غیبت صغری

هرچند غیبت امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف بسیار طولانی شده است ولی دلایل متقنی برای آن وجود دارد تا کسی نتواند از این مسئله سوء استفاده کند.
فلسفه غیبت کبرای امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف

پرسش:
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در سال 255 ق متولد شدند و در سال 260 ق با شهادت پدرشان، امام و پیشوای شیعیان شدند. ایشان به سبب شرایط سیاسی آن روزگار، 69 سال پنهان شدند و فقط از طریق نائبان خاص با مردم ارتباط داشتند (غیبت صغری) تا اینکه امام زمان در سن 74 سالگی یعنی در سال 329 ق، با فوت آخرین نائب خاص، ارتباط با مردم را قطع کردند و هیچ نائب خاصی را معرفی نکردند.

فلسفه قطع ارتباط ایشان با مردم از طریق نائب خاص چیست؟ چرا همچنان ارتباط از طریق نواب خاص را انتخاب نکردند و کلا ارتباطشان با مردم قطع شد و غیبت کبری آغاز شد؟ تنها چیزی که به ذهنم می‌رسد این است که امام زمان نیز در همان سال‌های فوت آخرین نائب خاص، به مرگ طبیعی از دنیا رفت! آیا توضیحاتی دارید که این ذهنیت را رد کند و فلسفه قطع ارتباط ایشان با مردم از طریق نائب خاص را به شکل معقول توضیح بدهد؟
 

 

پاسخ:

اعتقاد به منجی در آخرالزمان، ازجمله باورهای مشترک میان ادیان و مذاهب مختلف اسلامی است که درباره خصوصیات و مصداق آن نظرات مختلفی طرح‌شده است. شیعیان معتقدند که منجی، امام زنده و غائب است که در سال 255 هجری قمری متولد شده، اما به سبب شرایط سیاسی و اجتماعی و خطرات جانی، از مردم پنهان نگاه داشته شده تا در شرایط مناسب ظهور کند.  امام در 69 سال از دوران غیبت و پرده‌پوشی، از طریق نائبان خاص با مردم مرتبط بود (غیبت صغری) اما به دلایلی اعلام کرد که پس از مرگ نائب چهارم، نائب دیگری ندارند و ارتباطشان با مردم از طریق نائبان خاص، به‌کلی قطع می‌شود. (غیبت کبری) در ادامه، در قالب نکاتی، به چرایی این امر می‌پردازیم.

نکته اول:
یکی از مهم‌ترین دلایل شیعه بر وجود امام زنده در همه زمان‌ها، روایاتی است که تأکید می‌کند زمین هیچ‌گاه از حجت خالی نخواهد بود. این روایات به‌وفور در منابع روایی شیعه تکرار شده است (1) به‌گونه‌ای که می‌توان بر آن ادعای تواتر نمود. این روایات بیان می‌کنند که وجود حجت و امام زنده در هر دوره و زمانی لازم است و هیچ زمانی در طول تاریخ بشریت، زمین خالی از وجود امام زنده نبوده است، اما لزومی ندارد که امام ظاهر باشد؛ یعنی به فراخور شرایط امام می‌تواند آشکار بوده و همگی ایشان را بشناسند و یا آنکه در خفا بوده و اکثریت مرده از دیدن و ارتباط با ایشان محروم باشند. (2)

