پشیمانی از گناه کبیره

با عرض سلام و خسته نباشید. من یک فرد مذکر هستم و 22 سال سن دارم. متاسفانه هیچ مرجع تقلیدی ندارم و 4 بار با یک زن هم بستر شده ام. میخواستم بدونم گناه من قابل بخشش هست و مرجع تقلید چیست و چگونه میتوانم مرجع تقلید برای خودم انتخاب کنم؟

پرسش: گناه شرح : مذکر هستم و 22 سال سن دارم. متاسفانه هيچ مرجع تقليدي ندارم و 4 بار با يک زن هم بستر شده ام. گناه من قابل بخشش هست؟

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
جهت تذکر و آگاهي از بزرگي گناهي که مرتکب شده اي لازم است نخست به جايگاه گناه زنا در قرآن و روايات اشاره اي شود .
به طور کلي آلودگي به گناه و بي باكي در معاصي و شكستن حرمت مقام ربوبي الهي بسيار ناپسند و باعث بدبختي است. زنا از گناهان كبيره است و آثار و عواقب بسيار خطرناك دنيوي و اخروي به دنبال دارد . از نظر قرآن كريم عمل زنا آن قدر شنيع و گناهش آن قدر زياد است ، که نزديک آن نبايد رفت و پيرامون آن نبايد فکر کرد . (1) حضرت علي (ع) مي فرمايد : انسان غيرتمند و جوانمرد هرگز زنا نمي‏كند". (2)
امام صادق(ع) مي فرمايد: زنا شش اثر دارد: سه اثر در دنيا، سه اثر در آخرت. اما آثار دنيوي زنا: آبرو را مي برد، رزق را كم مي كند، مرگ را نزديك مي كند، و آثار اخروي آن: غضب پروردگار، سختي حساب و دخول در آتش و جاودان ماندن در آن". (3)
رسول خدا(ص) فرمود: اگر زنا کاري توبه نکرده از دنيا برود ،خداوند در قبرش سيصد در عذاب را به روي او باز مي کند. اين آدم تا روز قيامت در آن عذاب به سر مي برد و چون قيامت مي شود از قبرش بيرون آورده مي شود ،در حالي که بوي گندش فضا را پر کرده است ، مردم از بوي گند ش مي فهمند كه او زناكار است. پس از آن امر مي شود كه او را به آتش برند". (4)
رسول اكرم(ص) فرمود: "هر مرضي دارويي دارد . داروي گناهان استغفار و طلب عفو از پيشگاه ذات پاك الهي است". (5) توبه كه به معني پشيماني واقعي از معصيت است، موجب بخشش گناه شده و صفحه قلب را از آلودگي پاك و تيرگي را مبدّل به روشنايي مي سازد.
گناه هر چه باشد ،قابل توبه است و توبه از آن در درگاه الهي پذيرفته مي شود، به شرط آن كه توبه حقيقي باشد؛ يعني انسان از عمق دل توبه كرده باشد.
مكتب تربيتي اسلام تمام آلودگان به گناه را دعوت مي كند كه براي اصلاح خويش و جبران گذشته از در توبه كه در رحمت الهي است وارد شوند و سعادت خود را باز يابند.
امام زين العابدين(ع) در مناجات زيباي خود مي فرمايد: "معبود من !تو كسي هستي كه به روي بندگانت دري به سوي عفو گشوده‏ و نامش را توبه نهاده‏ و فرموده‏اي: باز گرديد به سوي خدا و توبه كنيد، توبه خالص. حال كه اين در رحمت باز است، عذر كساني كه از آن غافل شوند و توبه نكنند چيست؟". (6)
توبه هرگاه واقعي باشد و از اعماق جان برخيزد و انسان از كرده خويش پشيمان شود، مقبول در گاه خدا مي شود و آثار و بركات توبه نمايان مي گردد. توبه كار واقعي خود را از مجالس گناه دور مي دارد . از عواملي كه گناه را وسوسه و تداعي مي كند، برحذر مي باشد . خود را در پيشگاه خدا شرمنده مي بيند و همواره در صدد كسب رضاي او مي باشد.
خداوند نه تنها توبه را مي پذيرد، بلكه توبه كار واقعي را دوست دارد. توبه زناكار، پشيمانى از گناه و عزم بر ترك آن در آينده و سعى در استغفار و دعا و جبران گناهان با پايبندي سخت به احکام و مقررات ديني ، نماز اول وقت و ا ميدواري به رحمت و مغفرت پروردگار است .
در زمينه مسائل و احكام شرعي كه يكي از نيازمندي هاي بشر است، طبعاً‍ بايد به متخصص اين رشته كه فقها و علماي ديني هستند مراجعه كرد. اين مراجعه را "تقليد" مي گويند. پس تقليد از فقها از باب رجوع غير متخصص به متخصص مي باشد كه حكم عقلي است. اگر كسي كه بايد تقليد كند، تقليد نكرده اعمالي را انجام دهد مانند بيماري است كه خودسر دارو مصرف كند. چه بسا عوض اين كه بهبودي حاصل شود بيماري اش افزون شود. بنابريا هر چه زودتر براي خود مرجعي انتخاب کن تا اعمالت صحيح باشد.
پي نوشت ها
1. اسراء (17) آيه 32.
2. نهج البلاغه (فيض الاسلام) كلمات قصار، شماره 297، ص 1222.
3. بحارالانوار، ج 76، ص 22، حديث 17.
4. وسايل الشيعه، ج 14، ص 242، حديث 1 از باب 9.
5. محمد ري شهري، ميزان الحكمه، ماده ذنب، شماره 6655، ج 2، ص 997.
6. آيت اللَّه مكارم شيرازي، اخلاق در قرآن، ج 1، ص 218.

