چرا شطرنج حرام شده است ؟آیا درست است کف بیت المقدس شطرنجی است؟ آیا درست است یزید در روی سر مبارک امام حسین شطرنج بازی کرده است ؟ چرا باید وقتی صفحه شطرنج را دیدیم بسم الله بگیم؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در ابتدا توجه به اين نكته لازم است كه اصولا مبنا و دليل حرام بودن انواع بازي ها دو چيز است:
1- ابزار قمار بودن،
2- برد و باخت ( قمار كردن)
بر اساس مبناي دوم هر بازي، چه فكري و چه غير فكري اگر با برد و باخت - يا همان شرط بندي - همراه باشد، حرام بوده و بازي با آن اشكال دارد. يعني مساله حرمت قمار ربطي به آلات خاص قمار ندارد و در حرمت در درجه اول نوع انجام كاري كه در آن برد و باخت و سود و زيان مالي براي دو طرف فرض شود، حرام است، چه اين كار با ابزار و وسيله اي معين انجام شود و چه بدون هيچ ابزار خاصي و حتي با انجام كار ساده اي چون شكستن تخم مرغ و يا بازي هاي متداول مانند فوتبال و واليبال و ... .
اما چنان كه گفتيم حرمت مرتبط با قمار تنها منحصر در خود قمار كردن نيست، بلكه اگر ثابت شود كه وسيله بازي، جزء وسايل قمار است، يعني براي قمار شناخته شده و رايج بوده و الان نيز به عنوان وسيله قمار شناخته مي شود، بازي با آن حرام است، چه با برد و باخت باشد و چه نباشد. علت اين حكم رواياتي است كه در اين موارد ذكر شده است. اما اين حكم از نظر عقلي نيز مي تواند دلايل متعددي داشته باشد؛ از جمله اينكه:
چيزي كه وسيله قمار باشد و اكثرا با آن قمار مي كنند، حتي اگر قمار با آن نشود، باعث اشاعه اين بازي است و اشاعه بازي با وسيله قمار جايز نيست، مثل پاسور، اما اگر روزي واقعا از آلت قمار بودن بيفتد و عرفا آلت قمار محسوب نشود و مكلف اين را احراز كند، بازي با آن بدون برد و باخت اشكال ندارد.(1)
اين همان دليلي است كه باعث شده شطرنج كه در گذشته به نظر همه مراجع بازي با آن حرام بود، دچار تغيير حكم شود و حكم جواز مشروط بر آن صادر گردد، چنان كه برخي از مراجع گفته اند: اگر شطرنج وسيله قمار نباشد يا از قمار بودن خارج شود و به عنوان بازي فكري باشد و شرط برد و باخت در آن نيز نشود، اشكالي ندارد.(2)
البته ناگفته نماند كه در خصوص برخي از بازي هاي معين مانند شطرنج كه در روايات به طور صريح از آن ها نهي شده دو ديدگاه فقهي وجود دارد، عده اي از مراجع نهي هاي خاص در مورد اين بازي را مربوط به همان جنبه ابزار قمار بودن آن مي دانند و معتقدند كه شدت برخورد امامان در مورد اين ابزارها بخاطر تلاش جدي ايشان در جلوگيري از رواج و گسترش اين ابزارهاي قمار بوده و نهي از بازي شطرنج تنها به جهت همان حرمت قمار و رواج يك ابزار متعارف قمار بوده است.
اما برخي از مراجع ديگر در خصوص اين قبيل از بازي ها معتقدند كه روشن نيست كه تنها دليل منع روايات بخاطر صرف ابزار قمار بودن باشد تا با خارج شدن اين بازي ها از ابزار قمار بودن حكم به حليت آن ها صادر گردد و چه بسا دليل حرمت آن امور ناشناخته ديگري باشد؛ بر اين اساس اين دسته از مراجع حكمي مبتني بر حليت شطرنج حتي بر فرض خارج شدن آن از ابزار قمار در جامعه صادر نكرده و كماكان بازي با آن را حرام اعلام نموده اند.(3)
اما در مورد سوالهاي ديگر شما بايد گفت: در اين مورد كه كف مسجدالاقصي شطرنجي است چيزي نيافتيم. در اين مورد كه با نگاه به صفحه شطرنج بايد بسم الله گفته شود نيز در روايات به مطلب خاصي برنخورديم. البته در بعضي روايات نگاه كردن به صفحه شطرنج را به نگاه كردن به عورت محارم توصيف شده است.(4) اما اينكه در مورد يزيد بايد گفت كه چنين روايتي وارد شده است: «امام رضا(ع) فرمود: چون سر امام حسين (ع) را به شام بردند يزيد لعنه الله فرمان داد تا آن را در محلي نهادند و پرده اي بر روي آن نصب نمودند پس او و يارانش بدان سو آمدند و به خوردن غذا و نوشيدن آبجو مشغول شدند و چون از كار خوردن و نوشيدن فارغ شدند فرمان داد تا آن سر مطهر را در طشتي زير تختش نهادند و صفحه شطرنجي روي آن نهادند و يزيد لعنه الله بنشست و به بازي شطرنج و گفتگو از حسين بن علي (ع) و پدرش و جدش سلام الله عليهم و استهزاء بذكر ايشان مشغول گشت. و هر زمان كه در حركات شطرنج از حريف خود مهره اي را مي برد جامي آبجو مي گرفت و سه نوبت مي نوشيد و آنگاه باقي مانده آن را در كنار طشت بر روي زمين مي ريخت پس هر كس كه از شيعيان ما مي باشد بايد از نوشيدن آبجو و بازي شطرنج خود داري كند و هركس كه نظرش به شطرنج يا آبجو افتاد بايد به ياد كار پليد يزيد لعنه الله افتد و او و خاندانش را نفرين نمايد.»(5)
پي نوشت ها :
1. آيت الله خامنه اي، اجوبه الاستفتاءات، نشر بين الملل، 1389ش، سؤال 1115-1121.
2. امام خميني، ‌استفتائات، موسسه تنظيم و نشر آثار امام(ره)، ‌1385ش، ج 2، ص 10، ‌سؤال 20 و 21.
3. مجله فقه اهل بيت (ع)، ج 17-18، ص 313.
4. عاملي، شيخ حر، وسايل الشيعه، موسسه آل البيت، قم، 1409ق، ج12، ص241.
5. شيخ صدوق، محمد بن علي، من لا يحضره الفقيه، انتشارات جامعه مدرسين، قم، 1413ق، ج 6، ص379 ، حديث 5915.
موفق و موید باشید