نکته دوم:
اصل و بنای الهی این است که امام، هم در زمین حاضر باشد و هم ظاهر و در دسترس عموم مردم؛ اما به گواهی تاریخ، شرایط زمانه در دوران امامان معصوم به‌گونه‌ای بود که اکثریت مردم از رهبری و هدایت امامان علیهم‌السلام محروم شدند و فقط از طریق نائبان خاص، آن هم به سختی، با امام در ارتباط بودند. (3)  
برای نمونه، خلفای عباسی چنان شرایط را بر امام حسن عسکری علیه‌السلام سخت کرده بودند که مردم گاهی دسترسی مستقیم به ایشان نداشته و از طریق «عثمان بن سعید» با ایشان مرتبط می‌شدند. عثمان از نزدیک‌ترین و صمیمی‌ترین یاران امام حسن عسکری علیه‌السلام بود که زیر پوشش روغن‌فروشی، اموال و نامه‌های مردم را در ظرف‌ها و مشک‌های روغن قرار می‌داد و به حضور امام می‌رساند. (4) در همین دوران بود که فرزند امام حسن عسکری علیه‌السلام، یعنی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه، تولد یافت. ایشان تصمیم گرفت که فرزند خود را از دیدگان پنهان نگاه دارد چراکه می‌دانست با علنی شدن تولد امام مهدی، ایشان نیز دستگیر و محصورشده و به شهادت می‌رسد. ازاین‌رو، امام حسن عسکری فرزند خود را پنهان نگاه داشت و فقط با برخی از یاران خاص، از وجود فرزند سخن گفت. (5) ایشان عثمان را نائب خاص امام مهدی عجل الله تعالی فرجه قرار داد تا حکومت به امام دسترسی نیابد و جان امام محفوظ بماند. عثمان به‌صورت پنهانی رابط میان مردم و امام بود و پس از او نیز نیابت خاص توسط سه نائب دیگر دنبال شد. (6)

نکته سوم:
اما نیابت خاص نیز با مشکلاتی همراه بود و به همین جهت، با وفات چهارمین نائب، دوران نیابت خاص به پایان رسید و دوران غیبت کبری و نیابت عام آغاز شد. در شرح این مشکلات، به دو نمونه بسنده می‌کنیم:

نخست اینکه، اگر غیبت حضرت باواسطه نایبان خاص ادامه پیدا می‌کرد، این امکان وجود داشت که فرصتی برای افراد شیاد و دروغ‌گو ایجاد گردد و آن‌ها ادعای نیابت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را نمایند. با توجه به اینکه این افراد دروغ‌گو اصولاً اشخاصی مکار و زیرک هم هستند، تشخیص دادن فرد صادق از کاذب برای مردم سخت می‌شد. (7) 
چنانکه در دوره‌هایی نیز متأسفانه افرادی مانند محمد بن نصیر، احمد بن هلال، شلمغانی و ... ادعای نیابت کرده و بخشی از جامعه شیعه را به گمراهی کشاندند. (8) البته می‌توان گفت که امام زمان عجل الله تعالی فرجه می‌توانست برای اثبات و نشان دادن نایب راستین خود، کرامت و کار خارق‌العاده‌ای نشان دهد که باید توجه داشت این راه‌حل نیز در دراز مدت هم کارآیی خود را از دست می‌داد و هم ممکن بود راه را برای افراد ساحر و ... باز کند که  موجب پدید آمدن اشکالات زیادی برای مردم می‌شد. (9)

دوم اینکه، با وجود حکومت‌های ستمگر، ساختار نیابت خاص نیز دیر یا زود کارآمدی خود را به‌مرور زمان از دست می‌داد؛ چراکه نواب خاص برای انجام وظایف خود و ارتباط با شیعیان، به‌سرعت شناسایی‌شده و در نتیجه، آن‌ها نیز در معرض شکنجه و آزار و حصر و حبس قرار می‌گرفتند و کارآیی خود را از دست می‌دادند. در چنین شرایطی، سیستم نیابت عام با محوریت عالمان وارسته که محدود به یک یا چند نفر نیستند، بهتر می‌توانست و می‌تواند به اداره امور جامعه شیعه کمک کند. ازاین‌رو، دوران نیابت عام آغاز شد و نیابت خاص به اتمام رسید. (10)
به همین دلایل و احتمالاً دلایل دیگری که بر ما پوشیده است، امام زمان عجل الله تعالی فرجه در روزهای پایانی نائب خاص چهارم، توقیعی به ایشان داد و رسماً از سوی ایشان اعلام شد که نائب چهارم تا شش روز دیگر از دنیا خواهد رفت و بعد از ایشان، غیبت کبری آغاز خواهد شد؛ و دقیقاً هم‌چنین شد. (11)

