اختلالات افسردگي

سلام خسته نباشید من تا الان که زندم احساس میکنم تو زندگی شکست خوردم و باختم و خیلی دوست دارم ازین دنیا رها بشم یعنی بمیرم ایا دعا کردن برای مردن گناهه ایا براورده میشه چطوری میشه به این چیز برسم به خصوص دوست دارم من زودتر از همسرم بمییرم درست زمانی که همه زنده اند یعنی پدر و مادر و بستگانو و همسر و من زود تر از همهی این ادما بمیرم ولی دوست دارم قبل از مردن گناهانمو اعم از حق الله و حق الناسو جبران کنم بعد برم بد جور کم اوردم نمیدونم چیکار کنم؟؟؟؟؟ میشه بگید پشت سر کسی که غیبت کردیم ایا حق الناسه ؟؟؟؟اگه هست چطور میشه جبرانش کرد؟؟؟؟

پرسشگر گرامي ! احساس شكست، غربت و تنهايي ات را در اين دنياي پهناور درك مي كنيم كمبود محبت، تنها ماندن، و تحمل برخي سختي ها سبب افسردگي روحي شما شده، و باعث شده كه بر اعصاب و روان خود نتوانيد كاملا مسلط باشيد. ولي راه خلاصي از اين وضعيت، دعا كردن براي مردن نيست. هنر آن است كه شكست ها و مشكلات را به پُل عظيم پيروزي و نردبان مستحكم ترقي و تعالي تبديل كنيم، نه آن كه مرگ خود را آروزكنيم! زيرا جوهره انسان و همه كمالات، استعدادها، و معادن و ذخايردروني وجود انسان در برخورد با مشكلات و در ميدان هاي مبارزه با سختي ها تبلور مي يابد، شكوفا مي شود و ميوه مي دهد.
شما بايد به جاي طلب مرگ از خداوند استقامت و صبر و استواري طلب كنيد، و از او بخواهيد شما را در آزمايشهاي سخت و دشوار زندگي موفق و پيروز سازد.
چه آن كه دل و قلبت مالامال از عشق و ايمان به خدا و ائمه و اولياي الهي است، پس چرا راه صبر و استقامت و بردباري را همانند امامان و پيروان راستين آنان در پيش نمي گيري؟ آيا نمي داني در اين دنيا هر كسي با ايمان تر است سختي و مشكلاتش هم بيشتر است، ولي در آخرت به عكس است؟ در آخرت پاداش و مقامي را كه خداوند به سختي كشيده هاي صبور دنيا مي دهد به اندازه اي شگفت انگيز است كه همه بهشتي ها آرزو مي كنند و مي گويند: اي كاش ما هم در دنيا بيشتر سختي مي كشيديم، و حاجات و خواسته هايمان بر آورده نمي شد تا در مقام و منزلت اين ها قرار مي گرفتيم؟
پرسشگر گرامي! نعمت وجود و هستي و زندگي در اين جهان از نعمت‏هاي بزرگ الهي است. كسي كه آرزوي مرگ مي‏كند، گويا اين نعمت بزرگ را كفران كرده و آن را ناديده مي‏انگارد.
در حديث آمده است كه روزي پيامبر اكرم(ص) به عيادت بيماري رفت. از او احوالپرسي كرد. بيمار از درد و مشكلاتش ناليد و آرزوي مرگ كرد. حضرت به او فرمود: «لَا تَتَمَنَّ الْمَوْتَ فَإِنَّكَ إِنْ تَكُ مُحْسِناً تَزْدَدْ إِحْسَاناً وَ إِنْ تَكُ مُسِيئاً فَتُؤَخَّرُ تُسْتَعْتَبُ فَلَا تَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ؛ (1) آرزوي مرگ نداشته باش ،زيرا اگر تو آدم خوب و نيكو كاري باشي با طولاني تر شدن عمرت بر كارهاي نيك شما افزوده مي شود و اگر آدم بدي باشي با تأخير افتادن مرگت، چه بسا دچار عتاب شوي. (در نتيجه توبه كني و يا گرفتار سختي و رنج هايي در دنيا شوي كه كفاره بدي ها و گناهانت شود و به خاطر آن آمرزيده شوي)». يكي از خوشبختي هاي انسان اين است كه عمرش طولاني باشد و در نتيجه با توبه و انابه به سوي قيامت و سراي ابدي برود.
