جوارحي

چندی پیش کامنتی روی facebook بود با این عنوان من زنم و به همان اندازه از هوا سهم می برم که ریه های تو!!درد آور است که من آزاد نباشم تا تو به گناه نیفتی, قوسهای بدنم بیشتر از افکارم به چشمهایت می آیند, تاسف بار است که باید لباسهایم را به میزان ایمان تو تنظیم کنم.... آیا ظالمانه نیست زن به خاطر هوس مرد باید حجاب را رعایت کند؟

هر چند بسيار بعيد مي دانيم كه نويسنده يا نويسندگان اين متن ها واقعا دغدغه درك حقيقت و رسيدن به واقعيت را داشته باشند، اما در عين حال در پاسخ به اين شبهه بايد گفت:
حقيقت و ماهيت حجاب به عنوان يك دستور ديني به هيچ وجه منحصر به جلوگيري از گناه ديگران نيست و محدود در اين نكته خاص نمي شود؛ ماهيت حجاب به عنوان يك دستور ديني امري است كه شامل حراست از جنبه هاي گوناگون امنيتي و اجتماعي و روحي و رواني است و در مجموع يك نوع ايجاد كننده زمينه و بستر مناسب حضور زن در عرصه هاي اجتماعي بدون ايجاد مشكلات و مفاسد احتمالي براي خود او و جامعه و بخصوص نهاد خانواده مي گردد.
حجاب در منظر اسلام از يك ضابطه كمي و كيفي مشخص برخوردار است كه در بسياري از موارد تنوع و تفاوت وضعيت مخاطبان تغييري در ماهيت اين دستور ايجاد نمي كند و بخصوص در جنبه كمي زن در هر حال موظف به حفظ آن حريم مشخص است، هرچند به سلامت نگاه و رفتار مخاطبان خود يقين داشته باشد، از نظر كيفي نيز كيفيت پوشش و نوع و مدل اين پوشش بر اساس يك ضابطه كلي تعريف شده كه ممكن است در محيط ها و فرهنگ هاي گوناگون دستخوش تغييراتي گردد.
اما مهم آن است كه بدانيم زن و مرد دو جنس متفاوت با شاخصه هاي گوناگون روحي و جسمي هستند و تساوي سهم هر يك از اكسيژن هوا و در بهره مندي از برخي نيازهاي جسماني هيچ ارتباطي با انواع تفاوت ها و اختلافات در ساختار فيزيولوژي اين دو جسم و تفاوت نوع نگرش هر جنس به ديگري نمي شود.
اصوالا ماهيت نيازمندي هر جنس به ديگري كه موجب شكل گيري نهاد خانواده شده و باعث احساس كامل شدن يك فرد از يك جنس در كنار فرد ديگري از جنس مقابل مي گردد، حقيقتي است كه مي طلبد تفاوت هاي بنيادين و مبنايي بين زن و مرد و نوع نگاه هريك به جنس مقابل وجود داشته باشد و به همين جهت همواره زن مطلوب و مقصود مرد بوده و ساختار خلقت او به گونه اي قرار گرفته كه جذابيت هاي او موجب جذب و كشش مردان به سمت ايشان و تحمل مشقت هاي رسيدن به آن ها شده است.
استاد مطهري زمينه وجوب پوشش زنان مي‌فرمايد:«اما علت اين كه در اسلام دستور پوشش، اختصاص به زنان يافته، اين است كه ميل به خود نمايي و خودآرايي مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلب‏ها و دل‏ها مرد شكار است و زن شكارچي، همچنان كه از نظر تصاحب جسم و تن، زن شكار است و مرد شكارچي. ميل زن به خود آرايي از حس شكارچي‏گري او ناشي مي‏شود...
اين زن است كه به حكم طبيعت خاص خود مي‏خواهد دلبري كند و مرد را دل باخته و در دام علاقه خود اسير سازد. بنابراين انحراف تبرّج و برهنگي، از انحراف‏هاي مخصوص زنان است و دستور پوشش هم براي آنان مقرر گرديده است.»(1)
اگر اين تمايل و ميل و كشش در ساختار وجودي زن وجود نداشت چه بسا كمتر مردي خواهان تشكيل خانواده و رسيدن به يك زن براي توالد و تناسل مي بود و ساختار نظام اجتماعي به هم مي خورد چنان كه امروزه كه اين روابط در كشورهاي غربي نابسامان شده و دائره كشش هاي جنسي زن براي مردان از محدوده خانواده به همه عرصه هاي زندگي فردي و اجتماعي كشيده شده عملا ساختار تشكيل خانواده و توالد و تناسل به مشكلات و معضلات عميق گرفتار شده است.
