من بعضی وقتاسعی میکنم نمازهایم را مرتب بخوانم اما نمیتوانم شایدبه قول معروف تنبلی دارم اما پرسش های بی جوابی درذهن دارم که هنوز مرا قانع برای خواندن نماز نکرده است مثلا چرا ما باید نماز بخوانیم ما درحالا انجام شکر وذکرتسبیح خداوند را بجای می آوریم دیگرچه لزومی به خواندن نمازاست یا چرا خداوند میبیند انسانها مرتب درحال گناه وکارهای ننگین وشرارت آمیز هستند چرا خداوند انسان را خلق میکند یا چرا وقتی ما وسوسه حرف های شیطان میشویم خدا مارا میافریند وچراهایی هستند که بی جوابند لطفا بیشتر درباره ی نماز وروز قیامت برای ما بچه ها که درسن نوجوانی هستیم بیشتر توضیح دهید باتشکر

پرسش: نماز وخلقت خدا
من بعضي وقتاسعي ميكنم نمازهايم را مرتب بخوانم اما نميتوانم شايدبه قول معروف تنبلي دارم اما پرسش هاي بي جوابي درذهن دارم كه هنوز مرا قانع براي خواندن نماز نكرده است مثلا چرا ما بايد نماز بخوانيم ما درحالا انجام شكر وذكرتسبيح خداوند را بجاي مي آوريم ديگرچه لزومي به خواندن نمازاست يا چرا خداوند ميبيند انسانها مرتب درحال گناه وكارهاي ننگين وشرارت آميز هستند چرا خداوند انسان را خلق ميكند يا چرا وقتي ما وسوسه حرف هاي شيطان ميشويم خدا مارا ميافريند وچراهايي هستند كه بي جوابند لطفا بيشتر درباره ي نماز وروز قيامت براي ما بچه ها كه درسن نوجواني هستيم بيشتر توضيح دهيد باتشكر
پاسخ: با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
پرسشگر گرامي! هيچ پرسشي در معارف اسلامي، بي پاسخ نيست، زيرا خدايي كه عالم به همه چيز است، اسلام و مجموعه معارف اعتقادي و غير اعتقادي آن را فرستاده است. بنا بر اين هر پرسشي در مورد قيامت، خدا آفرينش و دعا و نيايش يا غير آن داريد، به صورت مشخص و واضح مطرح كنيد، تا پاسخ داده شود. در اين نامه به اين پرسش تان در مورد نماز، پاسخ مي دهيم كه: « چرا ما بايد نماز بخوانيم ما درحالا انجام شكر و ذكرتسبيح خداوند را بجاي مي آوريم ديگر چه لزومي به خواندن نمازاست»؟
پرستش و نماز در واقع نياز مخلوق است، نه خالق.
از نگاه توحيدي و به لحاظ تحليل عقلاني نماز و عبادت و پرستش خدا بالاترين مقام آدمي است. نماز و پرستش خدا و ارتباط با او ، براي آن است كه انسان از اين طريق بتواند قطره ناچيز وجود خود را، به اقيانوس بيكرانه كمال و فضيلت، و رحمت مطلق رحماني ارتباط و اتصال بدهد، تا از قطره و ناچيز بودن بيرون آيد و خود اقيانوس و خدايي گردد، و مظهر قدرت خدا در جهان گردد. اين حقيقت را خداوند در حديث قدسي اين گونه بيان مي‏فرمايد:
عبدي! اطعني، اجعلك مثلي؛ انا حي لا اموت، اجعلك حيا لا تموت؛ انا غني‏لا افتقر، اجعلك غنيا لا تفتقر؛ انا مهما اشاء، يكون، اجعلك مهما تشاءيكون؛ (1)
بنده من! از من فرمان ببر، تا تو را مثل خود قرار دهم. [و نقش خداوندگاري به تو عنايت كنم. همان گونه كه ] من زنده‏اي هستم كه هرگز نميرم، تو را نيز حياتي بخشم كه مرگ در آن نباشد،[ و همان گونه كه ] من،‏ بي‏نيازي هستم كه هيچ گاه فقير نگردم. تو را نيز بي‏نيازي قرار دهم كه هيچ گاه ‏فقير نگردي. [تو مي داني كه] من خدايي هستم كه هرگاه چيزي را اراده كنم، به وجود مي آيد، تو را نيز قدرتي مي بخشم كه هر گاه چيزي را اراده كني، خواسته ات تحقق پيدا كند، و همان شود كه تو مي خواهي».
