ایرانی

امام حسين(ع) شهادت ثلاثه نداشت، مهر نمي گذاشت، بدا و رجعت نداشت ...
پرسش حاضر از چند بخش تشکیل می شود که بخش اول سیاسی و بخش دوم اعتقادی و کلامی است. درباره بخش اول که حکومت ایرانی-شیعی را دست نشانده آمریکا می داند، همین بس ...

حقانيت و مظلوميت سردار شهيدان کربلا ابا عبدالله پيشواي اهل سنّت چه ربطي به آخوندهاي شيعه دارد؟ اين آخوندهاي ايراني شهادت امام حسين را يک ابزار براي اهداف سياسي خودشون قرار داده اند؟ قيامي که اين آخوندها کردند مانند سوپر مسيحي هاي امريکايي که انجام دادند و انقلابي براي مسيحي ايجاد کردند الگو گرفته اند... دراين برنامه شيعيان را دست نشانده امريکا مي دانند و امام حسين را از اهل سنت مي دانند. زيرا سؤال مطرح مي کنند که امام حسين، شهادت ثلاثه نداشت؛ امام حسين مهر نمي گذاشت؛ امام حسين بدا و رجعت و ... نداشت ..... لذا امام حسين از ما اهل سنت مي باشد و ربطي به اين شيعيان ايراني ندارد و عزاداري را آنان مصادره کرده اند.

برای پاسخ به پرسش مذکور، توجه شما را به این نکات جلب می کنیم:

  1. پرسش حاضر از چند بخش تشکیل می شود که بخش اول سیاسی و بخش دوم اعتقادی و کلامی است. درباره بخش اول که حکومت ایرانی-شیعی را دست نشانده آمریکا می داند، همین بس که تنها کشوری که حقیقتا در مقابل استکبار جهانی ایستاده است، ایران است؛ و به همین جهت، از جانب آمریکایی ها محور شرارت در منطقه معرفی شده است که منافع آمریکا را تهدید می کند. اما در عوض، کشورهای منطقه، همچون عربستان و امارات، شریک استراتژیک آمریکا معرفی می شوند و از این جهت، به خود می بالند. آیا شیعیان و ایران اسلامی دست نشانده آمریکا هستند یا برخی از کشورهای منطقه همچون عربستان وهابی که تابع اوامر آمریکا است و اخیرا به دستور رهبران آمریکایی درصدد به رسمیت شناختن اسرائیل است؟! بنابراین، آمریکایی دانستن شیعه و انقلاب شیعی، همچون روز دانستن شب و شور دانستن شکر است!! از سوی دیگر، ما هیچ گاه مدّعی نیستیم که اهل سنت زائیده روش و منش آمریکایی ها هستند بلکه بر این باوریم که اهل سنت نیز مستند به قرآن و سنت و سیره نبوی ص، در کنار شیعیان و ایران اسلامی، به این امر معتقدند که آمریکا، مصداق بارز استکبار جهانی است و وظیفه هر مسلمانی مقاومت در برابر زیاده خواهی های او است. شیعیان و حکومت اسلامی ایران، میان مردم مؤمن سُنّی مذهب از یک سو، و حکومت های فاسد و مرتجع منطقه از سوی دیگر، فرق می گذارند و حساب یکی را به پای دیگری نمی نویسند.
  2. اما درباره شیعه یا سنی بودن امام حسین ع نیز گفتنی است که به باور شیعیان، شیعه واقعی همانا اهل سنت است و اهل سنت واقعی همانا شیعه است چرا که شیعیان مستند به سنت نبوی به حقانیت ولایت علی ع معتقد شدند و به همین جهت، از دیگران انتظار دارند که به این سنت احترام گذاشته و به آن پایبند باشند. از این رو، شیعه دانستن شیعه به معنای اهل سنت نبودن نیست. شیعیان مستند به سیره نبوی، به مشروعیت ولایت علی ع و مرجعیت دینی امامان ع معتقدند؛ چنانچه که علمای سنی مذهب در کتاب های خود از رسول الله ص نقل کرده اند که: «إنِّي تَارِكٌ فِيكُمْ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي أَحَدُهُمَا أَعْظَمُ مِنَ الآخَرِ: كِتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الأَرْضِ. وَعِتْرَتِي أَهْلُ بَيْتِي، وَلَنْ يَتَفَرَّقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الحَوْضَ»(1)؛ یعنی: «من بین شما چیزی را به جای می نهم که اگر به آن تمسّک بجویید، بعد از من هرگز گمراه نمی شوید. یکی از این دو بزرگ تر از دیگری است: کتاب الله که ریسمان الهی از آسمان به زمین است و عترت من که همان اهل خانه من هستند. این دو هیچ گاه از هم جدا نمی شوند تا آن که در بهشت بر من وارد شوند». از این رو، مستند به سنت نبوی ص، شیعیان بر این باورند که تمامی امامان کلمه واحدی هستند که هیچ یک از آنها قرآن را نقض نمی کنند بلکه همگان بیانگر حقیقت دین هستند و بر مسلمین واجب است که از آنها پیروی کنند و به مرجعیت سیاسی و دینی امامان ع اذعان نموده و به آن متعهد گردند.
  3. اما اگر منظور از اهل سنت بودن امام حسین ع، این باشد که ایشان برخلاف شیعیان به رجعت و بداء و غیره اعتقاد نداشتند و اساسا با عقاید شیعی مخالف بودند، گفتنی است که آنچه از امام حسین ع بدست ما رسیده است، برخلاف این مدعا گواهی می دهد. بدین منظور، در ادامه، به عنوان نمونه، اندکی درباره رجعت سخن می گوییم تا ضعف سخن مدعی در سایر مباحث نیز روشن گردد.
  4. سید مرتضی دیدگاه شیعه درباره معنای رجعت را چنین توضیح می دهد: «به باور شیعیان امامیه، خداوند هنگام ظهور مهدی عج، گروهی از شیعیانی که پیش تر مرده اند را مجددا به دنیا باز می گرداند تا از ثواب یاری کردن به مهدی عج برخوردار گردند؛ و همچنین خداوند گروهی از دشمنان را مجددا زنده می کند تا حضرت مهدی عج از ایشان انتقام بگیرند»(2). مستفاد از روایات این است که رجعت مختص به گروهی خاص از مؤمنان و کافران است که در کفر و ایمان به اوج رسیده اند. اینان به دنیا باز می گردند تا مؤمنان بر کافران غلبه یافته و انتقام ظلم سابق را از آنها بگیرند: «و إن الرجعة ليست بعامة ، و هي خاصة لا يرجع إلا من محض الايمان محضا أو محض الشرك محضا»(3).
  5. تا به این جا دیدگاه شیعیان درباره رجعت مشخص شد. اما آیا امام حسین ع مخالف رجعت بودند؟  برای پاسخ به این پرسش، توجه به این حدیث که از امام حسین ع نقل شده است، راهگشا است. قطب راوندی و دیگران از جابر و او نیز از امام محمد باقر ع، روایت کرده است که حضرت نیز از امام حسین ع نقل کرده اند که امام حسین ع در صحرای کربلا، پیش از شهادت فرمودند: «اول کسی که زمین شکافته می شود و از زمین بیرون می آید من خواهم بود و بیرون آمدن من موافق می افتد با بیرون آمدن امیرالمؤمنین و قیام قائم ما». این روایت که علامه مجلسی آن را در حق الیقین آورده است بر این نکته تصریح می فرماید که به باور امام حسین ع، اولین رجعت کننده در هنگامه رجعت، ایشان می باشند.(4) بنابراین، امام حسین ع برخلاف اهل تسنن، با رجعت موافق بودند. آری، امام حسین ع دارای تفکر شیعی هستند و اینطور نیست که شیعیان نظری برخلاف ایشان داشته باشند.
  6. اما این که گفته شده است شیعیان عزاداری امام حسین ع را مصادره کردند، سخن ناروایی است. شیعیان، حسین ع را کشتی نجات برای کل بشریت می دانند و بر این باورند که امام حسین ع هادی برای عموم بشر می باشند و محدود به گروه خاصی نیستند. بنابراین، شیعیان از این که اهل تسنن نیز بر مصیبت حسین ع عزدارای کنند، استقبال کرده و با آغوش باز پذیرای برادران دینی خود می باشند.

 

پی نوشت ها:

  1. ترمذی، محمد بن عیسی، السنن، انتشارات حلبی مصر، ج5، ص663.
  2. شریف مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، دار القرآن الکریم، ج1، ص125.
  3. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج53، ص39.
  4. علامه مجلسی، حق الیقین، ج2، ص7.

