فقه و احکام

باسلام وعرض خسته نباشید.

1-درصورتی که خانمی حایض باشد و رفتن او به مسجد از جمله برای مجلس ختم ضروری باشد چکار باید بکند؟

2- دوره حیض 7 روزاست. این 7 روز یعنی هفت تا 24 ساعت؟

3-در یکی از آیه های سوره بقره در مورد زنان (همسر) نوشته که: زنان کشتزار شمایند از هر دری که میخواهید وارد این کشتزار شوید. چه مفهومی دارد؟

پرسش 1: درصورتي که خانمي حايض باشد و رفتن او به مسجد از جمله براي مجلس ختم ضروري باشد چکار بايد بکند؟

پاسخ: پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
يکي از محرمات بر زن حائض، توقف در مساجد است، ولي اگر از يک در داخل و از ديگر خارج شود، يا براي برداشتن چيزي برود، مانعي ندارد. ( 1 ) بنا براين خانمي که حائض است، نمي تواند در مجلس ختم در مسجد شرکت کند. اگر مجلس ختم در مسجد بود، قسمت صحن مسجد و حياط مسجد که حکم مسجد را ندارد، مي تواند براي اظهار همدردي با خانواده متوفي و عرض تسليت شرکت کند. بايد در جامعه ديني اين گونه مسائل براي همه روشن شود که اگر چنين مجلسي در مسجد برگزار شده، نبايد انتظار داشته باشند همه بستگان و آشنايان شرکت کنند، چون ممکن است برخي از خانم ها به خاطر منع شرعي نتوانند شرکت کنند. نيز براي فرهنگ سازي مي توان به سخنران مجلس ياد داشتي داد که اين گونه مطالب براي مردم گفته شود تا بهتر آگاه شوند.

پي‌نوشت‌ :
1 . توضيح المسائل مراجع ، ج 1 ، ص 275 ، م 450 ؛ همان ، ص 225 ، م 355 .
--------------------------------

پرسش 2: دوره حيض 7 روزاست. اين 7 روز يعني هفت تا 24 ساعت؟

پاسخ: منظور از 7 روز يعني هفت تا 24 ساعت.(1)

پي نوشت:
1. سؤال تلفني از دفتر آيت ا... نوري همداني.
--------------------------------

