روسیه

اتحادیه اروپا در پی جنگ اوکراین نتوانست به عنوان یک قدرت مستقل، متحد و کارآمد، به ایفای نقش مورد انتظار بپردازد،اما چیزی به عنوان فروپاشی این اتحادیه مطرح نیست.

پرسش:

عملکرد اتحادیه اروپایی در قضیه جنگ اوکراین چگونه ارزیابی می‌شود؟ آیا اتحادیه اروپا در خطر فروپاشی قرار دارد؟

پاسخ:

مقدمه

پس از تهاجم گسترده روسیه به اوکراین در 24 فوریه 2022، برابر با 5 اسفند 1400، نقش اروپا و مجموعه کشورهای بلوک غرب در حمایت از اوکراین به دلایل متعدد حائز اهمیت بود. یکی این‌که این تهاجم، بزرگ‌ترین حمله نظامی متعارف به خاک اروپا از زمان جنگ جهانی دوم است. این جنگ تمام حوزه‌ها و بخش‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی اتحادیه اروپا را تحت تأثیر قرار داده است.(1) دلیل دیگر این‌که یکی از بهانه‌ها و دلایل تهاجم روسیه به اوکراین، پیوستن اوکراین به پیمان و ائتلاف نظامی ناتو بود که گسترش آن را از سال 1977 میلادی، یک تهدید جدی برای امنیت روسیه می‌دانست و اروپا و غرب بایستی از حیثیت هم‌پیمان خود دفاع کنند. اما اکنون شاهد یک رویکرد دوگانه میان آمریکا به عنوان قدرت اصلی ناتو و اروپا در قبال برخورد با روسیه و صلح اوکراین هستیم. دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا، رسماً زلنسکی را در کاخ سفید و در مقابل دوربین خبرنگاران تحت فشار قرار داد که باید تابع آمریکا باشد و به سمت صلح با روسیه برود و توسط وی، کمک‌های مؤثر و تعیین‌کننده مالی، تسلیحاتی و اطلاعاتی مسدود شود. امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه به عنوان مهم‌ترین عضو اتحادیه اروپا (چراکه بریتانیا دیگر عضو اتحادیه اروپا نیست) با واکنش به این اتفاق، از اوکراین حمایت کرد؛ اما شرایط اتحادیه اروپا شکننده به نظر می‌رسد. آیا اتحادیه اروپا هیمنه و توان خود را از دست داده است و قادر به حمایت از اعضای خود نیست؟

پاسخ اجمالی

پس از تهاجم گسترده روسیه به اوکراین در 24 فوریه 2022، برابر با 5 اسفند 1400، نقش اروپا و مجموعه کشورهای بلوک غرب در حمایت از اوکراین به دلایل متعدد حائز اهمیت بود. جنگ اوکراین پیامدهای زیادی برای اتحادیه اروپا دربرداشته است که به دلیل محدودیت‌هایی، به واگرایی این نهاد و به‌دنبال آن، کاهش قدرت آن در نظام بین‌الملل انجامیده است. این مسئله ناشی از پررنگ‌شدن شکاف‌های درون این اتحادیه، خلأ رهبری قدرتمند و موضع‌گیری‌های متفاوت اعضا در پی بروز این جنگ بوده ‌است. اتحادیه اروپا در پی جنگ اوکراین تلاش کرد تا با سیاست‌های تحریمی و کمک‌های گسترده مالی، تسلیحاتی و اطلاعاتی به اوکراین، به عنوان یک متحد اروپایی، قدرت حمایتی خود و اتحاد در سیاست خارجی را به نمایش بگذارد. اما این اتحادیه نتوانست به عنوان یک قدرت مستقل، متحد و کارآمد، به ایفای نقش مورد انتظار در این زمینه بپردازد؛ با این حال، با توجه به شرایط موجود، در میان تحلیل‌گران چیزی به عنوان فروپاشی این اتحادیه مطرح نیست.

 پاسخ تفصیلی:

در رابطه با عملکرد اتحادیه اروپا (2) در جنگ اوکراین و آینده سیاسی این اتحادیه، نکات زیر قابل بیان است.

1. پیامدهای جنگ اوکراین برای اتحادیه اروپا:

جنگ اوکراین پیامدهای زیادی برای اتحادیه اروپا در بر داشته است که به دلیل محدودیت‌هایی که ذکر خواهد شد، به واگرایی این نهاد و به‌دنبال آن، کاهش قدرت آن در نظام بین‌الملل انجامیده است. این مسئله ناشی از پررنگ‌شدن شکاف‌های درون این اتحادیه، خلأ رهبری قدرتمند و موضع‌گیری‌های متفاوت اعضا در پی بروز این جنگ بوده ‌است.

