمه دارمیه ازدواج کرد.
پس از وی با اسماء بنت عمیس خثعمی پیمان زناشویی بست. اسماء تا قبل از شهادت جعفر بن ابی­طالب، همسر
وی بود و پس از شهادت جعفر، ابوبکر او را به ازدواج خود درآورد و چون ابوبکر از دنیا رفت، علی (ع) او را به همسری خویش گرفت.
یکی دیگر از همسران امیر المؤمنین (ع) ام حبیب دختر ربیعه تغلبیه و موسوم به صهبا بوده است . این زن از قبیله «سبی» بود که خالد بن ولید در عین التمر بر آن ها حمله برده و ایشان را به اسیری گرفته بود. خوله دختر جعفر بن قیس بن مسلمه حنفی و یا به قولی دیگر خولة دختر ایاس از دیگر زنان آن حضرت بوده است.
همچنین علی (ع) با ام سعد یا ام سعید دختر عروة بن مسعود ثقفی، نیز مخبأة دختر امری القیس بن عدی کلبی پیمان زناشویی بست. (1)
لازم به یادآوری است که این تعداد از زنان امام علی (ع) همه در یک زمان نبوده اند ؛ چرا که اسلام تعداد همسران را به چهار محدود نموده است. امام علی در هیچ زمان از چهار همسر بیشتر نداشت.
براي آگاهي بيشتر در اين باره مي توانيد به كتاب هاي: الارشاد شيخ مفيد و اعيان الشيعه سيد محسن امين مراجعه نماييد
پی‌نوشت‌ها:
1. الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، شيخ مفيد، ناشر: كنگره شيخ مفيد، مكان چاپ: قم‏،سال چاپ: 1413 ق‏،نوبت چاپ: اول‏، ج‏1، ص 354؛ سیره معصومان، ج 3، ص 15، اثر سید محسن امین ترجمه علی حجتی کرمانی.

من پسری هستم که در بین اقوام و خویشان به مسلمونی و پایبند بودن به احکام الهی معروفم اما چند وقتی‏ست که احساس می‏کنم دوست دارم با دختری دوست بشم که به من محبت کنه(حتی به اندازه‏ی یه لبخند) و با من مثل یه دوست رفتار کنه. حتی چند باری خواستم به یه دختر سلام کنم و یا یه جوری بهش نگاه کنم که متوجه بشه اما روم نمی‏شد. من دوستی می‏خوام که به من محبت کنه اصلاً مقصودم غریزه جنسیم نیست. به نظر شما پیدا کردن همچین دوستی اشکالی داره یا نه؟ اگر نه بگین چه کاری بکنم تا دیگه همچین احساسی در درونم نباشه.(لطفاً این سؤال رو علاوه بر مسائل دینی با توجه به مسائل روانشناسی نیز پاسخ دهید.) با تشکر

