علقه

زمان شکل گیری جنسیت در قرآن
زمان شکل گیری جنسیت در سوره قیامت از جعل جنسیت سخن می‌گوید نه خلق آن؛ خلق تعیین جنسیت در لحظه لقاح است اما جعل بیانگر بروز ویژگی‌های ظاهری جنسی پس از علقه است.

پرسش:

 قرآن، نر یا ماده شدن جنین را بعد از مرحله علقه بیان می‌کند. (سوره قیامت آیه 37 تا 39) در روایات نیز همین‌طور آمده که بعداز این مراحل، جنسیت توسط فرشته معین می‌شود؛ درصورتی‌که این ادعا ازنظر علم کاملاً نادرست است؛ زیرا بر اساس علم، تعیین جنسیت به‌محض تشکیل سلول تخم، مشخص است. آیا این ایراد پاسخی دارد یا به قرآن وارد است؟

پاسخ:

یکی از محورهای مهم و قابل‌توجه در آیات قرآن کریم، موضوع پیدایش و آفرینش جنین است که به‌عنوان نقطه آغاز حیات انسانی مطرح گردیده، موضوعی که در دانش جنین‌شناسی نیز با همه پیشرفت‌هایش، هنوز بسیاری از رازها و معماهای ناگشوده پیرامونش باقی مانده است. خدای سبحان در آیات متعدد با بیانی شیوا و عبارات رسا به این موضوع پرداخته است. ازجمله آیاتی که به این موضوع اشاره دارد، آیات ۳۷ تا ۳۹ سوره مبارکه قیامت هست؛ برخی شبهه کرده‌اند که قرآن در این آیات، تعیین جنسیت جنین را بعد از مرحله علقه دانسته، درحالی‌که جنسیت جنین به‌محض تشکیل جنین مشخص می‌شود که در ادامه با بررسی آیات مزبور، این مسئله تبیین خواهد شد.

«خلق» جنسیت و «جعل» جنسیت

قرآن کریم در دودسته از آیات، به موضوع تعیین جنسیت جنین پرداخته است:

دسته اول؛ آیاتی که زمان «خَلْق» جنسیت جنین در آن‌ها بیان شده است. ازجمله آیات ۴۵ و ۴۶ سوره نجم: «وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَینِ الذَّکرَ وَالْأُنثَی * مِن نُّطْفَهٍ إِذَا تُمْنَی.» واژه «خَلْق» به معنای اصل ایجاد و اصل وجود چیزی است. (۱) در این آیات زمان خلق جنسیت جنین همان لحظه لقاح و تشکیل سلول تخم عنوان گردیده؛ زیرا می‌فرماید: «از نطفه، آنگاه‌که در رحم می‌ریزد» یعنی همان لحظه اولیه ترکیب اسپرم و تخمک.

دسته دوم؛ آیاتی هستند که زمان «جَعْل» جنسیت را تبیین می‌کنند که آیات موردبحث در سوره قیامت ازجمله این دسته هست. واژه «جَعْل» به معنای بروز کیفیات و درباره خواص و آثار و کیفیاتی است که به دنبال خلق چیزی وجود پیدا می‌کند. (۲) در این آیات زمان جعل جنسیت جنین (زمانی که آلت جنسی خارجی آن شروع به تمایز یافتن می‌نماید) بعد از مرحله علقه عنوان گردیده است؛ (۳) بنابراین بعد از مرحله علقه است که آثار جنسی و اعضای تناسلی جنین رشد می‌یابد. با این وصف این آیه در مقام تعیین زمان جنسیت جنین نیست، بلکه به زمان بروز آثار و نشانه‌های جنسی اشاره دارد؛ نکته‌ای که از دیدگاه علم پزشکی نیز مورد تائید است؛ بر اساس منابع معتبر پزشکی، در طی ماه سوم بارداری، صورت جنین بیشتر شکل انسانی به خود می‌گیرد و اعضاء تناسلی خارجی به حدی از رشد می‌رسند که در هفته دوازدهم می‌توان جنسیت جنین را از ظاهر تشخیص داد. قرآن مرحله «خلقت» جنس جنین را پس از مرحله «تسویه» و شکل‌گیری قرار داده است؛ و این همان زمانی است که مرحله مضغه و تسویه، در سه‌ماهگی کامل می‌شود. (۴)

مرجع ضمیر «منه»

البته همه این مطالب در صورتی است که ضمیر «منه» در آیه را به «نطفه و منی» برگردانیم، اما بسیاری از مفسرین، ضمیر در «منه» را به انسان برگردانده‌اند؛ یعنی: «از انسان دو صنف درست کرد، یکى نر و دیگرى ماده» (۵) که در این صورت اساساً آیه در مقام بیان مراحل خلقت جنین نیست و از موضوع بحث خارج است.

نتیجه‌گیری:

طبق نظر بسیاری از مفسرین ضمیر «منه» در آیه، به انسان بر‌می‌گردد که در این صورت آیه اساساً در مقام بیان مراحل خلقت جنین نیست؛ اما در صورتی هم که ضمیر به «منی» برگردد، آیه شریفه زمان جعل جنسیت جنین را بعد از مرحله علقه عنوان کرده است و با توجه به معنای واژه «جعل» که دلالت بر بروز و ظهور کیفیات و آثار دارد، مقصود از آن، مرحله‌ای است که نشانه‌های جنسی و آلت تناسلی جنین شروع به تمایز می‌یابد، کما اینکه این مطلب ازنظر علم پزشکی هم مورد تائید است.

پی‌نوشت‌ها:

۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ایران-تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ ش، چاپ سی و دوم، ج ۵، ص ۱۴۵

۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ایران-تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ ش، چاپ سی و دوم، ج ۵، ص ۱۴۵

۳. رضایی حسین، خیراللهی زهرا، بررسی انتقادی شبهات کتاب نقد قرآن، پیرامون آیات مربوط به جنین‌شناسی، پژوهش‌های قرآن و حدیث، سال پنجاه و یکم، شمارۀ دوم، پاییز و زمستان ۱۳۹۷، ص ۲۳۰

۴. حیدری نسب محمدباقر، دفاع از قرآن در رد کتاب نقد قرآن، ایران-قم، فرشتگان فردا، ۱۳۹۶ ش، چاپ اول، ص ۱۰۳

۵. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت - لبنان، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۵۲ ش، ج ۲۰، ص ۱۱۵

سلام و خسته نباشید. در مورد جنین در قرآن چنین وصف شده است: «آن گاه نطفه را علقه و علقه را گوشت پاره و باز آن گوشت را استخوان ساختيم و سپس بر استخوانها گوشت پوشانيديم (و پيكرى كامل كرديم) پس از آن (به دميدن روح پاك مجرد) خلقتى ديگرش انشا نموديم آفرين بر (قدرت كامل) خداى كه بهترين آفرينندگان است.»(سوره مؤمنون:آیه 14) ولی چنین چیزی را علم پزشکی تأیید نمیکند؟ لطفاً در این مورد توضیح بفرمایید. به امید ظهور

