غزه

امام خمینی تصویری جدید از مبارزه با رژیم ستمکار صهیونیستی به جهان ارائه کرد و مردم ایران اسلامی نیز با بصیرتی مثال زدنی، در خط مقدم این مبارزه هستند.
وضعیت‌سنجی حمایت ایرانیان از مردم مظلوم فلسطین

پرسش:
از ابتدای انقلاب اسلامی همیشه مردم ایران در دفاع از فلسطین و لبنان پیش‌قدم بوده و حضور گسترده‌ای داشتند، اما اکنون باتوجه به حجم جنایات اتفاق افتاده در غزه چرا آن حمایت لازم را در مردم کشور خود احساس نمی‌کنیم؟! گویا تظاهرات مردم در انگلیس و کانادا پرشورتر است!
 

پاسخ:
تا پیش از انقلاب اسلامی، قضیه فلسطین، یک ماجرای یهودی-عربی تعبیر می‌شد. یکی از خدمات بزرگ انقلاب اسلامی به مردم مظلوم فلسطین، تعمیم قضیه فلسطین به جهان اسلام و تبدیل آن به مسئله ملت‌های اسلامی بود. پس از انقلاب اسلامی، مردم مسلمان سراسر جهان، با قضیه فلسطین آشنایی بیشتری پیدا کردند و در برابر آن، احساس مسئولیت می‌کنند. روز جهانی قدس، به عنوان نماد دفاع از حقوق مردم فلسطین، ابتکار بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بود، اینک با یورش وحشیانه اسرائیل به سرزمین‌های فلسطینی، مردم سرتاسر جهان، به حمایت از فلسطینیان مظلوم و کودکان معصوم به پا خاسته اند، اما گویا در ایران ماجرا برعکس است! شور و هیجانی برای دفاع از مردم فلسطین در این روزهای سخت آنان به گوش نمی‌رسد. ماجرا چیست؟

 1. روایت بدبینانه و خوش‌بینانه درباره واکنش ایرانیان به فاجعه غزه
در پاسخ به این پرسش دو تصویر یا روایت می‌توان تبیین کرد؛ روایت بدبینانه و روایت خوش‌بینانه. هر یک از این دو روایت، دلایل و شواهد خاص خود را دارد. بر اساس روایت بدبینانه می‌توان مدعی شد که عموم مردم ایران، به دلایل متعددی، امروزه دیگر به قضیه فلسطین اهمیت نمی‌دهند و بی‌توجهی آنان به حوادث فلسطین در این روزها، نشانه شکاف میان آن‌ها و نظام سیاسی است. در روایت خوش‌بینانه اما ادعا آن است که قضیه فلسطین، در طول تاریخ مسئله مردم ایران بوده و هست، مردم تصور می‌کنند اقدامات تبلیغاتی در قضیه فلسطین، دیگر کارآمد نیست و لازم است تا دولت‌های اسلامی وارد مرحله حمایت عملی از مردم مظلوم فلسطین شوند. البته این ادعا به معنای عدم حمایت ملت ایران از مردم مظلوم فلسطین نیست. 

2. دلایل و شواهد روایت بدبینانه از واکنش ایرانیان به فاجعه انسانی در فلسطین
ایرانیان، مردمی به شدت سیاسی هستند؛ مصادیق این قضیه را در تاکسی، بازار، اداره، مهمانی‌های خانگی، دانشگاه‌ها و مدارس به خوبی می‌توان مشاهده کرد. تبلور هیجانات سیاسی ایرانیان امروزه در بسیاری از موضوعات، در فضای مجازی به خوبی قابل رصد و مشاهده است. به عنوان نمونه، در ناآرامی‌های سال 1401، شاهد بودیم که طوفان عجیبی در واکنش مثبت یا منفی نسبت به حوادث کشور، در سراسر فضای مجازی و حقیقی موج می‌زد، اما امسال باوجود گذشت بیش از دو ماه از آغاز بمباران و یورش ارتش اسرائیل به غزه، شاهد امواج احساسات و هیجانات ایرانیان در فضای حقیقی و مجازی نیستیم؛ این «سکوت اعتراضی» در سطح بسیاری از نخبگان سیاسی، سلبریتی‌های فضای مجازی و غیرمجازی و مردم عادی مشاهده می‌شود. طی این مدت، راهپیمایی عمده و قابل توجهی در ایران صورت نگرفت؛ درحالی که در سراسر جهان شاهد اعتراضات مردمی بودیم. شهرهای اروپایی مانند لندن و پاریس، مملو از جمعیت معترضان به حملات ارتش اسرائیل به غزه بود، اما در شهرهای بزرگ ایران، تقریباً خبری نبود. دانشگاه‌های ایران در انفعال محض، فجایع فلسطین را دنبال کردند درحالی که دانشگاه‌های معروف جهان مانند «دانشگاه هاروارد»، اقدام به برگزاری اعتراضات گسترده کردند. عوامل و دلایل این امر را می‌توان «مشکلات گسترده اقتصادی»، «ناامیدی مردم» از توانایی دولت برای حل(1)  مشکلات، «اولویت مشکلات داخلی» بر مسائل خارجی از نگاه مردم و مانند آن دانست. از این منظر، نوعی «شکاف عمیق» میان اولویت‌های مردم و نظام سیاسی در ایران پدیدار شده و دولت قادر نیست مردم را با اولویت‌های سیاست خارجی خویش همراه سازد. این رفتار مردم ایران به نوعی، «اعتراض ساکت» به حضور منطقه‌ای دولت جمهوری اسلامی و هزینه‌های سنگین در این مسیر است. 

3. شواهد روایت خوش‌بینانه از واکنش ایرانیان به فاجعه غزه
ملت ایران از حامیان اصلی فلسطین محسوب می‌شود. حتی در دوران پهلوی، علی رغم سیاست نظام سیاسی مبنی بر ایجاد روابط مخفیانه با دولت اسرائیل، عموم مردم ایران از مردم مظلوم فلسطین حمایت می‌کردند. در چهار دهه گذشته دولت و مردم جمهوری اسلامی از حامیان درجه اول فلسطین بوده و هستند. مردم ایران هرساله در «روز قدس»، با زبان روزه به خیابان‌ها می‌آیند و فریاد حمایت از مردم مظلوم فلسطین سر می‌دهند؛ پس از آغاز حمله ارتش رژیم صهیونیستی به مردم غزه، مردم ایران همچون گذشته به میدان آمدند و ما شاهد اعتراض گسترده ایرانیان به جنایات اسرائیل در غزه بودیم. باید توجه داشت که اعتراض خیابانی به جنایات اسرائیل و حمایت تبلیغاتی از مردم مظلوم فلسطین در ایران به یک امر معمول و عادی بدل شده است. ازاین رو مردم ایران پس از آغاز حملات اسرائیل، پویشی تحت عنوان «حریفت منم» راه اندازی کردند که تاکنون بیش از «10 میلیون نفر» به عضویت آن درآمده اند.(2)  اعضای این پویش که بیشتر از بین جوانان ایرانی هستند، تقاضای حضور میدانی در سرزمین غزه و مبارزه مستقیم با اسرائیل را دارند. برای اینکه بزرگی این عدد را بفمهیم کافی است به این نکته توجه کنیم که جمعیت کل یهودیان اسرائیل، حدود «6 میلیون نفر» است(3)  و جمعیت این پویش به تنهایی بیش از «یک و نیم برابر» کل جمعیت یهودی اسرائیل است. حتی اگر امکان حضور «یک درصد» از جمعیت این پویش در سرزمین‌های اشغالی فراهم شود، جمعیتی بیش از «100 هزار نفر» می‌شود که بیش از  یک سوم کل جمعیت فراخوانده شده در اسرائیل برای حمله به غزه است.(4)  همچنین بر اساس اعلام هلال احمر جمهوری اسلامی ایران، کمک‌های مالی مردم ایران به مردم غزه به بیش از 123 میلیارد تومان رسیده است.(5)  نکته مهمی که گاهی مورد غفلت قرار می‌گیرد، تفاوت موضع دولت جمهوری اسلامی ایران با موضع دولت هایی مانند آمریکا و انگلیس در قبال جنایات اسرائیل است. آمریکا و انگلیس از حامیان اصلی اسرائیل به حساب می‌آیند و دولت آمریکا انواع مختلف حمایت‌های مالی، نظامی، سیاسی و حقوقی از رژیم صهیونیستی را در دستور کار خود قرار داده است؛(6)  بنابراین اعتراض مردم در شهرهای آمریکا و انگلیس، به نوعی نقد سیاست دولت‌های متبوع آن‌ها نیز هست. در حالی که دولت و ملت ایران، در قبال اسرائیل از موضع یکسانی برخوردارند. البته باید توجه داشت که شاید دفاع از مردم فلسطین در سطح نخبگان ایرانی (علمی، سیاسی، هنری و ...) نمود کمتری داشت که ازجمله عوامل آن می‌توان به «تأثیرپذیری آنان از تبلیغات جهانی» حامیان رژیم صهیونیستی، هراس از حمله اراذل واوباش مجازی(7)  و مانند آن اشاره کرد. 

