جوارحي

در مورد ساده زیستی و قناعت هرچه به احادیث رجوع میكنم گیج تر می شوم!...
يكي از موضوعاتي كه در زندگي فردي و اجتماعي و مادي و معنوي انسان تأثير بسزايي دارد، ساده زيستي و قناعت است كه متأسفانه كمتر به آن توجه شده است، در حالي كه ...

در مورد ساده زیستی و قناعت هرچه به احادیث و روایات رجوع میكنم گیج تر میشوم! نمیتوانم ملاك درستی برای ساده زیستی در زندگی را برداشت كنم.مثلا: از امام رضا (ع) پرسیدند: خوشبختی، لذت و خوشی زندگی در دنیا به چه چیزی است؟ حضرت فرمود: «به داشتن خانه بزرگ و وسیع و دوستان بسیار خوب». به زندگي خود توسعه دهيد: امام رضا (ع) فرمود: مردي كه توانايي مالي دارد بهتر است به زندگي همسر و فرزندان خود توسعه دهد تا به علت خساست و سختگيري او آرزوي مرگ وي را نكنند.» «آن كسي كه از نعمت مالي برخوردار است بايد اسباب رفاه خانواده خود را بيشتر فراهم كند.» در هزينه و مخارج خانواده خود زياده روي و سخت¬گيري نكنيد: امام رضا (ع) فرموده است: «باید در رابطه با مصارف مالی و هزینه زندگی خود و خانواده خویش معتدل و میانهرو باشی.» «بر مؤمن و مسلمان به ویژه سرپرست خانواده سزاوار است وقتی كه تنگدست شد برای خانوادهاش با حساب و درست پول خرج كند و هنگامی كه غنی گردید اسباب رفاه و راحتی ایشان را به خوبی فراهم كند.» پس معنای وسعت در زندگی چیست؟ ساده زیستی؟ قناعت؟ اسراف؟

با توجه به اینكه سوالتان، نیاز به تبیین دارد، خواهش می كنیم به أبعاد آن به دقت توجه فرمایید.

يكي از موضوعاتي كه در زندگي فردي و اجتماعي و مادي و معنوي انسان تأثير بسزايي دارد، ساده زيستي و قناعت است كه متأسفانه كمتر به آن توجه شده است، در حالي كه از نظر فرهنگ ديني، يكي از ارزش هاي متعالي به حساب مي آيد.

ساده زيستي، پاسخ انسان هاي دانا به زندگي ناپايدار دنياست كه در پرتو آن، آرامش درون و برون حاصل مي شود. بنا براين، ساده زيستي با نوع شناخت انسان و نگرش او به زندگي دنيا مرتبط است.

در عصر حاضر، دو نگاه افراطي و تفريطي به بهره مندي از مواهب الهي و ماديات ديده مي شود. عده اي در ماديات دنيا غوطه ور شده و اسير زرق و برق و تجملات آن گرديده اند و برخي مانند راهبان مسيحي و صوفيان، تارك دنيا شده و از جهان ماده يا به كلي بي خبرند و يا مي خواهند با زندگي زاهدانه، افكار مردم را به خود جلب كنند.

رشد فزاينده ي عوامل قدرت وثروت و ترويج مصرف گرايي در عصر حاضر، خطر روي آوردن به زندگي تجملاتي و فرو رفتن در مرداب دنيا را افزايش داده است.

وضعيت فوق و آثار زيان بار زندگي تجملاتي مي طلبد كه ويژگي هاي ساده زيستي و آثار مثبت آن را بررسي كنيم تا از خطرات دل بستگي تام و تمام به مواهب دنيوي و تجمل گرايي در امان بمانيم.

ساده زیستی در زندگی، مقولۀ كلی است كه باید به صورت عام به آن پرداخت؛ لذا به قواعد در این زمینه دقت فرمایید؛

ساده زيستي مورد نظر اسلام عبارت است از: عدم دل بستگي به مظاهر دنيا و رهايي از تجملات و تشريفات زايد زندگي و بي پيرايه بودن كه مقابل آن، تجمل گرايي و رفاه زدگي است. چند مقوله كه دانستن آن كمكتان می كند:

1) ساده زيستي و زهد: ساده زيستي با مفهوم زهد و بي رغبتي، ارتباط تنگاتنگي دارد. استاد مطهري مي گويد: «زهد، حالتي است روحي و زاهد از آن نظر كه دل بستگي هاي معنوي و اخروي دارد، به مظاهر مادي زندگي بي اعتناست. اين بي اعتنايي و بي توجهي تنها در فكر و انديشه و احساس قلبي نيست و در مرحله ي ضمير پايان نمي يابد. زاهد در زندگي عملي خويش، سادگي و قناعت را پيشه ي خود مي سازد و از تنعم تجمل و لذت گرايي پرهيز مي نمايد. زهاد جهان آنها هستند كه به حداقل تمتع و بهره گيري از ماديات اكتفا كرده اند.»(1)

با اين توصيف، مفهوم زهد دو مرحله ي قلبي و عملي دارد: مرحله قلبي آن، عدم دل بستگي به دنيا، و مرحله عملي آن، اكتفا كردن به حداقل ابزارهاي زندگي و ساده زيستي است. پس مي توان گفت: ساده زيستي راستين راه را براي تحصيل زهد حقيقي همواره مي سازد؛ چنان كه در روايتي از امام علي (ع) آمده است: «التزهد يؤدي الي الزهد؛(2) واداشتن خود به زهد و ساده زيستي، منتهي به حالت دروني زهد مي گردد» .در جاي ديگر مي فرمايد: «اول الزاهد التزهد؛ (3)نخستين گام زهد، تزهد (ساده زيستي) است.»

در يك جمله مي توان گفت: زهد، مربوط به گرايش باطني و قلبي انسان به دنياست و ساده زيستي، ناظر به زندگي فردي و اجتماعي افراد است و نمي توان بدون روحيه ي ساده زيستي، به زهد رسيد. تجمل گرايي، حاكي از دل بستگي به دنياست كه با زهد در تضاد است.

2) ساده زيستي و آراستگي: شايد بعضي تصور كنند ساده زيستي با آراستگي ظاهري، منافات دارد، در حالي كه بين اين دو هيچ گونه تضادي وجود ندارد. مي توان هم ساده بود و هم آراسته. اسلام بر لزوم آراستگي مسلمانان تأكيد كرده است.

قرآن مجيد مي فرمايد:

يا بني آدم خذوا زينتكم عند كل مسجد؛اي فرزندان آدم، جامه خود را در هر نمازي برگيريد(4)

 اين جمله مي تواند شامل پوشيدن لباسهاي مرتب و پاكيزه، شانه زدن موها، به كار بردن عطر و مانند آن باشد. ضمن آن كه شامل زينت هاي معنوي مانند: ملكات اخلاقي و پاكي نيت و اخلاص نيز مي گردد. (5) پيامبر اكرم (ص) مي فرمايد: خداي تعالي دوست دارد وقتي بنده اش نزد برادران خود مي رود، با ظاهري آراسته رو به رو شود. (6) آن حضرت از مردي كه موهاي ژوليده و لباسي كثيف داشت، انتقاد كرد و فرمود: بهره بردن از نعمت هاي الهي و نماياندن نعمت، جزء دين است. (7)

پيامبر اكرم (ص) در عين سادگي و دوري از تجملات دنيوي، پاك و پاكيزه و خوش بو و معطر بود؛ چنان كه وقتي از مسيري مي گذشت، رهگذراني كه پس از وي از آن جا مي گذشتند، از بوي خوش آن حضرت مي فهميدند كه پيامبر از آن جا عبور كرده است. (8)امام خميني (ره)كه الگوي ساده زيستي در عصر حاضر بود، به ظاهر خويش و تميزي و زيبايي لباس بها مي داد و همواره از عطر استفاده مي كرد.

3) ساده زيستي در عصر تكنولوژي: ممكن است اين توهم پيش آيد كه در اين زمانه كه عصر تكنولوژي و پيشرفت است، ساده زيستي ممكن نيست و اساسا سخن گفتن از اين مقوله، بيهوده و نا به جاست، زيرا ماهيت تكنولوژي، زهد و ساده زيستي را برنمي تابد. حيات تكنولوژي، فزون خواهي و گسترش است و همواره در پي توليد و تكثير مي باشد. پس يكي از مقتضيات آن، ترويج مصرف گرايي و ارزش بودن آن است.

در پاسخ بايد گفت :تكنولوژي، محصول انديشه و عمل انسان است، نه پديده اي خود مختار است ونه مي تواند انسان را به دنبال خود بكشاند. البته در اين كه يكي از ويژگي هاي تكنولوژي، ترويج مصرف گرايي است، ترديدي نيست، اما اين خواست انسان است كه اگر به دنيا روي آورد، براي خود مصرف هاي نو مي آفريند و در پي ايجاد نيازهاي دروغين مي افتد. انسان مي تواند از فوايد تكنولوژي بهره بجويد ولي اسير آن نباشد.

سخن در بهره مندي از تكنولوژي نيست، بلكه سخن در اين است كه بهره مندي از آن به چه قيمتي بايد تمام شود. تكنولوژي بايد در خدمت بشر باشد، نه اين كه انسان در خدمت تكنولوژي باشد. اگر ساده زيستي نسبي را يك ارزش بدانيم، فرقي ميان عصر تكنولوژي و جز آن و جود ندارد.البته بايد اذعان كرد كه عصر حاضر، ساده زيستي را دشوار ساخته است اما علي رغم اين دشواري، مي توان ساده زيستي را انتخاب كرد و در عين فعاليت اقتصادي و بهره مندي از مواهب علمي اين عصر، اسير ماديات نشد.

4) مجازات فزون طلبی و پاداش ساده زیستی: پیامبر خدا(ص) می فرمایند: هركس حلال دنیا را برای فزون طلبی و فخرفروشی بخواهد، خدا را دیدار خواهد كرد، در حالی كه از او خشم ناك است و هر كس آن را به منظور حفظ آبرو و خویشتن داری بطلبد، روز قیامت در حالی كه چهره اش چون ماه شب چهارده می درخشد، در آن صحنه ظاهر می شود.(9)

بهترینان امت پیامبر خدا(ص): پیامبر در سخنی فرمود: «بهترینان امت من، اشخاص قانعند و بدترین آنها، طمع كاران».(10)

ثمره قناعت:امام حسین(ع) می فرماید: «قناعت، مایه آسایش تن است».(11)

امام باقر(ع) می فرماید: «كسی كه به آنچه خدا روزی اش كرده قانع باشد، او از توان گرترین مردمان است».(12)

پاداش قناعت: از امام صادق(ع) نقل است كه فرمود: «كسی به معاش و ]روزی[ اندك خدا خرسند باشد، خداوند به عمل اندك او خرسند می شود».(13)

امام رضا(ع) در پاسخ به این پرسش كه قناعت چیست؟ فرمود: «قناعت، موجب خویشتن داری و ارجمندی و آسوده شدن از زحمت فزون خواهی و بندگی در برابر دنیاپرستان است».(14)

برای توضیحات بیشتر می توانید با شماره (09640) تماس بگیرید.

پی نوشت ها:

1. شهید مطهری، سيري در نهج البلاغه، ص 214.

2. عبدالواحد بن محمد تميمي آمدي، غرر الحكم و درر الكلم، ج1، ص291، دفتر تبليغات اسلامي قم، 1366ه.ش.

3. همان، ج2، ص384.

4. اعراف (7)آيه ي 31.

5. ناصر مكارم شيرازي، تفسیر نمونه، دارالكتب الاسلاميه ، 1374 هـ.ش، ج6، ص 148.

6. مجلسی، بحارالانوار، ج16، ص249، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم،1403ق.

7. كلینی، محمدبن یعقوب بن اسحاق، كافی، ج6، ص439، (ط-دارالحدیث)، دارالحدیث، چاپ اول، قم1429ق.

8. مصطفي دلشاد تهراني، سيره ي نبوي، دفتر اول، ص 327.

9. ابوالحسن ورّام بن ابی فراس، مجموعه ورّام، مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، 1369،چ 1، ج 1، ص 289.

10. محمد محمدی ری شهری، میزان الحكمة، حمیدرضا شیخی، دارالحدیث، 1379، چ 2، ج 10، ص5055، ح 17141.

11. همان، ح 17163.

12. همان، ح 17151.

13. همان، ص 5059، ح 17170.

14. همان، ص 5057، ح 17165.

در مورد ساده زیستی و قناعت هرچه به احادیث رجوع میكنم گیج تر می شوم!...
يكي از موضوعاتي كه در زندگي فردي و اجتماعي و مادي و معنوي انسان تأثير بسزايي دارد، ساده زيستي و قناعت است كه متأسفانه كمتر به آن توجه شده است، در حالي كه ...

