ولادت و والدين

خداوند می‏‌تواند به علی علیه‌السلام این قدرت را بدهد، آیه‏‌ای را که بعداً بر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نازل می‏شود بخواند.
حضت علی علیه السلام

از برخی روایات استفاده می شود که امام صادق علیه‌السلام از پدران خود گزارش داد: فاطمه بنت اسد در هنگام ولادت علی علیه‌السلام در مقابل خانه خدا ایستاد و رو به سوی آسمان کرد و گفت: ای پروردگار، من به تو و به آنچه که از جانب تو آمده و به همة کتاب‌های آسمان ایمان دارم، پس تو را به این خانه قسم می­دهم و به این فرزندی که در شکم دارم با من حرف می زند و مأنوس من می باشد و من یقین دارم که او یکی از نشانه‌های تو است، قسم می دهم که ولادت را بر من آسان گردان... بعد از تولد امام علی، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله وارد خانه فاطمه بنت اسد شد،‌ در آن حال علی علیه‌السلام به چهره پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله تبسم نمود و گفت: «السلام علیک یا رسول الله و رحمة الله و برکاته» و سپس گفت: «بسم الله الرحمن الرحیم: قد أفلح المؤمنون»، سپس پیامبر فرمود: «قد أفلحوا بک» یعنی مؤمنان به واسطة تو به رستگاری رسیده‌اند.(1)
این مطلب در برخی روایات و متون دیگر نیز آمده است. در این دسته روایات احتمالات متعددی وجود دارد، یکی از احتمالات آن است که این روایات ناظر بر وجود قرآن در لوح محفوظ باشد که پیامبر اسلام قبل از بعثت از آن آگاهی داشته و بر علی علیه‌السلام نیز الهام شده بود. چنان که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در خصوص قلمرو آگاهی امام علی علیه‌السلام فرمود: "انک تسمع ماأسمعُ وتری ما أری الا أنّک لستُ بنبی؛ّ می‏شنوی آن چه می‏شنوم و آن چه می‏بینم، تو هم می‏بینی، جز این که تو پیامبر نیستی".(2)
احتمال دوم این است که این روایات ناظر بر کرامت علی علیه‌السلام باشد. بدین معنا که حضرت آیه و یا آیاتی را که بعداً بر پیامبر نازل می‏‌شد، تلاوت نموده است و این یکی از کرامات حضرت محسوب می‏‌شود، همان گونه که خداوند که به حضرت عیسی علیه‌السلام قدرت داد در گهواره تکلم نماید. همان خداوند می‏‌تواند به علی علیه‌السلام این قدرت را بدهد، آیه‏‌ای را که بعداً بر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نازل می‏شود بخواند.

پی‌نوشت‌ها:
1. محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بیروت، لبنان، مؤسسة الوفاء ، 1404 ه، ج 35، ص 37.
2. همان، ج14، ص475.

سؤال1: در مورد تولد حضرت علی با گشایش دیوار خانه خدا اسناد چطورند؟ آیا همه معتبرند؟ آیا سنی ها هم قبول دارند این معجزه رو؟

سؤال2: در مورد کتب حدیث موجود در بازار آیا احادیث منتشر شده معتبرند؟ لطفا کتب حدیثی که نسبت به اعتبار آن مطمئن هستیم رو معرفی کنید؟