پرسش 3: در يکي از آيه هاي سوره بقره در مورد زنان (همسر) نوشته که: زنان کشتزار شمايند .از هر دري که مي خواهيد، وارد اين کشتزار شويد. چه مفهومي دارد؟
پاسخ: آية شريفه مي‌فرمايد: " نساءکم حرث لکم فاتوا حرثکم انّي شئتم و قدّموا لانفسکم؛ واتقوالله..(1) زنان شما، محل بذر افشاني شما هستند، پس هر زمان که بخواهيد، مي‌توانيد با آن‌ها آميزش کنيد. (سعي نماييد از اين فرصت بهره گرفته، با پرورش فرزندان صالح) اثر نيکي براي خود، از پيش بفرستيد! وتقوا داشته باشيد.".
"حرث" مصدر و به معناي زراعت و به زميني که در آن کشت و زرع مي‌شود، گفته مي‌شود. از مقدم داشتن جملة "نساء کم حرث لکم" بر امر به آميزش و مجدداً تعبير به حرث معلوم مي‌شود منظور توسعه در موضوع آميزش از نظر زمان يا مکان است، نه از نظر اعضا و اندام زنان. بر اساس اين آيه جامعه انساني براي دوام نوع و بقاي نسل محتاج زنان است، زيرا خدا شگل گيري انسان را در طبيعت رحم قرار داده، طبيعت مردان را راغب به زنان فرموده ، ميان مردان و زنان دوستي و مهرباني بر قرار کرده . از اين رو غرض تکويني اين است که وسيله اي براي بقاي نوع فراهم شود. (2)
در اين آيه هم چنين به ضرورت وجود زن براي بقا و استمرار نسل انسان اشاره شده است.
اين نوع آيات را از نوع آيات الاحکام مي‌گويند که در صدد بيان يک حکم فقهي نيز هست. در عين حال که معني ديگر نيز در آيه مورد نظر است. در روايتي ابوبصير از امام صادق(ع) نقل مي‌کند : "معناي" فأتوا حرثکم انّي شئتم" اين است که هر ساعتي خواستيد، با عيال خود نزديکي کنيد". (3) البته اين موضوع با برخي از روايات تخصيص مي‌خورد، مثلاً آميزش در هنگام روزه دار بودن منع شده ، در روايات بسياري از موارد نيز مکروه دانسته شده است.
اين آيه هم چنين مي‌فهماند که به موضوع آميزش نبايد صرفاً از جنبه جنسي و کامجويي نگاه کرد، بلکه بايد به مسئله ايجاد و پرورش فرزندان شايسته توجه نمود که ذخيره معنوي براي فرداي قيامت مي‌شود. به همين خاطر ادامه آيه به مسئله پيش فرستادن عمل نيک به جهان آخرت اشاره مي‌کند. در ضمن اين سخن هشدار مي‌دهد که بايد در انتخاب همسر اصولي رعايت شود تا به هدف مهم تربيت فرزندان شايسته منتهي شود.
خداوند پس ازآيه فرمان به تقوا و پرهيزکاري مي‌دهد که مي‌فهماند بايد حقوق زن هم در نظر گرفته شود و از مرز عدالت و تقوا تجاوز نکنند.(4)
خداوند پس از آزاد گذاشتن نسبي مردان در زمان آميزش با زنان، آنان را از هر گونه تجاوز از اين حريم به بيرون از خانه با شدت باز مي‌دارد .با در اختيار گذاشتن زن در آميزش نسبي و تأمين نياز غريزي او و تعيين حقوق و قوانين خاص، راه هر گونه آزادي جنسي و بي حد و حصر و بي بند و باري نيز گرفته است.
خداوند در آيات بسياري از تشبيه و مثال براي فهم بهتر و آسان­تر انسان‌ها استفاده کرده است . معاني دقيق و عميق را از طريق مثال‌هاي ساده بيان نموده، همان گونه که ما انسان‌ها در گفتگوهاي خود از اين روش استفاده مي‌کنيم.
خداوند نيز مسئله استفاده از تشبيه و مثال را در آيات بسياري بيان نموده است.(5)
براي اطلاع بيش تر مي‌توانيد به تفاسيري هم چون الميزان و نمونه مراجعه فرماييد.

پي‌نوشت‌ها:
1. بقره (2) آيه 223.
2. علامه طباطبايي، تفسير الميزان، ج 2، ص 301 ـ 303، با تلخيص.
3. همان، ج 2، ص 309.
4. جمعي از نويسندگان، تفسير نمونه، ج2، ص142.
5. عنکبوت (29) آيه 43، حشر (51) آيه 21.

با سلام شخصی دارای دو حساب بانکی است. با فرارسیدن سال خمسی به حساب 1 خمس تعلّق گرفته است، آیا می توان خمس آن را از حساب 2 پرداخت کرد یا پول خمس هر حساب بانکی باید از همان حساب پرداخت شود؟ متشکرم

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز :
شخصي که داراي دو حساب بانکي مي باشد اگر با فرارسيدن سال خمسي به حساب شماره ( 1 ) خمس تعلق گرفته باشد، مي تواند خمس شماره ( 1 ) را از حساب شماره يک ( 1 ) پرداخت کند و هم مي تواند از حساب شماره ( 2 ) پرداخت کند. مثلا شماره يک پانصد هزار تومان متعلق خمس است از اين پانصد هزار تومان اگر صد هزار تومان را به عنوان خمس بدهد کافي است و اگر بخواهد از صندوق شماره ( 2 ) بدهد که خمس آن داده نشده باشد بايد صد و بيست و پنج هزار تومان به عنوان خمس شماره ( 1 ) پرداخت کند. ( 1 )
پي نوشت :
1 . آيت الله خامنه اي ، استفتائات ، ص 205 ، س 964 .