به هر حال همان گونه كه وجود اين احساس و كشش و تمايل بين زن و مرد مهمترين بستر شكل گيري خانواده و نهادهاي اجتماعي و در نهايت يك جامعه سالم و پويا است، اگراين كشش و تمايل و قدرت جذب در فضاي نامانسب خود بروز يابد بيشترين صدمات را هم به خود زن و هم به مجموعه جامعه وارد مي كند و حجاب مهمترين ابزار كنترل و هدفمند كردن اين كشش طبيعي بين جنس زن و مرد است.
اين تمايل و كشش هم ارتباط دقيقي با ايمان افارد ندارد كه بگوييم" زن بايد لباسهايش را به ميزان ايمان مردان تنظيم كند." زيرا مردان اعم از مومن يا غير مومن در صورت برخورداري از سلامت جسمي و روحي داراي اين كشش و تمايل به جنس مخالف هستند و سطح ايمان افراد تنها مي تواند تنظيم كننده كم و كيف رفتارهاي بعدي آنان در قبال اين تمايل دروني باشد، يعني جذابيت هاي جسمي و جنسي يك زن به طور طبيعي مورد توجه مردان قرار مي گيرد، حال ممكن است يك مرد بي ايمان در نتيجه اين تحريك و توجه در مقام تعرض و ايجاد خطر براي زن برآيد و مردي ديگر به خاطر ايمان دروني اش خود را سركوب كرده و چنين نكند، اما در هر حال خطر عمومي در اين وضعيت متوجه زنان خواهد بود.
تحقيقات گسترده ميداني در جوامع اسلامي و غير اسلامي و تجربه چند دهه برهنگي و آزادي اجتماعي در غرب و حتى كشف حجاب در جوامع اسلامي اين حقيقت را آشكار مي‌كند كه جدي‌ترين و زيان‌ بارترين خطرات و تهديدهايي كه جامعه بانوان را در طول تاريخ تهديد كرده و مهلك‌ترين ضربات را بر تعالي و كمال آنها وارد ساخته و نگاه هاي ابزاري و استفاده هاي تبليغاتي و تنزل شخصيتي آنان را به همراه داشته، ناشي از سهل‌انگاري و بي‌تفاوتي در خصوص برخي امور ساده و مقدماتي در روابط اجتماعي و مواجهه با جنس مخالف و عرضه بدون محدوديت و استفاده جنسيتي از آنان است كه زمينه ‌ساز لطمات سخت بعدي خواهد بود و حجاب يكي از مهم‌ترين عواملي بازدارنده و جلوگيري كننده از اين مقدمات و بسترهاي ابتدايي شكل گيري آن آثار جبران ناپذيراست.
اين نوع نگاه امنيت زا حقيقتي غير قابل انكار بوده و مربوط به فرهنگ و دين خاصي نيست بلكه تجربه افرادي كه در كشورهاي غربي زندگي كرده‌اند، كاملاً اين تأثير و پيش گيري مثبت را نشان داده تا جايي كه ديده مي‌شود گرايش به حجاب حتى در بين زنان غربي به حد چشم‌گيري رو به افزايش است و يك فرد تازه مسلمان غربي حاضر مي‌شود همه پيامدهاي فرهنگي و اجتماعي اين امر را پذيرفته، حتى فشارهاي خاص رواني و قانوني اين تصميم را بپذيرد، اما براي حفظ امنيت جسمي و حيثيتي خود حجاب داشته باشد.
با وجود اين حريم قانوني و مشخص است كه جذابيت هاي جسمي زن بر ساير خصلت هاي او پيشي نمي گيرد و اتفاقا به خاطر پوشاندن همين قوس هاي بدن اوست كه افكار و خلاقيت هاي فكري او زمينه بروز و ظهور مي يابد و مانع استفاده ابزاري از زن در محيط هاي كاري و تحصيلي و اجتماعي مي گردد و به همين جهت است كه زن نه بخاطر هوس مردان كه بخاطر ايجاد فضاي امن اجتماعي براي خود حريم بين خود و ديگر مردان را رعايت مي كند و جذابيت هاي جسمي و جنسي خود را محدود در حريم خانواده خود مي نمايد كه در اين صورت توانايي هاي فركي و روحي و اجتماعي او به طور صحيح در فضاي جامعه بروز يافته و توانايي هاي جسمي و جنسي او نيز منحصر در شريك زندگي اش خواهد ماند.
پي نوشت:
1. مطهري، مرتضي، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، تهران ، 1374 ش، ج19، ص 436- 437.
موفق باشید.

