پاسخ:
«ذکر» یکی از راههاى پرورش ایمان است. ذکرهاى زبانى، وجود و حضور خداوند را به انسان تلقین مىکند، ضمیر او را تغییر میدهد و درنهایت به ذکر قلبى مىانجامد. از فواید ذکر زبانى این است که زبان آدمى به خیر خوی مىکند و به طاعت الهی مشغول مىگردد. «ذکر یونسیه» را در میان ذکرها به گرهگشایی شگفتآور میشناسند؛ ذکری که با ختم آن میتوان حاجتروایی را تجربه کرد. این نوشتار به بررسی ذکر یونسیه در روایات میپردازد.
1. ذکر یونسیه در قرآن
حضرت یونس علیهالسلام مدتی در میان قوم خود تبلیغ کرد؛ چون ایمان نیاوردند، آنان را نفرین کرد و از نزد آنان رفت و سوار بر کشتی شد. خداوند حضرت یونس علیهالسلام را به دلیل پایدارینکردن در دعوت مردم، در شکم ماهی گرفتار کرد؛ حضرت توبه کرد و برای نجات خود دست به دعا برداشت (1). «ذکر یونسیه» بخشی از آیۀ 87 سورۀ «انبیاء» است که حضرت یونس علیهالسلام در شکم ماهی آن را میخواند و به واسطه آن از غم و اندوه نجات مییابد. ذکر به این ترتیب است: «لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ: هیچ معبودی جز تو نیست؛ تو منزهای، من از ستمکاران بودم».
2. ذکر یونسیه در روایات
«ذکر یونسیه» مستقیم از قرآن کریم (انبیاء: ۸۷) گرفته شده است؛ این مسئله نشاندهندۀ بالاترین درجه اصالت در میان متون اسلامی برای آن است. افزون بر این، روایات متعددی از پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) بر اهمیت و فضیلت این ذکر تأکید دارند که در ادامه روایاتی دراینباره اشاره میشود.
1. هشام بن سالم و محمّد بن حمران از امام صادق (ع) اینگونه روایت کردهاند: «وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اِغْتَمَّ کَیْفَ لاَ یَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ تَعَالَى "لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ اَلظّالِمِینَ" (2) فَإِنِّی سَمِعْتُ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ بِعَقِبِهَا "فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ اَلْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجِی اَلْمُؤْمِنِینَ" (3) (4): در شگفتم از کسى که اندوه دارد، چگونه به قول خداوند عزّوجلّ پناه نمیبرد که [به حکایت از یونس پیغمبر] میفرماید: "معبود حقّى جز تو نیست؛ منزّهاى تو، همانا که من از ستمکاران بودهام"؛ زیرا من از خداوند عزّوجلّ شنیدهام که به دنبال این بیان میگوید: "پس ما دعاى او را مستجاب کردیم و او را از آن بلیّه نجات دادیم و مؤمنان را اینگونه نجات میدهیم"».
2. سید بن طاوس دعای یونس را که مشتمل بر «ذکر یونسیه» است، چنین نقل میکند: «یا رَبِّ مِنَ الْجِبَالِ أَنْزَلْتَنِی وَ مِنَ الْمَسْکنِ أَخْرَجْتَنِی وَ فِی الْبِحَارِ صَیرْتَنِی وَ فِی بَطْنِ الْحُوتِ حَبَسْتَنِی فَلا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» فَأَنْجَاهُ اَللَّهُ مِنَ اَلْغَمِّ (5): پروردگارا، مرا از کوهها فرود آوردی و از خانه بیرون آوردی و در دریاها قرار دادی و در شکم ماهی محبوس کردی؛ معبودی جز تو نیست، منزهای تو، همانا من از ستمکاران بودم». پس خداوند او را از اندوه نجات داد.
3. در برخی منابع اهل سنت از پیامبر (ص) نقل شده است: «دَعْوَهُ ذِی النُّونِ الَّتِی دَعَا بِهَا فِی بَطْنِ الْحُوتِ: لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ، لَمْ یَدْعُ مُسلَمٌ بِهَا فِی کُربَهٍ إلاّ اِسْتَجَاب اللَّهُ لَهُ (6): دعای یونس که در شکم نهنگ انجام داد: "هیچ معبودی جز تو نیست؛ تو پاک و منزهای، همانا من از ستمکاران بودم"، هیچ مسلمانی در مضیقه با آن دعا نکرد مگر اینکه خداوند او را اجابت کرد».
4. به خواندن آیات 87 و 88 سوره «انبیاء» که مشتمل بر «ذکر یونسیه» است، در رکعت اول نماز غفیله بعد از سوره حمد توصیه شده است (7). بنابراین با توجه به وجود آیات قرآن و روایات، «ذکر یونسیه» از اعتبار روایی برخوردار است.
3. تعداد ذکر در روایات
در روایات دربارۀ تعداد مشخص برای «ذکر یونسیه» عدد دقیقی ذکر نشده است؛ با این وجود برخی از عالمان و عارفان بر اساس تجربههای شخصی یا روایات غیرمستقیم، اعدادی را برای تکرار این ذکر پیشنهاد کردهاند. مهمترین نکته در ذکر «یونسیه»، توجه به معنا و مفهوم آن و حضور قلب در هنگام ذکرگفتن است. بنابراین هرچه این ذکر با توجه و حضور قلب بیشتری ادا شود، آثار معنوی و روحی آن بیشتر خواهد بود.
