جوارحي

فعلا هم در ورشكستگي كامل بسر مي برم
امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید:روزگار دو روز است ،روزي به سود تو مي باشد و روزي به زيانت، اگر به سود تو بود، خوشحالي نكن، و اگر به زيانت بود، شكيبائي کن.

بنام خدا شغل من آزاد است تا سال گذشته كم بيش كارم بد نبود اما: در تاريخ 10/8/88 يك اتومبيل خريدم و پول آن را روز 18/8/88 پرداخت كردم از همان روز 18/8 تا حدود 100 روز هيچ مشتري نداشتيم و بعد از آن گاهي يك مشتري مي آمد اكثراً مي آيند سؤال مي كنند و تا پاي قرارداد هم مي آيند ولي ناگهان پشيمان مي شوند. حتي ماشينم راهم مي خواهم بفروشم تاكنون حدود 50 مشتري آمده و به قيمت آنها هم راضي شده ام. اما ناگهان هنگام قرارداد پشيمان مي شوند. كسب و كارم حلال است و تاجائي كه مي دانم مال حرام يا عاق والدين ويا بدهي شرعي بر گردنم نيست. نمي دانم چه كنم انواع ذكر هاو سوره هاراهم خوانده ام. فعلا هم در ورشكستگي كامل بسر مي برم لطفاً از علامه حسن زاده آملي يا يكي از علما مثل ايشان سؤال بفرمائيد.

برادر گرامی !متأسفانه ما به علامه حسن زاده حفظه الله یا امثال ایشان دسترسی نداریم.

امير المومنين عليه السلام مي فرمايد:«الدَّهْرُ يَوْمَانِ يَوْمٌ لَكَ وَ يَوْمٌ عَلَيْكَ فَإِذَا كَانَ لَكَ فَلَا تَبْطَرْ وَ إِذَا كَانَ عَلَيْكَ فَاصْبِر؛

روزگار دو روز است ،روزي به سود تو مي باشد و روزي به زيانت، اگر به سود تو بود، خوشحالي نكن، و اگر به زيانت بود، شكيبائي داشته باش‏.(1)

براي شما روزگار چنین شده كه به نفع تان نيست، بايد صبر كنيد تا گشايشي حاصل شود كه «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرا؛ آري، با دشواري، آساني است.»(2) اما بدانید كلید وسعت رزق و روزی ،خوش اخلاقی و مدارا كردن با دیگران به ویژه خانواده و صله رحم است .

در عين حال بيكار نباشيد . دنبال رزق و روزي خود باشيد . هر روز به اميد كسب روزي از منزل بيرون برويد،كه خدا رزاق است.

اين اعمال را هم توصيه مي كنيم انجام دهید:

1.دعاي توسل را هر روز بخوانيد تا مشكل تان حل شود.

2.در روايت آمده:  فراوان استغفار نموده و سوره قدر را زياد بخوانيد.(3)

3.هر گاه به خانه خود برگشتي ،هنگام وارد شدن بگو:

 «بسم اللَّه و باللَّه، أشهد أن لا إله إلّا اللَّه وحده لا شريك له، و أشهد أنّ محمّدا عبده و رسوله صلّي اللَّه عليه و آله؛

 «با نام خدا و با استمداد از او، شهادت مي‏دهم كه خدايي غير از اللَّه وجود نداشته ،در حالي كه تنهاست و شريكي بر او نيست، و شهادت مي‏دهم كه محمد صلّي اللَّه عليه و آله بنده و پيامبر اوست».

سپس اگر كسي در خانه بود، بر آنان سلام كن، و اگر كسي در خانه نبود ،شهادتين را گفته و سپس بگو:

 «السّلام علي محمّد بن عبد اللَّه خاتم النّبيين، السّلام علي الأئمّة الهادين المهديّين، السّلام علينا و علي عباد اللَّه الصّالحين؛

 «سلام بر محمد بن عبداللَّه آخرين پيامبر، سلام بر امامان هدايت‏كننده و هدايت شده. سلام بر ما و بر بندگان شايسته خداوند».(4)

4.به توصيه آيت الله بهجت بعد از هر نماز:

 أ-سه بار صلوات .

ب-سه بار دعاي «اللّهمّ أغنني بحلالك عن حرامك و بفضلك عمّن سواك».

ج-سه بار صلوات بفرستيد.

5. براي امام جواد عليه السلام  نذري كنيد.

6. امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كه سوره واقعه را هر شب جمعه تلاوت كند،خداوند او را دوست بدارد. مهر و دوستي او را در دل همه مردم افكند. تلاوتگر هرگز در دنيا به درماندگي و تهيدستي و نداري و آفتي از آفت‏هاي دنيا گرفتار نيايد. از رفيقان و همنشينان امير مؤمنان عليه السّلام باشد . اين سوره تنها از آن امير مؤمنان عليه السّلام است . هيچ كس با او در اين سوره شريك نيست.(5)

با صبر و تلاش و درخواست از خداوند ان شاءالله مشكل تان حل می شود.

موفق باشید.

 

پي نوشت ها:

1.سید رضی،نهج البلاغة، هجرت‏،قم‏،1414 ق‏، ص 546.

2.  انشراح(94) آیه 6.

3.الآداب الدينية للخزانة المعينية با ترجمه عابدي، ص 289.

4.همان،ص290.

5. شیخ صدوق،ثواب الاعمال و عقاب الاعمال،ترجمه صادق حسن زاده، ارمغان طوبي‏،تهران‏، 1382 ش،ص268‏.

وقتی اجناس گرون میشه، گرون بكنم یا نه؟
خداوند برای دستیابی به وسعت رزق و گشایش در كارها، دو دسته عوامل (مادی و معنوی) را تأثیرگذار قرار داده، هیچ یك از عوامل جایگزین دیگری نمی‌شود. بر این اساس ...

1-بنده یك مغازه دارم كه به دلیل سرمایه كم توانایی اجناس در حد انبار كردن ندارم و میخواستم بدونم وقتی اجناس گرون میشه و همه گرون میكنن من كه تعداد كمی از اون جنس دارم و به قصد گرون شدن و احتكار نخریده بودم باید چكار كنم و گرون بكنم یا نه؟

2-اگر نباید گرون كنم اگر مشتری پیدا شد كه از من از همون جنس توی مغازه تعداد بیشتر از موجودی من خواست كه من مجبور بشم با قیمت جدید خرید كنم و بعد بفروشم چطور باید قیمت ها رو تطبیق بدم؟

3-من ادعیه زیادی رو هر روز میخونم از جمله سوره ی مزمل،دعای سفارشی پیامبر(اللهم رب السماوات و ...)و دعای (یا الله یا رب و ...)ولی فروش مغازم چندان مطلوب نیست و بسختی گذران امور خود مغازه در میاد.

4-آیا دعایی برای گشایش در امور فروش روزانه هست؟

در پاسخ نكاتي را خدمت شما پرسشگر گرامي عرض كنيم:

1. سوال اولتان مبتنی بر مقررات و قوانین  بازرگانی كشور است . چنانچه خلاف مقررات و به قصد احتكار نباشد، می توانید اجناس خود را هر روز، به قیمت همان روز بفروشید.

2. با توجه به نكته اول، پاسخ سوال دومتان نیز روشن می شود. یعنی همه را می توانید به قیمت روز بفروشید. هم چنین می توانید اجناس قبل را به قیمت قبل و اجناس جدید را به قیمت روز یعنی قیمت جدیدی كه خریده اید بفروشید. ولي مشتری را به دلیل اختلاف قیمت توجه دهید.

3. سوال سومتان نیاز به توضیحات بیشتر دارد. خصوصا این كه فرموده اید با ایشان قراردادی نكرده اید و چیزی طی نشده است. برای راهنمایی بیشتر با شماره (09640) بخش فقه تماس بگیرید.

