اخلاق در جنگ

عقب‌نشینی از جنگ برای دوری از آسیب‌های آن، به‌طور مطلق نه اخلاقی است و نه غیراخلاقی. این امر کاملاً به شرایط و دلایل عقب‌نشینی بستگی دارد.

پرسش:

آیا عقب‌نشینی از جنگ برای دور شدن از آسیب‌های آن امری اخلاقی است؟

پاسخ:

یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های موفقیت در برابر دشمن این است که انسان دشمن را بزرگ نبیند. بزرگ و قوی دیدن دشمن، مانع موفقیت است. کوتاه‌آمدن در برابر دشمن، ثمره‌ای جز جسورتر شدن او ندارد. عقب‌نشینی مشوق دشمن برای حملة بیشتر است.

عقب‌نشینی ممدوح و مذموم

خداوند در قرآن جهاد را بر مؤمنان واجب کرده و می‌فرماید:

 «جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده است.» (1)

 در آیه‌ای دیگر ضمن مذمت عقب‌نشینی، استثنائاتی برای آن قائل شده است:

 «و هر کس در آن موقعیت به آنان پشت کند [و بگریزد] سزاوار خشمی از سوی خدا شود و جایگاهش دوزخ است و دوزخ بازگشتگاه بدی است مگر [اینکه گریزش برای انتخاب محلی دیگر] جهت ادامه نبرد با دشمن، یا پیوستن به گروهی [تازه‌نفس از مجاهدان برای حمله به دشمن] باشد.» (2)

اگرچه در این آیات عقب‌نشینی مورد مذمت قرار گرفته است؛ اما در برخی شرایط جایز دانسته شده و مورد استثنا قرار گرفته است: یکی از آن موارد (مُتَحَرِّفًا لِقِتَالٍ) یعنی به‌عنوان یک تاکتیک نظامی برای حمله مجدد است و بهتر و دیگری (مُتَحَیِّزًا إِلَىٰ فِئَهٍ) یعنی برای پیوستن به گروهی دیگر از مؤمنین و تقویت جبهه. در اسلام جنگ لزوماً غایتی مقدس تلقی نمی‌شود؛ بلکه در نگاه دین، جنگ ابزاری اضطراری برای جلوگیری از ظلم و دفاع از مظلوم است. هرجا ظلم رفع شود ضرورت جنگ نیز برداشته می‌شود. عقب‌نشینی از جنگ را می‌توان به دو گونه تفسیر کرد. اگر منظور از عقب‌نشینی این است که از دشمن بترسیم و از مسئولیت جهاد فرار کنیم طبیعتاً این نوع عقب‌نشینی مذموم است؛ اما اگر عقب‌نشینی ما عقب‌نشینی راهبردی باشد بدین معنا که بخواهیم به بازسازی توان خود پرداخته و با طرح نقشه‌ای مؤثرتر برای مقابله با دشمن آماده شویم این نوع عقب‌نشینی مورد مذمت قرار نمی‌گیرد.

تصمیم اخلاقی

اخلاقی بودن یک تصمیم به پیامدهای آن بستگی دارد. در اخلاق اسلامی اصل مصلحت و دفع مفسده از ارکان اصلی تصمیم‌گیری است. عقب‌نشینی از جنگ برای دوری از آسیب‌های آن به‌طور مطلق نه اخلاقی است و نه غیراخلاقی. این امر کاملاً به شرایط و دلایل عقب‌نشینی بستگی دارد. در حقیقت وقتی سپاه اسلام با بررسی شرایط و درنظرگرفتن اقتضائات جنگ بدین نتیجه برسند که با عقب‌نشینی تاکتیکی می‌توان از آسیب‌های غیرضروری جلوگیری کرد، لازم است آن را اجرا کنند. پیروزی در نگاه اسلام یعنی حفظ کرامت انسانی و دفع ظلم و نه صرفاً فتح نظامی. به‌عنوان‌مثال دشمنی یهود با اسلام دشمنی دیرینه است، او نه‌فقط با مردم یا رهبری، بلکه با اصل اسلام دشمنی دارد و هدفش این است که آن‌قدر پیش بیاید تا اسلام را نابود کند. پس عقب‌نشینی در برابر این دشمن یعنی عقب‌نشینی از مسلمانی! اگر عقب‌نشینی نیروها منجر به پایمال شدن حق و جری‌تر شدن باطل گردد، اسلام آن را جایز نمی‌شمارد؛ اما اگر آتش‌بس از موضع قدرت و عزت باشد و نه ذلت آن را مجاز می‌داند.

نتیجه:

عقب‌نشینی در نگاه اسلام باید فلسفه و دلایل منطقی داشته باشد. وقتی عقب‌نشینی با هدف بازسازی و تقویت روحیه نیروها و تجهیزات انجام گیرد منجر به افزایش تاب‌آوری شده و جبهه حق را به پیروزی نزدیک‌تر می‌کند. ضمن اینکه عقب‌نشینی باید همراه با حفظ عزت ملی و دینی باشد و هرگز نباید به تسلیم یا ذلت منجر شود. تکلیف جهاد به عقلانیت و حکمت گره‌ خورده است؛ بنابراین هرگاه مصلحت اسلام و انسانیت اقتضا کند، باید مقاومت کرد؛ و هرجا که مقاومت بی‌نتیجه و مایه تباهی شود، باید تدبیر دیگری اندیشید.

پی‌نوشت‌ها:

1. «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ کُرْهٌ لَکُمْ ۖ،» بقره، آیه 216.

2. «وَمَنْ یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفًا لِقِتَالٍ أَوْ مُتَحَیِّزًا إِلَىٰ فِئَهٍ فَقَدْ بَاءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ ۖ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ،» انفال، آیه 16.