پرسش:
مرجع تقليد چيست و چگونه مي توانم مرجع تقليد براي خودم انتخاب کنم؟
پاسخ:
به کسي که انسان در ياد گرفتن مسائل شرعي به او مراجعه مي کند، مرجع تقليد مي گويند.
انسان مي‌تواند در مسائل و احكام ديني آگاه شده و بر اساس آگاهي خود درصورتي که آگاهي‌اش به درجه اجتهاد رسيده باشد، بدون مراجعه به مرجع تقليد، احكام و تكاليف الهي را انجام دهد. بر چنين كسي نه تنها تقليد لازم نيست بلكه نبايد تقليد كند، مگر آن كه ديگري را آگاه­تر از خود بداند.
اگر فردي بخواهد اعمالش را بر اساس قرآن و سنّت انجام دهد، بايد قرآن و تفسير آن و علومي را كه وابسته به آن است،‌ به طور تخصصّي بداند. همين طور بايد سنّت را كه عبارت است از گفتار،‌عمل و تقرير معصوم ( تقرير يعني رضايت پيامبر يا امام به يک عملي ) كاملاً بشناسد؛ يعني با علوم حديث كه عبارت است از : علم رجال (شرح حال راويان حديث) و سلسله سند، درايه (فهم دلالت روايات)، شأن نزول روايات، قرائن حالي و مقالي، تقيه، حقيقت و مجاز، تعارض روايات با روايات يا تعارض روايات با آيات و تزاحم مصالح، آشنا باشد. وي بايد اين دانش­ها را به طور تخصّصي و كارشناسانه بداند.
چنين فردي كه به قرآن و سنّت با كيفيت مذكور آگاهي داشته باشد، بايد طبق قرآن و سنت، آن طور كه مي‌فهمد عمل نمايد. به چنين فردي متخصّص علوم اسلامي يا مجتهد و فقيه مي‌گويند . تقليد كردن براي او جايز نيست. امّا اگر كسي از نظر علم و آگاهي به حدّ مذكور نرسيده باشد، عقل حكم مي­كند از يك يا چند متخصّص علوم اسلامي بپرسد و طبق آن عمل نمايد. اين بر مقتضاي عقل و شعوري است كه خدا
به او داده است . قرآن هم به همين مطلب تصريح نموده : «فاسئلوا اهل الذّكر إن كنتم لا تعلمون؛ (1) از آگاهان بپرسيد اگر نمي­دانيد.
اما در رابطه با انتخاب مرجع :
مجتهد و اعلم را از سه‌راه مى توان شناخت :
اول:انسان يقين كند ، مثل آن كه از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد.
دوم : دو نفر عالم عادل كه مى توانند مجتهد و اعلم را تشخيص دهند، مجتهد يا اعلم بودن كسى را تصديق كنند ، به شرط آن كه دو نفر عالم عادل ديگر با گفته آنان مخالفت ننمايند.
سوم آن كه عده‌اى از اهل علم كه مى توانند مجتهد و اعلم را تشخيص دهند ، و از گفته آنان اطمينان پيدا مى شود ،مجتهد يا اعلم بودن كسى را تصديق كنند .
اگر شناختن اعلم مشكل باشد ،بايد از كسى تقليد كند كه گمان به اعلم بودن او دارد ، بلكه اگر احتمال ضعيفى هم بدهد كه كسى اعلم است و بداند ديگرى از او اعلم نيست، بنابر احتياط واجب بايد از او تقليد نمايد. اگر چند نفر در نظر او اعلم از ديگران و با يكديگر مساوى باشند، بايد از يكى از آنان تقليد كند.(1) از هر کدام که تقليد کند، صحيح است.
پي‌نوشت‌ :
1. توضيح المسائل مراجع ،مسئله3و4.