در مورد ساده زیستی و قناعت هرچه به احادیث و روایات رجوع میكنم گیج تر میشوم! نمیتوانم ملاك درستی برای ساده زیستی در زندگی را برداشت كنم.مثلا: از امام رضا (ع) پرسیدند: خوشبختی، لذت و خوشی زندگی در دنیا به چه چیزی است؟ حضرت فرمود: «به داشتن خانه بزرگ و وسیع و دوستان بسیار خوب». به زندگي خود توسعه دهيد: امام رضا (ع) فرمود: مردي كه توانايي مالي دارد بهتر است به زندگي همسر و فرزندان خود توسعه دهد تا به علت خساست و سختگيري او آرزوي مرگ وي را نكنند.» «آن كسي كه از نعمت مالي برخوردار است بايد اسباب رفاه خانواده خود را بيشتر فراهم كند.» در هزينه و مخارج خانواده خود زياده روي و سخت¬گيري نكنيد: امام رضا (ع) فرموده است: «باید در رابطه با مصارف مالی و هزینه زندگی خود و خانواده خویش معتدل و میانهرو باشی.» «بر مؤمن و مسلمان به ویژه سرپرست خانواده سزاوار است وقتی كه تنگدست شد برای خانوادهاش با حساب و درست پول خرج كند و هنگامی كه غنی گردید اسباب رفاه و راحتی ایشان را به خوبی فراهم كند.» پس معنای وسعت در زندگی چیست؟ ساده زیستی؟ قناعت؟ اسراف؟

با توجه به اینكه سوالتان، نیاز به تبیین دارد، خواهش می كنیم به أبعاد آن به دقت توجه فرمایید.

يكي از موضوعاتي كه در زندگي فردي و اجتماعي و مادي و معنوي انسان تأثير بسزايي دارد، ساده زيستي و قناعت است كه متأسفانه كمتر به آن توجه شده است، در حالي كه از نظر فرهنگ ديني، يكي از ارزش هاي متعالي به حساب مي آيد.

ساده زيستي، پاسخ انسان هاي دانا به زندگي ناپايدار دنياست كه در پرتو آن، آرامش درون و برون حاصل مي شود. بنا براين، ساده زيستي با نوع شناخت انسان و نگرش او به زندگي دنيا مرتبط است.

در عصر حاضر، دو نگاه افراطي و تفريطي به بهره مندي از مواهب الهي و ماديات ديده مي شود. عده اي در ماديات دنيا غوطه ور شده و اسير زرق و برق و تجملات آن گرديده اند و برخي مانند راهبان مسيحي و صوفيان، تارك دنيا شده و از جهان ماده يا به كلي بي خبرند و يا مي خواهند با زندگي زاهدانه، افكار مردم را به خود جلب كنند.

رشد فزاينده ي عوامل قدرت وثروت و ترويج مصرف گرايي در عصر حاضر، خطر روي آوردن به زندگي تجملاتي و فرو رفتن در مرداب دنيا را افزايش داده است.

وضعيت فوق و آثار زيان بار زندگي تجملاتي مي طلبد كه ويژگي هاي ساده زيستي و آثار مثبت آن را بررسي كنيم تا از خطرات دل بستگي تام و تمام به مواهب دنيوي و تجمل گرايي در امان بمانيم.

ساده زیستی در زندگی، مقولۀ كلی است كه باید به صورت عام به آن پرداخت؛ لذا به قواعد در این زمینه دقت فرمایید؛

ساده زيستي مورد نظر اسلام عبارت است از: عدم دل بستگي به مظاهر دنيا و رهايي از تجملات و تشريفات زايد زندگي و بي پيرايه بودن كه مقابل آن، تجمل گرايي و رفاه زدگي است. چند مقوله كه دانستن آن كمكتان می كند:

1) ساده زيستي و زهد: ساده زيستي با مفهوم زهد و بي رغبتي، ارتباط تنگاتنگي دارد. استاد مطهري مي گويد: «زهد، حالتي است روحي و زاهد از آن نظر كه دل بستگي هاي معنوي و اخروي دارد، به مظاهر مادي زندگي بي اعتناست. اين بي اعتنايي و بي توجهي تنها در فكر و انديشه و احساس قلبي نيست و در مرحله ي ضمير پايان نمي يابد. زاهد در زندگي عملي خويش، سادگي و قناعت را پيشه ي خود مي سازد و از تنعم تجمل و لذت گرايي پرهيز مي نمايد. زهاد جهان آنها هستند كه به حداقل تمتع و بهره گيري از ماديات اكتفا كرده اند.»(1)

با اين توصيف، مفهوم زهد دو مرحله ي قلبي و عملي دارد: مرحله قلبي آن، عدم دل بستگي به دنيا، و مرحله عملي آن، اكتفا كردن به حداقل ابزارهاي زندگي و ساده زيستي است. پس مي توان گفت: ساده زيستي راستين راه را براي تحصيل زهد حقيقي همواره مي سازد؛ چنان كه در روايتي از امام علي (ع) آمده است: «التزهد يؤدي الي الزهد؛(2) واداشتن خود به زهد و ساده زيستي، منتهي به حالت دروني زهد مي گردد» .در جاي ديگر مي فرمايد: «اول الزاهد التزهد؛ (3)نخستين گام زهد، تزهد (ساده زيستي) است.»

در يك جمله مي توان گفت: زهد، مربوط به گرايش باطني و قلبي انسان به دنياست و ساده زيستي، ناظر به زندگي فردي و اجتماعي افراد است و نمي توان بدون روحيه ي ساده زيستي، به زهد رسيد. تجمل گرايي، حاكي از دل بستگي به دنياست كه با زهد در تضاد است.

2) ساده زيستي و آراستگي: شايد بعضي تصور كنند ساده زيستي با آراستگي ظاهري، منافات دارد، در حالي كه بين اين دو هيچ گونه تضادي وجود ندارد. مي توان هم ساده بود و هم آراسته. اسلام بر لزوم آراستگي مسلمانان تأكيد كرده است.

قرآن مجيد مي فرمايد:

يا بني آدم خذوا زينتكم عند كل مسجد؛اي فرزندان آدم، جامه خود را در هر نمازي برگيريد(4)

 اين جمله مي تواند شامل پوشيدن لباسهاي مرتب و پاكيزه، شانه زدن موها، به كار بردن عطر و مانند آن باشد. ضمن آن كه شامل زينت هاي معنوي مانند: ملكات اخلاقي و پاكي نيت و اخلاص نيز مي گردد. (5) پيامبر اكرم (ص) مي فرمايد: خداي تعالي دوست دارد وقتي بنده اش نزد برادران خود مي رود، با ظاهري آراسته رو به رو شود. (6) آن حضرت از مردي كه موهاي ژوليده و لباسي كثيف داشت، انتقاد كرد و فرمود: بهره بردن از نعمت هاي الهي و نماياندن نعمت، جزء دين است. (7)

پيامبر اكرم (ص) در عين سادگي و دوري از تجملات دنيوي، پاك و پاكيزه و خوش بو و معطر بود؛ چنان كه وقتي از مسيري مي گذشت، رهگذراني كه پس از وي از آن جا مي گذشتند، از بوي خوش آن حضرت مي فهميدند كه پيامبر از آن جا عبور كرده است. (8)امام خميني (ره)كه الگوي ساده زيستي در عصر حاضر بود، به ظاهر خويش و تميزي و زيبايي لباس بها مي داد و همواره از عطر استفاده مي كرد.

3) ساده زيستي در عصر تكنولوژي: ممكن است اين توهم پيش آيد كه در اين زمانه كه عصر تكنولوژي و پيشرفت است، ساده زيستي ممكن نيست و اساسا سخن گفتن از اين مقوله، بيهوده و نا به جاست، زيرا ماهيت تكنولوژي، زهد و ساده زيستي را برنمي تابد. حيات تكنولوژي، فزون خواهي و گسترش است و همواره در پي توليد و تكثير مي باشد. پس يكي از مقتضيات آن، ترويج مصرف گرايي و ارزش بودن آن است.

در پاسخ بايد گفت :تكنولوژي، محصول انديشه و عمل انسان است، نه پديده اي خود مختار است ونه مي تواند انسان را به دنبال خود بكشاند. البته در اين كه يكي از ويژگي هاي تكنولوژي، ترويج مصرف گرايي است، ترديدي نيست، اما اين خواست انسان است كه اگر به دنيا روي آورد، براي خود مصرف هاي نو مي آفريند و در پي ايجاد نيازهاي دروغين مي افتد. انسان مي تواند از فوايد تكنولوژي بهره بجويد ولي اسير آن نباشد.

سخن در بهره مندي از تكنولوژي نيست، بلكه سخن در اين است كه بهره مندي از آن به چه قيمتي بايد تمام شود. تكنولوژي بايد در خدمت بشر باشد، نه اين كه انسان در خدمت تكنولوژي باشد. اگر ساده زيستي نسبي را يك ارزش بدانيم، فرقي ميان عصر تكنولوژي و جز آن و جود ندارد.البته بايد اذعان كرد كه عصر حاضر، ساده زيستي را دشوار ساخته است اما علي رغم اين دشواري، مي توان ساده زيستي را انتخاب كرد و در عين فعاليت اقتصادي و بهره مندي از مواهب علمي اين عصر، اسير ماديات نشد.

4) مجازات فزون طلبی و پاداش ساده زیستی: پیامبر خدا(ص) می فرمایند: هركس حلال دنیا را برای فزون طلبی و فخرفروشی بخواهد، خدا را دیدار خواهد كرد، در حالی كه از او خشم ناك است و هر كس آن را به منظور حفظ آبرو و خویشتن داری بطلبد، روز قیامت در حالی كه چهره اش چون ماه شب چهارده می درخشد، در آن صحنه ظاهر می شود.(9)

بهترینان امت پیامبر خدا(ص): پیامبر در سخنی فرمود: «بهترینان امت من، اشخاص قانعند و بدترین آنها، طمع كاران».(10)

ثمره قناعت:امام حسین(ع) می فرماید: «قناعت، مایه آسایش تن است».(11)

امام باقر(ع) می فرماید: «كسی كه به آنچه خدا روزی اش كرده قانع باشد، او از توان گرترین مردمان است».(12)

پاداش قناعت: از امام صادق(ع) نقل است كه فرمود: «كسی به معاش و ]روزی[ اندك خدا خرسند باشد، خداوند به عمل اندك او خرسند می شود».(13)

امام رضا(ع) در پاسخ به این پرسش كه قناعت چیست؟ فرمود: «قناعت، موجب خویشتن داری و ارجمندی و آسوده شدن از زحمت فزون خواهی و بندگی در برابر دنیاپرستان است».(14)

برای توضیحات بیشتر می توانید با شماره (09640) تماس بگیرید.

پی نوشت ها:

1. شهید مطهری، سيري در نهج البلاغه، ص 214.

2. عبدالواحد بن محمد تميمي آمدي، غرر الحكم و درر الكلم، ج1، ص291، دفتر تبليغات اسلامي قم، 1366ه.ش.

3. همان، ج2، ص384.

4. اعراف (7)آيه ي 31.

5. ناصر مكارم شيرازي، تفسیر نمونه، دارالكتب الاسلاميه ، 1374 هـ.ش، ج6، ص 148.

6. مجلسی، بحارالانوار، ج16، ص249، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم،1403ق.

7. كلینی، محمدبن یعقوب بن اسحاق، كافی، ج6، ص439، (ط-دارالحدیث)، دارالحدیث، چاپ اول، قم1429ق.

8. مصطفي دلشاد تهراني، سيره ي نبوي، دفتر اول، ص 327.

9. ابوالحسن ورّام بن ابی فراس، مجموعه ورّام، مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، 1369،چ 1، ج 1، ص 289.

10. محمد محمدی ری شهری، میزان الحكمة، حمیدرضا شیخی، دارالحدیث، 1379، چ 2، ج 10، ص5055، ح 17141.

11. همان، ح 17163.

12. همان، ح 17151.

13. همان، ص 5059، ح 17170.

14. همان، ص 5057، ح 17165.

در مورد ساده زیستی و قناعت هرچه به احادیث رجوع میكنم گیج تر می شوم!...
يكي از موضوعاتي كه در زندگي فردي و اجتماعي و مادي و معنوي انسان تأثير بسزايي دارد، ساده زيستي و قناعت است كه متأسفانه كمتر به آن توجه شده است، در حالي كه ...