ترديدي در نياز شما به دوست داشته شدن نيست. مثل هر انساني حق داريد كه محبوب ديگران باشيد. با اين وصف نياز شما تا حدي پا از حالت بهنجار فراتر گذاشته و به صورت نابهنجار در آمده است.
از نظر ما روان شناسان بايد احساس نياز به محبت جنس مخالف مورد واكاوي دقيق قرار گيرد و از برخورد سطحي با آن پرهيز كرد.
فارغ از مسائل شرعي نياز به محبت جنس مخالف حكايت از خلأ عاطفي ويژه در شما دارد. ويژه از آن جهت كه خواهان پر كردن آن نه از طريق همجنسان يا محارم مانند والدين، بلكه از طريق جنس مخالف داريد.
خلأ عاطفي مي تواند دلايل گوناگون داشت باشد، از جمله وجود برخي رگه هاي افسردگي .
هيچ پسر افسرده دلي با محبت خارج از چارچوب دختر درمان نپذيرفته است . محبت جنس مخالف به هيچ وجه درمان پايداري براي افسردگي احتمالی شما نيست.
بسياري از پسران به همين بهانه ها در رابطه با جنس مخالف گرفتار مي آیند . ديري نمي گذرد كه با تشديد و
پيچيده تر شدن مشكل افسردگي به عشق مرضي يك طرفه يا دو طرفه دچار مي گردند.
از نظر شرعي هر گونه رابطه خارج از چارچوب با جنس مخالف جايز نيست. با هيچ توجيهي از جمله نياز به محبت
نمي توان به تجويز و توجیه آن پرداخت.
بر اساس ديدگاه اسلام هيچ شفاي روحي و جسمي در ارتكاب حرام وجود ندارد . محال است كه ارتكاب حرام اثري معكوس داشته باشد. اگر رابطه با جنس مخالف حرام گشت، شفاي امراض روحي مانند افسردگي به وسيله آن امری كاملاً ناشدني است.
اگر به جاي ارضای نامشروع نیاز خود (از طریق رابطه غیر شرعی با جنس مخالف) در صدد ارضای مشروع (از طريق ازدواج قانوني) بر مي آمديد ،باز توصيه مي شد به صرف احساس نياز به محبت پا در زندگي مشترك ننهيد. بي شك براي موفقيت ازدواج ضروري است قبل از ازدواج به درمان نسبي روحيات افسرده وار خود بپردازيد و بعد از بهبودي نسبي به ازدواج رو نماييد.
بسياري از اختلافات و تعارضات زناشويي از اين جا نشأت مي گيرد كه طرفين صرفاً با انگيزه پر كردن خلأهاي عاطفي جنسي خود تصميم به ازدواج گرفته اند. حال آن که ازدواج امری بسیار فراتر از ارضای نیاز عاطفي جنسي صرف است.
پس تا اين جا روشن شد كه رابطه درماني مشروع يا نامشروع به هيچ وجه درمان مناسبي براي روحيات افسرده وار احتمالی شما نيست.
متاسفانه برخي عبارات نامه شما از جمله «....دوست دارم با دختری دوست بشم که به من محبت کنه(حتی به اندازه‏ یه لبخند)...» بسيار نگران كننده است و از عمق خلأهاي دروني شما حكايت دارد.
برخلاف تصور شما انگيزه هاي جنسي در رويكردتان به جنس مخالف بسيار مؤثر است . اين كه احساس نياز به محبت جنس مخالف را فارغ از انگيزه هاي ناهشيار يا هشيار جنسي در نظر بگيريم ،بسيار نادرست مي باشد.
به جاي خوددرماني يا رابطه درماني كه هيچ ثمره اي جز پيچيده تر شدن مشکل ندارد ،در اسرع وقت به يك روان شناس باليني دين آشنا مراجعه نماييد.
از رهگذر يك چكاب رواني و درمان نسبي اختلالات احتمالي ،بسياري از نيازهاي شما بدون هيچ ارضای خاصی تعديل خواهد يافت و مي توانيد با تلاش شبانه روزي مقدمات اوليه يك ازدواج موفق را فراهم آوريد. ازدواجي كه بر اساس نياز به يك لبخند شكل بگيرد ،بسيار با اقتدار و عزت نفس مردانه فاصله دارد . زن آينده تان از شما پيش از هر چيز انتظار يك شوهر مستقل عاطفي و مقتدر دارد ،نه يك تشنه لبخند يا گرسنه عاطفه.
فرض بگيريم بي اعتنا به اين هشدارها اقدام به دوستي با جنس مخالف نموده ايد. حال بعد از چند روز و چند هفته عشق بازي ،طرح و برنامه شما براي آينده چيست؟ تا كي مي توانيد بدون درمان تخصصي مشکلات دروني خود به
محبت هاي تسكين دهنده دل خوش داريد.
آيا بعد از مدتي به سر جاي اول خود باز نمي گرديد؟ آيا علاوه بر ورود به درمان تخصصي، راهي جز تلاش شبانه روزي و كار بي وفقه براي كسب ضروريات اوليه ازودواج براي شما باقي مانده است؟ اگر قرار است بعد از چند ماه و چند سال غوطه وري در گناه به فكر ازدواج بيفتيد، چه بهتر با تداوم خويشتنداري تان مسير خود به سمت سعادت را دور نكنيد.
در شرايط كاملاً آزمايشي به سر مي بريد. سربلندي شما در آزمايش هاي ريز و درشت الهي است که عنايت ويژه خداوندي را نصیب شما می سازد.

