پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.

پاسخ پرسش اول : پيامبر اسلام (ص) و امامان، نه تنها از گناه معصوم هستند، بلكه از آنچه اصطلاحاً ترك اولي نام دارد نيز معصوم مي باشند؛ در حالي كه برخي انبياء ترك اولي داشتند. يعني چهارده معصوم به هيچ عنوان حتي در امور عادي نيز خطا و اشتباه نمي كنند و به تعبيري اگر واقعاً قصد كشتن مگسي داشته باشند، به هيچ عنوان خطا نمي كنند و ادله بر عصمت مطلق آنها دلالت دارد كه البته برخي از اين دلائل عقلي و برخي مانند آيه تطهير و...نقلي است و چه بسا دليلي صرفاً ناظر به بخشي از درجه عصمت باشد كه بخش ديگر آن بواسطه دليل ديگر اثبات شود. (1) اما پاسخ پرسش دوم : فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكارِ: (2) پس (اي پيامبر!) صبر و شكيبايي پيشه كن كه وعده خدا حقّ است، و براي گناهت استغفار كن، و هر صبح و شام تسبيح و حمد پروردگارت را بجا آور! با توجّه به ادلّه قطعي و محكمي كه بر عصمت پيامبر ( و حتي عدم قبول پذيرش ترك اولي ) داريم ، گناهي كه در اين آيه به پيامبر (ص) نسبت داده شده ، ظاهرش قطعاً مراد نيست . بدين خاطر چاره نداريم كه از ظاهر آيه صرف نظر كرده و يكي از احتمالات زير را درباره آن قبول كنيم : 1 ـ پيامبر (ص) كارهايي را در ارتباط با خلق خدا انجام مي داد و به امور آنان رسيدگي مي كرد ، حتي گاهي دعوت كودكان را رد نمي كرد و به تقاضاهاي كودكانه آنان پاسخ مثبت مي داد، اين ها همه، گرچه عبادت عظيم و طاقت فرسايي براي حضرتش بود، امّا او آن ها را يك نوع فاصله و جدايي ، بين خود و خدايِ خويش مي ديد و از اين باب كه « حَسَناتُ الأَبْرارِ سَيِّئاتُ الْمُقَرَّبينَ (3) كارهاي خوب نيكان ، گناهان بار يافتگان حريم قدس است. آن توجّهات و رسيدگي ها را نوعي گناه و كوتاهي براي خود به حساب مي آورد . بدين جهت مقيّد بود روزي صد بار استغفار كند مي فرمودند: إِنَّهُ لَيُغانُ عَلي قَلْبي حَتَّي أَسْتَغْفِرَ فِي اليَوْمِ مِأَةَ مَرَّة : (4) تا روزي صد بار استغفار نگويم دلم آرام نمي گيرد و خاطرم آسوده نمي گردد . و تا استغفار نمي كرد آرام نمي گرفت و خدا هم با توجّه به اين حالت پيامبر (ص) به او دستور استغفار براي آنچه او براي خود گناه مي داند، مي دهد .گرچه از نظر خدا گناهي به شمار نمي آمد. مي فرمودند: إِنَّهُ لَيُغانُ عَلي قَلْبي حَتَّي أَسْتَغْفِرَ فِي اليَوْمِ مِأَةَ مَرَّة : (4) تا روزي صد بار استغفار نگويم دلم آرام نمي گيرد و خاطرم آسوده نمي گردد . 2 ـ اين دستور به پيامبر (ص) از اين جهت بود كه امّت پيامبر(ص)، به اهميّت استغفار و نقش والاي آن در توفيقات مادّي و معنويِ خويش پي ببرند و با تأسّي به حضرتش براي گناهان و لغزش هاي خود استغفار كنند تا از عذاب خداوند در دنيا و آخرت نجات يابند و به سعادت ابدي دست پيدا كنند. مخصوصاً كه اكثر مردم مقيّد بودند كه هر كاري پيامبر (ص) مي كند آن ها هم همان را انجام دهند. لذا خدا به پيامبرش چنين خطاب مي كند تا ديگران از او درس بگيرند.(5) آن بزرگوار از برترين مصداق عباد صالح خدايند كه به اوج نهايي تقوا، دست يافته اند و تمام اوصافِ ممتاز بندگانِ مخلص و با تقوا در وجود پاكشان شكل گرفته است كه يكي از آن ها استغفارِ در سحرگاهان و مناجاتِ با خداي عالميان است. 3 ـ گناه يك جمعيتي كه معتقد به مكتب خاصّي هستند خواه ناخواه به نام صاحب آن مكتب تمام مي شود هر چند او آنان را از آن برحذر داشته باشد. خدا هم در اين آيه ، گناه امّت پيغمبرش را به او نسبت داده و مي فرمايد: « براي گناهت استغفار كن » يعني اي پيامبر اگر نجات امّتت را مي طلبي ، براي گناهان آنان طلب آمرزش نما تا به اين واسطه شفاعت تو را در حق ايشان بپذيريم. پي نوشت ها: 1. خميني، روح الله، آداب الصلوه، چ موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، بي تا، ص 60. 2. غافر(40 ) آيه 55. 3. علامه مجلسي، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ناشر: اسلاميه‏، تهران‏ ، سال چاپ: مختلف‏، نوبت چاپ: مكرر، ج‏25، ص 205. 4. همان، ص 204. 5. مكارم شيرازي، تفسير نمونه،ناشر دار الكتب الإسلامية، تهران ، 1374 ش ، نوبت اول ، ج‏21، ص 453