4. نوشته اید: "فروش مغازم چندان مطلوب نیست و بسختی گذران امور خود مغازه در میاد. آیا دعایی برای گشایش در امور فروش روزانه هست؟"

 خداوند برای دستیابی به وسعت رزق و گشایش در كارها، دو دسته عوامل (مادی و معنوی) را تأثیرگذار قرار داده، هیچ یك از عوامل جایگزین دیگری نمیشود. بر این اساس برای موفقیت در كارها ، دعا و توسل به تنهایی كافی نیست. زیرا خداوند حكیم نظام هستی را بر پایه اسباب و مسببات قرار داده است. انسان باید با كمك «عقل و اندیشه» و مشورت با دیگران راه حل مشكلات را بیابد و افق آینده زندگی خویش را ببیند. بر آن اساس تدبیر و  برنامه ریزی كند. به هدف برسد، در كنار فراهم كردن اسباب مادی به عوامل معنوی، جهت وسعت رزق مهیا كند. البته برخی عوامل معنوی در كاهش روزی نیز موثر هستند . بسیاری از محرومیت ها معلول ظلم و ستم و تجاوز افراد نسبت به حقوق دیگران است. (1) گناه نیز سبب محرومیت از نعمت‏ها و تنگي روزي است. امام صادق(ع) مي‏فرمایند: «ان الذنب یحرم العبد الرزق؛ (2) گناه بنده را از روزي محروم مي‏سازد».

بر اساس آن چه گذشت ،روشن می شود:

هر چند اراده و كوشش انسان در كم و زیادی رزق و روزی انسان موثر است. اما خواست خداوند متعال در این خصوص فراموش نشدنی است. اوست كه "يرزق من يشأ" است. از آن جایی كه خدا به بندگان دانا و به صلاح آنان آگاهتر است، به بعضي افراد به جهت برخي اعمال شان روزي فراوان و به بعضي به سبب عملهاي شان (مانند تنبلي، قطع رحم ،اسراف، گناه ، ناسپاسی و ...) روزي كم تر ميدهد. برخي را جهت آزمايش، روزي فراوان عطا ميكند و در كار و زندگي شان گشايش ميدهد. برخي را جهت آزمايش، روزي كم ميدهد و ... . (3)

فراموش نكنید:

1. با اين كه خداوند روزي همه را تأمين و تضمين كرده، همه افراد بشر در بهره گيري از مواهب خلقت و نعمت هاي الهي يكسان نيستند، زيرا از نظر نيروهاي انساني،استعداد، هوش، طرز تفكر، امكانات مادي و اوضاع جغرافيايي يكسان نيستند. علاوه بر این كه تفاوت ها بي حكمت و حساب نيست.

2. موفقیت در هر كاری از امور زندگی مرهون چند امر است. از جمله : توكل، تقوا و اخلاص، شناحت هدف، برنامه ریزی درست و سنجیده، همت و تلاش و پشتكار،داشتن اراده قوی، اعتماد به نفس.

برای رسیدن به موفقیت لازم است این موارد رعایت شود. توصیه ما به شما این است ضمن پیدا كردن و رفع علل شكست در موارد قبل، اسباب موفقیت در كارها را كسب نمایید البته این اسباب منحصر در موارد بالا نیست. اگر تمام عوامل مادی تحقق موفقیت را فراهم كرده اید در عوامل معنوی دقت كنید. چنانچه خمس نمی دهید، با مراجعه به دفتر مرجع تقلید خود، اموالتان را پاك كنید. مقداری صدقه دهید. امیدواریم خداوند در زندگی شما گشایش و وسعت در روزی را قرار دهد..

منتظر نامه بعدی شما هستیم. و براي توضيحات بيشتر مي توانيد با شماره (09640)تماس بگيريد.

موفق باشید.

پی نوشت ها :

1. آيت الله مهدوني كني، نقطه های آغاز در اخلاق عملي، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ هفتم 1376، ص661.

2. ثقة الإسلام كليني، الكافي، دار الكتب الإسلامية - طهران، 1365 ه. ش، ص 271.

3. قاموس قرآن، سيد علياكبر قرشي، ج 3، ص 82ـ86، دارالكتبالاسلامية، با اندكي اضافات.

دعاي افزايش رزق و روزي چيست؟
اللَّهُمَّ أَرْسِلْ عَلَيَّ سِجَالَ رِزْقِكَ مِدْرَاراً وَ أَمْطِرْ سَحَائِبَ إِفْضَالِكَ عَلَيَّ غِزَاراً وَ أَدِمْ‏ غَيْثَ نَيْلِكَ إِلَيَّ سِجَالًا وَ ...

دعاي افزايش رزق و روزي چيست؟

به چند نكته توجه كنيد.

نكته اول:

خداوند براي دستيابي به وسعت رزق، و رفع گرفتاري ها  دو دسته عوامل (مادي و معنوي) قرار داده، هيچ يك از عوامل جايگزين ديگري نميشود، مثلاً كار و تلاش، تدبير و برنامهريزي را از اصول اوليه پيشرفت و توسعه قرار داده، و در كنار آن، عوامل ديگري تحت عنوان عوامل معنوي جهت وسعت رزق قرار داده است.

بر اساس آيه شريفه «ليس للإنسان إلاّ ما سعي»و اینكه برای انسان بهرهای جز سعی و كوشش او نیست (1)، هر اندازه توانستيم از اين دو دسته عوامل (مادي و معنوي )  بهره بگيريم، به همان اندازه هم توانسته ايم در مسير پيشرفت و توسعه قرار گيريم.

براي وسعت رزق بايد هم عواملي كه در زياد شدن آن تأثير دارند  و هم عواملي كه سبب كاستي و كاهش آن مي گردد، را ملاحظه كرد. مثلا راستگويي، دعا، پايبندي به نماز اول وقت، خوش اخلاقي، صله رحم، مهر و محبت به ديگران به ويژه پدر و مادر و همسر و فرزندان، توبه از گناهان و استغفار  را سبب فزوني رزق و روزي مي شود، و در مقابل دروغگويي، غيبت، بد اخلاقي، قطع رحم،  بدگويي و بد زباني، بي حرمتي نسبت به علما و ايتام  باعث فقر مي گردد.

دوم:

 يادمان باشد كه هر لحظه در حال امتحانيم.

 چه بسا خداوند براي نشان دادن درجه اخلاص افراد به خودشان، اجابت دعاها و آثار اعمال شان را به تأخير بيندازد تا  معلوم گردد كه افراد، عبادت، دعا و توسل و اقامه روضه و عزا براي  معصومين عليهم السلام  را خالص براي خدا انجام مي دهند يا مقصد چيز ديگري است. چون افراد «مخلص خدا»، هرگز از عبادت خسته و نا اميد نمي شوند، چه به اهداف و حاجات مورد نظرشان برسند يا نرسند.

سوم:

گاهي حاجت برآورده مي شود و نماز و دعا و تلاوت، اثر خاص مادي يا معنوي خود را دارد، منتهي خدا مصلحت بنده اش را در اين  مي داند كه زمان محسوس و مشهود شدن اثر دعا را  به تأخير بيندازد.

چهارم:

گاهي خير و صلاح برخي  بندگان در آن است كه مال و ثروت شان محدود باشد. چه آن كه خداوند عالم به غيب مي داند كه اگر وضع مالي فلان بنده خوبم فزوني يابد دچار غفلت از خدا و قيامت مي شود. پس وقتي خداوند بنده اي را دوست داشته باشد مال او را به اندازه اي مي دهد كه از محور تدين و تقوا خارج نشود. از اين رو اولياي الهي و روحانيان خودساخته و عارفان به خدا رسيده، از خداوند رزق و روزي به اندازه كفاف مي خواهند، نه بيشتر. در روايت آمده است كه " خداوند هر كس را  دوست داشته باشد(بنده شايسته او باشد)، رزق و روزيش را به اندازه نياز و كفاف حالش ميدهد".(2) و در حديث ديگري آمده است «خوشا به حال كسي كه خداي تعالي روزياش را به اندازه كفاف و ظرفيتش بدهد و بنده بر آن مقدار راضي و صابر باشد».(3) پيامبر اكرم (ص)  در دعاي خويش به خداوند عرض كرد: «خدايا به محمد و آل محمد و به همه شيعيان و دوستان آنان پاكدامني و ثروت به اندازه نياز عنايت فرما، و به دشمنانشان مال و فرزندان بسيار بده».(4)

پنجم:

جهت آگاهي بيشتر، برخي از عوامل فقر و بعضي از عوامل فزوني رزق و روزي را ذكر مي كنيم.(5)

الف- عوامل فقر:

1- به طور كلي گناه موجب فقر مي شود، اما برخي از آن ها بيشتر تأثير دارد، مثل دروغگويي ، غيبت و تهمت و زنا

2-  بد اخلاقي مخصوصا نسبت به زن و فرزندان ، پدر و مادر ، برادر و خواهر و اقوام و خويشان ، 3- خشم و عصبانيت

4- نماز را سبك شمردن و مقيد نبودن به نماز اول وقت

5 - قطع رحم يعني با اقوام نسبي ارتباط نداشتن يا قهر بودن

6- گوش دادن به آهنگ ها و آوازه خواني و  موسيقي هاي حرام

7- نفرين كردن به زن يا فرزندان و يا پدر و مادر و اقوام

8- خوابيدن در فاصله اذان صبح تا طلوع خورشيد

9- بي احترامي به فقراء  و ايتام

10- چيدن ناخن با دندان، و فوت كردن در غذا، هم چنين شب ها ايستاده آب خوردن .

