پرسش:
منظور قرآن از رجم شیاطین با شهابسنگ چیست؟ مگر شیاطین مادی هستند که امکان طرد آنان با شهاب مادی وجود داشته باشد؟ آیا رجم شیاطین با شهابسنگ با یافتههای علمی سازگار است؟
قرآن از رجم شیاطین با شهابسنگ خبر داده است؛ (1) در این راستا برخی در مقام نقد قرآن گفتهاند: «در آیات قرآن درباره شهابسنگ دو غلط فاحش وجود دارد. اول اینکه ستارگان را همان شهابهای ثاقب دانسته است و دوم اینکه این شهابهای ثاقب تیرهایی هستند که بهسوی شیاطینی پرتاب میشوند که قصد استراق سمع از عالم بالا را دارند؛ اما امروزه ما میدانیم ... نه ستارگان شهاباند و نه شهاب برای زدن شیطان پرتاب میشود. جالب است بدانید که این باور خرافی در دوره جاهلیت در نزد اهل کهانت عربستان هم وجود داشته است.»
در این نوشتار این نقد، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
آیا مطابق قرآن شهاب همان ستاره است؟
خداوند در دو سوره مختلف قرآن کلمه «ثاقب» را بهکاربرده است:
﴿إِلاّٰ مَنْ خَطِفَ اَلْخَطْفَهَ فَأَتْبَعَهُ شِهٰابٌ ثٰاقِبٌ﴾؛ (2) «مگرآنکه شیطانی خبری را [دزدانه و] با سرعت برباید [و فرار کند] که دراینصورت گلولهای آتشین و شکافنده او را دنبال میکند.»
﴿اَلنَّجْمُ اَلثّٰاقِبُ﴾؛ (3) «همان ستاره درخشانی است که پرده ظلمت را میشکافد.»
واژه «ثاقب: نفوذکننده» در آیه اول صفت برای «شهاب» و در آیه دوم صفت برای «نجم: ستاره» است و به همین دلیل، برخی دچار این توهم شدهاند که قرآن شهاب را همان ستاره دانسته است! این در حالی است که کاربرد صفت واحد برای دو چیز، بهمعنای اتحاد و یکی بودن آن دو باهم نیست. مثلاً اگر کسی یکبار بگوید: «گل زیبا» و بار دیگر بگوید: «اسب زیبا» آیا میتوان گفت چون او هر دو را با وصف «زیبا» توصیف کرده، پس از نگاه او گُل همان اسب است! (4)
منظور قرآن از رجم شیاطین با شهابسنگ چیست؟
مطابق قرآن، شیاطین وجنیان تلاش میکنند تا به سخنان فرشتگان در آسمان گوش بدهند، اما توسط شهابهای آسمانی هدف قرار میگیرند و از این هدف خود بازمیمانند. علت اینکه قرآن به این اتفاق اشاره میکند این است که پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله میفرمود قرآن توسط فرشته خداوند بر من وحی میشود؛ اما در نقطه مقابل، برخی از مشرکان مدعی شدند که قرآن ارتباطی با خدا و فرشتگان ندارد، بلکه محصول الهام شیاطین و جنیان بر حضرت است.(5) قرآن در مقام نقد این مدعا میگوید جنیان و شیاطین بهواسطه شهابسنگ از شنیدن اخبار آسمان منع شدهاند و بنابراین، قرآن نمیتواند از آنها گرفته شده باشد.(6)
مگر شیاطین مادی هستند که امکان طرد آنان با شهاب مادی وجود داشته باشد؟
مطابق قرآن «ابلیس» از اجنّه است (7) و از قول ابلیس نقل شده که خداوند او را از آتش آفریده است.(8) قرآن نهتنها این گفته ابلیس را تکذیب نکرده، بلکه در آیات دیگری به خلقت اجنه از آتش اشاره کرده است.(9) چنانکه مطابق آیه دیگری، جن نیز همانند انس قابلرؤیت هستند.(10) افزون بر این، مطابق آیات، جنیان «ذریّه» (11) و «رابطه زناشویی» (12) دارند که هر دو از خواص مادیات هستند؛ بنابراین، جنّ مادی و برخورد شهاب مادی با او ممکن است.
آیا رجم شیاطین با شهابسنگ با یافتههای علمی سازگار است؟
اولاً اموری همچون فرشتگان و جنیان و کارهای آنان، همگی فراطبیعی و خارج از حیطه علوم تجربی و طبیعی که مبتنی بر «حسّ» و محدود در طبیعت هستند، میباشند و این علوم درباره آنها سکوت کرده و تأیید و یا ردّ نمیکنند؛ ثانیاً شهاب ازنظر علمی ذره کوچکی معمولاً بهاندازه دانهی شن است که به دور خورشید در حال گردش است، اما در اثر جاذبه زمین، وارد جو زمین میشود و در اثر اصطکاک با جوّ، جرقه میزند. اغلب شهابها در جوّ نابود میشوند، اما برخی از آنها از جوّ گذر کرده و بر روی زمین میافتند. توضیحات علمی درباره شهابها صرفاً به علل طبیعی پیدایش آنها میپردازد و قرآن هرگز این علل طبیعی را انکار نکرده است. در حقیقت، قرآن نمیگوید که همه شهابها برای «راندن شیاطین» هستند؛ بنابراین، بخش عمدهای از شهابها ممکن است هیچ ارتباطی با شیاطین نداشته باشند. حتی در مورد شهابهایی که برای راندن شیاطین بهکارمیروند این ویژگی باعث نمیشود که علل طبیعی پیدایش آنها نفی شود.