با عرض سلام خدمت شما من جوانی 18 ساله اهل جنوب خوزستان هستم. حدود 2.5 سال است که موضوعی مرا کلافه و دیوانه کرده است

با عرض سلام خدمت شما من جوانی 18 ساله اهل جنوب خوزستان هستم. حدود 2.5 سال است که موضوعی مرا کلافه و دیوانه کرده است و از آن بسیار رنج میبرم.از شما عاجزانه تقاضا دارم که این نامه را به دقت بخوانید وبه آن هر چه سریع تر وبا تحقیق فراوان پاسخ دهید. (با عرض معذرت) من وقتی که به توالت میروم پس از اینکه ادرار کردم و متوجه شدم که هیچ آبی در آلتم وجود ندارد (4تا 5 بار الت خود را از بالا به پایین می کشم) و آن را شسته و از توالت بیرون می آیم. پس از چند ثانیه یا دقیقه که راه رفتم و کاری انجام دادم از سر کنجکاوی دوباره به توالت بر می گردم و وقتی که سر پا با انگشتانم سر آلتم را از بالا به پایین فشار دادم می بینم که مقدار کمی آب(در حد نصف قطره آب یا حتی کمتر) بیرون می آید. این آب هم مانند ادرار است(بدون چسبندگی). پس در این 2.5سال مجبور بوده ام که هربار که به توالت یا حمام می روم استبرا کنم. چون در رساله تنها چیزی که تونستم بفهمم همین بود.جاللب این است که وقتی استبرا انجام میدهم ودباره به توالت بر می گردم همین اتفاق برایم پیش می آید.دیگر خسته شده ام و این موضوع بر نماز خواندنمم تاثیر گذاشته ونسبت به آن بی رغبت شده ام و گاهی هم به خاطر آن نماز نمی خوانم.حال من باید تا آخر عمر هر گاه به توالت می روم استبرا کنم ؟ نمازهایی که در این مدت خوانده ام درست بوده؟آیا نیازی به استبرا هست؟یا اینکه این کنجکاوی من بیهوده است و این آب پاک است؟ به نظر شما آیا همه افراد این موضوع را دارند و وسواس من باعث این موضوع شده؟ این مضوع مرا افسرده کرده. در2-3 سال از هر طریقی خواسته ام به جواب برسم جواب نامه یا هرچیز دیگرم را ندادند یا شاید قسمت نشده. از شما ملتمسانه خواهش می کنم که به این نامه با دقت و تحقیق فراوان جواب دهید. من هم اکنون که ای نامه را می نویسم به خاطر همبن موضوع فکر می کنم شرت وشلوارم نجس است و باید به حمام بروم و نماز نخواندم.

با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز.
اگر استبرا را درست انجام دهيد، آنچه بعد از استبرا خارج مي شود و شک کنيد که ادرار است يا مايعي ديگر ، پاک است ، رطوبتي که خارج مي شود ،پاک است . بدن و لباس را نجس نمي کند.
استبرا داراي اقسامي است و بهترين آن ها اين است که: بعد از قطع شدن بول، اگر مخرج غائط نجس شده، اول آن را تطهير كنيد، بعد ( درحالتي که نفس به حال عادي باشد ،نه به حالت ادرار کردن) سه دفعه با انگشت ميانه دست چپ از مخرج غائط تا بيخ آلت بكشيد . بعد شست را روى آلت و انگشت پهلوى شست را زير آن بگذاريد . سه مرتبه تا ختنه‏گاه بكشيد . پس از آن سه مرتبه سر آلت را فشار دهيد.
با اين روش معمولا ادرار در مجري نمي ماند .آنچه بعد از ادرار کردن خارج مي شود و يقين نداشته باشيد که ادرار خارج شده است، رطوبتي که خارج مي شود، پاک است . بدن و لباس را هم نجس نمي کند.(1)
با فرضي که استبرا را درست انجام داده باشيد ،ممکن است آنچه مي بينيد، باقي مانده آبي باشد که با آن محل خروج بول را تطهير کرده ايد و کمي از آن آب در مجري مانده باشد . يا ممکن است گرفتار وسواس شده باشيد .اين همه استبرا مي کنند و هيچ وقت با چنين شکي گرفتار نمي شوند ، بنابراين بعد از استبرا زياد به اين مسئله فکر نکنيد . اگر رطوبتي هم خارج شود، در صورتي که صد در صد يقين به ادرار بودن نداشته باشيد ،پاک بدانيد.
پي نوشت:
1. آيت الله سيستاني، توضيح المسائل، مسأله69 و 70.