با سلام لطفا به این شبهات که در اینترنت منتشر شده به طور دقیق و کامل پاسخ دهید تا بتوانیم جواب های این شبهات را به طور کامل در صفحات مربوطه منتشر کنیم کربلا صحرا نبود، جلگه بود، هوا اونقدر هم گرم نبوده، حسین هم تشنه لب نبوده!

دهم عاشورای سال 61 هجری قمری برابر با 21 مهرماه سال 59 هجری شمسی است / بله عاشورا در فصل پاییز بوده! پس این جنگ در گرمای تابستون نبوده بلکه در اواخر مهرماه و در فصل پاییز بوده / به نرم افزار های آنلاین تبدیل تاریخ مراجعه کنید حتی اگر گرما هم بوده باشد برای هر دو سپاه این مسئله بوده!

کربلا صحرا نیست بلکه یک جلگه ی حاصلخیز در کنار رود پر آب فرات است. در این جلگه ی حاصلخیز بیش از شصت درصد مایحتاج کشاورزی مردم عراق تولید می شود. حالا صادرات عظیم خرمای عراق هم که مربوط به این منطقه است بماند.

امام سوم شیعیان و لشگرش تشنه نبوده اند. اولا در صورت نبود آب هم می توانسته اند ازشیر شترهایشان استفاده کنند. که خوردن این شیر در میان مردم عرب بسیارپر طرفدار است. دراحادیث و روایات و کتب تاریخی اسلامی متفقا همگی به نوره کشیدن امام حسین پیش از آغاز جنگ می پردازند. نوره همان واجبی است و برای استفاده از این ماده نیاز به آب برای دوش گرفتن است ! پس چطور آب در دسترس نبوده؟

می گویند لشگر یزید آب را بر سپاه حسین بسته است! چگونه ممکن است کسی بتواند روزدخانه ی پر آب فرات را ببندد؟ رودخانه ای که عرض آن در بعضی مناطق به چند صد متر می رسد!

اشکالی که وارد است اینست که اگر امام حسین برای جنگ می رفته چرا خانواده و بچه های کوچکش را همراه آورده بوده؟ اگر امامان شیعه ادعا داشتند که از غیب مطلع اند و می دانسته اند که قرار است کشته شوند آیا قدرت تصمیم گیری باری مقابله با بحران را نداشته اند؟ آیا کشته شدن حسین بهتر از پیروزی او و برقراری یک حکومت اسلامی مورد میلش بوده؟ در کتاب تاریخ طبری یکی از دلایل جنگ، دعوای عشقی میان حسین و یزید بر سر دختری زیبا رو به نام ارینب دختر اسحاق آورده شده است که اگر دوست داشتید در این زمینه تحقیق کنید.

نظرتان درباره ی این سخن امام حسین (علیه السلام) چیست؟ ما از تبار قریش هستیم و هواخواهان ما عرب و دشمنان ما ایرانی ها هستند. روشن است که هر عربی از هر ایرانی بهتر و هر ایرانی از دشمنان ما هم بدتر است. ایرانی ها را باید دستگیر کرد و به مدینه آورد و زنانشان را به فروش رساند و مردانشان را به بردگی و غلامی اعراب گماشت. امام سوم شیعیان / کتاب «سفینه البحار و مدینه الحکام و الآثار» صفحه 164 نوشته شیخ عباس قمی شیخ عباس قمی از برجسته ترین روحانیون شیعه و نویسنده کتاب مفاتیح الجنان است.