توصیه های اخلاقی در مواجه با اسیران جنگی
در اسلام، باید با اسیران جنگی با کرامت و احترام انسانی رفتار شود، نه به چشم دشمن یا غنیمت. اسلام بر تأمین نیازهای اساسی آن‌ها مانند غذا و سرپناه تأکید دارد.

پرسش:

چه توصیه‌های اخلاقی در مواجه با اسیران جنگی وجود دارد؟

پاسخ:

اسیران جنگی افرادی هستند که در زمان درگیری مسلحانه و به دست دشمن، دستگیر می‌شوند. این افراد طبیعتاً در معرض آسیب روانی و احساس بی‌قدرتی قرار می‌گیرند و اخلاق اسلامی اجازه نمی‌دهد که در برابر آن‌ها بی‌اخلاقی کنیم. تأمین نیازهای اساسی همچون غذا، پوشاک، سرپناه و مراقبت‌های پزشکی و بهداشتی از حقوق اولیه اسیران است. ضمن اینکه رفتار با اسرا نباید مبتنی بر نژاد و رنگ و جنسیت و ملیت و... باشد.

قرآن می‌فرماید:

 «هیچ پیامبری حق ندارد اسیرانی (از دشمن) بگیرد تا کاملاً بر آن‌ها پیروز گردد (و جای پای خود را در زمین محکم کند)! شما متاع ناپایدار دنیا را می‌خواهید؛ (و مایلید اسیران بیشتری بگیرید و در برابر گرفتن فدیه آزاد کنید؛ ولی خداوند، سرای دیگر را (برای شما) می‌خواهد؛ و خداوند قادر و حکیم است!». (1)

 طبق این آیه هدف اصلی در جنگ و جهاد اسلامی، رسیدن به منافع اخروی (جلب رضای خدا، تقویت حقّ و تلاش برای نجات مستضعفان) است، نه به‌دست‌آوردن غنائم و اسیر و فدیه گرفتن؛ بنابراین منطبق بر آموزه‌های دینی اسیر گرفتن به جهت اهداف مادی چون فدیه، امر ناپسندی است.

 

اصل کرامت

در نگاه اسلام اسرا هم مانند سایر افراد از حقوق انسانی برخوردارند و نباید بی‌جهت مورد آزار و اذیت قرار گیرند. اسیر فارغ از دین و نژاد و ملیت یک انسان است و هر انسانی در قاموس دین از کرامت انسانی برخوردار است. قرآن می‌فرماید:

 «ما آدمی‌زادگان را گرامی داشتیم؛ و آن‌ها را در خشکی و دریا، (بر مرکب‌های راهوار) حمل کردیم؛ و از انواع روزی‌های پاکیزه به آنان روزی دادیم؛ و آن‌ها را بر بسیاری از موجوداتی که خلق کرده‌ایم، برتری بخشیدیم؛» (2)

 و یا در نهج‌البلاغه دررابطه‌با حفظ کرامت ذاتی انسان‌ها چنین آمده است: «زیرا آنان دو گروه‌اند یا هم‌کیشان تو هستند یا همانندان تو در آفرینش.» (3)

 در جریان اسارت، موازنه قدرت تغییر کرده و آنکه به اسارت گرفته اهل قدرت است و آنکه اسیر شده هیچ قدرتی از خود ندارد. در آموزه‌های دین سوءاستفاده از قدرت مورد مذمت قرار گرفته است. انسان حق ندارد به‌وقت قدرت به تحقیر و شکنجه و خدشه‌دار کردن کرامت افراد مبادرت ورزد.

 

اطعام اسیر

خداوند در قرآن می‌فرماید: «و غذای (خود) را بااینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» می‌دهند!» (4)

 همان‌طور که از ظاهر آیه پیداست، برای اسیر هم به‌مثابه مسکین و یتیم، حق تأمین معاش در نظر گرفته شده است و یا در روایت آمده است:

 «غذا دادن به اسیر و خوش‌رفتاری با او حقّی است واجب، هرچند [بخواهی] فردا او را بکشی.» (5)

 

آزادی اسرا

قرآن می‌فرماید:

 «و هنگامی‌که با کافران (جنایت‌پیشه) در میدان جنگ روبه‌رو شدید گردن‌هایشان را بزنید، (و این کار را همچنان ادامه دهید) تا به‌اندازه کافی دشمن را در هم بکوبید؛ در این هنگام اسیران را محکم ببندید؛ سپس یا بر آنان منّت گذارید (و آزادشان کنید) یا در برابر آزادی از آنان فدیه [= غرامت] بگیرید؛ (و این وضع باید همچنان ادامه یابد) تا جنگ بار سنگین خود را بر زمین نهد، (آری) برنامه این است! و اگر خدا می‌خواست خودش آن‌ها را مجازات می‌کرد، اما می‌خواهد بعضی از شما را با بعضی دیگر بیازماید و کسانی که در راه خدا کشته شدند، خداوند هرگز اعمالشان را از بین نمی‌برد!» (6)

 هدف از جهاد، جلوگیری از ظلم و یا ازبین‌بردن ظلم و ستم است و لذا عفو و بخشش اسیران از سفارش‌های اسلام است. این آیه به‌صراحت دو راهکار اصلی برای برخورد با اسیران را پس از اسارت کامل مطرح می‌کند. آزادی با منت (بدون قیدوشرط) یا آزادی درازای فدیه (مالی یا تبادل اسیر). این نشان می‌دهد که اسلام بر عدم نگهداری دائمی اسیران تأکید دارد.

 

ارشاد اسیر

قرآن می‌فرماید:

 «ای پیامبر! به اسیرانی که در دست شما هستند بگو: اگر خداوند، خیری در دل‌های شما بداند، (و نیّات پاکی داشته باشید)، بهتر از آنچه از شما گرفته شده به شما می‌دهد؛ و شما را می‌بخشد؛ و خداوند آمرزنده و مهربان است!» (7)

 همان‌طور که مشخص است لحن آیه، با لطف و مرحمت فراوان همراه است. پیامبر و رهبر حکومت اسلامی مأمور است تا با اسیران گفتگو کرده و آنان را ارشاد کند. تبلیغ و ارشاد اسیران جنگی لازم است و از هر فرصتی باید استفاده کرد.