از اين رو امير المؤمنين(ع) مي فرمايد:«لا تتمنّ الموت الّا بشرط وثيق؛(2) آرزوي مرگ نكنيد، مگر آن كسي كه در اثر اطاعت و بندگي خدا، آخرتش را آن چنان آباد كرده باشد كه به نجات و خلاصي خود اطمينان و يقين داشته باشد»، و از طرفي هيچ كس نيست كه يقين داشته باشد كه حتما آمرزيده شده و اهل بهشت است.
به محتوا و معاني دعاهاي ماه مبارك رمضان به ويژه دعاهاي دهه آخر، و به خصوص دعاهاي شب هاي قدر راملاحظه كنيد كه چگونه ائمه طاهرين عليهم السلام از طريق دعا به ما آموزش مي دهند كه از خدا بخواهيم عمر ما را طولاني كند.
اما در مورد حق الناس و جبران غيبت: حق الناس را مي توان به دو دسته تقسيم كرد. حق الناس مالي و غير مالي. كسي كه حقي يا مالي را از ديگران ضايع كرده باشد، نخست بايد از اين گناه بزرگ توبه كند، و از خدا عذر خواهي نمايد. زيرا در درجه اول قانون خدا نا ديده گرفته شده، يعني اول حق الله ضايع شده، سپس حق الناس. پس از توبه و استغفار، جبران حق الناس واجب است، مالي باشد يا غير مالي. اگر مالي باشد بايد عين مال – اگر موجود باشد- يا مثل و يا قيمت مال را به صاحبانش بدهد، و يا از آنان رضايت و حلاليت بخواهد، اگر صاحبان مال مرده است، به اولاد و ورثه اش بدهد، و يا از ورثه اش حلاليت طلب كند، و اگر حق الناس غير مالي باشد مثل غيبت، فحش، توهين و تحقير و تهمت، بايد
از هر كسي كه احتمال مي دهيد حق او را از اين طريق ضايع كردي، حلاليت و رضايت بگيريد، و اگر آن طرف را نمي شناسيد، يا دسترسي به او نداريد، يا از كساني است كه مي‌دانيد يا احتمال مي‌دهيد ، رضايت نمي‌دهد و حلال نمي‌كند، بلكه اگر از موضوع با خبر شود باعث ايجاد كدورت و دشمني مي‌گردد، دنبال طلب رضايت و حلاليتش نرويد بلكه از گناه خود توبه و استغفار كنيد، و براي آن طرف نيز دعا كنيد، صدقه بدهيد يا كار خير ديگري را انجام دهيد و ثوابش را به آن شخص هديه كنيد، چه آن كه آنان در روزتنگدستي در عالم برزخ و قيامت به شدت به ثواب اين گونه كارها نياز دارند و از شما راضي خواهند شد.
امام صادق(ع) از پدرانش عليهم السّلام روايت مى‏نمايد كه رسول خدا(ص) فرمودند: كسى كه به كسى ظلم كند و آنگاه او را پيدا نكند كه از او حلاليت بخواهد، بايد استغفار نمايد. زيرا اين كار قطعا كفاره آن خواهد بود.(3) اما حق الله مثل نماز و روزه و...نخست بايد از ضايع كردن و بي توجهي به آن توبه و استغفار كنيد، و بعد تصميم بگيريد كه آن را جبران كنيد، و بر اساس ملاحظه توانايي خود برنامه ريزي كنيد. و اگر از عهده انجام همه آن بر نمي آييد، هر اندازه مي توانيد، انجام دهيد. و اگر عملي مثل روزه را به هيچ وجه نمي توانيد، با گرفتن قضاء، جبران كنيد، زياد استغفار كنيد و كفاره روزه را بدهيد، و اگر از جهت مالي نيز مشكل داريد، كفاره نيز از گردن شما ساقط است.
ببينيد خداي ارحم الراحمين چه قدر دين را آسان گرفته است؟! به اندازه توانايي انسان از او تكليف مي خواهد نه بيشتر.
پي نوشت ها:
1. محمد بن الحسن الحر العاملي، وسائل الشيعه، الناشرمؤسسه آل البيت، قم، سنه النشر/1409 ه.ق، ج2 ، ص449.
2. عبد الواحد بن تميمي آمدي، معجم الفاظ غرر الحكم درر الكلم، الناشر مركز الابحاث و الدراسات الاسلاميه، تاريخ النشر/ذي القعده 1413./ تحقيق مصطفي درايتي، ص1072.