 

 ب- عوامل زيادشدن رزق:

1- پايبندي به نماز اول وقت در هر پنج نماز واجب

2- نماز را در مسجد و به جماعت خواندن

3-  انس با قرآن به ويژه خواندن سوره واقعه  و يس در هر شب

4- خوش اخلاقي

5- محبت كردن به همسر و فرزندان و كمك كردن به همسر  در كارهاي منزل

6- صله رحم و محبت كردن به اقوام مخصوصا پدر و مادر

7- راستگويي و امانت داري

8- صدقه و انفاق كردن در راه خدا

9-  نماز شب.

10 - استغفار و ترك گناه توبه و استغفار: بهترين دعا براي توسعه رزق و روزي ، توبه حقيقي و استغفار قلبي و زباني و عملي است.  

11- بعد از نماز صبح و مغرب هفت مرتبه بخوانيد: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيم(6)

12-  پيوسته با وضو و طهارت بودن. (7)

13-  زيارت عاشورا زياد بخوانيد، اگر مي توانيد هر روز بخوانيد. (8)

14-  اين مناجات را هر روز بخوانيد. اللَّهُمَّ أَرْسِلْ عَلَيَّ سِجَالَ رِزْقِكَ مِدْرَاراً وَ أَمْطِرْ سَحَائِبَ إِفْضَالِكَ عَلَيَّ غِزَاراً وَ أَدِمْ‏ غَيْثَ نَيْلِكَ إِلَيَّ سِجَالًا وَ أَسْبِلْ مَزِيدَ نِعَمِكَ عَلَي خَلَّتِي إِسْبَالًا وَ أَفْقِرْنِي بِجُودِكَ إِلَيْكَ وَ أَغْنِنِي عَمَّنْ يَطْلُبُ مَا لَدَيْكَ وَ دَاوِ دَاءَ فَقْرِي بِدَوَاءِ فَضْلِكَ وَ انْعَشْ صَرْعَةَ عَيْلَتِي بِطَوْلِكَ وَ اجْبُرْ كَسْرَ خَلَّتِي بِنَوْلِكَ وَ تَصَدَّقْ عَلَي إِقْلَالِي بِكَثْرَةِ عَطَائِكَ وَ عَلَي اخْتِلَاليِ بِكَرَمِ حَيَائِكَ وَ سَهِّلْ رَبِّ سَبِيلَ الرِّزْقِ إِلَيَّ وَ أَثْبِتْ قَوَاعِدَهُ لَدَيَّ وَ بَجِّسْ لِي عُيُونَ سَعَةِ رَحْمَتِكَ وَ فَجِّرْ أَنْهَارَ رَغَدِ الْعَيْشِ قِبَلِي بِرَأْفَتِكَ وَ رَحْمَتِكَ وَ أَجْدِبْ أَرْضَ فَقْرِي وَ أَخْصِبْ جَدْبَ ضُرِّي وَ اصْرِفْ عَنِّي فِي الرِّزْقِ الْعَوَائِقَ وَ اقْطَعْ عَنِّي مِنَ الضِّيقِ الْعَلَائِقَ وَ ارْمِنِي اللَّهُمَّ مِنْ سَعَةِ الرِّزْقِ بِأَخْصَبِ سِهَامِهِ وَ احْبُنِي مِنْ رَغَدِ الْعَيْشِ بِأَكْثَرِ دَوَامِهِ وَ اكْسُنِي اللَّهُمَّ أَيْ رَبِّ سَرَابِيلَ السَّعَةِ وَ جَلَابِيبَ الدَّعَةِ فَإِنِّي رَبِّ مُنْتَظِرٌ لِإِنْعَامِكَ بِحَذْفِ الضِّيقِ وَ لِتَطَوُّلِكَ بِقَطْعِ التَّعْوِيقِ وَ لِتَفَضُّلِكَ بِبَتْرِ التَّقْصِيرِ وَ لِوَصْلِ حَبْلِي بِكَرَمِكَ بِالتَّيْسِيرِ وَ أَمْطِرِ اللَّهُمَّ عَلَي سَمَاءِ رِزْقِكَ بِسِجَالِ الدِّيَمِ وَ أَغْنِنِي عَنْ خَلْقِكَ بِعَوَائِدِ النِّعَمِ وَ ارْمِ مَقَاتِلَ الْإِقْتَارِ مِنِّي وَ احْمِلْ عَسْفَ الضُّرِّ عَنِّي وَ اضْرِبِ الضُّرَّ بِسَيْفِ الِاسْتِيصَالِ وَ امْحَقْهُ رَبِّ مِنْكَ بِسَعَةِ الْإِفْضَالِ وَ امْدُدْنِي بِنُمُوِّ الْأَمْوَالِ وَ احْرُسْنِي مِنْ ضِيقِ الْإِقْلَالِ وَ اقْبِضْ عَنِّي سُوءَ الْجَدْبِ وَ ابْسُطْ لِي بِسَاطَ الْخِصْبِ وَ صَحِّبْنِي بِالِاسْتِظْهَارِ وَ مَسِّنِي بِالتَّمْكِينِ مِنَ الْيَسَارِ إِنَّكَ ذُو الطَّوْلِ الْعَظِيمِ وَ الْفَضْلِ الْعَمِيمِ وَ أَنْتَ الْجَوَادُ الْكَرِيمُ الْمَلِكُ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ اللَّهُمَّ اسْقِنِي مِنْ مَاءِ رِزْقِكَ غَدَقاً وَ انْهَجْ لِي مِنْ عَمِيمِ بَذْلِكَ طُرُقاً وَ افْجَأْنِي بِالثَّرْوَةِ وَ الْمَالِ وَ انْعَشْنِي فِيهِ بِالِاسْتِقْلَالِ (9)

 

پينوشتها:

1. نجم (53)، آيه 39 " براي انسان جز حاصل تلاش او نيست" .

2. متقي هندي، كنز العمال، ناشر مؤسسه الرساله – بيروت، لبنان1409، ج 3، ص 390.

3. همان، ص392.

4. علامه مجلسي، بحار الانوار، مؤسسه الوفاء بيروت – لبنان، سال انتشار 1404 ق، ج 69، ص59.

5. مجموعه عوامل موجب فقر و زيادتي رزق و روزي از كتاب خصال شيخ صدوق، ترجمه محمد باقر كمره‏اي‏، ناشر انتشارات كتابچي‏، تهران‏، سال چاپ 1377 ش‏، نوبت چاپ اول‏، ج2، ص 569 هم چنين از وسايل الشيعه، شيخ حر عاملي، چاپ مؤسسه آل البيت، قم، سال انتشار 1409، ق، ج 15، ص 347 استفاده شد.

6. وسايل الشيعه، ج 11، ص 396.

7. محدث نوري، مستدرك الوسايل، مؤسسه آل البيت، قم 1408 ش، ج 3، ص 421.

8. مفاتيح الجنان،فضيلت زيارت عاشورا.

9. بحارالانوار، ج91، ص 116.

آیا افراط در كار خیر و خوب باز هم مذموم است ؟
روشن است كه افراط وتفریط در هیچ كاری پسندیده نیست ...