 

آثار مثبت برخورد مناسب

وقتی در برابر اسیران با اخلاق دینی و الهی رفتار کنیم طبیعتاً این رفتارها منجر به جذب آن‌ها به جبهه حق می‌شود و حتی اگر همسو با حق هم نشوند درعین‌حال خاطره ماندگاری از اهل دین در ذهنشان می‌ماند. در نگاه اخلاق اسلامی، اسیر جنگی یک تهدید یا یک غنیمت نیست؛ بلکه فرصتی برای معرفی اخلاق و عدالت به دیگران است. به همین دلیل برخورد انسانی با اسیران، نه‌تنها یک تکلیف شرعی است، بلکه نقشی اساسی در بازتاب چهره واقعی اسلام در جهان دارد. برخورد ما با اسیران باید به روشی باشد که در عین حفظ امنیت جامعه، بعد تربیتی و هدایتی آن نیز مورد غفلت قرار نگیرد. در نهج‌البلاغه آمده است:

«هرگاه بر دشمنت قدرت یافتی، گذشت از وی را شکرانه قدرت‌یافتنت بر او قرار ده» (8)

و در شرح آن چنین می‌خوانیم: «در جریان فتح مکه هنگامی‌که پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله بر دشمنانی که یک‌عمر خون به دل او کرده بودند و یارانش را کشته و مثله کرده بودند پیروز شد جمله تاریخی «اذْهَبُوا فَأَنْتُمُ الطُّلَقَاءُ» را فرمود و همه جنایت‌کاران را مورد عفو قرارداد و شعار «الْیَوْمُ یَوْمُ الْمَرْحَمَهِ؛ امروز روز بخشش است» در مکه طنین‌انداز شد. اضافه بر این، تبدیل انتقام به عفو اثر مهم اجتماعی دارد و آن این است که انتقام به‌صورت تصاعدی پیش می‌رود و دائماً قتل و کشتار و ناامنی می‌آفریند و هرگز اجازه نمی‌دهد صلح و صفا و آرامشی در جامعه پدید آید درحالی‌که عفو و گذشت به خشونت‌ها پایان می‌دهد و سبب آرامش جامعه است؛ بنابراین افزون بر این‌که عفو فضیلتی اخلاقی و مهم است، تدبیر پرارزش اجتماعی است. البته این دستور یک استثنای مهم دارد و آن اینکه در آنجا که دشمن عفو را نشانه ضعف ببیند یا سبب جسارت و ادامه خصومت او شود، عفوکردن، غلط و شبیه ترحم بر پلنگ تیزدندان است. در این‌گونه موارد هیچ‌کس عفو را فضیلت نمی‌شمرد، بلکه نوعی بی‌تدبیری و رضایت به ادامه خشونت محسوب می‌شود.» (9) اگرچه این فراز درباره برخورد کلی با دشمن است، اما به‌طریق‌اولی شامل اسیر هم می‌شود که قدرت دفاع از خود را ندارد.

نتیجه‌گیری:

در نگاه دین آنچه موضوعیت دارد اصلاح افراد است و نه انتقام از آنان. اسیران جنگی یعنی کسانی که در حادثه جنگ به دست جبهه مقابل می‌افتند حتی اگر از افراد جبهه باطل باشند باز هم دارای حق‌وحقوقی هستند. پس از اسارت، جان و مال اسیر تحت حمایت و مسئولیت مسلمانان قرار می‌گیرد و هرگونه تعرض به جان، مال یا ناموس اسیر خیانت محسوب می‌شود. اسلام منطبق بر اصل کرامت، حفظ کرامت اسیر را لازم می‌داند و مبتنی بر اصل عدالت، ظلم به او را جایز نمی‌شمارد. مهربانی با اسیر، نیکی کردن به او، اطعام اسیر، هدایت و ارشاد او و حتی آزادی او از مهم‌ترین توصیه‌های اخلاقی دین دررابطه‌با برخورد با اسیران است.

 

پی‌نوشت‌ها:

1. «مَا کَانَ لِنَبِیٍّ أَنْ یَکُونَ لَهُ أَسْرَىٰ حَتَّىٰ یُثْخِنَ فِی الْأَرْضِ ۚ تُرِیدُونَ عَرَضَ الدُّنْیَا وَاللَّهُ یُرِیدُ الْآخِرَهَ ۗ وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ،» انفال، آیه 67.

2. «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا،» اسراء، آیه 70.

3. «فَإِنّهُم صِنفَانِ إِمّا أَخٌ لَکَ فِی الدّینِ وَ إِمّا نَظِیرٌ لَکَ فِی الخَلقِ یَفرُطُ،» صبحی صالح، نهج‌البلاغه، قم، مرکز البحوث الاسلامیه، ۱۳۷۴، نامه 53 نهج‌البلاغه، ص 427.

4. «وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا،» انسان، آیه 8.

5. «إطعامُ الأسیرِ و الإحسانُ إلیهِ حقٌّ واجبٌ و إنْ قَتَلْتَه مِن الغد،» الحرّ العاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه المحقق: مؤسسه آل‌البیت علیهم‌السلام لإحیاء التراث، قم، مؤسسه آل‌البیت علیهم‌السلام لإحیاء التراث، ج 15، ص 92.

6. «فَإِذَا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّىٰ إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّىٰ تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ۚ ذَٰلِکَ وَلَوْ یَشَاءُ اللَّهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَٰکِنْ لِیَبْلُوَ بَعْضَکُمْ بِبَعْضٍ ۗ وَالَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَلَنْ یُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ،» محمد، آیه 4.