طبق اين روايت، آدمي از طريق اطاعت و عبوديت ‏حق به مرحله‏اي مي‏رسد كه از او كارهايي خداگونه صادر مي‏شود. انسان از طريق عبادت تا پايه‏اي عروج مي‏نمايد كه به مقام خليفه اللهي‏ بار مي‏يابد و به صفات ربوبي آراسته مي‏شود. از اين رو در توصيف نماز گفته مي شود: نماز عالي‌ترين تجلّي پرستش و زيبا‌ترين و شيرين‌ترين لحظه‌هاي ديدار و رازگويي عاشق با معشوق است.
نماز، نياز روح هر انسان و بلكه هر موجودي است. نماز، آرام كننده روان متلاطم، عامل رستگاري، برترين تكيه‌گاه و پشتوانه انسان در سختي‌ها و مصيبت‌ها است. نماز، بهترين راه به سوي عرفان الهي، ارزشمندترين سفره رحمت خداوند در زمين، و برترين معيار ارزيابي اعمال و سنجش شخصيت و انسانيت انسان است.
آري اساسي‌ترين ستون نگهدارنده دين، و بازدارنده از جرايم عملي و رذايل خُلقي، و شوينده گناهان، و عصيان و شورش بر ضد همه طاغوت‌ها و شيطان‌هاي درون و بيرون، نماز است.نماز، تسليم و خضوع جان، در برابر جانان است.
وقتي آسمان دل انسان، مي‌گيرد و هواي روانش ابري مي‌شود، تنها حضور در معبد و محراب نماز و سجود در پيشگاه خدا، و سرازير شدن باران اشك، و وزيدن نسيم نيايش است كه انسان را سبك مي‌كند، و كوير دل را به بوستاني مبدل مي سازد، آري تنها گل‌هاي معطر «نماز و ذكر خدا، آرامش را در بوستان دل مي‌روياند.
پيمودن راه دراز «خاك» تا «خدا» با بال نماز و پرواز عشق ميسّر است.
شكر و تسبيح خدا، جايگزين نماز نمي گردد.
اگر چه انسان مي تواند از راه تلاوت و تفكر در آيات قرآن و معاني و مفاهيم بلند آن و مناجات و دعا و راز و نياز، با خدا ارتباط پيدا كند، چنان كه مي توانداز طريق تمركز قواي روحي ، فكري و ذهني خود در مورد نعمت هاي بي پايان خداوند ، و رحمت هاي عام و خاص او كه سراسر هستي رادر برگرفته، و يا از راه مطالعه و متمركز كردن انديشه و دانش خود در مورد عظمت خدا و شگفتي هاي خيره كننده نظام آفرينش و تفكر و تعمق در صفات كمال و جمال و جلال خدا با معبود خويش ارتباط پيدا كند .در آموزه هاي ديني نيز آمده است كه ارتباط با خدا از راه هاي مختلف امكان پذير است. قرآن كريم مي فرمايد: وَ فِي الْأَرْضِ آياتٌ لِلْمُوقِنِينَ وَ فِي أَنْفُسِكُمْ أَ فَلا تُبْصِرُون(2) ودر زمين نشانه هاي مهمي براي كساني كه اهل( مطالعه و كسب معرفت و رسيدن به ) يقين و دوستدار حقند، وجود دارد و در وجود خود شما نيز آيات و نشانه هاي فراواني هست ، آيا نمي بينيد؟بنا بر اين انسان مي تواند از طريق خود شناسي و شناخت انسان از جنبه هاي مختلف ، و شناخت علوم مختلف و كشف قوانين و سنت هايي كه خداوند بر جهان تكوين و تشريع حاكم ساخته ، و همگي تبلور اراده و مشيت او هستند، با خدا ارتباط پيدا كند.