نتیجه:
در انتهای ایام زندگی امام حسن عسکری علیه‌السلام، مجموعه‌ای از عوامل، غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه را اجتناب‌ناپذیر نمود. در عین حال برای آنکه شیعیان در حیرت و گمراهی گرفتار نشوند، چند سالی حضرت باآنکه غائب ازنظر بود اما از طریق نائبان خاص، با شیعیان در ارتباط بود و پاسخ سؤالات ایشان را می‌داد. بعد از آمادگی شیعیان و نیز از دست رفتن کارآیایی نیابت خاص، امام زمان عجل الله به آخرین نایب خاص خود خبر داد که این نائب بعد از شش روز فوت کرده و سپس غیبت کبری آغاز خواهد شد؛ بنابراین، دلیلی ندارد که قطع ارتباط امام با نائبان خاص را به معنای مرگ امام بدانیم؛ خصوصاً اینکه در جای خودش اثبات شده که هیچ‌گاه زمین از حجت و امام خالی نخواهد ماند.

 

 

پی‌نوشت‌ها:
1. به‌عنوان نمونه: «اِنَّ الاَرْضَ لاتَخْلُوا اِلاّ وَ فیها اِمامٌ کَیْما اِنْ زادَ المُؤمِنُونَ شَیْئاً رَدَّهُمْ وَ اِنْ نَقَصُوا شَیْئاً اَتَمَّهُ لَهُم»؛ کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، 
الکافی، محقق / مصحح علی‌اکبر غفارى و محمد آخوندى، تهران، 
دارالکتب الإسلامیه‏، چ 4، 1407 ق‏، ج 1‏، ص 178؛ همچنین: «اِنَّ الله اَجَلُّ و اَعْظَمُ مِنْ اَنْ یَتْرُکَ الاَرْضَ بَغَیْرِ اِمامٍ عادلٍ»؛ همان.
2. شریف رضی، نهج‌البلاغه، تصحیح صبحی صالح، قم، مرکز البحوث الاسلامیه، ۱۳۷۴ ش، ص 497، حکمت 147.
3. پیشوائی، مهدی، سیره پیشوایان، قم، موسسه امام صادق علیه‌السلام، چ 4، ۱۳۷5 ش، ص 663-665.
4. «وَ کَانَ الشِّیعَهُ إِذَا حَمَلُوا إِلَى أَبِی مُحَمَّدٍ علیه السلام مَا یَجِبُ عَلَیْهِمْ حَمْلُهُ مِنَ الْأَمْوَالِ أَنْفَذُوا إِلَى أَبِی عَمْرٍو فَیَجْعَلُهُ فِی جِرَابِ السَّمْنِ وَ زِقَاقِهِ وَ یَحْمِلُهُ إِلَى أَبِی مُحَمَّدٍ ع تَقِیَّهً وَ خَوْفاً»؛ طوسی، محمد بن حسن‌، الغیبه، قم، دارالمعارف الإسلامیه، 1411 ق، ص 314.
5. پورسید آقایی و دیگران، مسعود، تاریخ عصر غیبت، قم، آینده روشن، 1389 ش، ص ۳۱۳. همچنین، رک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، قم، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود عجل¬الله تعالی فرجه الشریف، 1388 ش.
6. غفارزاده، علی، پژوهشی پیرامون زندگانی نواب خاص، قم، نشر نبوغ، چ 1، 1375 ش، ص ۳۲۱، 228 و 276.
7. امینى، ابراهیم، دادگستر جهان، قم، نشر شفق، ۱۳۸۰ ش، ص 153.
8. غفارزاده، پژوهشی پیرامون زندگانی نواب خاص، ص  176-211.
9. امینى، دادگستر جهان، ص 153.
10. همان، ص 152. همچنین برای مطالعه بیشتر ر.ک: لطیفی، رحیم، پرسمان نیابت و وکالت امامان معصوم، قم، بنیاد فرهنگی مهدی موعود عجل¬الله تعالی فرجه الشریف، 1392 ش.
11. «بسم الله الرحمن الرحیم؛ یا علی بن محمد السمری اعظم الله اجر اخوانک فیک؛ فانک میت ما بینک و بین سته ایام فاجمع امرک و لا توص الی احد فیقوم مقامک بعد وفاتک، فقد وقعت الغیبه التامه فلا ظهور الا بعد اذن الله تعالی ذکره و ذلک بعد طول الامد و قسوه القلوب و امتلاء الارض جورا و سیاتی شیعتی من یدعی المشاهده. (و الارتباط بالامام الغائب بعنوان النائب الخاص). الا فمن ادعی المشاهده قبل خروج السفیانی و الصیحه فهو کذاب مفتر و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم»؛ صدوق، محمد بن علی، کمال‌الدین و اتمام النعمه، تصحیح و تحقیق علی‌اکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چ 2، 1395 ق، ص ۵۱۶.
 