در مورد ساده زیستی و قناعت هرچه به احادیث و روایات رجوع میكنم گیج تر میشوم! نمیتوانم ملاك درستی برای ساده زیستی در زندگی را برداشت كنم.مثلا: از امام رضا (ع) پرسیدند: خوشبختی، لذت و خوشی زندگی در دنیا به چه چیزی است؟ حضرت فرمود: «به داشتن خانه بزرگ و وسیع و دوستان بسیار خوب». به زندگي خود توسعه دهيد: امام رضا (ع) فرمود: مردي كه توانايي مالي دارد بهتر است به زندگي همسر و فرزندان خود توسعه دهد تا به علت خساست و سختگيري او آرزوي مرگ وي را نكنند.» «آن كسي كه از نعمت مالي برخوردار است بايد اسباب رفاه خانواده خود را بيشتر فراهم كند.» در هزينه و مخارج خانواده خود زياده روي و سخت¬گيري نكنيد: امام رضا (ع) فرموده است: «باید در رابطه با مصارف مالی و هزینه زندگی خود و خانواده خویش معتدل و میانهرو باشی.» «بر مؤمن و مسلمان به ویژه سرپرست خانواده سزاوار است وقتی كه تنگدست شد برای خانوادهاش با حساب و درست پول خرج كند و هنگامی كه غنی گردید اسباب رفاه و راحتی ایشان را به خوبی فراهم كند.» پس معنای وسعت در زندگی چیست؟ ساده زیستی؟ قناعت؟ اسراف؟

با توجه به اینكه سوالتان، نیاز به تبیین دارد، خواهش می كنیم به أبعاد آن به دقت توجه فرمایید.

يكي از موضوعاتي كه در زندگي فردي و اجتماعي و مادي و معنوي انسان تأثير بسزايي دارد، ساده زيستي و قناعت است كه متأسفانه كمتر به آن توجه شده است، در حالي كه از نظر فرهنگ ديني، يكي از ارزش هاي متعالي به حساب مي آيد.

ساده زيستي، پاسخ انسان هاي دانا به زندگي ناپايدار دنياست كه در پرتو آن، آرامش درون و برون حاصل مي شود. بنا براين، ساده زيستي با نوع شناخت انسان و نگرش او به زندگي دنيا مرتبط است.

در عصر حاضر، دو نگاه افراطي و تفريطي به بهره مندي از مواهب الهي و ماديات ديده مي شود. عده اي در ماديات دنيا غوطه ور شده و اسير زرق و برق و تجملات آن گرديده اند و برخي مانند راهبان مسيحي و صوفيان، تارك دنيا شده و از جهان ماده يا به كلي بي خبرند و يا مي خواهند با زندگي زاهدانه، افكار مردم را به خود جلب كنند.

رشد فزاينده ي عوامل قدرت وثروت و ترويج مصرف گرايي در عصر حاضر، خطر روي آوردن به زندگي تجملاتي و فرو رفتن در مرداب دنيا را افزايش داده است.

وضعيت فوق و آثار زيان بار زندگي تجملاتي مي طلبد كه ويژگي هاي ساده زيستي و آثار مثبت آن را بررسي كنيم تا از خطرات دل بستگي تام و تمام به مواهب دنيوي و تجمل گرايي در امان بمانيم.

ساده زیستی در زندگی، مقولۀ كلی است كه باید به صورت عام به آن پرداخت؛ لذا به قواعد در این زمینه دقت فرمایید؛

ساده زيستي مورد نظر اسلام عبارت است از: عدم دل بستگي به مظاهر دنيا و رهايي از تجملات و تشريفات زايد زندگي و بي پيرايه بودن كه مقابل آن، تجمل گرايي و رفاه زدگي است. چند مقوله كه دانستن آن كمكتان می كند:

1) ساده زيستي و زهد: ساده زيستي با مفهوم زهد و بي رغبتي، ارتباط تنگاتنگي دارد. استاد مطهري مي گويد: «زهد، حالتي است روحي و زاهد از آن نظر كه دل بستگي هاي معنوي و اخروي دارد، به مظاهر مادي زندگي بي اعتناست. اين بي اعتنايي و بي توجهي تنها در فكر و انديشه و احساس قلبي نيست و در مرحله ي ضمير پايان نمي يابد. زاهد در زندگي عملي خويش، سادگي و قناعت را پيشه ي خود مي سازد و از تنعم تجمل و لذت گرايي پرهيز مي نمايد. زهاد جهان آنها هستند كه به حداقل تمتع و بهره گيري از ماديات اكتفا كرده اند.»(1)

با اين توصيف، مفهوم زهد دو مرحله ي قلبي و عملي دارد: مرحله قلبي آن، عدم دل بستگي به دنيا، و مرحله عملي آن، اكتفا كردن به حداقل ابزارهاي زندگي و ساده زيستي است. پس مي توان گفت: ساده زيستي راستين راه را براي تحصيل زهد حقيقي همواره مي سازد؛ چنان كه در روايتي از امام علي (ع) آمده است: «التزهد يؤدي الي الزهد؛(2) واداشتن خود به زهد و ساده زيستي، منتهي به حالت دروني زهد مي گردد» .در جاي ديگر مي فرمايد: «اول الزاهد التزهد؛ (3)نخستين گام زهد، تزهد (ساده زيستي) است.»

در يك جمله مي توان گفت: زهد، مربوط به گرايش باطني و قلبي انسان به دنياست و ساده زيستي، ناظر به زندگي فردي و اجتماعي افراد است و نمي توان بدون روحيه ي ساده زيستي، به زهد رسيد. تجمل گرايي، حاكي از دل بستگي به دنياست كه با زهد در تضاد است.

2) ساده زيستي و آراستگي: شايد بعضي تصور كنند ساده زيستي با آراستگي ظاهري، منافات دارد، در حالي كه بين اين دو هيچ گونه تضادي وجود ندارد. مي توان هم ساده بود و هم آراسته. اسلام بر لزوم آراستگي مسلمانان تأكيد كرده است.

قرآن مجيد مي فرمايد:

يا بني آدم خذوا زينتكم عند كل مسجد؛اي فرزندان آدم، جامه خود را در هر نمازي برگيريد(4)

 اين جمله مي تواند شامل پوشيدن لباسهاي مرتب و پاكيزه، شانه زدن موها، به كار بردن عطر و مانند آن باشد. ضمن آن كه شامل زينت هاي معنوي مانند: ملكات اخلاقي و پاكي نيت و اخلاص نيز مي گردد. (5) پيامبر اكرم (ص) مي فرمايد: خداي تعالي دوست دارد وقتي بنده اش نزد برادران خود مي رود، با ظاهري آراسته رو به رو شود. (6) آن حضرت از مردي كه موهاي ژوليده و لباسي كثيف داشت، انتقاد كرد و فرمود: بهره بردن از نعمت هاي الهي و نماياندن نعمت، جزء دين است. (7)

پيامبر اكرم (ص) در عين سادگي و دوري از تجملات دنيوي، پاك و پاكيزه و خوش بو و معطر بود؛ چنان كه وقتي از مسيري مي گذشت، رهگذراني كه پس از وي از آن جا مي گذشتند، از بوي خوش آن حضرت مي فهميدند كه پيامبر از آن جا عبور كرده است. (8)امام خميني (ره)كه الگوي ساده زيستي در عصر حاضر بود، به ظاهر خويش و تميزي و زيبايي لباس بها مي داد و همواره از عطر استفاده مي كرد.

3) ساده زيستي در عصر تكنولوژي: ممكن است اين توهم پيش آيد كه در اين زمانه كه عصر تكنولوژي و پيشرفت است، ساده زيستي ممكن نيست و اساسا سخن گفتن از اين مقوله، بيهوده و نا به جاست، زيرا ماهيت تكنولوژي، زهد و ساده زيستي را برنمي تابد. حيات تكنولوژي، فزون خواهي و گسترش است و همواره در پي توليد و تكثير مي باشد. پس يكي از مقتضيات آن، ترويج مصرف گرايي و ارزش بودن آن است.

در پاسخ بايد گفت :تكنولوژي، محصول انديشه و عمل انسان است، نه پديده اي خود مختار است ونه مي تواند انسان را به دنبال خود بكشاند. البته در اين كه يكي از ويژگي هاي تكنولوژي، ترويج مصرف گرايي است، ترديدي نيست، اما اين خواست انسان است كه اگر به دنيا روي آورد، براي خود مصرف هاي نو مي آفريند و در پي ايجاد نيازهاي دروغين مي افتد. انسان مي تواند از فوايد تكنولوژي بهره بجويد ولي اسير آن نباشد.

سخن در بهره مندي از تكنولوژي نيست، بلكه سخن در اين است كه بهره مندي از آن به چه قيمتي بايد تمام شود. تكنولوژي بايد در خدمت بشر باشد، نه اين كه انسان در خدمت تكنولوژي باشد. اگر ساده زيستي نسبي را يك ارزش بدانيم، فرقي ميان عصر تكنولوژي و جز آن و جود ندارد.البته بايد اذعان كرد كه عصر حاضر، ساده زيستي را دشوار ساخته است اما علي رغم اين دشواري، مي توان ساده زيستي را انتخاب كرد و در عين فعاليت اقتصادي و بهره مندي از مواهب علمي اين عصر، اسير ماديات نشد.

4) مجازات فزون طلبی و پاداش ساده زیستی: پیامبر خدا(ص) می فرمایند: هركس حلال دنیا را برای فزون طلبی و فخرفروشی بخواهد، خدا را دیدار خواهد كرد، در حالی كه از او خشم ناك است و هر كس آن را به منظور حفظ آبرو و خویشتن داری بطلبد، روز قیامت در حالی كه چهره اش چون ماه شب چهارده می درخشد، در آن صحنه ظاهر می شود.(9)

بهترینان امت پیامبر خدا(ص): پیامبر در سخنی فرمود: «بهترینان امت من، اشخاص قانعند و بدترین آنها، طمع كاران».(10)

ثمره قناعت:امام حسین(ع) می فرماید: «قناعت، مایه آسایش تن است».(11)

امام باقر(ع) می فرماید: «كسی كه به آنچه خدا روزی اش كرده قانع باشد، او از توان گرترین مردمان است».(12)

پاداش قناعت: از امام صادق(ع) نقل است كه فرمود: «كسی به معاش و ]روزی[ اندك خدا خرسند باشد، خداوند به عمل اندك او خرسند می شود».(13)

امام رضا(ع) در پاسخ به این پرسش كه قناعت چیست؟ فرمود: «قناعت، موجب خویشتن داری و ارجمندی و آسوده شدن از زحمت فزون خواهی و بندگی در برابر دنیاپرستان است».(14)

برای توضیحات بیشتر می توانید با شماره (09640) تماس بگیرید.

پی نوشت ها:

1. شهید مطهری، سيري در نهج البلاغه، ص 214.

2. عبدالواحد بن محمد تميمي آمدي، غرر الحكم و درر الكلم، ج1، ص291، دفتر تبليغات اسلامي قم، 1366ه.ش.

3. همان، ج2، ص384.

4. اعراف (7)آيه ي 31.

5. ناصر مكارم شيرازي، تفسیر نمونه، دارالكتب الاسلاميه ، 1374 هـ.ش، ج6، ص 148.

6. مجلسی، بحارالانوار، ج16، ص249، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم،1403ق.

7. كلینی، محمدبن یعقوب بن اسحاق، كافی، ج6، ص439، (ط-دارالحدیث)، دارالحدیث، چاپ اول، قم1429ق.

8. مصطفي دلشاد تهراني، سيره ي نبوي، دفتر اول، ص 327.

9. ابوالحسن ورّام بن ابی فراس، مجموعه ورّام، مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، 1369،چ 1، ج 1، ص 289.

10. محمد محمدی ری شهری، میزان الحكمة، حمیدرضا شیخی، دارالحدیث، 1379، چ 2، ج 10، ص5055، ح 17141.

11. همان، ح 17163.

12. همان، ح 17151.

13. همان، ص 5059، ح 17170.

14. همان، ص 5057، ح 17165.

در مورد ساده زیستی و قناعت هرچه به احادیث رجوع میكنم گیج تر می شوم!...
يكي از موضوعاتي كه در زندگي فردي و اجتماعي و مادي و معنوي انسان تأثير بسزايي دارد، ساده زيستي و قناعت است كه متأسفانه كمتر به آن توجه شده است، در حالي كه ...