باعرض سلام: بنده يك جوان 19ساله هستم ،بنده بايكي ازدوستانم به مدت سه ماه يك رابطه فوق العاده نزديك حتي درحدبرادري داشتيم كه اين رابطه بارفتاراوبامن آغازشد ولي به علت درسي به مدت يك سال ازهم دورشديم ولي حالا كه دوباره باهم رابطه پيداكرديم من همان رابطه رابااو دارم ولي اوبامن كم محلي ميكند مثل اينكه ازدست من ناراحت است ولي خودش ودوستانم ميگويند كه ازدست توناراحت نيست واخلاقش عوض شده است وچون من هم يك روحيه احساسي دارم واورامثل برادري كه نداشتم دوست دارم، وهركسي بامن صبحت ميكند حرفش را رد ميكنم وچنان درروحيه من اثرگذاشته كه تمام حالات ورفتار اودرمن اثرنامطلوب دارد ميگذاردوشب وصبح درفكراوهستم ودارد زندگي من ازهم پاشيده ميشود،وشمارابه خداقسم ميدم به عنوان مرجع تقليدمن ،من را هرچه سريع تر راهنمايي كنيد.

دوست عزيز!
ايميل شما كه حاوي سوال مشاوره اي بود، دو بار به اين مركز ارسال شده و در حال پاسخگويي مي باشد. در صورت آماده شدن، در اسرع وقت پاسخ به ايميل شما ارسال مي گردد.
به عنوان یک روانشناس و مشاور در پاسخ به سؤال شما مطالبی را در قالب نکات زیر تقدیم می دارم:
1. اگر چه نداشتن برادر تنی باعث شده که شما از این ناحیه احساس خلأ و کمبود کنید و نیاز به داشتن رابطه برادرانه با کسی را داشته باشید ولی باید توجه داشت که ارتباط با دیگران از قوانین مشخصی تبعیت می کند و حد و اندازه ای دارد و هرگز نباید باعث شود که فرد در ارتباطات خود، استقلال روانی خود را از دست بدهد و دچار افراط و تفریط گردد و با کمرنگ شدن یک رابطه دوستانه و یا ایجاد مشکل در آن، زندگی فرد کاملاً دستخوش تغییر و تحول گردد و فرد در ناراحتی و رنج دائمی به سر ببرد.
2. این که می فرمایید: « هميشه در فكر او بوده و دارم رنج مي برم»، نشان می دهد که شما نسبت به دوست خود تعلق خاطر و یک نوع وابستگی روانی پیدا کرده اید، که از لحاظ روانشناسی، به هيچ وجه امر مطلوبي قلمداد نمي‌گردد. از خلأهاي کوچک و بزرگ شخصيتي در درون شما حکايت دارد. هر فرد افسرده دلي مي‌تواند عاشق فرد ديگر گردد و سال‌ها در فکر وصال معشوق روزها به شب برساند. عزت نفس پايين، عدم استقلال رواني و انضباط فکري - رفتاري و همچنين عدم دورانديشي و همه جانبه‌نگري، می تواند علت آن باشد در نظر داشته باشید که صرف عاشق شدن و دوست داشتن و علاقه افراطي، هيچ دردي را دوا نمي‌کند. آنچه که در اسلام و روان‌شناسي به عنوان يک اصل مهم، مورد تأکيد قرار گرفته، پيشگيري از علاقه افراطي و وابستگی روانی است.
3. باید توجه داشت که آن چه که در زندگي هر انسانی در درجه اول، در اولويت قرار مي‌گيرد، استقلال رواني ـ عاطفي است. استقلال رواني ـ عاطفي، سر منشأ بسياري از تحولات مثبت است. وابستگي روانی به هر کسي، چيزي جز فرسودگي رواني، اشتغالات ذهني بي‌مورد، کاهش عملکرد، افول معنوي، افکار منفی، افت تحصيلي و شغلي، فرصت‌سوزي‌هاي مکرر و... ندارد. آدم وابسته به مثل فرد معتادي است که هر از گاهي براي به حد طبيعي رساندن سطح عملکرد خود نيازمند مصرف مواد است، پس وابستگي رواني نوعي اعتياد است. وابستگي رواني، به نوعي فرد را از زندگي روزانه ‌و عادي خود خارج مي‌سازد. فرد وابسته رواني مثل فرد معتاد، دلش به موضوع وابستگي (مثل مواد مخدر يا محبت معشوق) خوش است، در حالي که اين وابستگي عقلاً و منطقاً امري به شدت نکوهيده‌اي است.