پاسخ:
چون پرسش ها زياد بود، ضمن دومقاله، به برخي پاسخ داده مي شود. در اين دو گفتار به مطالب ديگري كه ارتباط با اهل بيت و ايرانيان دارد نيز وجود دارد.
1 -ما به دين داري شما ارج مي نهيم، انتظار مي رود اين روحيه حفظ نماييد، اما از آنچه كه دربرخي سايت ها آمده است، ناراحت نباشيد، زيرا اين سايت ها به منظور زيرسوال بردن قيام امام حسين (ع)، اين گونه مطالب را نوشته، و دليل علمي و عقلي برآن ندارند، درست برعكس، درمنابع متعدد ومعتبر ابعادقيام امام حسين (ع) مطرح و دهها كتاب درباره آن سامان يافته اند، و اين در حالي است كه آنچه در سايت هاي دشمن آمده در منابع معتبر و كهن نيامده است، اين نشان از عدم واقعيت اين دسته مطالب دارد، مثلا دراين سايت ها ادعاشده است كه كربلا صحرا نبود بلكه جلگه بود، لذا در كربلا آب وجود داشت. در جواب اين شبهه بايد گفت صرف ادعا نمودن كه كربلا بيابان نبوده است، كافي نيست. بايد اين مطلب مستند به منبع و مدرك باشد، و حال اين كه دادههاي تاريخي و همين طور طبق نظر برخي جغرافي دانان سرزمين كربلا بيابان بوده است. كربلا به رغم اينكه در كنار رود فرات بود، با اين رود فاصله داشت، از اين رو بيابان بود. بعضي جغرافي دانان نيز همين عقيده را دارند. ياقوت حموي در ذيل واژه كربلا مي‌نويسد: اما مبدأ اشتقاق اين كلمه (كربلا) يا كربله به معناي سستي پاهاست، بدين جهت كه سرزمين كربلاست و شن‌زار است يا از «كربلت الحنطه» يعني گندم از كاه و كثافات پاك كردم، مي باشد؛ بدين مناسبت كه آن زمين از ريگ‌هاي درشت و درخت پاك بوده است. (1)
در فرهنگ معين مي‌خوانيم: كربلا يكي از شهرهايي است كه در كنار رودخانه فرات قرار داشت و در سال 61 هجري بيابان بود. (2)لغت شناسان تصريح مي‌كنند كه كربلا در سال 61 بيابان بوده است. اين كه گفته مي‌شود كربلا سرزمين بدون علف و بياباني بوده، معنايش اين است كه در سال 61 در آن جا كسي زندگي نمي‌كرد و اين سرزمين خالي از سكنه بود، نه اين كه در آن سرزمين آب وجود نداشته است. معناي عدم وجود آب در كربلا آن است كه آب را به روي اهل بيت و ياران امام بستند و تهيه آب براي امام مشكل بود. از روز هفتم ماه محرم تا بعد از ظهر عاشورا، امام حسين(ع) و يارانش با مشكل آب مواجه شدند! منابع و مآخذ تاريخي و روايي به روشني اثبات مي كند كه نيروهاي عمر بن سعد مأموريت يافتند كه حسين بن علي و يارانش را در مضيقه قرار بدهند و مانع آوردن آب به خيمه ها بشوند و نيروهايي را در اطراف فرات مستقر كردند تا اصحاب امام حسين(ع) نتوانند از فرات آب بياورند. در غير روز عاشورا امام و يارانش به سختي آب تهيه مي كردند. ولي روز عاشورا مشكل آب بسيار جدي شد و حتي امام حسين(ع) وقتي كه خود را به آب رسانيد و خواست آب بخورد، در همان لحظه حصين بن نمير به سوي آن حضرت تير پرتاب كرد و در نتيجه نتوانست آب بخورد و امام حسين و يارانش روز عاشورا همه با لب تشنه به شهادت رسيدند. (3) البته در اين هم ترديدي نيست كه امام و ياران و خاندانش در آن روزها آب تهيه مي كردند. چنين نبود كه در آن سه روز كسي آب نخورده باشد. اگر در آن سه روز و در آن هوايي گرم كسي سه روز اصلا آب نخورده بود، نمي توانست زنده بماند. روز عاشورا امام حسين و ابوالفضل با هم براي آوردن آب سوي فرات رفتند. ولي نيروهاي عمر بن سعد مانع شدند و آنان نتوانستد آب بياورند. (4) در برخي گزارش ها آمده است: امام حسين (ع) در روز عاشورا در محدوده اردوگاه خود اقدام به حفر چاه نمود؛ اما وقتي گزارش آن به ابن زياد رسيد، او دستور شدت عمل بيش تر و ممانعت از آن را به عمر سعد ابلاغ نمود و مانع حفر چاه شدند.(5) همچنين در اين سايت ها آمده است. كه حادثه كربلا در مهر ماه اتفاق افتاده است و در اين ماه هوا گرم نيست. در كدام منبع معتبر تاريخي اين مطلب آمده است؟ آنچه در متون تاريخي معتبر آمده، اين است كه حادثه كربلا در ماه محرم اتفاق افتاد و هوا گرم بود. اگر چه طبق محاسبه، مقارن با مهر ماه باشد؛ وضعيت اقليمي و جغرافيايي كربلا به گونه اي است كه در مهر ماه نيز هوا گرم است. در ضمن يادآور مي شويم كه –به دليل سوالات متعدد در اين مر كز- ازپاسگخويي به همه سوالاتي كه مطرح نموديد، معذوريم. شما مي توانيدجواب شبهه هاي مورد نظر را، از منابع وسايت هاي ديگر به دست آوريد. همچنين درباره ابعاد قيام امام حسين (ع) به منابع زيرمراجعه فرماييد:
- حماسه حسيني، مطهري
-تاملي در نهضت عاشورا، رسول جعفريان
- قيام جاودانه،محمدرضا حكيمى
- فرهنگ عاشورا، جواد محدثى
- زندگاني امام حسين(ع)، هاشم محلاتي
- قيام حسين بن علي(ع)، جعفر شهيدي
- انقلاب عاشورا، عطاءالله مهاجراني
- تاريخ واقعه كربلا ... ، عبد الرحمن انصاري و....
- سيري درسيره ائمه اطهار (ع)، مطهري

پي نوشت ها:
1. معجم البلدان، شهاب الدين ابو عبد الله ياقوت بن عبد الله الحموى، ج4، ص445، بيروت، دار صادر، ط الثانية، 1995.
2. فرهنگ معين، واژه كربلا.
3. بحار الأنوار، علامة المجلسي، ج 46، ص 50، 1403 - 1983 م، دار إحياء التراث العربي - بيروت.
4. همان.
5. كتاب الفتوح، أبو محمد أحمد بن اعثم الكوفى، ج5،ص91، تحقيق على شيرى، بيروت، دارالأضواء، ط الأولى، 1411/1991؛الفتوح، ابن اعثم كوفى، ص893، ترجمه محمد بن احمد مستوفى هروى، تحقيق غلامرضا طباطبائى مجد، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، 1372ش.

2- منشا اين برداشت جمله اي باشد كه از ابي عبد الله(ع) نقل شده كه عجم را دشمن داشته است.
حضرت درضمن نامه اي كه به حاكم ري مي نويسد، به اين مطلب اشاره مي كند، اين مطلب با آب و تاب فراوان در سايت هاي مخالف شيعه و اسلام نقل مي شود، در حالي كه از چندين جهت اين روايت مخدوش است.
اولين منبعي كه اين روايت را آورده، كتاب معاني الاخبار شيخ صدوق است:
عن الحسن بن يوسف عن عثمان بن جبلة عن ضريس بن عبد الملك قال سمعت ابا عبد الله(ع) يقول: نحن قريش ، وشيعتنا العرب، و عدونا العجم. (1)
علامه مجلسي در ذيل روايت آورده: بيان: وشيعتنا العرب اي العرب الممدوح من كان من شيعتنا و ان كان عجما و العجم المذموم من كان عدونا، و ان كان عربا. يعني عرب خوب شيعيان مايند، گر چه عجم باشند. عجم بد دشمنان مايند، گر چه عرب باشند. (2)
منظور از ابي عبدالله در اين روايت، امام صادق است، نه امام حسين!
كه برخي دچار يك اشتباه بزرگ شده اند. زيرا يكي از كنيه هاي امام صادق ابي عبدالله است. در كتب روايي هرگاه ابي عبدالله آمده ،منظور امام صادق است.
سند روايت ضعيف است:
در سند روايت عثمان بن جبلة به چشم مي خورد كه از نظر متخصصان علم رجال مجهول است.
همچنين سلمة بن الخطاب كه نجاشي متخصص فن رجال مي گويد: او در حديث ضعيف است.
پس مي بينيد كه اين حديث ضعيف است و قابل استناد نمي باشد.
نتيجه آنكه اگر هم حديث را بپذيريم، با همان مفهومي كه از علامه مجلسي نقل كرديم، پذيرفته شده است، يعني: عرب خوب اگر هست، از شيعيان ما است، گر چه عجم باشد و عجم بد اگر هست، از دشمنان ما است، گر چه عرب باشد.
افزون بر اين ها روايت را به امام حسين نسبت داده اند كه به حاكم ري نوشت ... در حالي كه امام حسين در سال 4 هجري متولد شد و ري در سال 19 يا 22 هجري فتح شد. يعني امام حسين در آن زمان 15 يا 18 ساله بوده! آيا امام حسين كه در آن زمان جواني حد اكثر 22 ساله بوده، در حالي كه پدرش خانه نشين و مورد قهر حكومت بود، چكاره بود و چطور به فرماندار ري نامه نوشت؟
نتيجه آنكه روايت سندا ضعيف و دلالتا نيز در مقام عجم ستيزي نيست.
حضور امام حسين در جنگ با ايران :
