درادامه ایمیل هایی که برای شما فرستادم وجواب هایی که دادیدوبامطالعه کتب مربوطه شبهات برایم حل شد.اجرکم عندالله.اما این سوال برایم باقی مانده که جواب دهید.
این سوال درباره نقص خداونداست.اول منظورخودرا ازنقص مشخص می کنم:
دربراهین متکلمان دراثبات وحدت خداآماده است که اگرخدا دوتا شود باید اشتراک وامتیاز وترکیب بوجودبیاید که این نقص ونیاز خدارا به دنبال دارد که خدانقص ندارد.
چراخدانقص ندارد؟
منظورم وابسته بودن وجودش به غیرنیست منظورم نقصی است که توضیح دادم.
به نظرمن لزومی ندارد حتما یک موجودباشد که نقص نداشته باشد .درست این است که دوخدا باشد که شاید هردونقص داشته باشند ولی هردو باهم موجوداتی بی نقص تشکیل میدهند.واین دوخدا باهم دنیا را ساختند واداره می کنند.چرا این نظرمن غلط است ونظرشماصحیح است.اثبات کنید

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
بخش عمده پرسش هاي اين نامه در نوبت هاي قبل پاسخ داده شد؛ اما در مورد مساله اشتراك و امتياز دو خدا بد نيست توضيح مختصري در مورد ماهيت طرح اين مساله در برهان اثبات توحيد ارائه شود:
اصل طرح اين مساله از آنجاست كه گفته مي شود فرض وجود " خدا " به معناي دقيق كلمه جز با وحدت و يكتايي سازگاري ندارد و مفهوم خدا با تعدد و چند تا بودن در تضاد است؛ توضيح اين مساله آن كه:
اگر خداوند شريكي داشته باشد، يعني براي عالم مثلا دو خدا فرض كنيم، حتما بايد بين آن ها تمايز باشد، يعني فرقي بين آن دو وجود داشته باشد، زيرا اگر هيچ فرقي بين آنها نباشد، پس در واقع آنها عملا يكي هستند و ما در اين فرض كه او را دو تا فرض كرديم خطا كرده ايم، يعني امكان ندارد دو خدا داشته باشيم كه عين هم در همه چيز باشند. پس براي دوتا بودن دو موجود، لازم است كه لااقل در يك چيز جزيي با هم تفاوتي داشته باشند؛
فرضا شما مي خواهيد دو برادر دوقلو را در ذهن تصور كنيد كه در همه خصوصيات ظاهري و باطني عين هم هستند و هيچ اختلافي حتي در لحظه ولادت و... در آن ها وجود ندارد؛ حتي در همين تصور ذهني هم نيازمند آن هستيد كه براي اين دو نفر نوعي تفاوت (گرچه اعتباري ) فرض كنيد تا به يكي عنوان برادر اول و به ديگري عنوان برادر دوم بدهيد؛ مثلا يكي را در سمت چپ تصوير ذهني خود مي نهيد و ديگري را در سمت راست.
اگر قرار باشد در همين امور هم تفاوتي بين اين دو نباشد، مي بينيد كه تصور اين دو نفر دچار مشكل مي شود، يعني نمي توانيد دو نفر را تصور كنيد كه هر دو در سمت راست قرار داشته باشند يا هر يك در سمت چپ ديگري باشد. پس براي دوتا بودن دو موجود لااقل يك اختلاف ضروري است .
در اين صورت و با فرض وجود اختلاف در بين اين دو خدا يعني يكي از اين دو خدا چيزي دارد كه ديگري ندارد، پس دقيقا ما با دو احتمال مواجهه هستيم:
ا) يكي از آن دو خدا كامل مطلق و ديگري ناقص و فاقد بعضي كمالات است. در اين صورت روشن است كه فقط همان كامل مطلق خداي حقيقي است و ديگري اصلا خدا نيست، زيرا خداوند واقعي كامل مطلق و حقيقت بدون نقص است ، در حالي كه خداي دوم لااقل يك نقص و كمبود داشت پس اصلا خدا نيست و نيازمند بودن يك موجود به معناي ممكن الوجود بودن و خدا نبودن اوست .
ب) هر يك از دو خداي مفروض داراي كمالي باشد كه ديگري فاقد آن است. در اين صورت هيچ يك خدا نيستند. چون هر يك از آن دو ناقص بوده و ناقص طبق فرض نمي تواند خدا باشد.
به علاوه احتمال دوم مستلزم تركيب هر دو خدا از دو گروه صفات مي باشد صفاتي كه هر يك دارند و صفاتي كه ندارند و در ديگري وجود دارد. اما بايد توجه داشت كه در خداي حقيقي تركيب وجود ندارد؛ يعني هر خدائي كه چنين تصور شود مركب مي شود از بخش داراي كمالات و بخش فاقد كمالات كه اين امر در خدا محال بوده، بيانگر محدوديت و مشكلات عقلي ديگر است. زيرا روشن است كه وجود خداي دوم به معني پايان يافتن محدوده خداي اول است. بر اين اساس ما محدود بودن خداوند را پذيرفتيم كه اين امر با نامحدود بودن خداوند سازگاري ندارد. (1)
در واقع فرض وجود دو خداي ناقص كه با هم يك خداي كامل را تشكيل مي دهند در تحليل عقلي حاكي از فرض وجود دو موجودي است كه هركدام به تنهائي نمي توانند خدا باشند و بديهي است كه تركيب اين دو موجود با هم نيز خدايي حاصل نمي شود زيرا چنان كه قبلا نيز اشاره شد بحث ما از خدا در مورد يك موجود فرضي نيست، بلكه ما در سير عقلي و فلسفي خود به ضرورت وجود موجودي در راس هرم هستي مي رسيم كه در نهايت وجود و كمال بوده باشد و هيچ گونه نقص و نياز و كمبودي در ذات او راه نداشته باشد.
چنين موجودي فارغ از عنوان و نامي كه بر او مي نهيم صلاحيت قرار گرفتن در جايگاه واجب الوجودي و علت العللي را داراست و بدون حضور او هر موجودي را خدا بخوانيم نمي تواند جايگاه چنين موجود برتري را پر كند. همانند همه خدايان ناقص و دروغين كه در گذشته و حال نام "خدا" را براي خود يدك مي كشند، ولي با حقيقت خدايي و واجب الوجودي هيچ سنخيتي ندارند.
پي نوشت:
1. رك: محمد سعيدي مهر، آموزش كلام اسلامي، نشر طه، تهران 1383 ش، ص 79-80.
پرسشگر گرامی:
ضمن تشکر از ارتباط شما با این مرکز؛ با توجه به کمبودهای متعدد امکانات و کاهش اعتبارات پاسخگویی، مرکز ملی پاسخگویی ناگزیر به تغییر رویکرد و اقدام به تمرکز سامانه پاسخگویی کرده است.
از این رو پاسخ سوالات خود را از سامانه های زیر دریافت نمایید.
سامانه هاي فضای مجازی ( اينترنتي):
انجمن گفتگوی دینی: http://www.askdin.com
کانون گفتگوی قرآنی: http://www.askquran.ir
پاسخگوئی زنده اینترنتی از طریق سایت : http://www.09640.ir
سامانه پیامک(فقط احکام شرعی): به شماره 30009640 یا از طریق سایت http://www.30009640.ir
سامانه تلفني : 096400