پرسش:
وضعیت اسکان قوم بنیاسرائیل در قبل از میلاد مسیح چگونه بوده است؟
پاسخ:
حدود دو هزار سال پیش از میلاد مسیح» حضرت ابراهیم با خاندانش از بابل وارد سرزمینی میان نیل تا فرات شد که در متون کهن به کنعان مشهور است. به هنگام ورود ابراهیم به کنعان قوم «فیلیسطی» ساکن کنعان بودند. بتپرست و زبان و آیین مخصوص به خود را داشتند. نام فلسطین از همین قوم فیلیسطی اخذ شده است. مطابق متون دینی» خداوند به ابراهیم و قومش وعده داد در صورت پرستش خدای واحده به آنها مرحمت کند و سرزمینی که به آن مهاجرت کردهاند را به آنها هدیه دهد. ابراهیم و فرزندانش حدود ۴۰۰ سال در کنعان زندگی کردند و اسرائیل نام دیگر یعقوب نبی است. او ۱۲ فرزند داشت که بنیاسرائیل نامیده میشوند.
پسران یعقوب؛ نورخانتر نسبت به برادر خود «یوسف» که در دوران کودکی موردتوجه خاص یعقوب نبی بود دچار حسادت شدند و تصمیم گرفتند او را از پدر دور کنند. یوسف بهعنوان برده به مصر منتقل شد. در مصر نیز یوسف از بردگی به عزیزی مصر و پادشاهی رسید که داستانش در قرآن آمده است. در حدود سال 1600 قبل از میلاد کنعان دچار خشکسالی شد و بنیاسرائیل به همراه یعقوب نبی به دعوت یوسف به مصر مهاجرت کردند. بنیاسرائیل حدود ۴۰۰ سال نیز در مصر زندگی کردند اما بهتدریج شأن و جایگاه خود را از دست دادند؛ زادوولد آنها ممنوع شد و تحت ستم قرار گرفتند.!
هجرت حضرت موسی به صحرای سینا:
بنیاسرائیل و اقوام دیگر مصر نیز تحت ستم فرعون بودند حضرت موسی در چنین شرایط اجتماعی به دنیا آمده که داستان تولد و رشد او در قرآن آمده است. تا اینکه بهفرمان خداوند، حضرت موسی و پیروانش بنیاسرائیل از چنگ فرعون گریختند. دریای سرخ به اراده خداوند شکافته شد و موسی و قومش وارد صحرای سینا شده و به مدت چهل سال در آنجا اقامت کردند.
اولین حکومت بهودی به رهبری داوود نیی:
پس از رحلت حضرت موسی؛ یهودیان (بنیاسرائیل) از سموئیل نبی خواستند تا دستور دهد به کنعان یعنی سرزمین اجدادشان (۱۲ فرزند یعقوب) بازگردند. در آن زمان فیلیسطیها هنوز در کنعان ساکن بودند و فرماندهی به نام جالوت داشتند که داوود نبی موفق شد جالوت را شکست دهد و سپس در سال ششم پادشاهی خود شهر اورشلیم که حلقه واسط قسمت شمال و جنوب کنعان بود را تصرف کرد. شهر اورشلیم که مسلمانان آن را بیتالمقدس نامیدند، اهمیت فوقالعاده دینی و راهبردی داشت. اورشلیم «شهر صلح»؛ حتی پیش از ورود حضرت ابراهیم نزد فیلیسطیها جایگاهی معنوی داشت. داود نبی با فتح اورشلیم نخستین کشور یهودی را پایهگذاری کرد. او پادشاهی عادل و مردمدار بود که به نبوت هم رسید و اولین عبادتگاه یهودیان را در اورشلیم احداث نمود. سپس دستور داد تا صندوق مقدس را که ده فرمان موسی در آن قرار داشت، از کوه طور به اورشلیم بیاورند و در عبادتگاه قرار دهند. یهودیان این صندوق را نشانه توجه خدا به خود میدانستد. دوران 40 ساله حکومت داوود نبی بسیار درخشان بود. بعد از داوود، سلیمان نبی پادشاه یهودیان شد. . مهمترین اقدام او ساخت معبد سلیمان یا همان هیکل سلیمان در بالای کوه مقدس در اورشلیم بود. در دوران حکومت او اقوامی از یهودیان به مخالفت با سلیمان برخاستند. سلیمان برای ساخت معابد، مالیاتها را افزایش داد و گروههایی از آنها به جنگ با سلیمان برخاستند.
سقوط اسرائیل و بهودیه:
شکاف میان اقوام یهود و دشمنی با سلیمان نبی منجر به ضعف یهودیان شد. در سال 722 قبل از میلاد آشوریها به اسرائیل حمله کرده و پس از شکستن مقاومت یهودیان شمالی، اسرائیل را تصرف کردند و یهودیان ساکن در آنجا را وادار به کوچ اجباری به مصر و بین النهرین کردند. پادشاه یهودیه در جنوب کنعان که از فرزندان یوسف نبی بود؛ علت شکست اسرائیلیها را دوری از فرمان الهی معرفی کرد و با کمک روحانیت یهودی، مجموعه احکام دین یهود را در کتابی با عنوان «تورات» جمعآوری نمود تا هر یهودی در هر جایی که زندگی میکند، راهنمایی مکتوب برای پیروی از آیین یهود داشته باشد. لذا تورات در یهودیه و پس از شکست اسرائیل از آشوریها تدوین شد.