7. «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِمَنْ فِی أَیْدِیکُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ یَعْلَمِ اللَّهُ فِی قُلُوبِکُمْ خَیْرًا یُؤْتِکُمْ خَیْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ،» انفال، آیه 70.

8. «إذا قَدَرتَ عَلی عَدُوِّکَ فَاجعَلِ العَفوَ عَنهُ شُکرا لِلقُدرَهِ عَلَیهِ،» صبحی صالح، نهج‌البلاغه، قم، مرکز البحوث الاسلامیه، ۱۳۷۴، حکت 11، ص 470.

9. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین علیه‌السلام، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، 1386 ه. ش، ص 89 تا 91.

اخلاق در شرایط جنگی و حمله به مراکز و افراد غیر نظامی
از دیدگاه اسلام،حمله عامدانه به غیرنظامیان در جنگ به‌شدت نکوهیده و غیراخلاقی است.اسلام بر رعایت اصول اخلاقی در جنگ و تفکیک میان نظامیان و غیرنظامیان تأکید دارد.

پرسش:

ازنظر اخلاقی در شرایط جنگی حمله به مراکز و افراد غیرنظامی، چگونه ارزیابی می‌شود؟

پاسخ:

نگاه اسلام به مقوله جنگ نگاهی عمیق و دقیق است، چراکه جان و مال انسان برای اسلام اهمیت دارد. تمایز قائل ‌شدن بین نظامیان و غیرنظامیان در جنگ نیز مبتنی بر همین اصل است. دستوراتی همچون پرهیز از ظلم، اجتناب از آسیب‌رساندن به درخت‌ها و حیوانات و زنان و کودکان و حتی رعایت امان‌نامه در جنگ و... ریشه در رعایت اخلاق نظامی دارد که اسلام به آن تأکید فراوان می‌کند.

اسلام دین رحمت و محبت است و مبنای تعامل انسان‌ها با یکدیگر را چیزی جز مهربانی نمی‌داند. بر همین اساس، دین بر حرمت نفس بسیار تأکید دارد تا جایی که قرآن می‌فرماید:

 «هر کس، انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد، چنان است که گویی همه انسان‌ها را کشته است.» (1)

 در نگاه اسلام جنگ در وهله اول امری ناپسند تلقی می‌شود مگر اینکه دشمن بخواهد جنگی را بر ما تحمیل کند که در این شرایط ما موظف به دفاع هستیم. پس اگر ما وارد جنگی می‌شویم دلیلش این است که موظف به دفاع هستیم و گاهی راه دفاع تنها از میدان جنگیدن می‌گذرد. البته آنچه در این میان ضرورت دارد ضرورت دفع شر است و نه ضرورت کشتار.

اصول اخلاقی در جنگ:

یکی از برجسته‌ترین اصول اخلاقی جنگ در اسلام، حرمت آسیب‌رساندن به غیرنظامیان، کودکان، زنان، سالخوردگان، مجروحان، بیماران و کسانی است که در جنگ شرکت ندارند.

 «هنگامی‌که پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله جمعی از صحابه را به‌عنوان سریه به جانبی گسیل می‌داشت آنان را پیش روی خود می‌نشاند و به ایشان راه‌وروش کار را می‌آموخت. در کافی به نقل مجلسی از ابوحمزه ثمالی از حضرت صادق علیه‌السلام روایت شده که آن حضرت چنین گفته است: به نام خدا و در پناه و راه او و به پیروی از پیغمبرش بروید. غلول، یعنی خیانت در غنیمت و سرقت از آن را بیش از قسمت، پیش مگیرید (آل یعنی غش مورزید) مثله نسبت به کشته روا مدارید. غدر مکنید. پیرمرد فرتوت و کور و کر و زن را مکشید. درخت را تا ناچار نشوید مقطوع نسازید. هر کس از اهل اسلام، عالی باشد یا دانی، به یکی از مشرکان امان و پناه دهد در پناه است تا کلام خدا را بشنود پس اگر مسلمان شد با شما برادر دینی هست و اگر از پذیرفتن دین سر باز زد او را به مأمن وی برسانید و از خدا بر او استعانت بخواهید.» (2)

 در نهج‌البلاغه نیز دررابطه‌با اخلاق در جنگ حضرت علی علیه‌السلام پیش از دیدار با دشمن در صفین به سپاهش چنین سفارش کرده است:

 «با آنان مجنگید تا آنان جنگ را بیاغازند. سپاس خدا را که حجت با شماست و اگر واگذارید تا آنان جنگ را آغاز کنند، این هم حجتی دیگر است به سود شما و زیان ایشان. هرگاه، به اذن خدا، روی به هزیمت نهادند، کسی را که پشت کرده و می‌گریزد، مکشید و آن را که از پای افتاده است، آسیب مرسانید و مجروح را زخم مزنید.» (3)

 حرمت حمله به غیرنظامیان، ریشه در توحید و عدل الهی دارد و خداوند عادل، هرگز ظلم و ستم را تأیید نمی‌کند.

ضرورت مقابله اگرچه کشتن زنان و کودکان و افراد بی‌پناه در جنگ توجیهی ندارد؛ اما درعین‌حال مقابله‌به‌مثل با ظالم به میزان تجاوزی که او انجام داده غیراخلاقی نیست. مخصوصاً در بحث اضطرار یا درگیری‌هایی که تفکیک مطلق میان نظامیان و غیرنظامیان دشوار است و چنانچه دفاع انجام نگیرد موجودیت اسلام به خطر می‌افتد جبهه حق موظف است با تدبیر و به‌حداقل‌رساندن آسیب به غیرنظامیان و انجام تمام اقدامات احتیاطی به وظیفه خویش عمل کند.

جنگ ایران و اسرائیل:

در جنگ ایران و اسرائیل اگر غیرنظامیانی کشته شدند؛ اولاً نیروهای مسلمان عامدانه قصد کشتن زنان و کودکان را ندارند و خاصیت جنگ این است که ممکن است غیرنظامیان نیز غیر عامدانه کشته شوند و ثانیاً تبعات این جنگ و حتی کشته شدن ناخواسته زنان یا کودکان با اسرائیل است که شروع‌کننده جنگ بوده و نه با مسلمانان.