نتیجه:
موج تازه حملات اسرائیل به مردم فلسطین از مهرماه 1402(اکتبر 2023) آغاز شد. برخی بر این باورند که حمایت ایرانیان از مردم فلسطین علی‌رغم جنایات بی‌سابقه اسرائیل و اعتراضات جهانی به آن، مانند گذشته پرشور نبوده است. رفتار مردم ایران در این زمینه را می‌توان در قالب دو تصویر، تبیین کرد؛ اول؛ «تصویر بدبینانه» که حضور مردم را کم رنگ می‌بیند و آن را معلول مشکلات اقتصادی مردم و شکاف میان مردم و نظام سیاسی تلقی می‌‎کند. دوم «تصویر واقع بینانه» که معتقد است ملت ایران همیشه در حمایت از فلسطینیان پیشگام بوده است و در حال حاضر از سطح حمایت زبانی و تبلیغاتی فراتر رفته و به حمایت قابل توجه مالی (بیش از 112 میلیارد تومان علی رغم مشکلات اقتصادی) و حمایت عملی روی آورده است. پویش «حریفت منم» با بیش از 10 میلیون جمعیت ازجمله حمایت‌های عملی ملت ایران از مردم مظلوم فلسطین است. اعتراضات مردم در آمریکا و اروپا، نقد مواضع دولت‌های آنان در قبال رژیم صهیونیستی است درحالی که ملت و دولت ایران در قضیه فلسطین همسو هستند. 
 

پی نوشت:
1 . ایسنا، تجمع همبستگی دانشجویان هاروارد با فلسطین علیه جنایات اشغالگران، سایت ایسنا، 27، 7، 1402، https://www.isna.ir/news/1402072719442.
2 . خبرگزاری مهر، پویش «حریفت منم»، سایت خبرگزاری مهر، 28، 8، 1402، https://www.mehrnews.com/news/5944528..
3 . ویکی پدیا، اسرائیل، https://fa.wikipedia.org/wiki/84 .
4 . بر اساس اعلام خبرگزاری‌های مختلف، رژیم اسرائیل برای حمله به غزه، 300 هزار نفر از نیروهای ذخیره خود را فراخوان کرده است.
5 . خبرگزاری جمهوری اسلامی، کمک‌های نقدی ایرانیان به غزه از مرز ۱۱۲ میلیارد تومان گذشت، سایت خبرگزاری جمهوری اسلامی، 29، 9، 1402، https://www.irna.ir/news/85328234..
6 . سفرهای متعدد مقامات آمریکایی به فلسطین اشغالی از آغاز تهاجم اسرائیل به غزه، ارسال کمک‌های نظامی و وتوی هر نوع قطعنامه شورای امنیت علیه اسرائیل، ازجمله حمایت‌های آمریکا از اسرائیل است. خبرگزاری فارس، چرا آمریکا از جنایات رژیم صهیونیستی حمایت می‌کند؟ سایت خبرگزاری فارس، 28/7/1402، http://fna.ir/3feik9 .
7 . بسیاری از هنرمندان ایرانی، پس از گذشت یک سال، علت موضع گیری‌ها یا سکوت خود در قبال حوادث سال گذشته کشور را ناشی از فشار عجیب وغریب فضای مجازی به آنان عنوان کردند. در مسئله غزه و فلسطین نیز می‌توان همان الگو را مشاهده کرد. نمونه آن موضع گیری مرضیه برومند علیه جنایات اسرائیل بود که با واکنش‌های تندی در فضای مجازی مواجه شد. خبرگزاری فارس، چه کسانی مرضیه برومند را هو کردند؟ سایت خبرگزاری فارس، 30، 7، 1402، http://fna.ir/3ff5s3.

عرصه نبرد با داعش در کشورهای اطراف ایران اسلامی متفاوت با عرصه جنگ غزه وفلسطینیان است لذا جمهوری اسلامی ایران در مدیریت جنگ ها به دنبال بهترین روش اثرگذاری است.
تفاوت روش جمهوری اسلامی ایران در مقابله با اسرائیل و داعش

پرسش:
چرا ایران مانند جنگ سوریه، که تحت عنوان مدافع حرم نیروهایی برای مقابله با داعش به سوریه فرستاد، برای فلسطین تحت عنوانی مشابه نیرو اعزام نمی کند تا کار اسرائیل را تمام کنند؟
 

پاسخ: 
پس از عملیات طوفان الاقصی که توسط حماس علیه اسرائیل به صورت غافلگیرانه رخ داد، پیروزی های چشمگیری نصیب جبهه مقاومت فلسطین گردید، ولی پس از مدتی دولت اسرائیل با کنترل فضای جنگ و محاصره مردم غزه و زیر پا گذاشتن قوانین بین المللی، ابتدا به صورت بمباران هوایی و پس ازآن با تجاوز زمینی به کشتار غیرنظامیان به بهانه از بین بردن نیروهای حماس دست زد و تاکنون بیش از ده هزار نفر را که عموماً زنان و کودکان هستند شهید کرده است حال با توجه به این جنایت آیا جای آن ندارد که نیروهای نظامی ایرانی و لبنانی که در جنگ علیه داعش به سوریه رفتند، در این نبرد شرکت کنند و رژیم صهیونیستی را مجازات نمایند؟
در پاسخ به این سؤال چند نکته را باید توجه داشت:

 1- حضور جبهه مقاومت در کنار حماس و مردم غزه
از اوایل نبرد اخیر حزب الله لبنان علی‌رغم همه تهدیدهایی که از سوی آمریکا و اسرائیل شده است با قاطعیت وارد جنگ شده است و در این راستا بسیاری از پایگاه های رژیم صهیونیستی را مورد هدف قرار داده و مسئولیت تک تک حملات خود را طی بیانیه های مختلف به عهده گرفته است(1)  و در این عرصه نیز ده‌ها شهید تقدیم کرده است و این نکته که حزب الله لبنان از ابتدای نبرد در میدان بوده است در اولین سخنرانی دبیر کل حزب الله، جناب سید حسن نصرالله پس از عملیات طوفان الاقصی نیز مورد تأکید واقع گردید.(2)  همچنین این روزها شاهد حمایت جانانه انصارالله یمن و نیز حشدالشعبی عراق از مردم مظلوم غزه و جنبش دلاور حماس هستیم. 