با سلام : دوستی دارم که تا مدتی پیش در قید و بند نبود و گناهان در نظرش کوچک بود با اینکه متاهل بود به همسرش خیانت کرد اما اکنون پشیمان است میخواهد بداند خدا او راتحت چه شرایطی می بخشد؟ آیا کرم خدا شامل حالش می شود و می تواند از کابوسهایش رهایی یابد یا قطعا باید مجازات شود تا آمرزیده گردد؟خواهشا جواب بدین. با تشکر

پرسش 1:
زنا شرح :
دوستي دارم که تا مدتي پيش در قيد و بند نبود و گناهان در نظرش کوچک بود. با اينکه متاهل بود، به همسرش خيانت کرد اما اکنون پشيمان است . خدا او راتحت چه شرايطي مي بخشد؟ آيا کرم خدا شامل حالش مي شود و مي تواند از کابوس هايش رهايي يابد يا قطعا بايد مجازات شود تا آمرزيده گردد؟

پاسخ:
@@پرسشگر گرامي با سلام وسپاس از اعتمادتان.
لازم است در مورد گناه زنا و روابط نامشروع و آثار آن تذکري داده شود : زنا از گناهاني است كه در تمام اديان‌آسماني حرام اعلام شده و از گناهان بزرگ شمرده شده است . چنانچه اين گناه توسط زن شوهر دار واقع شود، گناه‌آن بسيار بزرگ تر است . به همين خاطر هم مجازات دنيايي آن سنگين است و هم مجازات اُخروي آن.
انجام عمل خلاف شرع موجب تباهي انسان و باعث فنا و هلاكت او است. امام باقر(ع) فرمود: "ما من نكبة تصيب العبد الا بذنب؛ هيچ نكبتي دامنگير شخص نمي شود مگر به واسطه گناهي كه مرتكب شده است". (1)
امام علي(ع) مي فرمايد: "خداوند آسايش و زندگي راحت هيچ مردمي را نمي‏گيرد مگر به علت گناهاني كه مرتكب شده‏اند. خداوند هرگز به بندگان خود ستم نمي‏كند". (2)
گناه صرف نظر از خطراتي كه براي جهات فردي و اجتماعي دارد، بزرگ‏ترين عامل انحطاط و سقوط انسانيت است.
قرآن كريم در مورد زنا مي فرمايد: "ولا تقربوا الزّنا انّه كان فاحشة و ساء سبيلاً؛ نزديك زنا نشويد كه كار بسيار زشت و بد راهي است". (3)
زنا از گناهان كبيره است . آثار و عواقب بسيار خطرناك دنيوي و اخروي به دنبال دارد. از جمله شش اثر آن که در بيان امام صادق عليه السلام آمده، عبارت است از: سه اثر زنا در دنيا و سه اثر آن در آخرت.
اما آثار دنيوي زنا:
1- آبرو را مي برد
2 رزق وروزي را كم مي كند،
3- مرگ را نزديك مي كند،
اما آثار اخروي آن:
1- خشم و غضب پروردگار را به دنبال دارد،
2- در عالم قبر وقيامت از او به سختي وبدون ارفاق وتخفيف حساب کشي مي شود.
3- جايگاه زناکار هميشه در جهنم است . (4)
اميرمؤمنان(ع) مي فرمايد: "در روز قيامت به امر خدا بوي گندي وزيده مي شود كه تمام اهل محشر ناراحت مي شوند تا اين كه نفس كشيدن بر آن‏ها مشكل مي گردد، پس منادي ندا مي كند: آيا مي دانيد اين بوي گند چيست؟ گويند: نمي‏دانيم و سخت ناراحت مان كرده، پس گفته مي شود: اين بوي عورت زناكاران است كه بدون توبه از دنيا رفته‏اند. پس اي اهل قيامت همه آن‏ها را لعنت كنيد كه خدا نيز آن‏ها را لعنت كرده است ؛ در اين صورت كسي نمي‏ماند در محشر مگر اين كه آن‏ زناکاران را نفرين و لعنت مي­كند و مي گويند: خدايا! زناكاران را لعنت فرما". (5)