 جنگ اوکراین چند ویژگی مهم و بحران‌زا را برای اتحادیه اروپا دربرداشته است.

اول. بحران امنیت اقتصادی و اجتماعی:

زنجیره امنیت غذایی و انرژی اتحادیه اروپا به این دلیل که بخش بزرگی از غلات و گاز طبیعی، زغال ‌سنگ و نفت اتحادیه اروپا، از روسیه و بخشی نیز از اوکراین تأمین می‌شود. استفاده از منابع جایگزین، هزینه هنگفتی را به اتحادیه اروپا تحمیل کرده است. همچنین جنگ روسیه و اوکراین سبب شده است که 8 میلیون پناه‌جوی اوکراینی وارد کشورهای عضو اتحادیه اروپا شوند که نگهداری آنها هزینه هنگفتی برای کشورهای اروپایی خواهد داشت که برخی از آنان پیش از جنگ اوکراین، درگیر بحران مهاجرت بوده‌اند. بحران غذایی و انرژی، خودبه‌خود موجب ناترازی و تورم و کاهش شدید اشتغال شده است و افزایش سیل مهاجران و تلاش آنان برای ورود به بازار کارِ آسیب‌دیدة کشورهای اروپایی، موجب تشدید بحران است.

دوم. بحران سیاسی در سطح اتحادیه اروپا:

جنگ اوکراین و تبعات آن، موجب تعمیق شکاف و اختلاف میان کشورهای عضو اتحادیه اروپا شده است. بر سر اتحادیه اروپا دست‌کم سه نظر سایه انداخته است. کشورهای شمالی مانند استونی، لهستان و دانمارک با قاطعیت از اهداف اوکراین حمایت می‌کنند. کشورهای غربی اتحادیه و البته قوی‌تر مانند فرانسه، آلمان، اسپانیا و پرتغال پیرامون پایان دادن به جنگ مبهم و متفاوت نظر می‌دهند و در نهایت، حلقه‌های جنوبی ضعیف‌تری مانند ایتالیا و رومانی معتقد به اتمام هر چه سریع‌تر جنگ، حتی به شرط از دست رفتن بخشی از اوکراین به دست روسیه هستند. همچنین بحران جنگی، ایده‌های قدرت نرم و غیرمسلحانه و غیرامنیتی اتحادیه اروپا را زیر سؤال برده و طرفداران ایده‌های اروپای واحد و مبتنی بر نهادهای مشترک و همگرایانه را تضعیف کرده است. جنگ اوکراین موجب گسترش افراط‌گرایی و تقویت جناح‌های راست در این اتحادیه شده است.

سوم. افول صلاحیت اتحادیه اروپا:

نهادهای فراملی در اتحادیه اروپا که بایستی توان بسیج منابع را برای حل مشکلات داشته باشند، در مدیرت بحران، نمایش قدرتمندانه‌ای را اجرا نکردند و همچنین ابتکارهای فراملی کارساز و متحدی نشان ندادند. اتحادیه اروپا در عمل، از سطح همگرایی به سطح همکاری افول کرده است.(3)

2. اقدامات اتحادیه اروپا علیه روسیه در جنگ اوکراین:

اتحادیه اروپا غیر از کمک‌های گسترده مالی و لجستیکی به اوکراین در تقابل با روسیه، با انجام برخوردهایی مانند توقف طرح‌های مشترک مانند نورد استریم2،(4) بلوکه کردن دارایی‌های بانک مرکزی روسیه، قطع دسترسی روسیه به سوئیفت، مسدود کردن واردات زغال سنگ، محدود کردن صادرات فناوری‌های مهم به روسیه و تحریم پوتین و نزدیکانش، تلاش کرد تا یک رویکرد مشترک در اتحادیه را در ظاهر به نمایش بگذارد. اما در همان حال در این اتحادیه، کشورها به صورت مستقل به دنبال هدف‌ها و اولویت‌های اقتصادی و سیاسی خود بودند و این مسئله موجب ناکارآیی سیاست واحد تحریمی گردید. برای نمونه مجارستان نه‌تنها از شرکت در تحریم تدریجی منابع انرژی روسیه خودداری کرد، بلکه دور ششم تحریم‌ها را نیز متوقف کرد.(5) «ویکتور اوربان» نخست‌وزیر مجارستان، با ارسال نامه‌ای به رئیس شورای اروپا و هشدار درباره صدور بیانیه مشترک در حمایت از اوکراین، شکاف‌های عمیق در رویکرد رهبران اروپایی نسبت به جنگ اوکراین را بیش از پیش آشکار کرد.(6)

