پرسش وپاسخ

سلام من در سال سوم دبیرستان تحصیل می کنم دوستی دارم که به شدت به او علاقه دارم و حتی یکروز دوری او را نمی توانم تحمل کنم و اگر یکروز او را نبینم دلتنگی شدیدی تمام وجودم را فرا می گیرد ما در امتحان ورودی دبیرستان های انرژی اتمی و علامه طباطبایی شرکت کردیم و او در دبیرستان انرژی و من در علامه قبول شدم حالا احتمالا سال بعد مجبوریم از یکدیگر جدا شویم در ضمن ما در حال حاضر در کرج زندگی می کنیم و سال بعد به همین دلیل باید به تهران برویم اما بدون پدر و مادر و در تهران خانه ای گرفتیم که من در آنجا بمانم اما به مسافت این دو دبیرستان از یکدیگر احتمال نمی توانیم پیش هم بمانیم و او به خانه مادر بزرگش می رود اما فکر اینکه چگونه باید از او جدا شوم مرا دیوانه می کند دوری از پدر و مادر از یک طرف و دوری از او نیز از طرف فشار زیادی به من وارد خواهد کرد و ضربه ای شدیدی به خواهد زد و با توجه به این که سال بعد سال برای ما سرنوشت ساز از است می ترسم این موضوع به کنکور من لطمه بزند لطفا راهنماییم کنید که چگونه باید با این قضیه کنار بیایم

مسأله ای که با آن روبر هستید تحت عنوان ایجاد وابستگی نامبردار است. وابستگي مقوله اي متفاوت از دلبستگي است. در حالي كه افراد علاقمند و دلبسته مي توانند از يك ديگر جدا شده و براي مدتي دوري يك ديگر را تحمل كنند، در موقعيت وابستگي فرد نمي تواند دوري ديگري را تحمل كند؛ مثلاً فرد مي تواند از پدر و مادر خود جدا شدن و در شهري ديگر زندگي كند، اما نمي تواند از دوست دانشگاهي خود حتي براي يك روز جدا شود و يا به آن فكر كند.
اين قبيل رفتارها همان گونه كه اشاره كرده ايد، مي تواند به وضعيت درسي شما نيز آسيب وارد سازد.
برخي افراد كه داراي شخصيت وابسته هستند، اين قبيل رفتارهاي وابستگي را در موقعيت هاي مختلف زندگي خود نشان مي دهند؛ اما در موارد ديگر نيز اين مسأله در نوجوانان و جوانان ديده مي شود. البته اين احتمال هم وجود دارد كه شما دچار افكار وسواسي باشيد كه با مراجعه به روانشناس مي توانيد آن را درمان كنيد.
توجه داشته باشید که در تمام این موارد شناخت‌ها تحت تسلط عواطف و هیجانات قرار می گیرند. ساز و کار این مسأله توسط خیال‌پردازی و تصویر سازی ذهنی تقویت می‌شود و به تدریج این تصاویر باعث ایجاد یک حالت خوشایند در فرد می گردند. شدت این حالت گاهی چنان است که افراد گمان می کنند که دیگر نمی توانند هنگام فکر کردن به این افکار به راحتی تنفس کنند. در این شرایط یک مدار خود تضمین کننده پدید می‌آید که هر گاه فرد با افکار افسرده کننده روبرو می‌گردد، برای دست یابی به یک آرامش موقت به همین تصویرها روی می‌آورد و به ناراحتی می رسد. این چرخه معیوب برای بارها و بارها به راه مي‌افتد و فرد توانایی شکستن این حلقه را ندارد؛ چون با فنون آن آشنا نیست.
در این بین تمرکز بر این مسأله که فرد خود را در یک محدودیت می‌بیند، همان احساس غم و افسردگی یا در برخی افراد احساس یأس و استیصال بروز می‌کند، و تصویر پردازی با شدّت بیشتری صورت می گیرد.
چنانچه ملاحظه فرمودید این یک نظام خودکفا و چرخه باطل است که فرد خواه ناخواه در آن قرار می‌گیرد. بنابراین گاهی ممکن نیست فرد بتواند، به خود کنترلی نایل گردد. در اين قبيل موارد ضرورت دریافت دارو حتمی است. دارو درمانی باعث شکسته شدن فوری این چرخه باطل مي شود و راهی دیگر متصور نیست. با وجود این، یک الزام برای کناره‌گیری از افکار مرتبط خواهد بود و بدون آن هیچ روان درمانگری معنا نخواهد داشت.
اما پس از دریافت دارودرمانی می توانید با مراجعه به یک روانشناس با فنون مربوط به تصویر پردازی مثبت و مقابله با افکار منفی آشنا شده و آن ها را مورد استفاده قرار دهید. یک درمان منظم و شناخته شده در این زمینه درمان های شناختی رفتاری که ارزش آنها فراگیر بوده و اثر درمانی آنها در تمام دنیا قابل توجه است. البته در انتخاب درمانگر خودتان دقت لازم را مبذول دارید.
در مورد فراموش كردن روابط احساسي هم توجه داشته باشيد كه اين مسايل مانند شماره تلفن و برخي اطلاعات غير ضروري ديگر نيستند كه در آينده با تغيير منزل و مانند آن از بين بروند. اين دسته از اطلاعات شامل محتواهاي احساسي هستند و عمدتاً ماندگارتر هستند. بنا بر اين به اين مسأله بستگي دارند كه ديدگاه ابتدايي شما نسبت به آن ها چه چيزي باشد. حال هر چه این اطلاعات مهم‌تر و معنادارتر - خواه مثبت و خواه منفی - باشند، ماندگارتر خواهند شد. كسي كه معتقد است نمي‌تواند آن را فراموش كند، يعني كه نمي‌خواهد آن ماده اطلاعات را كنار بگذارد و علاقمند است همچنان آن را حفظ كند؛ به ویژه هنگامی که یک فایده عملی برای فرد داشته باشد و مثلاً احساس خوبي را در فرد ايجاد كند.