4. زمان و دلیل خواندن ذکر یونسیه
ذکر را میتوان در تمامی اوقات به کار برد؛ اما برای «ذکر یونسیه» برخی اوقات و دلایل خاص در روایات توصیه شده است:
1. برخی روایات بعد از نماز صبح را بیان کردهاند؛ محمد بن فرج گوید حضرت جواد (ع) این دعا را به من نوشت و آن را به من آموخت و فرمود: هرکه آن را پس از نماز صبح بخواند، حاجتى نخواهد جز اینکه برایش میسر گردد و خداوند مهم او را کفایت کند. و آن دعا این است: «بِسْمِ اَللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ «وَ أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اَللّهِ إِنَّ اَللّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ فَوَقاهُ اَللّهُ سَیِّئاتِ ما مَکَرُوا»، «لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ اَلظّالِمِینَ `فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ اَلْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجِی اَلْمُؤْمِنِینَ»، «حَسْبُنَا اَللّهُ وَ نِعْمَ اَلْوَکِیلُ `فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَهٍ مِنَ اَللّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ»، «ما شاءَ اَللّهُ»، لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّهَ إِلاَّ بِاللَّهِ اَلْعَلِیِّ اَلْعَظِیمِ، مَا شَاءَ اَللَّهُ لاَ مَا شَاءَ اَلنَّاسُ مَا شَاءَ اَللَّهُ وَ إِنْ کَرِهَ اَلنَّاسُ حَسْبِیَ اَلرَّبُّ مِنَ اَلْمَرْبُوبِینَ حَسْبِیَ اَلْخَالِقُ مِنَ اَلْمَخْلُوقِینَ حَسْبِیَ اَلرَّازِقُ مِنَ اَلْمَرْزُوقِینَ حَسْبِیَ اَلَّذِی لَمْ یَزَلْ حَسْبِی مُنْذُ قَطُّ حَسْبِیَ اَللَّهُ اَلَّذِی «لا إِلهَ إِلاّ هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ اَلْعَرْشِ اَلْعَظِیمِ ... » (8).
2. برای فرزنددارشدن هم خواندن ذکر یونسیه وارد شده است؛ ابوجمیله گوید: مردى خراسانى در منطقه ربذه به امام صادق (ع) عرض کرد: فدایت گردم، من فرزنددار نمىشوم. امام (ع) فرمود: «إِذَا رَجَعْتَ إِلَى بِلاَدِکَ وَ أَرَدْتَ أَنْ تَأْتِیَ أَهْلَکَ فَاقْرَأْ إِذَا أَرَدْتَ ذَلِکَ: "وَ ذَا اَلنُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنادى فِی اَلظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ اَلظّالِمِینَ"، إِلَى ثَلاَثِ آیَاتٍ فَإِنَّکَ سَتُرْزَقُ وَلَداً إِنْ شَاءَ اَللَّهُ (9): هنگامى که به وطن خود برگشتى و خواستى با همسرت آمیزش کنى، این آیه و سه آیه بعد از آن را بخوان: "وَ ذَا اَلنُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنادى فِی اَلظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ اَلظّالِمِینَ" إنشاءاللّه بهزودى فرزندى روزى تو خواهد شد».
نتیجه:
«ذکر یونسیه» ذکری بافضیلت است که ریشه در قرآن و روایات دارد و برای رفع غم و اندوه و استجابت دعاها توصیه شده است. تعداد مشخصی برای تکرار آن در روایات ذکر نشده است؛ اما مهمترین نکته، توجه به معنا و حضور قلب هنگام ذکرگفتن است.
پینوشتها:
1. صافات: ۱۳۹ ـ ۱۴۸؛ انبیاء: ۸۷؛ یونس:۹۸؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج ۱۴، ص ۳۸۱ ـ ۳۸۲ (چ 2، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، 1403 ق).
2. انبیاء: 87.
3. انبیاء: 88.
4. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، 4 ج4، ص393 (چ 2، قم: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1413 ق).
5. علی بن موسی ابنطاووس، مهج الدعوات و منهج العبادات، ص311 (قم: دارالذخائر، 1411 ق).
6. محمد بن عبدالله حاکم نیشابوری؛ المستدرک علی الصحیحین، ج 5، ص 70 (قاهره: دارالتأصیل، 1435 ق).
7. سیدمحمدکاظم طباطبایى یزدى، العروة الوثقى (المحشّى)، ج 2، ص 246 (قم: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1419 ق).
8. محمد بن یعقوب کلینى، الکافی، ج 2، ص 547 ـ 548 (چ 4، تهران: دارالکتب الإسلامیه، 1407 ق).
9. محمد بن یعقوب کلینى، الکافی، ج 6، ص 10 (چ 4، تهران: دارالکتب الإسلامیه، 1407 ق).