3. نقش آمریکا در تحقیر اتحادیه اروپا

تحولات جدید، مخصوصاً جنگ اوکراین، ثابت کرد که قدرت ایالات متحده آمریکا بر سر اتحادیه اروپا کاملاً سایه انداخته است. بعد از آنکه دونالد ترامپ با قطع کمک‌های خود به اوکراین و نزدیکی واضح به چین و روسیه، آب پاکی را بر دست اتحادیه اروپا ریخت، سران اتحادیه نیز پس از اقداماتی نمایشی در حمایت از اوکراین، به سمت اجرای سیاست‌های آمریکا و ایجاد یک آتش‌بس برای رسیدن به توافق صلح رفتند.(7) اتحادیه اروپا کج‌دار و مریز به نقش خود پیرامون جنگ اوکراین ادامه می‌دهد و در میان تحلیل‌گران و ناظران، اگرچه تنزل و تخفیف جدی قدرت اتحادیه و ضرورت بازسازی آن مطرح است؛ اما چیزی به عنوان فروپاشی اتحادیه طرفدار چندانی ندارد.

نتیجهگیری:

اتحادیه اروپا در پی جنگ اوکراین نتوانست به عنوان یک قدرت مستقل، متحد و کارآمد، به ایفای نقش مورد انتظار بپردازد، اما با توجه به شرایط موجود، در میان تحلیل‌گران چیزی به عنوان فروپاشی این اتحادیه مطرح نیست.

پی‌نوشتها:

1. ر.ک: فتاحی اردکانی، حسین و سید محمود حسینی، جنگ اوکراین و پیامدهای آن بر اتحادیه اروپا، مجله مرکز مطالعات اوراسیای مرکزی دانشگاه تهران، دوره 16، شماره 2، پاییز و زمستان 1402، صفحه 223-246.

2. اتحادیه اروپا (EU) (به انگلیسی: European Union)، یک اتحادیه اقتصادی-سیاسی تشکیل شده از ۲۷ کشور اروپایی است. منشأ اتحادیه اروپا به اتحادیه اقتصادی اروپا که در سال ۱۹۵۷م با توافق‌نامه رم میان ۶ کشور اروپایی شکل گرفت و صرفاً یک اتحادیه اقتصادی بود، بازمی‌گردد. از آن تاریخ با اضافه‌شدن اعضای نو، اتحادیه اروپا بزرگ‌تر شد. اتحادیه اروپا در سال ۱۹۹۹م، یکای پول مشترکی به نام یورو را معرفی کرد که تاکنون در ۲۰ کشور، جایگزین پول‌های ملی شده است.

3. ر.ک: فتاحی اردکانی، حسین و سید محمود حسینی، جنگ اوکراین و پیامدهای آن بر اتحادیه اروپا، مجله مرکز مطالعات اوراسیای مرکزی دانشگاه تهران، دوره 16، شماره 2، پاییز و زمستان 1402، صفحه 223-246.

4. نورد استریم۲ یک خط لوله انتقال گاز طبیعی به طول ۱۲۳۴ کیلومتر از روسیه به آلمان است که از طریق دریای بالتیک می‌گذرد و توسط گازپروم و چندین شرکت انرژی اروپایی تأمین مالی می‌شود. اولاف شولز، صدراعظم آلمان، صدور گواهینامه نورد استریم۲ را در ۲۲ فوریه ۲۰۲۲ به حالت تعلیق درآورد، علت این امر اقدام ولادیمیر پوتین؛ رهبری روسیه، در به رسمیت شناختن دو منطقه خودمختار دونتسک و لوهانسک واقع در خاک اوکراین بود.

5. فتاحی اردکانی، حسین و سید محمود حسینی، جنگ اوکراین و پیامدهای آن بر اتحادیه اروپا، مجله مرکز مطالعات اوراسیای مرکزی دانشگاه تهران، دوره 16، شماره 2، پاییز و زمستان 1402، صفحه 232.

6. آیا اتحادیه اروپا در حمایت از اوکراین متحد است؟، خبرگزاری ایرنا، 11 اسفند 1403، https://irna.ir/xjSZZv.

