۱۴۰۴/۰۸/۳۰ ۰۹:۰۵ شناسه مطلب: 100921
پرسش:
منظور قرآن از غروب خورشید در چشمه در داستان ذوالقرنین چیست و این مسئله چگونه با یافتههای علمی سازگار است؟
پاسخ:
برخی در مقام نقد قرآن و اثبات ناسازگاری آن با علم گفتهاند: قرآن روایتی از داستان ذوالقرنین ارائه میدهد که از مکانهای غروب و طلوع خورشید در چشمه گلآلود بازدید میکند. طلوع خورشید از یک نقطه زمین و غروب آن در چشمه تیره، تصوری خام و ابتدایی است که هر انسان ناآگاه، آن را با چشم میبیند. اگر در بیابانی مسطح باشید مشاهده میکنید که خورشید در صبحگاه از نقطهای بسیار دور، از زمین خارج میشود و در طول روز پهنه آسمان را بهطور قوسی طی میکند. در هنگام غروب مخصوصاً در بیابانهای شنی عربستان، سرابی تیره مشاهده میشود که خورشید بهتدریج در آن فرو میرود. این چیزی است که پیامبر و هر عرب دیگری از طلوع و غروب خورشید میدیدند و پیامبر همین توهم غلط را ناآگاهانه وارد قرآن کرده و به خدا نسبت داده است.
در این نوشتار این مدعا بررسی و نقد میشود.
طلوع و غروب خورشید از نگاه علم
ازنظر علمی، خورشید واقعاً طلوع یا غروب نمیکند. این پدیدهها صرفاً دیداری و ناشی از حرکت چرخشی زمین به دور محور خود هستند. وقتی ما طلوع خورشید را میبینیم، در حقیقت این ما هستیم که بهدلیل چرخش زمین، به سمت خورشید در حال حرکتیم و کمکم در معرض نور آن قرار میگیریم؛ و زمانی که غروب خورشید را مشاهده میکنیم، زمین در حال چرخش است و ما از دیدرس مستقیم خورشید خارج میشویم و نور آن کمتر میشود. پس این حرکت زمین است که باعث میشود ما طلوع و غروب را تجربه کنیم، نه حرکت خورشید؛ اما چشم ما بهگونهای آفریده شده که پدیدهها را از زاویه دید خودمان درک کند. وقتی خورشید به سمت افق نزدیک میشود، به نظر میرسد که دارد به درون آن (چه دریا باشد، چه کوه یا زمین صاف) فرو میرود، درحالیکه درواقع، این ما هستیم که در حال چرخش هستیم و خط دیدمان نسبت به خورشید تغییر میکند.
روش قرآن در بیان نگاه دیگران
قرآن کتاب علم تجربی نیست و کتاب دین است و زبان دین با زبان علم متفاوت است؛ اما درعینحال قرآن از هرگونه مطلب باطل و نادرستی خالی است. (1) قرآن در مواردی که مطالبی را از نگاه دیگران نقل کرده و این مطالب با واقعیت منطبق نبوده، با آوردن قرینهای مخاطب را متوجه واقعی نبودن آن نگاه و احساس میکند. برای نمونه، خداوند در داستان اصحاب کهف، هنگامیکه در مقام بیان حرکت ظاهری خورشید بوده، از فعل «تری: میبینی» استفاده و بدینوسیله به واقعی نبودن این حرکت اشاره کرده است: ﴿وَ تَرَى اَلشَّمْسَ إِذٰا طَلَعَتْ ... الکهف، 17﴾؛ «و خورشید را میبینی که وقتی طلوع میکند ... .»
خداوند در داستان ذوالقرنین نیز دقیقاً از همین روش استفاده کرده است.(2)
دیدگاه قرآن یا باور ذوالقرنین؟
قرآن در سوره کهف داستانی را درباره ذوالقرنین نقل کرده است. او به مکانی میرسد و در آنجا میبیند که خورشید داخل چشمهای گلآلود یا داغ غروب میکند:
﴿حَتّٰى إِذٰا بَلَغَ مَغْرِبَ اَلشَّمْسِ وَجَدَهٰا تَغْرُبُ فِی عَیْنٍ حَمِئَهٍ ...﴾؛ (3) «تا زمانی که به محل غروب خورشید رسید [منظره غروب] خورشید را چنین یافت که در چشمهای گرم و لجنآلود غروب میکند ... .» (4)
با کمی دقت در آیه بالا متوجه خواهیم شد قرآن نفرموده است:
«تَغْرُبُ فِی عَینٍ حَمِئَهٍ؛ خورشید در چشمهای تیره غروب میکند»؛
بلکه فرموده است: ﴿وَجَدَهَا تَغْرُبُ فِی عَینٍ حَمِئَهٍ.﴾ «وَجَدَهَا» یعنی ذوالقرنین احساس کرد که خورشید در چشمهای تیره غروب میکند. (5) بنابراین، این آیه فقط نحوه دیدن ذوالقرنین و تصوری که برای او ایجاد شده را بیان میکند؛ نهاینکه باور خالق قرآن نیز درباره خورشید همین است. برای تشبیه به ذهن فرض کنید نویسندهای درباره شخصیت داستانش بگوید: وقتی در قطار نشسته و منتظر حرکت بود، قطاری با سرعت از کنار قطارش حرکت کرد و او احساس کرد قطارش نیز شروع به حرکت کرده است. آیا نویسنده نیز گمان کرده قطار در حال حرکت است یا فقط احساس آن شخص را نقل کرده است؟ بهویژه که قرآن در آیات دیگری از حرکت بدون توقف خورشید در مدار دایرهوار مخصوص به خودش تا زمان معینی خبر داده (6) و چگونه ممکن است همین قرآن معتقد به فرورفتن خورشید در جایی و توقف در آن باشد؟! چنانکه منظور قرآن از «مَغْرِبَ الشَّمْسِ» در آیه بالا نیز این نیست که خورشید جای مخصوصی دارد که در آنجا غروب میکند؛ زیرا در آیات دیگر عبارت «مَشَارِقَ الأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا» و «فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ» بیان شده است که نشان میدهد از نگاه قرآن، مشرق و مغرب امری نسبی و نسبت به هر مکان متفاوت است. (7)
نتیجهگیری:
قرآن در آیه 86 سوره کهف به قرینه «وجدها» صرفاً بیانگر مشاهدات ذوالقرنین است و در مقام بیان حقایق هستی نیست تا کسی مدعی شود از نگاه قرآن خورشید در چشمه غروب میکند! بهویژهکه قرآن در آیات دیگری از حرکت بدون توقف خورشید در مدار خود خبر داده و چنین حرکتی با توقف آن در چشمهای گلآلود سازگار نیست.
برای مطالعه بیشتر:
نجفی، روحالله، بازخوانی حکایت قرآنی «ذوالقرنین و خورشید»، دو فصلنامه علوم قرآن و حدیث، دوره 42، ش 2(85)، 1389 ش، صص 203-228.
مسترحمی، سید عیسی و جواد گودرزی، «حرکت خورشید در قرآن و پاسخ به شبهات نوپدید آن»، مجله قرآن و علم، 1398 ش، ش 24، صص 77-94.
پینوشتها:
1. سوره فصلت، آیه 42.
2. مسترحمی، سید عیسی، نجومشناسی در قرآن، قم، مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات، 1395 ش، ص 199.
3. سوره کهف، آیه 86.
4. به باور برخی از مفسران حرف جَرّ «فی» در این آیه به معنای «عند» است و یعنی ذوالقرنین خورشید را یافت که در نزد یا سمت آن چشمه غروب میکرد؛ نه در داخل آن. (مسترحمی، سید عیسی، نجومشناسی در قرآن، قم، مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات، 1395 ش، ص 200)
5. فعل «وجد» در این آیه یکمفعولی است و بنابراین، به معنای «علم» نیست. (مسترحمی، سید عیسی، نجومشناسی در قرآن، قم، مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات، 1395 ش، ص 199)
6. سوره انبیاء، آیه 33.
7. رضایی، حسین، عرصه سیمرغ (پاسخی قاطع به شبهات کتاب «نقد قرآن سُها»)، قم، پژوهشگاه فرهنگ و معارف قرآن، 1398 ش، ص 115 و 116.






