محور مقاومت

مذاکره با آمریکا و جدا شدن جمهوری اسلامی ایران، از محور مقاومت
هویت نظام جمهوری اسلامی ایران با مقاومت و دفاع از مظلومان، گره، خورده است. تن دادن آمریکا به مذاکره، نتیجه جان‌فشانی نیروها و سرداران مقاومت است.

پرسش:

آیا مذاکره با آمریکا به معنای جدا شدن جمهوری اسلامی ایران، از محور مقاومت و بی‌توجهی به خون شهدای مقاومت نیست؟

پاسخ:

مقدمه

مذاکره در لغت به معنای «گفتگو» بوده(1) و در اصطلاح سیاسی به‌عنوان یکی از ابزارهای مهم در سیاست خارجی شناخته می‌شود. هدف از مذاکره، حل منازعات بین کشورها، پیشبرد اهداف مشترک، یا ارائه راهکارهایی برای معضلات منطقه‌ای و جهانی است. برخلاف تصور رایج، مذاکره به‌خودی‌خود یک دستاورد یا امتیاز سیاسی تلقی نمی‌شود؛ بلکه ابزاری است که ممکن است به موفقیت منجر شود یا با شکست مواجه گردد. اکنون باید به این پرسش پاسخ داد که آیا انجام مذاکره با دشمن به معنای برگشت از مواضع و اصول اساسی است؟

 

1. ارکان مذاکره و جایگاه آن در روابط بین‌الملل؛

مذاکره دارای ارکان مشخصی است که شامل موارد زیر می‌شود:

 طرفین مذاکره:

 نمایندگان یا بازیگران اصلی (کشورها، سازمان‌ها یا گروه‌ها) که در فرآیند مذاکره مشارکت دارند.

 دستورالعمل مذاکره:

 چارچوب و قواعد توافق‌شده‌ای که مسیر مذاکره را مشخص می‌کند. موضوعات موردبحث:

 محورهایی که طرفین روی آن تمرکز کرده و گفتگو می‌کنند، شامل موضوعات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی یا امنیتی، جایگاه مذاکره در دانش روابط بین‌الملل؛ مطابق با تحلیل‌های دانش روابط بین‌الملل، مذاکره صرفاً یکی از ابزارهای سیاست خارجی است و ارزش آن وابسته به نتیجه‌گیری مؤثر از این فرآیند است. انجام مذاکره لزوماً به معنای موفقیت سیاسی نیست و تنها زمانی می‌توان از موفقیت سخن گفت که خروجی مذاکره، منافع مدنظر طرفین را تأمین نماید. از سوی دیگر، شکست در مذاکره نیز بخشی از دیپلماسی است که ممکن است با توجه به اهداف راهبردی مدنظر، اثر کوتاه‌مدت یا بلندمدت داشته باشد. به‌این‌ترتیب، مذاکره نه‌تنها برای مدیریت چالش‌ها و کاهش تنش‌ها کاربرد دارد، بلکه در برخی موارد به‌عنوان راهی برای تقویت روابط و همکاری‌های بین‌المللی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 

