منطقه

دالان زنگزور، یک مسیری ترانزیت و حمل‌ونقل بین دریای خزر به اروپاست که در طرف دیگر مسیر دسترسی به آسیای میانه و شرق آسیا یعنی شبه‌قاره هند و چین نیز است.

پرسش:

ماجرای دالان زنگزور چیست؟ آمریکا و رژیم صهیونی چه نقشه‌ای برای این منطقه حساس کشیده‌اند؟ برنامه جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با این نقشه‌ها چیست؟

پاسخ:

یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های قدرت و هژمونی نظام‌های سیاسی، سلطه ژئوپلیتیکی و راهبردی است؛ بنابراین بخش قابل‌توجهی از جنگ قدرت‌ها در دوران معاصر برای تسلط بر همین نقاط راهبردی دنیا بوده است. غرب آسیا، یکی از مهم‌ترین مناطق ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک در جهان است که به دلیل در اختیار داشتن منابع عظیم نفت و گاز، موقعیت سوق‌الجیشی، دسترسی فوق‌العاده به‌عنوان چهارراه جهانی (نقطه اتصال سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا) و همچنین وجود تنگه‌ها و کانال‌های مهم آبی دنیا، همواره مورد توجه قدرت‌های بزرگ دنیا بوده است. این مسئله تا جایی اهمیت دارد که به تعبیر مکیندر (از مهم‌ترین نظریه‌پردازان ژئوپلیتیک معاصر)، این سه قاره را جزیره جهانی تعبیر می‌کند و معتقد است: «هر دولت یا تمدن که جزیره جهانی را تحت کنترل داشته باشد، بیش از 50 درصد منابع جهان را کنترل خواهد کرد و هرکسی بر این نقطه حکمرانی کند، فرمانروای جهان است. (1) یکی از طرح‌های بلندمدت آمریکا، نفوذ و سلطه بر منطقه «قفقاز جنوبی» و مرز مشترک ایران، آذربایجان و ارمنستان بوده و امروز تحت عنوان «دالان زنگزور» از آن یاد می‌شود.

 سؤال اساسی این است که ماجرای دالان زنگزور چیست؟ آمریکا و رژیم صهیونی چه نقشه‌ای برای این منطقه حساس کشیده‌اند؟ برنامه جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با این نقشه‌ها چیست؟

 این سؤال سه بخش دارد که به ترتیب بازنمایی می‌شود:

1. ماجرای دالان زنگزور و اهمیت آن؛

این کریدور یک مسیری ترانزیتی از آذربایجان، از طریق جنوب ارمنستان، به ترکیه از طریق زمینی و نهایتاً اتصال به اروپاست که در استان سیونیک ارمنستان، با ایران تلاقی زمینی و اشتراک مرزی پیدا می‌کند. این نقطه اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک بسیاری دارد و از یک‌سو، مسیر دسترسی به آسیای میانه و شرق آسیا یعنی شبه‌قاره هند و چین است و از سوی دیگر مسیر ترانزیت و حمل‌ونقل بین دریای خزر و اروپاست. طبیعتاً این مسیر، ایران را از معادلات ترانزیتی و خطوط تبادل دنیا حذف می‌کند و ظرفیت کریدوری ایران (چهارراه جهانی) را متوقف می‌سازد. سال‌ها بین آذربایجان و ارمنستان بر سر قره‌باغ دعوا بود؛ اما آذربایجان در این نزاع پیروز شد و حالا موضوع اصلی، مسیر زنگزور و دسترسی مستقیم آذربایجان به نخجوان و اروپاست. با حل‌وفصل نظامی قره‌باغ به نفع آذربایجان، تمرکز اختلافات به مسیرهای ترانزیتی رفت. آذربایجان به بندی از توافق قره‌باغ استناد کرد و آن را به معنای ایجاد کریدور زنگزور و باز شدن مسیرهای ارتباطی جدیدی تفسیر کرد. ارمنستان اما مخالف بود و آن را به معنای واگذاری حاکمیت تلقی می‌کرد. توافقات انجام‌شده در این جلسات یک زمان‌بندی ۸ تا ۹ ماهه داشت. مقرر شد یک کنسرسیوم با حضور شرکت‌های آمریکایی، اروپایی، اسرائیلی، ترکیه‌ای، آذربایجانی و ارمنستانی تشکیل بشود. نیکول پاشینیان نخست‌وزیر ارمنستان نیز موافقت کرده بود به مدت ۱۰۰ سال به شکل دوفاکتو حاکمیت کریدور زنگزور (به طول بیش از 42 کیلومتر و به عرض 5 تا 6 کیلومتر از زمین و هوا) به این کنسرسیوم اعطا می‌شود. این پروژه از سوی جمهوری آذربایجان، ترکیه و آمریکا به‌شدت دنبال می‌شود و هدف آن ایجاد یک مسیر زمینی و راه‌آهن مستقیم بین ترکیه و جمهوری آذربایجان، بدون نیاز به عبور از خاک ایران یا روسیه است.

