آثار مدارا

رابطه مدارا و نتیجه
مدارا همیشه نتیجه فوری ندارد، اما در کاهش تنش، حفظ ارتباطات، رشد صبر و افزایش برکات پنهان مانند رزق و ایمان مؤثر است؛

پرسش:

من با دیگران مدارا می‌کنم، ولی نتیجه‌ای ندارد که هیچ، حمل بر ضعف و ترس من می‌شود! به نظرتان چه کنم؟ (رابطه مدارا و نتیجه)

پاسخ:

برخی بعد از اینکه چند صباحی با دیگران مدارا می‌کنند و مشکلات و کدورت‌ها برطرف نمی‌شود و رابطه‌ها اصلاح نمی‌شود، دچار یأس می‌شوند و کم‌کم به این نتیجه می‌رسند که مدارا کردن فایده ندارد و باید تغییر روش دهند. توجه به چند نکته مهم و اساسی به این عزیزان سفارش می‌شود.

نکته اول: زمان‌بر بودن نتیجه‌بخشی

برطرف کردن ناراحتی‌ها و کدورت‌ها و تغییر ذهنیت‌ها و عادت‌ها، معمولاً نیاز به زمان طولانی دارد. نباید انتظار داشت با چند بار رفتار نرم و ملایم نشان دادن، طرف مقابل هم بلافاصله تغییر سبک و رفتار دهد. هرچه ناراحتی‌ها و کدورت‌ها شدیدتر و طولانی‌تر باشد، زمان لازم برای اصلاح آنها هم طولانی‌تر خواهد بود؛ حتی گاهی چندین ماه صبوری لازم است. به هر حال، آنچنان که اهل‌بیت علیهم‌السلام بشارت داده‌اند، در نهایت رفق و مدارا انسان را به نتیجه دلخواه خواهد رساند. چنانچه امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «هر که در کارهاى خود ملایمت داشته باشد، به آنچه از مردم می‌خواهد دست یابد.»(1)

نکته دوم: لزوم تصحیح نگاه نسبت به نتیجه

گاهی رفتارهای خوب و مدارا کردن‌ها نتایج خوبی داشته، اما دیده نمی‌شوند؛ چرا که نوع نگاه به نتایج، ناقص و اشتباه است؛ مثلاً نتیجه مطلوب را فقط در جلب محبت اطرافیان و رفع کدورت‌ها و ناراحتی‌ها و تبدیل شدن آنها به دوستی و صمیمیت می‌داند. اگر انواع نتایج فردی، اجتماعی، دنیایی و آخرتی مدارا را به خوبی بشناسیم، آن‌گاه خواهیم دید که مداراها نتایج متعددی داده است؛ اما نه آن نتیجه‌ای که ما در نظر داشته‌ایم، بلکه نتایج بالاتر و مهم‌تری که در ادامه توضیح داده می‌شود.

نکته سوم: بیشتر نشدن تنش‌ها

همین که مدارا کردن باعث شود تنش‌ها و برخوردها تشدید نشود، نتیجه کمی نیست. همین که خود و خانواده از دشمنی‌ها، آسیب‌ها و انواع فشارها و تنش‌ها حفظ شده‌اند، نتیجه خیلی مهمی است؛ چرا که معمولاً ترک مدارا، بالاگرفتن تنش‌ها و ناراحتی‌ها را به دنبال دارد. چنانچه امام صادق علیه‌السلام درباره آیه: «و با مردم نیک سخن گویید» فرمود: «مقصود، همه مردمان اعم از مؤمن و مخالفان است؛ اما با مؤمنان، باید گشاده‌رو بود و اما با مخالفان باید به نرمى و مدارا سخن گفت، تا به سوى ایمان کشیده شوند و کمترین ثمرش این است که خود و برادران مؤمنش را از گزند آنان مصون می‌دارد.»(2)

نکته چهارم: تقویت روحیه رفق و مدارا و صبر

اگر مدارا کردن باعث شود صبر، حلم و نرم‌خویی در انسان تقویت شود و شاکله و شخصیت انسان یک گام به سمت کمال و تهذیب حرکت کرده باشد، ثمره بسیار بزرگی به دنبال داشته است؛ چرا که انسان تا «ابد» مهمان این خصلت خوب خود خواهد بود و همین بالارفتن ظرفیت و تحمل انسان، در بسیاری از زمینه‌ها و تعاملات دیگر نتایج مثبت خود را نشان خواهد داد.