7. ر.ک: اوکراین با طرح آمریکا برای برقراری آتش‌بس فوری یک‌ماهه موافقت کرد، یورونیوز، 11/3/2025،        https://parsi.euronews.com/2025/03/11/ukraine-agrees-to-us-plan-for-immediate-one-month-ceasefire

مهم‌ترین هدفی که همه حامیان اوکراین در جنگ با روسیه دنبال می‌کنند، تحقق روسیه‌ای ضعیف و فروپاشیده است.

پرسش:

علت حمایت فراوان امریکا و کشورهای غربی از اوکراین در مقابل روسیه چیست؟ آیا مسئله فقط رقابت بین قدرت‌هاست یا فراتر از این مسائل است و پشت‌صحنه اتفاقات دیگری در حال رقم خوردن است؟

پاسخ:
آنچه این روزها در میان اخبار رسانه‌های جهان درباره جنگ روسیه و اوکراین می‌بینیم و می‌شنویم، اخبار حمایت غربی‌ها به‌خصوص امریکا از اوکراین در برابر روسیه و ارسال تسلیحات نظامی و کمک‌های مالی برای اوکراین است. سؤالی که با مشاهده این اخبار به  وجود می‌آید این است که باوجود بحران‌های مالی که کم‌وبیش در کشورهای غربی وجود دارد و تورمی که مردم کشورهای اروپایی و امریکا را آزار می‌دهد، علت حمایت امریکا و کشورهای غربی از اوکراین چیست؟ آیا مسئله تنها رقابت میان ابرقدرت‌هاست یا این حمایت‌ها پشت‌صحنه‌های دیگری نیز دارد؟

برای پاسخ به این پرسش، ابتدا لازم است، به‌طور مختصر، درباره عوامل آغاز این جنگ صبحت کنیم و سپس به علت حمایت‌های غربی از اوکراین بپردازیم. پرداختن به عوامل آغاز جنگ تا حدودی اتفاقات و ابهامات موجود را روشن می‌کند.

پس از فروپاشی نظام دوقطبی در دوره جنگ سرد و آغاز دوره گذار جهان، دو بلوک در پهنه قدرت جهانی هویدا شدند. کشورهای محوری مستقر در حاشیه شرقی، یعنی چین، روسیه و متحدان آن‌ها و کشورهای محوری مستقر در حاشیه غربی، یعنی ایالات‌متحده، اتحادیه اروپا و ناتو با اتخاذ دو راهبرد دریا‌ محور و زمین ‌محور در حال رقابت تنگاتنگ در عرصه‌های اقتصادی، سیاسی و نظامی هستند که هرکدام مصرانه در حال تلاش برای گسترش هژمونی و بسط و توسعه شرایط برای خود و ایجاد محدودیت و انقباض برای دیگری است تا رقیب را در شرایط ضعف ژئوپلیتیکی قرار دهد. ادراک و فهم ماهیت و منشأ بحران اوکراین در چارچوب و الگوی رقابت‌های ائتلاف‌های جهانی مذکور قابل‌درک است. (1)

تلاش برای دور ساختن اوکراین از مدار روسیه و ادغام اوکراین در دو بال نظامی و اقتصادی غرب ‌محور، واضح بود که واکنش‌های بسیار منفی در میان رهبران روسیه به وجود آورد. الزامات

ژئوپولیتیک که برای حاکمیت منطق زمینی قدرت میان

تصمیم‌گیرندگان روسی از اهمیت فراوان برخوردار است، به همراه گره‌های فراوان تاریخی و فرهنگی میان مسکو و کیف، حساسیت‌های فراوان روسیه در مقابل تلاش‌های امریکا و اتحادیه اروپا در رابطه با اوکراین را گریزناپذیر می‌سازد. برای ولادیمیر پوتین که در بیشتر مواقع، واقعیت‌های ژئوپولیتیک و الزامات ناشی از مسائل تاریخی و فرهنگی، متن اصلیِ شکل‌گیری سیاست‌هاست، تلاش امریکا برای به حاشیه راندن روسیه در اوکراین و سیاست‌های بروکسل به‌عنوان مقر اتحادیه اروپا، برای بسط یکپارچگی اقتصادی اروپا از طریق ادغام اوکراین، به‌عنوان خطری علیه منافع ملی روسیه دریافت شد. (2)