4. انسان نامحدود و البته آزاد آفریده شده است و همه هستی مسخّر و در اختیار اوست. هیچ چیزی ارزش آن را ندارد تا انسانی را به خود ببندد و وابسته و زندانی خود کند و همه هستی رشد و ارتقاءشان در این است که در خدمت آدمی باشند نه بر عکس. حالا وقتی خود را وابسته به فردی می کنید، در واقع خود را از موقعیت برتر و آزادی که دارید به جایگاه پَست و محدودی تنزّل داده و گره می زنید. خود را شکننده می کنید. افراد و اشیاء دیگر زوال پذیر و رفتنی اند. دوست، برادر، همسر، شغل ، مدرک ، ثروت، سلامتی، احساس و ... ، همه تغییر پذیر و از بین رفتنی اند. و هرکس به آنها وابسته باشد، همواره رنج فرسودگی، تنهایی، جدایی و پست شدن را ناچاراً، با خود دارد.
5. در اسلام نیز به شدت از وابستگي به غير خدا پرهيز داده شده است. وابستگي رواني يا به تعبيري عشق را اين گونه تصوير کرده اند: " وقتي بنده‌اي از خدا فاصله مي‌گيرد، خداوند عشق غير خود را در اين فاصله قرار مي‌دهد." اولياي خدا و ائمه معصومين به دوستان، همسران و فرزندان خود دلبسته بودند، ولي سر سوزني به غير خدا وابسته نبودند.
6. با این اوصاف، هیچگاه نباید در ارتباط با دیگران و دوستان دچار وابستگی روانی- عاطفی گردید، ضمن این که باید روابط دوستانه را در یک رابطه دو طرفه و در حد و اندازه معقولی قرار داد و هرگز انتظار نداشته باشید که دوستان به همان اندازه شما به شما محبت کنند و رابطه برقرار کنند، اگر این چنین انتظار و توقعی دارید، نشان می دهد که شما در دوستی دچار افراط گردیده اید و به دوست خود وابسته شده اید.
7. انسان های منطقی، همواره سعی می کنند که در انتخاب دوستان، اصول و معیارهایی داشته باشند و نیز در ارتباطهای دوستانه خود، حد و اندازه ای قائل هستند. هرگز به دوستان خود وابسته نمی شوند و اگر روزی دوستانشان از معیارهای دوستی تخطی کردند، آنها را رها می سازند و به سراغ دوستان جدید دیگری می روند که معیارهای دوستی را داشته باشد.
8. توصیه می شود جهت مقابله با وابستگی روانی راهکارهای زیر را بکار ببرید:
1- معناي زندگي را به درستی دریابید و بدانید که معناي زندگي به امور گذرا متغير و بي‌مبنا اطلاق نمي‌گردد. و سعی کنید معنای جدیدی برای زندگی خود بیابید. دوستی برادرانه را تنها معنى زندگی خود ندانید. وابستگی افسرده‌وار چیزی جز عمیق‌تر کردن رگه‌های افسردگی در فرد، ثمره دیگری نخواهد داشت؛ پس با مطالعه و رفاقت با افراد مستقل و غیر وابسته و همچنین یافتن معناهای اصیل زندگی (که از هر گونه افسردگی و وابستگی به دور است ) زندگی مستقل عاطفی برای خود فراهم آورید.
2- هر گونه تغییر منطقی و عقلانی، اثرات مثبتی بر روحیه شما خواهد داشت. پس با تغییر محل زندگی و محدود کردن رفت و آمدها و دیدار دوست تان، از وابستگی خود بکاهید.
3- عزت نفس و اعتماد به نفس خود را افزایش دهید.
4- سعی کنید کانون ارزشمندي خود را از بيرون و افراد بيروني به درون خود منتقل نمايید. بدانید که ارزش انسان بیش از این است که بهترين و سرنوشت‌سازترين لحظات عمر صرف يک امر موهوم، بي‌معنا و مرضی مثل وابستگی روانی شود.
5- بدانید که دلبستگي امري سالم و صد در صد خدايي است، ولي وابستگي رواني امري صد در صد مرضي و غير خدايي است. ‌آنچه متأسفانه شما گرفتار آن شده اید، وابستگي است. پس سعی کند موضوع وابستگی خود را از فرد مورد نظر به معشوق حقیقی (خدا) تغییر دهید.
6- با مراجعه حضوری به کلینک مشاوره و روانشناسی و با کمک گرفتن از روانشناس و مشاور با تجربه، زمینه های آشفتگی روانی خود را بشناسد و در رفع و درمان آنها بکوشد و کانون ارزشمندي خود را از بيرون و افراد بيروني به درون خود منتقل نمايید و به معناي واقعي زندگي دست ‌يابید.
7- از نظر شرعی و حقوقی برادر به فرد خاصی اطلاق می شود لذا شما نمی توانید یک فرد غریبه را که از مادر شما متولد نشده و یا مادرتان به ایشان شیر نداده است عنوان برادری را بگذارید؛ بنابراین ارتباط شما فرقی با دوست پسر و دختر ندارد و از نظر شرعی هم اشکال دارد!!
موفق باشید.