نکته پنجم: امکان ادامه دادن ارتباط‌ها

همین که مدارا و نرمش نشان دادن، باعث شود ارتباطات ادامه پیدا نماید، خود نوعی نتیجه است؛ هر چند این ارتباطات خیلی صمیمانه نباشد. فراموش نکنیم که همین ارتباطات هم تأثیرات مثبتی در رفع خستگی‌ها و فشارهای روحی و درآمدن انسان از تنهایی و... به خصوص برای دیگر اعضای خانواده، به دنبال دارد. چنانچه از حضرت علی علیه‌السلام نقل شده که فرمودند: «در ارتباط با دیگران باقی بمان تا دیگران هم در ارتباط با تو باقی بمانند.»(3)

نکته ششم: ضرورت توجه به نتایج پنهان

در منابع دینی رفق و مدارا نتایج متعدد و متنوعی دارد که بسیاری از آن‌ها از دید ما پنهان است؛ مثلاً رفق و مدارا نوعی صدقه معرفی شده که باعث دور شدن بلاها می‌شود؛ اما معمولاً به آن توجه نمی‌شود. چه بلاهایی از سر انسان به دلیل نرم‌خویی و مدارای او دور شده که متوجه نشده است. همچنین در منابع دینی، مدارا به عنوان عاملی برای حفظ و حراست و زیاد شدن ایمان، افزایش و برکت رزق، محبوب شدن در نظر دیگران، افزایش عزت و کرامت او و... معرفی شده است.(4) پس با این وجود چه بسا رفق و مدارا کردن انسان، در گوشه‌گوشه زندگی او اثرات متعددی گذاشته و می‌گذارد؛ اما او متوجه نبوده و نیست. چه بسا باید در زوایای دیگر زندگی و در ارتباطات با دیگران، دنبال آثار مدارا گشت.

نکته هفتم: لزوم توجه به ثواب‌ها و پاداش‌های الهی

مهم‌تر از آنچه گذشت، ثواب و درجاتی است که خداوند متعال به افراد نرم‌خو و اهل مدارا عنایت می‌کند که تا خدا خدایی می‌کند، این پاداش‌ها هستند و اهل مدارا از آنها بهره و لذت می‌برند. پس دنیا برای قضاوت کردن در مورد این‌که خوبی‌ها و مداراهای انسان چه نتیجه‌ای دارد، مناسب نیست. قضاوت در مورد موفقیت و خوشبختی و نتیجه‌بخش بودن خصلت‌ها و رفتارها در دنیا، ناقص و عجولانه است؛ بلکه باید دید در زندگی ابدی انسان چه نتیجه‌ای به دنبال داشته است. پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: «هر که بهره‌اى از نرم‌خویى برده باشد، بهره او از خیر دنیا و آخرت به او عطا شده است.»(5)

در این روایت بشارت بزرگی نهفته است؛ از این روایت شریف به دست می‌آید که روحیه نرم‌خویی و مدارا، کلید رسیدن به بهره انسان از دنیا و آخرت می‌باشد؛ هرچند نتایج ملموس و مورد نظر ما را در پی نداشته باشد.

نکته هشتم: مأموریت

ما در زندگی دنیا معمولاً مأمور به انجام وظیفه هستیم، نه رسیدن به نتیجه. رسیدن به نتیجه در بسیاری از موارد در محدوده وظیفه ما نیست؛ یعنی بعد از این‌که با تفکر و مشورت در مورد مسئله‌ای، انجام آن را وظیفه تشخیص دادیم، دیگر نباید به نتیجه‌بخش بودن آن فکر کنیم. آنچه مهم است این است که ما به وظیفه خود عمل کرده‌ایم و بندگی خود را نسبت به خداوند متعال نشان داده‌ایم و همین بزرگ‌ترین نتیجه و تحصیل این خصلت، به نوعی رسیدن به هدف نهایی زندگی است.