امام زمان عج هم مانند هر کودک دیگری، در طفولیت نیاز به سرپرستی و مراقبت دارد. در مورد سرپرست ایشان بعد از شهادت امام عسکری اقوال مختلفی وجود دارد.
سرپرست امام زمان عج بعد از شهادت امام حسن عسکری ع

پرسش:

امام زمان عجل¬الله تعالی فرجه الشریف بعد از شهادت پدرشان تحت سرپرستی چه کسی بودند؟
 

پاسخ:

امام زمان عجل¬الله تعالی فرجه الشریف در نیمه شعبان سال 256 یا 255 ھ.ق. به دنیا آمد (1) و پدرش امام حسن عسکری علیه‌السلام در هشتم ربیع‌الاول سال 260 ھ.ق. از دنیا رفت. (2) بنابراین، امام زمان در هنگام شهادت پدر، چهار یا پنج سال و هفت ماه داشته است. به لحاظ کلامی، امام حتی در سنّ کودکی نیز نیازمند تعلیم و تربیت دیگران نیست؛ ولی به اقتضای بشر بودن، نیاز به شیردهی و مراقبت و  خدمت دارد و تا وقتی کودک باشد، باید کسی متکفّل امور روزمره او بشود و این منافاتی با امداد الهی نسبت به او ندارد. (3) ازاین‌رو، درباره امام  زمان عجل¬الله تعالی فرجه الشریف نیز می‌توان پرسید: بعد از شهادت پدرش، چه کسی متکفّل مراقبت از آن حضرت بوده است؟ دراین‌باره، چند احتمال قابل‌بررسی است:

1 - مادر آن حضرت
گرچه برخی، از حیات مادر امام زمان عجل¬الله تعالی فرجه الشریف پس از شهادت پدرش سخن گفته‌اند؛ (4) اما در برخی روایات تصریح‌شده است که آن بانوی گرامی قبل از شهادت امام حسن عسکری از دنیا رفته بود. (5) پس در قید حیات نبود که متکفّل امور فرزندش شود؛ 
بنابراین، زنی به نام «صقیل» که در هنگام شهادت امام حسن عسکری علیه‌السلام زنده بوده و برخی از او به‌عنوان مادر امام زمان نام‌برده‌اند، (6) مادر امام زمان نبوده؛ هرچند بعید نیست که قبل از شهادت امام عسکری، گاهی به پرستاری از فرزند ایشان گماشته شده باشد؛ چنان‏که در روایت ابوسهل از عقید خادم، آمده است که وقتی امام عسکری فرزندش را فراخواند، صقیل دست او را گرفت و نزد پدر آورد. (7) از مضمون روایت ابوالادیان هم پیدا است که صقیل، خادم امام عسکری بوده و برای رد گم کردن و حفظ جان امام زمان عجل¬الله تعالی فرجه الشریف، ادعای بارداری کرد و او را تا مدت‌ها  در خانه معتمد عباسی تحت نظر گرفتند. (8)