نکته دیگر اینکه غالب ساکنان سرزمین‌های اشغالی نظامی‌اند و رهبری نیز اشاره فرمودند که صهیونیست‌ها فلسطین غصب‌شده را از روز اوّل به یک پایگاه تروریسم تبدیل کرده‌اند. اسرائیل نه یک کشور که یک پادگان تروریستی علیه ملّت فلسطین و دیگر ملت‌های مسلمان است. مبارزه با این رژیم سفّاک، مبارزه با ظلم و مبارزه با تروریسم است و این وظیفه‌ای همگانی است. ضمن اینکه تبلیغات رسانه‌ای دشمن برای تحریف روایت‌ها را نباید نادیده گرفت.

تلفات غیرنظامیان:

تلفات غیرنظامی نتیجه ناخواسته و اجتناب‌ناپذیر دفاع مشروع است. در حقیقت نیت و قصد مدافعان در برابر دشمن هدف قراردادن غیرنظامیان نیست؛ اما درعین‌حال رزمندگان اسلام با رعایت تمام جوانب احتیاط ممکن است به‌طور ناخواسته و غیرعمدی با آسیب غیرنظامیان نیز مواجه شوند. حمله به پایگاه‌های نظامی دشمن برای دفع شر لازم و ضروری است حتی اگر دشمن پایگاه‌های نظامی خود را در دل مناطق مسکونی بنا کرده باشد. اسلام هرگونه آسیب‌رساندن به غیرنظامیان را ممنوع می‌داند، مگر درصورتی‌که خودشان به‌نوعی وارد صحنه درگیری شوند و به حمایت از دشمن بپردازند.

نتیجه‌گیری:

 برای دفع دشمن لازم است میان نظامیان و غیرنظامیان تفکیک قائل شد. حمله به مراکز و افراد غیرنظامی در شرایط جنگی به‌شدت تقبیح شده و ازنظر اخلاقی مردود است؛ اما در شرایطی که تفکیک مطلق میان نظامیان و غیرنظامیان دشوار است و عدم اقدام دفاعی، موجودیت اسلام یا منافع حیاتی مسلمانان را به خطر اندازد، جبهه حق موظف است باتدبیر و انجام تمام اقدامات احتیاطی برای به‌حداقل‌رساندن آسیب به غیرنظامیان، به وظیفه خویش عمل کند. اگر رژیمی همچون اسرائیل سرزمین‌ها را غصب کرده و آن‌ها را به پایگاه تروریسم تبدیل کند و خود مبدع و آغازگر جنگ باشد، مسئولیت تبعات و تلفات ناخواسته غیرنظامیان بر عهده آن رژیم متجاوز است.

پی‌نوشت‌ها:

1. «مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا»، مائده، آیه 32

2. «کان رسول‌الله اذا أراد أن یبعث سریّه دعاهم فاجلسهم بین یدیه ثم یقول: سیروا باسم إله و بالله و فی‌سبیل‌الله و علی مله رسول‌الله و لا تغلوا و لا تمثّلوا و لا تغدروا و لا تقتلوا شیخا فانیا و لا صبیّا و لا امرأه و لا تقطعوا شجره الَّا ان تضطرّوا إلیها و أیّما رجل من ادنی المسلمین او افضلهم نظر إلی رجل من المشرکین فهو جار حتی یسمع کلام‌الله فان تبعکم فاخوکم فی الدین و ان ابی فابلغوه مأمنه و استعینوا بالله علیه»، خراسانی، محمود شهابی، ادوار فقه (فارسی)، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات، تهران، چاپ پنجم،1387 ش، ج 1، ص 215

3. «لاَ تُقَاتِلُوهُمْ حَتَّی یَبْدَءُوکُمْ فَإِنَّکُمْ بِحَمْدِ اللَّهِ عَلَی حُجَّهٍ وَ تَرْکُکُمْ إِیَّاهُمْ حَتَّی یَبْدَأُوکُمْ حُجَّهٌ أُخْرَی لَکُمْ عَلَیْهِمْ فَإِذَا کَانَتِ الْهَزِیمَهُ بِإِذْنِ اللَّهِ فَلاَ تَقْتُلُوا مُدْبِراً وَ لاَ تُصِیبُوا مُعْوِراً وَ لاَ تُجْهِزُوا»، صبحی صالح، نهج‌البلاغه، قم، مرکز البحوث الاسلامیه، ۱۳۷۴، نامه 14، ص 373.

اگر شادی انسان از ویرانی شهرهای دشمن به دلیل پیروزی جبهه حق بر باطل باشد، این شادی غیراخلاقی نیست. درواقع این نوع شادی از تحقق اراده الهی برای برقراری عدالت است

پرسش:

آیا خوشحالی برای ویرانی‌های بازمانده از جنگ در شهرهای دشمن اشکالی دارد؟

پاسخ:

دین اسلام، دین صلح و دوستی است. در آموزه‌های اجتماعی اسلام، مؤلفه‌هایی همچون عدالت، مهربانی، شفقت و خدمت به دیگران بر مبنای همین اصل استوار گردیده است. اسلام به دلیل احترامی که برای انسان و انسانیت قائل است، دفاع مشروع و مبارزه با ظلم را واجب و لازم می‌داند و به هیچ احدی اجازه ظلم بر دیگری را نمی‌دهد.