نکته پایانی هم اینکه اطلاع اهل کهانت در زمان جاهلیت از چیزی لزوماً به معنای خرافه بودن آن نیست؛ چراکه این امکان وجود دارد که آنان این عقاید را از ادیان و پیامبران گذشته، بهویژه حضرت ابراهیم علینبیناوآلهوعلیهمالسلام به ارث برده باشند.(13)
نتیجهگیری:
قرآن نمیتواند محصول الهام جنیان باشد؛ زیرا هرگاه جنیان اراده کنند از فرشتگان استراق سمع کنند، خداوند با شهاب آنان را دور و مانع نهانگوشی آنها میشود. هرچند گزاره رجم شیاطین با شهابسنگ برای ذهنیت مدرن عجیب است، اما اولاً جنیان مطابق قرآن مادی هستند و بنابراین، برخورد شهابسنگ با آنان ممکن است؛ ثانیاً اموری همچون فرشتگان و جنیان و افعال آنان فراطبیعی و بیرون از گستره علوم تجربی و طبیعی هستند و این علوم درباره آنها ساکت هستند و نه موافقاند و نه مخالف؛ ثالثاً این آموزه قرآنی با تبیین علمی پیدایش شهابهای آسمانی و دلایل طبیعی آنها تناقض منطقی ندارد و آن دلایل را نیز نفی نمیکند.
برای مطالعه بیشتر:
نجفی، روحالله، مقاله «بازکاوی گزاره قرآنی "رجم شیاطین با شهابها"،» مجله علوم قرآن و حدیث، 1390 ش، ش 86، صص 135-164.
پینوشتها:
1. سوره حجر، آیه 18: ﴿إِلاّٰ مَنِ اِسْتَرَقَ اَلسَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهٰابٌ مُبِینٌ﴾؛ سوره صافات، آیه 10: ﴿إِلاّٰ مَنْ خَطِفَ اَلْخَطْفَهَ فَأَتْبَعَهُ شِهٰابٌ ثٰاقِبٌ﴾؛ سوره جن، آیه 9: ﴿وَ أَنّٰا کُنّٰا نَقْعُدُ مِنْهٰا مَقٰاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ یَسْتَمِعِ اَلْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهٰاباً رَصَداً﴾؛ سوره ملک، آیه 5: ﴿وَ لَقَدْ زَیَّنَّا اَلسَّمٰاءَ اَلدُّنْیٰا بِمَصٰابِیحَ وَ جَعَلْنٰاهٰا رُجُوماً لِلشَّیٰاطِینِ وَ أَعْتَدْنٰا لَهُمْ عَذٰابَ اَلسَّعِیرِ﴾.
2. سوره صافات، آیه 10.
3. سوره طارق، آیه 3.
4. رضایی، حسین، عرصه سیمرغ (پاسخی قاطع به شبهات کتاب «نقد قرآن سُها»)، قم، پژوهشگاه فرهنگ و معارف قرآن، 1398 ش، ص 209.
5. «آنچه مشرکان را بر این اتهامات وامیداشت مبهوت ماندن آنان در برابر اعجاز قرآن کریم بود چراکه مشرکان ازیکطرف عظمت قرآن را چنان احساس میکردند که توانایی انکار فرابشری بودن آن را نداشتند، اما از طرف دیگر نمیخواستند به الهی بودن قرآن و رسالت پیامبر اعتراف کنند، بههمینجهت ناچار شدند با ایراد اتهام کهانت، قرآن را منتسب به جنیان معرفی کرده و پیامبر را کاهن بخوانند». (شریفینسب، حامد و سید محمود طیبحسینی، مقاله «واکاوی مقصود مشرکان از ایراد اتهام کهانت به پیامبر اکرم و تبیین پاسخ زیربنایی قرآن کریم به آن»، فصلنامه کلام اسلامی، 1395 ش، ش 25(98)، صص 69-92)
6. نجفی، روحالله، مقاله «بازکاوی گزاره قرآنی "رجم شیاطین با شهابها"»، مجله علوم قرآن و حدیث، بهار و تابستان 1390 ش، ش 86، صص 135-164، ص 156.
7. سوره کهف، آیه 50: ﴿وَ إِذْ قُلْنٰا لِلْمَلاٰئِکَهِ اُسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاّٰ إِبْلِیسَ کٰانَ مِنَ اَلْجِنِّ ... ﴾
8. سوره ص، آیه 76: ﴿قٰالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نٰارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ﴾
9. سوره حجر، آیه 27: ﴿وَ اَلْجَانَّ خَلَقْنٰاهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نٰارِ اَلسَّمُومِ﴾
10. سوره فصلت، آیه 29: ﴿وَ قٰالَ اَلَّذِینَ کَفَرُوا رَبَّنٰا أَرِنَا اَلَّذَیْنِ أَضَلاّٰنٰا مِنَ اَلْجِنِّ وَ اَلْإِنْسِ ...﴾
11. سوره کهف، آیه 50.
12. سوره الرحمن، آیههای 56 و 74.
13. نجفی، مقاله «بازکاوی گزاره قرآنی "رجم شیاطین با شهابها"»، ص 159 و 161، رضایی، حسین، عرصه سیمرغ (پاسخی قاطع به شبهات کتاب «نقد قرآن سُها»)، قم، پژوهشگاه فرهنگ و معارف قرآن، 1398 ش، ص 210.