در مورد ساده زیستی و قناعت هرچه به احادیث و روایات رجوع میكنم گیج تر میشوم! نمیتوانم ملاك درستی برای ساده زیستی در زندگی را برداشت كنم.مثلا: از امام رضا (ع) پرسیدند: خوشبختی، لذت و خوشی زندگی در دنیا به چه چیزی است؟ حضرت فرمود: «به داشتن خانه بزرگ و وسیع و دوستان بسیار خوب». به زندگي خود توسعه دهيد: امام رضا (ع) فرمود: مردي كه توانايي مالي دارد بهتر است به زندگي همسر و فرزندان خود توسعه دهد تا به علت خساست و سختگيري او آرزوي مرگ وي را نكنند.» «آن كسي كه از نعمت مالي برخوردار است بايد اسباب رفاه خانواده خود را بيشتر فراهم كند.» در هزينه و مخارج خانواده خود زياده روي و سخت¬گيري نكنيد: امام رضا (ع) فرموده است: «باید در رابطه با مصارف مالی و هزینه زندگی خود و خانواده خویش معتدل و میانهرو باشی.» «بر مؤمن و مسلمان به ویژه سرپرست خانواده سزاوار است وقتی كه تنگدست شد برای خانوادهاش با حساب و درست پول خرج كند و هنگامی كه غنی گردید اسباب رفاه و راحتی ایشان را به خوبی فراهم كند.» پس معنای وسعت در زندگی چیست؟ ساده زیستی؟ قناعت؟ اسراف؟

با توجه به اینكه سوالتان، نیاز به تبیین دارد، خواهش می كنیم به أبعاد آن به دقت توجه فرمایید.

يكي از موضوعاتي كه در زندگي فردي و اجتماعي و مادي و معنوي انسان تأثير بسزايي دارد، ساده زيستي و قناعت است كه متأسفانه كمتر به آن توجه شده است، در حالي كه از نظر فرهنگ ديني، يكي از ارزش هاي متعالي به حساب مي آيد.

ساده زيستي، پاسخ انسان هاي دانا به زندگي ناپايدار دنياست كه در پرتو آن، آرامش درون و برون حاصل مي شود. بنا براين، ساده زيستي با نوع شناخت انسان و نگرش او به زندگي دنيا مرتبط است.

در عصر حاضر، دو نگاه افراطي و تفريطي به بهره مندي از مواهب الهي و ماديات ديده مي شود. عده اي در ماديات دنيا غوطه ور شده و اسير زرق و برق و تجملات آن گرديده اند و برخي مانند راهبان مسيحي و صوفيان، تارك دنيا شده و از جهان ماده يا به كلي بي خبرند و يا مي خواهند با زندگي زاهدانه، افكار مردم را به خود جلب كنند.

رشد فزاينده ي عوامل قدرت وثروت و ترويج مصرف گرايي در عصر حاضر، خطر روي آوردن به زندگي تجملاتي و فرو رفتن در مرداب دنيا را افزايش داده است.

وضعيت فوق و آثار زيان بار زندگي تجملاتي مي طلبد كه ويژگي هاي ساده زيستي و آثار مثبت آن را بررسي كنيم تا از خطرات دل بستگي تام و تمام به مواهب دنيوي و تجمل گرايي در امان بمانيم.

ساده زیستی در زندگی، مقولۀ كلی است كه باید به صورت عام به آن پرداخت؛ لذا به قواعد در این زمینه دقت فرمایید؛

ساده زيستي مورد نظر اسلام عبارت است از: عدم دل بستگي به مظاهر دنيا و رهايي از تجملات و تشريفات زايد زندگي و بي پيرايه بودن كه مقابل آن، تجمل گرايي و رفاه زدگي است. چند مقوله كه دانستن آن كمكتان می كند:

1) ساده زيستي و زهد: ساده زيستي با مفهوم زهد و بي رغبتي، ارتباط تنگاتنگي دارد. استاد مطهري مي گويد: «زهد، حالتي است روحي و زاهد از آن نظر كه دل بستگي هاي معنوي و اخروي دارد، به مظاهر مادي زندگي بي اعتناست. اين بي اعتنايي و بي توجهي تنها در فكر و انديشه و احساس قلبي نيست و در مرحله ي ضمير پايان نمي يابد. زاهد در زندگي عملي خويش، سادگي و قناعت را پيشه ي خود مي سازد و از تنعم تجمل و لذت گرايي پرهيز مي نمايد. زهاد جهان آنها هستند كه به حداقل تمتع و بهره گيري از ماديات اكتفا كرده اند.»(1)

با اين توصيف، مفهوم زهد دو مرحله ي قلبي و عملي دارد: مرحله قلبي آن، عدم دل بستگي به دنيا، و مرحله عملي آن، اكتفا كردن به حداقل ابزارهاي زندگي و ساده زيستي است. پس مي توان گفت: ساده زيستي راستين راه را براي تحصيل زهد حقيقي همواره مي سازد؛ چنان كه در روايتي از امام علي (ع) آمده است: «التزهد يؤدي الي الزهد؛(2) واداشتن خود به زهد و ساده زيستي، منتهي به حالت دروني زهد مي گردد» .در جاي ديگر مي فرمايد: «اول الزاهد التزهد؛ (3)نخستين گام زهد، تزهد (ساده زيستي) است.»

در يك جمله مي توان گفت: زهد، مربوط به گرايش باطني و قلبي انسان به دنياست و ساده زيستي، ناظر به زندگي فردي و اجتماعي افراد است و نمي توان بدون روحيه ي ساده زيستي، به زهد رسيد. تجمل گرايي، حاكي از دل بستگي به دنياست كه با زهد در تضاد است.

2) ساده زيستي و آراستگي: شايد بعضي تصور كنند ساده زيستي با آراستگي ظاهري، منافات دارد، در حالي كه بين اين دو هيچ گونه تضادي وجود ندارد. مي توان هم ساده بود و هم آراسته. اسلام بر لزوم آراستگي مسلمانان تأكيد كرده است.

قرآن مجيد مي فرمايد:

يا بني آدم خذوا زينتكم عند كل مسجد؛اي فرزندان آدم، جامه خود را در هر نمازي برگيريد(4)

 اين جمله مي تواند شامل پوشيدن لباسهاي مرتب و پاكيزه، شانه زدن موها، به كار بردن عطر و مانند آن باشد. ضمن آن كه شامل زينت هاي معنوي مانند: ملكات اخلاقي و پاكي نيت و اخلاص نيز مي گردد. (5) پيامبر اكرم (ص) مي فرمايد: خداي تعالي دوست دارد وقتي بنده اش نزد برادران خود مي رود، با ظاهري آراسته رو به رو شود. (6) آن حضرت از مردي كه موهاي ژوليده و لباسي كثيف داشت، انتقاد كرد و فرمود: بهره بردن از نعمت هاي الهي و نماياندن نعمت، جزء دين است. (7)

پيامبر اكرم (ص) در عين سادگي و دوري از تجملات دنيوي، پاك و پاكيزه و خوش بو و معطر بود؛ چنان كه وقتي از مسيري مي گذشت، رهگذراني كه پس از وي از آن جا مي گذشتند، از بوي خوش آن حضرت مي فهميدند كه پيامبر از آن جا عبور كرده است. (8)امام خميني (ره)كه الگوي ساده زيستي در عصر حاضر بود، به ظاهر خويش و تميزي و زيبايي لباس بها مي داد و همواره از عطر استفاده مي كرد.

3) ساده زيستي در عصر تكنولوژي: ممكن است اين توهم پيش آيد كه در اين زمانه كه عصر تكنولوژي و پيشرفت است، ساده زيستي ممكن نيست و اساسا سخن گفتن از اين مقوله، بيهوده و نا به جاست، زيرا ماهيت تكنولوژي، زهد و ساده زيستي را برنمي تابد. حيات تكنولوژي، فزون خواهي و گسترش است و همواره در پي توليد و تكثير مي باشد. پس يكي از مقتضيات آن، ترويج مصرف گرايي و ارزش بودن آن است.

در پاسخ بايد گفت :تكنولوژي، محصول انديشه و عمل انسان است، نه پديده اي خود مختار است ونه مي تواند انسان را به دنبال خود بكشاند. البته در اين كه يكي از ويژگي هاي تكنولوژي، ترويج مصرف گرايي است، ترديدي نيست، اما اين خواست انسان است كه اگر به دنيا روي آورد، براي خود مصرف هاي نو مي آفريند و در پي ايجاد نيازهاي دروغين مي افتد. انسان مي تواند از فوايد تكنولوژي بهره بجويد ولي اسير آن نباشد.

سخن در بهره مندي از تكنولوژي نيست، بلكه سخن در اين است كه بهره مندي از آن به چه قيمتي بايد تمام شود. تكنولوژي بايد در خدمت بشر باشد، نه اين كه انسان در خدمت تكنولوژي باشد. اگر ساده زيستي نسبي را يك ارزش بدانيم، فرقي ميان عصر تكنولوژي و جز آن و جود ندارد.البته بايد اذعان كرد كه عصر حاضر، ساده زيستي را دشوار ساخته است اما علي رغم اين دشواري، مي توان ساده زيستي را انتخاب كرد و در عين فعاليت اقتصادي و بهره مندي از مواهب علمي اين عصر، اسير ماديات نشد.

4) مجازات فزون طلبی و پاداش ساده زیستی: پیامبر خدا(ص) می فرمایند: هركس حلال دنیا را برای فزون طلبی و فخرفروشی بخواهد، خدا را دیدار خواهد كرد، در حالی كه از او خشم ناك است و هر كس آن را به منظور حفظ آبرو و خویشتن داری بطلبد، روز قیامت در حالی كه چهره اش چون ماه شب چهارده می درخشد، در آن صحنه ظاهر می شود.(9)

بهترینان امت پیامبر خدا(ص): پیامبر در سخنی فرمود: «بهترینان امت من، اشخاص قانعند و بدترین آنها، طمع كاران».(10)

ثمره قناعت:امام حسین(ع) می فرماید: «قناعت، مایه آسایش تن است».(11)

امام باقر(ع) می فرماید: «كسی كه به آنچه خدا روزی اش كرده قانع باشد، او از توان گرترین مردمان است».(12)

پاداش قناعت: از امام صادق(ع) نقل است كه فرمود: «كسی به معاش و ]روزی[ اندك خدا خرسند باشد، خداوند به عمل اندك او خرسند می شود».(13)

امام رضا(ع) در پاسخ به این پرسش كه قناعت چیست؟ فرمود: «قناعت، موجب خویشتن داری و ارجمندی و آسوده شدن از زحمت فزون خواهی و بندگی در برابر دنیاپرستان است».(14)

برای توضیحات بیشتر می توانید با شماره (09640) تماس بگیرید.

پی نوشت ها:

1. شهید مطهری، سيري در نهج البلاغه، ص 214.

2. عبدالواحد بن محمد تميمي آمدي، غرر الحكم و درر الكلم، ج1، ص291، دفتر تبليغات اسلامي قم، 1366ه.ش.

3. همان، ج2، ص384.

4. اعراف (7)آيه ي 31.

5. ناصر مكارم شيرازي، تفسیر نمونه، دارالكتب الاسلاميه ، 1374 هـ.ش، ج6، ص 148.

6. مجلسی، بحارالانوار، ج16، ص249، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم،1403ق.

7. كلینی، محمدبن یعقوب بن اسحاق، كافی، ج6، ص439، (ط-دارالحدیث)، دارالحدیث، چاپ اول، قم1429ق.

8. مصطفي دلشاد تهراني، سيره ي نبوي، دفتر اول، ص 327.

9. ابوالحسن ورّام بن ابی فراس، مجموعه ورّام، مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، 1369،چ 1، ج 1، ص 289.

10. محمد محمدی ری شهری، میزان الحكمة، حمیدرضا شیخی، دارالحدیث، 1379، چ 2، ج 10، ص5055، ح 17141.

11. همان، ح 17163.

12. همان، ح 17151.

13. همان، ص 5059، ح 17170.

14. همان، ص 5057، ح 17165.

در مورد ساده زیستی و قناعت هرچه به احادیث رجوع میكنم گیج تر می شوم!...
يكي از موضوعاتي كه در زندگي فردي و اجتماعي و مادي و معنوي انسان تأثير بسزايي دارد، ساده زيستي و قناعت است كه متأسفانه كمتر به آن توجه شده است، در حالي كه ...

در مورد ساده زیستی و قناعت هرچه به احادیث و روایات رجوع میكنم گیج تر میشوم! نمیتوانم ملاك درستی برای ساده زیستی در زندگی را برداشت كنم.مثلا: از امام رضا (ع) پرسیدند: خوشبختی، لذت و خوشی زندگی در دنیا به چه چیزی است؟ حضرت فرمود: «به داشتن خانه بزرگ و وسیع و دوستان بسیار خوب». به زندگي خود توسعه دهيد: امام رضا (ع) فرمود: مردي كه توانايي مالي دارد بهتر است به زندگي همسر و فرزندان خود توسعه دهد تا به علت خساست و سختگيري او آرزوي مرگ وي را نكنند.» «آن كسي كه از نعمت مالي برخوردار است بايد اسباب رفاه خانواده خود را بيشتر فراهم كند.» در هزينه و مخارج خانواده خود زياده روي و سخت¬گيري نكنيد: امام رضا (ع) فرموده است: «باید در رابطه با مصارف مالی و هزینه زندگی خود و خانواده خویش معتدل و میانهرو باشی.» «بر مؤمن و مسلمان به ویژه سرپرست خانواده سزاوار است وقتی كه تنگدست شد برای خانوادهاش با حساب و درست پول خرج كند و هنگامی كه غنی گردید اسباب رفاه و راحتی ایشان را به خوبی فراهم كند.» پس معنای وسعت در زندگی چیست؟ ساده زیستی؟ قناعت؟ اسراف؟

با توجه به اینكه سوالتان، نیاز به تبیین دارد، خواهش می كنیم به أبعاد آن به دقت توجه فرمایید.

