میخواستم بدونم آیا کف بینی واقعیت داره و در کل آیه قرآنی و یا سند معتبری در دین اسلام وجود داره که کف بینی رو تایید و تکذیب کرده باشه و آیا واقعا این خطوط کف دست گویای یک سری حقایق و وقایع هستند ؟ و در مورد فال حافظ هم لطفا توضیح بدین .
بدن انسان از نظر ظاهری و هم درونی دارای اسرار ناشناخته ای است و بشر تا کنون با این همه پیشرفت علمی و دست یابی به فناوری های اعجاب بر انگیز، در حل بسیاری از معما های بدن انسان عاجز است.
مثلا در کف دست هر انسانی خطوطی وجود دارد که به طور حتم وجود این خطوط،و نیز خطوط سر انگشتان دست هر کسی بی حکمت و دلیل نیست ، اما این خطوط واقعا چه حکمتی دارد و آیا به خودی خود نشانه برخی امور خارجی هستند یا خیر روشن نیست . البته از منظر عقل بعید نیست که برخی از این خطوط کف دست با ویژگی های جسمی یا روحی افراد ارتباط داشته باشند ، اما هیچ دلیل معتبری در منابع دینی در این زمینه وجود ندارد .
به علاوه برخی پا را فراتر گذاشته معتقدند که از خطوط کف دست می توان حوادث گذشته و آینده افراد را به دست آورد و برای خود تونایی هایی تحت عنوان کف بینی قائل هستند ؛ این امر در عین این که همانند مورد قبل به هیچ وجه از منابع دینی مورد تایید قرار نگرفته استبعاد بیشتری دارد و امکان آن هم بعید تر به نظر می رسد .
البته تذکر این نکته هم بد نیست که در گذشته برخی علوم مانند نجوم که در همین راستا به کار گرفته می شده و در منابع دینی در خصوص اموری مانند همین پیش گویی ها بر اساس احوال ستارگان و .... اشاراتی شده است و اولیای دین نه تنها پیروان خود را از این قبیل کارهای موهوم و زیانبار بر حذر داشته اند، بلکه پذیرش سخنان این قبیل افراد را مخالفت با تعالیم الهی خوانده اند". (1)
اما در مورد فال حافظ باید گفت :
اصولا در منابع دینی ما به مساله فال اشاره شده و اشکالی بر فال نیک زدن گرفته نشده ، زیرا این امر نه عقیده باطلی را به همراه دارد و نه تعارضی با اعتقاد معرفتی انسان ایجاد می کند ؛ اما سوال این است که آیا فال نیک یا بد در عالم واقع هم تغییری ایجاد می کند ؟
امام صادق(ع) می فرماید: "تأثیر یا بی تأثیری فال بد در روان تو تابع موضعی است که در مقابل آن اتخاذ می کنی. اگر آن را ناچیز بدانی، ناچیز خواهد بود. اگر آن را مهم بپنداری ، مهم خواهد بود . اگر به آن ترتیب اثر ندهی، هیچ و بی اثر خواهد بود".(2) بنابراین فال زدن برای موارد خوب یا همان فال نیک زدن یا حسن ظن داشتن امر بدی نیست .
دیوان حافظ نیز گرچه بسیار ارزشمند است و معارف عمیقی را در خود گنجانده که مىتوان از آن به عنوان فال و بیان حال خود بهره گرفت و نوعی کشف ذوقی نمود ، اما توقع پیشگویى از حافظ و غیبگویى از او، ساده لوحانه به نظر می رسد ؛ در واقع در شکل سنتی فال گرفتن به دیوان حافظ توقع ما از حافظ آن است که با شیرینى ابیات و سخنانش، تلخىهاى روزگار را از کام ما بزداید و با شیرینى غزلهایی که در عین سختی و مرارت و اندوه ، خوشی و امید و نشاط را به مخاطب تزریق می کند ، اندیشهاى نو و معرفتى تازه در ما بیافریند.
بر این اساس دیوان حافظ کارکردی بسیار مطلوب و مفید دارد و فال حافظ نیز در همین حد می تواند موثر و مفید باشد و به علاوه بعید نیست در مواردی از خلال کلمات نغز و دقیق اشعار او نکات لطیفی که مربوط به سوال خود فرد یا موقعیت خاص زندگی اوست به دست بیاید که این امر از نظر احتمال بعید و نامعقول به نظر نمی رسد ؛ اما دلیلی بر نوعی تصرف خاص از جانب روح جناب حافظ و یا مسائلی از این دست نیست ؛ در مجموع در این راه هیچ گاه نباید حد اعتدال و میانه روى و توجه به حقیقت این تفال را فراموش کنیم.
پی نوشت ها :
1. كليني، محمد بن يعقوب، الکافی،دار الكتب الاسلاميه،تهران، 1365ه.ش ، ج8، ص 293.
2. همان ، ج 8، ص 197.