 2 - مادربزرگ آن حضرت
حُدَیْثه یا سُوسَن، (9) مکنّا به «ام الحسن»، مادر امام حسن عسکری علیه‌السلام بود که بعد از شهادت ایشان، به این اعتبار که مادربزرگ امام زمان بود، از ایشان به‌عنوان «جدّه» یاد می‌شد. در گزارش احمد بن عبیدالله بن خاقان تصریح‌شده است که مادر امام حسن عسکری علیه¬السلام خود را وصی آن حضرت معرفی می‌کرد. (10)
 نیز بنا به روایت احمد بن ابراهیم از جناب حکیمه دختر امام جواد علیهماالسلام، وی وصی ظاهری امام حسن عسکری علیه‌السلام بوده و شیعیان به ایشان مراجعه می‌کردند. (11)  پس بعید نیست که ایشان، متکفّل نوه خویش حجه بن الحسن عجل¬الله تعالی فرجه الشریف نیز بوده باشد.
برخی از تاریخ‌پژوهان معاصر، با توجه به برخی  اشارات موجود در روایات مربوط به تولد حضرت مهدی عجل¬الله تعالی فرجه الشریف، چنین استنباط کرده‌‌اند که آن حضرت پس از تولّد، به‌منظور مخفی ماندن از چشم دشمنان، به مدینه برده شده است. (12) اگر این حدس درست باشد، بعید نیست که بگوییم آن حضرت در مدینه نزد مادربزرگ خویش بوده است. مؤیّد این احتمال این است که آن بانو هنگام تولّد حضرت مهدی حضور نداشته و امام عسکری با نامه خبر ولادت فرزندش را به مادر خویش داده است. (13) 
در حوادث مربوط به شهادت و تشییع و تدفین امام عسکری هم نامی از وی نیست و احتمالاً در آن زمان در مدینه بوده است.

3 - مراقبانی از عالم غیب!
بعید نیست که نگهداری از امام زمان عجل¬الله تعالی فرجه الشریف امری خارق‌العاده و معجزه‌آسا بوده باشد؛ کما این‏که مخفی ماندن ولادت آن حضرت نیز تا حدودی معجزه‌آسا بوده است. چنان‌که طبق روایتی، در مادر آن حضرت تا لحظاتی قبل از ولادت، آثار حمل به چشم نمی‌خورده است (14) و همین نیز باعث شد مأموران حکومتی که برای گزارش ولادت فرزندی از امام عسکری به خانه ایشان رفت‌وآمد داشتند، متوجه بارداری همسر امام نشوند. 
حکیمه خاتون عمّه امام عسکری که شاهد ولادت حضرت مهدی عجل¬الله تعالی فرجه الشریف بوده، می‌گوید:  فردای آن روز، باز به خانه برادرزاده‌ام آمدم، امّا آن کودک را ندیدم. وقتی سراغ او را از برادرزاده‌ام گرفتم، فرمود: «او را به همان کسی سپردیم که مادر موسی فرزندش را به او سپرد». (15) این جمله، آشکارا دلالت بر این دارد که مراقبت از حضرت مهدی عجل¬الله تعالی فرجه الشریف، امری خارق‌العاده و غیرعادی بوده است.
مؤیّد این احتمال، چندین روایت است که نشان می‌دهند فرشتگان الهی از همان دوران شیرخوارگی، در کنار حضرت مهدی بودند، او را با خود می‌بردند و برای شیر خوردن یا ملاقات با پدر، بازمی‌آوردند. در روایتی که شیخ صدوق نقل کرده، از زبان حکیمه آمده است: ابو محمد (امام حسن عسکری) حضرت مهدی عجل¬الله تعالی فرجه الشریف را  به من داد و فرمود: «او را نزد مادرش ببر تا بدو شیر بدهد. آنگاه نزد من بازگردان». او را به مادرش رسانیدم و بدو شیر داد و سپس او را به ابو محمد برگرداندم درحالی‌که پرندگان بر بالای سرش در پرواز بودند. 
ابو محمد به یکی از آن پرندگان بانگ زد: «او را برگیر و نگاه‌دار و هر چهل روز یک‌بار به نزد ما بازگردان». آن پرنده کودک را برگرفت و به آسمان برد و پرندگان دیگر نیز به دنبال او بودند. در آن حال شنیدم که ابو محمد می‌گوید: «تو را به خدایی سپردم که مادر موسی، موسی را به او سپرد». 
در این هنگام نرگس (مادر امام زمان) گریست و امام بدو فرمود:  «ناراحت نباش که بر او، شیر خوردن جز از سینه تو حرام است و به‌زودی نزد تو بازمی‌گردد؛ همان‌گونه که موسی به مادرش بازگردانیده شد». امام سپس به این سخن خداوند متعال استناد کرد که: ﴿فَرَدَدْناهُ إِلى‏ أُمِّهِ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُها وَ لا تَحْزَنَ﴾‏؛ (16) پس او را به مادرش بازگردانیدیم تا چشمش [بدو] روشن شود و غم نخورد. 
حکیمه می‌گوید: از امام عسکری پرسیدم: «این پرنده چه بود؟!». فرمود: «این روح‌القدس است که بر امامان گماشته شده است؛ آنان را موفّق و مسدّد می‌دارد و به آن‏ها علم می‌آموزد». (17)
این مراقبت خارق‌العاده، اختصاص به زمان حیات امام حسن عسکری علیه‌السلام نداشته و پس از شهادت ایشان نیز جاری بوده است. چنان‏که طبق روایتی دیگر، وقتی حکیمه دوست داشت فرزند امام حسن عسکری را ببیند و او را نیافت، امام به او فرمود: «ای عمه! او در سایه و پناه خدا و در پس پرده غیبت الهی است تا آنگاه‌که اجازه ظهورش را بدهد. 
هنگامی‌که خداوند مرا پنهان کرد و جانم را گرفت و دیدی که پیروانم دچار اختلاف شده‌اند، معتمدان آنان را آگاه کن؛ اما [این خبر] باید نزد تو و ایشان پوشیده باشد که خداوند ولی خود را از خلقش پنهان و او را از دید بندگان ناپیدا می‌نماید و کسی او را نخواهد دید تا آنکه جبرئیل اسبش را [برای قیام و ظهور] پیشِ رویش آورد تا خداوند کاری را که حتماً می‌شود، به انجام رساند». (18)