آیا خداوند توبه انسانی که زیاد استمناع کرده است را میبخشد

پاسخ:
بيش تر افرادي كه دچار خودارضايي شده اند، از دو جهت نگراني دارند: از گذشته و از عوارض جسمي و رواني. از اين رو احساس نا اميدي مي كنند، در حالي كه آنان نبايد تصوّر كنند بعد از چند بار توبه و شكستن آن، ديگر اميدي وجود ندارد. در توبه هميشه به روي بندگان گناهكار باز است و امكان بازگشت فراهم مي باشد.
توبه كننده، محبوب خداست قرآن كريم فرموده: «ان الله يحب التّوابين؛ (1) يقيناً خداوند توبه كنندگان را دوست دارد».
خود ارضايي، باعث دوري از خداي متعال بوده و جداي از ضررهاي روحي، معنوي اش، مشكلات جسمي زيادي به دنبال دارد كه نمي توان از آنها چشم پوشي كرد؛ ولي از اين نكته غافل نباشيد كه جلوي ضرر را از هر كجا كه بگيريد، سود و منفعت است. كسي كه مسير زندگي را بيراهه رفته و به جاي عروج و كمال، پيوسته رو به سقوط و تباهي گام برداشته و به جاي "فلاح"، در مسير"خسران"افتاده است، در حال باختن زندگي است و هر لحظه كه متوجه اين راه خطا و بن بست شود و به مسير نوراني و خدايي"فطرت" برگردد، مي تواند گذشته سياه و تباه راهم جبران كند.
مگر مي شود گنهكار، از صميم دل با نيت راستين و خالص به سوي خدا بر گردد و خداوند در به رويش ببندد و او را نپذيرد؟! آيا توبه بنده، زمينه ساز گشايش پنجره اي رو به رحمت الهي نيست؟!
گناه، هر چند زياد باشد، لطف و كرم خدا بيشتر است. رابطه با خدا را بايد بر اساس وسعت كرم و گستردگي رحمت او برقرار ساخت. وقتي همه درها به روي انسان بسته شود، آغوش رحمت الهي به روي عاصيان گشوده است.
- راهي آسان تر از توبه:
اين نكته حكيمانه كه"پيشگيري بهتر از درمان است"، در مسايل اخلاقي و تربييتي هم صحيح است. درست است كه خداي مهربان، گناهكاران را در بن بست قرار نداده و دري به نام توبه به رويشان باز كرده و آنان را به توبه فرا خوانده است، ولي آيا همه اهل معصيت، به اين آگاهي مي رسند كه بد كرده اند و بايد توبه كنند؟ اگر توفيق توبه نيايد چه؟ اگر اجل، مهلت توبه ندهد چه كند؟
پس اين است كه در مورد گناه نيز پيشگيري بهتر و راحت تر از مداواست، يعني از اول گناه نكردن. حضرت علي(ع)مي فرمايد:"ترك الذنوب اهون من طلب التوبه" (2) ترك گناه، آسان تر از درخواست توبه است.
- در مورد عذاب وجدان بايد عرض كنيم كه:
كسي كه در اثر يادآوري گناه خودش، اذيت مي شود، علامت اين است كه خدا دوستش دارد. خدا كسي را كه دوست ندارد، كاري مي كند كه گناه برايش مهم نباشد. عذاب وجدان خيلي انسان را رشد مي دهد. شخصيت انسان را معنوي تر خواهد كرد. انسان را از گناه فاصله خواهد داد. منتهي اين عذاب وجدان را بايد كنار خدا داشته باشيم. نه تنهايي كه موجب افسردگي بشود. بچه اي كه مادرش را گم كرده، اول مادرش را پيدا مي كند و بعد در بغل مادرش گريه مي كند.
انسان وقتي علم واقعي به ضرر و گناه امري نداشته باشد، به راحتي عمل گناه خود را ترك نخواهد كرد؛ اصلا اگر پشتوانۀ علمي به ضرر و زيان گناهي نداشته باشيم، انگيزه اي براي ترك آن گناه نخواهيم داشت. اگر كسي علم به گناه دارد. ولي عذاب وجدان ندارد، چگونه مي تواند توبه كند؟! شما حتما از ضررهاي گناه زجر كشيده و ناراحتيد كه تصميم به ترك گرفته ايد. همين كه وقتي پي به اشتباهتان مي بريد و از خدا طلب مغفرت مي كنيد، نشان از صفاي باطن شما دارد، زيرا تا كسي "پشيمان" نشود، تصميم بر "ترك گناه" نمي گيرد و تا حالت "ندامت" براي گناهكار حاصل نشود، تصميم جدي براي اصلاح خويش و جبران گذشته نخواهد داشت. پس ندامت شما، يك عنصر اساسي در تحقق توبه است، پوزش خواهي و استغفار، مرحله اي از آن است وجبران گذشته، مرحله اي ديگر. (3) از سياست شيطان و مكرش به دور باشيد.
اما براي آن كه در عمل به لوازم توبه تا آخر ثابت قدم و موفق باشيد، هر روز صبح بعد از نماز و هر شب هنگام خوابيدن، پس از خواندن دو ركعت نماز از خدا بخواهيد كه شما را در پيمان توبه موفق بدارد. از توسل به چهارده معصوم (ع) به خصوص توسل به امام زمان (ع) غافل نشويد و از خواندن دعاهاي رسيده از ائمه معصوم(ع) به خصوص دعاي توبه در صحيفه سجاديه و دعاي «مناجات التائبين» در مفاتيح الجنان كه از دعاهاي خمس عشر امام سجاد(ع) است، غفلت نورزيد و در بدست آوردن شاهراه نجات از گناه و دوري از شيطان در اين زمينه هرچه زود تر مقدمات ازدواج را فراهم كرده و به اين امر اقدام نماييد. براي توضيحات بيشتر با شماره(09640) تماس بگيريد.
پي نوشت ها:
1. بقره (2) آيه 222.
2. نهج البلاغه، حكمت17. (بر اساس نهج البلاغه محمدعبده).
3. جوادمحدثي، توبه، بازگشت به فطرت، (درسهايي از نهج البلاغه2)، ص16، بنياد پژوهش هاي اسلامي آستان قدس رضوي مشهد، چاپ نهم1387.
موفق باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