يكي از موضوعاتي كه در زندگي فردي و اجتماعي و مادي و معنوي انسان تأثير بسزايي دارد، ساده زيستي و قناعت است كه متأسفانه كمتر به آن توجه شده است، در حالي كه از نظر فرهنگ ديني، يكي از ارزش هاي متعالي به حساب مي آيد.

ساده زيستي، پاسخ انسان هاي دانا به زندگي ناپايدار دنياست كه در پرتو آن، آرامش درون و برون حاصل مي شود. بنا براين، ساده زيستي با نوع شناخت انسان و نگرش او به زندگي دنيا مرتبط است.

در عصر حاضر، دو نگاه افراطي و تفريطي به بهره مندي از مواهب الهي و ماديات ديده مي شود. عده اي در ماديات دنيا غوطه ور شده و اسير زرق و برق و تجملات آن گرديده اند و برخي مانند راهبان مسيحي و صوفيان، تارك دنيا شده و از جهان ماده يا به كلي بي خبرند و يا مي خواهند با زندگي زاهدانه، افكار مردم را به خود جلب كنند.

رشد فزاينده ي عوامل قدرت وثروت و ترويج مصرف گرايي در عصر حاضر، خطر روي آوردن به زندگي تجملاتي و فرو رفتن در مرداب دنيا را افزايش داده است.

وضعيت فوق و آثار زيان بار زندگي تجملاتي مي طلبد كه ويژگي هاي ساده زيستي و آثار مثبت آن را بررسي كنيم تا از خطرات دل بستگي تام و تمام به مواهب دنيوي و تجمل گرايي در امان بمانيم.

ساده زیستی در زندگی، مقولۀ كلی است كه باید به صورت عام به آن پرداخت؛ لذا به قواعد در این زمینه دقت فرمایید؛

ساده زيستي مورد نظر اسلام عبارت است از: عدم دل بستگي به مظاهر دنيا و رهايي از تجملات و تشريفات زايد زندگي و بي پيرايه بودن كه مقابل آن، تجمل گرايي و رفاه زدگي است. چند مقوله كه دانستن آن كمكتان می كند:

1) ساده زيستي و زهد: ساده زيستي با مفهوم زهد و بي رغبتي، ارتباط تنگاتنگي دارد. استاد مطهري مي گويد: «زهد، حالتي است روحي و زاهد از آن نظر كه دل بستگي هاي معنوي و اخروي دارد، به مظاهر مادي زندگي بي اعتناست. اين بي اعتنايي و بي توجهي تنها در فكر و انديشه و احساس قلبي نيست و در مرحله ي ضمير پايان نمي يابد. زاهد در زندگي عملي خويش، سادگي و قناعت را پيشه ي خود مي سازد و از تنعم تجمل و لذت گرايي پرهيز مي نمايد. زهاد جهان آنها هستند كه به حداقل تمتع و بهره گيري از ماديات اكتفا كرده اند.»(1)

با اين توصيف، مفهوم زهد دو مرحله ي قلبي و عملي دارد: مرحله قلبي آن، عدم دل بستگي به دنيا، و مرحله عملي آن، اكتفا كردن به حداقل ابزارهاي زندگي و ساده زيستي است. پس مي توان گفت: ساده زيستي راستين راه را براي تحصيل زهد حقيقي همواره مي سازد؛ چنان كه در روايتي از امام علي (ع) آمده است: «التزهد يؤدي الي الزهد؛(2) واداشتن خود به زهد و ساده زيستي، منتهي به حالت دروني زهد مي گردد» .در جاي ديگر مي فرمايد: «اول الزاهد التزهد؛ (3)نخستين گام زهد، تزهد (ساده زيستي) است.»

در يك جمله مي توان گفت: زهد، مربوط به گرايش باطني و قلبي انسان به دنياست و ساده زيستي، ناظر به زندگي فردي و اجتماعي افراد است و نمي توان بدون روحيه ي ساده زيستي، به زهد رسيد. تجمل گرايي، حاكي از دل بستگي به دنياست كه با زهد در تضاد است.

2) ساده زيستي و آراستگي: شايد بعضي تصور كنند ساده زيستي با آراستگي ظاهري، منافات دارد، در حالي كه بين اين دو هيچ گونه تضادي وجود ندارد. مي توان هم ساده بود و هم آراسته. اسلام بر لزوم آراستگي مسلمانان تأكيد كرده است.

قرآن مجيد مي فرمايد:

يا بني آدم خذوا زينتكم عند كل مسجد؛اي فرزندان آدم، جامه خود را در هر نمازي برگيريد(4)

 اين جمله مي تواند شامل پوشيدن لباسهاي مرتب و پاكيزه، شانه زدن موها، به كار بردن عطر و مانند آن باشد. ضمن آن كه شامل زينت هاي معنوي مانند: ملكات اخلاقي و پاكي نيت و اخلاص نيز مي گردد. (5) پيامبر اكرم (ص) مي فرمايد: خداي تعالي دوست دارد وقتي بنده اش نزد برادران خود مي رود، با ظاهري آراسته رو به رو شود. (6) آن حضرت از مردي كه موهاي ژوليده و لباسي كثيف داشت، انتقاد كرد و فرمود: بهره بردن از نعمت هاي الهي و نماياندن نعمت، جزء دين است. (7)

پيامبر اكرم (ص) در عين سادگي و دوري از تجملات دنيوي، پاك و پاكيزه و خوش بو و معطر بود؛ چنان كه وقتي از مسيري مي گذشت، رهگذراني كه پس از وي از آن جا مي گذشتند، از بوي خوش آن حضرت مي فهميدند كه پيامبر از آن جا عبور كرده است. (8)امام خميني (ره)كه الگوي ساده زيستي در عصر حاضر بود، به ظاهر خويش و تميزي و زيبايي لباس بها مي داد و همواره از عطر استفاده مي كرد.

3) ساده زيستي در عصر تكنولوژي: ممكن است اين توهم پيش آيد كه در اين زمانه كه عصر تكنولوژي و پيشرفت است، ساده زيستي ممكن نيست و اساسا سخن گفتن از اين مقوله، بيهوده و نا به جاست، زيرا ماهيت تكنولوژي، زهد و ساده زيستي را برنمي تابد. حيات تكنولوژي، فزون خواهي و گسترش است و همواره در پي توليد و تكثير مي باشد. پس يكي از مقتضيات آن، ترويج مصرف گرايي و ارزش بودن آن است.

در پاسخ بايد گفت :تكنولوژي، محصول انديشه و عمل انسان است، نه پديده اي خود مختار است ونه مي تواند انسان را به دنبال خود بكشاند. البته در اين كه يكي از ويژگي هاي تكنولوژي، ترويج مصرف گرايي است، ترديدي نيست، اما اين خواست انسان است كه اگر به دنيا روي آورد، براي خود مصرف هاي نو مي آفريند و در پي ايجاد نيازهاي دروغين مي افتد. انسان مي تواند از فوايد تكنولوژي بهره بجويد ولي اسير آن نباشد.

سخن در بهره مندي از تكنولوژي نيست، بلكه سخن در اين است كه بهره مندي از آن به چه قيمتي بايد تمام شود. تكنولوژي بايد در خدمت بشر باشد، نه اين كه انسان در خدمت تكنولوژي باشد. اگر ساده زيستي نسبي را يك ارزش بدانيم، فرقي ميان عصر تكنولوژي و جز آن و جود ندارد.البته بايد اذعان كرد كه عصر حاضر، ساده زيستي را دشوار ساخته است اما علي رغم اين دشواري، مي توان ساده زيستي را انتخاب كرد و در عين فعاليت اقتصادي و بهره مندي از مواهب علمي اين عصر، اسير ماديات نشد.

4) مجازات فزون طلبی و پاداش ساده زیستی: پیامبر خدا(ص) می فرمایند: هركس حلال دنیا را برای فزون طلبی و فخرفروشی بخواهد، خدا را دیدار خواهد كرد، در حالی كه از او خشم ناك است و هر كس آن را به منظور حفظ آبرو و خویشتن داری بطلبد، روز قیامت در حالی كه چهره اش چون ماه شب چهارده می درخشد، در آن صحنه ظاهر می شود.(9)

بهترینان امت پیامبر خدا(ص): پیامبر در سخنی فرمود: «بهترینان امت من، اشخاص قانعند و بدترین آنها، طمع كاران».(10)

ثمره قناعت:امام حسین(ع) می فرماید: «قناعت، مایه آسایش تن است».(11)

امام باقر(ع) می فرماید: «كسی كه به آنچه خدا روزی اش كرده قانع باشد، او از توان گرترین مردمان است».(12)

پاداش قناعت: از امام صادق(ع) نقل است كه فرمود: «كسی به معاش و ]روزی[ اندك خدا خرسند باشد، خداوند به عمل اندك او خرسند می شود».(13)

امام رضا(ع) در پاسخ به این پرسش كه قناعت چیست؟ فرمود: «قناعت، موجب خویشتن داری و ارجمندی و آسوده شدن از زحمت فزون خواهی و بندگی در برابر دنیاپرستان است».(14)

برای توضیحات بیشتر می توانید با شماره (09640) تماس بگیرید.

پی نوشت ها:

1. شهید مطهری، سيري در نهج البلاغه، ص 214.

2. عبدالواحد بن محمد تميمي آمدي، غرر الحكم و درر الكلم، ج1، ص291، دفتر تبليغات اسلامي قم، 1366ه.ش.

3. همان، ج2، ص384.

4. اعراف (7)آيه ي 31.

5. ناصر مكارم شيرازي، تفسیر نمونه، دارالكتب الاسلاميه ، 1374 هـ.ش، ج6، ص 148.

6. مجلسی، بحارالانوار، ج16، ص249، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم،1403ق.

7. كلینی، محمدبن یعقوب بن اسحاق، كافی، ج6، ص439، (ط-دارالحدیث)، دارالحدیث، چاپ اول، قم1429ق.

8. مصطفي دلشاد تهراني، سيره ي نبوي، دفتر اول، ص 327.

9. ابوالحسن ورّام بن ابی فراس، مجموعه ورّام، مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، 1369،چ 1، ج 1، ص 289.

10. محمد محمدی ری شهری، میزان الحكمة، حمیدرضا شیخی، دارالحدیث، 1379، چ 2، ج 10، ص5055، ح 17141.

11. همان، ح 17163.

12. همان، ح 17151.

13. همان، ص 5059، ح 17170.

14. همان، ص 5057، ح 17165.

در مورد ساده زیستی و قناعت هرچه به احادیث رجوع میكنم گیج تر می شوم!...
يكي از موضوعاتي كه در زندگي فردي و اجتماعي و مادي و معنوي انسان تأثير بسزايي دارد، ساده زيستي و قناعت است كه متأسفانه كمتر به آن توجه شده است، در حالي كه ...

در مورد ساده زیستی و قناعت هرچه به احادیث و روایات رجوع میكنم گیج تر میشوم! نمیتوانم ملاك درستی برای ساده زیستی در زندگی را برداشت كنم.مثلا: از امام رضا (ع) پرسیدند: خوشبختی، لذت و خوشی زندگی در دنیا به چه چیزی است؟ حضرت فرمود: «به داشتن خانه بزرگ و وسیع و دوستان بسیار خوب». به زندگي خود توسعه دهيد: امام رضا (ع) فرمود: مردي كه توانايي مالي دارد بهتر است به زندگي همسر و فرزندان خود توسعه دهد تا به علت خساست و سختگيري او آرزوي مرگ وي را نكنند.» «آن كسي كه از نعمت مالي برخوردار است بايد اسباب رفاه خانواده خود را بيشتر فراهم كند.» در هزينه و مخارج خانواده خود زياده روي و سخت¬گيري نكنيد: امام رضا (ع) فرموده است: «باید در رابطه با مصارف مالی و هزینه زندگی خود و خانواده خویش معتدل و میانهرو باشی.» «بر مؤمن و مسلمان به ویژه سرپرست خانواده سزاوار است وقتی كه تنگدست شد برای خانوادهاش با حساب و درست پول خرج كند و هنگامی كه غنی گردید اسباب رفاه و راحتی ایشان را به خوبی فراهم كند.» پس معنای وسعت در زندگی چیست؟ ساده زیستی؟ قناعت؟ اسراف؟

با توجه به اینكه سوالتان، نیاز به تبیین دارد، خواهش می كنیم به أبعاد آن به دقت توجه فرمایید.