منتهي هر چيزي به جاي خويش نيكوست. هيچكدام از اين راهها جايگزين ديگري نمي تواند باشد. همان گونه كه حيات مادي انسان، نيازمند اسباب و علل مختلف براي تأمين حيات و زيست او است، و هيچكدام از اين ها نمي تواند جايگزين ديگري گردد و ما را از بقيه بي نياز سازد ، «حيات روحي و معنوي » انسان نيزاز راه هاي مختلف ارتباط با خدا تأمين مي شود، اما هيچكدام از راهها جايگزين راه ديگر نمي شود. مثلا وجود آفتاب و هوا و اكسيژن، نياز حياتي ما است ، اما وجود آن ها ، ما را از وجود آب بي نياز نمي كند ، چنان كه با وجود آن ها، ما هم چنان نيازمندانواع غذاها و ويتامين ها هستيم ،چه آن كه همه اين ها مكمل و متمم يكديگر و تأمين كننده همه نيازهاي زيستي انسان به طور شايسته هستند.بنا بر اين اگر چه از طريق شكر نعمت هاي بي كران خدا ، و تسبيح و تحميد، و دعا و نيايش و مناجات ، و تلاوت قرآن مي توان- بلكه بايد - با خدا ارتباط پيدا كرد، ولي همه اين ها نمي توانند جايگزين « نماز» شوند ، چنان كه وجود اكسيژن و هوا ما را از آب بي نياز نمي كند. بلكه تحقيق اين حقيقت را اثبات مي كند كه هر چه ساير راههاي ارتباط با خدا عالمانه تر و آگاهانه تر انجام بگيرد ،سبب مي شود كه انسان به نماز عاشق تر و پايبندتر گردد، و در محراب عبادت عاشقانه تر ، و عارفانه تر و آگاهانه تر به نماز بايستد،و در نتيجه زود تر به كمال مطلق و مركز قدرت لا يزال و بي نهايت هستي نزديك تر شود.
عزيز گرامي! اگر مي خواهيد به چشمه پاك حقيقت برسيد، لحظاتي با خود و خدايت خلوت كنيد، و در موردجايگاه خود و خدايت انديشه كنيد. آيا هرگز به يك «صفر» يعني هيچ و به «بي نهايت صفر» يعني «هيچ‌ها» انديشيده‌ايد؟ همه انسان‌ها، و تمامي موجودات و ذرات هستي، همان «صفرها»ي بي‌مفهوم، بي‌خاصيت و هيچند. تنها هنگامي كه صفر يا صفرها بعد از «واحد»(3) يا «يك »كه اساس اعداد و سرچشمه همه «تكثّرها» است، قرار مي گيرد، هستي و مفهوم پيدا مي‌كند. مي داني چرا؟ چون خدا يعني همه. بدون خدا يعني هيچي، يعني صفر . « اگر ميلياردها صفر در كنارهم قرار گيرند ، باز صفر و هيچ اندر هيچند. و اگر بي نهايت صفرها بر يك ، كه پايه اعداد است ، مقدم شونديعني به اين شكل 00000000000000001 بازهم چنان صفرند، و هيچ هويتي ندارند ، و خوانده نميشوند. و اگر صفرها از يك [ يعني خداي واحد ] فاصله نگيرند ، و بعد از « يك » قرار گيرند ، ، ببينيد چگونه هر صفري، مفهوم و معنا پيدا مي كند. 1000000000000000000000000
از اين رو امام صادق(ع) در پاسخ فردي كه پرسيده، برترين و ارزشمندترين وسيلة «تقرّب بندگان به خدا چيست؟ فرمود: «ما أعلمُ شيئاً بعد المعرفه أفضل من هذه الصلوه؛ (4) بعد از معرفت به خدا، چيزي برتر و با فضيلت‌تر از نماز نمي‌دانم».