2. پیشنهاد مذاکره به ایران از سوی آمریکا، نتیجه قدرت‌نمایی محور مقاومت،

مذاکرات ایران و آمریکا، خود نتیجه قدرت محور مقاومت و در رأس آن جمهوری اسلامی ایران است. الگوی رفتاری دولت آمریکا در سالیان اخیر را نگاه کنید، عموماً به کشورهای ضعیف ازجمله عراق، افغانستان و سوریه، حمله کرده و هیچ درخواست مذاکره‌ای هم نداشته است. آمریکا در سال 2003، در حالی به عراق حمله کرد که سازمان ملل و شورای امنیت، مخالف تجاوز به عراق بودند و هیچ شاهد روشن و دلیل محکمی بر وجود سلاح‌های کشتارجمعی در عراق، وجود نداشت، اما دولت آمریکا، مدعی بود که پس از حمله می‌تواند، شواهد سلاح کشتارجمعی را در عراق پیدا کند. این شواهد هرگز پیدا نشد، اما دولت آمریکا، به دلیل اطلاع از ضعف دولت عراق و فقدان پشتوانه مردمی آن، به این تجاوز گسترده به عراق دست زد. در نقطه مقابل، آمریکا در برابر روسیه، تن به مذاکره داده است؛ چراکه روسیه در نبرد اوکراین ثابت کرد که اهل مقاومت است نه تسلیم. دونالد ترامپ، با شعار توقف جنگ اوکراین در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به پیروزی رسید. تصور ترامپ آن بود که دستیابی به صلح در مناقشه اوکراین به‌راحتی امکان‌پذیر است، اما تاکنون که نزدیک به 6 ماه از ریاست جمهوری وی می‌گذرد، این صلح، محقق نشده؛ چراکه روسیه سرسختانه بر مواضع خود پافشاری می‌کند و به نوشته نیویورک‌تایمز، ترامپ، دست به دامان اروپا شده تا بتواند صلح در اوکراین را محقق سازد(2). قدرت و مقاومت، تنها الگویی است که در برابر آمریکا جواب می‌دهد و ازاین‌رو، الگوی رفتاری دولت آمریکا در برابر جمهوری اسلامی ایران، مذاکره است، نه حمله؛ چراکه توان حمله به ما را ندارد. تن دادن آمریکا به مذاکره با جمهوری اسلامی ایران، خود نشانه قدرت محور مقاومت است. اگر مقاومت نیروهای جان‌برکف مقاومت در سوریه، عراق، لبنان، فلسطین و یمن نبود، مطمئناً آمریکا تن به مذاکره نمی‌داد و از الگوی رفتاری خود در برابر دولت‌های ضعیف استفاده می‌کرد.

 

3. مذاکره در امتداد مقاومت است نه در برابر آن.

باید توجه داشت که روش مقاومت، همیشه جنگیدن در میدان سخت نیست. گاهی لازم است تا در میدان جنگ نرم با دشمن مقابله کنیم. رسانه‌های استکباری و برخی رسانه‌های داخلی، چنین القا می‌کنند که جمهوری اسلامی ایران، به دنبال جنگ است. افکار عمومی مردم جهان و مخصوصاً مردم ایران نیز ممکن است از این تبلیغات، متأثر شوند. حضور در میدان دیپلماسی، برای مقابله با این تبلیغات مسموم و اتمام‌حجت به دوستان و دشمنان است. این اولین بار نیست که مذاکره می‌کنیم و طبعاً آخرین بار هم نخواهد بود. رهبر انقلاب با اشاره به مذاکرات جاری ایران و آمریکا تأکید کرده‌اند «این گفتگوها، یکی از ده‌ها کار وزارت خارجه است؛ یعنی وزارت خارجه ده‌ها کار دارد که یکی‌اش هم این گفتگوهای عمان و این مسائلی است که حالا اخیراً مطرح شده. سعی کنید مسائل کشور را به این گفتگوها گره نزنید؛ این تأکید من است. اشتباهی که در برجام کردیم، اینجا تکرار نشود. آنجا ما همه‌چیزمان را منوط کردیم به پیشرفت مذاکرات؛ یعنی کشور را شرطی کردیم. خب سرمایه‌گذار وقتی‌که کار کشور منوط به مذاکره باشد، سرمایه‌گذاری نمی‌کند دیگر؛ معلوم است؛ می‌گوید ببینیم عاقبت مذاکرات به کجا می‌رسد. این مذاکرات هم یک کاری است، یک‌حرفی است، یکی از کارهای چندین‌گانه‌ی وزارت خارجه است که دارد انجام می‌دهد. کشور هم کار خودش را در بخش‌های مختلف باید بکند»(3) همان‌گونه که رهبر انقلاب تصریح کرده‌اند، مذاکرات باید با رعایت خطوط قرمز کشور باشد. درباره مذاکرات، نباید خوش‌بینی زیاده داشت و نه بدبینی افراطی. باید شرایط و خطوط قرمز کشور در مذاکرات رعایت شود و از تیم مذاکره‌کننده نیز تا پایان مذاکرات باید حمایت کنیم تا آنان با قدرت در برابر دشمن ظاهر شوند.