نتیجه:
خلاصه این‏که امام زمان عجل¬الله تعالی فرجه الشریف در چهار یا پنج‌سالگی، در حالی پدرش امام عسکری علیه‌السلام را از دست داد که مادرش نیز در قید حیات نبود؛ اما از برخی روایات به دست می‌آید که نگهداری از آن حضرت، امری خارق‌العاده و بر عهده فرشتگان الهی بوده است؛ هرچند ممکن است مادربزرگ ایشان (مادر امام عسکری) نیز به‌حسب ظاهر، متکفّل ایشان بوده باشد و این دو، منافاتی با یکدیگر ندارند.

پی‌نوشت‌ها:
1. مشهور، ولادت امام زمان عجل¬الله تعالی فرجه الشریف در سال 255 ھ. است؛ ولی آقای یدالله مقدّسی، با دلایل متعددی، سال 256 را سال ولادت آن حضرت دانسته و اقوال دیگر را نقد کرده است. ر.ک: مقدّسی، یدالله، باز پژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان علیهم‌السلام، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اوّل، 1391 شمسی، ص 555 ـ 577.
2. مقدّسی، یدالله، همان، ص 550.
3. چنان‌که حضرت مریم سلام‌الله علیها در عین حال که تحت تکفّل حضرت زکریا بود، از نعمت‌‏ها و خوراکی‌های بهشتی نیز بهره‌مند بود. ر.ک: سوره بقره (2)، آیه 37.
4. نجاشی در ذیل نام محمد بن علی بن حمزه (از نوادگان حضرت ابوالفضل و از اصحاب امام هادی و اما عسکری) می‌نویسد: «و فی داره حصلت أم صاحب الأمر عجل¬الله تعالی فرجه الشریف بعد وفاه الحسن علیه السلام»؛ یعنی: «او همان کسی است که مادر امام زمان پس از درگذشت امام عسکری علیه‌السلام در خانه او به سر برد»؛ نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1407 ھ.ق، ص 347، ش 938. 
5. شیخ صدوق از ابوعلی خیزرانی از کنیز امام حسن عسکری علیه‌السلام نقل کرده است که آن حضرت به مادر حضرت مهدی عجل¬الله تعالی فرجه الشریف خبر داد بر خانواده‌اش چه خواهد گذشت. او نیز از امام خواست دعا کند مرگش قبل از مرگ امام باشد. پس آن زن در زمان حیات امام حسن عسکری درگذشت. ر.ک: صدوق، محمد بن علی بن بابویه، کمال‌الدین و تمام النعمه، قم، دارالکتب الاسلامیه، 1395 ھ.ق،  ج 2، ص 431 (باب 42، ح 7)؛ حرّ عاملی، وسائل ‏الشیعه، قم، آل البیت، 1409 ق، ج  3، ص 204، ح 3411.
6. برای نمونه، ر.ک: صدوق، کمال‌الدین و تمام النعمه، ج 2، ص 474، ح 24 و به نقل از آن: مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، موسسه الوفاء، 1409 ھ.ق، ج 50، ص 331. ص 230.
7. البته در این روایت آمده است: «...اذ جائت امُّه صقیل فأخذت بیده و أخرجته إلی أبیه الحسن علیه السلام»؛ اما به قرینه دیگر روایات، می‌توان او را پرستار امام دانست و نه مادر او. ر.ک: طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، قم، مؤسسه معارف اسلامی، 1411 ھ.ق، ص 271 ـ 271.