سالها بعد بابلیها بر آشوریها پیروز شدند و پس از تصرف مناطق شمالی تصمیم گرفتند به یهودیه در جنوب حمله کنند. آنها وارد جنگی سخت با یهودیه شدند و پس از ماهها مقاومت یهودیان موفق شدند اورشلیم را فتح کنند. بابلیها به دلیل مقاومت شدید یهودیان، معبد سلیمان را با خاک یکسان کرده؛ یهودیان را به بردگی گرفتند و آنها را وادار به کوچ از اورشلیم کردند. یهودیان مهاجر وارد بینالنهرین، مصر، ایران و حجاز شدند. آنها هیچگاه با اقوام سرزمینهای میزبان آمیخته نشدند؛ زیرا همانطور که نورخانتر گفتیم. آنها خود را قوم برگزیده و برتر میدانستند.
کوروش ناجی یهودیان و احیاگر معبد سلیمان:
در سال 538 قبل از میلاد کوروش پادشاه هخامنشی به بینالنهرین و اورشليم حمله کرد و موفق به فتح آنجا شد. او مجدداً دستور داد معبد سلیمان را بسازند و به بهودیان اجازه داد به اورشلیم بازگردند و در آنجا زندگی کنند. بسیاری از یهودیان ترجیح دادند در بینالنهرین بمانند زیرا سرزمین آبادی بود وهم اورشلیم تخریب شده بود. اما فقط یکچهارم از یهودیان متعصب به اورشلیم بازگشتند و به مدت ۲۰۰ سال در لوای حکومت ایرانیان در آنجا زندگی کردند. کوروش و داریوش برای اداره اورشلیم از حاکمان محلی یهودی استفاده میکردند اما اجازه تشکیل دولت یهودی به آنها ندادند.
حمله اسکندر و سلطه یونانیها بر اورشلیم:
یونانیها به فرماندهی اسکندر مقدونی در سال ۳۳۴ قبل از میلاد بر هخامنشیان غلبه و اورشلیم را فتح کردند. دوره تسلط یونانیها در فلسطین تا سال ۲۰۰ قبل از میلاد ادامه یافت. ازآنجاکه یونانیان صاحب فرهنگ و تمدن بودند. فرهنگ یونانی را در اورشلیم ترویج کردند. این اقدام، خشم یهودیان مذهبی را برانگیخت. آنها علیه یونانیها شورش کردند. در شورش اول، سرکوب شدند و در شورش دوم موفق شدند یونانیها را شکست داده و معبد سلیمان را از آثار یونانیها پاک کنند. این واقعه با عنوان «عید بزرگ روشنایی» در آیین بهود نامگذاری شد. با پیروزی یهودیان بر یونانیها؛ حاکمیت دوم یهودیان آغاز شد اما پس از۸۰ سال جنگ داخلی میان یهودیان یونانی شده که از سوی یونانیها تجهیز میشدند، با بهودیان مذهبی، حکومت واحد یهودی در کنعان تشکیل نشد.
دوران سخت بهودیان با ظهور رومیان:
در سال ۲۰۰ قبل از میلاد، امپراطوری روم به قدرت رسید و طولانیترین دوران اداره اورشلیم را به عهده گرفت. رومیان بعد از بابلیها معبد سلیمان را با خاک یکسان کرده تنها یک دیوار از معبد سلیمان را باقی گذاشتند که به دیوار ندبه معروف است و یهودیان از سراسر جهان در آنجا حاضرشده و در عزای تخریب معبد سلیمان و کوچاندن یهودیان به خارج از اورشلیم توسط رومیها به ندبه و تضرع میپردازند. رومیها پس از تخریب معبد سلیمان بر خرابههای معبد، یک معبد رومی ساختند و اجازه نمیدادند یهودیان وارد معبد جدید شوند. پسازاین واقعه یهودیان چند بار دیگر شورش کردند و هر بار توسط رومیها سرکوب و به اسارت برده میشدند. در سومین شورش یهودیان، رومیها بیش از ۶۰۰ هزار تن از یهودیان را کشته و یا به بردگی بردند. رومیها که دنبال پاکسازی کامل یهود بودند در پاسخ به شورشهای بهودیان، نام اورشلیم را مجدداً فلسطین گذاشتند. سالهای تسلط رومیها بر یهودیان، سختترین سالهای حیات یهودیان بود. آنها یهودیان را مجبور به کوچ اجباری کردند. بعد از کوچ اجباری آشوریها و بابلیها اين دومین کوچ اجباری یهودیان از اورشلیم بود. بهاینترتیب یهودیان به مناطق دیگر بهصورت پراکنده مهاجرت کردند و تا ۱۸۰۰ سال بعد یعنی تشکیل رژیم جعلی اسرائیل در سال ۱۹۴۸هرگز بهصورت دستهجمعی موفق نشدند تا به اورشلیم با گردند. یهودیان مهاجر در همه مناطق، اقلیتی بودند که با دیگر اقوام آمیخته نمیشدند.