 آیا افراط در كار خیر و خوب باز هم مذموم است ؟ و اگر جواب مثبت است پس كسانی مثل پیامبر (ص ) و یا حضرت علی چگونه به این مقام رسیده اند ؟

افراط وتفریط، در همه كارها، حتی در عبادت و نماز خواندن، در زهد و بی توجهی به دنیا، در صدقه دادن و انفاق كردن، ممكن است. روشن است كه افراط وتفریط در هیچ كاری پسندیده نیست. یكي از ویژگي هاي بارز دین مقدس اسلام كه آن را از ادیان دیگر متمایز مي سازد، اعتدال و میانه روي است.

قرآن مجید امت اسلامي را "امت وسط" نامیده است: «و كذلك جعلناكم امة وسطاً»؛ (1) « بدين گونه شما را امتي ميانه قرار داديم». 

و در آیه اي دیگر، امت اسلامي را بهترین امت پدید آمده از میان مردم مي داند. (2)

امام صادق - علیه السلام - در تبیین بهترین امت مي فرماید: «شما بهترين امتي هستيد كه براي مردم پديدار شده‏ايد: به كار پسنديده فرمان مي‏دهيد، و از كار ناپسند بازمي‏داريد، و به خدا ايمان داريد. و اگر اهل كتاب ايمان آورده بودند قطعاً برايشان بهتر بود برخي از آنان مؤمنند و [لي‏] بيشترشان نافرمانند». (3)

اعتدال به حدي مورد توجه پیشوایان دین است كه به داشتن آن افتخار نموده، در مقام تعریف، خویشتن را با آن معرفي مي كنند. امام باقر - علیه السلام - مي فرماید: «نحن الامة الوسط»؛ (4) «ما امت وسط و میانه هستیم».

از نظر اسلام، تعادل و اعتدال، یكي از دوست داشتني ترین و بهترین امور محسوب مي شود. رسول اكرم - صلی الله علیه وآله - مي فرماید:

«خیار الامور اوسطها و لیكن احب الامور الیك اوسطها في الحق»؛ (5) «بهترین كارها، معتدل ترین آن ها است. باید دوست داشتني ترین امور نزد تو، معتدل ترین آن ها در كارهاي حق باشد».

اعتدال، صفت مؤمن است. امام علي - علیه السلام - یكي از صفات مؤمن را اعتدال در زندگي مي داند: «المؤمن سیرته القصد»؛ (6) «شیوه مؤمن، میانه روي است».

تا این جا مشخص شد كه در اسلام به میانه روی سفارش شده و افراط و تفریط، در همه امور مذموم است؛ اما در مورد قسمت دوم سؤال شما باید بگوییم:

در اسلام، قرآن و اهل بیت، معیار اعتدال به شمار مي آیند. امام علي - علیه السلام - مي فرماید: از این امت هیچ كس با آل محمد قیاس نمي شود؛ زیرا این خاندان، پایه دین و تكیه گاه یقین هستند. تندروان به سوي آن ها باز خواهند گشت و واپس ماندگان، ناگزیر خود را به آن ها مي رسانند». (7)

استاد مطهري مي گوید: «اگر ما آن راهي را كه ائمه اطهار در مقابل راه هاي دیگران براي ما باز كرده اند برویم، هم از افراط و تندروي هاي بعضي مصون مي مانیم و هم از تفریط و جمود بعضي دیگر». (8)

با این بیان معلوم می شود كسی كه معتدل نباشد، انسان كامل نیست. ممكن است در یك جهت پیشرفت كرده باشد، اما از جهات دیگر ضعیف است. ما با ادله ای كه داریم، معتقدیم كه چهارده معصوم - علیهم السلام - انسان كامل و معصوم هستند و نمی شود كسی انسان كامل باشد و گرفتار افراط شده باشد؛ زیرا افراط و تفریط ثمره جهل است و پیامبر و ائمه - علیهم السلام - عالم به علم الهی بوده و جهل در آنان راهی ندارد. در نتیجه، آنان هیچ گاه گرفتار افراط یا تفریط نشدند و در مطلق امور در اعتدال به سر می بردند.

برای رسیدن به مقامات بالای معنوی، نیازی به افراط و تفریط نیست؛ بلكه این اعتدال و میانه روی است كه انسان را به این مقامات می رساند.

سیره امامان معصوم - علیهم السلام - هم اعتدال بوده و به قله رفیع كمالات دست یافتند.

 

پي نوشت ها:

1. بقره (2)، آیه 143.

2. آل عمران (3)، آیه 110.

3. علامه مجلسی، بحار الانوار، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404ق، ج 24، ص 153.

4. همان، ج 22، ص 441.

5. محدث نوری، مستدرك الوسائل، انتشارات آل البیت، قم، 1408ق، ج 8، ص 255.

6. محمد تمیمی آمدی، غرر الحكم و درر الكلم، ج 1، ص 353، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1366ش.

7. فیض الاسلام، نهج البلاغه، خطبه 2، چاپ آفتاب، تهران.

8. شهید مطهری، مجموعه آثار، اسلام و مقتضیات زمان، ج 21، ص 113، انتشارات صدرا، تهران، 1381ش.

میخام بدونم الان زندگی ساده چه جور زندگی ای هست؟
ساده زیستی در زندگی، مقولۀ كلی است كه باید به صورت عام به آن پرداخت.

 میخام بدونم الان زندگی ساده چه جور زندگی ای هست؟ مثلا نوع مبلمان خونه چه جوری باشه بعضی ها میگن مبل وصندلی نباید باشه وهمچنین درباره ظروف و وسایل آشپزخونه چطور باشه؟

يكي از موضوعاتي كه در زندگي فردي و اجتماعي و مادي و معنوي انسان تأثير بسزايي دارد، ساده زيستي و قناعت است كه متأسفانه كمتر به آن توجه شده است، در حالي كه از نظر فرهنگ ديني، يكي از ارزش هاي متعالي به حساب مي آيد.

ساده زيستي، پاسخ انسان هاي دانا به زندگي ناپايدار دنياست كه در پرتو آن، آرامش درون و برون حاصل مي شود. بنا براين، ساده زيستي با نوع شناخت انسان و نگرش او به زندگي دنيا مرتبط است.

در عصر حاضر، دو نگاه افراطي و تفريطي به بهره مندي از مواهب الهي و ماديات ديده مي شود. عده اي در ماديات دنيا غوطه ور شده و اسير زرق و برق و تجملات آن گرديده اند و برخي مانند راهبان مسيحي و صوفيان مزور، تارك دنيا شده و از جهان ماده يا به كلي بي خبرند و يا مي خواهند با زندگي زاهدانه، افكار مردم را به خود جلب كنند.

رشد فزاينده ي عوامل قدرت وثروت و ترويج مصرف گرايي در عصر حاضر، خطر روي آوردن به زندگي تجملاتي و فرو رفتن در مرداب دنيا را افزايش داده است.

وضعيت فوق و آثار زيان بار زندگي تجملاتي مي طلبد كه ويژگي ها ي ساده زيستي و آثار مثبت آن را بررسي كنيم تا از خطرات دل بستگي تام و تمام به مواهب دنيوي و تجمل گرايي در امان بمانيم.

ساده زیستی در زندگی، مقولۀ كلی است كه باید به صورت عام به آن پرداخت(نوع مبلمان و استفاده از ابزار آلات در زندگی امور جزیی است.) با توجه به نكته های مطرح شده به شبهات دیگر خود هم پاسخگو باشید.