2. نقشه و طرح آمریکا و رژیم صهیونیستی برای این منطقه؛

کریدور زنگزور درواقع چیز جدیدی نیست، بلکه نام امروزی و نسخه جدید همان طرح ۳۴ سال پیش آمریکا با عنوان «طرح گوبل» است که به دلیل مخالفت جدی جمهوری اسلامی ایران و روسیه تا به امروز اجرایی نشده است. آذربایجانی‌ها آن را (کریدور زنگزور)، ارمنستانی‌ها (کریدور سیونیک)، ناتو (کریدور تورانی) و آمریکایی‌ها (مسیر ترامپ) نام می‌گذارند. درواقع یک پروژه ناتویی برای پیشروی به سمت قفقاز جنوبی، آسیای میانه (مرزهای شمالی ایران و حیات خلوت روسیه) و شرق آسیا است و حتی چین و هند هم مقصد ناتو هستند. واگذاری مدیریت زنگزور به آمریکا برای صلح نیست، بلکه این کریدور قرار است زمین، هوا و فضای منطقه را به یک کنسرسیوم تحت رهبری آمریکا و ناتو واگذار کند. این اقدام به معنای واگذاری ۱۰۰ ساله خاک ارمنستان و قطع ارتباط زمینی ایران با ارمنستان، گرجستان و دریای سیاه است. این کریدور می‌تواند مسیر ژئوپلیتیکی ایران در کریدور شمال – جنوب را از بین ببرد. آمریکا با این طرح قصد مهار روسیه، ایران، چین و هند را دارد. کریدور زنگزور صرفاً یک طرح اقتصادی یا ترانزیتی نیست، بلکه پروژه‌ای با پیامد‌های ژئوپلیتیکی، امنیتی و نظامی، سیاسی و حتی فرهنگی است. ایجاد این کریدور، موجب محدودیت ژئوپلیتیکی ایران در شمال‌غرب، تضعیف نقش ترانزیتی ایران، حذف ایران از پروژه‌هایی مانند «کمربند و جاده»، محدودیت دسترسی به بازارهای همسایه، حذف ایران از مسیر اتصال ترکیه به آسیای میانه و مسدودسازی مسیر‌های دسترسی ایران به اروپا می‌شود؛ یعنی کاملاً هم‌افق با طرح «کریدور آیمک و داوود» است که توسط صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها در غرب آسیا دنبال می‌شود. در بعد امنیتی، اولاً ناتو به مرزهای ایران و روسیه پیشروی می‌کند. ثانیاً این کریدور امکان دسترسی به شمال ایران و پایتخت را می‌دهد و یک مسیر برای جنگنده‌های دشمن از ترکیه، نخجوان، ارمنستان، دریای خزر و تهران و البرز و مرکز کشور ایجاد می‌کند. بعلاوه تهدید 5 هزار تکفیری‌های سوری که تبعیت آذربایجان گرفته و ده‌ها هزار صهیونیست پناهنده به آذربایجان را متوجه ایران می‌سازد. از جهت فرهنگی، ناتو و آمریکا، در مراکز فرهنگی این کشورها نفوذ و جهت بیشتری پیدا خواهند کرد. احتمالاً در آینده شاهد تنش‌های جدی بین روسیه و آمریکا در قفقاز جنوبی خواهیم بود.