اگر شخصی که در طول عمر خود فقط یک بار شراب (نه برای شهوترانی؛مرتکب هیچ کار دیگری هم نشده) خورده و یک بار نیز به اصرار دوستان گوشت خوک خورده باشد، بمیرد، آیا بازماندگان وی میتوانند این گناهان او را پاک کنند؟(این شخص انسان بسیار بزرگواری بود، فقط در اواخر عمر خود این دو گناه را مرتکب شده است.) تکلیف چیست؟

پرسش گر گرامی شراب و گوشت خوک خوردن هر دو حرام است و گناه. مخصوصا شراب خواری که در اسلام برای او حد و تازیانه مشخص شده است و اصرار برخی از افراد ،سبب نمی شود تا گناه و خوردن آنها توجیه شود،ولی اگر خود فرد بعد از این گناه ها توبه کند و پشیمان شود و دیگر مرتکب نشود،خداوند او را می بخشد. قرآن کریم مى فرماید: ای بندگان که بر خود اسراف و ستم کردید، از رحمت خدا مأیوس نشوید که خدا همه گناهان را مى آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.(1) واز این که گفتید ایشان انسان بزرگواری بوده است، ظاهر است که ايشان توبه كرده است.
ولی اگر بدون توبه از دنیا برود ،دعا و استغفار و طلب آمرزش باز ماندگان نیز می تواند تاثیر داشته باشد،در منابع دینی توصیه داریم که کار خیر فرزند و باز ماندگان، در بخشش فردی که از دینا رفته تاثیر دارد از جمله رسول خدا(ص) فرمودند: «حضرت عیسی(ع) از کنار قبری عبور کرد، دید که صاحب قبر را عذاب می کنند، سپس در سال آینده از کنار همان قبر عبور نمود، دید که خبری از عذاب نیست، گفت: بار پروردگارا! سال قبل که از این جا عبور کردم، دیدم صاحب قبر معذّب است و در این سال دیدم عذاب از او برداشته شده، خدا خطاب به عیسی فرمود: ای روح الله! از این مرد فرزندی به مقام بلوغ رسیده، فرزند صالح و نیکو کرداری است، راهی را برای مردم استوار و هموار نمود و یتیمی را مسکن و مأوی
داد، پس من به برکت عمل فرزندش، از گناه او درگذشتم»(2).
پس بازماندگان حتما می توانند ،با اعمال خود سبب آمرزش ایشان بشوند.

پی نوشت ها :
1. سوره زمر(39) آیه 53.
2..معاد شناسی، محمد حسینی طهرانی، نشر حکمت، 1403ق. ج3، ص 225،

آیا کسی که مرتکب استمناء شده و عذاب وجدان ندارد اما میداند این عمل گناه دارد و هم عذاب اخروی دارد و هم برای او ضرر دارد ومیخواهد توبه کند آیا توبه ی او مورد قبول پروردگار واقع میشود؟