حکم ارث مادر به فرزند چیست؟

پرسشگر گرامي با سلام وتشكر از ارتباط تان با اين مركز :
اگر فرزندان مادر همگى پسر يا همگي دختر باشند، مال را به طور مساوى بين خودشان تقسيم مى كنند . اگر فرزندان دختر و پسرند ، هر پسر دو برابر دختر ارث مي برد.(1)
پي نوشت:
1. امام خميني ،توضيح المسائل ،مسئله 2734.

با سلام من پسری 17 ساله ام وقتی کمی شهوت انگیز می شوم و یا این جور فکر ها را می کنم ماده ای چسبناک بی رنگی از مجرای ادراری خارج می شود . نه با جهش خارج می شود نه بدنم سست می شود و نه هنگام خارج شدن لذت می برم . می خواستم بدانم آیا این ماده منی است ؟ اگر نیست چیست ؟ حکمش چیست ؟ نجس است ؟ غسل واجب می شود ؟ لطفا ممنون می شوم جواب بدهید با تشکر

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباط تان با اين مرکز
چنين مايعي مني نيست و پاک است. وضو را هم باطل نمي کند و غسل هم واجب نمي شود
هرآبي از شما بيرون آيد و سه نشانه مني را نداشته باشد و نداني که مني است يا نه ،يعني يقين صد درصد به مني بودنش نداشته باشي، حکم مني را ندارد.
نشانه هاي مني در مسئله زير آمده است :
اگر رطوبتى از انسان خارج شود و نداند منى است يا بول يا غير اين ها چنانچه با شهوت و جستن بيرون آمده و بعد از بيرون آمدن آن بدن سست شده، آن رطوبت حكم منى دارد ، اگر هيچ يك از اين سه نشانه يا بعضى از اين ها را نداشته باشد ، حكم منى ندارد. ولى در زن و مريض لازم نيست آن آب با جستن بيرون آيد ، بلكه اگر با شهوت بيرون آيد، در حكم منى است و لازم نيست بدن سست شود .(1)
آبي که گاهي در اثر تحريک از انسان خارج مي شود و نشانه هاي مني را ندارد، مَذي نام دارد .

پي نوشت:
1. توضيح المسائل مراجع، مسئله 346.

اگر فاصله ی بین دو مأموم از ابتدای نماز جماعت حدود دو و سه قدم باشد ایا نماز جماعت باطل می شود؟

با سلام و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز
اگر فاصله بين دو مأموم از ابتداي نماز جماعت حدود دو و سه قدم باشد به طوري که به آن جماعت بگويند اشکال ندارد و جماعت صحيح است.(1)
پي نوشت:
1 .آيت الله مکارم ،توضيح المسائل ،م1242.

آیا در تمامی شکستن قسم ها باید کفّاره داد؟ به طور مثال اگر کسی در عصبانیت قسم خورده که دیگر با دوستش صحبت نخواهد کرد و یا از فلان غذا نخواهد خورد و ... . حالا که قسمش را شکسته حتما باید کفاره بدهد؟

پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
قسم شرعي داراي شرايط ويژه اي مي باشد، از جمله اينکه:
1. از روى قصد و اختيار قسم بخورد، بنابراين قسم خوردن بچّه و كسى كه مجبورش كرده اند، درست نيست. همچنين اگر در حال عصبانى بودن بدون اراده و قصد قسم بخورد.
2. كارى را كه براى انجام آن قسم مى‏ خورد، بايد حرام و مكروه نباشد. كارى را كه قسم بر ترك آن مى‏ خورد، واجب و مستحب نباشد. اگر براى انجام كار مباحى قسم مى‏ خورد، بايد ترك آن در نظر مردم بهتر از انجامش نباشد، همچنين اگر قسم براى ترك كار مباحى مى‏ خورد، بايد انجام آن در نظر مردم بهتر از تركش نباشد.
3. به يكى از نام هاى خداوند قسم ياد كند، خواه نامى ‏باشد كه به غير ذات مقدّس او گفته نمى‏ شود ،مانند «خدا» و «اللَّه» يا نامى كه به غير او نيز گفته مى‏ شود، ولى از قرائن معلوم است كه مقصودش خداست، بلكه اگر به نام هايى قسم ياد كند كه بدون قرينه, خدا به نظر نمى‏ آيد، ولى او قصد خدا را كند، بنابر احتياط واجب بايد به آن قسم عمل كند.
4. قسم را بايد به زبان بياورد.
5. عمل كردن به قسم براى او ممكن باشد. اگر موقعى كه قسم مى‏ خورد، ممكن باشد، ولى بعداً عاجز شود يا مشقّت شديد داشته باشد، از همان وقت كه چنين شده ،قسم او به هم مى‏ خورد.(1)
با توجه به شرايطي که در بالا ذکر شد، اگر آنچه براي آن قسم خورده است، از نظر شرع امر پسنديده اي باشد (صحبت نکردن با دوست و غذاي خاصي را نخوردن، به خودي خود نمي تواند امر پسنديده شرعي باشد) و در موقع قسم خوردن به گونه اي عصباني نبوده که از حالت اختيار خارج شده و ناخواسته کلامي را بر زبان جاري کرده باشد، بايد به قسم خود عمل کند. هرگاه عمداً با قسم خود مخالفت كند، بايد كفّاره بدهد، به اين صورت که يا ده فقير را سير كند، يا بر آن ها لباس بپوشاند، و اگر توانايى بر اين ها نداشته باشد، بايد سه روز روزه بگيرد.(2)
اگر قسم شرايط لازم را نداشته باشد (مورد قسم امر خوب و پسنديده نباشد و يا در حالتي که اختيار را از دست داده بود، قسم بخورد) چون قسم شرعي محقق نشده است، عمل نکردن به آن موجب کفاره نمي شود.