8. شیخ صدوق، کمال‌الدین، ج 2، ص 475 ـ 476. نیز ر.ک: جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، انتشارات انصاریان، قم، چاپ پنجم، 1381 ش، ص 569.
9. پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، قم، مؤسسه امام صادق علیه‌السلام، 
چاپ بیست و دوم، 1389 ش/ 1431 ق، ص 616. برای ایشان نام‌های دیگری نیز ذکرشده که از همه معروف‌تر «سمانه» است.
10. «وَ ادَّعَتْ أُمُّهُ وَصِیَّتَه»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365 ش، ج 1، ص 505
11. احمد بن ابراهیم می‌گوید: از جناب حکیمه پرسیدم: «إِلَى مَنْ تَفْزَعُ الشِّیعَهُ؟». ایشان فرمود: «إِلَى الْجَدَّهِ أُمِ‏ أَبِی مُحَمَّدٍ ‏»؛ یعنی شیعیان به چه کسی پناه ببرند؟ فرمود: «به مادربزرگ که مادر ابو محمد است»؛ طوسی، الغیبه، ص 230. این حدیث را مرحوم صدوق نیز دو بار در کمال‌الدین، ج 2، ص 501، ح 27 و ص 507، ادامه ح 36 عیناً نقل کرده است.
12. جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص 566، به نقل از: جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص 124.
13. «کتب إلی امّه یُعلمُها بولاده القائم علیه‌السلام». صدوق، کمال الدّین، ج ۲، ص ۱۷۸.
14. ر.ک: شیخ عباس قمی، منتهی الامال، باب چهاردهم در تاریخ امام دوازدهم، بیان ولادت باسعادت حضرت صاحب‌الزمان عجل¬الله تعالی فرجه الشریف.
15. شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص 143.
16. سوره قصص (28)، آیه 13.
17. صدوق، کمال‌الدین، ج 2، ص 428 ـ 429؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 13 ـ 14.
18. شیخ طوسی، الغیبه، ص 237 (نقل در: محمدی ری‌شهری، محمد با همکاری محمدکاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، دانش‌نامه امام مهدی عجل¬الله تعالی فرجه الشریف بر پایه قرآن حدیث و تاریخ، فارسی _ عربی، مترجم: عبدالهادی مسعودی، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، چاپ سوم، 1395 ھ.ش، ج 2، ص 226 و 227).
 

از سوی بخش پشتیبانی علمی مرکز برگزار شد:
در این نشست علمی که به همت گروه علمی تاریخ برگزار شد آخرین یافته های مهدویت در دوران غیبت صغری مطرح شد.

به گزارش روابط عمومی مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی، حجت الاسلام والمسلمین دکتر مجید احمدی کچایی در آغاز نشست ضمن اشاره به فعالیتهای مهدویت در عصر جدید و گزارشی از این فعالیت ها به جریان های انحرافی معاصر اشاره کرد.

پژوهشگر حوزه مهدویت در ادامه ایشان به وضعیت زندگانی حضرت مهدی (ع) در آغاز غیبت صغری پرداخته و نحوه فعالیت های وکلا و نائبان را مورد بررسی قرار داد.