با عرض سلام من می‌خواستم بدانم آیا نزدیکی‌ با زنی که عده نگاه نمیدارد زنا حساب میشود چون آن زن می‌گوید که که در صیغه مردی بوده و همیشه نزدیکی‌ با کاندوم داشته می‌گوید نیاز به عده ندارد و میتواند بدون عده نگاه داشتن در صیغه مرد دیگر دربیاید و چه حکمی دارد

در فرض سؤال، زن در عده حساب می شود و خواندن عقد با زن مذکور، حرام و عقد باطل است.
توضیح این که:
اگر زن با مردی که در صیغه او بوده است، نزدیکی داشته باشد و دخول به مقدار ختنه گاه یا بیش تر صورت گرفته باشد، بعد از تمام شدن مدت عقد، بر زن واجب است عده نگهدارد و فرق نمی کند دخول با کاندوم بوده باشد یا بدون کاندوم.
و اگر با کاندوم هم نزدیکی کرده باشد، گرفتن عده لازم است.
و تا زمانی که عده آن زن تمام نشده است، نمی تواند با مرد دیگری عقد محرمیت بخواند و اگر عقد بخوانند، عقد باطل است و در صورتی که بدانند عقد خواندن با زنی که در عده است، باطل است، برای همیشه با هم حرام می شوند و بعد از تمام شدن عده نیز نمی توانند با هم از دواج موقت یا دائم نمایند.(1)

پی نوشت:
1. امام خمینی، توضیح المسائل، مسئله 2400 و 2401.

با عرض سلام من می‌خواستم بدانم آیا نزدیکی‌ با زنی که عده نگاه نمیدارد زنا حساب میشود چون آن زن می‌گوید که که در صیغه مردی بوده و همیشه نزدیکی‌ با کاندوم داشته می‌گوید نیاز به عده ندارد و میتواند بدون عده نگاه داشتن در صیغه مرد دیگر دربیاید و چه حکمی دارد

در فرض سؤال، زن در عده حساب می شود و خواندن عقد با زن مذکور، حرام و عقد باطل است.
توضیح این که:
اگر زن با مردی که در صیغه او بوده است، نزدیکی داشته باشد و دخول به مقدار ختنه گاه یا بیش تر صورت گرفته باشد، بعد از تمام شدن مدت عقد، بر زن واجب است عده نگهدارد و فرق نمی کند دخول با کاندوم بوده باشد یا بدون کاندوم.
و اگر با کاندوم هم نزدیکی کرده باشد، گرفتن عده لازم است.
و تا زمانی که عده آن زن تمام نشده است، نمی تواند با مرد دیگری عقد محرمیت بخواند و اگر عقد بخوانند، عقد باطل است و در صورتی که بدانند عقد خواندن با زنی که در عده است، باطل است، برای همیشه با هم حرام می شوند و بعد از تمام شدن عده نیز نمی توانند با هم از دواج موقت یا دائم نمایند.(1)

پی نوشت:
1. امام خمینی، توضیح المسائل، مسئله 2400 و 2401.