پي نوشت ها :
1. شيخ حر عاملي،الجواهر السنية، ترجمه زين العابدين كاظمى خلخالى ، ناشر: انتشارات دهقان‏، ص 709.
2. الذاريات (51) ، آيات 21 و 22.
3. مضمون: «الهكم اله واحد» ، بيست و دو مورد در قرآن آمده است.
4. ثقه الاسلام كليني، الكافي، الناشر: دار الكتب الاسلاميه، تهران، سنه النشر/1365 ه.ش ، ج 3، ص 264.
پرسش: نماز وخلقت خدا
من بعضي وقتاسعي ميكنم نمازهايم را مرتب بخوانم اما نميتوانم شايدبه قول معروف تنبلي دارم اما پرسش هاي بي جوابي درذهن دارم كه هنوز مرا قانع براي خواندن نماز نكرده است مثلا چرا ما بايد نماز بخوانيم ما درحالا انجام شكر وذكرتسبيح خداوند را بجاي مي آوريم ديگرچه لزومي به خواندن نمازاست يا چرا خداوند ميبيند انسانها مرتب درحال گناه وكارهاي ننگين وشرارت آميز هستند چرا خداوند انسان را خلق ميكند يا چرا وقتي ما وسوسه حرف هاي شيطان ميشويم خدا مارا ميافريند وچراهايي هستند كه بي جوابند لطفا بيشتر درباره ي نماز وروز قيامت براي ما بچه ها كه درسن نوجواني هستيم بيشتر توضيح دهيد باتشكر
پاسخ: با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
پرسش گر گرامي اين كه شما اهل سوال و تحقيق هستيد بسيار ارزشمند است و ما كار شما را در پرسيدن اين سوال ها بسيار زيبا مي دانيم ،چرا كه ايماني كه با تحقيق و پرسش براي انشان حاصل مي شود بسيار ارزشمند تر و محكم تر از ايمان تقليدي مي باشد.
اما در مورد اين كه چرا نماز مي خوانيم بايد بدانيد:عبوديت و پرستش يكي از نيازهاي انسان است. تمامي انسانها از ابتدا تا كنون به شكلي پرستش داشتهاند. روح انسان نياز به عبادت و پرستش دارد. هيچ چيزي جاي آن را پر نمي كند، و خداوند تنها موجودي است كه لائق پرستش است.
هر كدام از مكتب ها و آيين ها اَشكالي براي عبادت دارند امّا همه به دنبال پرستش و عبادت اند، حتي موجودات ديگر نيز به عبادت و پرستش مشغولند. قرآن مي فرمايد: «كلّ قد علم صلوته و تسبيحه؛(1) تمامي موجودات نماز و تسبيح خدا را دانستند».در جاي ديگر مي فرمايد: «إنْ مِن شيء إلاّ يسبّح بحمده و لكن لا تفقهون تسبيحهم؛(2) هر موجودي با حمد، خدا را تسبيح مي گويد، ليكن شما تسبيح آنان را نمي فهميد».
جمله ذرات عالم در نهان با تو ميگويند روزان و شبان
ما سميعيم و بصيريم و هشيم با شما نامحرمان ما خاموشيم
گر شما سوي جمادي ميرويد محرم جان جمادان كي شويد
از منابع و مآخذ اسلامي به دست مي آيد كه براي رسيدن به حق و شاداب كردن روح عرفاني انسان، هيچ راهي بهتر از نماز يافت نمي شود. براي روح انسان شيفته هيچ غذايي سازگارتر و سرشارتر از نماز وجود ندارد، زيرا چه كسي بهتر از خداوند (كه براي رسيدن به هر هدفي، تركيب راه خاصي را مشخص فرموده است) مي تواند مَرْكب و معجوني براي رشد و ارتقاي انسانها پديد آورد؟
آنچه زيبايي و حُسن و خير است، در نماز سفرهاي است گسترده كه خداوند آن را در پنج نوبت در شبانه روز براي بندگانش باز مي كند و بر سر اين سفره انواع و اقسام غذاهاي لذيذ وجود دارد و هر كس مطابق استعداد و تعالي خود از آن بهره مند مي شود.
