فقه و احکام

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

آیا در زمان صدر اسلام کنیزان  می توانستند با مالکشان  نزدیکی نکنند؟یعنی آیا مجبور به نزدیکی با مالکشان بودند یا خیر؟لطفا در پاسخ بیشتر از آیات قرآن استفاده نمایید.

بله، طبق فرهنگ رايج در عصر بعثت پيامبر (ص) نزديكي كنيزان با مالكان آنها جايز بود و چنانكه كنيزان در ساير افعال و امور بايد مطيع مالك خود مي بودند در مسئله نزديكي هم بايد مطيع آنها مي بودند و در اين امور از خود اختياري نداشتند.
بر اساس آموزه هاي قرآن روابط جنسي انسان تنها در دو قالب مورد تاييد شرع اسلام است. اين دو قالب هم در سوره مومنون به روشني بيان شده است؛ خداوند متعال در آيات ابتدايي اين سوره در توصيف مومنان مي فرمايد : « وَ الَّذينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ (*)إِلاَّ عَلى‏ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومينَ (*) فَمَنِ ابْتَغى‏ وَراءَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ (1)
« و آنها كه دامان خود را (از آلوده‏شدن به بى‏عفتى) حفظ مى‏كنند (*) تنها آميزش جنسى با همسران و كنيزانشان دارند، كه در بهره‏گيرى از آنان ملامت نمى‏شوند (*) و كسانى كه غير از اين طريق را طلب كنند، تجاوزگرند. »
چنانكه ملاحظه مي نمائيد در اين آيه مشروعيت ارتباط با همسر و كنيز بيان شده است.
در اينجا ممكن است اين سوال پيش آيد كه گرچه در فرهنگ عصر نزول قرآن اين مسئله رايج بوده اما چرا دين مبين اسلام اينگونه رفتارها را تأييد نموده است؟
اين سوال به اصل مسئله برده و كنيز داري و مشروعيت اين كار بر مي گردد كه در اين باره بايد بگوييم كه مسئله كنيز و برده داري مسأله اي نيست كه اسلام آن را تأسيس نموده باشد، بلكه قرن ها قبل از اسلام اين مسئله وجود داشته و اسلام در حالى ظهور كرد كه مسئله برده داري سراسر جهان را فرا گرفته و با تار و پود جوامع بشرى آميخته بود.
روشن است كه اگر نظام غلطى در بافت جامعه اى وارد شود ريشه كن كردن آن احتياج به زمان دارد، و هر حركت حساب نشده اي نتيجه معكوسى خواهد داشت، درست همانند انسانى كه به يك بيمارى خطرناك مبتلا شده و بيماريش كاملا پيشرفت نموده است، و يا شخص معتادى كه ده ها سال به اعتياد زشت خود خو گرفته، در اين گونه موارد حتماً بايد از برنامه هاى زمان بندى شده استفاده كرد.
اگر اسلام طبق يك فرمان عمومى دستور مي داد همه بردگان موجود در آن زمان را آزاد كنند، چه بسا بيشتر آنها تلف مى شدند؛ زيرا گاه نيمى از جامعه را بردگان تشكيل مى دادند، آنها نه كسب و كار مستقلى داشتند، و نه خانه و كاشانه و وسيله اى براى ادامه زندگى.
اگر در يك روز و يك ساعت معين همه آزاد مى شدند يك جمعيت عظيم بي كار ظاهر مى شد كه هم زندگى خودش با خطر مواجه بود و هم ممكن بود نظم جامعه را مختل كند، و به هنگامى كه محروميت به او فشار مى آورد به همه جا حمله ور شود و درگيرى و خونريزى به راه افتد.
از اين رو بايد تدريجا آزاد شوند، و جذب جامعه گردند، نه جان خودشان به خطر بيفتد، و نه امنيت جامعه را به خطر اندازند، و اسلام درست اين برنامه حساب شده را تعقيب كرد.
در يك جمله كوتاه بايد گفت كه اسلام برنامه دقيق و زمان بندى شده براى آزادى بردگان دارد كه سرانجام همه آنها تدريجا آزاد مى‏شوند، بى آن كه اين آزادى عكس العمل نامطلوبى در جامعه به وجود آورد.
با توجه به مقدمه مذكور درباره درباره فلسفه حلال بودن كنيز بر مالك خود هم مي توان گفت كه وضعيت اينگونه زنان كه اسير جنگي هستند از سه حالت خارج نيست: يا بايد بعد از إسارات در جنگ به محيط قبلي خود و زندگي با شوهران كافر خود بازگشت داده شوند، يا بدون شوهر همچنان ميان مسلمانان بمانند و يا رابطه آن ها با شوهران سابق خود كه كافر بوده اند قطع شود و در صورت امكان ازدواج نموده يا تحت تكلفل مالك خود بمانند.
صورت اول بر خلاف اصول سياسي و تربيتي اسلام است زيرا از يك سو باعث تشويق و آسوده شدن خيال كفار براي جنگ هاي بعدي مي گردد و از سوي ديگر فرصت هدايت از اين زنان گرفته مي شود. صورت دوم ظالمانه بوده و برخلاف نيازهاي طبيعي هر انساني است و مي تواند منشأ بروز بسياري از مشكلات اجتماعي و اخلاقي گردد، بنابر اين تنها راه همان راه سوم است كه فرد به عنوان همسر يك مرد مسلمان يا كنيز او در جامعه اسلامي بماند تا زمينه آشنايي با حقايق معرفتي اسلام و گرويدن به اين دين براي او فراهم گردد .
بنابراين شخصي كه بعد از جنگ، سرپرستي يك زن اسير را بر عهده مي گيرد، از يك سو، شرعاً موظف به تأمين زندگي عرفي او بوده و از طرف ديگر، ارتباطاتش را زير نظر داشته و مسئول عملكردهاي او است.
روشن است كه زنان نيز همانند مردان داراي غريزه جنسي هستند و اگر از راه صحيح اين خواسته آنها بر آورده نشود با انجام أعمال نامشروع خواسته خود را دنبال مي كنند و اين مسئله باعث به فساد كشيده شدن جامعه اسلامي مي گردد.
بنابراين معقول ترين راه همين است كه كنيز بر مالك خود حلال باشد. البته ناگفته نماند كه امكان ازدواج با اين زنان هم ممكن است، و مرد مسلماني كه مالك اين زن شده است، مي تواند او را آزاد كرده و با او ازدواج نمايد، چنان كه در بسياري از موارد همين رفتار با زنان متشخص مي شد تا حرمت و جايگاه اجتماعي مناسب خود را دارا باشند.(2)
پي نوشت ها:
1. مؤمنون(23) آيه 5تا7.
2. براي مطالعه تفصيلي مسئله برده داري در اسلام مراجعه شود به كتاب « اسلام و آزادى بردگان‏» تأليف «آيت الله مكارم شيرازي.»
موفق باشید.