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
در مورد اين آيه چند نکته را به اجمال عرض مي کنيم، شايد براي شما راهگشا باشد.
1. قرآن کتاب علمي نيست . براي شرح و تفسير علمي مسائل نازل نشده است. قرآن کتاب هدايت است . براي تحقق اين هدف به تناسب، از حقايق علمي استفاده کرده و گاهي نقبي به مسائل علمي زده است.
البته شک نيست که اشارات علمي قرآن مطابق حق و واقعيت خارجي است، زيرا «أنزله الذي يعلم السرّ في السموات و الارض؛(1) خداي عالم به پنهان آسمان‌ها و زمين قرآن را نازل کرده» ولي مهم اين است که حقايق علمي در جامعه اي نازل شده که در جاهليت علمي بودند . از دانش بهر‌ه‌اي نداشتند. قرآن هم اين حقايق را به گونه‌اي گفته که ضمن حق بودن، براي آنان مفيد و آموزنده و به زبان آنان باشد، از اين رو حقايق به صورت اشاره و کنابه مطرح شده‌اند.
هر جا اين مطالب مجمل توسط عالمان مسلمان (نه پيامبر و معصومان) شرح و تفسير شده، به طور طبيعي آن ها از فهم و علم خود براي تفسير آيات مجمل و اشاره‌اي استفاده کرده، آيات را بر فهم علمي خود تطبيق کرده اند . چه بسا بعدها معلوم شده تفسير آنان مطابق واقع نبوده، مقصود و منظور آيات چيز ديگري بوده است. اين ايراد از قرآن نيست بلکه ناشي از فهم علمي ناقص بشر است.
2ـ مراحل تکوين بشر مطابق آيات مطرح شده عبارت است از: نطفه، علقه، مضغه، عظام، لحم کسو العظام، التسويه و التصوير و التعديل (خلقاً آخر) و نفخ روح.
منظور از نطفه سلول اوليه‌اي است که از ترکيب سلول جنسي نر و سلول جنسي ماده به دست مي‌آيد . به آن «نطفة امشاج» هم گفته مي‌شود.
مطابق تحقيقات علمي اين ترکيب (که معمولاً در لوله‌هاي رحمي و لوله‌هايي که تخمک‌ها را به رحم وصل مي‌کند، صورت مي‌گيرد) بعد از مدت حدود يک هفته که تکثير مي‌شود و يک سلول به دو قسمت و هر کدام نيز به دو قسمت و به همين صورت زياد مي‌شود، به اندازه يک کرة ربع ميلي‌متري درمي‌آيد .به جداره رحم مي‌چسبد . با تغذيه از جداره رحم به رشد خود ادامه مي‌دهد، تا مدت بيش از سه هفته.
اين مدت (از آخر هفته اوّل بعد از ترکيب تا روز بيست و چهارم تقريباً) را علقه گويند.
آنچه از نظر بعضي مورد اشکال قرار گرفته، نامگذاري اين مرحله به عَلَقه است. علقه به خون بسته يا «خون خشک شده يا غليظ يا لخته شده» ترجمه شده است.
اما اينکه بسياري علقه را به خون بسته ترجمه و تفسيرکرده اند، هيچ قطعيت و الزامي ندارد، زيرا واژه‌هاي عربي داراي معاني مختلفي هستند . علقه در لغت به معناي خون بسته يا خون خشک هم هست . تا زماني که معصوم عليه السلام آن هم مطابق نقل قطعي چنين تفسيري نکرده باشد، نمي‌توان گفت که اين تفاسير عين حق‌اند.
در لغت عرب «علقه» را از قديم به موجودي شبيه زالو که به بدنه رحم مي چسبد و از آن تغذيه مي کند،معنا کرده‌اند. به کتاب مجمع البحرين از فقيه حديث شناس فخرالدين طريحي که در 1085 هجري قمري از دنيا رفته است، مراجعه کنيد.
او در ترجمه علقه آورده:
«العلقه القطعه الجامده من الدم بعد ان کانت منيّاً؛ علقه قطعه خون جامد است که قبلاً مني بود».
«العلق الدم الغليظ؛ علقه يعني خون سفت و غليظ».
بعد در ادامه آورده: «العَلَق شيءٌ اسود مثل الدود يکون في الماء. الواحده علقه و في حياه الحيوان هو دود اسود احمر يکون في الماء يعلق في البدن و يمصّ الدم؛ علق چيزي شبيه کرم که در آب زندگي مي‌کند و به يکي از آن علقه گفته مي‌شود و در حيات الحيوان آمده: کرم .......... سياه و قرمزي است که در آب است و به بدن (علق) مي‌چسبد و خون را مي‌مکد».(2)
پس علقه ناميدن نطفه‌اي که به ديوارة رحم چسبيده و از آن تغذيه مي‌کند، معناي لغوي اين کلمه بوده و هست و مطابق يافته هاي علمي روز هم مي باشد.
علقه ناميدن نطفه چسبيده به ديواره رحم يا به اين جهت است که شکل ظاهري آن با زالو يکي است يا ممکن است به سبب شباهت عملي آن دو باشد که مثل زالو به بدنه رحم مي چسبد و از آن تغذيه مي کند و يا شباهتي ديگر که آن را علقه ناميده‌‌اند.
3. در آيه مرحله بعد از نطفه و علقه ، "مضغه" ناميده شده، يعني مثل قطعه گوشتي له و جويده شده ، در مرحله بعد اين موجود که مثل قطعه گوشت جويده شده اي بود، به صورت استخوان در مي آيد و محکم مي گردد و بر روي آن گوشت مي رويد.
جالب اين است كه علم جنين شناسي، امروز ثابت كرده كه وقتي جنين مرحله علقه و مضغه را پشت سر گذاشت، تمام سلول هاي آن تبديل به سلول هاي استخواني مي شود، بعد از آن تدريجاً عضلات و گوشت روي آن را مي پوشاند. اين دقيقاً همان چيزي است كه در آيه فوق آمده : «مضغه را تبديل به استخوان مي كنيم، سپس لباس گوشت بر استخوان ها مي پوشانيم» . اين يكي از معجزات علمي قرآن مجيد است، چرا كه در آن روز چيزي به نام علم «تشريح جنين» وجود نداشت، مخصوصاً در محيط جزيره عربستان كه از ساده ترين مسائل علمي نيز خبري نبود. (3)
اين توضيحي از آيه بود که دقيقا کشفيات امروز علم پزشکي مؤيد آن و خود از معجزات علمي قرآن است. حالا اگر غير از اين تعارضي مي دانيد و مي بينيد، مطرح کنيد تا به بررسي بگذاريم.
پي‌نوشت‌ها:
1.فرقان(25) آيه 6.
2. اسد الغابه، ج 1، ص 345.
3. مجمع البحرين،ج3،ص232.
في ظلال، سيد قطب،ج6،ص16.