هشام بن حكم از امام صادق(ع) پرسيد: چرا نماز واجب شد، در حالي كه هم وقت مي گيرد و هم انسان را به زحمت مي اندازد؟ امام فرمود: «پيامبراني آمدند و مردم را به آيين خود دعوت نمودند. عده اي هم دين آنان را پذيرفتند، امّا با مرگ آن پيامبران، نام و دين و ياد آنها از ميان رفت. خداوند اراده فرمود كه اسلام و نام پيامبر اسلام(ص) زنده بماند و اين از طريق نماز امكان پذير است»،(3) يعني علاوه بر آن كه نماز عبادت پروردگار است، موجب طراوت مكتب و احياي دين است. هم چنين نماز رابطة بنده با خداست و طبيعي است كه بنده آن را به جا مي آورد كه خواسته خداوند و معبود اوست.
هدف اصلي از خلقت انسان بندگي است و نماز بهترين شيوه اظهار بندگي است. شكل نماز هم قشنگ است، هم معارف بلند اسلامي در آن وجود دارد، هم تسبيح و تقديس لفظي است و هم تقديس عملي مي باشد. ركوع و سجود و تسبيح و تحميد و دعا و تكبير و سلام و خلاصه همة زيباييها در نماز است. با اين همه اگر نماز به طور صحيح و كامل با حفظ شرايط و آداب خوانده شود، جلوي بسياري از مفاسد اجتماعي را مي گيرد: «إنّ الصلاة تنهي عن الفحشاء والمنكر و لذكرالله اكبر».(4)
نماز اگر با مقدمات و تعقيبات همراه باشد،انسان را به اوج معنويت مي رساند. اذان با آن محتواي زيبا دل را مينوازد. نماز جماعت مخصوصاً در مساجد بزرگ مانند مسجدالحرام و مسجد النّبي(ص) زيباترين جلوة عبادت و همدلي و يكرنگي و صفا و صميميت است. پيامبر(ص) فرمود: «نماز نور چشم من است».(5) در آيات قرآن و از طريق پيامبر و پيشوايان ديني نيز تنها بخشي از آثار و حكمت‏هاي نماز و عبادت بيان شده است. با توجه به آيات و روايات در اين زمينه، برخي از آثار و حكمت‏ها چنين است:
1 - قرب معنوي
يكي از آثار بسيار مهم نماز قرب به خداوند است. اين اثر روح عبادت و نماز را تشكيل مي‏دهد و يكي از آيات قرآن هدف آفرينش انسان عبادت بيان شده است(6) كه حكايتگر بعد معنوي نماز و اهميت آن است، امام علي(ع) فرمود: «الصلوة قربان لكل تقي؛(7) نماز وسيله تقرب هر پرهيزكاري به خداوند است». در برخي از روايات از نماز به عنوان معراج مؤمن ياد شده كه اشاره به آثار معنوي آن مي‏باشد.
2 - ياد خدا و آرامش رواني
در قرآن آمده است: «اقم الصلوة لذكري؛(8) نماز را بر پا دار تا به ياد من باشي».
يكي از نويسندگان در تفسير اين آيه مي‏نويسد: «روح و اساس و هدف و پايه و مقدمه و نتيجه و بالاخره فلسفه نماز همان ياد خدا است. همان «ذكر اللَّه» است كه در آيه فوق به عنوان برترين نتيجه بيان شده است»(9) ذكر و ياد خداوند نقش تعيين كننده در آرامش رواني دارد.