 

4. ماهیت استکبارستیز و ظلم‌ستیز نظام جمهوری اسلامی ایران؛

هویت استکبارستیز جمهوری اسلامی ایران، با انجام یک مذاکره، متحول و متغیر نمی‌شود. حمایت جمهوری اسلامی ایران از مستضعفان عالم به هویت آن گره خورده و در قانون اساسی بازتاب یافته است.(4) مقاومت زنده است تا زمانی که ظلمی در این عالم وجود دارد و نابودی جبهه ظلم، هدف اصلی محور مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی است. مقاومت یک عمل دفعی و آنی نیست، بلکه یک فرایند است که در آن مجموعه‌ای از رفتارها و عملکردها، دست‌به‌دست هم می‌دهد تا هدف اصلی که همان ظلم‌ستیزی و عدالت‌گستری است، محقق شود. نباید پنداشت که مقاومت تنها یک‌سویه دارد و آن‌هم نبرد سخت در جنگ فیزیکی با دشمن است که به‌سرعت به سرانجام خواهد رسید. این نگرش به مقاومت، رهزن است. مقاومت یک مسیر طولانی و دشوار تاریخی است. گاهی شکست دارد، شهید دارد، گرسنگی دارد. تاریخ پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)، سرمشق ماست. در این سرمشق، الگوهای رفتاری پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در شعب ابیطالب، جنگ بدر، جنگ احد، معاهده حدیبیه و فتح مکه پیش روی ماست که شامل یک فرایند طولانی و چند سویه است. هدف نهایی جبهه مقاومت، غلبه حق بر باطل است. هدف شهدای مقاومت نیز همین بوده و بهترین انتقام خون آنان، پیروزی نهایی جبهه مقاومت است. البته انتقام از قاتلان شهیدان مقاومت نیز در دستور کار قرار داد و در موقعیت مقتضی انجام خواهد شد. صبر، بخشی از هویت مقاومت است.

نتیجه‌گیری:

جمهوری اسلامی ایران در راستای حفظ منافع ملی و منطقه‌ای خود، با مذاکرات هسته‌ای غیرمستقیم با آمریکا، موافقت کرده است. این مذاکرات در جهت حفظ منافع جبهه مقاومت و نتیجه مقاومت شجاعانه سرداران و مردان مقاومت است. مقاومت یک پدیده آنی نیست؛ بلکه یک فرایند طولانی است که فراز و نشیب‌های زیادی دارد. گاهی مذاکره، خود بخشی از فرایند مقاومت است.

پی‌نوشت‌ها:

1. دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه، مفهوم مذاکره، https://dehkhoda.ut.ac.ir/fa/dictionary.

2. روزنامه کیهان، شکست طرح ساده‌لوحانه ترامپ در اوکراین به روایت نیویورک‌تایمز، 1404/1/30، ۳۰۹۱۰۸، https://kayhan.ir/001IPc.

3. مقام معظم رهبری، بیانات در دیدار جمعی از مسئولان ارشد سه قوه، 26/1/1404، https://khl.ink/f/60000.

4. بند 16 اصل سوم قانون اساسی چنین بیان می‌دارد: «تنظیم سیاست خارجی کشور بر اساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمان و حمایت بی‏‌دریغ از مستضعفان جهان.»

هر مجموعه ای دارای نقاط قوت و ضعف است. راهکار منطقی و معقول، پیدا کردن نقاط ضعف و تلاش برای برطرف کردن آن ها است تا بتواند مسیری رو به رشد را بپیماید.
حزب الله لبنان و حفظ توانمندی

پرسش:
چه آسیب‌هایی، ساختار فکری و سازمانی حزب‌الله لبنان را تهدید می‌کند و راه‌حل مقابله با آن چیست؟
 

پاسخ:

آسیب‌شناسی(1) یکی از ضروری‌ترین لوازم حفظ و ارتقای امور است. حزب‌الله لبنان(2) یکی از مهم‌ترین گروه‌های تأثیرگذار در مبارزه با نظام جعلی و متجاوز اسرائیلی و سد محکمی بر سر راه‌ نقشه‌های منطقه‌ای آنان در کشور لبنان و منطقه خاورمیانه است که طبیعتاً به دلیل این اثربخشی کم‌نظیر، آماج آسیب‌های متعدد داخلی و خارجی است. این آسیب‌ها چیست و چه تأثیر مخرب فکری و سازمانی بر این گروه سیاسی- نظامی می‌تواند داشته باشد؟

با توجه به شرایط داخلی و خارجی، آسیب‌هایی در جهت تخریب نظام فکری و ساختاری گروه حزب‌الله قابل‌تصور است که مهم‌ترین آن‌ها با بیان راه‌کارهای مقابله با آن مختصراً بیان خواهد شد.