پاسخ:
بیش تر افرادی که دچار خودارضایی شده اند، از دو جهت نگرانی دارند: از گذشته و از عوارض جسمی و روانی. از این رو احساس نا امیدی می کنند، در حالی که آنان نباید تصوّر کنند بعد از چند بار توبه و شکستن آن، دیگر امیدی وجود ندارد. در توبه همیشه به روی بندگان گناهکار باز است و امکان بازگشت فراهم می باشد.
توبه کننده، محبوب خداست قرآن کریم فرموده: «ان الله یحب التّوابین؛ (1) یقیناً خداوند توبه کنندگان را دوست دارد».
خود ارضایی، باعث دوری از خدای متعال بوده و جدای از ضررهای روحی، معنوی اش، مشکلات جسمی زیادی به دنبال دارد که نمی توان از آنها چشم پوشی کرد؛ ولی از این نکته غافل نباشید که جلوی ضرر را از هر کجا که بگیرید، سود و منفعت است. کسی که مسیر زندگی را بیراهه رفته و به جای عروج و کمال، پیوسته رو به سقوط و تباهی گام برداشته و به جای "فلاح"، در مسیر"خسران"افتاده است، در حال باختن زندگی است و هر لحظه که متوجه این راه خطا و بن بست شود و به مسیر نورانی و خدایی"فطرت" برگردد، می تواند گذشته سیاه و تباه راهم جبران کند.
مگر می شود گنهکار، از صمیم دل با نیت راستین و خالص به سوی خدا بر گردد و خداوند در به رویش ببندد و او را نپذیرد؟! آیا توبه بنده، زمینه ساز گشایش پنجره ای رو به رحمت الهی نیست؟!
گناه، هر چند زیاد باشد، لطف و کرم خدا بیشتر است. رابطه با خدا را باید بر اساس وسعت کرم و گستردگی رحمت او برقرار ساخت. وقتی همه درها به روی انسان بسته شود، آغوش رحمت الهی به روی عاصیان گشوده است.
راهی آسان تر از توبه؛ این نکته حکیمانه که"پیشگیری بهتر از درمان است"، در مسایل اخلاقی و تربییتی هم صحیح است. درست است که خدای مهربان، گناهکاران را در بن بست قرار نداده و دری به نام توبه به رویشان باز کرده و آنان را به توبه فرا خوانده است، ولی آیا همه اهل معصیت، به این آگاهی می رسند که بد کرده اند و باید توبه کنند؟ اگر توفیق توبه نیاید چه؟ اگر اجل، مهلت توبه ندهد چه کند؟
پس این است که در مورد گناه نیز پیشگیری بهتر و راحت تر از مداواست، یعنی از اول گناه نکردن. حضرت علی(ع)می فرماید:"ترک الذنوب اهون من طلب التوبه" (2) ترک گناه، آسان تر از درخواست توبه است.
در مورد عذاب وجدان باید عرض کنیم که؛ کسی که در اثر یادآوری گناه خودش، اذیت می شود، این علامت این است که خدا دوستش دارد. خدا کسی را که دوست ندارد، کاری می کند که گناه برایش مهم نباشد. عذاب وجدان خیلی انسان را رشد می دهد. شخصیت انسان را معنوی تر خواهد کرد. انسان را از گناه فاصله خواهد داد. منتهی این عذاب وجدان را باید کنار خدا داشته باشیم. نه تنهایی که موجب افسردگی بشود. بچه ای که مادرش را گم کرده، اول مادرش را پیدا می کند و بعد در بغل مادرش گریه می کند.
انسان وقتی علم واقعی به ضرر و گناه امری نداشته باشد، به راحتی عمل گناه خود را ترک نخواهد کرد؛ اصلا اگر پشتوانۀ علمی به ضرر و زیان گناهی نداشته باشیم، انگیزه ای برای ترک آن گناه نخواهیم داشت. اگر کسی علم به گناه دارد. ولی عذاب وجدان ندارد، چگونه می تواند توبه کند؟! شما حتما از ضررهای گناه زجر کشیده و ناراحتید که تصمیم به ترک گرفته اید. همین که وقتی پی به اشتباهتان می برید و از خدا طلب مغفرت می کنید، نشان از صفای باطن شما دارد، زیرا تا کسی "پشیمان" نشود، تصمیم بر "ترک گناه" نمی گیرد و تا حالت "ندامت" برای گناهکار حاصل نشود، تصمیم جدی برای اصلاح خویش و جبران گذشته نخواهد داشت. پس ندامت شما، یک عنصر اساسی در تحقق توبه است، پوزش خواهی و استغفار، مرحله ای از آن است وجبران گذشته، مرحله ای دیگر. (3) از سیاست شیطان و مکرش به دور باشید.
اما برای آن که در عمل به لوازم توبه تا آخر ثابت قدم و موفق باشید، هر روز صبح بعد از نماز و هر شب هنگام خوابیدن، پس از خواندن دو رکعت نماز از خدا بخواهید که شما را در پیمان توبه موفق بدارد. از توسل به چهارده معصوم (ع) به خصوص توسل به امام زمان (ع) غافل نشوید و از خواندن دعاهای رسیده از ائمه معصوم(ع) به خصوص دعای توبه در صحیفه سجادیه و دعای «مناجات التائبین» در مفاتیح الجنان که از دعاهای خمس عشر امام سجاد(ع) است، غفلت نورزید و در بدست آوردن شاهراه نجات از گناه و دوری از شیطان در این زمینه هرچه زود تر مقدمات ازدواج را فراهم کرده و به این امر اقدام نمایید. برای توضیحات بیشتر با شماره(09640)تماس بگیرید.
پی نوشت ها:
1. بقره (2) آیه 222.
2. نهج البلاغه، حکمت17. (بر اساس نهج البلاغه محمدعبده).
3. جوادمحدثی، توبه، بازگشت به فطرت، (درسهایی ازنهج البلاغه2)، ص16، بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی مشهد، چاپ نهم1387.