با عرض سلام من می‌خواستم بدانم آیا نزدیکی‌ با زنی که عده نگاه نمیدارد زنا حساب میشود چون آن زن می‌گوید که که در صیغه مردی بوده و همیشه نزدیکی‌ با کاندوم داشته می‌گوید نیاز به عده ندارد و میتواند بدون عده نگاه داشتن در صیغه مرد دیگر دربیاید و چه حکمی دارد

در فرض سؤال، زن در عده حساب می شود و خواندن عقد با زن مذکور، حرام و عقد باطل است.
توضیح این که:
اگر زن با مردی که در صیغه او بوده است، نزدیکی داشته باشد و دخول به مقدار ختنه گاه یا بیش تر صورت گرفته باشد، بعد از تمام شدن مدت عقد، بر زن واجب است عده نگهدارد و فرق نمی کند دخول با کاندوم بوده باشد یا بدون کاندوم.
و اگر با کاندوم هم نزدیکی کرده باشد، گرفتن عده لازم است.
و تا زمانی که عده آن زن تمام نشده است، نمی تواند با مرد دیگری عقد محرمیت بخواند و اگر عقد بخوانند، عقد باطل است و در صورتی که بدانند عقد خواندن با زنی که در عده است، باطل است، برای همیشه با هم حرام می شوند و بعد از تمام شدن عده نیز نمی توانند با هم از دواج موقت یا دائم نمایند.(1)

پی نوشت:
1. امام خمینی، توضیح المسائل، مسئله 2400 و 2401.

با سلام من با یکی از دوستانم که ادعا میکرد با یکی از افراد مهم در کارخانه ای در ارتباط است در رابطه با استخدام برادرم صحبت کردم ولی دوستم اظهار داشت تحت هیچ شرایطی حاضر به انجام چنین کاری نمیشود که برای من این قدم را بردارد وجوابی داد که در عالم رفاقت برای من قابل هضم نبود در حالی که من برای وی زحمات زیادی کشیدم از او وجوابش شکه شدم چون انجام این کار وی را به سختی نمی انداخت از او دلسرد شدم نمیدانم ایا دوست واقعی روزهای سخت هست یا نه برای شناخت و امتحان او چه باید کرد چون شنیدم روایات زیادی در رابطه با شناخت دوست هست لطفا من را از این سر در گمی رها کنید با تشکر

ضمن آرزوی فراهم شدن کاری مناسب برای برادرتان برای شناخت دوست معیارهایی وجود دارد:
تنها با آزمایش و امتحان این امر میسر است. پروین اعتصامی میگوید:
پروین، نخست زیور یاران صداقت است
باری نیازموده، کسی را مدار دوست
تا دوستی را نیازموده ایم، نباید به او اعتماد کنیم. اکتفا کردن به ظاهر و روی خوش کافی نیست.
برای آزمودن دوستان مهم ترین راه، هفت چیز است:
1ـ آزمایش روحی:
اگر روان و عواطف خویش را به خوبی بشناسیم، از راه احساس درونی می توان میزان محبت دیگری را تشخیص داد.
2ـ آزمودن به گاه نیاز:
در موقع نیازمندی، می توان دوست را شناخت. از لقمان نقل است :
لا تَعرِفُ أخاكَ إلاّ عندَ حاجَتِكَ إلَيهِ ؛
برادرت را مشناس مگر در وقت نیازت به او(1).
دوست مشمار آن که در نعمت زند لاف یاری و برادر خواندگی
دوست آن دانم که گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی
3ـ آزمودن علاقه دوست به برقراری پیوند نزدیک تر:
آیا او دوست دارد که به سخن تو گوش دهد؟ آیا از همنشینی با تو احساس رضایت دارد؟ آیا کارهای خوب تو را میان مردم مطرح می کند؟
4ـ آزمودن در سختی ها:
دوست خوب کسی است که در گرفتاری ها به یاری ات بیاید. امام علی(ع) می فرماید:
في الشِّدَّةِ يُختَبَرُ الصَّديقُ ؛
در سختي هاست كه دوست، آزموده مى شود .(2)
5ـ آزمودن به هنگام خشم:
هر انسانی چهره واقعی اش را در حال خشم آشکار می سازد، از این رو امام صادق(ع) فرمود:
مَن غَضِبَ علَيكَ مِن إخوانِكَ ثلاثَ مَرّاتٍ فلَم يَقُلْ فيكَ مَكروها فَأعِدَّهُ لِنَفسِكَ ؛
اگر برادرت سه بار بر تو خشمگین شد و سخن ناخوشایندی درباره ات نگفت، او را برای خود حفظ کن(3).
6ـ آزمودن در سفر:
آدمی در سفر، لباس تکلف و ریا را از تن خود بیرون می آورد و آن طور رفتار می کند که واقعاً می اندیشد، از این رو می توان دوست را در سفر آزمود.
7ـ آزمودن به هنگام زوال قدرت:
دوستی واقعی، ناشی از سِمَت و مقام نیست . با نبود آن ها نیز پا بر جاست. امام علی(ع) می فرماید:
عِندَ زَوالِ القُدرَةِ يَتَبَيَّنُ الصَّديقُ مِن العَدُوِّ ؛
هنگام زوال قدرت، دوست از دشمن شناخته می شود.(4)
8-آزمودن اندیشه و عقائد و رفتار:
امام على عليه السلام می فرماید :
احذَرْ صَحابَةَ مَن يَفِيلُ رَأيُهُ و يُنكَرُ عَمَلُهُ ؛ فإنَّ الصاحِبَ مُعتَبَرٌ بِصاحِبِهِ؛(5)
از همنشينى با كسى كه انديشه اش، سست و فاسد است و كردارش، زشت و ناپسند، دورى كن؛ زيرا يار، با يار سنجيده مى شود.
علت این قضیه را بپرسد که چرا حاضر نشده اند برای برادر شما این کار را بکنند ؟ اگر پرسیده اید و برای تان قابل هضم نبوده، برای ما بگویید چه گفته اند تا بهتر راهنمایی تان کنیم. موفق باشید.