 اما اینکه چرا ارمنستان این مسئله را پذیرفت؟ دلایل متعددی دارد، ازجمله؛ ارمنستان پس از دست دادن کامل قره‌باغ و آوارگی ده‌ها هزار ارمنی، به دنبال ضامن امنیتی جدید می‌گردد. این شکست، هم روحیه عمومی را از بین برد و هم اعتماد مردم به روسیه را به‌عنوان «ضامن امنیت» فروریخت، بدین سبب سراغ آمریکا رفت. بعلاوه آمریکا از 8 سال قبل که پاشینیان را با کودتا سر کار آورد تا امروز زمینه را در فضای سیاسی ارمنستان برای انجام این مسئله آماده کرده و پاشینیان عملاً کشورهای منطقه را فریب داده است. برای ارمنستان، این توافق می‌تواند به از دست رفتن کنترل مرز و حاکمیت بخشی از خاکش بینجامد و وابستگی امنیتی‌اش به آمریکا را به نقطه بازگشت‌ناپذیر برساند. برای آذربایجان نیز، خطر اصلی واگذاری بخشی از کنترل مسیر به آمریکا، محدود شدن توان سیاست خارجی مستقل و در دست نگرفتن کامل مدیریت اقتصاد و منافع ترانزیتی این مسیر است؛ وقتی کشوری قدرت داخلی نداشته باشد و از حمایت و مشروعیت مردمی برخوردار نباشد، ناچار است روی برند آمریکایی قمار کند؛ چه آذربایجان برای تثبیت پیروزی‌اش و چه ارمنستان برای بقای امنیت و جبران شکستش. در جمع‌بندی باید گفت که همه آورده‌های نظامی و امنیتی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ژئوپلیتیکی برای آمریکا و رژیم غاصب صهیونیستی، برای دستیابی به امر بالاتری است و آن احیای هژمونی آمریکا، رؤیای آمریکایی (اعلامیه استقلال آمریکا در 1776)، آینده بشر و نظم جهانی است. (2) مسئله احیای اعتبار آمریکا و نشان دادن اراده برتر به کشورهاست. آمریکا 3 قرن تلاش کرده است تا خودش را هژمون و بزرگ جهان معرفی کند. در طول چند دهه اخیر، به‌ویژه رویارویی با ایران و محور مقاومت و همچنین روسیه و چین، این اعتبار هژمونیک، آسیب دیده است. در فضای پساجنگ، روایت شکست راهبردی آمریکا حتی توسط اندیشه‌کده‌های غربی، جدی شده است. (3) در این شرایط، باید فضای روایت «آمریکای ضعیف شده و شکست‌خورده»، به حاشیه برود و این گزاره که «قدرت تعیین‌کننده، آمریکاست»، همچنان انگاره غالب باشد. به همین جهت، در فضای پساجنگ، این اقدام انجام می‌شود تا لحظه هژمونیک حفظ شود. درواقع، همه دستاوردهای دیگر این مسئله برای آمریکا نیز، برای رسیدن به لحظه هژمونیک و ترمیم آن است.