نکته نهم: لزوم مدارا ولو بی‌نتیجه

گاهی حتی اگر نتیجه هم نداشته باشد، برای رسیدن به اهدافی مهم‌تر یا حفظ امور مهم‌تر، چاره‌ای غیر از مدارا نیست؛ به‌خصوص در تعامل با افرادی که به گردن انسان حق دارند یا کسانی که انسان مجبور است با آن‌ها زندگی کند و ارتباط داشته باشد، مانند پدر و مادر، همسر، استاد و معلم و... . وقتی انسان وظیفه دارد حق این‌گونه افراد را رعایت کنید و اسباب اذیت و ناراحتی و دلخوری آنها را فراهم نکند؛ پس باید با کج‌خلقی‌ها و بدرفتاری‌های آنها مدارا نماید، حتی اگر تأثیری در تغییر رویه آنها نداشته باشد. چنانچه از حضرت علی علیه‌السلام نقل شده که فرمودند: «حکیم و فرزانه نیست آن که مدارا نکند با کسى که چاره‌اى جز مدارا کردن با او نیست.»(6)

نکته دهم: لزوم تغییر روش‌ها

مدارا با اقدام منافات ندارد؛ مدارا به معنی بی‌عملی و ترک هرگونه تدبیر و ترفند اصلاحی نیست. می‌توان در عین مدارا، روش‌هایی را برای اصلاح طرف مقابل استفاده کرد یا تغییراتی در ترفندها و اقدام‌ها داشت تا به نتیجه بهتر و بیشتری رسید؛ ولی در انجام روش‌های جدید نباید از دایره رفق و مدارا خارج شد.

نکته یازدهم: توجه نکردن به قضاوت دیگران

انسان باید با توسعه دادن شخصیت و قوی کردن روحیه خود و با رسیدن به مرحله غنای نفس، به مرحله‌ای برسد که قضاوت و تعریف و تمجید دیگران یا تحقیر و سرزنش آنها در او اثرگذار نباشد. وقتی کاری را درست و وظیفه دانست، با وجود برخوردهای نامناسب دیگران، آن را ادامه دهد. وقتی تشخیص داد که وظیفه او مدارا و نرمی نشان دادن در تعاملات است، باید به وظیفه خود عمل کند؛ هرچند آن‌ها حمل بر ترس یا ضعف نفس کنند. در نهایت و در درازمدت خیلی از حقایق نمایان خواهد شد. عزت و ذلت در دستان خداست، نه نوع نگاه و قضاوت دیگران.

نکته دوازدهم: لزوم رعایت حد و حدود مدارا

در آخر ذکر این نکته لازم است که با وجود همه آنچه گفته شد، در فرهنگ دین هر چیزی حد و حدود دارد و کمتر موردی را می‌توان یافت که بی‌حد و حصر مطلوب باشد؛ مدارا هم حد و اندازه دارد. به این معنی که بنا نیست در برخی موارد تا ابد مدارا کرد؛ بلکه در برابر برخی یا در برخی مواقع باید مدارا را کنار گذاشت و برخورد محکم و سخت از خود نشان داد. البته تشخیص این موارد نادر بسیار سخت است و نیاز به مطالعه و مشورت دارد. چنانچه حضرت على علیه‌السلام می‌فرمایند: «کسى که حُسن مدارا اصلاحش نکند، مکافات بد او را درست گرداند.»(7)

نتیجهگیری

برای قضاوت و تصمیم‌گیری در مورد نتیجه‌بخش بودن مدارا، توجه به نکات زیر بسیار ضروری است:

  • زمان‌بر بودن رسیدن به نتایج مدارا: تغییر رفتار دیگران نیاز به صبر و زمان دارد.
  • لزوم تصحیح نگاه به نتیجه: نتایج مدارا گاهی غیرمستقیم و پنهان است.
  • جلوگیری از تشدید تنش‌ها، تقویت روحیه صبر و نرم‌خویی و یا امکان تداوم ارتباطات، هریک به نوعی نتیجه به حساب می‌آیند.
  • لزوم توجه به نتایج پنهان مدارا، مانند دفع بلاها و افزایش برکت.
  • پاداش‌های الهی برای مدارا، بزرگ‌ترین و مهم‌ترین نتایج مدارا می‌تواند باشد.
  • ما مأمور به انجام وظیفه هستیم، نه نتیجه: بندگی و انجام وظیفه مهم‌تر از نتیجه‌گیری فوری است.
  • گاهی مدارا حتی با وجود نداشتن نتیجه ضروری است، به‌خصوص در روابط ضروری؛ مثل والدین و همسر.
  • گاهی بدون ترک مدارا، نیاز به تغییر روش‌ها است.
  • ضرورت بی‌توجهی به قضاوت دیگران و پای‌بندی به اصول، نه نظرات مردم.
  • لزوم رعایت حدومرز مدارا و امکان رها کردن مدارا در موارد نادر.

پی‌نوشت‌ها

1 . «مَن کانَ رفیقا فی أمرِهِ نالَ ما یُریدُ مِنَ الناسِ»: کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق: علی‌اکبر غفارى و محمد آخوندى، 8 جلد، تهران، اسلامیه، چهارم، 1407ق، ج‏2، ص120.

2. فی قولِهِ تَعالى :«وَ قولُوا لِلنَّاسِ حُسْنا»: «أی للنّاسِ کُلِّهِم مُؤمِنِهِم و مُخالِفِهِم ، أمَّا المُؤمِنونَ فَیَبسُطُ لَهُم وَجهَهُ، و أمَّا المُخالِفونَ فَیُکَلِّمُهُم بالمُداراةِ لاِجتِذابِهِم إلى الإیمانِ، فإنَّهُ بِأیسَرَ مِن ذلِکَ یَکُفُّ شُرورَهُم عَن نَفسِهِ، و عَن إخوانِهِ المُؤمِنِینَ»: التفسیر المنسوب الی الامام الحسن العسکری علیه‌السلام، تحقیق: مدرسه امام مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه، قم، مدرسه امام مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه، اول، 1409ق، ص354.

3. «أَبْقِ یُبْقَ عَلَیْکَ»: تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، تحقیق و تصحیح: سید مهدی رجایی، قم، دارالکتاب الاسلامی، دوم، 1420ق، ص132.

4. به سوال «نتایج و فواید مدارا» در همین مجموعه مراجعه شود.

5. «مَن اُعطِیَ حَظَّهُ مِن الرِّفقِ، اُعطِیَ حَظَّهُ مِن خَیرِ الدُّنیا و الآخِرَةِ»: ابن أبی‌الحدید، عبدالحمید بن هبه‌الله، شرح نهج‌البلاغه لابن أبی‌الحدید، قم، چاپ: اول، 1404ق، ج‏6، ص339.

6. «لَیسَ الحَکیمُ مَن لَم یُدارِ مَن لا یَجِدُ بُدّاً مِن مُداراتِهِ»: حرانی، حسن بن علی ابن شعبه، تحف العقول، تحقیق: علی‌اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین حوزه، دوم، 1404ق، ص218.

7. «مَن لَم یُصلِحْهُ حُسنُ المُداراةِ أصلَحَهُ سُوءُ المُکافاةِ»: لیثی واسطی، علی بن محمد، عیون الحکم و المواعظ، تحقیق: حسین حسنی بیرجندی، قم، دارالحدیث، اول، 1376ش، ص444.

آثار مدارا
مدارا کلید آرامش، موفقیت، محبوبیت، و نجات است. هرچه انسان در رفتار خود با مردم نرم‌تر و صبورتر باشد، خیر دنیا و ثواب آخرت بیشتری نصیبش خواهد شد.

پرسش:

برادرم با همسرش مشکل دارد می‌گویم مدارا کن! می‌گوید چه فایده‌ای دارد؟

پاسخ:

انسان فطرتاً منفعت‌طلب است و دنبال انجام کارهایی است که برای او فایده بیشتری دارد. فهم آثار و نتایج مثبت هر چیزی، باعث می‌شود شوق و انگیزه در او، برای تحصیل آن ایجاد گردد و برای به دست آوردن آن تلاش نماید.

موضوع مدارا هم از این قاعده مستثنی نیست؛ ازاین‌رو در ادامه به بیان آثار و برکات مدارا کردن می‌پردازیم تا زمینه برای روی آوردن به این فضیلت انسانی فراهم گردد.

در منابع دینی نتایج متعدد و متنوعی برای مدارا بیان گردیده است که به دو دستة نتایج دنیوی و پاداش‌های اخروی تقسیم می‌گردد.

آثار دنیوی مدارا

1. موفقیت در امور

یکی از برکات مدارا کردن با دیگران در زندگی این است که انسان می‌تواند در امور مختلف مسیرش را ادامه داده و در نهایت به موفقیت دست یابد؛ اما اگر بنا باشد در صورت بروز مشکلات و موانع، با مدارا نکردن و تحمل ننمودن مشکلات، ارتباط با دیگران و تلاشش را قطع نماید، در هیچ کاری موفق نخواهد بود و اگر این روحیه در او نهادینه شده باشد، هیچ کاری را به سرانجام نخواهد رساند. ازاین‌رو پیامبر خدا صلى­الله­علیه­وآله فرمودند: «سه چیز است که هر کس نداشته باشد هیچ عملى از او به اتمام نمی‌رسد: پاکدامنى و ورعى که او را از نافرمانى خدا بازدارد و خویى که به سبب آن با مردم مدارا کند و بردبارى و حلمى که به وسیله آن رفتار جاهلانه نادان را دفع کند.»(1)

2. ایمنی از دشمنی‌ها و تحریک نشدن عداوت‌ها

یکی از برکات مدارا کردن این است که باعث می‌شود اختلاف‌ها و دشمنی‌ها ظهور و بروز پیدا نکند و تحریک و تشدید نشود، بلکه زمینه برای زدودن آنها فراهم شود. چنانچه از حضرت علی علیه‌السلام نقل شده که فرمودند:

 «دَارِ النّاسَ تَأمَنْ غوائلَهُم و تَسلَمْ مِن مَکائدِهِم؛(2) با مردم مدارا کن، تا از گزندهایشان ایمن شوى و از نیرنگهایشان سالم مانى

سعدی هم چنین می‌گوید: «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است *** با دوستان مروت، با دشمنان مدارا»

همچنین مدارا با مردم باعث می‌شود دشمنی و شر آنها دفع گردد. ازاین‌رو، امام صادق علیه‌السلام، درباره آیه: «و با مردم نیک سخن گویید»، فرمودند: «مقصود، همه مردمان اعم از مؤمن و مخالفان است. اما با مؤمنان، باید گشاده‌رو بود و اما با مخالفان باید به نرمى و مدارا سخن گفت، تا به سوى ایمان کشیده شوند و کمترین ثمرش این است که خود و برادران مؤمنش را از گزند آنان مصون می‌دارد.»(3)

3. جذب و اصلاح دیگران

نرمی و مدارا باعث جذب شدن دیگران و پیوند خوردن دل‌ها می‌شود و زمینه‌ساز تحول و اصلاح ایشان می‌گردد. حتی اگر شخص مقابل فرعون باشد، باز احتمال اینکه با لطافت و نرمیِ در برخورد، بتوان او را جذب و اصلاح کرد، وجود دارد. ازاین‌رو، خداوند متعال به حضرت موسی و هارون، موقعی که می‌خواستند به دربار فرعون بروند و با او صحبت کنند، توصیه فرمود:

 «فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى؛(4) پس به‌نرمی با او سخن بگویید؛ شاید متذکّر شود، یا (از خدا) بترسد