توصیه دین به زیست اخلاقی نه‌تنها مربوط به شرایط صلح است، بلکه در زمان جنگ نیز مسلمانان ملزم به رعایت حد و حدود اخلاقی‌اند؛ به گونه‌ای که حتی در میدان جنگ هم حق دست‌یابی به پیروزی با بی‌اخلاقی را ندارند. خداوند به انسان کرامت بخشیده است و خواهان حفظ کرامت اوست؛ همان‌گونه که در قرآن می‌فرماید: «ما آدمی‌زادگان را گرامی داشتیم و آنها را در خشکی و دریا [بر مرکب‌های راهوار] حمل کردیم. و از انواع روزی‌های پاکیزه به آنان روزی دادیم و آنها را بر بسیاری از موجوداتی که خلق کرده‌ایم، برتری بخشیدیم» (1). خداوند همچنین هدف از ارسال رسل و انزال کتب را رسیدن به عدالت می‌داند و می‌فرماید: «خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان فرمان می‌دهد و از فحشا و منکر و ستم، نهی می‌کند. خداوند به شما اندرز می‌دهد، شاید متذکّر شوید» (2). همچنین توجه انسان به اصل صلح و رحمت را در جهان معطوف می‌دارد: «ما تو را جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم» (3).

 

آباد‌کردن زمین

افزون بر آنچه گفته شد، خداوند در قرآن انسان را به آبادانی زمین دعوت می‌کند و از تخریب و ویران‌کردن آن پرهیز می‌دهد؛ بر این اساس می‌فرماید: «اوست که شما را از زمین آفرید و آبادی آن را به شما واگذاشت. از او آمرزش بطلبید، سپس به ‌سوی او بازگردید که پروردگارم [به بندگان خود] نزدیک و اجابت‌کنندۀ [خواسته‌های آنها] است (4).

دفاع مشروع

وقتی فرد یا گروهی به ظلم مبادرت می‌ورزد، بر مسلمان یا مسلمانان واجب است به دفاع مشروع بپردازند و در برابر تجاوز دشمن مقابله کنند؛ همان‌گونه که در قرآن آمده است: «و در راه خدا با کسانی که با شما می‌جنگند، نبرد کنید. و از حدّ تجاوز نکنید که خدا تعدّی‌کنندگان را دوست نمی‌دارد» (5). بنابراین اسلام اجازه تجاوز به دیگران را نمی‌دهد؛ اما اگر دشمن به خاک ما تجاوز کند و شروع‌کننده جنگ باشد، ما موظف به دفاع مشروع هستیم. آنچه در دفاع مشروع موضوعیت دارد، توقف ظلم است و نه انتقام‌جویی شخصی یا لذت‌بردن از رنج دیگران.

ریشۀ شادی

در بستر جنگ، گروهی در جبهه حق می‌جنگند و عده‌ای در جبهۀ باطل قرار دارند؛ همچنین در میانۀ جنگ خواه‌ناخواه مصیبت‌هایی رخ می‌دهد؛ از‌این‌رو افرادی آسیب می‌بینند، شهرها و خانه‌ها ویران می‌شوند، ممکن است محیط‌زیست تخریب گردد و حتی حیوانات هم از دست بروند. به طور کلی طبیعت جنگ، چیزی جز خونریزی و خرابی نیست. از سوی دیگر انسان مؤمن بذاته از ویرانی و خرابی و آسیب خوشنود نمی‌شود؛ بنابراین اگر ریشه شادمانی برای ویرانی شهرها به کینه‌توزی و بی‌رحمی انسان برگردد، از حیث اخلاقی امر مذمومی دانسته می‌شود؛ اما اگر ریشۀ این شادی سرچشمه‌گرفته از پیروزی جبهه حق بر باطل باشد و علت این خوشحالی به پایان‌یافتن ظلم و دفع شر بازگردد، امر مذمومی به شمار نمی‌آید؛ یعنی انسان نه‌تنها به دلیل ویرانی‌ها، بلکه برای پیروزی حق خوشحال باشد. چراکه می‌داند پیروزی حق به برقراری عدالت و امنیت منجر می‌شود. لازم است دقت کنیم جهاد در نگرش اسلام، با انگیزۀ نابودی ظلم انجام می‌گیرد نه نابودی انسان‌ها و شهرها.

نتیجه:

ویرانی شهرها و خانه‌ها، نتیجۀ طبیعی و ناگزیر دفع ظلم و دفاع مشروع است. درحقیقت این امور بخشی از تحقق عدالت و اقامه قسط است. شادی انسان اگر فقط به دلیل خراب‌شدن و ویرانی باشد، اخلاقی نیست و با رحمت و عدل الهی در تضاد است و با کرامت انسانی همخوانی ندارد؛ اما شادی اگر به دلیل خوشحالی از اجرای عدالت است، غیراخلاقی قلمداد نمی‌شود. مؤمن از تجلی عدالت و تحقق اراده الهی که به ‌واسطهٔ دفاع مشروع ایجاد می‌شود، شاد می‌گردد نه از فرایندهای دردناک جنگ. هدف در دفاع مشروع این است که از حق مظلوم حمایت شود؛ بنابراین چنانچه شادی از نابودی دشمن و ویرانی خانه و کاشانه‌اش برای دفاع از مظلوم باشد و نه ناشی از قساوت قلب، ارزشمند است.

پی‌نوشت‌ها:

1. ﴿وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلا﴾ (اسراء: 70).

2. ﴿إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِیتَاءِ ذِی الْقُرْبَىٰ وَیَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ وَالْبَغْیِ ۚ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ﴾ (نحل: 90).

3. ﴿وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَهً لِلْعَالَمِینَ﴾ (انبیاء: 107).

4. ﴿هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَکُمْ فِیهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی قَرِیبٌ مُجِیبٌ﴾ (هود: 61).

5. ﴿وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ﴾ (بقره: 190).

رعایت نکات اخلاقی در شرایط جنگی
در شرایط جنگی، رعایت اخلاق برای مقاومت و پایداری جامعه حیاتی است. اصول کلیدی اخلاقی همچون حمایت از دفاع مشروع، توکل بر خدا، غلبه بر ترس و... است.