3. راهبرد مقابله‌ای جمهوری اسلامی ایران؛

راهبرد ایران در این زمینه، مخالفت جدی با تغییر مرزها و ژئوپلیتیک منطقه و پیشنهاد «کریدور ارس» به‌جای زنگزور است و کریدور جعلی زنگزور را به ضرر منطقه می‌داند. رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با نخست‌وزیر ارمنستان فرمودند: «جمهوری اسلامی ایران مسیر زنگزور را به ضرر ارمنستان می‌داند و همچنان بر این موضع خود ایستادگی دارد.» (4) در دیدار دیگری، فرمودند: «رئیس‌جمهور فقید ما نسبت به مسائل مرزی مربوط به ارمنستان و حوادث اطراف این قضیه، بسیار حساس بود و باید این حساسیت‌ها و مراقبت‌ها همچنان لحاظ شوند.» (5) در دیدار با پوتین در سال 1401 فرمودند: «جمهوری اسلامی، سیاست‌ها و برنامه‌هایی را که منجر به بسته شدن مرز ایران و ارمنستان شود، هرگز تحمل نخواهد کرد.» (6) در همین سال در دیدار با اردوغان فرمودند: «البته اگر سیاستی مبنی بر مسدود کردن مرز ایران و ارمنستان وجود داشته باشد، جمهوری اسلامی با آن مخالفت خواهد کرد چراکه این مرز یک راه ارتباطی چند هزارساله است.» (7) در این راستا، جمهوری اسلامی باید ظرفیت دیپلماسی چندجانبه با ارمنستان، روسیه، چین، هند و دیگران را برای مسدود کردن نفوذ آمریکا فعال نماید. این مسئله با ائتلاف‌سازی گسترده بر پایه منافع و تهدیدات مشترک صورت می‌گیرد. کشورهایی که در این مسئله احساس امنیت می‌کنند باید آگاه شوند که مسئله پیشروی آمریکا، با استقلال و امنیت آن‌ها در حوزه نظامی، سیاسی، اقتصادی، ژئوپلیتیک و فرهنگی در معرض تهدید است و آمریکا و رژیم صهیونیستی، دنبال سلطه بر تمام منطقه هستند. درواقع، برنامه آن‌ها همچون دومینویی است که تک‌تک کشورها را دچار ضعف و تهدید خواهد کرد. ممکن است ایران واکنش نظامی نیز نشان دهد که بستگی به شرایط و وضعیت دارد.

نتیجه:

دالان زنگزور، پروژه آمریکا برای بازیابی سلطه‌اش بر غرب آسیا و فشار بر رقبای قدرتمندش یعنی ایران، روسیه و سپس بقیه کشورهاست که بیش از 3 دهه در دستور کار آمریکاست. ذات این پروژه به ضرر تمام کشورهای منطقه است که با دیپلماسی فعال باید تهدیدات متعدد آن تبیین شود و یک ائتلاف منطقه‌ای قدرتمند علیه این اقدام صورت گیرد. حتی گزینه‌های نظامی دور از انتظار نیست.

 

واژگان کلیدی

،، ، ایران، منطقه، قفقاز.

 

پی‌نوشت‌ها:

1. ترابی، سام و رنجبر محمدعلی، جنگ سرد ایران و آمریکا: نظریه‌ای برای فهم ژئوپلیتیک دنیای معاصر، تهران، انتشارات نخبگان، 1399، ص 36 -46.

2. پژوهشکده باقرالعلوم، اعلامیه استقلال آمریکا، سایت پژوهه، 08/07/1397، http://pajoohe.ir/Product.

3. خلجی، سپهر، جمع‌بندی اندیشکده‌های آمریکایی و اسرائیلی از جنگ 12 روزه چه بود؟ خبرگزاری فارس، 18/05/1404، https://www.aparat.com/v/vma08r8.

4. دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، دیدار نخست‌وزیر ارمنستان با رهبر انقلاب اسلامی، farsi.khamenei.ir، 09/05/1403، https://khl.ink/f/57232.

5. دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، دیدار نخست‌وزیر ارمنستان با رهبر انقلاب اسلامی، farsi.khamenei.ir، 02/03/1403، https://khl.ink/f/56457.

6. دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، دیدار نخست‌وزیر ارمنستان با رهبر انقلاب اسلامی، farsi.khamenei.ir، 28/04/1401، https://khl.ink/f/50657.

7. دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، دیدار نخست‌وزیر ارمنستان با رهبر انقلاب اسلامی، farsi.khamenei.ir، 28/04/1401، https://khl.ink/f/50653.

حضور منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران برای تقویت عمق راهبردی و به درخواست برخی کشورهای منطقه و وظیفه‌ای دینی است؛ بنابراین این حضور بر اساس منطق است نه احساسات.
چرایی حضور ایران در کشورهای منطقه

پرسش:
اخیرا جوانان و سرداران ایرانی توسط اسرائیلی‌ها در سوریه به شهادت رسیدند. چرا سپاه در سوریه و عراق، بیت‌المال و خون جوانان این کشور را هدر می‌دهد؟ به ما چه که از سایر کشورها دفاع کنیم؟ مگر آنها به ما در جنگ کمک کردند یا در زمان بحران اقتصادی به کمک ما می‌آیند؟

 

 