حضرت علی علیه‌السلام در این زمینه می‌فرمایند:

 «اصلاح و به آشتى کشاندن دشمنان با زبان خوش و رفتار نیک، آسان‌تر است از رویارویى با آنها و چیرگى بر ایشان از طریق پیکار سخت.»(5)

حضرت در زمینه اخلاق همسرداری نیز می‌فرمایند:

 «فَدَارُوهُنَّ عَلَى کُلِّ حَالٍ‏ وَ أَحْسِنُوا لَهُنَّ الْمَقَالَ لَعَلَّهُنَّ یُحْسِنَّ الْفِعَالَ؛(6) با همسران ناسازگار خود مدارا کنید و با آنان به نیکی سخن بگویید امید است رفتارشان درست شود

4. مدارا، نوعی صدقه

در فرهنگ دینی مدارا با دیگران را نوعی صدقه می‌دانند؛ صدقه‌ای که ده‌ها نتیجه و اثر دارد؛ ازجمله این که باعث دفع بلاها، مشکلات و بیماری‌ها شده و موجب جلب سلامتی می‌گردد. امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: «مدارا کردن با دشمنان خدا از بهترینِ صدقه‌هایى است که انسان براى خود و برادرانش مى دهد.»(7)

5. تداوم دوستی‌ها

برخورد شدید و سختی‌وتندی نشان دادن، مخالف دوستی و مهر و محبت است؛ در نقطة مقابل، نرمی و ملاطفت و مدارا، زمینه‌ساز دوستی، باعث ایجاد و تثبیت محبت و ادامه پیداکردن آن می‌باشد و در نهایت باعث هم‌افزایی و جلب برادری و کمک دیگران می‌گردد. امیرمؤمنان علیه‌السلام مى فرماید: «دَارِ النَّاسَ تَسْتَمْتِعْ بِإِخَائِهِمْ؛(8) با مردم مدارا کن تا از برادری ایشان بهرمند گردی

6. خیر دنیا و آخرت

در نهایت اهل بیت علیهم‌السلام که عالمان به حقائق امور و قواعد دنیا و آخرت می‌باشند، مژده داده‌اند که داشتن روحیة مدارا باعث می‌گردد شخص به خیر دنیا و آخرت برسد. حضرت رسول اکرم صلی­الله­علیه­و­آله مى‌فرمایند:

 «هر کس نصیبى از مدارا داشته باشد، سهمى از خیر دنیا و آخرت را می‌برد و هر کس از سهم مدارا محروم باشد، از سهم (خیر) دنیا و آخرت نیز محروم است.»(9)

7. عزت و سربلندی

امام صادق علیه‌السلام فرمود:

 «گروهى از قریش با مردم کمتر راه مدارا پیش گرفتند و ازاین‌رو از قریش [که قومی عزتمند و با آبرو بودند] رانده شدند، حال آن که به خدا سوگند، از نظر نژاد مشکلى نداشتند؛ اما گروهى از غیر قریش با مردم، نیکو مدارا کردند و در نتیجه به خاندان بلندپایه پیوستند.»(10)

 از این حدیث شریف نتیجه می‌گیریم که یکی از برکات مدارا، رسیدن به عزت و مرتبه بالای اجتماعی می‌باشد. چراکه انسان‌های لطیف و نرم‌خو و صبور، محبوب همه می‌باشند؛ اما در نقطة مقابل، همه فطرتاً از خشونت و سختی و تندی گریزان می‌باشند.