3. شيخ صدوق، ثواب الاعمال، ترجمه ابراهيم محدث بندرريگى‏، ناشر انتشارات اخلاق‏، ص 587.
موفق باشید.

من پسری 18ساله هستم وازبچکی با خاله هم سن خود بزرگ شدم.تا چند سال پیش بین من واو حس عشق پیدا شد و الان حدود 2سال است که این حس حکم فرما است .هرجفتمان از اینده که قرار است جدا باشیم میترسیم وتا به حال چندین بار قصد خود کشی به سرم زده ایا این دوستی حرام است؟

اين مسأله يكي از اشتباهات استراتژيك خانواده ها از جمله والدين شما و والدين خاله تان مي باشد. عدم دورانديشي در اين روابط عاطفي، فرجامي جز آن چه در حال تجربه آن هستيد ندارد. در هر صورت اگر ما عشق را مورد تجزيه و تحليل قرار دهيم رگه هايي از سه اختلال عمده روان پزشكي يعني اضطراب افسردگي و وسواس فكري در آن مشهود است. مثلا ترس از جدايي چيزي جز اضطراب جدايي نيست. فرد مضطرب با هر حمله و هجمه اضطرابي مي كوشد تا از طريق پناه بردن به يك فرد يا شي آرامشگر از سطح اضطرابش بكاهد. شما و ايشان نيز با هر بالا آمدن سطح اضطرابي به يكديگر پناه مي بريد و با تصور ترك اين آرامشگر بيروني بر خود مي لرزيد. يا مثلاً قصد خودكشي در برخي موارد در افراده افسرده حال به وجود مي آيد و فردي كه از افسردگي به دور است بسيار بعيد ايست كه ثانيه اي به خودكشي بينديشد. يا همچون يك فرد وسواسي، شما وسواس گونه به او مي انديشيد و نمي توانيد يك آن از او دست بكشيد و .....
همان طور كه اين اختلالات بسترساز عشق مرضي گشته است، درمان تخصصي آن ها از طريق مراجعه به روان شناس باليني و روانپزشك سهم بسزايي در حذف و تعديل كم دردسر عشق مرضي دارد. بي شك خوددرماني در اين گونه موارد كم تأثير است و شما چاره اي نداريد تا براي گذر بي آسيب از اين رابطه نافرجام به يك متخصص به صورت حضوري مراجعه نماييد. ترديدي وجود ندارد كه در همان 2و3 جلسه اول شاهد تحولات اميداوار كننده اي در خود خواهيد بود و به تدريج حس توانمندي براي نيل به يك زندگي مستقل در شما و ايشان رشد مي يابد.
بهتر است به جاي تفكر در راه كارهاي صددرصد آسيب زا و گناه آلود مانند خودكشي به راه كارهاي تخصصي تر از جمله كمك گرفتن از يك روانشناس و روانپزشك متوسل شويد. نيازي به قطع يكباره رابطه نيست، بلكه تعديل آن مثلاً از رابطه حضوري به رابطه تلفني و بعد پيامكي و.... نيز براي گام هاي اول كفايت مي كند.
البته به واسطه رشد عقلي و بلوغ فكري روز افزون شما به تدريج بر سطح استقلال شناختي-عاطفي شما افزوده مي گردد و شما با گذر از دوره نوجواني و جواني به پختگي هاي بيشتر مي رسيد.
آرامش هر دوي شما متوقف بر استقلال رواني روز افزون شماست و همواره وابستگي رواني عاطفي چيزي جز اضطراب و تنيدگي براي ما به ارمغان نمي آورد.
كار را زياد دشوار ندانيد و بدانيد كه با برداشتن اولين گام هاي تخصصي شرايط شما روز به روز بهتر و دل انگيزتر خواهد شد. تجارب باليني ما روان شناسان نشان مي دهد كه درمان عشق امري شدني است هر چند در ابتدا امري ناشدني به نظر مي رسد. نمونه اين مسأله را ما در مرگ عزيزترين كسان خود تجربه مي كنيم اگر شما فرزندي داشته باشيد كه صد درصد به او وابسته باشيد و خداي ناكرده بر اثر تصادف يا بيماري از دنيا برود، بعد از مدتي به فراغ او عادت مي كنيد و بر خلاف تصور اوليه تان تداوم زندگي بدون او را امري شدني و قابل تحقق مي يابيد.
موفق باشید.