 

آسیب‌های احتمالی حزب‌الله و راهکارهای مقابله با آن

1. نفوذ امنیتی و اطلاعاتی

 یکی از چالش‌های اساسی و مخرب حزب‌الله لبنان، مسئله نفوذ بوده است. سرویس‌های متعدد و قدرتمند امنیتی بین‌المللی با هدف نیستی حزب‌الله علیه این سازمان مقاومت، فعالیتی بدون حدومرز دارند. در رأس این سرویس‌ها، سازمان مخوف و قدرتمند موساد قرار دارد که با تمام توان در پی منهدم کردن سازمان حزب‌الله است. یکی از مهم‌ترین راه‌کارهای موساد، جاسوسی و نفوذ و فربه کردن بانک اطلاعاتی خود در جهت اجرای قوی‌تر و کم‌هزینه‌تر عملیات مخرب رژیم اسرائیل است. ترورهای متعدد سران و مهره‌های مؤثر حزب‌الله(3) با اشراف اطلاعاتی وسیع و دقیق موساد که اوج آن در ترور صدها رزمنده حزب‌الله با پیجرهای شخصی آنان و ترور دبیر کل حزب‌الله هویدا شد، بیانگر بانک اطلاعاتی و خبری قوی نیروهای موساد از حزب‌الله است. تحلیل‌گران متعددی پروسه نفوذ موساد در حزب‌الله و راهکار مقابله با آن را بیان کرده‌اند.

ازجمله نتایج این تحقیقات، گسترده شدن جبهه حزب‌الله خصوصاً بعد از نبرد با داعش در سوریه و آشکارتر شدن نیروها و افزایش عملیات این سازمان، همکاری با سرویس‌های جاسوسی فاسد مانند سرویس اطلاعاتی سوریه، بی‌احتیاطی در افشای اطلاعات ساده مانند آگهی ترحیم شهدای حزب‌الله، مزیت‌های فنی و به خدمت گرفتن فنّاوری روز دنیا مانند ماهواره‌های جاسوسی، پهبادهای پیشرفته، هوش مصنوعی و تحلیل قوی داده‌های ساده اطلاعاتی توسط آن، هک کردن تجهیزات الکترونیکی، به‌کارگیری جاسوس‌های زبده و تربیت نیروهای نفوذی برای درازمدت و...است.(4) اما ارتش اسرائیل، به‌شدت محتاج اطلاعات است و خلأ اطلاعاتی، بحران جدی برای این رژیم ایجاد خواهد کرد. طبیعتاً بخش بزرگی از حفره‌های امنیتی با شناخت، پر شده و خواهد شد و هر ضربه امنیتی، درسی بزرگ برای آینده یک سازمان است.

حزب‌الله طبیعتاً به کمک نیروهای امنیتی خود و متحدان خود، راه‌های مهمی برای حل این مسائل پیدا خواهد کرد؛ اما این مهم را نباید ازنظر دور داشت که توان مالی و میزان دسترسی به فنّاوری حزب‌الله با دشمن متجاوز خود که مورد حمایت ابرقدرت‌ها است، قابل‌مقایسه نیست. اگرچه حزب‌الله تا امروز ثابت کرده است که در اشراف اطلاعاتی و ضربه امنیتی به اسرائیل، ابداً دست‌بسته نیست.

 

2. بحران سرمایه انسانی

 علاوه بر دبیر کل مقتدر حزب‌الله و جانشین وی، صدها نفر از زبده‌ترین و بهترین فرماندهان و رهبران حزب‌الله، به‌واسطه ترور و درگیری به شهادت رسیده‌اند. نیروهایی با این تجربه و مهارت، به‌سادگی جایگزین نمی‌شوند؛ اما حزب‌الله همیشه برای چنین شرایطی آماده بوده است و تعداد زیادی از نیروهای خود را به‌صورت ناشناس به‌عنوان نیروهای جایگزین تربیت کرده است و شاهد آن نیز ادامه پرقوت عملیات حزب‌الله در جنوب لبنان و فلج کردن پیشروی نیروهای اسرائیلی است. درواقع اگر این تدبیر، قبلاً طراحی و سپس اجرا نشده بود، سازمان حزب‌الله با این حجم از قتل‌عام سرداران آن، به‌طورکلی فروپاشیده بود.(5) به نحوی راهکار قدرتمند حزب‌الله ترجیح ساختار به کارگزار و عامل شکست طرح‌های تروریستی بوده است.(6)