8. دیگر برکات دنیایی مدارا

علاوه بر آنچه گفته شد در قرآن و روایات نتایج دنیایی متعدد دیگری برای نرمی و مدارا داشتن شمرده شده است که به دلیل رعایت ظرفیت نوشتار، فقط به ذکر عناوین آنها بسنده می‌نماییم و از ذکر توضیحات و آیات و روایات مربوط به آن خودداری می‌کنیم:

  1. دستیابی به صلاح و مصلحت و راه درست
  2. جلب محبت و عطاى الهى
  3. حفظ کرامت انسان
  4. محبوبیت نزد اولیای خدا
  5. تحصیل عاقبت خوش
  6. خلاصی از رنجها و نگرانی ها
  7. پوشیده ماندن عیوب انسان
  8. زیبایی و زینت شخصیت
  9. مدارا کردن خداوند با اهل مدارا

آثار آخرتی مدارا

مدارا و نرمی، همچنین باعث می‌شود انسان در آخرت هم به نتایج و مقامات زیادی دست پیدا کند که در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌گردد:

1. ایمن شدن از عذاب دوزخ

رسول خدا صلى­الله­علیه­و­آله فرمودند:

 «حرّم على النّار کلّ‏ هیّن‏ لیّن‏ سهل‏ قریب‏ من النّاس‏؛(11) هر که نرم و ملایم و آسانگیر و نزدیک به مردم باشد بر آتش حرام است

2. رسیدن به درجات والای صبر و رضا

معمولاً مدارا کردن با مردم، همراه با صبوری و حلم و بردباری می‌باشد و گویا این فضیلت‌ها دست در دست هم دارند و در بسیاری موارد همنشین هم هستند. ازاین‌رو، همه برکات و خیراتی که برای صبر و حلم و رفق و... در روایات بیان شده است برای مدارا کردن هم قابل ذکر می‌باشد. امام باقر علیه‌السلام فرمودند:

 «من در برابر کارهایى [و اذیتهایی] از این غلام خود و خانوده‌ام صبر می‌کنم که از حنظل تلخ‌تر است؛ زیرا هر که صبر پیشه کند به واسطه صبر خود به مقام روزه‌گیرِ شب زنده‌دار و مرتبة شهیدى که در رکاب محمد پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله شمشیر زده باشد، دست مى یابد.»(12)

نتیجهگیری:

مدارا و نرمی در زندگی باعث می‌شود نتایج پرشمار و متنوعی در دنیا و آخرت برای انسان به دست آید. انسان در زندگی موفق‌تر گردد. دشمنها و دشمنی‌ها تحریک نشوند. دین و ایمان انسان حفظ گردد و کارهای انسان آسان و روان پیش برود و دوستی‌ها و محبت‌ها جلب و ادامه پیدا کند. خیر دنیا و آخرت شامل انسان گردد؛ همچنین با مدارا انسان در آخرت به ثواب روزه‌داران و شب‌زنده‌داران و شهدا می‌رسد و از عذاب الهی در امان می‌باشد. اینها تنها بخشی از نتایج مدارا و صبوری بود که در اینجا ذکر شد.

برای مطالعه بیشتر

1. اسلام و گونة همزیستی با ناهم‌کیشان نوشته حسین سیاح.

2. بررسی ابعاد مختلف مسئلة مدارا در متون دینی نوشته محمدعلی پیلتن.

3. تساهل و مدارا در قرآن نوشته حسین فرزانه‌پور و محمد بخشایی‌زاده.

پی‌نوشت‌ها

1. «ثَلاثٌ مَن لَم یَکُن فِیه لِمَ یَتِمَّ لَهُ عَمَلٌ: وَرَعٌ یَحجُزُهُ عَن مَعاصِی اللّه، و خُلُقٌ یُدارِی بِهِ النّاسَ، و حِلْمٌ یَرُدُّ بِهِ جَهلَ الجاهِلِ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق: علی‌اکبر غفارى و محمد آخوندى، 8 جلدی، تهران، اسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق، ج‏2، ص116.

2. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق: علی‌اکبر غفارى و محمد آخوندى، 8 جلدی، تهران، اسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق، ج‏2، ص818.

