سلام
ایا انجام اعمال نیک در حق خدا (مثل نماز-روزه-ذکر و...)ثوابش بیشتر است یا انجام کارهای نیک در حق مردم (مثل دادن صدقه-مهربان بودن-کمک کردن و...)؟
مثلا فردی اکثرا در حال عبادت خدا و گفتن ذکر و ... است ولی فرد دیگر بیشتر به بنده های خدا کمک میکند و کمتر به عبادت و نمازهای مستحبی میرسد؟
کدام یک ثوابش بیشتر است؟
ایا خدا از حق خود میگذرد؟
با سلام و تشکر از ارتباط¬تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
دوست گرامی! یکی از موانع سقوط انسان که از نظر قرآن کریم، در ردیف نماز است، خدمت به خلق خداست. اساساً آیات نورانی قرآن بر انفاق و نماز به صورت توأمان تأکید میورزد، به گونهای که در آیات متعدّدی، در کنار تأکید بر اقامه نماز، بر رسیدگی به مخلوقات و دستگیری از بندگان خدای تعالی پافشاری کرده است.
در همین ابتدا این نکته را خدمتتان عرض کنیم: این تقسیمی که در ابتدای سوال خود انجام داده اید و حق خدا را در مقابل حق مردم قرار داده اید، تعبیر درستی نیست؛ زیرا کارهایی همانند دادن صدقه به مستمندان، مهربانی به خلق خدا و کمک به دیگران در راستای تقرب به خدای متعال می باشد و جزء حقوق الهی محسوب می شوند و منفعت این أعمال به خود انسان باز می گردد، منتها در بعضی اعمال، خود انسان فقط بهره مند می شود و در برخی دیگر علاوه بر خودش، دیگران هم از این أعمال شایسته، همانند کمک به دیگری، بهره مند می شوند.
جایگاه متعالی خدمت به خلق خدا در تعالیم دینی:
خدمت به خلق خدا، در فرهنگ تعالیم قرآن و عترت، ارزش و ثواب فراوانی دارد. حتّی در روایات، دستگیری از دیگران و گره گشودن از مردم، نسبت به برخی اعمال عبادی نظیر حج یا عمره مستحب، از ثواب والاتری برخوردار است. اما اعمال واجب که حق الله است، به هیچ وجه اجازه نداریم آنها را در مقابل خدمت به خلق، بجا نیاوریم.
ابان بن تغلب میگوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمودند: هرکس خانه خدا را طواف کند، خداوند عزّ وجلّ شش هزار حسنه برای او مینویسد و شش هزار گناه از او میآمرزد و شش هزار درجه به وی عطا میفرماید و شش هزار حاجت از او برآورده میسازد. سپس فرمودند: «قَضَاءُ حَاجَةِ الْمُؤْمِنِ أَفْضَلُ مِنْ طَوَافٍ وَ طَوَافٍ حَتَّى عَدَّ عَشْراً». (1) گرهگشایی از کار یک مؤمن، ده برابر این طواف فضیلت دارد!
اهل معرفت و اولیای الهی ارزش و فضیلت خدمترسانی به مخلوقات را درک میکنند و از این جهت، اگر یک شبانه روز خدمت به خلق خدا نکنند، گویا گم کردهای دارند. حتی مثلاً اهل دل، هنگام بارش برف و باران، نگران حیوانات در بیابان و مورچهها هستند که گرسنه و بی سرپناه نشوند، چه رسد به فکر انسانها.
رابطه با خداوند و رابطه با بندگان او، دو بال پرواز:
آدمی برای صعود و پیشرفت معنوی و در واقع برای پرواز، محتاج دو بال است: بال اوّل: رابطه با خداوند و بال دوّم: رابطه با مردم .
کسی که از رابطه با خداوند، منهای رابطه با مردم، بهره گیرد، مرغ یک بال است و نمیتواند حرکت کند. چنانکه اگر با مردم رابطه داشته باشد و در برقراری رابطه با خداوند کوتاهی کند، قادر به پرواز و حرکت نخواهد بود.
آیات بسیاری در قرآن کریم وجود دارد که بر لزوم برقراری این دو رابطه یا برخورداری از این دو بال پرواز با جملاتی نظیر: «یقِیمُونَ الصَّلاةَ» و «مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ینفِقُونَ» پافشاری دارد.(2) یعنی کسانی قصد دارند به سعادت و رستگاری دست یابند و در دنیا و آخرت تعالی و تکامل روحی و معنوی داشته باشند، باید اوّلاً از طریق نماز، روزه، حج، خمس، زکات و سایر واجبات و اعمال عبادی، با معبود خویش رابطه داشته باشند و ثانیاً به واسطه انفاق، با مخلوقات خداوند، رابطه برقرار سازند؛ یعنی هرچه دارند، برای خود و دیگران بخواهند و خدمتگزار خلق خدا باشند.
نکات پایانی:
1- دستورات دین مقدس اسلام هرکدام در جای خود خوب و مناسب است و هر کدام اثر و نورانیت و کمال بخشی خاص خود را دارد. همان گونه که سیری جای تشنگی را نمی گیرد و سیرابی جایگزین گرسنگی نمی شود، در تعالیم اسلام نیز نه خدمت به خلق جای نماز را می گیرد و نه نماز جایگزین خدمت به مردم می شود.
2- در مورد نمازهای مستحبی می توان گفت که اگر با خدمت به مردم تعارضی داشته باشد به این معنا که خواندن نماز مستحبی مانع انجام خدمت مهم و لازمی که دیگری نمی تواند آن را انجام دهد و تنها از عهده من بر می آید در این صورت خدمت به خلق حق تقدم دارد.
3- به طور قطع هرگونه خدمت به خلق خدا هر چند به ظاهر ناچيز باشد موجب پاداش و ثواب است، چنان كه پيامبر اكرم(ص) فرمودهاند: من رفع حجراً عن الطريق كتبت له حسنة ؛ هر كس سنگى را از راه مردم بردارد براى آن حسنه و ثوابى نوشته مىشود.(3) اما اگر اين خدمت از راه تعليم و هدايت ديگران باشد. ارزش فوقالعادهاى دارد.
4- اقامه نماز، اهمیت به نماز شب، روزه، حج، عمره، مشهد و کربلا و به طور کلّی رابطه با خداوند متعال و اهل بیت سلاماللهعلیهم- بسیار مطلوب است و ثواب دارد، امّا کافی نیست و دوشادوش این رابطه، باید به اندازه توان به رابطه با مردم و خدمت به خلق خدا اهمیت داده شود. حتی از روایات فهمیده میشود که ارزش و ثواب خدمت به خلق خدا، بسیار برتر و والاتر از اعمال عبادی نظیر حج و عمره است: «قَضَاءُ حَاجَةِ الْمُؤْمِنِ أَفْضَلُ مِنْ أَلْفِ حِجَّةٍ مُتَقَبَّلَةٍ بِمَنَاسِكِهَا».(4)؛ برآوردن حاجت مؤمن برتر است از هزار حج مقبول با همه آدابش.
پی نوشت ها:
1. ثقه الاسلام کلینی، الکافی، ج 2، ص 194، دارالکتب الاسلامیه، تهران:1365ه. ق.
2. بقره (2) آیۀ 3 و 83.
3. پاینده، ابو القاسم، نهج الفصاحه، شماره 3018، تهران، دنیای دانش، 1382ش،
4. امالی، شیخ صدوق، ترجمه کمره ای، ص 237 ، انتشارات کتابخانه اسلامیه، 1362 ش.