آيا گناه استمناء بيشتر است يا اينكه جوان در خواب جنوب شود

يعني اينكه اگر جوان استمناء كند گناهش بيشتر است يا اينكه شب در خواب جنوب بشود

پاسخ:
پرسشگر گرامی، اگر کسی درخواب بدون اختیار جنب شود، مرتکب گناهی نشده است.
بر خلاف استمنا که از گناهان کبیره است و از بعضی روایات استفاده می شود که گناه استمنا، مثل گناه زنا است. در روايتي از امام صادق(ع) نقل شده : استمنا، مثل زنا است؛ يعني گناه زنا را دارد. (1)
در روايت ديگر، ابي بصير از امام صادق - عليه السلام - نقل مي کند: خداوند روز قيامت با سه کس سخن نمي گوید و نظر رحمت به آن ها نمي کند و گناه آن ها را نمي بخشد و عذاب دردناک براي آنان است. از جمله اين سه طائفه، کسي است که در دنيا استمنا کرده باشد. (2)
پس نباید این دو مورد را با هم مقایسه کرد و گفت کدام یک گناهش بیشتر است. چون یکی گناه دارد و دیگری گناه ندارد. استمنا گناه کبیره است. ولی جنب شدن بی اختیار در خواب گناه ندارد.
پی نوشت ها :
1. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، 29 جلد، مؤسسه آل البيت عليهم‏السلام قم، 1409 ه ق، ج 28 ،ص 364.
2.همان، ج 20، ص 353.

سلام استمنا گناه صغیره یا کبیره هست؟حکم و توضیحاتش چیست تازه سن تکلیف رسیدم مرجع هم آقای خامنه ای

پاسخ:
استمنا ارضای غریزه جنسی از راه انحرافی است. از این جهت در اسلام حرام و از جمله گناهان کبیره شمرده شده است.(1)
خداوند با حکمت و دانش گسترده خویش، همراه با غرایز و نیروهای دیگر، غریزه جنسی را نیز در انسان آفریده است که به هنگام بلوغ شکوفا می‏شود. اگر به درستی رهبری نشود، ناگزیر طغیان می‏کند. شخص را به راه‏های انحراف و سقوط می‏کشاند.
برای کنترل و هدایت درست این غریزه راه‏های متعددی وجود دارد که بهترین و موثرترین آن ها، ازدواج است. قرآن کریم در این مورد می‏فرماید: «وَ أَنکِحُوا الْأَیَامَى مِنکُمْ وَ الصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَ إِمَائِکُمْ إِن یَکُونُوا فُقَرَاء یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ». (2)
در این آیه ابتدا جوانان را بر ازدواج تشویق کرده و به آنان امید داده که فقر را مطرح نکنند؛ زیرا با اتخاذ شیوه صحیح و منطقی در زندگی و امید به رحمت و فضل خدا، این مشکل به راحتی حل می‏گردد.
بنابراین بهترین و موثرترین راه برای کنترل غریزه ازدواج است. چه بسا در برخی موارد که انسان به گناه می افتد، واجب است که ازدواج کند. انسان برای انجام دادن موضوع واجب باید کوشش نماید که حتی المقدور صورت گیرد. مانند همه تکالیف واجب باید انجام پذیرد. آرام آرام مسئله را با مادر و پدر یا نزدیکانی که در فراهم کردن زمینه ازدواج شما می توانند موثر باشند، مطرح کنید.
در صورت عدم وجود شرایط حتی به صورت نسبی تا زمان رسیدن به آن شرایط و انجام این امر، تنها راه آن است که غریزه جنسی خود را به طور موقت کنترل کنید. طبیعی است برای کنترل غریزه جنسی باید از برخی راهکارها کمک بگیرید. در صورت لزوم در مکاتبات بعدی از این راهکارها بپرسید تا پاسخ دهیم.
پی نوشت ها :
1. شهید دستغیب، گناهان کبیره، ج 2، دفتر نشر اسلامی، ص 333.
2. نور (24)، آیه 32.

سلام من 3 سال است که استمنا میکنم حال حاظر 15 سال دارم خیلی توبه کردم و شکستم آیا خدا مرا می بخشد؟ آیااگر بعد از صد ها بار توبه شکستن این بار آخرم باشد خدامرا میبخشد؟ آیا دوباره مرا دوست می دارد؟ آیا هوایم را مثل قبلا دارد؟ وآیا مشکل هایی که در جسمم به وجود آمده خوب می شود؟ آیا وقتی ازدواج کنم بچه ام سالم به دنیا می آید ؟ آیا خدا آتشش را برمن فرو میریزد یا مرا می بخشد؟ دلم میخواهد جیغ بکشم و بگویم خدا غلط کرده ام گرچه بارها توبه کگرده ام و شکسته ام چه کنم؟ کمکم کنید خواهش می کنم