سلام و با عرض پوزش متاسفانه من و نامزدم در دوران نامزدی باهم ارتباط کامل زناشویی داشتیم،و ایشان کاملا بکارت خود را از دست داده و باز هم متاسفانه ایشان با گرفتن بهانه های بی اساس از قبیل( نداشتن درک متقابل...) حاضر به انجام عقد و ازدواج نیست این درحالی است که بنده بر لزوم اجرای عقد اصرار دارم و فکر میکنم که با شرایط کنونی جاری شدن عقد الزامی است و ما بهم تعهد شرعی داریم لذا استدعا دارم درمورد حکم شرعی این رابطه توضیح دهید. من الله توفیق

اگر عقد ازدواج خوانده شده شما به همدیگر محرم هستید و زن وشوهرید و هر گونه رابطه جنسی می توانید با هم داشته باشید . (1)
اما اگر عقد ازدواج خوانده نشده است با یک دیگر نامحرم هستید و حتی با قصد لذت به یک دیگر نمی توانید نگاه کنید یعنی از نظر محرم و نامحرمی با نامحرم های دیگر هیچ فرقی ندارید و باید مسائل شرعی را کاملا رعایت کنید، چون در این صورت اگر خدای نکرده نزدیکی کنید زنا حساب می شود و تمام روابط هم نامشروع محسوب می شود.
به نامزدت با زبان خوش بگو اگر عقد خوانده نشود تمام ارتباط های تان خلاف شرع است و با گرفتن بهانه های بی اساس سراسر زندگی را آلوده به گناه نکند. و ازدواجی را که مورد رضایت خداوند است به مورد غضب الهی تبدیل نکند.
پی نوشت:
1. امام خمینی، توضیح المسائل، اول احکام ازدواج.

سلام من در سال سوم دبیرستان تحصیل می کنم دوستی دارم که به شدت به او علاقه دارم و حتی یکروز دوری او را نمی توانم تحمل کنم و اگر یکروز او را نبینم دلتنگی شدیدی تمام وجودم را فرا می گیرد ما در امتحان ورودی دبیرستان های انرژی اتمی و علامه طباطبایی شرکت کردیم و او در دبیرستان انرژی و من در علامه قبول شدم حالا احتمالا سال بعد مجبوریم از یکدیگر جدا شویم در ضمن ما در حال حاضر در کرج زندگی می کنیم و سال بعد به همین دلیل باید به تهران برویم اما بدون پدر و مادر و در تهران خانه ای گرفتیم که من در آنجا بمانم اما به مسافت این دو دبیرستان از یکدیگر احتمال نمی توانیم پیش هم بمانیم و او به خانه مادر بزرگش می رود اما فکر اینکه چگونه باید از او جدا شوم مرا دیوانه می کند دوری از پدر و مادر از یک طرف و دوری از او نیز از طرف فشار زیادی به من وارد خواهد کرد و ضربه ای شدیدی به خواهد زد و با توجه به این که سال بعد سال برای ما سرنوشت ساز از است می ترسم این موضوع به کنکور من لطمه بزند لطفا راهنماییم کنید که چگونه باید با این قضیه کنار بیایم