 

3. بحران منابع مالی و تسلیحاتی

 طبیعتاً تحمل بار اقتصادی و تسلیحاتی چنین جنگ گسترده‌ای موجب تحلیل جدی نیروی حزب‌الله خواهد بود. کمک‌های مردمی بین‌المللی و دولت‌های حامی مقاومت، طبیعتاً نتایج این بار مالی و لجستیکی را قابل‌تحمل‌تر خواهد ساخت. مهم‌ترین نقطه قوت حزب‌الله لبنان، نیروی ایمان اعضای این گروه قدرتمند است. به نظر می‌رسد، اگر حزب‌الله لبنان بتواند، نیروی ایمان خود را مانند گذشته حفظ و تقویت کند، آسیب‌پذیری آن، مخصوصاً در بخش منابع مالی و تسلیحاتی تأثیر کمتری خواهد داشت.

 

نتیجه­ گیری

مسئله نفوذ، بحران منابع انسانی و بحران منابع مالی و تسلیحاتی ازجمله آسیب‌های قابل‌توجه به سازمان حزب‌الله است که عملکرد بعدی حزب‌الله شیوه فائق آمدن بر این بحران‌ها را مشخص می‌سازد. مهم‌ترین عامل موفقیت حزب‌الله، ایمان استوار و عمیق اعضای آن بوده و هست. استمرار این عامل می‌تواند، ادامه موفقیت‌های حزب‌الله را در کنار تقویت دیگر عوامل، تقویت نماید.

 

 

پی‌نوشت­ها

1. Pathology

2. حزب‌الله یا مقاومت اسلامی لبنان، گروهی سیاسی و نظامیِ شیعه در لبنان است که در سال ۱۹۸۲ م به‌منظور مقابله با اسرائیل و با حمایت جمهوری اسلامی ایران تأسیس شد. این حزب فعالیت بر ضد اسرائیل را با عملیات استشهادی آغاز کرد. سپس توان نظامی خود را افزایش داد و با موشک‌های قوی و نیروهای ورزیده عملیاتی، به مقابله با اسرائیل پرداخت. حزب‌الله پس از درگیری‌های متعدد، خصوصاً در جنگ سال 2000 و جنگ 33 روزه (2006 م) و آزادیِ‌ بخش اعظم سرزمین‌های اشغال‌شده جنوب لبنان، توانست به‌عنوان یک قدرت مؤثر و غیرقابل‌حذف خود را تثبیت کند. دبیر کل اول و دوم این گروه (شهید سید عباس موسوی و شهید سید حسن نصرالله) توسط اسرائیل در عملیات تروریستی به شهادت رسیدند و شهید صفی‌الدین جانشین سید حسن نصرالله نیز توسط اسرائیل ترور شد و اکنون شیخ نعیم قاسم، دبیر کل حزب‌الله است. این حزب تعداد زیادی از کرسی‌های پارلمان این کشور را در اختیار دارد.

3. نام این عملیات پی‌درپی ترور، «نظم جدید» گذاشته شده است. ر.ک: گزارش سی‌ان‌ان از شیوه نفوذ جاسوس در حزب‌الله و ترور سید حسن نصرالله، پایگاه خبری تحلیلی انتخاب، 7 مهر 1403، کد خبر: ۱۲۶۲۴۷۶، https://www.tabnak.ir/005IQW.

4. ر.ک: سریواستاوا، مهول، جیمز شاتر و چارلز کلاور و رایا جلبی، فایننشال تایمز گزارش داد؛ جاسوسان موساد چگونه به حزب‌الله نفوذ کردند؟ پایگاه خبری تحلیلی انتخاب، 9 مهر 1403، کد خبر: ۸۲۱۴۴۳، https://www.entekhab.ir/003Rh5.

5. ر.ک: وحیدی، احمد، همه‌ی فرماندهان ترور شده حزب‌الله جایگزین شدند، پایگاه خبری تحلیلی تسنیم، 8 مهر 1403، https://tn.ai/3168126.

6. ر.ک: تقوی‌نیا، علیرضا، ۴ ویژگی مهم حزب‌الله لبنان، پایگاه خبری تحلیلی تابناک، 27 مهر 1403، کد خبر: ۱۲۶۶۳۲۴، https://www.tabnak.ir/005JQa.