بنابراين زنا و لواط و بي عفتي و بي بند و باري جنسي، فاسد كننده دنيا و آخرت است. كسي كه مرتكب چنين اعمال شنيع شده، واجب و لازم است فوراً نادم شده و توبه كرده و به سوي خداوند باز گردد تا خود را از منجلاب بدبختي نجات دهد.
امّا با همه اين سخنان و روايات بايد به پيام آرام بخش و زندگي ساز خداوند جان دل سپرد و دانست که : هيچ گناهي غير قابل بخشش نيست: «ان اللّه‏ يغفر الذنوب جميعاً» ؛ خداوند همه گناهان را مي‏بخشد». (6)
اگر كسي مرتكب گناه يا گناهاني شود، کبيره باشد يا صغيره ،کم باشد يا زياد، ولي پشيمان شده باشد و توبه حقيقي نمايد و به درگاه خداوند استغفارکند ،خداوند توبه او را مي پذيرد و گناهان او را مي بخشد.
درآيه 53 سوره زمر مي‏فرمايد:
«به آن بندگانم كه با گناه ‏كردن بر نفس خويش ظلم و ستم روا داشته اند ، بگو هرگز از رحمت بي‏منتهاي خدا نااميد مباشيد. البته خداوند همه گناهان شما را خواهد بخشيد كه او خدايي بسيار آمرزنده و مهربان است»
رسول اكرم(ص) فرمود:
"هر مرضي دارويي دارد و داروي گناهان استغفار و طلب عفو از پيشگاه ذات پاك الهي است". (7) توبه كه به معني پشيماني واقعي از معصيت است، موجب بخشش گناه شده و صفحه قلب را از آلودگي پاك و تيرگي را مبدّل به روشنايي مي سازد.
گناه هر چه باشد ،قابل توبه است و توبه از آن در درگاه الهي پذيرفته مي شود، به شرط آن كه توبه حقيقي باشد؛ يعني انسان از عمق دل توبه كرده باشد.
گناه زنا نيز با توبه واقعي پاك مي شود. توبه واقعي پشيماني از تمام رفتارهاي گناه‌آلود گذشته كه به زنا ختم شد و عزم و تصميم واقعي به ترك همه آنها واقع مي شود. اگر چنين چيزي صورت گرفت، توبه واقعي شكل مي گيرد و وعده خدا نيز به پذيرش توبه محقق خواهد شد و شخص توبه كار واقعي محبوب خدا مي شود. پس از اين مرحله، نياز به چيز ديگري نيست. گناه زنا حق الله است و فقط با توبه پاك مي شود و نياز به بازگو كردن آن پيش كسي، يا مجازات و يا كفاره و مانند آن ندارد.

پي نوشت‏ها:
1. محمد بن يعقوب كليني، اصول كافي، ج 2، ص 269، حديث 4.
2. محمد تقي فلسفي، كودك، ج 1، ص 16 (المستطرف، ج 2، ص 461).
3. اسراء (17) آيه 32.
4. بحارالانوار، ج 76، ص 22.
5. وسايل الشيعه، ج 14 ص 243.
6. زمر (39)آيه 53.
7. محمدي ري شهري، ميزان الحكمه، ماده ذنب، شماره 6655، ج 2، ص 997.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.