مسأله ای که با آن روبر هستید تحت عنوان ایجاد وابستگی نامبردار است. وابستگي مقوله اي متفاوت از دلبستگي است. در حالي كه افراد علاقمند و دلبسته مي توانند از يك ديگر جدا شده و براي مدتي دوري يك ديگر را تحمل كنند، در موقعيت وابستگي فرد نمي تواند دوري ديگري را تحمل كند؛ مثلاً فرد مي تواند از پدر و مادر خود جدا شدن و در شهري ديگر زندگي كند، اما نمي تواند از دوست دانشگاهي خود حتي براي يك روز جدا شود و يا به آن فكر كند.
اين قبيل رفتارها همان گونه كه اشاره كرده ايد، مي تواند به وضعيت درسي شما نيز آسيب وارد سازد.
برخي افراد كه داراي شخصيت وابسته هستند، اين قبيل رفتارهاي وابستگي را در موقعيت هاي مختلف زندگي خود نشان مي دهند؛ اما در موارد ديگر نيز اين مسأله در نوجوانان و جوانان ديده مي شود. البته اين احتمال هم وجود دارد كه شما دچار افكار وسواسي باشيد كه با مراجعه به روانشناس مي توانيد آن را درمان كنيد.
توجه داشته باشید که در تمام این موارد شناخت‌ها تحت تسلط عواطف و هیجانات قرار می گیرند. ساز و کار این مسأله توسط خیال‌پردازی و تصویر سازی ذهنی تقویت می‌شود و به تدریج این تصاویر باعث ایجاد یک حالت خوشایند در فرد می گردند. شدت این حالت گاهی چنان است که افراد گمان می کنند که دیگر نمی توانند هنگام فکر کردن به این افکار به راحتی تنفس کنند. در این شرایط یک مدار خود تضمین کننده پدید می‌آید که هر گاه فرد با افکار افسرده کننده روبرو می‌گردد، برای دست یابی به یک آرامش موقت به همین تصویرها روی می‌آورد و به ناراحتی می رسد. این چرخه معیوب برای بارها و بارها به راه مي‌افتد و فرد توانایی شکستن این حلقه را ندارد؛ چون با فنون آن آشنا نیست.
در این بین تمرکز بر این مسأله که فرد خود را در یک محدودیت می‌بیند، همان احساس غم و افسردگی یا در برخی افراد احساس یأس و استیصال بروز می‌کند، و تصویر پردازی با شدّت بیشتری صورت می گیرد.
چنانچه ملاحظه فرمودید این یک نظام خودکفا و چرخه باطل است که فرد خواه ناخواه در آن قرار می‌گیرد. بنابراین گاهی ممکن نیست فرد بتواند، به خود کنترلی نایل گردد. در اين قبيل موارد ضرورت دریافت دارو حتمی است. دارو درمانی باعث شکسته شدن فوری این چرخه باطل مي شود و راهی دیگر متصور نیست. با وجود این، یک الزام برای کناره‌گیری از افکار مرتبط خواهد بود و بدون آن هیچ روان درمانگری معنا نخواهد داشت.
اما پس از دریافت دارودرمانی می توانید با مراجعه به یک روانشناس با فنون مربوط به تصویر پردازی مثبت و مقابله با افکار منفی آشنا شده و آن ها را مورد استفاده قرار دهید. یک درمان منظم و شناخته شده در این زمینه درمان های شناختی رفتاری که ارزش آنها فراگیر بوده و اثر درمانی آنها در تمام دنیا قابل توجه است. البته در انتخاب درمانگر خودتان دقت لازم را مبذول دارید.
در مورد فراموش كردن روابط احساسي هم توجه داشته باشيد كه اين مسايل مانند شماره تلفن و برخي اطلاعات غير ضروري ديگر نيستند كه در آينده با تغيير منزل و مانند آن از بين بروند. اين دسته از اطلاعات شامل محتواهاي احساسي هستند و عمدتاً ماندگارتر هستند. بنا بر اين به اين مسأله بستگي دارند كه ديدگاه ابتدايي شما نسبت به آن ها چه چيزي باشد. حال هر چه این اطلاعات مهم‌تر و معنادارتر - خواه مثبت و خواه منفی - باشند، ماندگارتر خواهند شد. كسي كه معتقد است نمي‌تواند آن را فراموش كند، يعني كه نمي‌خواهد آن ماده اطلاعات را كنار بگذارد و علاقمند است همچنان آن را حفظ كند؛ به ویژه هنگامی که یک فایده عملی برای فرد داشته باشد و مثلاً احساس خوبي را در فرد ايجاد كند.