پرسش:

در شرایط جنگی بهتر است کدام نکات اخلاقی را مراعات کنیم؟

پاسخ:

«صلح» هدیه خدا به انسان است و کسانی که در پی تحمیل جنگ بر بشرند، در برابر این هدیه الهی ناشکر و ناسپاس به شمار می‌آیند. در نگرش اسلام، تجاوز به حریم دیگران منع شرعی دارد؛ اما دفاع از خویشتن امری واجب و لازم است. اگرچه ما هرگز شروع‌کننده جنگ نیستیم، اگر دشمنان قصد آسیب‌رساندن به ما را داشته باشند، طبیعتاً از خود دفاع می‌کنیم. در شرایط جنگی بخشی از فضا در اختیار مجاهدان الهی ا‌ست که با جنگ نظامی به مقابله با دشمن می‌روند؛ اما بخش عظیمی از فضای فیزیکی و فکری در اختیار کسانی است که پشت ‌جبهه‌های جنگ حضور دارند. رعایت اخلاق برای مردم عادی و شهروندان معمولی در فضای جنگ ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است؛ زیرا اگر به اخلاق جنگ میان مردم توجه نشود، هدف و فلسفۀ جنگیدن زیر سؤال خواهد رفت.

دفاع ما از کشورمان، دفاع مشروع است که منطبق بر فقه، اخلاق، قانون و فطرت تنظیم شده است. اولین و بنیادی‌ترین نکتۀ اخلاقی برای مردمی که با جنگ درگیرند، حمایت از دفاع مشروعی است که قرآن نیز به‌صراحت بر آن صحه می‌گذارد. خداوند در قرآن می‌فرماید: «و در راه خدا با کسانی که با شما می‌جنگند، نبرد کنید؛ و از حدّ، تجاوز نکنید که خدا تعدّی‌کنندگان را دوست نمی‌دارد» (1).

ترک ترس:

مؤمن به واسطه اینکه به خدا ایمان دارد، ترس از هیچ ‌چیزی را به دل راه نمی‌دهد. توکل به خدا و مقابله با ترس از دیگر نکات اخلاقی در بستر جنگ است. ترس، مادر تضعیف است؛ بنابراین اگر بترسیم، ضعیف می‌شویم. از‌این‌رو باید با توکل بر خدا آرامش را به خود و دیگران هدیه دهیم؛ خداوند متعال می‌فرماید: «و هر کس بر خدا توکّل کند، کفایت امرش را می‌کند» (2).

 

حفظ وحدت:

دشمن با تمام قوا قصد خدشه‌دارکردن انسجام ملی مردم را دارد؛ بر این اساس، حفظ وحدت و انسجام در جایگاه یک اصل مهم اخلاقی بر تک‌تک ما واجب و لازم است. شرایط جنگی فرصت مناسبی برای تسویه‌حساب‌های سیاسی نیست. بحث و جدل‌های بی‌مورد و نابجا موجب شک در وحدت و انسجام مردم می‌شود؛ بنابراین از حیث اخلاقی موظفیم از دامن‌زدن به شایعات و همچنین اختلاف‌های قومی و مذهبی و سیاسی به‌شدت دوری کنیم. خداوند متعال دراین‌باره می‌فرماید: «و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اسلام و هرگونه وسیله وحدت] چنگ زنید» (3).

ایثار:

در شرایط جنگی ممکن است روزبه‌روز با سختی‌های بیشتری روبرو شویم. اگر روحیه ایثار، گذشت و همدلی در ما وجود نداشته باشد، منطبق بر زیست اخلاقی پیش نرفته‌ایم. خداوند تبارک و تعالی در قرآن می‌فرماید: «و [همواره] در راه نیکی و پرهیزکاری با هم تعاون کنید» (4). ایثار و گذشتن از خویش برای دیگران در شرایط جنگی در مقایسه با شرایط عادی، امری ارزشمندتر دانسته می‌شود. شرایط جنگی فرصت خوبی برای حذف خودخواهی‌‌هاست.

مبارزه با جنگ روانی:

دشمن نه‌تنها در عرصه نظامی از هیچ ظلمی دریغ نمی‌کند، بلکه در عرصه مجازی نیز تمام همت خود را به کار می‌گیرد تا با انتشار اخبار کذب، آرامش روانی اجتماع را به هم بریزد. از مهم‌ترین وظایف اخلاقی مؤمنان در چنین شرایطی، مقاومت با بصیرت کامل در برابر جنگ روانی دشمن است؛ همچنین اینکه خود را دلیل در این تلۀ دشمن گرفتار نکنند. بازنشر‌ندادن پیام‌ها، تصویرها، فیلم‌ها و ... که صحت آنها تأیید نشده است، کوچک‌ترین کاری است که برای حفظ آرامش روانی می‌توان انجام داد. در قرآن می‌خوانیم: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، اگر شخص فاسقی خبری برای شما بیاورد، دربارۀ آن تحقیق کنید؛ مبادا به گروهی از روی نادانی آسیب برسانید و از کرده خود پشیمان شوید» (5).

تبعیت از دستورها:

همۀ ما در شرایط جنگی با دستورها و توصیه‌های متعددی روبرو می‌شویم و دولت و نهادهای مربوط مقررات و محدودیت‌هایی را معین می‌کنند؛ برای مثال گفته می‌شود مردم به سمت پمپ‌بنزین‌ها هجوم نبرند. انسان مؤمن برای اخلاقی عمل‌کردن، باید به تمام توصیه‌های مسئولان جامه عمل بپوشاند.

تزریق امید:

«امید» موتور محرک یک اجتماع است؛ از سوی دیگر ناامیدی انسان را از تحرک دور می‌کند. ما موظفیم با چکاندن امید در رگ‌های اجتماع، جهاد معنوی خود را به بهترین شکل ممکن به انجام رسانیم.