پي نوشت ها :
1. آيه الله مکارم شيرازي , توضيح المسائل ,م2300 .
2. همان ,م2302.

بنده مقلدآیت الله خامنه ای هستم. وطن اول من شهر مقدس قم و موطن دوم بنده شهر تهران است. حال با توجه به مسائل خانوادگی, کاری و غیره می خواهم بدانم آیا می توانم شهر دیگری را به عنوان موطن سوم خود انتخاب کنم ؟؟ در صورت مثبت یا منفی بودن پاسخ شرایط نماز و روزه بنده در شهر سوم چگونه خواهد بود ؟ با تشکر

سلام و تشکر از اعتماد شما نسبت به مرکز.
شرايط انتخاب وطن :
اگر کسي بخواهد شهر يا مکاني به عنوان وطن انتخاب کند ، براي انتخاب وطن چند چيز لازم است :
1 - قصد زندگي دايمي تا آخر عمر در آن جا داشته باشد هر چند بخواهد هرساله ، 4 ماه در آن جا زندگي بکند. بنا براين اگر کسي بخواهد هر ساله تا آخر عمر در سه مکان زندگي بکند مثلا 4 ماه در تهران و 4 ماه در مشهد و 4 ماه در بندر عباس زندگي بکند ،هر سه مکان وطن انتخابي او محسوب مي شود .
2 - بايد اثاث و بساط زندگي را در آن جا مستقر کرده و در آن جا سکونت داشته باشد .
3 - وطن شدن بعد از اين است که مدتي که عرفا صدق ماندن در آن جا بکند ،مثلا بعد از سه ماه زندگي کردن وطن مي شود .
بنابراين کسي که مي خواهد به طور موقت مثلا چند سال در شهري زندگي بکند ،آن جا وطن او محسوب نمي شود . همين طور کسي که فعلا زندگي را به آن شهر منتقل نکرده ،گرچه قصد دارد که در آينده براي سکونت تا آخر عمر در آن جا سکونت کند، چنين فردي تا زندگي را به آن جا منتقل نکرده ، وطنش محسوب نمي شود .(1)

پي نوشت:
1 .آيت الله خامنه اى، رساله أجوبة الاستفتاءات ؛ ص: 129 ، س 644 و 684 و 685.

با سلام من 2 سؤال دارم:

سؤال 1- من در یک طرح کارورزی دولت شرکت کردم و روزانه 6 ساعت باید در یک مؤسسه کار می کردم مسئولان شرکت گفتند ما کاری نداریم 2 ساعت کافیست بیایید و حقوق خود را دریافت می کرم بعد از 6 ماه انصراف دادم ولی چون باید فرم پر می کرد و برایم ماه 7 را نیز مسئولان گزارش کار نوشتند در حالیکه من آن ماه را نرفتم خواهشمند است بفرمایید این حقوق ماه 7 که به حسابم ریخته شده حلال است؟ با آن چه کنم در صورتی که خود مسئول مؤسسه در جریان نرفتن من بوده است.