نماز به عنوان ذكر خدا به انسان‏هاي نمازگذار آرامش مي‏دهد، «ألا بذكر اللَّه تطمئن القلوب؛(10) آگاه باشيد ياد خدا مايه اطمينان است».
3 - عامل باز دارنده از گناه
يكي از آثار مهم نماز جلوگير از گناه است: «إنّ الصلوة تنهي عن الفحشا و المنكر»(11).
طبيعت نماز از آن جا كه انسان را به ياد خدا نيرومندترين عامل بازدارنده يعني اعتقاد به مبدأ و معاد مي‏اندازد، داراي اثر بازدارندگي از فحشا و منكر است. انسان كه به نماز مي‏ايستد و تكبير مي‏گويد، خدا را از همه چيز بالاتر مي‏شمرد... بدون شك در قلب و روح چنين انساني، جنبشي به سوي حق و حركت به سوي پاكي و جهشي به سوي تقوا پيدا مي‏شود...»(12)
4 - گناه زدايي
يكي از آثار بسيار مهم نماز گناه زدايي است. نماز وسيله شستشو از گناهان و مغفرت و أمرزش الهي است(13). پيامبر(ص) از ياران خود سؤال كرد: «اگر بر در خانه يكي از شما نهري از آب صاف و پاكيزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهيد، آيا چيزي از آلودگي و كثافت در بدن او مي‏ماند؟ در پاسخ عرض كردند، نه. حضرت فرمود: نماز درست همانند اين آب جاري است. هر زمان كه انسان نماز مي‏خواند، گناهاني كه در ميان دو نماز انجام شده است، از بين مي‏رود».(14)
5 - غفلت زدايي
بزرگ‏ترين مصيبت براي رهروان راه حق آن است كه هدف آفرينش خود را فراموش كنند و غرق در زندگي مادي و لذائذ زودگذر گردند، اما نماز به حكم اين كه در فواصل مختلف در هر شبانه روز پنج بار انجام مي‏شود، مرتباً به انسان اخطار مي‏كند و هشدار مي‏دهد و هدف آفرينش او را خاطر نشان مي‏سازد... و اين نعمت بزرگي است كه انسان وسيله‏اي در اختيار داشته باشد كه در هر شبانه روز چند مرتبه به او بيدار باش گويد.(15)
6 - تكبر زدايي‏
يكي از عوامل مهم تكبر زدايي نماز است، زيرا انسان در هر شبانه روز هفده ركعت و در هر ركعت دو بار پيشاني بر خاك در برابر خدا مي‏گذارد و خود را ذره كوچكي در برابر عظمت او مي‏بيند، از اين رو پرده‏هاي غرور و خودخواهي را كنار مي‏زند. از اين رو علي(ع) بعد از بيان فلسفه عبادت، يكي از آثار نماز را تكبر زدايي بيان نمود: «خداوند ايمان را براي پاكسازي انسانها از شرك واجب كرده است و نماز را براي پاكسازي از كبر».(16)
7 - عامل پرورش فضائل اخلاقي
نماز روح اخلاص و خداباوري را در انسان افزايش مي‏دهد و نتيجه آن پرورش فضايل اخلاقي است. انسان با نماز خواندن خود را از جهان محدود ماده و چهار ديوار طبيعت بيرون مي‏برد و به ملكوت آسمان‏ها دعوت مي‏كند و با فرشتگان همصدا مي‏شود و خدا را در همه حال حاضر و ناظر مي‏داند.
8 - همگرايي
علاوه بر آثار مذكور كه معمولاً آثار خودي نماز محسوب مي‏شودند، يكي از آثار مهم اجتماعي و سياسي نماز، همگرايي است. برگزاري نماز جمعه و جماعت، وحدت مسلمانان را به نمايش مي‏گذارد زيرا مسلمانان با صفوف فشرده در كنار هم قرار گرفته و با اوضاع سياسي و اجتماعي جهان آگاهي پيدا مي‏كنند.