يكي از موضوعاتي كه در زندگي فردي و اجتماعي و مادي و معنوي انسان تأثير بسزايي دارد، ساده زيستي و قناعت است كه متأسفانه كمتر به آن توجه شده است، در حالي كه از نظر فرهنگ ديني، يكي از ارزش هاي متعالي به حساب مي آيد.

ساده زيستي، پاسخ انسان هاي دانا به زندگي ناپايدار دنياست كه در پرتو آن، آرامش درون و برون حاصل مي شود. بنا براين، ساده زيستي با نوع شناخت انسان و نگرش او به زندگي دنيا مرتبط است.

در عصر حاضر، دو نگاه افراطي و تفريطي به بهره مندي از مواهب الهي و ماديات ديده مي شود. عده اي در ماديات دنيا غوطه ور شده و اسير زرق و برق و تجملات آن گرديده اند و برخي مانند راهبان مسيحي و صوفيان، تارك دنيا شده و از جهان ماده يا به كلي بي خبرند و يا مي خواهند با زندگي زاهدانه، افكار مردم را به خود جلب كنند.

رشد فزاينده ي عوامل قدرت وثروت و ترويج مصرف گرايي در عصر حاضر، خطر روي آوردن به زندگي تجملاتي و فرو رفتن در مرداب دنيا را افزايش داده است.

وضعيت فوق و آثار زيان بار زندگي تجملاتي مي طلبد كه ويژگي هاي ساده زيستي و آثار مثبت آن را بررسي كنيم تا از خطرات دل بستگي تام و تمام به مواهب دنيوي و تجمل گرايي در امان بمانيم.

ساده زیستی در زندگی، مقولۀ كلی است كه باید به صورت عام به آن پرداخت؛ لذا به قواعد در این زمینه دقت فرمایید؛

ساده زيستي مورد نظر اسلام عبارت است از: عدم دل بستگي به مظاهر دنيا و رهايي از تجملات و تشريفات زايد زندگي و بي پيرايه بودن كه مقابل آن، تجمل گرايي و رفاه زدگي است. چند مقوله كه دانستن آن كمكتان می كند:

1) ساده زيستي و زهد: ساده زيستي با مفهوم زهد و بي رغبتي، ارتباط تنگاتنگي دارد. استاد مطهري مي گويد: «زهد، حالتي است روحي و زاهد از آن نظر كه دل بستگي هاي معنوي و اخروي دارد، به مظاهر مادي زندگي بي اعتناست. اين بي اعتنايي و بي توجهي تنها در فكر و انديشه و احساس قلبي نيست و در مرحله ي ضمير پايان نمي يابد. زاهد در زندگي عملي خويش، سادگي و قناعت را پيشه ي خود مي سازد و از تنعم تجمل و لذت گرايي پرهيز مي نمايد. زهاد جهان آنها هستند كه به حداقل تمتع و بهره گيري از ماديات اكتفا كرده اند.»(1)

با اين توصيف، مفهوم زهد دو مرحله ي قلبي و عملي دارد: مرحله قلبي آن، عدم دل بستگي به دنيا، و مرحله عملي آن، اكتفا كردن به حداقل ابزارهاي زندگي و ساده زيستي است. پس مي توان گفت: ساده زيستي راستين راه را براي تحصيل زهد حقيقي همواره مي سازد؛ چنان كه در روايتي از امام علي (ع) آمده است: «التزهد يؤدي الي الزهد؛(2) واداشتن خود به زهد و ساده زيستي، منتهي به حالت دروني زهد مي گردد» .در جاي ديگر مي فرمايد: «اول الزاهد التزهد؛ (3)نخستين گام زهد، تزهد (ساده زيستي) است.»

در يك جمله مي توان گفت: زهد، مربوط به گرايش باطني و قلبي انسان به دنياست و ساده زيستي، ناظر به زندگي فردي و اجتماعي افراد است و نمي توان بدون روحيه ي ساده زيستي، به زهد رسيد. تجمل گرايي، حاكي از دل بستگي به دنياست كه با زهد در تضاد است.

2) ساده زيستي و آراستگي: شايد بعضي تصور كنند ساده زيستي با آراستگي ظاهري، منافات دارد، در حالي كه بين اين دو هيچ گونه تضادي وجود ندارد. مي توان هم ساده بود و هم آراسته. اسلام بر لزوم آراستگي مسلمانان تأكيد كرده است.

قرآن مجيد مي فرمايد:

يا بني آدم خذوا زينتكم عند كل مسجد؛اي فرزندان آدم، جامه خود را در هر نمازي برگيريد(4)

 اين جمله مي تواند شامل پوشيدن لباسهاي مرتب و پاكيزه، شانه زدن موها، به كار بردن عطر و مانند آن باشد. ضمن آن كه شامل زينت هاي معنوي مانند: ملكات اخلاقي و پاكي نيت و اخلاص نيز مي گردد. (5) پيامبر اكرم (ص) مي فرمايد: خداي تعالي دوست دارد وقتي بنده اش نزد برادران خود مي رود، با ظاهري آراسته رو به رو شود. (6) آن حضرت از مردي كه موهاي ژوليده و لباسي كثيف داشت، انتقاد كرد و فرمود: بهره بردن از نعمت هاي الهي و نماياندن نعمت، جزء دين است. (7)

پيامبر اكرم (ص) در عين سادگي و دوري از تجملات دنيوي، پاك و پاكيزه و خوش بو و معطر بود؛ چنان كه وقتي از مسيري مي گذشت، رهگذراني كه پس از وي از آن جا مي گذشتند، از بوي خوش آن حضرت مي فهميدند كه پيامبر از آن جا عبور كرده است. (8)امام خميني (ره)كه الگوي ساده زيستي در عصر حاضر بود، به ظاهر خويش و تميزي و زيبايي لباس بها مي داد و همواره از عطر استفاده مي كرد.

3) ساده زيستي در عصر تكنولوژي: ممكن است اين توهم پيش آيد كه در اين زمانه كه عصر تكنولوژي و پيشرفت است، ساده زيستي ممكن نيست و اساسا سخن گفتن از اين مقوله، بيهوده و نا به جاست، زيرا ماهيت تكنولوژي، زهد و ساده زيستي را برنمي تابد. حيات تكنولوژي، فزون خواهي و گسترش است و همواره در پي توليد و تكثير مي باشد. پس يكي از مقتضيات آن، ترويج مصرف گرايي و ارزش بودن آن است.

در پاسخ بايد گفت :تكنولوژي، محصول انديشه و عمل انسان است، نه پديده اي خود مختار است ونه مي تواند انسان را به دنبال خود بكشاند. البته در اين كه يكي از ويژگي هاي تكنولوژي، ترويج مصرف گرايي است، ترديدي نيست، اما اين خواست انسان است كه اگر به دنيا روي آورد، براي خود مصرف هاي نو مي آفريند و در پي ايجاد نيازهاي دروغين مي افتد. انسان مي تواند از فوايد تكنولوژي بهره بجويد ولي اسير آن نباشد.

سخن در بهره مندي از تكنولوژي نيست، بلكه سخن در اين است كه بهره مندي از آن به چه قيمتي بايد تمام شود. تكنولوژي بايد در خدمت بشر باشد، نه اين كه انسان در خدمت تكنولوژي باشد. اگر ساده زيستي نسبي را يك ارزش بدانيم، فرقي ميان عصر تكنولوژي و جز آن و جود ندارد.البته بايد اذعان كرد كه عصر حاضر، ساده زيستي را دشوار ساخته است اما علي رغم اين دشواري، مي توان ساده زيستي را انتخاب كرد و در عين فعاليت اقتصادي و بهره مندي از مواهب علمي اين عصر، اسير ماديات نشد.

4) مجازات فزون طلبی و پاداش ساده زیستی: پیامبر خدا(ص) می فرمایند: هركس حلال دنیا را برای فزون طلبی و فخرفروشی بخواهد، خدا را دیدار خواهد كرد، در حالی كه از او خشم ناك است و هر كس آن را به منظور حفظ آبرو و خویشتن داری بطلبد، روز قیامت در حالی كه چهره اش چون ماه شب چهارده می درخشد، در آن صحنه ظاهر می شود.(9)

بهترینان امت پیامبر خدا(ص): پیامبر در سخنی فرمود: «بهترینان امت من، اشخاص قانعند و بدترین آنها، طمع كاران».(10)

ثمره قناعت:امام حسین(ع) می فرماید: «قناعت، مایه آسایش تن است».(11)

امام باقر(ع) می فرماید: «كسی كه به آنچه خدا روزی اش كرده قانع باشد، او از توان گرترین مردمان است».(12)

پاداش قناعت: از امام صادق(ع) نقل است كه فرمود: «كسی به معاش و ]روزی[ اندك خدا خرسند باشد، خداوند به عمل اندك او خرسند می شود».(13)

امام رضا(ع) در پاسخ به این پرسش كه قناعت چیست؟ فرمود: «قناعت، موجب خویشتن داری و ارجمندی و آسوده شدن از زحمت فزون خواهی و بندگی در برابر دنیاپرستان است».(14)

برای توضیحات بیشتر می توانید با شماره (09640) تماس بگیرید.

پی نوشت ها:

1. شهید مطهری، سيري در نهج البلاغه، ص 214.

2. عبدالواحد بن محمد تميمي آمدي، غرر الحكم و درر الكلم، ج1، ص291، دفتر تبليغات اسلامي قم، 1366ه.ش.

3. همان، ج2، ص384.

4. اعراف (7)آيه ي 31.

5. ناصر مكارم شيرازي، تفسیر نمونه، دارالكتب الاسلاميه ، 1374 هـ.ش، ج6، ص 148.

6. مجلسی، بحارالانوار، ج16، ص249، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم،1403ق.

7. كلینی، محمدبن یعقوب بن اسحاق، كافی، ج6، ص439، (ط-دارالحدیث)، دارالحدیث، چاپ اول، قم1429ق.

8. مصطفي دلشاد تهراني، سيره ي نبوي، دفتر اول، ص 327.

9. ابوالحسن ورّام بن ابی فراس، مجموعه ورّام، مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، 1369،چ 1، ج 1، ص 289.

10. محمد محمدی ری شهری، میزان الحكمة، حمیدرضا شیخی، دارالحدیث، 1379، چ 2، ج 10، ص5055، ح 17141.

11. همان، ح 17163.

12. همان، ح 17151.

13. همان، ص 5059، ح 17170.

14. همان، ص 5057، ح 17165.

چگونه بدزباني شديد را به خوش زباني خوب وجالب تغيير دهيم؟
پرسشگر گرامي اصول تربيتي اسلام به گونه اي پي ريزي شده تا با بكارگيري آنها استعدادهاي انسان شكوفا و از آفات هم سالم و در امان بماند ...

چگونه بدزباني شديد را به خوش زباني خوب وجالب تغيير دهيم؟

پرسشگر گرامي اصول تربيتي اسلام به گونه اي پي ريزي شده تا با بكارگيري آنها استعدادهاي انسان شكوفا و از آفات هم سالم و در امان بماند. از جمله آفات و خطرات، بد زباني است كه بسيار خطرناك است و نقش زيادي در تخريب انسان و جوامع بشري مي­تواند داشته باشد، كه در احاديث درباره آن گفته شده است:«از زمره ي بدترين بندگان خدا كسي است كه براي هرزه گويي و دشنام گوئيش از همنشيني و مجالست با او كناره گيري شود.»(1) «امام صادق(ع): بد زباني از جفا كاري است و جفا كاري در آتش است. و نيز فرمود: دشنام دادن و وبدزباني و هرزه گويي از نشانه هاي نفاق و دوريي است.»(2)

براي پيشگيري از خطر بدزباني و يا عموم گناهان زبان مناسب است به برخي از آفات آن توجه نمائيد:

1 - بد دهاني از اعتبار و شان شما كاسته و شخصيت شما را زير سوال مي برد.

2 - روابط شما را به خطر مي اندازد.

3 - نزد ديگران از احترام كمتري برخوردار خواهيد شد.

4 - نشان دهنده آن است كه شما روي رفتار و هيجانات خود كنترلي نداريد. نشانه عدم خويشتنداري و ضعف شخصيتي. عدم بلوغ هيجاني.

5 - نشانه جهل، كم سوادي و نا فرهيختگي است. نشانه انحطاط فرهنگي در جامعه نيز مي باشد.

6 - زبان افراد بي تمدن، نا پخته و بي نزاكت است.