پی نوشت ها:
1. العلامه المجلسي، بحار الانوار، مؤسسه الوفاء، بيروت، 1404 ه. ق .ج 71، ص 178.
2.غرر الحكم و درر الكلم، عبدالواحد بن محمد التميمي، مكتب الإعلام الإسلامي - قم، 1366 ه. ش. ص424.
3. حسن بن شعبه حرانى، تحف العقول، يك جلد، انتشارات جامعه مدرسين قم، 1404 هجرى قمری، ص 368.
4.غرر الحکم .
5.امام على بن ابى طالب عليه السلام، نهج البلاغه، 1 جلد، انتشارات دار الهجره ق، ص459.

با سلام من با یکی از دوستانم که ادعا میکرد با یکی از افراد مهم در کارخانه ای در ارتباط است در رابطه با استخدام برادرم صحبت کردم ولی دوستم اظهار داشت تحت هیچ شرایطی حاضر به انجام چنین کاری نمیشود که برای من این قدم را بردارد وجوابی داد که در عالم رفاقت برای من قابل هضم نبود در حالی که من برای وی زحمات زیادی کشیدم از او وجوابش شکه شدم چون انجام این کار وی را به سختی نمی انداخت از او دلسرد شدم نمیدانم ایا دوست واقعی روزهای سخت هست یا نه برای شناخت و امتحان او چه باید کرد چون شنیدم روایات زیادی در رابطه با شناخت دوست هست لطفا من را از این سر در گمی رها کنید با تشکر