همچنین به اذعان برخی کارشناسان، تلاش ائتلاف غربی برای گسترش ناتو در اطراف روسیه و نزدیک شدن به حیات خلوت و مرزهای روسیه، این کشور را مجبور به واکنش کرده است. جان مرشایمر، نظریه‌پرداز آمریکایی در‌این‌باره می‌نویسد: «امریکا و شرکای اروپایی‌اش، مسئولان بزرگ این بحران به شمار می‌‌روند و اساس آن، از تفکر بسط ناتو به‌عنوان هسته اصلی استراتژی خارج کردن اوکراین از دایره حاکمیتی روسیه و ادغام آن در غرب نشئت می‌‌گیرد. ...مخالفت رهبران روسیه با گسترش ناتو از اواسط دهه 90 تاکنون تداوم دارد و آن‌ها به‌وضوح اعلام کرده‌اند که هرگز بدل شدن همسایگان مهم‌شان به سنگر غرب را تاب نخواهند آورد و درواقع الحاق کریمه نیز پس از برکناری دولت حامی روسیه از اوکراین، پاسخی بود که پوتین با نگرانی از بدل شدن این منطقه به پایگاه دریایی ناتو داده بود». (3)

بنا بر آنچه به‌اختصار بیان شد، مجموعه اقدامات امریکا و اتحادیه اروپا در راستای نفوذ در حیات خلوت روسیه و نزدیک شدن به مرزهای آن باوجود تعهد امریکا در زمینه نزدیک نشدن ناتو به مرزهای روسیه، (4) از نگاه رهبران روسیه تهدید منافع ملی روسیه تلقی شده و این کشور وارد جنگ با اوکراین شد؛ اوکراینی که با رئیس‌جمهور متمایل به غربش، از بازی کردن در زمین کشورهای غربی راضی به نظر می‌رسید.

پس از توضیح مسائل زمینه‌ساز آغاز جنگ، می‌توان به این پرسش پرداخت که هدف امریکا و کشورهای غربی در حمایت از اوکراین چیست؟ آنچه در پشت پرده این حمایت‌ها دنبال می‌شود، چه چیزی است؟
کارشناسان در جنگ اوکراین با روسیه برای امریکا منافعی برشمرده‌اند که برخی از آن‌ها بدین قرار است:

1. شرکت‌های انرژی امریکا بخش مهمی از بازار اروپا را که پیش از این در دست روسیه بود، در اختیار گرفتند. با توجه به بحران انرژی ناشی از جنگ تحریم‌ها، این موضوع، سودهای کلانی را برای آن‌ها به همراه داشت و برای سال‌های آینده نیز این سود را تضمین می‌کند.
2. شرکت‌های صنایع دفاعی امریکا از قِبَل سفارش‌های دولتی تسلیحات برای نیروهای مسلح اوکراین سود بسیاری می‌برند.
3. افزایش وابستگی اقتصادی و سیاسی اتحادیه اروپا به واشنگتن امتیاز دیگر این درگیری است. با ادامه درگیری نظامی در شرق اروپا، ایالات‌متحده صفوف متحدان خود در این قاره را در وضعیت خوبی نگه‌داشته و آن‌ها را به تبعیت از خود وادار کرده است.
4. تضعیف روسیه به‌عنوان قدرتی که جرئت به چالش کشیدن سلطه جهانی ایالات‌متحده را دارد. (5)

برای حضور پررنگ برخی کشورهای اروپایی و اتحادیه اروپا در حمایت از این مناقشه نیز می‌توان دلایلی را برشمرد. یکی از دلایل این همراهی، وابستگی اروپا به امریکا در حوزه اقتصادی و سیاسی است که آن‌ها را به همراهی باسیاست‌های امریکا وا‌داشته است. همچنین برخی کشورها همچون آلمان نیز به بهانه جنگ اوکراین در حال اختصاص بودجه کلان برای بالا بردن توان ارتش آلمان و خریدهای تسلیحاتی تازه از امریکاست؛ کشوری که به دلیل آغازگری جنگ‌های جهانی اول و دوم، همواره با محدودیت برخورداری از ارتش نیرومند مواجه بوده است. هدف دیگر اتحادیه اروپا به‌خصوص کشورهای انگلیس، فرانسه و آلمان، اضمحلال و فروپاشی روسیه و تبدیل آن به جمهوری کوچک روسیه است؛ به‌گونه‌ای که حتی برای فروش گاز خود، ملتمسانه به دولت‌های اروپایی رجوع کند. ازجمله اهداف اتحادیه اروپا که امریکا نیز در آن مشترک است، تعدیل سیاست‌های پوتین و رهبران روسیه با افزایش فشارهای بین‌المللی و داخلی است. (6) آن‌ها می‌دانند که شکست اوکراین که دست‌کم حمایت تمام‌عیار رسانه‌ای غرب را به دنبال خود دارد در مقابل روسیه، شکست دنیای غرب خواهد بود که فصل تازه‌ای پیش روی نظام بین‌الملل خواهد گشود که در آن، حامیان غربی اوکراین جایگاه فعلی خود در نظام بین‌الملل را نخواهند داشت.