ساده زيستي مورد نظر اسلام عبارت است از: عدم دل بستگي به مظاهر دنيا و رهايي از تجملات و تشريفات زايد زندگي و بي پيرايه بودن كه مقابل آن، تجمل گرايي و رفاه زدگي است. چند مقوله كه دانستن آن كمكتان می كند:

1) ساده زيستي و زهد:

ساده زيستي با مفهوم زهد و بي رغبتي، ارتباط تنگاتنگي دارد. استاد مطهري مي گويد: «زهد، حالتي است روحي و زاهد از آن نظر كه دل بستگي هاي معنوي و اخروي دارد، به مظاهر مادي زندگي بي اعتناست. اين بي اعتنايي و بي توجهي تنها در فكر و انديشه و احساس قلبي نيست و در مرحله ي ضمير پايان نمي يابد. زاهد در زندگي عملي خويش، سادگي و قناعت را پيشه ي خود مي سازد و از تنعم تجمل و لذت گرايي پرهيز مي نمايد. زهاد جهان آنها هستند كه به حداقل تمتع و بهره گيري از ماديات اكتفا كرده اند.»(1)

با اين توصيف، مفهوم زهد دو مرحله ي قلبي و عملي دارد: مرحله ي قلبي آن، عدم دل بستگي به دنيا، و مرحله ي عملي آن، اكتفا كردن به حداقل ابزارهاي زندگي و ساده زيستي است. پس مي توان گفت: ساده زيستي راستين راه را براي تحصيل زهد حقيقي همواره مي سازد؛ چنان كه در روايتي از امام علي (ع) آمده است: «التزهد يؤدي الي الزهد؛(2) واداشتن خود به زهد و ساده زيستي، منتهي به حالت دروني زهد مي گردد» .در جاي ديگر مي فرمايد: «اول الزاهد التزهد؛ (3)نخستين گام زهد، تزهد (ساده زيستي) است. »

در يك جمله مي توان گفت :زهد، مربوط به گرايش باطني و قلبي انسان به دنياست و ساده زيستي، ناظر به زندگي فردي و اجتماعي افراد است و نمي توان بدون روحيه ي ساده زيستي، به زهد رسيد. تجمل گرايي، حاكي از دل بستگي به دنياست كه با زهد در تضاد است.

2) ساده زيستي و آراستگي:

شايد بعضي تصور كنند ساده زيستي با آراستگي ظاهري، منافات دارد، در حالي كه بين اين دو هيچ گونه تضادي وجود ندارد. مي توان هم ساده بود و هم آراسته. اسلام بر لزوم آراستگي مسلمانان تأكيد كرده است. قرآن مجيد مي فرمايد:«يا بني آدم خذوا زينتكم عند كل مسجد ؛ (4) اي فرزندان آدم، جامه خود را در هر نمازي برگيريد».

اين جمله مي تواند شامل پوشيدن لباسهاي مرتب و پاكيزه، شانه زدن موها، به كار بردن عطر و مانند آن باشد. ضمن آن كه شامل زينت هاي معنوي مانند: ملكات اخلاقي و پاكي نيت و اخلاص نيز مي گردد. (5)

پيامبر اكرم (ص) مي فرمايد: خداي تعالي دوست دارد وقتي بنده اش نزد برادران خود مي رود، با ظاهري آراسته رو به رو شود. (6)

 آن حضرت از مردي كه موهاي ژوليده و لباسي كثيف داشت، انتقاد كرد و فرمود: بهره بردن از نعمت هاي الهي و نماياندن نعمت، جزء دين است. (7)

پيامبر اكرم (ص) در عين سادگي و دوري از تجملات دنيوي، پاك و پاكيزه و خوش بو و معطر بود؛ چنان كه وقتي از مسيري مي گذشت، رهگذراني كه پس از وي از آن جا مي گذشتند، از بوي خوش آن حضرت مي فهميدند كه پيامبر از آن جا عبور كرده است. (8)امام خميني (ره)كه الگوي ساده زيستي در عصر حاضر بود، به ظاهر خويش و تميزي و زيبايي لباس بها مي داد و همواره از عطر استفاده مي كرد.

3) ساده زيستي در عصر تكنولوژي:

ممكن است اين توهم پيش آيد كه در اين زمانه كه عصر تكنولوژي و پيشرفت است، ساده زيستي ممكن نيست و اساسا سخن گفتن از اين مقوله، بيهوده و نا به جاست، زيرا ماهيت تكنولوژي، زهد و ساده زيستي را برنمي تابد. حيات تكنولوژي، فزون خواهي و گسترش است و همواره در پي توليد و تكثير مي باشد. پس يكي از مقتضيات آن، ترويج مصرف گرايي و ارزش بودن آن است.

در پاسخ بايد گفت :تكنولوژي، محصول انديشه و عمل انسان است، نه پديده اي خود مختار است ونه مي تواند انسان را به دنبال خود بكشاند. البته در اين كه يكي از ويژگي هاي تكنولوژي، ترويج مصرف گرايي است، ترديدي نيست، اما اين خواست انسان است كه اگر به دنيا روي آورد، براي خود مصرف هاي نو مي آفريند و در پي ايجاد نيازهاي دروغين مي افتد. انسان مي تواند از فوايد تكنولوژي بهره بجويد ولي اسير آن نباشد.

سخن در بهره مندي از تكنولوژي نيست، بلكه سخن در اين است كه بهره مندي از آن به چه قيمتي بايد تمام شود. تكنولوژي بايد در خدمت بشر باشد، نه اين كه انسان در خدمت تكنولوژي باشد. اگر ساده زيستي نسبي را يك ارزش بدانيم، فرقي ميان عصر تكنولوژي و جز آن و جود ندارد.البته بايد اذعان كرد كه عصر حاضر، ساده زيستي را دشوار ساخته است اما علي رغم اين دشواري، مي توان ساده زيستي را انتخاب كرد و در عين فعاليت اقتصادي و بهره مندي از مواهب علمي اين عصر، اسير ماديات نشد.

به هر روي، ساده زيستي به معناي گوشه گيري، تنبلي و بي تحركي نيست تا با تكنولوژي و فعاليت و پيشرفت منافات داشته باشد. امام صادق (ع) مي فرمايد:«المؤمن حسن المعونه خفيف المؤونه ؛(9) مؤمن، پركار و كم خرج است.لذا بهره بردن از مبل و ظروف و وسایلی كه مرد نیاز زندگی است مانعی ندارد ولی باید توجه داشت كه دلبستگی داشتن به اینها و مدلهای آنچنانه ودائما در حال تعویض اجناس بودن برای تنوع و ...به طور كلی پر كردن تمام فضای ذهن و درگیری هواس و در نتیجه باز ماندن از یاد خدا و پرداختن به امور اخروی پسندیده نیست و انسان باید در این امور مراقب باشد. برای توضیحات بیشتر می توانید با شماره (09640) تماس بگیرید.

 

پی نوشت ها:

1. سيري در نهج البلاغه، ص 214.

2. عبدالواحد بن محمد تميمي آمدي، غرر الحكم و درر الكلم، ج1، ص291، دفتر تبليغات اسلامي قم، 1366ه.ش.

3. همان، ج2، ص384.

4. اعراف (7)آيه ي 31.

5. ناصر مكارم شيرازي، تفسیر نمونه، دارالكتب الاسلاميه ، 1374 هـ.ش، ج6، ص 148.

6. مجلسی، بحارالانوار، ج16، ص249، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم،1403ق.

7. كلینی، محمدبن یعقوب بن اسحاق، كافی، ج6، ص439، (ط-دارالحدیث)، دارالحدیث، چاپ اول، قم1429ق.

8. مصطفي دلشاد تهراني، سيره ي نبوي، دفتر اول، ص 327.

9. ثقه الاسلام كلینی، الكافی، ج2، ص241، دارالكتب الاسلامیه، تهران 1365ه. ق.

چطور می توان از زبان درازی و غیبت خود را حفظ کرد؟
امام خمینی(ره)می فرمایند: "بدان كه علاج این خطیئه عظیمه ، همچون خطیئات دیگر به علم نافع و عمل توان نمود.

سلام چطور می توان زبان خود را مهار كرد؟ و از زبان درازی و غیبت خود را حفظ كرد؟

نقش زبان و اهمیت آن در میان اعضای انسان بر كسی پوشیده نیست. آری زبان با وجودی كه ابعاد مثبت فراوانی دارد، جهات منفی نیز دارد.ثواب و عذاب، بهشتی و جهنمی بودن انسان وابسته به زبان است.(1)به همین جهت پیامبر اكرم(ص) فرمود: "ان اكثر خطایا ابن آدم فی لسانه"(2) بیش ترین خطاهای انسان از ناحیه زبان است.