 2- تفاوت راهبردهای مقابله با داعش و رژیم صهیونیستی
ماهیت رژیم صهیونیستی مانند داعش، یک ماهیت تروریستی است، اما عرصه جنگ غزه با ماجرای جنگ با داعش تفاوت های قابل توجهی دارد که نمی‌توان این دو جنگ را یکی دانسته و مطالبه ورود نیروهای غیر فلسطینی را به آن داشت. در ماجرای نبرد با داعش، دولت بشار اسد که حاکم رسمی سوریه بود از ایران به عنوان مرکزیت محور مقاومت درخواست کرد که در نبرد با داعش به یاری این کشور بیاید(3)  و جمهوری اسلامی نیز به عنوان فرمانده محور مقاومت با نیروهای ایرانی و نیز غیر ایرانی وارد جنگ گردید، جنگی که در سوی دیگر آن داعش و معارضین سوری حضور داشتند که از لحاظ بین المللی مورد قبول جامعه جهانی نبوده و به اصطلاح یک نیروی شورشی به حساب می آمدند و ایران در این نبرد به دولت سوریه در مقابل دشمنان داخلی  و خارجی‌اش یاری رساند. ولی کمترین تفاوت ماجرای سوریه با جنگ غزه این است که در این جنگ در مقابل جمهوری اسلامی یک دولتی است که از نظر جامعه بین المللی مورد پذیرش سازمان ملل است و به عنوان یک کشور رسمی شناخته می گردد و لذا علی رغم اینکه جمهوری اسلامی، اسرائیل را یک رژیم جعلی می داند و به رسمیت نمی شناسد ولی قطعاً نبرد رسمی با اسرائیل برای کشور ملاحظاتی را در پی دارد که در نبرد با داعش به هیچ وجه مطرح نبوده است. توجه به این نکته نیز اهمیت اساسی دارد که رسانه‌های جهانی، تماما در خدمت منافع صهیونیست‌ها قرار دارد و امروز با وجود کشتار وحشیانه این رژیم منحوس، همچنان شاهد سانسور این جنایات بی‌سابقه در رسانه‌های جهانی هستیم. از این رو نمی‌توان با همان راهبرد مقابله با داعش، به مقابله با رژیم صهیونیستی رفت.

 3- تلاش ایران در جهت ایجاد جبهه اسلامی و جهانی علیه رژیم صهیونیستی
فارغ از تفاوت های این دو نبرد مورد اشاره، جمهوری اسلامی با مدیریت محور مقاومت در پی این است که به صورتی هوشمندانه از ظرفیت‌های محور مقاومت و نیز افکار عمومی جهانی، که این روزها علیه اسرائیل به جوش و خروش درآمده است، برای وارد‌کردن ضربه به رژیم صهیونیستی استفاده کند تا به گونه‌ای هم به هدف مجازات اسرائیل دست یابد و هم از گسترش غیرضروری جنگ، جلوگیری نماید. البته این ملاحظه به معنای آن نیست که جمهوری اسلامی از نبرد مستقیم واهمه دارد، بلکه به این معناست که با کمترین هزینه به مقصود دست یابد و گرهی که با دست باز می‌شود را با دندان باز نکند، به این صورت وقتی فشار بر اسرائیل با تقویت نیروهای مقاومت و استفاده از افکار عمومی جهانی و تهییج نهادهای جهانی علیه اسرائیل، قابل دستیابی باشد از ورود مستقیم به جنگ که قطعاً فضای منطقه را پیچیده‌تر خواهد کرد جلوگیری می‌کند. آگاهی‌دادن به جهانیان و مخصوصا کشورهای اسلامی، برای جلوگیری از تعاملات تجاری و سیاسی با رژیم منحوس صهیونیستی از جمله اهداف این شیوه مبارزه است که اثر آن بصورت مستمر باقی می‌ماند و از تنهاماندن جبهه مقاومت در برابر اسرائیل و حامیان آن جلوگیری می‌نماید.

نتیجه:
با توجه به آنچه درباره تفاوت عرصه نبرد با داعش و نبرد با اسرائیل در جنگ غزه بیان شد، یکسان دانستن این دو عرصه و مطالبه ورود رسمی ایران به نبرد به دلیل ملاحظات و مسائلی که در جنگ غزه با اسرائیل مطرح است چندان صحیح نیست و از سوی دیگر جمهوری اسلامی با مدیریت فضای جنگ در پی آن است که مجازات اسرائیل در جنایت اخیر را به صورتی پیش ببرد که نیاز به جنگ حداکثری با اسرائیل و احیاناً با آمریکا نباشد و از سوی دیگر تمرکز بیشتری را بر مسائل سیاسی و دیپلماتیک در مواجه با جنایات اسرائیل به انجام شود. 

 

پی نوشت:
1 . «حملات حزب الله و سرایا القدس علیه صهیونیست ها»، خبرگزاری مشرق، 29/8/1402.
2 . سیدحسن نصرالله: آمریکا عامل اصلی جنایات است»، خبرگزاری فارس، 12/8/1402.
3 .  متن کامل گفتگوی العالم با بشار اسد»، انصاف نیوز، 24/3/1397.

طوفان الاقصی نه یک کُنش بلکه واکنشی بزرگ به سال ها اشغالگری و جنایت رژیم نامشروع اسرائیل است. این عملیات پاسخی است به بیش از 75 سال آوارگی و کشتار مردم فلسطین.
طوفان الاقصی و رنج ملت غزه

پرسش:
آیا حماس عامل اصلی تحمیل چنین رنجی به ملت غزه در سال 1402 شمسی نیست؟
 

پاسخ:
حماس، در هفتم اکتبر سال 2023، اقدامات نظامی غافلگیرکنندهای را تحت عنوان «طوفان الاقصی» علیه دولت غاصب صهیونیستی انجام داد. اسرائیل نیز در پاسخ به این اقدامات، حملات و بمباران های بسیار شدیدی را علیه حماس و مردم مظلوم فلسطین شروع کرد که بعد از گذشت حدود 140 روز از آن، همچنان ادامه داشته و منجر به شهادت 28 هزار فلسطینی و زخمی و مجروح شدن بیش از 70 هزار نفر شده است. با توجه به این آمار، آیا حمله ی حماس به اسرائیل کار صحیحی بود و آیا نباید حماس را عامل اصلی چنین رنج بزرگی بر مردم غزه دانست؟!

در پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه داشت:

1.  لزوم نگرش تاریخی و جامع به مسأله ی فلسطین
در تحلیل پدیدههای سیاسی باید ابتدا عوامل و ریشههای شکلگیری آن پدیده را بررسی کرد. اگر یک جریان یا حادثه را از نقطه شروع آن مدنظر قرار ندهیم و بخواهیم آن را از میانه ی کار تحلیل کنیم، نتیجه ی بدست آمده گاهی کاملا برعکس واقعیت از آب درخواهد آمد. به عنوان مثال، کسی را تصور کنید که نزدیک یک رودخانه شده و مشاهده میکند که آب آن گل آلود است. آیا میتواند نتیجه بگیرد که آب این رودخانه از سرچشمه گل آلود است؟ یا آن که برای قضاوت صحیح ابتدا باید سرچشمه آن را بررسی کند و بعد نظر بدهد؟ چه بسا آب این چشمه و رودخانه بسیار تمیز باشد؛ اما در طول مسیر دچار آلودگی شده است. با توجه به این نکته، برای تحلیل واقع بینانه از اقدام حماس، باید ریشه های شکل گیری چنین حرکتی را مدنظر قرار داد. اگر کسی اوضاع فلسطین و سالهای متمادی اشغال آن توسط صهیونیست ها و جنایات گسترده ی آنان را مورد کنکاش قرار دهد، متوجه خواهد شد که طوفان الاقصی نه یک کُنش بلکه واکنشی بزرگ به سالها اشغالگری و جنایت دولت نامشروع اسرائیل است. به همین دلیل با استقبال گسترده ی مردم فلسطین و آزادی خواهان جهان رو به رو شد. 
عملیات طوفان الاقصی در واقع یک حرکت تدافعی است، نه تهاجمی؛ اقدامی است برای بازپس گیری حقوق اولیه ی انسانی خود، نه یک اقدام متجاوزانه. این عملیات پاسخی است به بیش از 75 سال آوارگی و مهاجرت اجباری، محاصره ی اقتصادی، به خاک و خون کشیدن مردم بیگناه مناطق مختلفی همچون صبرا و شتیلا، هتک حرمت مسجد الاقصی، به زندان انداختن و شکنجه های قرون وسطایی زن، مرد، نوجوان و جوان فلسطینی. تنها از سال 1948 میلادی تا سال 2020، بیش از 6 میلیون فلسطینی آواره و بیش از 100 هزار نفر شهید شدهاند.(1)

2. کلان نگری در مقابل جزئی نگری
برای تحلیل درست یک پدیده، علاوه بر توجه به ریشه های شکل گیری آن، باید همه ی جوانب آن یعنی سودها و زیان هایش در کوتاه مدت و بلندمدت را درنظر گرفت. توجهِ صرف به زیان ها و غفلت از سودها، فرد را از تحلیل درست دور میکند. در پی عملیات طوفان الاقصی، هرچند دشمن صهیونیستی خسارات مالی و جانی زیادی به مردم غزه وارد کرد؛ اما در مقابل، مردم غزه و حماس هم دستاوردهای بی سابقهای را به دست آوردند. 
مهمترین دستاوردهای فلسطینیان به صورت خلاصه عبارتند از: فروریختن هیمنه ی پوشالی شکست ناپذیری رژیم صهیونیستی، شکست اشراف اطلاعاتی امنیتی صهیونیست ها، نفوذ گسترده به پایگاههای مهم اطلاعاتی و امنیتی، اسارت چند صد صهیونیست، افزایش مهاجرت معکوس از اراضی اشغالی، به حاشیه رفتن روند عادی سازی، گسترش نفرت بی سابقه نسبت به رژیم صهیونیستی در سراسر جهان، تبدیل فلسطین به مسأله ی اول جهان اسلام، بیداری مردم جهان در دفاع از مردم غزه و... .
از سوی دیگر، «نتیجه ی هیچ جنگی در جهان به خصوص اگر بین اشغالگر و اشغال‌شده باشد، براساس میزان تلفات مقایسه و بررسی نمی‌شود. بلکه براساس میزان تحقق یا عدم تحقق اهداف نهایی جنگ محاسبه می‌شود». به عنوان نمونه، مردم ویتنام در جنگ با آمریکا یک و نیم میلیون کشته دادند و میلیاردها دلار خسارت به آن کشور وارد شد و در مقابل، حدود 50 هزار آمریکایی کشته شدند؛ اما در نهایت ویتنامی ها توانستند استقلال و آزادی خود را به دست آورند. همچنین مردم الجزایر در مقابل استعمار فرانسه یا مردم ایران برای آزادی خرمشهر تلفاتی را متحمل شدند که نمی توان میزان آن را ملاک موفقیت یا شکست دانست؛ بلکه رسیدن به آزادی و استقلال یا دستیابی به اهداف جنگ، ملاک اصلی پیروزی است.(2) به همین دلیل اکثر تحلیلگران بینالمللی اذعان دارند که تا به امروز، حماس پیروز این جنگ بوده و رژیم صهیونیستی از دستیابی به اهداف خود همچون نابودی حماس، کوچ اجباری ساکنان غزه به مصر و... ناتوان بوده است.

3. عدم وجود راههای جایگزین
در تحلیل مسائل فلسطین و رنج ناشی از عملیات طوفان الاقصی توجه به این نکته ضروری است که گروههای فلسطینی مثل جنبش فتح، بارها تلاش کردند تا از راههای مسالمت آمیز همچون مذاکره با اسرائیل، میانجیگری کشورهای دیگر و توسل به سازمانهای بین المللی، حق خویش را استیفاء نمایند؛ اما آنچه در عمل نصیب آنان شد، اشغال و جنایت بیشتر از جانب صهیونیست هایی بود که نشان دادند به هیچ پیمان سیاسی و اصول اخلاقی پایبند نیستند، پس تنها راهکارِ مقابله با آنان و دستیابی به استقلال و آزادی، مبارزه ی مسلحانه و مقاومت است که البته بدون هزینه نخواهد بود.

نتیجه گیری
با توجه به سابقه ی تجاوزگرانه صهیونیست ها، خسارت ها و سختی های تحمیل شده بر ملت فلسطین در پی عملیات طوفان الاقصی، دیر یا زود به بهانه ی دیگری توسط اسرائیل بر آنان وارد میشد. این عملیات تنها زمان این تجاوز را جلو انداخت، نه اینکه عامل شکل گیری این تجاوز باشد؛ همچنان که طبق برخی تحلیلها، رژیم صهیونیستی قصد داشته است که در سال جدید میلادی، عملیاتی را علیه حماس و غزه انجام دهد.

پینوشت ها
1. مجموعه ی نویسندگان، 75 سال از فاجعه ی نکبت (اشغال فلسطین) گذشت، مرکز اطلاعرسانی فلسطین، 15/می/2023، B2n.ir/a39921.
2. منتظری، علی، آیا دستاوردهای عملیات «طوفان الاقصی» بر هزینه‌هایش چربید؟، ایرنا، 8/9/1402، 85306344، https://irna.ir/xjP6wP.
 