7 - موجب بروز خشونت ميگردد. تنها شرايط را بحراني تر مي سازد.

8 - موجب آزار روحي ديگران مي شود. بي اعتنايي و بي توجهي به حقوق ديگران محسوب مي گردد.

9 - سبب فساد و به ابتذال كشيده شدن زبان رسمي كشور مي گردد. به گونه اي كه واژه هاي اصيل، رسا و گوش نواز به فراموشي سپرده شده و واژه هاي ركيك، عاميانه و دشنامها جاي آنها را پر مي كنند.

10 - نمي توان با آن بطور مطلوب ارتباط برقرار كرد. مفهوم و مقصود را آنطور كه بايد نمي تواند منتقل سازد.

11 - دشنام ها اثر بخشي خود را از دست مي دهند. بنابراين كاربرد آنها متداول شده و از قبح شان كاسته مي شود.

12 - دشنام ها بحثها را به مشاجره تبديل مي سازند. همچنين موضوع آنها را مي توانند تغيير دهند. براي مثال فرض كنيد در خلال بحث عوض پاسخ: "نه" از "نه احمق" استفاده شود. از اين لحظه به بعد خواهيد ديد كه ديگر موضوع بحث هر چه كه باشد فراموش و به رد و بدل دشنام ميان دو فرد بدل مي گردد.

13 - الگوي رفتاري نامناسبي براي كودكان مي گردد.

چگونه زبان خود را رام و مهار كنيم :

شما با كنترل زبان و گفتار در نظرديگران پخته تر، با هوش تر، مودب، سخن دان، با ملاحظه، دلپذير، با كلاس تر و خوش مشرب تر جلوه كرده و مورد پذيرش و احترام همگان قرار خواهيد گرفت.

1 - بر زيان آور بودن بد دهاني اذعان كنيد:

شما بد دهاني مي كنيد چرا كه دشنام گويي آسان، مفرح، نوعي رك گويي، تاكيد كننده و قانون شكن بوده و درد و خشم را كاهش مي دهد. اما مطمئن باشيد جنبه هاي منفي آن بيش از جنبه هاي بظاهر مثبت آن است. شما با بد دهاني نمي توايند در بحثها پيروز گرديد -دشنام گويي ذكاوت، زيركي و سخن وري شما را اثبات نمي كند - شما با بد دهاني قادر به جلب احترام و تحسين ديگران نخواهيد بود- با بددهاني نمي توان ايجاد انگيزش كرد فقط مي توان ارعاب كرد.

 2 - از حذف دشنام گويي ها و بد دهانيهاي جزئي، غير جدي و اتفاقي شروع كنيد:

همواره تصور كنيد مادر، دختر خردسال و يا كسي كه با وي رودربايستي داريد در كنارتان حضور دارد. عوض استفاده از صفات اهانت آميز و ركيك براي تاكيد، از تغيير لحن و آهنگ در واژه ها و جملات بهره گيريد. براي شرح و توصيف اشياء، آدمها، حيوانات و كارها از واژه هاي ركيك اجتناب ورزيده و بجاي آن مفصل تر شرح دهيد.

 3 - مثبت بينديشيد و نيمه پر را ببينيد:

طوري رفتار كنيد كه قادر به انجام امور هستيد. نگراني تا اندازه اي كه در شما براي رويارويي با مشكلات ايجاد انگيزه و آمادگي كند كافيست. مثبت انديشي نه تنها اكثر دشنام دادن ها را حذف مي كند، بلكه خوشنودي را برايتان به ارمغان آورده و شخصيت شما را نيز در خشان تر مي كند.

 4 - شكيبايي را تمرين كنيد:

آستانه تحمل خود را افزايش دهيد. سريع از كوره در نرويد و در اموري كه كنترلي بر آنها نداريد بردباري به خرج دهيد.

 5 - دشنام نگوييد، كنار بياييد:

ما در جهان ناكامل و غير ايده آل زندگي مي كنيم. اما انتظارات ما بطور روز افزون در حال افزايش است. روز به روز شرايط دشوارتر و بد تر شده و تاخيرها، ناكامي ها و نا اميديها افزايش مي يابند. ما چاره اي نداريم، مگر اينكه با آنها كنار بياييم. بد دهاني و دشنام گويي مشكلي را حل نمي كند.

 6 - به گلايه كردنها و ناليدنهاي خود پايان دهيد:

پيش از ناله كردن و شكوه كردن يك حقيقت بسيار مهم را به خودتان ياد آوري كنيد، هيچ كس مايل به شنيدن ناله و شكايت نيست! چرا بايد باشد؟ شكايت كردن در مورد اموري كه شما و ديگران كنترلي بر آنها نداريد كاري عبث است بنابراين از آن پرهيز كنيد. براي ساير شكايات نيز سعي كنيد يك راه حل منطقي و معقول ارائه دهيد. يقين داشته باشيد ديگران اين شيوه برخورد متين، خردمندانه و توام با خويشتنداري شما را خواهند ستود.

7 - از واژه هاي جايگزين استفاده كنيد:

در زبان فارسي واژه هاي گوناگون و متنوعي براي بيان احساسات و افكار وجود دارد. اما افرادي كه به بد دهاني و دشنام گويي عادت كرده اند مكررا از چند واژه معدود تكراري، ركيك و زننده استفاده مي كنند. براي واژه هاي ركيك يك معادل مودبانه بيابيد. چند واژه قدرتمند و يا با مزه يافته و آنها را بكار بريد. شايد ابتدا اين واژه ها شما را راضي نسازند. اما به مرور زمان چرا.

 8 - نقطه نظرات خود را مودبانه بيان كنيد:

واكنشها و پاسخهاي خود را تحت كنترل خويش در آوريد. چنانچه فردي از شما انتقاد كرد كه كاري را نادرست انجام مي دهيد به وي نگوييد:"به شما مرطوب نيست ".اين يك پاسخ تدافعي ، خصومت آميز و كودكانه است. بهتر است اينگونه پاسخ دهيد كه" اين يك روش جديده و خيلي هم سريعتر انجام ميشه ". يا توجيه كردن، پاسخهايي پخته تر و متقاعد كننده تر بدهيد.

 9 - پيش از سخن گفتن فكر كنيد:

از دهان خارج ساختن دشنام و واژه هاي تهي از نزاكت و ادب، مهارت در سخن وري و بي سليقگي آسان است. پيش از اينكه سخن بگوييد از پيامدها و اثرات احتمالي آن مطمئن شويد. چنانچه پس از اينكه حرفي زديد متوجه شديد كه گفتارتان توهين آميز و گستاخانه بوده به عقب باز گشته و موشكافانه نوع تعبير و جمله بندي خود را بررسي كنيد. به تدريج با اصلاح اشتباهات گذشته خوش زباني را تمرين كنيد.

 10 - ترك عادت دشوار است:

ترك بد دهاني همچون ساير اعتياد ها همچون ترك سيگار نياز به تمرين، پشتكار، حمايت ديگران و اراده راسخ دارد. نه تنها واژه هاي قبيح را بايد ترك كنيد، بلكه احساسات و هيجاناتي كه شما را به دشنام گويي وا مي دارند را نيز مي بايست تحت كنترل در آوريد. با زبان پالوده صحبت كنيد و افكار مثبت را جايگزين افكار منفي كنيد. ببينيد در كدام شرايط بيشتر دشنام مي دهيد و شيوه رفتار و برخورد خود را نسبت به آن موقعيت تغيير دهيد.

 11 - با افراد بد دهان معاشرت نكنيد:

دوستان بد دهان خود را كنار بگذاريد تا مجبور نباشيد به منظور ارتباط برقرار كردن با آنها شما هم بد دهان شويد. با افراد بد دهان نيز مشاجره نكنيد. چرا كه اينگونه افراد با فحاشي بر شما پيروز خواهند شد. چرا كه آنها چيزي از استدلال سرشان نمي شود و تنها در دشنام دادن مهارت دارند.

براي ارتباط برقرار كردن و ايجاد صميمت دشنام دادن گزينه مناسبي نيست.

بد دهان بودن اغلب افراد جامعه دليل نمي شود كه شما هم مانند آنها بد دهان باشيد.

با خوش زباني به وقار و شخصيت خود بيفزاييد.

تا مي توانيد واژه هاي جديد بياموزيد. كتاب هاي ادبي، پر مايه و غني از واژه هاي ناب و خوش آهنگ را مطالعه كنيد تا سخن وري را تمرين كرده باشيد

پي نوشت:

1. ثقة الاسلام كلينى، الكافي، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 ه.ش، ج2، ص 325.

2. همان.

تكليف ما چيست؟
كار و تلاش‌و بهره بردن از زندگي‌دنيوي‌به‌اندازة‌معقول‌از وظايف‌هر فرد است‌. چنان كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: «كسب حلال بر هر مسلمانى واجب است»

در حال حاضر با وجود مشكلات زياد معيشتي وكم بودن كار براي افرادي مثل من واينكه هرجا سركار مي رويم به گونه اي ظلمي بر ما روا مي دارن مثلا دست مزد كم وكار بيش از حد متعارف وخارج از توان ويا در جاهايي كار كاردن كه براي سلامتي ما يقينا ضرر دارد تكليف ما چيست? بايد براي تامين معاش اين ظلم ها را تحمل كنيم چندين شغل وكار مختلف را امتحان كردم حتي چند شهر مختلف هم رفتم تفاوتي ندارد بايد زورگويي ها وظلم ها را تحمل كرد در قبال خانواده مسوليت دارم چكار كنم زير بار بروم يا نه؟

به چند نكته توجه كنيد.

1- كار و تلاشو بهره بردن از زندگيدنيويبهاندازةمعقولاز وظايفهر فرد است. چنان كه  رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: «كسب حلال بر هر مسلمانى واجب است» (1)

2- همان گونه وقتي مردم مي خواهند بگويند: فلاني زيبا است، او را به ماه شب چهاردهم تشبيه مي كنند، در آموزه هاي ديني نيز وقتي مي خواهند ارزش و اهميت يك عمل را بيان كنند، آن را با حج و جهاد در راه خدا و بالاتر از آن دو با «شهادت» در راه خدا مقايسه مي كنند. با توجه به اين اصل،  ارزش كار و عرق ريختن  براي كسب روزي حلال و تأمين هزينه ها و مخارج خانواده در نزد خدا به اندازه اي زياد است كه كار با جهاد در راه خدا مقايسه شده است. پيامبر اكرم(ص) مي فرمايد: مَنْ سَعَى فِي نَفَقَةِ عِيَالِهِ وَ وَالِدَيْهِ فَهُوَ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ(2) كسي كه  براي تأمين مخارج زندگي زن و بچه و پدر و مادرش كار مي كند،( ارزش كارشان ) همانند( ارزش جهاد) جهادگران در راه خدا خواهد بود. در حديث قدسي آمده است كه خداوند به پيامبر اكرم (ص) فرمود: اى احمد! عبادت ده جزء دارد، و نه جزء آن در طلب روزى و كسب حلال است، و اگر تلاش نمودى كه خوراكت پاك و حلال باشد، در پناه من خواهى بود. (3) 

3- يكي از نعمت هاي بزرگ، داشتن «سعه صدر»، ظرفيت و قدرت تحمل بالا، حوصله و صبر بر سختي ها و مشكلات است. تا انسان ظرفيت تحمل خود را بالا نبرد، و تا زماني كه كار  و خدمت به خانواده را به عنوان يك عبادت و جهاد در راه خدا نبيند، و تا زماني كه هدف از  كار را  جلب رضايت خداوند قرار ندهد، پيوسته بايد با خود كلنجار برود، خود را براي انجام كار براي ديگران و دريافت مزد اندك و مانند آن، ملامت كند، البته جز غم و غصه و خودخوري و خود را اذيت كردن، هيچ نتيجه ديگري نمي گيرد.

 پرسشگر گرامي!  از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب عالَم را بگرديد، مي بينيد هر نوشي با دهها و صدها نيش همراه است. در كنار هر آساني، سختي هايي نهفته است، در برابر يك جاده صاف و اسفالته، دهها جاده خاكي وجود دارد، و در برابر هر كاخي هزاران كوخ وجود دارد.