درمجموع، آنچه می‌توان از آن به‌عنوان مهم‌ترین هدف امریکا و سایر کشورهای غربی برای حمایت از اوکراین در جنگ با روسیه نام برد، تضعیف، فروپاشی و تجزیه روسیه یا دست‌کم تعدیل سیاست‌های آن است. هدفی که در بُعد رسانه‌ای نیز به دنبال القای آن هستند و آن را برجسته می‌کنند. (7)

نتیجه
با توجه به آنچه در متن به‌طور مختصر بدان‌ها پرداخته شد، باید گفت، افزون بر منافعی اقتصادی‌ای که حمایت از اوکراین برای حامیانش به‌خصوص امریکا دارد، مهم‌ترین هدفی که همه حامیان اوکراین در جنگ با روسیه دنبال می‌کنند، تحقق روسیه‌ای ضعیف و فروپاشیده است که قدرت کنشگری فعال و گسترده در مقابل سیاست‌های غرب را نداشته باشد یا دست‌کم سیاست‌های فعلی رهبران روسیه را تعدیل کند. هدفی که سعی کردند با گسترش ناتو به سمت مرزهای روسیه آن را دنبال کنند، اما روسیه ازآنجایی‌که این سیاست را تهدیدی برای منافع ملی خود دانست، با آغاز جنگ اوکراین کوشید مانع تحقق آن شود.

کلیدواژگان

 روسیه، اوکراین، اتحادیه اروپا، غرب، جنگ اوکراین.

پی‌نوشت‌ها:
1. ر.ک: کریمی، غفور، «جنگ اوکراین، اهداف غرب و تهدیدهای روسیه»، دیپلماسی ایرانی، کد خبر: ۲۰۱۷۹۸۸،

آدرس: https://b2n.ir/d71840
2. ر.ک: دهشیار، حسین، «ریشه‌های رویارویی آمریکا و روسیه در بحران اوکراین»، فصلنامه سیاست جهانی، شماره دوم، 1393، ص 187.
3. مرشایمر، جان، «چرا غرب مقصر بحران اوکراین است؟»، ترجمه زهره صفاری، مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران،

آدرس: https://b2n.ir/t80408

4. ولادیمیر پوتین در سخنرانی‌اش پس از به رسمیت شناختن استقلال دو جمهوری لوهانسک و دونتسک: «در سال ۱۹۹۰، وقتی‌که مذاکرات اتحاد دو آلمان مطرح بود، ایالات‌متحده به سران شوروی قول داد که قلمرو ناتو یا حضور نظامی‌اش یک اینچ به سمت شرق حرکت نخواهد کرد و اتحاد دو آلمان به گسترش سازمان نظامی ناتو به سمت شرق منجر نخواهد شد. این عین حرف آن‌هاست. کلی تضمین‌های کلامی دادند که همه‌شان پوچ از آب درآمد»، «خلف وعده امریکا  درباره عدم گسترش ناتو؛ چرا و چگونه؟»، خبرگزاری فارس، آدرس: http://fna.ir/7634j
5. «اهداف پشت پرده امریکا از جنگ اوکراین و مقابله با روسیه»، خبرگزاری تسنیم، آدرس: https://tn.ai/2906012
6. ر.ک: «پشت پرده آتش‌افروزی تروئیکا در اوکراین»، خبر آنلاین، کد خبر: 1766524، آدرس:  khabaronline.ir/xk2Lx؛

کریمی، غفور، «جنگ اوکراین، اهداف غرب و تهدیدهای روسیه»، دیپلماسی ایرانی، کد خبر: ۲۰۱۷۹۸۸،

آدرس: https://b2n.ir/d71840؛ «پشت پرده آماده شدن غرب برای سقوط پوتین و فروپاشی روسیه»، فرارو، کد خبر:

۶۲۶۲۵۷، https://b2n.ir/w91814.

7. ر.ک: «پشت پرده آماده شدن غرب برای سقوط پوتین و فروپاشی روسیه»، فرارو، کد خبر: ۶۲۶۲۵۷، https://b2n.ir/w91814.