دشمنان قسم خورده ایران اسلامی، شبهات و دروغ های زیادی در مورد این مملکت مطرح می کنند تا افکار عمومی را از واقعیات پیشرفت های ایران اسلامی منحرف کنند.
چگونگی کمک ایران به مردم فلسطین، سوریه و لبنان

پرسش:
آیا اموال بلوکه‌شده ایران پس از آزادسازی در حمایت از مردم فلسطین، سوریه و لبنان هزینه می‌شود؟
 

پاسخ:
یکی از مسائل سیاسی و اقتصادی در کشور ما، اموال بلوکه شده کشور ما توسط دولت استکباری آمریکاست. این مسئله ناشی از تحریم و مسائل سیاسی و حقوقی آن است. آمریکا با کمک هم‌پیمانان خود در 20 ساله اخیر تلاش کرده تا مبادلات تجاری ایران، مخصوصاً بخش فروش نفت را به صفر برساند و اقتصاد ایران را دچار فروپاشی کند. ازاین‌رو، بسیاری از تبادلات تجاری ایران که از طریق دلار انجام‌گرفته بود، دچار اختلال شد و ایران باوجود تحویل محموله فروخته‌شده از دریافت پول خود محروم شد. جمهوری اسلامی ایران، تلاش‌های زیادی انجام داد تا اموال بلوکه‌شده به کشور بازگردد. دولت ها اقدامات مؤثری در این زمینه انجام دادند و بخشی از پول‌های بلوکه‌شده ملت ایران به کشور بازگشته است. 
برخی بر این باورند که این پول‌ها در حمایت از مردم منطقه مانند فلسطین و لبنان هزینه می‌شود و به کشور بازنمی‌گردد. آیا این سخن و ادعا حقیقت دارد؟

1. روش‌های هزینه کرد پول‌های آزادشده کشور
پول بلوکه‌شده کشور، پس از طی مراحل قانونی آن، وارد حساب های بانک مرکزی می‌شود و هزینه کرد آن مطابق قوانین انجام می‌گیرد. هرگونه ورود و خروج ارز در کشور باید بر اساس قانون صورت گیرد و در غیر این صورت، تخلف و یا جرم محسوب می‌شود و قابلیت پیگرد قانونی دارد. نهادهایی که در لبنان و سوریه و دیگر کشورهای منطقه، فعالیت می‌کنند، اگر نهادهای کشوری مانند وزارت خارجه باشند، بر اساس برنامه بودجه کل کشور، بودجه ریالی و ارزی دریافت می‌کنند و هیچ نهادی نمی‌تواند خارج از این چهارچوب، ارز دریافت کند. (1) 
نهادهای نظامی مانند سپاه قدس نیز، بودجه ارزی خود را بر اساس ردیف بودجه مصوب مجلس دریافت می‌کنند. (2) توجه داشته باشید که اساساً سپاه قدس و نظام بانکی، در یک ردیف اداری و سازمانی نیستند تا مراوده مستقیم داشته باشند. این دو، نهادهای مستقلی هستند و هیچ‌کدام از دیگری دستور نمی‌گیرند. سپاه قدس نمی‌تواند به‌صورت مستقیم به دریافت پول‌های آزادشده اقدام کند. این پول‌ها باید در اختیار بانک مرکزی قرار بگیرد و از طریق این بانک و بر اساس بودجه مصوب مجلس در اولویت‌های ارزی مصوب، هزینه شود.

2. بررسی کمک‌های جمهوری اسلامی ایران به مردم فلسطین
به‌طور کلی کمک‌های ایران به فلسطین را می‌توان به دو بخش مالی و نظامی تقسیم کرد. بخش مالی خود به دو بخش مردمی و دولتی تقسیم می‌شود. در بخش مردمی، مردم ایران که به‌صورت تاریخی حامی مظلومان بوده‌اند، همیشه به مردم مظلوم فلسطین کمک کرده و این کمک‌ها پس از یورش اسرائیل به غزه افزایش چشم‌گیری داشته است. بر اساس اعلام هلال‌احمر جمهوری اسلامی ایران، کمک‌های نقدی مردم ایران به غزه پس از یورش اسرائیل به حدود 180 میلیارد تومان رسیده است. (3) صدها میلیارد تومان نیز کمک‌های غیر نقدی مردم ایران به غزه بوده است. این کمک‌ها از سوی مردم و نهادهای خیریه ارایه شده و بودجه دولتی دخالتی در این کمک‌ها ندارد. (4) 
کمک‌های دولتی جمهوری اسلامی ایران به مردم فلسطین، بیشتر آموزشی و نظامی بوده است. این کمک‌ها به دلیل خاستگاه داخلی آن، به‌شدت ارزان است و قابل‌مقایسه با هزینه‌های نظامی دولت اسرائیل نیست. 
در بعد سیاسی و حقوقی نیز، دولت جمهوری اسلامی ایران حامی مردم فلسطین بوده و اقدامات زیادی در این زمینه انجام داده است. بودجه حماس (5) از طرق مختلفی مانند کمک‌های چندصد میلیون دلاری قطر، رمز ارز، کمک‌های خیریه و مردم مسلمان سراسر جهان تأمین می‌شود. (6)

3. هزینه‌های نظامی ایران.
گاهی ادعا می‌شود حضور منطقه‌ای ایران باعث هزینه‌های کلان نظامی برای کشور شده و این امر باعث فقر فزاینده مردم ایران شده است. برای راستی آزمایی این ادعا خوب است بودجه نظامی جمهوری اسلامی ایران را با بودجه نظامی پهلوی دوم و نیز بودجه نظامی کشورهای منطقه مقایسه کنیم. بودجه نظامی ایران در آخرین سال‌های سلطنت پهلوی، بیش از 13 درصد تولید ناخالص داخلی بوده است. (7) در حالی که بودجه نظامی جمهوری اسلامی ایران در سال 2023، تنها 2 درصد تولید ناخالص داخلی بوده است؛ یعنی بعد از گذشت حدود 45 سال از انقلاب اسلامی، اینک بودجه نظامی کشور، شش برابر کمتر از بودجه نظامی شاه در سال‌های آخر سلطنت پهلوی است! (8) نمونه این مسئله را در عملیات موفق وعده صادق مشاهده کردیم. درحالی‌که ایران با شلیک ده-ها پهپاد و موشک، تنها حدود 30 میلیون دلار هزینه کرد، فقط دولت اسرائیل (غیر از آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان و عربستان سعودی و اردن) حدود یک میلیارد و 300 میلیون دلار هزینه کرد تا با حمله ایران مقابله کند. (9)
 از سوی دیگر مقایسه بودجه نظامی جمهوری اسلامی ایران با 15 کشور همسایه نشان می‌دهد که در سال 2021، بودجه نظامی 13 کشور منطقه، بیش از بودجه نظامی ایران بوده است و بودجه نظامی ایران تنها از دو کشور افغانستان و قزاقستان، بیشتر بوده است. توجه داشته باشید که بودجه نظامی کشوری مانند قطر بسیار بیشتر از بودجه نظامی ایران است، در حالی که قدرت نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران با این کشور قابل‌مقایسه نیست.

4. ضرورت حضور منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران
خیلی از مردم درباره حضور منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران سؤال می‌کنند و می‌پرسند حضور منطقه‌ای کشور ما چه لزومی دارد و آیا بهتر نیست که به‌جای هزینه حضور منطقه‌ای، اقتصاد کشور را بهبود ببخشیم؟

در پاسخ به این سؤال باید گفت کشور ما محور ارتباط شرق به غرب و شمال به جنوب است. عدم حضور منطقه‌ای ما به معنای دخالت مستقیم قدرت‌های بزرگ در کشور ماست. قراردادهای 1907 و 1915 بین روسیه و انگلیس در زمان قاجاریه نشان می‌دهد که کشور ما نمی‌تواند بدون توجه و حضور فعال در تحولات جهانی و منطقه‌ای امنیت خود را تأمین کند. پهلوی دوم نیز حضور منطقه‌ای فعالی داشت که هزینه‌های سرسام‌آوری به کشور تحمیل می‌کرد؛ چراکه تأمین تجهیزات نظامی شاه بر عهده آمریکا بود (اکنون این هزینه‌ها با اتکا به توان داخلی تأمین می‌شود و اساساً قابل‌ مقایسه با زمان پهلوی دوم نیست. چنانکه پیش‌تر آمار مقایسه‌ای ارائه شد.) 
بنابراین اصل حضور منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران یک ضرورت ژئوپلتیکی است و هر نظام سیاسی که در ایران حاکم باشد، فارغ از نوع نظام سیاسی، اگر بخواهد امنیت خود را تأمین کند باید توان حضور منطقه‌ای داشته باشد.