سؤال 2- فردی در یک مرکز زیارتی کار می کند و رئیس مرکز اجازه می دهد که نصف درآمد سفر سوریه را فرد به عنوان عیدی بردارد قبل از رفتن رئیس مرکز فوت می کند، آیا این فرد مجاز است پس از فوت فرد نصف هزینه سفر زیارتی را از درآمد بردارد؟ (حساب کتاب ها دست همین فرد است)

پاسخ سؤال اول:
پرسشگر گرامي باسلام و تشکر از ارتباطتان با اين مرکز
در صورتي که رئيس اداره قانونا چنين اختياري داشته باشد که با توجه به کميت و کيفيت کار افراد براي آنها اضافه کاري در نظربگيرد، و آنچه را به عنوان اضافه کاري معوّقه براي شما در نظر گرفته است، برخلاف قانون و مقررات اداري نباشد، گرفتن پول مذکور براي شما اشکالي ندارد.
اما اگر مي دانيد که آنچه به عنوان اضافه کاري معوّقه براي شما رد نموده است، برخلاف قانون و مقرّرات اداري مي باشد، گرفتن آن براي شما جايز نيست .
اگر گرفتي، به همان حساب بايد برگرداني.(1)

پي نوشت:
1 .سوال حضوري از دفتر آيت الله خامنه اي.
شماره تلفن دفتر رهبري در قم ، براي دريافت اطلاعات بيشتر 02517746666
----------------------------------

پاسخ سؤال دوم:
اگر رئيس مرکز انجام عمل (سفر به سوريه) را شرط کرده باشد، بعد از سفر زيارتي مي توان هزينه را از در آمد برداشت و لو رئيس مرکز فوت کرده باشد. البته اگر در وظيفه خود کوتاهي کرده باشيد به همان نسبت از درآمد را مالک نمي شويد و نمي توانيد برداريد.(1)

پي نوشت:
1. سؤال تلفني از دفتر آيت ا... خامنه اي.