پاسخ:
از این که در عنفوان جوانی توانسته اید روح و جان خود را از دام شیطان برهانید و با عزم و اراده قوی به وادی نور و پاکی قدم نهید، خرسندیم. به شما تبریک می گوییم. امیدواریم که اراده پولادین خود را به کار بسته و همواره روح خویش را از زندان گناهان رهایی بخشید. در پاسخ به سوالتان لازم می دانم به چند نکته اشاره کنم :
1- خود ارضایى یکى از اقسام انحرافات جنسى به شمار مى‏رود. در پیدایى آن علل مختلفى دخالت دارد مانند تحوّلات بلوغ، عوامل تحریک زا، عقده حقارت، مساعد نبودن محیط خانواده، معاشرت با منحرفان، ضعف ایمان و ناآگاهى از پیامدهاى خودارضایى.خودارضایی عوارض جسمی و روحی و روانی زیادی دارد.
عوارض شوم این عمل زشت در قوه تفکر انسان غیر قابل انکار است. عوارضی مثل: ضعف حافظه ، از بین رفتن خلاقیت‏ها، توانایى‏ها و سرکوب شدن استعدادها، عدم میل به تحصیل ، مطالعه، تحقیقات علمى و فعالیت‏هاى فکرى، افت تحصیلى‏ و ... .
استمنا عادت زشتی است که تکرار مستمر آن موجب شده این عادت به صورت طبیعت ثانوی در آمده باشد. روشن است عملی که عادت برای انسان شده باشد، یک شب از سر به در نمی‌رود، ولی به تدریج ترک خواهد شد. در مدت نسبتاً کوتاهی آثار شوم آن نیز برطرف خواهد گشت.
توبه از هر گناهی و از جمله استمنا دو رکن اساسی دارد: پشیمانی بر گناه؛ عزم بر ترک آن.
اولین گام در ترک استمنا امید به نجات از دام این بیماری است. به گواهی پزشکان و بسیاری از افرادی که آلوده بوده‌اند، ‌اگر از طریق صحیحی وارد شوید، نجات از آن مانند دیگر اعتیاد‌ها مسلّم و حتمی است.
گام دوم: تصمیم، اراده و صبر در برابر خواسته‌های نفسانی است. اگر قبلاً تصمیم گرفته‌اید،ولی باز آن را شکسته‌اید، مأیوس نشوید. بیایید از نو تصمیم بگیرید. با در نظر گرفتن سرانجام این گناه و بررسی تمام جوانب مسئله و بسیج کردن تمام نیروهای معنوی خود، به خصوص ایمان به خدا عزم خود را در ترک استمنا راسخ کنید. با جدیت وارد عمل شوید. با زبان جاری کردن استغفار و طلب مغفرت و عزم بر ترک گناه مطمئن باشید گناه سابق شما بخشیده شده است. با ترک این عادت ناپسند مشکلات رفتاری شما نیز برطرف خواهد شد.
سعی کنید خاطرات تلخ گذشته را به بوته فراموشی بسپارید. بر نقاط قوّت خود تأکید و اصرار ورزید تا از این طریق اعتماد به نفس و خود باوری شما تقویت گردد.
برادر گرامی ضمن سپاس از شما به جهت ارتباط با ما، مطالب تکمیلی درباره استمنا و روش صحیح توبه و ..... را می توانید در آرشیو سایت، مطالعه کنید لذا از طولانی کردن پاسخ خودداری کرده و شما را به سایت های porsojoo.ir و pasokhgoo.ir ارجاع می دهیم.
2-همانگونه که خودتان نیز می دانید ارائه هر راهکاری برای ترک استمنا، متوقف بر خواست و اراده قطعی شماست. بهترین اذکار و قوی ترین راهکارها بدون خواست واقعی شما روی کاغذ باقی می‌ماند.عواملی در تقویت اراده مؤثر است مانند: تمرکز بخشیدن به فعالیت های گوناگون، توجه به عبادات به ویژه نماز که تمرین تمرکز فکر است، پایان رسانیدن کارهای نیمه تمام، تلقین مثبت و....
بر این اساس مهم ترین ابزار در ترک معصیت و فرار از دام شیطان، اراده و قوی در ترک اعمال زشت و ناپسند است. مهم ترین کاری که باید انجام دهید، این است که اراده و اعتماد به نفس خودت را تقویت نمایی تا در مقابل طوفان وسوسه های شیطانی تاب بیاوری.
3- راهكار اصلي در پيشگيري و درمان مشکل، طبق فرموده قرآن، دو چیز است: یکی ازدواج است که شرایط آن برای شما مهیا نیست و دیگری داشتن تقوای درونی و عملی. بزرگان گفته‏اند: «نفس را مشغول بدار؛ و گرنه او تو را به خود مشغول خواهد ساخت». این ها تنها راهی هستند که غریزه جنسی خود را به طور موقت کنترل کنید. طبیعی است برای کنترل غریزه جنسی باید از برخی راهکارها کمک بگیرید. در این زمینه باید چند چیز را دقیقاً و حتماً بدون سهل‏انگاری عمل نمایید:
1. تصمیم جدی و قاطع بر گناه نکردن؛ تا انسان عزم راسخ بر ترک گناه نداشته باشد، چندان توفیقی در عدم ارتکاب گناه به دست نمی‌آورد.
2. ترک زمینه گناه: پیشگیری از زمینه های گناه آسان‌ترین راه مبارزه با گناه است. جوانی که می‌خواهد گناه نکند ، باید خود را از صحنه‌های گناه دور نگه دارد.
این خود زیر مجموعه‏ای دارد که مهم ترین آن عبارت از است:
* کنترل چشم:
دقیقا باید مواظب چشم خود بود که مبادا به نامحرم و هر آنچه که شهوت‏انگیز است، نگاه شود. امام صادق(ع)می فرماید: «النظر سهم من سهام ابلیس مسموم و کم من نظرة اورثت حسرة طویلة؛(2)
نظر دوختن تیری مسموم از تیرهای ابلیس است. چه بسا نگاهی که حسرت دراز مدتی را (در دل) به ارث بگذارد». تا حد امکان انسان از حضور در مجالس مختلط یا برخورد با نامحرم پرهیز نماید.
* کنترل گوش:
باید از شنیدنی‏هایی که ممکن است به حرام منجر شوند و زمینه‏ساز حرام هستند، پرهیز شود. مانند نوار موسیقی، صدای شهوت‏انگیز نامحرم و...
* ترک مصاحبت با دوستان ناباب:
دوستانی که باعث می‏شوند انسان مزة گناه را مزمزه کند، دشمن هستند و باید از آن ها پرهیز کرد.
البته این ها از مهم ترین زمینه‏های گناه هستند که باید ترک شوند، ولی به طور کلی هر چیزی که زمینة گناه را فراهم می‏کند ، باید ترک شود.
ترک فکر گناه، اشتغال به برنامة شبانه‏روزی، ورزش،توجه کامل به این که خداوند در همة حالات آگاه و ناظر بر اعمال ما است، تفکر در عواقب زیان بار گناه، باور کردن این که شیطان و نفس امّاره، دشمن انسانند،عمر انسان زودگذر است و در آینده بسیار نزدیک به نتایج اعمالش خواهد رسید، از مهم ترین مواردی هستند که انسان را در داشتن داشتن تقوای درونی و عملی کمک می کند.
در صورت تمایل برای صحبت در زمینه موارد یاد شده، می توانید در مکاتبات بعدی مطرح کنید تا پاسخ دهیم. همچنین چنانچه گناه خاصی مورد نظرتان بود، در مکاتبه بعدی یاد‌آوری نمایید تا راهکارهایی خاصی برای آن ارائه شود.
در مورد زیان های جسمی و روانی ناشی از خود ارضایی بدانید همة این عوارض، در پرتو معالجات و تدابیردرمانی قابل جبران است.