نتیجه:
پول‌های آزادشده ایران، یک‌روند اداری را طی می‌کند و در اختیار بانک مرکزی قرار می‌گیرد. هیچ نهاد، شخص و یا سازمانی حق برداشت از این حساب‌ها را بدون مصوبه مجلس شورای اسلامی ندارد و نهادهای نظامی و کشوری فعال در منطقه نیز از این قاعده مستثنی نیستند. دقت در بودجه نظامی کشورها نشان می‌دهد که بودجه نظامی جمهوری اسلامی ایران از 90 درصد کشورهای منطقه کمتر بوده است. این در حالی است که قدرت منطقه‌ای و بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران زبانزد دوست و دشمن است. این مسئله به برکت توانمندی داخلی ایجادشده است. حضور منطقه‌ای ایران به‌ضرورت ژئوپلتیکی صورت می‌گیرد و هر نظام سیاسی که در ایران حاکم باشد، برای تأمین امنیت خود ناچار است حضور قدرتمندی در عرصه منطقه‌ای و جهانی داشته باشد؛ بنابراین هزینه‌های ایران در منطقه نه غیرمنطقی است و نه خارج از حد متعارف.

پی‌نوشت‌ها:
1. نگاه کنید به قانون بودجه 1402.
2. البته نهادهایی مانند سپاس قدس، به دلیل تعاملات بین‌المللی و خدمات بین المللی که انجام می‌دهد، از طرف‌های خارجی درآمد ارزی دریافت می‌کند. مثلاً گفته‌شده سپاه قدس به دلیل کمک به اردوغان در کودتای 2016 ترکیه که مانع سقوط دولت اردوغان شد، کمک‌های دلاری دریافت کرده است.
3. https://irna.ir/xjQdbx 
4. https://irna.ir/xjNVVD
5 . باید توجه داشت که نهادهایی مانند حزب‌الله لبنان، منابع درآمدی بسیاری دارد و امروزه حزب‌الله یک‌نهاد بسیار بزرگ با خدمات وسیع اجتماعی به مردم جنوب لبنان است و منابع مالی مستقلی در اختیار دارد و نیازی به کمک‌های مالی ایران ندارد. البته این سخن به معنای عدم کمک ایران، مخصوصاً درگذشته نیست؛ اما از سوی دیگر نباید پنداشت که مثلاً چند میلیارد دلار از سوی ایران به حماس و حزب‌الله کمک شده یا می‌شود.
6.  https://parsi.euronews.com/2023/10/18.
7.http://22bahman.ir/show.php?page=post&id=24058.
8.https://parsi.euronews.com/2024/04/22.
9.  https://irna.ir/xjQh6d 

 

عدم دخالت مستقیم جمهوری اسلامی در جنگ غزه، دلایل شرعی، سیاسی، امنیتی و تاریخی دارد. در نگاه دینی، هیچگاه رسیدن به هدف، توجیه کننده وسایل باطل رسیدن به آن نیست.
چگونگی دخالت ایران در جنگ غزه

پرسش:
چرا ایران در خصوص جنگ غزه به‌طور مستقیم وارد عمل نمی‌شود؟ 
 

پاسخ:
مقدمه
چند نکته در پاسخ به این پرسش قابل تبیین است:

 1. تجاوز یهودیان به سرزمین فلسطین، قدمتی حدوداً 80 ساله دارد. ملت ایران همواره از حامیان اصلی مردم مظلوم فلسطین بوده است. اقدامات دولت جمهوری اسلامی ایران در حمایت از مردم فلسطین شامل فعالیت‌های متعدد سیاسی، امنیتی، اقتصادی و حقوقی است. نشست‌های متعدد کشورهای اسلامی در حمایت از مردم فلسطین به ابتکار جمهوری اسلامی ایران، محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی در نامه وزیر خارجه به دبیر کل سازمان ملل متحد، ترغیب دولت‌های اسلامی به قطع روابط اقتصادی و تحریم رژیم صهیونیستی ازجمله این اقدامات است. (1) و مهم‌ترین نکته آنکه امروز علاوه بر رزمندگان حماس، کل جبهه مقاومت، علیه رژیم صهیونیستی، بسیج شده‌اند. یمن، حزب‌الله لبنان، جبهه مقاومت عراق و دولت سوریه. دولت جمهوری اسلامی ایران، مهم‌ترین پشتوانه جبهه مقاومت است و اگر پشتیبانی مستشاری و نظامی جمهوری اسلامی ایران از جبهه مقاومت نبود، سرنوشت جنگ به نفع رژیم صهیونیستی رقم خورده بود.

2. یکی از مهم‌ترین نکات درباره شیوه مقابله با اسرائیل، روش مبارزه با این رژیم سفاک است. این روزها برخی از مردم انتظار دارند، جمهوری اسلامی ایران با موشک‌باران سرزمین‌های اشغالی، کار اسرائیل را تمام کند، اما این نگرش به دلایل متعددی اشتباه است: 
- اول؛ اکنون در سرزمین‌های اشغالی، زنان و کودکان یهودی هم زندگی می‌کنند، موشک‌باران این زنان و کودکان، خلاف قوانین اخلاق و اسلام است. آن‌ها حتی اگر بدانند که در مکان غصبی زندگی می‌کنند، حق آنان مرگ نیست. ضمن آنکه برخی از یهودیان، به‌صورت کاملاً مشروع در فلسطین زندگی می‌کردند و فلسطین خانه آنان بوده است. (بین 4 تا 6 درصد خاک فلسطین، پیش از یورش اسرائیل به فلسطین در سال 1948 میلادی، از آن یهودیان بوده است). همچنین اکنون برخی از فلسطینیان مسلمان و مسیحی درون سرزمین‌های اشغالی زندگی می‌کنند و به دلیل  شهرک‌سازی یهودیان، مسلمانان، مسیحیان و یهودیان درآمیخته با هم زندگی می‌کنند. موشک‌باران گسترده سرزمین‌های اشغالی به معنای کشتن این انسان‌های بی‌گناه نیز هست؛ که اساساً هیچ حقی برای کشتن آنان وجود ندارد. 
- دوم؛ موشک‌باران گسترده سرزمین‌های اشغالی از جانب جمهوری اسلامی، باعث ایجاد یک «جنگ تمام‌عیار و حتی جهانی» خواهد شد و در پایان آن معلوم نیست اسرائیل به‌کلی نابود شود. دولت‌های غربی تلاش خواهند کرد به هر قیمتی که شده، اسرائیل را سرپا نگه‌دارند؛ بنابراین به این دلایل و دلایل متعدد دیگری که مجال بحث آن نیست، موشک‌باران گسترده رژیم صهیونیستی مشکل فلسطین و جهان اسلام را حل نخواهد کرد.