باسلام. چرا ام البنین در حادثه عاشورا حضور نداشت؟ اما حضرت زینب و جناب ربابه (س) با فرزند شش ماهه اش بودند؟ در حالیکه  ام البنین هم مانند آنها در مدینه حضور داشت، چرا امام حسین (ع) را همراهی نکرد؟ باتشکر منابع پاسخ به سؤال را ذکر کنید.

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مركز
همراه امام حسین (ع)بودن بستگی به چند امر دارد:
1 - توان جسمی و روحی:
بدیهی است که طی سفرهای طولانی به خصوص در آن عصر نیاز به توانایی دارد. نمی دانیم که ام البنین در آن عصر از نظر توانایی در چه وضعی بوده است.
2 - رضایت و تمایل خود طرف روشن است که اگر امام حسین (ع) مصلحت می دانست، قطعا وی همراه امام به کربلا می آمد .
3 - موافقت و مصلحت دانستن امام حسین (ع) :
چون حضور زنان و مردان همراه حضرت نیاز به رضایت و صلاحدید امام داشت ،ممکن است حضرت صلاح ندانسته که در این سفر همراهش باشد یا از نظر جسمی توانی نداشته است.
اما حضور زینب (س) که قطعا با صلاحدید امام بوده، برای پیام رسانی خون شهیدان و آگاهی بخشی به مردم کوفه و شام بود. اگر حضرت نبود،قیام امام حسین (ع) کامل نمی شد. رباب چون همسر امام بود و حضرت مصلحت می دانست او را همراه خود ببرد، فرزند شش ماهه به این جهت برده شد که رباب مادرش همراه امام حسین (ع)بود .البته شاید حکمت های دیگری نیز باشد.
روشن است که همراهی زنان با امام واجب نبود. کسانی که رفته اند،جزء همسران شهدا کربلا بوده یا مانند حضرت زینب با دلایل خاصی رفته اند .

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام من جوانی 16 ساله هستم که در لجن بد بوی استمناگیر کرده ام بارهاترک ولی دوباره بر گشته ام در خانه هم به دلیل شغل پدر و مادرم زیاد تنها میشوم مرا راهنمایی کنید؟ من چهار سال و خورده ایست که به این بیماری مبتلا شده ام که دوسال اول نمی دونستم که باید غسل جنابت بکنم آیا من باید همه ی این نمازها را بخوانم؟ من پشیمان شده ام و می خواهم از بند این بیماری رها شوم>

