آیا نسخ نشانه بشری بودن قرآن است؟

درباره چرایی نسخ دو احتمال مطرح است:1-صادرکننده این احکام به خاطر اشتباه در صدور نظرش را تغییر داده؛ 2-شرایط افرادی که برای آنان قانون صادر شده تغییر کرده است.

پرسش:

آیا نسخ حاکی از این نیست که قرآن برای پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله است و نه خدا؛ چراکه خدا که خودش و شرایطش تغییر نمی‌کنند تا در مکه به یک شکل باشند و در مدینه به شکل دیگری و درنتیجه دستورهایش عوض شوند و به شکل جدیدی دربیایند؟ برخلاف پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله که به حکم انسان بودن، در شرایط مختلف، به گونه‌های مختلفی فکر می‌کرده و راه‌حل‌های مختلفی به ذهنش می‌رسیده و طبیعی است گاهی پس از مدتی متوجه شود که دستور قبلی‌اش خطا بوده و به‌همین‌دلیل، آن را عوض کند؟

پاسخ:

برخی مدعی شده‌اند که نسخ و تغییر برخی از احکام قرآن بیانگر این است که این احکام، برخلاف باور مسلمانان، الهی نیستند و ساخته حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله هستند؛ چراکه ممکن نیست خداوند در صدور احکام اشتباه کند تا بخواهد بعداً آن‌ها را تغییر بدهد.

 در این نوشتار این مدعا بررسی و نقد شده است.

آیا نسخ برخی از احکام قرآن نشانه بشری بودن آن است؟

هر قانونی دو جهت دارد:

1. قانون‌گذار؛

2. افرادی که قانون برای آنان صادر شده است.

به‌همین‌دلیل وقتی قانونی تغییر می‌کند دو احتمال مطرح است:

1. قانون‌گذار متوجه اشتباه خود شده و رأی و نظرش تغییر کرده است؛

2. شرایط افرادی که قانون برای آنان صادر شده، تغییر کرده است؛ درنتیجه، قانون پیشین دیگر برای آنان کارایی ندارد و نیازمند قانونی جدید هستند.

پس از اطلاع از این مطلب، به سراغ قوانین نسخ‌شده قرآن و چرایی نسخ آن‌ها می‌رویم. به باور اکثر مسلمانان برخی از قوانین و احکامی که در قرآن مطرح شده‌اند، پس از مدتی نسخ و با قوانین جدید جایگزین شده‌اند. درباره چرایی نسخ این قوانین نیز همان دو احتمال بالا مطرح است:

1. صادرکننده احکام قرآن پس از مدتی متوجه شده که احکام قبلی اشتباه بوده و مثلاً مشکلی که قرار بوده حل کند را نمی‌تواند حل کند. اگر علت نسخ احکام قرآن این باشد، در این صورت مشخص است که این احکام الهی نبوده و از سوی خدا نازل نشده‌اند؛ چراکه خدا به جهت علم و حکمت گسترده‌ای که دارد هرگز دچار اشتباه نمی‌شود؛

2. احکام منسوخ قرآن در هنگام نزول، مطابق شرایط مسلمانان بودند، اما پس از مدتی شرایط آنان تغییر کرد و درنتیجه، آن احکام، دیگر کارایی گذشته را نداشته و نیاز به احکام جدیدی بود. اگر احکام قرآن به‌این‌علت نسخ شده باشند با الهی بودن آن‌ها منافاتی ندارد؛ چراکه احکام الهی معمولاً تابع مصالح و مفاسد واقعی مکلفان هستند و ممکن است حکمی که تا دیروز مصلحت داشته، امروز مفسده پیدا کند.

اما از این دو احتمال کدام درست است؟ امور مختلفی همچون تحدی و همانندناپذیری قرآن، اعجاز علمی، اخبار غیبی و...، الهی بودن قرآن را اثبات می‌کنند. با اثبات الهی بودن قرآن، احتمال اول منتفی می‌شود و فقط احتمال دوم باقی می‌ماند.

نتیجه‌گیری:

درباره علت نسخ احکام منسوخ دو احتمال وجود دارد. طبق یک احتمال، قانون‌گذار متوجه اشتباه خود شده است و مطابق احتمال دوم، شرایط افرادی که قانون برای آنان صادر شده، تغییر کرده است. با توجه به اثبات الهی بودن قرآن از طریق تحدی، اعجاز علمی، اخبار غیبی و ...، احتمال اول در حق قرآن منتفی می‌شود و فقط احتمال دوم باقی می‌ماند؛ بنابراین، علت نسخ و تغییر برخی از احکام قرآن تغییر شرایط مکلفان است و ارتباطی با تغییر نظر صادرکننده آن‌ها ندارد.

منبع نقد:

نقد نقد قرآن ویکی پدیای فارسی

https://fa.wikipedia.org/wiki/نقد_قرآن