ایاکسی که دوران عقد نزدیکی داشته باشد شب عروسی شب زفاف ندارد واعمالش رانمی تواندبجااورد

پرسشگر گرامي به دو نكته توجه بفرماييد:
1- شب زفاف شبي است كه زن و شوهر براي اولين بار با هم مقاربت و نزديكي جنسي دارند. معمولا و غالبا اين شب را اولين شبي كه به خانه خودشان مي روند و اولين شبي كه زندگي مشترك شان را آغاز مي كنند، قرار مي دهند. ولي اگر در دوران عقد هم نزديكي كنند شب زفاف همان شب است، و اعمال و آداب شب زفاف براي آن شب مي باشد.
2-اما حتي اگر در دوران عقد نزديكي داشته ايد، مي توانيد در شب عروسي هم به عنوان رجاء و با اميد به اينكه خدا از آنها قبول كند و اثرات دعا را برايشان جاري كند، آداب شب زفاف را انجام دهيد.
موفق باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام. 23 سال دارم. در حال حاضر خارج از ایران سکونت دارم. مدتی است با دختر مسیحی آشنا شده ام و به هم علاقه مند شده ایم. آیا ازدواج با یک دختر مسیحی اشکال دارد؟ با توجه به اینکه این دختر به دین خود خیلی اهمیت می دهد و بی بندوبار نیست.

پاسخ:
ازدواج دائم با زن مسيحي بنا به احتياط واجب اشكال دارد، ولي ازدواج موقت با زن مسيحي اشكال ندارد.

پي نوشت:
1. امام خميني، توضيح المسائل، م2397.(مطابق با نظر آيت الله خامنه اي)
موفق باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها