۱۴۰۴/۰۶/۳۰ ۲۳:۵۴ شناسه مطلب: 100737
پرسش:
مگر دلیل معجزه بودن قرآن، نبود تناقض بین آیات نیست؟ پس چرا مطابق یک آیه فقط ذریه نوح نجات یافتند؛ (صافات: 77) اما در آیهای دیگر گفته شده که ذریه همراهان نوح نیز نجات پیدا کردند (اسراء:3). بالاخره کدام درست است؟
با توجه به اینکه اولاً قرآن در طول 23 سال شکل گرفته است و ثانیاً آدمی در طول عمر خود از جهت فکر و اندیشه مدام تغییر میکند و ثالثاً آدمی حتی اگر تغییر هم نکند، دچار خطا و اشتباه میشود و حرفها و ادعاهای خود را عوض میکند، اگر قرآن الهی نبود، بلکه ساخته حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله بود، بهویژه با توجه به درسناخواندگی ایشان و مشکلات و سختیهای فراوان ایشان در طول ایام رسالتش، حتماً در قرآن اختلافهای فراوانی دیده میشد؛ اما باوجوداین، هیچگونه اختلافی بین مطالب این کتاب نیست و همین نشانه الهی بودن قرآن است.
فقط ذریه حضرت نوح باقی ماند یا ذریه مؤمنان نیز باقی ماندند؟
مطابق قرآن غیر از اهل حضرت نوح علیهالسلام افراد دیگری نیز به ایشان ایمان آورده و سوار کشتی شدند؛ (1) پس افزون بر نسل حضرت، نسل مؤمنان نیز باقی ماند:
﴿ذُرِّیَّهَ مَنْ حَمَلْنٰا مَعَ نُوحٍ ...﴾؛ (2) «[ای] نسل کسانی که با نوح [در کشتی] سوار کردیم ... .»
اما مطابق آیه 77 سوره صافات که مفید حصر است، (3) پس از طوفان فقط ذریّه حضرت باقی ماند (4) و مابقی همگی نابود شدند:
﴿وَ جَعَلْنٰا ذُرِّیَّتَهُ هُمُ اَلْبٰاقِینَ﴾؛ (5) «و تنها ذریه او را [در زمین] باقی گذاشتیم.»
بالاخره فقط ذریه حضرت نوح باقی ماند یا ذریه دیگران نیز باقی ماند؟
از دو حال خارج نیست:
1: فقط ذریه حضرت نوح باقی ماند و ذریه دیگران باقی نماند؛
2: فقط ذریه حضرت نوح باقی نماند و ذریه دیگران نیز باقی ماند.
چرایی متناقض نبودن آیه سوم سوره اسراء با آیه 77 سوره صافات
زبان عربی، بهویژه عربی قرآن، از ظرافتهای ادبی فراوانی برخوردار است و فهم درست و کامل آن با ترجمه تحتاللفظی امکانپذیر نیست؛ بلکه نیازمند آشنایی با شاخههای مختلف ادبیات عربی ازجمله لغت، صرف، نحو، فصاحت و بلاغت است. برای نمونه، یکی از مباحث مهم علم بلاغت حَصر است. حصر بر دو قسم است:
1. حصر حقیقی بر انحصار واقعی دلالت دارد و حکم را فقط برای موضوع خود ثابت و از همه غیر آن نفی میکند. برای نمونه آیه ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه﴾ (6) «اله و خدا بودن» را فقط برای «الله» ثابت کرده و از هرچه غیر از «الله» است، نفی میکند؛
2. حصر اضافی بر انحصار واقعی دلالت ندارد و انحصار آن نِسبی است. این نوع از حصر، حکم را برای موضوع خود ثابت، اما فقط از برخی از غیر موضوع نفی میکند؛ نه همه غیر آن. حصر اضافی بیشتر در مقام پاسخ به شبهه یا تأکید بر ویژگیای خاص استفاده میشود. برای نمونه آیه ﴿وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ﴾(7) «رسول بودن» را برای پیامبر ثابت کرده، اما هرچه غیر از «رسول بودن» را از آن حضرت نفی نکرده و فقط ناظر به نفی صفت جاودانگی از ایشان است.
ضمیر فصل
ضمیر «هُم» در آیه ﴿وَجَعَلْنَا ذُرِّیَّتَهُ هُمُ الْبَاقِینَ﴾ ضمیر فَصل است. این ضمیر منفصل و مرفوع بین دو اسم معرفه که الان مبتدا و خبر هستند یا قبلاً بودهاند، قرار میگیرد. آوردن این ضمیر سه فایده دارد: اولاً اجازه نمیدهد مبتدا و خبر با تابع و متبوع (مثلاً صفت و موصوف) اشتباه گرفته شود؛ مثلاً در جمله «زَیدٌ هُوَ القَائِمُ» ضمیر فصل «هُوَ» باعث میشود بفهمیم «القَائِم» خبر است، نه صفت. اگر این ضمیر نبود شاید کسی به اشتباه گمان میکرد که «القائم» صفت «زید» است؛ ثانیاً خبر را تأکید میکند؛ و ثالثاً مفید انحصار خبر به مبتدا است. (8)
آیا حصر ضمیر فصل هم میتواند اضافی باشد؟
هرچند در حصر، اصل حقیقی بودن است، اما باوجود قرینه، میتوان از آن حصر اضافی را قصد کرد. برای نمونه، ضمیر «هُوَ» در ﴿فَاللّٰهُ هُوَ اَلْوَلِیُّ﴾(9) ضمیر فصل است و در بدو امر ممکن است خیال کنیم که «ولی بودن» منحصر در خداست؛ اما در قرآن آیه ولایت (10) وجود دارد که «ولی بودن» را برای غیر خدا یعنی پیامبر و مؤمنان زکاتدهنده در حال رکوع نماز نیز ثابت میکند. به قرینه این آیه میفهمیم که ضمیر فصل «هو» در ﴿فَاللّٰهُ هُوَ اَلْوَلِیُّ﴾ مفید حصر حقیقی نیست و برای افاده حصر اضافی است. آیه «ولی بودن» را برای «الله» ثابت میکند، اما از همه غیر خدا نفی نمیکند؛ بلکه فقط از بتهایی که مشرکان آنها را بهعنوان «ولی» اتخاذ کرده بودند، نفی میکند.
حصر در ﴿وَ جَعَلْنٰا ذُرِّیَّتَهُ هُمُ اَلْبٰاقِینَ﴾ حقیقی است یا اضافی؟
شاید در بدو گمان شود که حصر موجود در ﴿وَ جَعَلْنٰا ذُرِّیَّتَهُ هُمُ اَلْبٰاقِینَ﴾ حقیقی است، اما به قرینه آیاتی همچون آیه ﴿ذُرِّیَّهَ مَنْ حَمَلْنٰا مَعَ نُوحٍ ...﴾ متوجه میشویم که حصر آن اضافی است؛ بنابراین، آیه نمیگوید که فقط ذریه حضرت نوح باقی ماندند، بلکه میگوید در مقایسه با مؤمنان دیگری که به همراه حضرت وارد کشتی شدند، ذریه حضرت بیش از ذریه دیگران باقی ماندند یا باقیماندگان اصلی از نسل ایشان بودند.
نتیجهگیری:
ضمیر فصل، مفید حصر است، اما این حصر همیشه حقیقی نیست و با قرینه میتواند اضافی باشد. چنانکه ضمیر فصل «هُم» در آیه ﴿وَ جَعَلْنٰا ذُرِّیَّتَهُ هُمُ اَلْبٰاقِینَ﴾ به قرینه آیه ﴿ذُرِّیَّهَ مَنْ حَمَلْنٰا مَعَ نُوحٍ ...﴾ برای تأکید بر اهمیت ذریه نوح نسبت به ذریه مابقی افراد حاضر در کشتی است (حصر اضافی)، نه نفی کامل وجود ذریه دیگران (حصر حقیقی)؛ بنابراین، آیه 77 سوره صافات ذریه غیر حضرت نوح را نفی نکرده است تا با مابقی آیات قرآن در تعارض و اختلاف باشد، در نتیجه:
1: ذریه حضرت نوح از جهت تعداد نسبت به ذریه دیگران بیشتر باقی ماند؛
2: ذریه غیر از حضرت نوح نیز باقی ماند.
پینوشتها:
1. سوره هود، آیه 40.
2. سوره اسراء، آیه 3.
3. زمخشری، محمود، الکشاف، بیروت، دار الکتب العربی، ج1، ص 46.
4. فخر رازی، محمد، مفاتیح الغیب (التفسیر الکبیر)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420 ق، ج26، ص 339.
5. سوره صافات، آیه 77.
6. سوره صافات، آیه 35.
7. سوره آلعمران، آیه 144.
8. ابنهشام، عبدالله، مغنی اللبیب، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، چاپ چهارم، 1410 ق، باب رابع، ج ۲، ص ۴۹۶.
9. سوره شوری، آیه 9.
10. سوره مائده، آیه 55.