همان طور كه خود بهتر مي دانيد، استمنا آن هم از سن 11 و 12 سالگي بسيار خطرناك است و حتي يك لحظه هم نبايد در ترك كامل ان ترديد نماييد!!
عوارض اين استمنا بسيار زود هنگام تا پايان عمر گريبانگير شما خواهد شد و بايد با ترك كامل ان از شدت اين عوارض بكاهيد!
بايد با ديده انصاف به موفقيت هاي هر چند اندك و كوتاه مدت خود در ترك بنگريد و با بزرگنمايي اين دوره هاي ترك بر اراده خود براي ترك كامل بيفزاييد.
نيك پيداست كه تنهايي يكي از مهم ترين عوامل اقدام شما به خودارضايي مي باشد. پس بايد با يك تدبير همه جانبه سعي در حذف يا تعديل اين عامل نماييد. قطعاً با كمي انديشه و تفكر به راه هاي پر كردن تنهايي پي خواهيد برد و با حذف تنهايي درصد موفقيت ترك كامل شما بيشتر بيشتر خواهد شد.
يكي از اين راهكارها اين است كه: بيشتر اوقات تنهايي را به جاي خانه در محيط هاي ديگر مانند كتابخانه پارك و ... بگذرانيد. بنده در ايام نوجواني با پرهيز از هرگونه تنها شدن در خانه سعي مي كردم اوقات تنهايي را در كتابخانه و مسجد محلمان سپري سازم؛ حضور مستمر شما در اماكن مذهبي مانند مسجد و انجام فرائض ديني به صورت جماعت نقش بسزايي در تشديد انگيزه و توان مندي شما براي ترك دارد.
سعي كنيد با نيم نگاهي به عوارض - بعضا غير قابل جبران خود ارضايي - چشمان خود را به اصطلاح نسبت به انجام ان بترسايند و با پيوند زدن لذت خود ارضايي با رنج ها و غصه ها ي عوارض آن سعي در حذف ذهني لذت خود ارضايي نماييد!!

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

بسم الله الرحمن الرحیم سلام دست شما درد نکنه بسیار واقعا مرکز خوبیه اما سوال 1. کاری به ارتباط باغیر هم جنس ندارم 2. ولی چیزی که خیلی از جوونا مخصوصا توی محیط های تک جنسی باهاش مواجهند اینه که واقعا تشخیص اینکه علاقه شون به دوستشون از روی محبته یا اینکه لذت جنسیه کار سختیه یعنی خب واضحه که بیشتر اوقات از روی محبته ولی همین که مدتی با هم باشن و این علاقه بیشتر بشه شاید خط قرمزای شرع رو بشکنه 3. توی سوالات قبلی جستجو کردم تقریبا در جواب همه اش نوشته بودید که تشخیص اینکه علاقه، از روی محبته یا لذت جنسی به عهده ی خود مکلفه و دقیقا مشکل همین جاست که مکلف از کجا باید بفهمه؟ 4. اگر نمیشه توضیح داد- که امیدوارم بشه- اقلا شاید بشه چند تا اماره گفت حالا من نمی دونم ولی شاید مثلا ( محکم بغل کردن همدیگه، بوسیدن لب، خارج شدن مذی یا منقبض شدن آلت تناسلی، احساس گرم شدن بدنی یا .... ) یا از این جور چیزا بشه گفت که اقلا یه ملاک باشه که اگه فرد باهاش مواجه شد متوجه بشه که وارد محدوده حرام شده چون واقعا تشخیصش سخته

هرکاری تابع قصد و نیت انسان است. او به حال خود آگاه تر از دیگران است. اگر نتواند قصد و نیت خود و نیز خصوصیات درونی خود را تشخیص بدهد، تشخیص آن برای دیگران محال خواهد بود.
در ارتباط با دوستان و اظهار محبت و علاقه با آن ها ؛ قصد و رفتار انسان ملاک است. اگر با قصد محبت و دوستی سالم، بدون قصد لذت جنسی با دوستان همجنس ارتباط داشته باشد، اشکال ندارد.
بوسیدن همجنس و در بغل گرفتن همدیگر اگر با قصد لذت جنسی باشد یا در ضمن بوسیدن و در بغل گرفتن همدیگر، تحریک شود، یعنی حس لذت جنسی پیدا شود، جایز نیست. اگر چنین حسّی نباشد و قصد لذت هم نباشد، بوسیدن صورت همدیگر اشکال ندارد.
در ارتباط با دیگران، هرکاری که غریزه جنسی را تحریک می کند و هرکاری که سبب تحریک غریزه جنسی شود، جایز نیست. اما اگر تحریک کننده نباشد و قصد لذت جنسی هم نباشد، اشکال ندارد. اما اگر با هر ارتباطی غریزه جنسی تحریک و مذی خارج شود، معلوم می شود که لذت جنسی حاصل شده است، گرچه از اول قصدی در کار نباشد. وقتی این طور باشد، باید از چنین ارتباط هایی اجتناب شود.(1)