پاسخ1:
ولادت امام علی(علیه السلام) درون خانه خدا، توسط افراد متعددی نقل شده، به گونه ای که حتی برخی از عالمان اهل سنت نقل آن را متواتر دانسته اند. این حقیقت علاوه بر این که در روایات ثبت شده و محدثان شیعه و سنی آن را نقل کرده اند، در اشعار شعرا نیز جلوه فراوان دارد. حاکم از محدثان بزرگ اهل سنت در مستدرک الصحیحین می نویسد:
اخبار (یقینی و قطعی) است که امیرمؤمنان درون خانه خدا متولد شده و عالمان بسیاری از اهل سنت تاکید کرده اند که این واقعه جز برای علی اتفاق نیفتاده است.(1)
برخي خواسته اند حدیث تولد در کعبه تنها منسوب به یک نفر مشرک به نام یزید بن قعنب بدانند و در آن تشكيك نمايند.
کسانی، نقل آن را از دو نفر گفته اند، آن دو، یکی یزید بن قعنب و دیگری عباس بن عبدالمطلب، عموی پیامبر دانسته اند عباس از مؤمنان به اسلام و پیامبر بوده و هیچ کس نمی تواند بر ایمان او ایراد بگیرد.(2)
علاوه بر این دو، از عتاب بن اسید که در فتح مکه ایمان آورد و پیامبر او را بعد از فتح، عامل خود بر مکه گردانید، روایت شده است.(3)
همچنین امام باقر (ع) به نقل از زیده، دختر قریبه بن عجلان ساعدی به نقل از مادرش ام عماره، دختر عباده بن فضله بن مالک بن عجلان ساعدی این جریان را نقل می کند.(4)
بنابراین راوی فقط یک مشرک نیست، بلکه چند مومن و مسلمان معتبر هم این روایت را نقل کرده اند.
سند و راویان حدیث به حدی از اعتبار بوده که رجال شناسان و روایت شناسان همگی آن را پذیرفته و هیچ کس انکار نکرده و تضعیف ننموده است.
البته مخالفان امام سعی داشته اند این فضیلت منحصر به فرد را انکار کنند و یا برای امام در این مورد شریک پیدا کنند که تلاش آنها بی نتیجه بوده و روایات ضعیف آنها در قبال این روایات نمی تواند عرض اندام کند.

پی نوشت ها:
1. مستدرک حاکم، دارالمعرفه، 1418 ه. 1998 م، ،ج3،ص483.
2. مدینه المعاجز ، سید هاشم بحرانی ، ج1، ص 46؛ غایه المرام،بحرانی، ج1،ص52.
3. علامة المجلسي ، بحار الأنوار، بيروت - لبنان،، ناشر : دار إحياء التراث العربي سال چاپ : 1403 - 1983 م ،ج35،ص7.
4.رجال ترکوا بصمات علی قسمات التاریخ، سید لطیف قزوینی، ناشر: موسسه تحقيقات و نشر معارف اهل البيت ،ص72.
-------------------------------

پاسخ2:
حديث ها از نظر اعتبار به چهار دسته کلي تقسيم مي شوند. البته تقسيم بندي هاي ديگري هم وجود دارد که تقريبا فروع همین تقسيم بندي کلي است.
احاديث از يک نظر به دو دسته تقسيم مي شوند: متواتر و غير متواتر (خبر واحد)
حديث متواتر حديثي است که صدور آن از معصوم قطعي است و شک و تردیدی در صدور آن از معصوم وجود ندارد. البته خود متواتر تقسيم هايي دارد، ولي احاديث متواتر محدود و کم هستند و غالب احاديث غير متواتر و به اصطلاح "خبر واحد" مي باشند.
احاديث غير متواتر که بيش تر و اکثريت قريب به اتفاق احاديث هستند ، خود به چهار دسته کلي تقسيم مي شوند:
1. خبر صحيح که راويان آن تا معصوم افراد شناخته شده، متصل به هم و عادل و شيعه دوازده امامي مي باشند. اين نوع حديث، بهترين نوع بعد از متواتر است و در احکام فرعي حجت مي باشد.
2. خبر موثق به احاديثي گفته مي شود که راويان آن تا معصوم متصل و شناخته شده اند و همگي مورد اطمينان و در درجه بالاي تقوا و راستگويي و ... هستند، گر چه بعضي از آنان شيعه دوازده امامي نيستند.
اين روايات از لحاظ اعتبار در درجه بعد از خبر صحيح هستند.
3. خبر حسن، که راويان شناخته شده و متصل و شيعه هستند. گرچه مدح هم شده اند، ولي وثاقت آنان يقيني نيست. از لحاظ ايمان و تقوا و راستگويي و حافظه و تقيد بر درستگويي و ... مورد يقين و اطمينان نمي باشند. اين روايات که تعدادشان بيش تر از انواع قبل است، در درجه اعتبار پايين تري از روايات قبل مي باشند.
4. روايات ضعيف که در سند يا دلالت آن ها ضعف و ايرادي هست، مثلا راويان تا معصوم متصل نيست و يا اصلا راويان ذکر نشده اند يا راوي بين چند نفر که ثقه و غير ثقه اند، مشترک مي باشد يا از راوي هيچ مدح و تاييدي نرسيده و ...
اين روايات که از لحاظ تعداد بيش ترين هستند، از لحاظ درجه اعتبار از همه پايين ترند.
کتابی که تمامی احادیث صحیح شیعه در آن گرد آوری شده باشد نداریم، بلکه کتاب هایی که بیشتر احادیث معتبر شیعه در آن وجود دارد و علمای شیعه به آن توجه بیشتری دارند، چهار کتاب است:
1- کافی.
2- استبصار.
3- من لایحضر الفقیه.
4- تهذیب الاحکام .
براي اطلاع بيش تر به کتاب هاي علوم حديث، نصيري - دراية الحديث، مدير شانه چي و دراية و رجال، علي صدرايي خويي مراجعه کنيد.
بنابراین ما هم روایات متواتر و یقینی داریم؛ هم روایات صحیح و مشهوری که با توجه به قرائن داخلی و خارجی اطمینان به صدور آن ها از معصوم داریم.
پس اين كه ما بگوييم تمام كتاب هاي حديثي موجود در بازار احاديثش معتبر است درست نيست بلكه مورد به مورد بايد بررسي شود.
و اگر براي مطالعه شخصي مي خواهيد سعي كنيد كتاب هاي حديثي كه علماء معتبر جمع آوري كرده اند مطالعه بفرماييد مانند كتاب ميزان الحكمه آقاي ري شهري كه در 15 جلد چاپ شده است.