راز اهمیت غیبت و لزوم ترك آن:

 علت اهمیت غیبت و این كه آن را از گناهان كبیره و حتی بزرگ ترین گناهان كبیره به حساب آورده، آن است كه غیبت، مفاسد و ضررهایی  دارد كه با غرض  آفرینش و با هدف آفریدگار هستی منافات دارد، به خلاف بعضی از گناهان دیگر كه دارای ضرر و مفسده كم تری می باشند.(3)

...... علاج و درمان غیبت(تهذیب و خودسازی، مقدمه خودداری از غیبت و بدزبانی) :

امام خمینی(ره)می فرمایند: "بدان كه علاج این خطیئه عظیمه ، همچون خطیئات دیگر به علم نافع و عمل توان نمود."(4)

غیبت،  مانند بسیاری از صفات بد، تدریجا به صورت یك بیماری روانی در می آید، به گونه ای كه غیبت كننده از كار خود لذت می برد . از اینكه پیوسته آبروی این و آن را بریزد، احساس رضایت و خشنودی می كند. این یكی از مراحل بسیار خطرناك اخلاقی است؛  غیبت كننده باید قبل از هر چیز به درمان انگیزه های درون غیبت كه در اعماق روح او است و به این گناه دامن می زند، بپردازد.انگیزه هایی همچون بخل و حسد و كبر و كینه توزی و عداوت و خودبرتربینی. باید از طریق خودسازی و تفكر در عواقب سوء این صفات زشت و نتایج شومی كه به بار می آورد و همچنین از طریق ریاضت نفس ، آلودگی ها را از جان و دل بشوید تا بتواند زبان را از آلودگی به آن بازدارد؛ سپس در مقام توبه برآید كه به راستی"ان الله یحب التوابین"(5) خداوند توبه كنندگان را دوست دارد.

خواهرگرامی!

از آن جا كه غیبت جنبه "حق الناسی" دارد، اگر دسترسی به صاحب غیبت دارید و مشكل تازه ای ایجاد نمی كند، از او عذرخواهی كنید. به هر طریق كه می توانید رضایت او را به دست آورید ،هرچند به صورت سر بسته باشد، مثلا بگویید: گاهی بر اثر نادانی و بی خبری از شما غیبت كردم، مرا ببخش! شرح زیاد ندهید تا مبادا عامل فساد تازه شود.

اگر دسترسی به طرف ندارید یا او را نمی شناسید یا از دنیا رفته است، برای او استغفار كنید، چون در این صورت كفاره غیبت، استغفار است، یعنی باید غیبت كننده از خداوند برای غیبت شونده، طلب آمرزش كند.چنان كه وقتی از پیامبر اكرم(ص) سوال می شود كه كفاره غیبت چیست؟ می فرماید: كفاره اش این است كه از خداوند طلب آمرزش كنی برای كسی كه از او غیبت كرده ای ، در هر زمانی كه او را به خاطر آوردی.(6)

پس از پشیمانی و عذر خواهی به درگاه الهی بگویید: "اللهم صل علی محمد و آل محمد و اغفر لمن اغتبته او سمعت غیبته"(7)

 برای مطالعه بیش تر:

1.شرح چهل حدیث؛ امام خمینی(ره) موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)تهران؛چاپ34؛1384.

2. بیماری های روانی(كشف الریبه عن احكام الغیبه؛شهیدثانی) ترجمه: سید ابراهیم سید علوی، انتشارات رسالت قلم، چاپ پنجم، تهران1367.

3. . آفات زبان ، سید محمد امین، افست كیا ، چاپ اول ، تابستان 1370.

 

 پی نوشت ها:

1.آفات زبان؛ سید محمد امین، افست كیا، چاپ اول، تابستان 1370، ص3و5.

2. همان، ص6؛ محجه البیضاء، ج5، ص194.

3. بیماری های روانی،رسالت قلم،چاپ پنجم،تهران1367، ص34.

4.شرح چهل حدیث، امام خمینی(ره)، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)،تهران، ص311 .

 5.بقره(2) آیه222.

6. آفات زبان، ص45.

"سئل النبی: ما كفاره الاغتیاب؟ قال: تستغفر الله لمن اغتبته كلما ذكرته"(وسایل الشیعه ،ج8،ص606).

7.شش گناه، حسینی، سید حسینعلی،چاپ اول ، چاپخانه سعید مشهد، پاییز1376، ص107.

لطفا بگویید علت بی بركتی چیست و باید چكار كنیم؟
خداوند برای دستیابی به وسعت رزق و بركت در مال ، دو دسته عوامل (مادی و معنوی) قرار داده ...

 چند وقت است بركت از خانه ی ما رفته و دست به هر كاری كه می زنیم درست از آب در نمی آید احساس مسكنم كه خدا از ما روبر گردانده لطفا بگویید علت بی بركتی چیست و باید چكار كنیم؟

برای روشن شدن پاسخ به چند نكته باید توجه كنید :

اول :

از متون دینی استفاده مي شود كه تمام بندگان خدا و موجودات جاندار، داراي روزي مقدّر هستند . هيچ كس از قلم نيفتاده است . در حدّ بقاي حيات، روزي به همه مي رسد:  "و قسّم بينهم معايشهم". (1)

دوم :

خداوند برای دستیابی به وسعت رزق و بركت در مال ، دو دسته عوامل (مادی و معنوی) قرار داده، هیچ یك از عوامل جایگزین دیگری نمی شود، مثلاً كار و تلاش، استفاده از تخصص و كارشناسی، تدبیر و برنامه ریزی، ارزیابی و آینده نگری، نظم و انضباط، موقعیت سنجی، ملاحظه امكانات مادی، توانایی جسمانی، استعدادهای عقلانی و روانی، از اصول اولیه پیشرفت و توسعه است.

بر اساس آیه: « و ان لیس للإنسان إلاّ ما سعی» ؛ (2) هر میزان از این اصول بهره گرفتیم و تلاش كردیم، در مسیر پیشرفت و توسعه قرار خواهیم گرفت.

در معارف اسلامی در كنار این اصول تأثیرگذار، عوامل دیگری تحت عنوان عوامل معنوی، كه  باعث توسعه رزق یا مانع آن می گردد، معرفی شده است كه در ادامه بیان می شود.

سوم :

بر اساس معارف اسلامی ، گاهی ، هر چند اراده و كوشش انسان در جلب روزی و بركت آن زیاد است، اما به جهت برخي اعمال ، بركت از سفره روزی انسان برچیده می شود. از جمله این اعمال عبارتند از :

قطع رحم ، اسراف ، ناسپاسی و قسم خوردن به ویژه سوگند دروغ و بد اخلاقی كردن  و  ترشرو بودن با مردم ... و از همه مهم تر، بسیاری از محرومیت ها معلول ظلم و ستم و تجاوز افراد نسبت به حقوق دیگران است. (3) 

نیز از عواملی كه تاثیر زیادی در بی بركتی در مال می شود گناه است. گناه در كنار عقوبت های اخروی كه دارد ، موجب محرومیت از نعمت‏ها و تنگي روزي و بی بركتی در مال است.

 امام صادق (ع) مي‏فرمایند: «ان الذنب یحرم العبد الرزق؛ (4) گناه بنده را از روزي محروم مي‏سازد».

امیرالمؤمنین (ع) نیز فرموده‏اند: «و ایم اللَّه ما كان قوم قط في غض نعمة من عیش فزال عنهم الا بذنوب اجترحوها، لان اللَّه لیس بظلام للعبید؛ (5) به خدا سوگند ! هرگز مردمي زندگاني خرم و نعمت فراهم را از كف ندادند، مگر به كیفر گناهي كه انجام دادند، زیرا خدا بر بندگان ستمكار نیست».

علت بی بركتی چیست و باید چكار كنیم؟

بی بركتی زاییده یكی از عوامل مادی و یا معنوی است كه در بالا بیان شد. لذا توصیه می كنیم :

 عملكردهای خود را در این مدت واكاوی و ارزیابی كنید ، ببینید گیر و گره كار شما كجاست . آیا سببی از اسبا ب كاهش روزی و بی بركتی را مرتكب شده اید و یا از اسباب جلب روزی مثل كار و تلاش، استفاده از تخصص و كارشناسی، تدبیر و برنامه ریزی، و ... از اصول اولیه پیشرفت و توسعه ، كاسته اید.

در ذیل به برخی از عوامل معنوی كه باعث توسعه رزق و روزی می شود، اشاره می شود كه توجه و عمل نمودن به آن ها لازم است :

1. صدقه و انفاق مال به فقرا و ارائه هر نوع خدمات به نیازمندان. (6)

2. صلة ارحام:

امیرالمؤمنین می فرماید: «صلة الأرحام تثمر الأموال و تُنسی فی الآجال؛ (7) صله رحم مال را زیاد می كند، و عمر را طولانی می نماید».