پی نوشت:
1. امام خمینی، توضیح المسائل، مسأله2438 ؛ تحریر الوسیله ، ج2، کتاب النکاح، احکام النظر، مسأله 17

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

باسلام ببخشید ولی مجبورم رک باشم یکی از مشکلات مهم جوانان امروزی مسائل جنسیست که متاسفانه در فرهنگ ما خیلی راجع بهش نمیشه حرف زد. حالا میخواستم بدونم باید راجع به این موضوع چی کار کنیم: چند راه وجود داره که این موضوع رو حل کنیم که چند مشکل سر راه وجود داره. 1)اگه خود ارضایی کنیم گناهه 2)اگه زنا کنیم گناهه 3)اگه سمتش نریم تمامه مدت آزارمون میده 4)راه اسلام:صیغه توضیح :برای این کار ابتدا باید طرف مقابل و خانوادش و خانواده خودمون رو راضی کنیم که شخصا ترجیه میدم با ازرائیل روبه رو بشم ولی به این موضوع فکر نکنم:) تازه تو همیه سایت خوندم که پیامبر گفته اگه با نا محرم دست بدی در غل و زنجیر میندازنت جهنم و اگه صحبت کنی به ازای هر کلمه هزار سال میری جهنم پس چطوری میتونیم این موضوع رو حل کنیم؟ یعنی باید تا ازدواج صبر کنیم؟ فکر نمیکنید یه جای کار میلنگه؟؟

این که با دقت عقلی دنبال راهی برای کنترل این مسئله هستید و تمام سعی تان را برای راهکارها و مشکلات کردید، قابل ستایش است.
دو راه اول و مشکلاتش را درست گفتید (یعنی1)اگه خود ارضایی کنیم گناهه 2)اگه زنا کنیم گناهه) راه سومی هم که گفتید (یعنی اگه سمتش نریم تمام مدت آزارمون می ده) دو صورت دارد. در یک صورتش حرف شما درست است: صورت اول این که مقدمات تحریک نیروی جنسی را فراهم کنیم. بعد بخواهیم سمت گناه جنسی نرویم. بله در این صورت سمت گناه نرفتن آزار دهنده است
صورت دوم این است که اصلا مقدمات گناه جنسی و عوامل تحریک این نیرو را انجام ندهیم . خود را از آن ها دور نگه داریم(مقدمات تحریک نیروی جنسی مثل نگاه حرام به نامحرم و فیلم و اختلاط و ارتباط با نامحرم و فکر های جنسی و تفکر در امور شهوای ) در این صورت خود به خود آزاری نمی بینیم و آرامش بیش تری داریم . کسانی که از به سمت گناه نرفتن آزار می بینند، از قسم اولند که البته راه حل دارد. در صورت تمایل به آن هم می پردازیم.
اما راه حل چهارم تان (صیغه) اولا لازم نیست برای این کار از خانواده مرد اجازه گرفته شود . رضایت خانواده پسر در صیغه شرط نیست . در صورتی که طرف مقابل دختر باکره باشد، اجازه پدرش در ازدواج موقت شرط است . اگر طرف مقابل باکره نباشد،یعنی زن باشد، در صورتی که در عقد مرد دیگری یا در عده مرد دیگری نباشد، اجازه خانواده اش و پدرش شرط نیست، بلکه اگر راضی باشد ،کافی است. البته اگر از راه ازدواج شرعی زن شده باشد، ولی اگر بکارت او از راه غیر شرعی مثل زنا یا با عوامل دیگری غیر ازدواج مثل پرش از جایی از بین رفته باشد، در این که اجازه پدر می خواهد یا نه، نظریات مراجع مختلف است. چون نگفتید از چه کسی تقلید می کنید، نمی توانیم نظر دقیق را به شما بگوییم. می توانید جزئیات احکام صیغه را از همین مرکز بخش احکام بپرسید.
پس می بینید که تقسیم بندی شما کامل نبود. جایی از کار اسلام نمی لنگد. ما هستیم که کار را بر خود سخت می کنیم.
با این توضیحات حکم دست دادن با نامحرم و حرف زدن، البته حرف عاشقانه و غیر ضروری که حرام است،جواب داده شد.
موفق باشید.

صفحه‌ها