اگر كسي كس ديگري را بكند حكمش چيست

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
به اين كار زنا مي گويند كه از گناهان بزرگ بوده و در تمام اديان الهي از آن نهي شده است.
آلودگي به گناه و بي باكي در معاصي و ارتكاب محرمات و شكستن حرمت مقام ربوبي الهي بسيار ناپسند و بدبختي آور است.
انجام عمل خلاف شرع موجب تباهي انسان و باعث فنا و هلاكت او است. امام باقر(ع) فرمود: "ما من نكبه تصيب العبد الا بذنب؛ هيچ نكبتي دامنگير شخص نمي شود مگر به واسطه گناهي كه مرتكب شده است". (1)
امام علي(ع) مي فرمايد: "خداوند آسايش و زندگي راحت هيچ مردمي را نمي‏گيرد مگر به علت گناهاني كه مرتكب شده‏اند. خداوند هرگز به بندگان خود ستم نمي‏كند". (2)
گناه صرف نظر از خطراتي كه براي جهات فردي و اجتماعي دارد، بزرگ‏ترين عامل انحطاط و سقوط انسانيت است.
گناهكار هرگز از مزاياي افتخارآميز بشر و تكامل انساني برخوردار نيست. پليدي گناه حجاب نورانيت دل و صفاي باطن است.
گناهكار قبل از اين كه به جامعه يا به خود ضربه‏اي وارد كند ، شخصيت خود را ساقط مي‏نمايد و انسانيت خود را مي كشد. كسي كه عاشق فضايل انساني و آزاد مردي است ،بايد از پليدي گناه پيراسته باشد. علي(ع) مي فرمايد: "كسي كه به كرامت نفس و شرافت آدمي علاقه دارد ،بايد از گناه بپرهيزد". (3)
در حديث ديگر فرمود: "آزاد مرد كسي است كه تمايلات غير مشروع خود را ترك كند". (4) در جاي ديگر فرمود: "ما زني غيور قطّ؛ غيرتمند و جوانمرد هرگز زنا نمي‏كند". (5)
قرآن كريم در مورد زنا مي فرمايد: "ولا تقربوا الزّنا انّه كان فاحشة و ساء سبيلاً؛ نزديك زنا نشويد كه كار بسيار زشت و بد راهي است". (6)
زنا از گناهان كبيره است و آثار و عواقب بسيار خطرناك دنيوي و اخروي به دنبال دارد. امام صادق(ع) مي فرمايد:
"زنا شش اثر دارد: سه اثر در دنيا، سه اثر در آخرت. اما آثار دنيوي زنا: آبرو را مي برد، رزق را كم مي كند، مرگ را نزديك مي كند، و آثار اخروي آن: غضب پروردگار، سختي حساب و دخول در آتش و جاودان ماندن در آن". (7)
بنابراين زنا و لواط و بي عفتي و بي بندوباري جنسي، فاسد كننده دنيا و آخرت است. كسي كه مرتكب چنين اعمال شنيع شده، واجب و لازم است فوراً نادم شده و توبه كرده و به سوي خداوند باز گردد تا خود را از منجلاب بدبختي نجات دهد. رسول اكرم(ص) فرمود:
"هر مرضي دارويي دارد و داروي گناهان استغفار و طلب عفو از پيشگاه ذات پاك الهي است". (8) توبه كه به معني پشيماني واقعي از معصيت است، موجب بخشش گناه شده و صفحه قلب را از آلودگي پاك و تيرگي را مبدّل به روشنايي مي سازد.
گناه هر چه باشد و هر اندازه كه انجام شده باشد، قابل توبه است .توبه از آن در درگاه الهي پذيرفته مي شود، به شرط آن كه توبه حقيقي باشد؛ يعني انسان از عمق دل توبه كرده باشد.
مكتب تربيتي اسلام تمام آلودگان به گناه را دعوت مي كند كه براي اصلاح خويش و جبران گذشته از در توبه كه در رحمت الهي است، وارد شوند و سعادت خود را باز يابند.
امام زين العابدين(ع) در مناجات زيباي خود مي فرمايد: "معبود من ! كسي هستي كه به روي بندگانت دري به سوي عفو گشوده‏ و نامش را توبه نهاده‏ و فرموده‏اي: باز گرديد به سوي خدا و توبه كنيد، توبه خالص. حال كه اين در رحمت باز است، عذر كساني كه از آن غافل شوند و توبه نكنند چيست؟". (9)
براي پاك شدن از گناه، لازم نيست كه حتماً خود را معرفي نمايد تا حد(تازيانه) بر او جاري شود، بلكه با همان توبه واقعي پاك مي شود.
توبه هرگاه واقعي باشد و از اعماق جان برخيزد و انسان از كرده خويش پشيمان شود، مقبول در گاه خدا مي شود . آثار و بركات توبه نمايان مي گردد. توبه كار واقعي خود را از مجالس گناه دور مي دارد . از عواملي كه گناه را وسوسه و تداعي مي كند، برحذر مي باشد. خود را در پيشگاه خدا شرمنده مي بيند و همواره در صدد كسب رضاي او مي باشد.

خداوند نه تنها توبه را مي پذيرد بلكه توبه كار واقعي را دوست دارد. گناهانى كه خداوند حد براى آن‏ها مقرر داشته مانند زنا، واجب نيست كسى براى جبران گناهش نزد حاكم شرع اقرار كند تا بر او حد جارى نمايد، بلكه توبه زناكار، پشيمانى از گناه و عزم برترك آن در آينده و سعى دراستغفار مى‏باشد. در اين جهت فرقى بين زنا و گناهان ديگر نيست.
پي نوشت‏ها:
1. محمد بن يعقوب كليني، اصول كافي، ج 2، ص 269، حديث 4.
2. محمد تقي فلسفي، كودك، ج 1، ص 16 (المستطرف، ج 2، ص 461).
3. همان، ص 11 (ارشاد مفيد، ص 141).
4. محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، ج 74، ص 237.
5. نهج البلاغه (فيض الاسلام) كلمات قصار، شماره 297، ص 1222.
6. اسراء (17) آيه 32.
7. بحارالانوار، ج 76، ص 22، حديث 17.
8. محمد ري شهري، ميزان الحكمه، ماده ذنب، شماره 6655، ج 2، ص 997.
9. آيت اللَّه مكارم شيرازي، اخلاق در قرآن، ج 1، ص 218.

صفحه‌ها