از منابع معتبر استفاده مي‌شود كه امام حسن و امام حسين(ع) در فتح ايران شركت نكرده‌اند. بنابر نقل ابن اثير، ابن خلدون، سيد هاشم معروف الحسني و همچنين باقر شريف قرشي، حسن و حسين(ع) بعد از پيامبر در هيچ فتحي شركت نداشتند...(3) اگر برخي مورخان، مانند طبري اين مطلب را آورده است صحت ندارد، زيرا طبري مطالب تاريخي را از راويان مختلف نقل مي‌كند. كه برخي دروغگو و غير موثق بوده‌اند، از جمله سيف بن عمر كه خيلي از مطالب مربوط به جنگ‌هاي ايران و عرب‌ها و مطالبي را كه از علي و فرزندان وي در اين باره نقل شده، از طريق وي است. جواد علي (از مورخان) معتبر مي‌گويد: طبري در استفاده از مآخذ، اصول اهل حديث را در نظر نگرفته و از چهره‌هاي ضعيف هم روايت كرده است او روايات سيف بن عمر را كه متهم به زندقه است و خود طبري هم نظر مساعدي نسبت به وي ندارد، نقل مي‌كند.(4)
نقش بني اميه در تخريب چهره اهل بيت(ع):
دشمني بني اميه با خاندان پيامبر بر كسي پوشيده نيست. پس از رحلت رسول خدا در همه حوادث تلخي كه بر خاندان پيامبر گذشت، رد پاي بني اميه به ويژه معاويه به روشني ديده مي شود. يكي از دسيسه هاي بني اميه جعل احاديث براي مشوه ساختن پيامبر و خاندان ايشان و يا كتمان فضايل آنان است. اين را بسياري از محدثان و مورخان شيعه و سني گوشزد كرده اند.
در زمان بني اميه حكومت به شدت باورهاي نژادپرستانه داشت. عجم را موالي مي خواندند. آن ها را از عرب پست تر مي شمردند.
جايگاه ايرانيان نزد اهل بيت:
رفتار و موضع ائمه شيعه با اين باور نژادپرستانه عرب مقابله مي كرد و جايگاه ويژه اي براي آنان قائل بودند.
مرحوم شيخ عباس قمي، در سفينه البحار اين روايت و چند روايت ديگر را در كنار هم براي بيان فضيلت هاي عجم و خدمات آن ها به اسلام آورده است،
در كتاب مذكور مي خوانيم: زماني كه اسيران دربار فارس به مدينه وارد گرديدند، عمر بن خطاب خواست كه زنان آنان را به فروش رساند و مردان آن ها را برده قرار دهد تا آن ها افراد پير و فرتوت و ضعيف را بر دوش خود قرار دهند و طواف كعبه دهند. امير مومنان علي (ع) فرمود كه پيامبر دستور داده است« گرامي داريد بزرگان قوم را اگر چه مخالف شما باشند »و اين قوم فارس حكيمان كريم هستند و با ما صلح پيشه كردند و رغبت در دين اسلام نمودند. پس آن ها را آزاد مي نماييم در راه خدا، اين حق من و حق بني هاشم است. (5)
نيز منصور خليفه عباسي گروهي را از مردمان عجم را براي قتل امام جعفر صادق خواست. اما آن ها امام (ع) را احترام نمودند و در مقابل او به رسم ادب به خاك افتادند. امام رضا (ع) فرمود: خداوند منت گذارد به پذيرش اين دين بر اولاد عجم اما از برخي از نزديكان پيامبر اين منت سلب شد.
علي (ع) فرمود: مي بينم عجم را كه در خيمه هايي كه در مسجد كوفه برافراشته اند، قرآن را به مردم همان گونه كه نازل گرديده، تعليم مي نمايند. (6)

پي نوشت ها:
1. معاني الاخبار شيخ صدوق، ص 404، سال چاپ 1379 - 1338 ناشر مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة.
2. بحار الأنوار، علامة مجلسي، ج 64، ص 176، سال چاپ 1403 - 1983 م، ناشر دار إحياء التراث العربي-بيروت- لبنان.
موفق باشید.