پرهیز از احتکار:

در شرایط جنگی، اقتصاد مردم تحت ‌تأثیر قرار می‌گیرد؛ این مسئله سبب نگرانی افراد می‌شود و برخی از طریق احتکار کالا یا گران‌فروشی در پی سوءاستفاده از این شرایط‌ برمی‌آیند. اخلاق حکم می‌کند مؤمن عدالت اقتصادی را به‌ویژه در شرایط بحران نادیده نگیرد.

تقویت ایمان:

مشکلات بستر نزدیک‌شدن به خدا را فراهم می‌آورند. آدمی به ‌وقت غم به خدا نزدیک‌تر می‌شود. بهره‌بردن از دعا، اشک، توسل، تقویت ایمان فردی و جمعی از دیگر دستورهای اخلاقی است که نباید از آن غفلت ورزید.

پرهیز از احساسات:

تعقل‌ورزی در شرایط جنگی بیش از هر امر دیگری ضرورت دارد. انسان به‌ناچار در فضای جنگ با اموری روبرو می‌شود که احساسات او را تحت ‌تأثیر قرار می‌دهد. از مهم‌ترین مؤلفه‌های اخلاقی در زمان جنگ، پرهیز از احساسات و هیجان‌های کاذب است.

تمرین صبر:

انسان به ‌اندازه دانش و آگاهی خویش، افراد و جریان‌ها را قضاوت می‌کند. هر اندازه آگاهی از یک امر کم باشد، قضاوت نیز سطحی‌تر خواهد بود؛ از سوی دیگر هر قدر اطلاعات انسان در آن زمینه بالاتر رود، قضاوت او عمیق‌تر خواهد شد. در جریان جنگ در‌بارۀ بسیاری از مصلحت‌ها و پشت پرده‌ها آگاهی نداریم؛ بنابراین صبر در این زمان‌ها بهترین اسلحۀ مؤمن است. عجول‌بودن برای درک شرایط گاهی کار را سخت می‌کند. صبر در برابر سختی‌ها و مشکلات نیز از دیگر انواع صبر است که دارابودن آن به ‌وقت جنگ ضرورت بالاتری دارد. قرآن مؤمنان را به صبر دعوت می‌کند و می‌فرماید: «ای افرادی که ایمان آورده‌اید، از صبر [و استقامت] و نماز کمک بگیرید؛ [زیرا] خداوند با صابران است» (6).

افشای اطلاعات:

به هنگام جنگ هیچ ‌چیز شبیه زمان صلح نیست. در زمان صلح ممکن است مجاز باشیم حرفی را بزنیم و بشنویم، بی‌آنکه آسیبی به خود یا دیگران بزنیم؛ اما در زمان جنگ حتی حرف‌های معمولی می‌تواند به‌نوعی افشای اطلاعات جنگی باشد و دشمن را سریع‌تر به اهدافش برساند؛ به همین دلیل هم در فضای حقیقی و هم مجازی باید مراقب این امر اخلاقی باشیم و ناخواسته خود و دیگران را با دست خویش هلاک نکنیم؛ همان‌گونه که خداوند می‌فرماید: «خود را به دست خود به هلاکت نیفکنید» (7).

شهادت‌طلبی:

جنگ موجب بالارفتن روحیۀ شهادت‌طلبی افراد می‌شود؛ بنابراین ما از حیث اخلاقی وظیفه داریم با تقویت روحیه شهادت‌طلبی در وجود خود و دیگران، به وظیفۀ اخلاقی خویش عمل کنیم. خداوند متعال دراین‌باره می‌فرماید: «[ای پیامبر] هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگان‌اند، بلکه آنان زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند» (8).

شکرگزاری:

مؤمن در برابر آنچه دریافت می‌کند یا نمی‌کند، شکرگزار است. در شرایط جنگی برخی از افراد به دلیل فشار روحی سراغ ناشکری می‌روند و با ناسپاسی روح خویش را مکدر نموده و دیگران را ناامید می‌کنند؛ درحالی‌که ما از حیث اخلاقی موظفیم شاکر خدا باشیم و به واسطه شکرگزاری پیروزی را نصیب خویش کنیم. خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید: «اگر شکرگزاری کنید، [نعمت خود را] بر شما خواهم افزود؛ و اگر ناسپاسی کنید، مجازاتم شدید است» (9).

نتیجه:

رعایت اخلاق در شرایط جنگی فقط موضوعی کلیشه‌ای نیست، بلکه نقش ستون فقرات را برای یک جامعه ایفا می‌کند. زیست اخلاقی در شرایط جنگی می‌تواند تأثیر وافری بر پیروزی جبهه حق داشته باشد؛ همان‌گونه که زیستن غیراخلاقی منجر به آسیب‌های جدی می‌شود. رعایت نکاتی چون حمایت از دفاع مشروع، توکل بر خدا، غلبه بر ترس، حفظ وحدت و انسجام ملی، ایثار و همدلی، مبارزه با جنگ روانی، پیروی از دستورها، تزریق امید، پرهیز از احتکار، تقویت ایمان، دوری از احساسات‌گرایی، تمرین صبر، افشانکردن اطلاعات، روحیه شهادت‌طلبی و شکرگزاری، نه‌تنها وظایفی فردی هستند، بلکه درمجموع زیست‌بوم اخلاقی قدرتمندی را برای جامعه ایجاد می‌کنند.

پی‌نوشت‌ها:

1. ﴿وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ﴾ (بقره: 190).

2. ﴿مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ﴾ (طلاق: 3).

3. ﴿وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا﴾ (آل‌عمران: 103).

4. ﴿تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ﴾ (مائده: 2).

5. ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جَاءَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا أَنْ تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَهٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ﴾ (حجرات: 6).

6. ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاهِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ﴾ (بقره: 153).

7. ﴿وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَهِ﴾ (بقره: 195).

8. ﴿وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ﴾ (آل‌عمران: 169).

9. ﴿لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ﴾ (ابراهیم: 7).