ضمن آرزوی فراهم شدن کاری مناسب برای برادرتان برای شناخت دوست معیارهایی وجود دارد:
تنها با آزمایش و امتحان این امر میسر است. پروین اعتصامی میگوید:
پروین، نخست زیور یاران صداقت است
باری نیازموده، کسی را مدار دوست
تا دوستی را نیازموده ایم، نباید به او اعتماد کنیم. اکتفا کردن به ظاهر و روی خوش کافی نیست.
برای آزمودن دوستان مهم ترین راه، هفت چیز است:
1ـ آزمایش روحی:
اگر روان و عواطف خویش را به خوبی بشناسیم، از راه احساس درونی می توان میزان محبت دیگری را تشخیص داد.
2ـ آزمودن به گاه نیاز:
در موقع نیازمندی، می توان دوست را شناخت. از لقمان نقل است :
لا تَعرِفُ أخاكَ إلاّ عندَ حاجَتِكَ إلَيهِ ؛
برادرت را مشناس مگر در وقت نیازت به او(1).
دوست مشمار آن که در نعمت زند لاف یاری و برادر خواندگی
دوست آن دانم که گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی
3ـ آزمودن علاقه دوست به برقراری پیوند نزدیک تر:
آیا او دوست دارد که به سخن تو گوش دهد؟ آیا از همنشینی با تو احساس رضایت دارد؟ آیا کارهای خوب تو را میان مردم مطرح می کند؟
4ـ آزمودن در سختی ها:
دوست خوب کسی است که در گرفتاری ها به یاری ات بیاید. امام علی(ع) می فرماید:
في الشِّدَّةِ يُختَبَرُ الصَّديقُ ؛
در سختي هاست كه دوست، آزموده مى شود .(2)
5ـ آزمودن به هنگام خشم:
هر انسانی چهره واقعی اش را در حال خشم آشکار می سازد، از این رو امام صادق(ع) فرمود:
مَن غَضِبَ علَيكَ مِن إخوانِكَ ثلاثَ مَرّاتٍ فلَم يَقُلْ فيكَ مَكروها فَأعِدَّهُ لِنَفسِكَ ؛
اگر برادرت سه بار بر تو خشمگین شد و سخن ناخوشایندی درباره ات نگفت، او را برای خود حفظ کن(3).
6ـ آزمودن در سفر:
آدمی در سفر، لباس تکلف و ریا را از تن خود بیرون می آورد و آن طور رفتار می کند که واقعاً می اندیشد، از این رو می توان دوست را در سفر آزمود.
7ـ آزمودن به هنگام زوال قدرت:
دوستی واقعی، ناشی از سِمَت و مقام نیست . با نبود آن ها نیز پا بر جاست. امام علی(ع) می فرماید:
عِندَ زَوالِ القُدرَةِ يَتَبَيَّنُ الصَّديقُ مِن العَدُوِّ ؛
هنگام زوال قدرت، دوست از دشمن شناخته می شود.(4)
8-آزمودن اندیشه و عقائد و رفتار:
امام على عليه السلام می فرماید :
احذَرْ صَحابَةَ مَن يَفِيلُ رَأيُهُ و يُنكَرُ عَمَلُهُ ؛ فإنَّ الصاحِبَ مُعتَبَرٌ بِصاحِبِهِ؛(5)
از همنشينى با كسى كه انديشه اش، سست و فاسد است و كردارش، زشت و ناپسند، دورى كن؛ زيرا يار، با يار سنجيده مى شود.
علت این قضیه را بپرسد که چرا حاضر نشده اند برای برادر شما این کار را بکنند ؟ اگر پرسیده اید و برای تان قابل هضم نبوده، برای ما بگویید چه گفته اند تا بهتر راهنمایی تان کنیم. موفق باشید.

پی نوشت ها:
1. العلامه المجلسي، بحار الانوار، مؤسسه الوفاء، بيروت، 1404 ه. ق .ج 71، ص 178.
2.غرر الحكم و درر الكلم، عبدالواحد بن محمد التميمي، مكتب الإعلام الإسلامي - قم، 1366 ه. ش. ص424.
3. حسن بن شعبه حرانى، تحف العقول، يك جلد، انتشارات جامعه مدرسين قم، 1404 هجرى قمری، ص 368.
4.غرر الحکم .
5.امام على بن ابى طالب عليه السلام، نهج البلاغه، 1 جلد، انتشارات دار الهجره ق، ص459.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام علیکم آیا شخصی که در شرف ازدواج(موقت،داءم)باشد آیا برای آموزش مسایل زناشویی می تواند به بروشورهای آموزشی که به صورت نقاشی(فانتزی) و غیر طبیعی هستند مراجعه کند؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مركز
آموزش مسائل زناشوئی اگر به گونه بروشورهای آموزشی که به صورت نقاشی می باشد، در صورتی که نگاه از روی لذّت نبوده و خوف افتادن به گناه نباشد و تصوير هم متعلّق به زن مسلمانى كه بيننده آن را مى‌شناسد نباشد ، اشكال ندارد . ( 1 )
پی نوشت :
1 . آیت الله خامنه ای ، رساله اجوبه الاستفتائات ، م 1183 .

صفحه‌ها