پاسخ:
برخی معتقدند که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، سال‌هاست که مسئولین باوجود مشکلات بسیار در کشور، با تراشیدن هزینه‌های بسیار، سرمایه‌های ملت ایران را برای کشورهایی مثل فلسطین، عراق و سوریه خرج می‌کنند، درحالی که بسیاری از مردم سرزمین خودمان گرسنه هستند و کشوری مثل عراق که بیت المال مردم ایران در آنجا هزینه می‌شود و جوانان کشورمان در آن سرزمین به شهادت می‌رسند، سال‌ها در مقابل ما ایستاد و جنگ هشت ساله را به مردم ایران تحمیل، بسیاری از جوانان این کشور را پرپر، خانواده‌های بسیاری را داغدار کرد. اخیراً هم در راستای همین سیاست حمایت از سوریه و عراق، دو تن از جوانان عزیز سرزمینمان توسط اسرائیلی‌ها به شهادت رسیدند. 
واقعاً به ما چه ربطی دارد که از جان و مال خودمان برای دفاع از کشورهای دیگر هزینه کنیم؟ مگر آن‌ها در جنگ یا در بحران‌های اقتصادی به ما کمک کردند؟ منطق حضور جمهوری اسلامی ایران در کشورهایی هم چون عراق و روسیه و حمایت از کشورهایی مثل یمن و فلسطین را می‌توان با توجه به نکاتی که در ادامه بیان می‌شود، به خوبی توضیح داد.

 1. مقابله با ظلم و ظالم
 لازمه توحید مبارزه با ظلم و ایستادن در مقابل ظالم یکی از وظایف مهم و بخشی از فرهنگ دینی ماست که از آیات و روایات به راحتی فهمیده می‌شود. به عنوان نمونه، خداوند بزرگ در آیه 75 سوره مبارکه نساء باحالتی از سرزنش و توبیخ، مسلمانان را به مبارزه با ظلم و حمایت از مظلوم تهییج و تشویق می‌کند:  ﴿وَمَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْیَهِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیرًا﴾؛ چرا در راه خدا و (در راه) مردان و زنان و کودکانی که (به دست ستمگران) تضعیف شده اند، پیکار نمی‌کنید؟! همان افراد (ستمدیده ای) که می‌گویند: «پروردگارا! ما را از این شهر (مکه) که اهلش ستمگرند، بیرون ببر و از طرف خود، برای ما سرپرستی قرار ده و از جانب خود، یار و یاوری برای ما تعیین فرما».
 بنابراین، اگر به توحید باور داریم نباید از کنار این مسئله به راحتی عبور کنیم؛ چراکه لازمه باور به توحید سکوت نکردن در برابر ظلم و ایستادن در برابر ظالم است. رهبر انقلاب در تبیین این مسئله چنین آورده اند که: «ما اگر چنانچه به توحید اعتقادداریم، نمی‌توانیم زیر بار زور برویم، نمی‌توانیم زیر بار ظلم برویم، نمی‌توانیم در مقابل ظالم نَایستیم، این طبیعت توحید است. اینکه جمهوری اسلامی اعلام می‌کند که هر جا مظلومی هست و نصرتی لازم است، ما آنجا حاضریم، به خاطر این است؛ اینکه ما روی مسئله ی فلسطین این جور اصرار داریم، به خاطر این است. چون لازمه ی توحید این است که انسان در مقابل زورگویی ظالم به مظلوم بِایستد؛ حقیقت توحید این است و بعثت این را به ما یادآوری می‌کند؛ و این مطمئناً پیشرفت هم دارد... ایستادن ما در کنار گروه‌های مقاومت، در منطقه ی غرب آسیا به همین دلیل است. حضور ما در سوریه، در مقابله و مواجهه ی با تروریست هایی که آمریکا و عوامل آمریکا در منطقه به وجود آورده بودند، به این دلیل است. اینکه گفته بشود «جمهوری اسلامی ایران توسعه طلب است، می‌خواهد فلان جا را تصرّف کن» این‌ها حرف‌های مهمل و بی معنا و خلاف واقع و دروغی است؛ نه ما قصد توسعه و نگاه توسعه طلبی به هیچ نقطه‌ای از دنیا نداریم؛ احتیاج هم نداریم، بحمدالله کشور بزرگ، آباد و پرظرفیتی در اختیار ملّت ایران است. [این حضور] به خاطر این است که در منطقه ی سوریه، در غرب آسیا، مقاومت در مقابل ظلم وجود داشت و وجود دارد؛ به این دلیل ما آنجا حضور پیداکرده ایم».(1) 
 در روایات متعددی نیز مسئله حمایت از مظلوم و مبارزه با ظلم مورد توجه قرار گرفته است و روایت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله که می‌فرماید: «...و مَن سَمِعَ رَجلاً یُنادِی: یا لَلمسلمینَ! فَلَم یُجِبهُ فلَیسَ بمُسلِمٍ؛ و هر که فریاد کمک خواهی مردى را بشنود و به کمکش نشتابد، مسلمان نیست».(2)  
و همچنین روایت امیرالمؤمنین علیه السلام که می‌فرماید: «کونا لِلظّالِمِ خَصْما وَ لِلْمَظْلومِ عَوْنا؛ پیوسته دشمن ظالم و یاور مظلوم باشید».(3)  
نمونه هایی از این دست روایت هاست. بنا بر آنچه بیان شد، کمک به مظلومان در هرکجای دنیا که باشد به اندازه توانمان یک مسئولیت و وظیفه دینی است.