3. راه‌حل صحیح و منطقی مبارزه با اسرائیل؛ روش چندجانبه است؛ از یک‌سو، «مقاومت مردم فلسطین» که اینک ادامه دارد و از سوی دیگر اقدام هماهنگ جهان اسلام و آزادگان جهان علیه رژیم صهیونیستی است. اقداماتی از قبیل «تحریم اقتصادی»، «فشارهای حقوقی» علیه این رژیم و از همه مهم‌تر، «اقدام سیاسی» در جهت برگزاری «انتخابات آزاد» با حضور تمام فلسطینیان آواره و افرادی که بومی فلسطین محسوب می‌شوند، چه یهودی، مسلمان و یا مسیحی باشند. این همان پیشنهاد دموکراتیک جمهوری اسلامی ایران در جهت آزادی فلسطین است که راه تحقق آن از کانال مقاومت و آگاهی مردم فلسطین می‌گذرد. مطمئناً این روش، موجب نابودی اسرائیل می‌شود؛ زیرا جمعیت بومی یهودی، قابل‌مقایسه با جمعیت مسلمانان فلسطین نیستند و اکثریت با مسلمانان است؛ اما تا زمانی که این طرح قابل‌اجرا شود، تنها راه مقابله با اسرائیل، مقاومت و مقاومت و مقاومت مردم فلسطین و حمایت جدی جهان اسلام است.

4. راهبرد منطقه‌ای جمهوری اسلامی مبتنی بر جنگ گسترده و کشتار غیرنظامیان نیست. هرچند این افراد، شهرک‌نشینان غاصب باشند. قرآن ما را به عدالت حتی درباره دشمنانمان سفارش کرده است. (2) جمهوری اسلامی ایران تلاش دارد تا به‌جای ایجاد درگیری گسترده که کشتار غیرنظامیان را در پی دارد، گروه‌های مردمی منطقه را آگاه کرده و آنان را برای مقابله با هرگونه دشمن اسلام و مسلمین، چه داعش و مانند آن و یا دشمن همیشگی ما اسرائیل آماده نماید. این راهبرد در حال انجام است و نتایج آن از سال 2000 که اسرائیل با خفت و خواری، شکست در برابر حزب‌الله لبنان را پذیرفت و از جنوب لبنان عقب‌نشینی کرد، کارایی خود را نشان داده است. عملیات «طوفان الاقصی» که گروه مقاومت حماس در 7 اکتبر 2023(15 مهرماه 1402) انجام داد و برای اولین بار بعد از تأسیس رژیم صهیونیستی شکستی غیرقابل‌جبران بر آن وارد نمود، (3) نشانه دیگری بر درستی این راهبرد است.

5. پیروزی در جنگ تنها با کاربرد سلاح نیست. یک دیوانه می‌تواند با به دست گرفتن یه اسلحه کلاش ده ها نفر بی‌گناه را به خاک و خون بکشد. این دقیقاً کاری است که اسرائیل می‌کند. این کار نه شجاعت است و نه نشانه برتری. جنگ نیز قاعده خود را دارد. فرمانده عاقل و برتر کاری می‌کند که دشمن را با کمترین تلفات حتی از نیروهای دشمن، وادار به تسلیم نماید. کاری که در عملیات «وعده صادق» انجام شد.

6. راهبرد ایران در منطقه، باعث شده بود برخی گمان کنند که جمهوری اسلامی ایران از درگیری با دشمن هراس دارد و یا سلاح پیشرفته‌ای در اختیار ندارد، اما عملیات وعده صادق نشان داد که جمهوری اسلامی ایران هم سلاح پیشرفته دارد و هم اراده ضربه زدن را. اگر تا به حال از درگیری مستقیم و جنگ گسترده ممانعت کرده، دلیل شرعی و منطقی داشته است. حتی عملیات وعده صادق نیز نشان داد که جمهوری اسلامی در عین اینکه می‌تواند موشک‌هایش را بر سر شهرک‌نشینان صهیونیست فرو بریزد، این کار را نمی‌کند، بلکه موشک‌ها را از بالای سر شهرک‌نشینان عبور دادیم تا دنیا بداند می‌توانیم کشتار کنیم، اما به اخلاق دینی خود پایبند هستیم. از سوی دیگر دانش آن را داریم تا موشک را همان‌جایی فرود آوریم که اهدافمان اقتضا می‌کند. واکنش بچگانه اسرائیل به عملیات وعده صادق نیز کارآمدی و آمادی صددرصدی پدافندی ما را نشان داد؛ بنابراین نه در بعد تهاجمی و نه در بعد تدافعی دچار مشکل نیستیم. این اخلاق دینی است که راه و رسم ما را تعیین می‌کند.

نتیجه:
عدم دخالت مستقیم جمهوری اسلامی در جنگ غزه، عوامل و دلایل شرعی، سیاسی، امنیتی و تاریخی دارد. جمهوری اسلامی ایران، به‌حکم شرع نمی‌تواند به کشتار مردم غیرنظامی اقدام کند. منطق اسلام در جنگ، منطق اخلاق است. ازنظر سیاسی و امنیتی، ایجاد جنگ گسترده در غزه، به معنای افزایش تلفات غیرنظامیان است که نه منطقی است و نه دستاوردی به دنبال دارد. منطقی‌ترین راه مبارزه با اسرائیل، آمادگی درونی مردم فلسطین و تلاش آنان برای آزادی سرزمین خویش از یک‌سو و از سوی دیگر حمایت‌های سیاسی و اقتصادی و حقوقی ملت‌های اسلامی از آنان است. اگر کشورهای اسلامی مانند ترکیه، قطر، عربستان و امارات، بخشی از روابط تجاری خود با اسرائیل را قطع نمایند، بسیاری از مشکلات مردم فلسطین حل خواهد شد و راه آزادی آنان هموار می‌شود.

پی‌نوشت‌ها:
1. ممکن است برخی از این اقدامات، بی‌ثمر به نظر برسد، اما باید دانست که اقدامات سیاسی و حقوقی در میان‌مدت بسیار مؤثر است. ضمن آنکه  دولت جمهوری اسلامی ایران وظیفه خود را انجام می‌دهد و منتظر نتیجه قطعی نیست.
2. ﴿...وَلا یَجرِمَنَّکُم شَنَآنُ قَومٍ عَلى أَلّا تَعدِلُوا اعدِلوا هُوَ أَقرَبُ لِلتَّقوى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما تَعمَلونَ﴾؛ دشمنی با جمعیتی، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند! عدالت کنید که به پرهیزگاری نزدیک‌تر است! و از (معصیت) خدا بپرهیزید که ازآنچه انجام می‌دهید، باخبر است! سوره مائده، آیه 8.
3. درنبرد سال 1973، ابتدا اسرائیل از کشورهای عربی شکست خورد، اما در ادامه جبران کرد، اما به اذعان کارشناسان نظامی و امنیتی تا ابد نخواهد توانست عملیات طوفان الاقصی را جبران کند.

 

جنایت های رژیم صهیونیستی در جنگ غزه، نشأت گرفته از خوی وحشیانه این رژیم است و ربطی به روابط ایران با حماس و حمایت از آن ها ندارد
جنایت صهیونیست ها در غزه و نقش ایران

پرسش:
آیا جمهوری اسلامی ایران در این جنایتی که اکنون در غزه در حال وقوع است شریک نیست؟ زیرا با دفاع از حماسی که قدرت نظامی ضعیف‌تری نسبت به اسرائیل داشت باعث عصبانیت و دلیل انتقام اسرائیل شده است.
 