3. سحرخیزی و نماز شب:

 پیامبر اكرم (ص) فرمود: «سحرخیزی كاری بسیار مبارك است كه باعث افزایش همه اقسام  نعمت ها به ویژه رزق و روزی خواهد شد». (8)

4. خوش اخلاقی و داشتن كرامت نفس:

 علی (ع) فرمود: «بحسن الأخلاق تدرّ الأرزاق؛ (9) اخلاق نیكو سبب فزونی و سرازیر شدن رزق و روزی می گردد».

5. رفق و مدارا و محبت كردن به دیگران، به ویژه ارحام و خویشان:

 علی فرمود: «من استعمل الرفق، استدرّ الرزق؛ (10 ) هر كس نرمی و ملایمت با مردم را در پیش گیرد، روزی اش زیاد می شود».

6. آسان گیری و پرهیز از سختگیری نسبت به خانواده ، اطرافیان و مشتری ها و ارباب رجوع .(11)

7. پرداخت زكات (و امور مالی واجب مثل فطریه و خمس). (12)

8. پاك و خالص كردن كارها برای خدا:

حضرت علی می فرماید: «مَنْ حَسُنت نیّته زاد الله فی رزقه؛ (13) هر كس نیتش را نیكو گرداند، خداوند روزی اش را زیاد می كند».  در بیان دیگری می فرماید: «رزق و روزی هر كس به قدر نیت اوست». (14)

9. پیوسته با وضو و طهارت بودن:

پیامبر اكرم به مردی فرمود: «أَدِمِ الطهارةِ یَدُم علیك الرزق؛ (15) پیوسته با وضو و طهارت باش تا روزی ات زیاد شود».

10. مداومت بر خواندن زیارت عاشورا (16) و زیارت امام حسین (ع) از نزدیك و حضور در ضریح مطهر حضرت. (17)

11. توكل به خدا، دعا و پیوسته احساس نیاز كردن به او و نداشتن توقع از دیگران. (18)

12. استغفار، حضرت علی می فرماید: «خدا استغفار را سبب جلب روزی (19) و فزونی رزق(20) قرار داده».

13. صبح زود پی كار رفتن:

 حتی اگر بدانید مشتری ندارید . مغازه را بازكنید، داخل و جلوی مغازه و محل كار خود را جارو كنید ، آب پاشی كنید و بگویید خدایا منتظر رحمت و محبت تو هستم. (21)

14. تقوا پیشگی و نیكوكاری:

 امام باقر (ع) می فرماید: «نیكوكاری و صدقه، زداینده فقر و افزایش دهنده عمر است . آن دو انسان را از نود گونه مرگ بد، بیمه می كنند». (22)

عزیز گرامی  !

گاهی سختی ها و نا خوشی ها وسیله امتحان الهی است . خوشا به حال كسانی كه در همه وضعیت ها خدا را فراموش نمی كنند . باورشان این است كه:

باید وظیفه ام را انجام دهم . وقتی وظیفه ام را در همه امور زندگی انجام می دهم ، هر تقدیر را خداوند برایم مقدر نماید ، قطعا خیر و صلاح من در آن هست؛ زیرا: «إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِيم؛ (23) خداوند نسبت به مردم شفقت و مهربانی دارد» .

براي پاسخ تفصيلي به اين سؤال مي توانيد تفسير آيات رزق را در الميزان و تفسير نمونه ملاحظه فرماييد. مطالعه فصل 21 كتاب نقطه هاي آغاز در اخلاق عملي نوشته آيت الله مهدوني كني نيز مفيد است.

 

پی نوشت ها :

1. علامه مجلسي، بحار الأنوار، مؤسسه الوفاء، بيروت لبنان، 1404 ه. ق،  ج 64 ، ص 341 ، علامات المؤمن، ح 15.

2. نجم (53) آیه 39.

3. آيت الله مهدوني كني، نقطه های آغاز در اخلاق عملي، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ هفتم 1376، ص661 .

4. ثقة الإسلام كليني، الكافي، دار الكتب الإسلامية - طهران، 1365 ه. ش. ص 271.

5. نهج‏البلاغه صبحی صالح، خطبه 178.

6. علامه مجلسی ، بحار الانوار ، الناشر ،مؤسسه الوفاء ، بیروت - لبنان ، سنه النشر، 1404 ه ق.

7. عبد الواحد بن محمد تمیمی آمدی ، معجم الفاظ غرر الحكم ، تحقیق مصطفی درایتی ، الناشر مركز الابحاث و الدراسات الاسلامیه ، تاریخ النشر ، ذی القعده 1413، ص 412 .

8.  شیخ عباس قمی ، سفینه البحار، الناشر ، دار الاسوه للطباعه و النشر ، تاریخ النشر ، 1422 ه ق ، ج 1، ص 520.

9. معجم الفاظ غرر، ص 417.

10 . همان.

11. همان .

12. همان .

13. همان.

14. همان.

15. المحدث النوری ،  مستدرك الوسائل، الناشر مؤسسه آل البیت - قم ، سنه النشر ، 1404 ه ق ،  ج 3، ص 421.

16.  حاج شیخ عباس قمی ، مفاتیح الجنان، فضیلت زیارت عاشورا.

17. شیخ طوسی، التهذیب،  الناشر ، دار الكتب الاسلامیه - طهران - سنه النشر ، 1365 ه ش ، ج 6، ص 43.

18. علامه سيد محمدحسين طباطبايي، الميزان، ناشر: مؤسسه النشر الاسلامي، الطبعه السادسه، التاريخ 1421 ، ج 19، ص 371.

19. بحار الانوار، ج 100، ص 21.

20. فیض الاسلام ، شرح نهج البلاغه، خطبه 143.

21. بحار الانوار، ج100، ص 41.

22. طلاق (65) آیه 2 و 3.

23. بقره (2) آیه 143.

عكس العمل ما در مورد كسانی كه پر حرف هستند چه باید باشد؟
سخن گفتن از نعمت‏های بزرگ الهی است كه خدای متعال به انسان عنایت كرده است اما دارای دو بُعد مثبت و منفی است.

عكس العمل ما در مورد كسانی كه پر حرف هستند چه باید باشد؟آیا آیه ای در این زمینه وجود دارد؟

سخن گفتن یكی از ویژگی های مهم انسان است كه در قرآن هم به آن اشاره شده است: « خلق الانسان * علّمه البیان؛ (1) خداوند انسان را آفرید. به او سخن گفتن آموخت».

سخن گفتن از نعمت‏های بزرگ الهی است كه خدای متعال به انسان عنایت كرده است اما دارای دو بُعد مثبت و منفی است.

از جمله عوارضی كه سخن گاهی به آن دچار می شود، پرحرفی یا لهو یا لغو بودن سخن است.

در قرآن آیه ای كه صراحتا در مورد مذمت پر حرفی باشد نیست.

 اصولا یكی از نشانه­های انسان عاقل آن است كه بی جا سخن نمی گوید، زیرا سخن گفتن بیان كننده میزان عقل آدمی است.

از امام صادق(علیه السلام) نقل است : «دَلیلُ الْعاقِلِ التَّفَكُّرُ وَ دَلیلُ التَّفَكُّرِ الصَمْتُ؛ (2)  نشانه عاقل فكر كردن و نشانه فكركردن، سكوت نمودن است».

از جمله مضرات پرحرفی این است كه قسمت مهمّي از نیروي فكري انسان در سخنان بیهوده از میان مي رود؛ هنگامي كه انسان سكوت را پیشه مي كند، نیروها متمركز مي گردد، و فكر و اندیشه را به كار مي اندازد، ابواب حكمت را به روي انسان مي گشاید؛ به همین دلیل، مردم سخن گفتن بسیار را دلیل كم عقلي مي شمرند و افراد كم عقل سخنان بیهوده بسیار مي­گویند.

خداوند در سوره ق می فرماید : « ما یلفظ من قول الا لدیه رقیب عتید؛ (3) هیچ سخنی بر زبان نیاورد جز آنكه همان دم فرشته ای مراقب و حاضر بر انجام ماموریت است».