2. راهبرد دفاع از دور
مؤلفه قدرت در نظام بین‌الملل امروزه در نظام بین‌الملل، عمق راهبردی و دفاع از دور یکی از مؤلفه‌های مهم قدرت دفاعی به شمار می‌آید. ازاین رو کشورهای مختلف که توانایی ایجاد آن را دارند به دنبال تعریف عمق راهبردی برای خویش اند و سعی می‌کنند، مرزهای دفاعی خود را کیلومترها دورتر از مرزهای جغرافیایی خود تعریف کنند تا هم احتمال حمله و هم احتمال از دست دادن خاک و سرزمین را در این صورت کاهش دهند. حضور منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران و حمایت آن از گروه‌های مختلف مقاومت در منطقه در راستای تحقق همین عمق راهبردی نیز تعریف می‌شود. رهبر انقلاب اسلامی در سخنانی دراین باره این گونه بیان کرده اند: «یکی از مؤلفه‌های قدرت، نیروی دفاعی است؛ یکی از مؤلفه‌های قدرت، عمق راهبردی ما است. حضور در کشورهای منطقه و طرف داری ملّت‌های منطقه از جمهوری اسلامی، عمق راهبردی جمهوری اسلامی است؛ جمهوری اسلامی از این نمی‌تواند صرف نظر کند؛ هیچ دولت عاقلی صرف نظر نمی‌کند».(4)  
همچنین در سخنانی با اشاره به بخشی از خطبه 27 امیرالمؤمنین در نهج البلاغه، بیان می‌کنند: «ما غُزِیَ قَومٌ قَطُّ فی عُقرِ دارِهِم اِلّا ذَلّوا؛(5) این حدیث از معصوم علیه السلام است که آن کسانی که در خانه نشستند تا به آن‌ها حمله بشود دچار ذلّت شدند. این جوری نباشد که یک چهاردیواری را انتخاب کنیم و دیگر کارمان به این نباشد که پشت این دیوار چه کسی است، چه تهدیدی وجود دارد. این نگاه وسیع فرامرزی، این امتداد عمق راهبردی گاهی اوقات از واجب ترین واجبات کشور هم لازم تر است که مورد توجّه قرار بگیرد که خیلی‌ها متوجّه به این نیستند، خیلی‌ها توجّه به این ندارند. حالا بعضی‌ها هم توجّه دارند و به نفع دشمن حرف می‌زنند –[مثلاً می‌گویند] «نه غزّه، نه لبنان»- امّا خیلی‌ها هم توجّه ندارند؛ واقعیت این است».(6) 