  هنر آن است كه انسان توقف نكند، و حركت چرخ زندگي خود را به بهانه سختي و مشكلات، يا ظلم و بي عزتي، كُند نكند و يا از حركت نيندازد، اين كار آدم هاي تنبل و بي عُرضه اي است كه مي خواهند از زير بار مسؤليت شانه خالي كنند، هنر آن است كه  در ميان اين نيش و نوش ها ، و كاخ و كوخ ها، مسؤليت انساني و مديريت اقتصادي و غير اقتصادي زندگي خود را با صبر و حوصله و عزم و پايداري به مقصد مطلوب برساند، و با سختي ها دسته و پنجه نرم كنند، و آن ها را  وسيله اي براي پيشرفت و آينده اي بهتر قرار دهد. امام كاظم(ع)، چه زيبا فرمود: إيّاك و الكسل و الضّجر فإنّهما يمنعانك من حظّك من الدّنيا و الآخرة.(4) از  تنبلي و كسالت و دلتنگي (در انجام كارها و مسؤليت ها ) بپرهيز، چه آن كه اين ها  تو را از نصيب دنيا و آخرتت باز مى‏دارند. آن حضرت در كلام ديگري مي فرمايد: با بر آوردن خواسته حلال خود، تا آن جا كه به مروت لطمه اي نزند و به اسراف نينجامد، براي نفس هاي خويش از دنيا حظّ و بهرةاي قرار دهيد، و از دنيا برايامور دينيخود كمكبگيريد. زيرا روايت شده است كه: از ما نيستهر كسدنيايشرا برايدينشرها كند يا دينشرا برايدنيايشفرو گذارد.(5) امامحسن مجتبي)فرمود: " اعمللدنياككأنّكتعيشأبداً واعمللآخرتككأنّكتموتغداً(6)  برايدنيايتكار و تلاشكنهمانند كسيكهانگار مي خواهد هميشهدر دنيا زندگي كند، و برايآخرتتطوريعملكنو آمادگيداشتهباش،كه انگار همين فردا خواهيمرد ". بنا بر اين خُلق و خويت را نيكو گردان، سختي و مشكلات را با قصد جهاد در راه خدا تحمل كن، بيكاري را بر كار با مزد كم ترجيح نده.

پي نوشت ها:

1. بهاءالدين خرمشاهي و مسعود انصاري، پيام پيامبر، ناشر منفرد، ص 637.

2. محدث نوري، مستدرك الوسايل، مؤسسه آل البيت، قم 1408 ش.

3. ارشادالقلوب ديلمي، ترجمه علي سلگي نهاوندي، ناشر انتشارات ناصر – قم، ج 1، ص 517.

4. شيخ كليني، الكافي، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ش 1365، ج 5، ص 85.

5. محمدي ري شهري، منتخب ميزانالحكمه، ترجمه حميد رضا شيخي، ناشر سازمان چاپ و نشر دارالحديث، چاپ پنجم، ج 1، ص 373.

6. علامه مجلسي، بحار الانوار، مؤسسه الوفاء بيروت – لبنان، سال انتشار 1404 ق، ج44، ص139.

با وضع موجود جامعه فكر مي كنم درآمد هيچ كسي بدون شبهه نيست
« یا أَیُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلالاً طَیِّبا»(1) یعنی «اي مردم، از آنچه در زمين است حلال و پاكيزه را بخوريد.».

 1-من فعلا مجبورم كارگري كنم و به حرام و حلال بسيار مقيدم و حتي تا اندازه ي ريال برايم مهم است. اما با وضع موجود جامعه فكر مي كنم درآمد هيچ كسي بدون شبهه نيست.اخيرا يك نفر كه كارش پيمانكاري بازسازي و نقاشي كارهاي دولتي است از من خواسته بصورت روزمزد برايش كار كنم. اما من كه هيچ اعتمادي به درستكاري او ندارم نمي دانم بروم و كار بكنم يا نه. از طرفي بيكارم و زندگي هم سخت نيازمند پول است. از يك طرف هم دلم راضي نمي شود مزدي را بگيرم كه مي دانم حرام قاطي دارد.اگر بخواهم دنبال روزي كاملا حلال بگردم هيچ وقت به ان دست پيدا نمي كنم. الان من چكار بايد بكنم؟

 2-سوال ديگرم اين است كه هر وقت كارم درست مي شود و من براي شكرگذاري و ادامه يافتن آن نذر مي كنم يا تصميم مي گيرم يك كار خوب انجام بدهم يا مثلا روزه اي بگيرم كارها خراب مي شود و كار درست شده نه تنها ادامه نمي يابد كه ضرر و زياني هم به من وارد مي شود. من هم در آن لحظه از كرده خود پشيمان مي شوم. مثلا همين چند روز پيش كه مدتي بيكار بودم نذر كردم كه اگر كار پيدا كنم مبلغي از مزد يك روزم را صدقه بدهم. همين كار را نيز كردم اما روز بعد كارفرما يكي ديگر را به جايم آورد. به نظر شما در اين گونه موارد چكار بايد بكنم؟

 

قرآن كریم بر كسب روزی حلال تأكید زیادی دارد: « یا أَیُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلالاً طَیِّبا»(1) یعنی «اي مردم، از آنچه در زمين است حلال و پاكيزه را بخوريد.». خطاب هایي كه در قرآن مربوط به استفاده از غذاها است، معمولا با دو قید« حلال» و« طیّب» همراه است. « حلال» چیزي است كه ممنوعیتي نداشته باشد، « طیّب» به چیزهاي پاكیزه گفته مي‏شود كه موافق طبع سالم انساني است.

با توجه به این نكته می گوییم:

به نظر می رسد به نوعی وسواس در باره كسب حلال مبتلا شده اید. حتی در شرایط جامعه امروزی انسان با عمل به وظیفه می تواند كسب و كار و روزی خود را از مال حرام و شبهه ناك حفظ كند. از نظر شرعی، تا زمانی كه علم و یقین به حرام بودن اموال صاحب كارتان ندارید، استفاده از این اموال اشكال ندارد و البته یقین به حرام بودن تمام اموال ایشان نیز امری مشكل است. لذا توصیه می كنیم بنا را بر این بگذارید كه حداقل بخشی از اموال ایشان حلال است و آن چه شما از آن استفاده می كنید از اموال حلال است.(البته نباید در این امر تجسس كنید).

درگام بعدی، در صورت یقین به حرمت تمام اموال پیمانكار، برای برطرف شدن حرمت احتمالی از تصرف در آن اموال می توانید از مرجع تقلیدتان اجازه بگیرید و از آن اموال استفاده كنید. اجازه شما برای تصرف، موجب حلال شدن آن اموال می گردد.

پس از نگرانی بی دلیل پرهیز كنید. از این كه پیش روی خود را ببینید بپرهیزید. نگاه خود را به افق دور تر بیندازید. از نذر های پی در پی بپرهیزید و سعی كنید با توكل به خدا حركت كنید و از او روزی حلال بخواهید. خداوند به كسب و كارتان بركت می دهد. نذر هایی كه انجام می دهید از نظر شرعی تنها نذر هایی لازم است ادا شوند كه صیغه نذر را خوانده باشید. برای اطلاع بیشتر در این زمینه با گروه فقه و احكام بخش تلفنی به شماره (09640) تماس بگیرید.

ایجاد اختلال در رونق كار شما و به هم خوردن قصد شما برای شكرگزاری، به این معنا نیست كه خواسته شما به اجابت نرسیده و یا كارتان خراب شده است. زیرا امور معنوی گاه بعد از مدت زمانی به اجابت می رسد و نتیجه اش روشن می شود.

توصیه می كنیم به هر كاری كه مشغول می شوید، درایت به خرج دهید و با پركاری و كار دقیق و صحیح، نظر كارفرما را به خود جلب كنید. می دانید كارفرما بی دلیل كارگر خویش را عوض نمی كند. پس عملكرد خود را در یك بازده زمانی ارزیابی كنید. عیوب احتمالی عملكرد و كار خود پیدا كنید و آنها را برطرف كنید.

اگر بعد از ارزیابی عملكرد خود به این نتیجه رسیدید كه عملكرد شما خالی از اشكال است به سراغ موانعی بروید كه ممكن است مانع جلب روزی از جانب خداوند شود.

 عوامل معنوی مثل قطع رحم، اسراف، گناه و ناسپاسی(2)،  بداخلاقی، ظلم و ستم و تجاوز افراد نسبت به حقوق دیگران و از جمله والدین، همسر و فرزندان(3)  ...در كاهش روزی موثر اند.

اگر بعد از بررسی، مانعی در بین نبود باید از اموری كه سبب  زیادی رزق و روزی اند كمك بگیرید. از روایات بر میآید كه علاوه بر تلاش انسان اموری از جمله دعا میتواند در زیادی رزق مؤثر باشد، مانند: خوب همسایهداری كردن، رعایت بهداشت  و شستن سر  كه علاوه بر زیادی عمر، فقر را میزداید. همچنین اذان گفتن، وضو داشتن(4)، صله رحم به خصوص با پدر و مادر، زیارت قبر امام حسین (ع)(5).

درهمه حال فراموش نكنید:

شاه كلید، كسب روزی حلال ، تلاش و كوشش انسان در كنار توكل به خدا است .

توضیحات بیشتر را از همكاران بخش تلفنی جویا شوید.

 

پینوشتها:

1.  بقره(2) آیه 168.

2. ثقة الإسلام كليني،الكافي، دار الكتب الإسلامية - طهران، 1365 ه. ش. ص 271.

3. آيت الله مهدوي كني، نقطه های آغاز در اخلاق عملي، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ هفتم 1376، ص661 .

4. محمدي ري شهري، میزان الحكمه،انتشارات دارالحديث، ج 2، ص 1073.

5. همان، ج 3، ص 2116.

عاجزانه تفاضامندم مرا در حل اين مسئله ياري نمائيد؟
مؤمن در زندگي خود اغلب با مشكلات و گرفتاري ها مواجه مي گردد تا هم مورد آزمايش قرار گيرد و هم بوسيله اين گرفتاري ها ساخته گردد.

تا يادم مي آيد پول و مال حرام در زندگيم نيامده و حق الناسي بر گردنم نيست تقريبا هر ساله و پي در پي  ضرر مالي به صورت گم شدن يا دزدي به زندگي ام وارد مي شود. معمولا بالاي 200هزار تومان ضرر مي كنم. ناگفته نماند وضع مالي متوسطي دارم و در حد توانم صدقه و كمك به فقرا مي كنم و اهل نماز و روزه هم هستم. عاجزانه تفاضامندم مرا در حل اين مسئله ياري نمائيد؟ بوده با هر ضرر،‌ضربه به روحيه و اخلاقم وارد مي شود و تا حدود يك ماه بعد در فكر و ناراحتي هستم ولي جوابي براي خودم پيدا نكردم

اين كه اهل تضییع حق الناس نيستيد و به نماز و روزه پايبند هستيد، نكته بسيار ارزشمندي است كه توفيقي از جانب خدا به شماست و نصيب هر كسي نمي شود .

براي حل مشكلتان بايد به چند نكته توجه داشته باشيد:

1. اگر چه ممكن است گاهي علت گرفتاري ها و ضرر و زيان ها حق الناس يا گناه هاي ديگر باشد، ولي اين را بدانيد كه لزوما هر ضرر و زياني مربوط به حق الناس و گناهان انسان نيست و اينطور نيست كه علت هر ضرر و مشكلي كه به انسان برخورد كرد، حق الناس يا گناه باشد ، بلكه بسياري از مشكلات يا ضرر ها به خاطر كارهاي بدون حساب و كتاب يا دقت نكردن و مراقبت نداشتن است  و بسياري از ضرر ها مي تواند به خاطر امتحان و ازمايش الهي باشد. پس همه ضرر ها را متوجه حق الناس نكنيد!!

2. سعي كنيد با مراقبت بيشتر از گم شدن يا دزديده شدن اموالتان جلوگيري كنيد؛  توصيه مي شود با نگهداري پول هايتان در بانك  و استفاده از كارت هاي بانكي، از همراه داشتن پول نقد اجتناب كنيد و با برنامه ريزي در امور روزانه و با نظم دادن به كارهايتان مراقبت و مواظبت خود را  بالا ببريد.

3. دعا و ارتباط با خدا و توسل به اهل بيت در آرامش پيدا كردن شما بسيار موثر است؛ سعي كنيد با زياد كردن ارتباط با خدا و دعاكردن زياد  براي رفع مشكلتان ،به حل كردن اين مشكل سرعت ببخشيد.

4. مراقبت كنید كه همسر و  والدین تان از شما راضی باشند.

5. شاید یكی از حكمت های وضعیت موجود، این باشد كه شما از نظر روحی قوی تر شوید و لذا وقتی چیزی گم می شود ، در عین این كه اقدام عملی برای یافتن آن می كنید، از نظر احساسی دچار ضعف نشوید؛ زیرا خدا دوست دارد بنده ای قوی داشته باشد.

ضمنا بدانید كه آنچه از دست انسان می رود، روزی انسان نبوده ؛ پس غم ندارد.

نكته:

مؤمن در زندگي خود اغلب با مشكلات و گرفتاري ها مواجه مي گردد تا هم مورد آزمايش قرار گيرد و هم بوسيله اين گرفتاري ها ساخته گردد.

موفق باشيد.

صفحه‌ها