وی با اشاره به گروه ها و افراد منحرف از مهدویت در عصر غیبت صغری، به چگونگی فعالیت های ایشان پرداخت و در ادامه به تبیین نقش بانوان در گزارش های مهدویت در عصر غیبت صغری به ویژه مادر امام حسن عسکری و شماری از بانوان امامیه در گسترش مهدوی باوری پرداخت.

شایان ذکر است نشست های علمی در بخش های شش گانه علمی مرکز که شامل قرآن و حدیث، احکام، اخلاق، مشاوره، کلام و تاریخ است با رویکرد پاسخگویی به طور مداوم برای کارشناسان پاسخگو برگزار می شود.

سلام

اگه الآن نیازی به ولایت الهی است، چرا مثل زمان غیبت صغری خود امام زمان بصورت رسمی جانشین خودش را انتخاب نمی کند؟

پاسخ:
امام زمان (عجل الله فرجه) به عنوان خليفه الهي در هر زمان عهده دار رسالت هاي متعددي است.(1) كه برخي از اين وظايف مشروط به حضور امام نيست لذا هم در زمان حضور امام و هم در زمان غيبت امام اين وظايف از ناحيه خود امام اعمال مي گردند، لذا در اين موارد حضرت اصلا نياز به جانشين ندارند، و اما در مورد وظائف و شئوني نظير تشكيل حكومت و اجراي حدود و احكام الهي و اداره امور كه مشروط به حضور امام مي باشد و در زمان غيبت، جز با تعيين جانشين عملي نمي گردد. نيز حضرت در طول تاريخ جانشين خود را به صورت رسمي تعيين نموده اند؛ اگر چه اين جانشينان رسمي در دوران غيبت صغري افراد مشخص و معين و خاص بودند كه توسط امام تعيين و معرفي مي شدند. اما در دوران غيبت كبري كه هنوز ادامه دارد به دلائلي كه در ادامه اشاره مي شود. امكان معرفي افراد مشخص به عنوان جانشين وجود ندارد.
لذا ائمه (علیهم السلام) با بيان صفات و شرايط جانشين خود و معرفي جانشينان خود به صورت عام، تشخيص مصداق آن را به عهده خود افراد گذاشتند كه در طول تاريخ چنين افرادي به عنوان مراجع تقليد شناخته مي شدند كه همواره فرد واجد شرايط به عنوان حاكم شرع و ولي فقيه شناخته مي شده است، كه بر اساس روايات چنين فردي پس از شناسائي و معرفي توسط خبرگان و اهل تشخيص به عنوان جانشين رسمي امام زمان معرفي مي گردد.(2)
اما در مورد دليل عدم معرفي افراد خاص و معين به عنوان جانشين در دوران غيبت كبري مي توان به اين نكته اشاره نمود كه اصل غيبت كبري حكمت هاي مختلفي دارد كه تحقق آنها منوط به قطع ارتباط مستقيم مردم با امام معصوم مي باشد مثل اينكه، بر اساس روايات اين غيبت يك آزمايش الهي است كه به اراده خداوند محقق شده است(3) كه مؤلفه اصلي اين آزمايش قطع كامل ارتباط فيزيكي امت از امام و واگذار شدن تكليف آماده سازي بستر ظهور حضرت به مردم مي باشد، لازمه اين جدائي و قطع ارتباط به مدت طولاني و نامعلوم اين است كه عملا امكان معرفي نائبان و جانشينان خاص در غيبت كبري منتفي مي شود.

جهت مطالعه بیشتر می توانید به سایت های زیر مراجعه فرمائید:
http://www.porsojoo.com/fa/node/70215/print
http://www.majlesekhobregan.ir/fa/publications/mags/is_gv/magazines/001/...
http://www.andisheqom.com/Files/velayat.php
http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=183361

پي نوشت ها:
1.کلینی،الكافي ،ج1 ص 203،دارالکتب الاسلامیه ،1365ش.
2.علامه مجلسی،بحارالانوار ، ج53 ص 180،الوفاء بیروت،1404ق.
3.بحارالانوار،همان، ج 52، ص 95.