 3. پاسخ به خواست رسمی دولت‌های میزبان
حضور جمهوری اسلامی در برخی کشورهای منطقه با درخواست کشور مقابل صورت گرفته است و این مسئله در نظام بین‌الملل امری پذیرفته شده و قانونی است. رهبر انقلاب در سخنانی بر این مسئله تأکید و آن را تبیین کرده اند: «حضور ما به خواست دولت‌ها است؛ هر جا رفته ایم به خاطر این بوده است که دولت‌ها و ملّت‌های منطقه از ما خواسته اند؛ زورگویی هم نکرده ایم، بکن نکن هم نکرده ایم، دخالت در امور کشورها هم نکرده ایم؛ کمک می‌خواستند، کمک کردیم؛ کمک را [هم] باانگیزه‌های عُقلایی و منطقی انجام دادیم؛ این را همه بدانند. هر کمکی که در زمینه مسائل منطقه انجام گرفته است با محاسبات بسیار منطقی و عاقلانه انجام گرفته است؛ این جور نیست که کسی از روی احساسات اقدامی کرده باشد».(7)  
بنابراین حضور جمهوری اسلامی ایران در برخی کشورهای منطقه، برای دخالت در امور کشورهای دیگر و با توسل به قلدری و زور نبوده است. مسئله‌ای که باید در ادامه به عنوان یکی از سؤالات پسینی بدان پرداخت این مسئله است که مگر آن‌ها به ما کمک می‌کنند؟ در پاسخ باید گفت منطق حضور جمهوری اسلامی در منطقه اجمالاً مواردی است که بیان شد و به خوبی روشن است، اما آیا کمکی در مواقع لزوم از سوی آن کشورها هم صورت می‌گیرد باید گفت که پاسخ مثبت است. 
به عنوان مثال، پس از پایان جنگ در سوریه، مهم ترین بحث، مسئله بازسازی کشور سوریه است. در این پروژه بازسازی، نقش جمهوری اسلامی به عنوان حامی سوریه در جنگ، پررنگ تر از سایر کشورهاست و درآمد حاصل از اجرای این پروژه‌ها توسط شرکت‌های ایرانی قابل مقایسه با هزینه‌های صورت گرفته نیست. با یک جستجوی ساده می‌توان خبرهای متعدد در زمینه واگذاری‌ها را در خبرگزاری‌های مختلف مشاهده کرد. یا نیروهای حشدالشعبی کشور عراق در ماجرای سیل خوزستان، با نیرو و تجهیزات خود به اندازه‌ای که جمهوری اسلامی ایران اجازه داده است، به کمک مردم خوزستان برای نجات از سیل اقدام کرده اند و یا وقتی رژیم اشغالگر قدس، منافع جمهوری اسلامی ایران را تهدید و یا به آن حمله می‌کند، این نیروهای مقاومت منطقه از لبنان، فلسطین و سوریه هستند که نقاطی را در مناطق اشغالی فلسطین مورد هدف قرار می‌دهند. این موارد تنها نمونه‌های کوچکی است از آنچه به خاطر تقویت عمق راهبردی جمهوری اسلامی ایران رخ می‌دهد. 

نتیجه:
 با توجه به آنچه نگاشته شد، حضور منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران برای تقویت عمق راهبردی و به درخواست برخی کشورهای منطقه و وظیفه‌ای دینی است؛ بنابراین این حضور بر اساس منطق و استدلال و دقت و حساسیت رخ داده است، نه از روی احساس. تقویت عمق راهبردی نیز یکی از مؤلفه‌های مهم قدرت در نظام بین‌الملل است که نقش مهمی در تأمین امنیت داخلی و منطقه‌ای ایفا می‌کند. این کمک‌ها و حضور منطقه‌ای افزون بر ثمرات امنیتی ثمرات اقتصادی نیز دارد که واگذاری بسیاری از پروژه‌های عمرانی در سوریه به شرکت‌های ایرانی تنها یکی از ثمرات است که درآمد ناشی از آن با هزینه‌های صورت گرفته قابل مقایسه نیست. 

پی نوشت:
1 . مقام معظم رهبری، بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی، 25/01/1397.
2 . کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج 3، ص 419.
3 . سیدرضی، نهج البلاغه، نامه 47.
4 . مقام معظم رهبری، بیانات در دیدار مسئولان نظام، 2/03/1397.
5 . سیدرضی، نهج البلاغه، خطبه 27، 
6 . مقام معظم رهبری، بیانات در دیدار مجمع عالی فرماندهان سپاه، 10/07/1398.
7 . مقام معظم رهبری، بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی، 25/01/1397.