چرا به امام علی (علیه السلام)، حیدر کرار می گویند؟

پاسخ:
از برخي متون ديني و تاريخي استفاده مي‌شود. پس از ولادت امام علي(ع) مادرش فاطمه بنت اسد نام حضرت را «حيدره» (شير) به نام پدرش (اسد) ناميد. آنگاه پدر آن حضرت ابوطالب آن نام او را عوض کرد و علي ناميد. برخي گفته‌اند: «حيدره» نامي است که قريش براي حضرت انتخاب کرده بودند،‌ ولي قول نخست صحيح‌تر است،‌ زيرا خود آن بزرگوار در جنگ خيبر هنگامي که «مرحب» به جنگ حضرت آمد و گفت: أنا الّذي سمّتني اُمّي مرحبا، پاسخ داده و گفت: «أنا الّذي سمّتني اُمّي حيدره؛ منم آن کسي که مادرم مرا حيدره نام نهاد».(1)
کرار:
بسيار حمله برنده، به تکرار هجوم برنده، لقب علي (ع)، وي بدون ترس به صف دشمن حمله مي کرد.
برگردنده، باز گردنده، حمله كننده پياپى، از القاب اميرالمؤمنين على (ع) است، كه حضرت در جنگ، بر صف دشمنان بارها حمله مى نمود و هيچ انديشه نمى كرد.(2)

پي‌نوشت‌:
1. الکامل في التاريخ ،ج 2 ،ص220 ،ابن اثير ،بيروت ،دار صادر ،1385 ؛
2. بحارالانوار ، ج 39، ص 14 ؛
3. زندگاني امير المؤمنين، ، ص 29 ـ 30؛ سيد هاشم رسولي محلاتي تهران ،دفتر نشر فرهنگ اسلامي. 1374 ،چاپ چهارم .
4. معارف ومعاريف ،ج 8 ، ص ، 480 ،سيد مصطفي دشتي ،قم ، 1376 ،چاپ دوم .

با عرض سلام و خسته نباشيد ميخواستم بدونم آيا غضنفر(يا قضنفر) از القاب حضرت علي هست يا نه اگه هست سند براي اين ادعا موجود هست يا نه ؟؟ با تسكر

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
"غضنفر" به عنوان لقب امام علي عليه اسلام در روايتي از معصومين نقل نشده است ولي چون "غضنفر" يکي از اسامي شير هست، بعضي افراد امام علي را به اين وصف لقب داده اند از جمله ابن شهر آشوب در اوصاف و القاب، امام علي را "اليث الغضنفر= شيرِ شير" لقب داده(1) و وقتي اشعار حسان بن ثابت انصاري در باره کشته شدن عمرو بن عبد ودّ به قبيله بني عامر رسيد، جواني از آنان در جواب گفت که شما مردم مدينه نبايد کشتن عمرو را هنر خودتان بدانيد زيرا او را "شير شيري" کشته است:
فلم تقتلوا عمرا بباسکم و لکنه الکفؤ الهزبر الغضنفر(2)
در مصباح کفعمي هم خطبه اي براي عيد نقل کرده و در آن از امام علي با لقب"الشجاع الغضنفر= شير شجاع" نام برده است.(3)
پي نوشت ها:
1. مناقب،ج1،ص297 و ج2،ص323.
2. ارشاد، مفيد،ج1،ص107.
3. مصباح کفعمي،ص715.