از این آیه شریفه استفاده می شود كه تمام سخنان ما را فرشتگان می شنوند و ثبت می كنند و ما را در برابر آنها مواخذه می كنند    و وقتی كسی مراقب زبانش نباشد و قبل از سخن گفتن فكر نكند هر حرفی را بر زبان جاری می كند. 

در پایان چند حدیث درباره پرحرفی ذكر می كنیم :

1- « قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) لَا تُكْثِرُوا الْكَلَامَ بِغَيْرِ ذِكْرِ اللَّهِ فَإِنَّ كَثْرَةَ الْكَلَامِ بِغَيْرِ ذِكْرِ اللَّهِ تَقْسُو الْقَلْبَ إِنَّ أَبْعَدَ النَّاسِ مِنَ اللَّهِ الْقَلْبُ الْقَاسِي؛ (4) رسول خدا صلي اللَّه عليه و آله فرمود: پرحرف نباشيد جز در باره ذكر الهي كه پرحرفي بجز در مورد ذكر خدا موجب سختي و قساوت قلب است و دورترين مردم از قرب الهي كسي است كه قساوت دل داشته‏ باشد».

2- « قَالَ الرِّضَا (ع) مَا أَحْسَنَ الصَّمْتَ لَا مِنْ عِيٍّ وَ الْمِهْذَارُ لَهُ سَقَطَاتٌ؛ (5) حضرت رضا عليه السّلام فرمود: چقدر زيبا است سكوتي كه از جهت ناتواني و خستگي نباشد و پرحرف  لغزش هائي دارد».

3- « قَالَ الصَّادِقُ (ع) لَا تَتَكَلَّمْ بِمَا لَا يَعْنِيكَ وَ دَعْ كَثِيراً مِنَ الْكَلَامِ فِيمَا يَعْنِيكَ؛ (6) حضرت صادق عليه السّلام فرمود: سخن بي فائده را نگو و در سخنان مفيد هم پرحرفي نكن!».

بنا بر این ما باید كسانی را كه پر حرف هستند و حرف بیهوده می زنند، نصیحت كنیم و به سخن آنان گوش ندهیم تا كم حرف بزنند؛ زیرا وقتی ببینند كسی سخنان آن ها را گوش می دهد بیشتر حرف می زنند.

پی نوشت ها :

1. الرحمن (55) آیات 3-4.

2.  علامه مجلسی ، بحارالانوار، چاپ بیروت ، ج 75، ص 3.

3. ق (50) آیه 18.

4. علامه مجلسی ،بحار الانوار ،چاپ بیروت ،ج68 ص277.

5. همان.

6. همان.

چكار كنم كه از جامعه طرد نشوم؟
هدف از ستایش سكوت در آیات و روایات اسلامي، باز داشتن از پرگویي و سخنان لغو و بیهوده و گفتارهاي اضافي و غیر لازم است ...

سكوت خوب است. ولی اكثر اوقات سكوت من باعث سوء برداشت توسط اطرافیان می شود چكار كنم كه از جامعه طرد نشوم؟

سكوت در روایات اسلامي بازتاب بسیار گسترده اي دارد.نكته هاي دقیق و ظریفي درباره آن بیان شده، آثار و ثمرات آن با تعبیرات جالبي تشریح شده  اما به این معني نیست كه سخن گفتن همه جا نكوهیده و مذموم باشد، و انسان از همه چیز لب فرو بندد، چرا كه این خود آفت بزرگ دیگري است.

هدف از ستایش سكوت در آیات و روایات اسلامي، باز داشتن از پرگویي و سخنان لغو و بیهوده و گفتارهاي اضافي و غیر لازم است وگرنه در بسیاري از موارد، سخن گفتن، واجب و لب فرو بستن و سكوت، حرام مسلّم است. مگر نه این است كه نعمت بیان به صورت بزرگ ترین نعمت، بعد از نعمت آفرینش انسان شمرده شده ،  یكي از بزرگ ترین افتخارات بشر داشتن زبان گویا و قدرت بر تكلّم است ؟! خداوند در قرآن با اشاره به این نعمت  خدادادی می فرماید :« خلق الانسان * علّمه البیان ؛ خداوند انسان را آفرید. به او سخن گفتن آموخت». (1)

بنابراین «سكوت» و «سخن گفتن» هر كدام جائي و مقامي دارد. هر یك از آن ها داراي جنبه هاي مثبت و جنبه هاي منفي است. جنبه هاي مثبت سخن گفتن فزون تر از جنبه هاي منفي آن است. (2)

نوشته اید :" اكثر اوقات سكوت من باعث سوء برداشت توسط اطرافیان می شود .چكار كنم كه از جامعه طرد نشوم".

در مواردی كه سكوت و حرف نزدن موجب سوء برداشت شود، لازم است ضمن احترام به طرف مقابل ، سخن بگویید .با دلیل و با روی باز سعی كنید اشتباه آن ها را  تذكر دهید. حتی اگر به شما تهمت  می زنند ، آرام  با اخلاق خوب و صبورانه جواب دهید و ازخود دفاع كنید . اسلام دین منطق و استدلال است، نه دین تندی و خشونت. پیامبر با رفتار شایسته و اخلاق نیك ، دیگران را جذب دین می نمود. قرآن دعوت به مجادله احسن می كند. در برخورد با مخالفان  بر نرم خویی و اخلاق نیك سفارش بسیار دارد.

پی نوشت ها :

1. رحمن (55) آیات 3-4.

2. اخلاق در قرآن، ج1، ص 3- 5.

فرق حقوق الناس و حقوق الله
هرحقی كه مربوط به مردم باشد، حق الناس است(خواه مالی باشد یا آبرو) ولی حق‌الله‌؛ يعني‌‌كارهايي‌كه‌مردم‌در آن‌سهمي‌ندارند. بايد آن‌را فقط‌براي‌خداوند انجام‌داد.

فرق حقوق الناس و حقوق الله چیست؟

هرحقی كه مربوط به مردم باشد، حق الناس است(خواه مالی باشد یا آبرو) از قبیل: تضییع مال، غیبت، تهمت، فحش ، بردن آبرو، گرفتن نوبت، اذیت وآزار، كتك كاری، كلاهبرداری، تصرف در اموال بدون رضایت صاحبش، جعل، جلوگیری از رسیدن شخص به حقش، وهر عملی كه باعث شود حقی از كسی ضایع شود حق الناس است. ولی حقالله؛ يعني‌‌كارهاييكهمردمدر آنسهميندارند. بايد آنرا فقطبرايخداوند انجامداد، مانند نماز و روزهو حج.

البته تذكر این نكته ضروری است كه در صورتی كه انسان نسبت به این دو حق كوتاهی كند گناهكار است و توبه این شخص باید متناسب با  آن گناه صورت بگیرد. توبه كسی كه نماز و روزه و سایر عبادات را در گذشته ترك كرده، قضا كردن همه آن ها است. توبه كسی كه به هر عنوان مال مردم و یا حقّی از آن ها را ضایع كرده، باز گرداندن آن مال و آن حقّ به مردم است، صرفا به آه و ناله نمی ­توان اكتفا نمود. (1) البته حق الناس همانگونه كه ذكر شد دو نوع (مالی ؛ آبرویی) است؛ اگر حق الناس از امور مالی باشد، در صورت ممكن رضایت صاحبان حق را جلب نماید و حلالیت بطلبد و به همان اندازه به صاحب مال برگرداند و اگر از دنیا رفته‏اند، به وارثان آن‏ها برساند و اگر صاحب مال را نمی‏شناسد،در حق‏شان دعا و استغفار نماید و به نیت آن‏ها انفاق كند(البته با اجازه حاكم شرع) .

اگر حق الناس از قبیل حقوق غیر مالی مانند غیبت باشد، در صورتی كه مفسده ای بر رضایت طلبی از او مترتب نمی شود باید او را راضی كند و از او معذرت بخواهد. اگر به او دسترسی ندارد یا اگر به او بگوید، مفسده ای به وجود می آید لازم نیست به او بگوید. بلكه برای او دعا و استغفار كند و یا كارهای خیری انجام دهد و ثواب آن را برای او هدیه كند و از گناه خویش نیز توبه نماید.

موفق باشید.

پی نوشت:

1. انصاریان، حسین، عرفان اسلامی، اصفهان، نشر حجت، چاپ سوم ، ج12-11، ص138 از ج12.

 

صفحه‌ها