9 - نفي طاغوت و ايستاگي در مقابل ستم‏
انساني كه فقط خداوند را عبادت نمايد در مقابل او سر تعظيم و تسليم فرود آورد، هر چه غير خداوند است، براي او حقير و كوچك مي‏شود و كسي نمي‏تواند با ظلم و ستم بر او چيره شود. و ي در مقابل گردنكشان و ظالمان سر تسليم فرود نمي‏آورد و با طاغوت كنار نمي‏آيد.
خداوند اين مسئله را يكي از اهداف بعثت پيامبر(ص) دانسته است: « ميان هر امتي، پيامبري را مبعوث كرديم تا خداوند را عبادت نماييد و از طاغوت (هر چه در مقابل خدا است) پرهيز كنيد.(18)
خداوند اين همه اثر را در نماز قرار داده است و از ما نماز را خواسته است ،و ذكر و تسبيح هاي ديگر اگر چه ثواب دارند ولي جاي نماز را نمي گيرند و اثرات آن را ندارند ،در ضمن اگر پدر از فرزندش بخواهد كه نان بخرد و فرزند به جاي نان، برود آرد بخرد ،آيا پدر او را مواخذه نمي كند كه چرا آن چه را كه من گفتم نخريدي؟ آيا آرد كفايت از نان مي كند؟ به هر حال خداوندي كه ما را خلق كرده صلاح و غذاي معنوي ما را بهتر مي داند.
در باره اين كه خداوند چرا ما را خلق كرد بايد در نامه ديگري پاسخ بگيريد چون پاسخ طولاني را مي طلبد، اما به صورت خلاصه بدانيد ،بسياري از انسان ها گناه نمي كنند و شرارت نمي كنند و شيطان را مغلوب خود مي كنند و،هدف از خلقت ما با وجود شرارت ها و نقشه هاي شيطان پيشرفت خود ما است.
پينوشت‏ها:
1. نور (24) آيه 41.
2. اسراء (17) آيه44.
3. غلامعلي نعيم آبادي، نماز زيباترين الگوي پرستش، ص 35، به نقل از عللالشرايع، ج 2، ص 10.
4. عنكبوت (29) آيه 45.
5. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ه.ق ، ج 73، ص 141.
6. ذاريات (51) آيه 56.
7. نهج البلاغه، كلمات قصار، جمله 136، با اقتباس از تفسير نمونه، ج 16، ص 292.
8. طه(20) آيه 14.
9. مكارم شيرازى ناصر، تفسير نمونه، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ اول، 1374 ش، ج 16، ص 289.
10. رعد (13) آيه 28.
11. عنكبوت (29) آيه 45.
12. تفسير نمونه، ج 16، ص 284.
13. همان، ص 290.
14. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، 29 جلد، مؤسسه آل البيت عليهم‏السلام قم، 1409 ه.ق، ج4، ص 12.
15. تفسير نمونه، ج 16، ص 290 - 291.
16. نهج البلاغه، كلمات قصار 252.
17. جمعه (62) آيه 9؛ تفسير نمونه، ج 24، ص 125 به بعد.
18. نحل (16) آيه 36.

پرسشگر گرامی:
ضمن تشکر از ارتباط شما با این مرکز؛ با توجه به کمبودهای متعدد امکانات و کاهش اعتبارات پاسخگویی، مرکز ملی پاسخگویی ناگزیر به تغییر رویکرد و اقدام به تمرکز سامانه پاسخگویی کرده است.
از این رو پاسخ سوالات خود را از سامانه های زیر دریافت نمایید.
سامانه هاي فضای مجازی ( اينترنتي):
انجمن گفتگوی دینی: http://www.askdin.com
کانون گفتگوی قرآنی: http://www.askquran.ir
پاسخگوئی زنده اینترنتی از طریق سایت : http://www.09640.ir
سامانه پیامک(فقط احکام شرعی): به شماره 30009640 یا از طریق سایت http://www.30009640.ir
سامانه تلفني : 096400