3. عن الصادق علیه‌السلام فی قولِهِ تَعالى: «وَ قولُوا لِلنَّاسِ حُسْنا»: «أی للنّاسِ کُلِّهِم مُؤمِنِهِم و مُخالِفِهِم ، أمَّا المُؤمِنونَ فَیَبسُطُ لَهُم وَجهَهُ، و أمَّا المُخالِفونَ فَیُکَلِّمُهُم بالمُداراةِ لاِجتِذابِهِم إلى الإیمانِ، فإنَّهُ بِأیسَرَ مِن ذلِکَ یَکُفُّ شُرورَهُم عَن نَفسِهِ، و عَن إخوانِهِ المُؤمِنِینَ»؛ بَحرانی، هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، تحقیق: موسسه بعثت، 5جلدی، قم، موسسه بعثت، چاپ اول، 1374ش، ج‏1، ص266.

4. سوره طه، آیه 44 .

5. «الاستِصلاحُ لِلأعداءِ بِحُسنِ المَقالِ و جَمیلِ الأفعالِ، أهوَنُ مِن مُلاقاتِهِم و مُغالَبَتِهِم بِمضیضِ القِتالِ»؛ ليثى واسطى، على بن محمد، عیون الحکم و المواعظ (للیثی)، محقق / مصحح: حسنى بيرجندى، حسين‏، ناشر: دار الحديث‏، سال چاپ: 1376 ش‏، ص57.

6.شیخ صدوق، محمد بن على‏ ابن بابویه، من لایحضره الفقیه، تحقیق: علی‌اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین حوزه، چاپ دوم، 1413ق، ج‏3، ص554.

7. «إنَّ مُداراة أعداءِ اللّه ِ مِن أفضَلِ صَدَقَةِ المَرءِ عَلى نَفسِهِ و إخوانِهِ»؛ التفسیر المنسوب الی الامام الحسن العسکری علیه‌السلام، تحقیق: مدرسه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه، قم، مدرسه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه، چاپ اول، 1409ق، ص354.

8. التفسیر المنسوب الی الامام الحسن العسکری علیه‌السلام، تحقیق: مدرسه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه، قم، مدرسه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه، چاپ اول، 1409ق، ص818.

9. «منْ اعْطِىَ حَظَّهُ مِنَ الرِّفْقِ اعْطِىَ حَظَّهُ مِنْ خَیرِالدُّنْیا وَالْاخِرَةِ وَ مَنْ حُرِمَ حَظُّهُ مِنَ الرِّفْقِ حُرِمَ حَظُّهُ مِنَ الدُّنْیا وَالْاخِرَةِ»؛ پاینده، ابوالقاسم، نهج‌الفصاحه، تهران، دنیای دانش، چاپ چهارم، 1382ش، ص738.

10. «إنَّ قَوماً مِن قُرَیشٍ قَلَّتْ مُداراتُهُم لِلنّاسِ فَنُفُوا مِن قُرَیشٍ، و ایْمُ اللّهِ ما کانَ بِأحسابِهِم بَأسٌ. و إنَّ قَوما مِن غَیرِهِم حَسُنَت مُداراتُهُم فَاُلحِقوا بِالبَیتِ الرَّفیعِ. قال: ثُمَّ قالَ: مَن کَفَّ یَدَهُ عَنِ النّاسِ فَإنّما یَکُفُّ عَنهُم یَدا واحِدَةً، و یَکُفُّونَ عَنه أیادِیَ کَثِیرَةً»؛ شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه، الخصال، تحقیق و تصحیح: علی‌اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین حوزه، چاپ اول، 1362ش، ج‏1، ص17.

11. پاینده، ابوالقاسم، نهج‌الفصاحه، تهران، دنیای دانش، چاپ چهارم، 1382ش، ص441.

12. «إنّی لأَصبِرُ مِن غُلامی هذا و مِن أهلی، عَلى ما هُوَ أمَرُّ مِنَ الحَنظَلِ، إنَّهُ مَن صَبَرَ نالَ بِصَبرِهِ دَرَجَةَ الصّائمِ القائمِ، و دَرَجَةَ الشَّهیدِ الّذی قَد ضَرَبَ بِسَیفِهِ قُدّامَ مُحمّدٍ صلى الله علیه و آله»؛ شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، قم، دارالرضی، چاپ اول، 1406ق، ص198.