پی نوشت ها:
1. نور (24) آیه32.
2. حاج شيخ عباس قمي، سفينه البحار، دار الاسوه ، 1422 ه.ق ، ماده نظر.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

باسلام آیا توبه فرد استمنا کننده قبئل می شود او چگونه باید توبه کند

پاسخ:
از آیات و روایات استفاده می‏شود که توبه مخصوص گناه ویژه‏ای نیست و شخص خاصی را نیز شامل نمی‏شود. خداوند نسبت به هر عمل زشت و هرظلم و ستم و اسرافی، وعده پذیرش توبه را داده و در آیه "توبوا الی الله جمیعاً" (1) هرگناهکاری دعوت به توبه شده‏ است. در این جهت فرقی بین گناه کبیره وصغیره نیست.
خداوند در قرآن می فرماید: "قل: یا عبادی الّذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله أنّ الله یغفر الذنوب جمعیاً، إنّه هوالغفور الرّحیم؛(2) بگو: ای بندگان من که(با گناه کردن ) بر خود ظلم و ستم روا داشتید، از رحمت خداوند مأیوس و نا امید نشوید که خدا همه گناهان را می آمرزد.
رسول اکرم(ص) فرمود:
"هر مرضی دارویی دارد و داروی گناهان استغفار و طلب عفو وآمرزش از خدا است. (3)گناه هر چه باشد، قابل توبه است و توبه از آن در درگاه الهی پذیرفته می شود. به شرط آن که توبه حقیقی باشد؛ یعنی انسان از عمق دل پشیمان شده باشد و با عزمی راسخ بخواهد آن گناه را ترک کند. در این صورت خداوند نه تنها توبه را می پذیرد. بلکه توبه کننده واقعی را دوست دارد.
توبه که به معنی پشیمانی واقعی از معصیت است، هم موجب بخشش گناه شده و هم صفحه قلب را از آلودگی به گناه پاک و تیرگی را مبدّل به روشنایی می سازد.
پی نوشت‏ ها:
1. نور (24) آیه 31.
2. زمر(39) آیه 53.
3. محمد ری شهری، میزان الحکمه، ماده ذنب، شماره 6655، ج 2، ص 997.

صفحه‌ها