پاسخ:

این روزها  و پس از عملیات 7 اکتبر (طوفان الاقصی)، شاهد جنایت‌های اسرائیل در سرزمین فلسطین هستیم که مردم جهان را حیرت‌زده کرده است. سؤالی که این روزها به ذهن خطور می‌کند این است که آیا جمهوری اسلامی ایران در این جنایت شریک نیست؟ زیرا از حماس که قدرت نظامی کمتری نسبت به اسرائیل داشت حمایت کرد و این حمایت باعث عصبانیت و دلیل  انتقام‌گیری اسرائیل از مردم غزه است.
بخش محوری استدلال ارائه‌شده در پرسش مزبور، این است که حمایت ایران از حماسی که ضعیف‌تر از رژیم صهیونیستی ازنظر نظامی است، باعث عصبانیت آن‌ها شده و این عصبانیت، به وقوع چنین جنایتی منتهی شده است؛ بنابراین ایران در جنایت رخ‌داده شریک است. در پاسخ به این پرسش و بررسی استدلال ارائه‌شده در راستای شریک بودن ایران در جنایت رژیم صهیونیستی توجه به چند نکته ضروری است.

نکته اول: باید توجه داشت جمهوری اسلامی ایران همواره از جریان‌های مقاومت در منطقه و فرا منطقه حمایت کرده است و این حمایت را به‌عنوان تکلیفی شرعی و دینی وظیفه خود می‌داند؛ بنابراین نمی‌توان بر روی این تکلیف شرعی و دینی چشم فرو بست و نسبت بدان بی‌اعتنا بود.

نکته دوم: همان‌طور که بارها از سوی مسئولان ارشد حماس و مسئولان ارشد جمهوری اسلامی ایران اعلام شده است. عملیات طوفان‌الاقصی تصمیم جریان مقاومت  در فلسطین بوده است و جمهوری اسلامی ایران از این عملیات مطلع نبوده است؛ بنابراین عملیات طوفان الاقصی با چراغ سبز ایران انجام نشده است که جمهوری اسلامی را در وقوع جنایت‌های رژیم صهیونیستی شریک بدانیم؛ البته جمهوری اسلامی ایران پس از اطلاع از وقوع عملیات مزبور، حمایت خود را از اقدام نیروهای مقاومت فلسطین مثل گذشته اعلام کرده است.

نکته سوم: اینکه نیروهای مقاومت فلسطین باوجود قدرت نظامی کمتر نسبت به رژیم صهیونیستی دست به چنین عملیاتی می‌زنند را باید در شرایط و فضایی که آن‌ها را به چنین تصمیمی می‌رساند فهمید و تحلیل کرد. کسی که شرایط حاکم بر فلسطین اشغالی را بشناسد، به‌خوبی درمی‌یابد که مردم فلسطین، به‌خصوص مردم غزه در زندان بزرگ روبازی زیست می‌کنند که برای ورود و خروج به هر منطقه‌ای از سرزمین‌شان لازم است ایست‌های بازرسی متعددی را پشت سر بگذارند که عبور از آن‌ها، سخت‌تر از عبور از مرزهای جغرافیایی کشورهاست. افزون بر اینکه در تمام این ایست‌های بازرسی با تحقیرهای متعدد و توقف‌های طولانی که گاهی منجر به مرگ زنان باردار و افراد بیمار شده است، مواجه‌اند. در واقع مردم ساکن در غزه در شرایطی قرارگرفته‌اند که باید میان مرگ تدریجی و همراه با عذاب و تلاش برای آزادی و رهایی و تغییر وضع موجود، یکی را برگزینند. افزون بر این، ماجرای فلسطین و ظلم‌هایی که همواره در حق مردم این سرزمین در حال وقوع بوده است و درمجموع، مسائل فلسطین و حق حاکمیت آن‌ها بر سرزمین فلسطین، به‌مرور از سوی بسیاری از کشورهای دنیا رو به فراموشی گذاشته‌شده بود. کشورهای عربی نیز به سمت توافق با رژیم صهیونیستی و پشت پا زدن به آرمان‌های فلسطین حرکت کرده بودند و این موضوع نیز ناامیدی در مردم فلسطین ایجاد کرده بود. همچنین طبق برخی اخبار منتشرشده، رژیم صهیونیستی در حال آماده شدن برای حمله به نوار غزه و اشغال آن بود و این عملیات، اقدامی پیش‌دستانه برای ضربه زدن به رژیم صهیونیستی بوده است. (1) قرار گرفتن در چنین شرایطی نیروهای مقاومت فلسطین، به‌خصوص حماس که مورد حمایت مردم غزه نیز است را به این نتیجه می‌رساند که با طراحی چنین عملیاتی، دست به اقدامی جدی نسبت به وضع موجود بزند و برخلاف بسیاری از عملیات گذشته که تدافعی یا باهدف فرسایش نیروی دشمن طراحی می‌شد، حماس به دنبال ارائه الگویی جدید از مقاومت و اقدام برای آزادسازی حرکت کرد؛

نکته چهارم: برخلاف آنچه در استدلال ارائه‌شده از سوی پرسشگر محترم به‌عنوان دلیل عصبانیت رژیم صهیونیستی بیان‌شده است، دلیل عصبانیت  رژیم صهیونیستی حمایت ایران از نیروهای مقاومت در فلسطین و اقدام آن‌ها نیست. دلیل عصبانیت آن‌ها شکست مفتضحانه اطلاعاتی امنیتی‌ای است که رژیم پرمدعای صهیونیستی در این عملیات خورده است. پاک کردن افتضاحی که در این عملیات برای رژیم صهیونیستی به بار آمده است از ذهن‌ها و ترمیم شکستی که به وقوع پیوسته، برای رژیم صهیونیستی هزینه‌های گزافی داشته و سال‌ها زمان می‌برد. این شکست، تصور بسیاری از کشورهای منطقه و جهان را از قدرت رژیم صهیونیستی دگرگون کرد؛ تصوری که باقدرت رسانه‌ای در تمام این سال‌های برای ساختن آن تلاش شده بود. دلیل اصلی عصبانیت رژیم صهیونیستی که باعث شده است دست به چنین جنایات وحشتناکی در فلسطین بزند، این مسئله است. آن‌ها می‌کوشند با انجام هر جنایتی برای رسیدن به پیروزی‌، حیثیت به باد رفته خود را دوباره بازیابند، ولی تاکنون با مقاومت مردم فلسطین بدان دست نیافته‌اند.

نتیجه:
ازآنچه نگاشته شد می‌توان دریافت که حمایت ایران از محور مقاومت به‌خصوص مقاومت فلسطین بر اساس تکلیف شرعی و دینی است و عملیات طوفان الاقصی تصمیم نیروهای مقاومت فلسطین بوده است نه تحمیل جمهوری اسلامی ایران به آن‌ها و ایران نیز پس از وقوع عملیات از آن مطلع شده است. دلیل عصبانیت رژیم صهیونیستی نیز شکست سنگین اطلاعاتی امنیتی آن‌ها در این عملیات بوده است نه حمایت ایران از نیروهای مقاومت فلسطین.

پی‌نوشت:
1. اسامه حمدان یکی از رهبران حماس، ابعاد مختلف این حمله و همچنین پیش‌دستانه بودن آن را تبیین کرده است. ر.ک: دیپلماسی ایرانی، کد خبر: ۲۰۲۲۷۹۴، B2n.ir/j81882.