دلیل و فلسفه ازدواج های متعدد و مکرر پیامبر (ص) چه بود لطفا توضیح دهید چون این مساله مورد شبهه افکنی مخالفان دین قرار گرفته و میگویند پیامبر نعوذ با الله اهل هوس بودند و به اسم سرپرستی و حمایت زنان بدون سرپرست و گسترش دین چند همسر اختیار میکردند برای هوسرانی نعوذ با الله ما میدانیم و مطمئن هستیم که پیامبر(ص) معصوم بودند و بدور از هوا و هوس اما بگویید جواب این شبهات چیست تا بتوانیم جواب شبهه افکنان را بدهیم و ایمان و اعتقاد خودمان بیشتر شود

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
درباره تعداد همسران پيامبر اقوال بسيار متفاوتي بيان شده و آن را از يازده تا بيست و يك نفر گفته اند. اين اختلاف ها دلايل متفاوتي دارد. كه از جمله آنها اشتباه مورخان و خلط آنها در بين اسامي است به گونه اي كه دو اسم يك نفر را به منزله دو نفر حساب كرده اند. و همچنين وجود روايات جعلي عاملي ديگر بر اين اختلاف هاست.(1)
و امروزه كه برخي به اين مباحث دامن مي زنند، هدفي جز زن باره، معرفي كردن پيامبر، ندارند.
با توجه به مباحث تاريخ در باره بدون كوچكترين ترديد مي توان فهميد كه همسرگزيني هاي پيامبر(ص) جنبه ارضاي غرايز نفساني و خوش گذراني نداشت، زيرا:
1. اگر پيامبر(ص) در پي ارضاي غرايز نفساني بود، مي بايد در سنين جواني به اين كار مبادرت مي كرد؛ اين غريزه از آغاز بلوغ خودنمايي مي كند و كم كم قوي تر مي شود و از سن سي و پنج يا چهل سالگي رو به كاهش مي نهد، در حالي كه پيامبر اسلام (ص) تا سن بيست و پنج سالگي همسري انتخاب نكرد و پس از آن نيز با زني كه در گذشته دوبار شوهر كرده بود، و از آن دو فرزنداني داشت و پانزده سال از وي بزرگ تر بود، ازدواج كرد و تا آخرين لحظه عمر اين همسر، حدود بيست و پنج سال با وي زندگي نمود، بدون آن كه با زن ديگري رابطه زناشويي برقرار سازد و تا سن پنجاه و سه سالگي، جز يك همسر نداشت؛ اين در شرايطي بود كه تعدد زوجات در آن محيط امري عادي محسوب مي شد.
پيامبر (ص) در دوره جواني، همه آن چه موجب جلب توجه زنان مي شود مانند زيبايي، شخصيت فاميلي، شهرت و ... دارا بود. با اين همه حضرت در پي كام گيري از زنان نبود و در طول زندگي خويش عفيف و پاكدامن بود. اين پاكدامني و اكتفا به زني بيوه و بزرگسال در عهد جواني، با واژه هايي چون زن بارگي و... ناسازگار است.
علاوه بر اين، اگر رسول گرامي اسلام (ص) در اين باره كوچك ترين ضعفي مي داشت، دشمنان آن حضرت براي ضربه زدن به وي، از توسل به آن فرو گذار نمي كردند. پاكدامني و خويشتن داري پيامبر(ص) به اندازه اي آشكار بود كه حتي دشمنان نيز به خود اجازه نمي دادند تا ايشان را به خلاف آن متهم نمايند.
«جان ديون پورت» مي گويد: «آيا ممكن است مردي كه به شهرت توجهي بسيار دارد، در چنان كشوري كه تعدد زوجات عمل عادي محسوب مي شد، براي مدت بيست و پنج سال به يك زن قانع باشد، آن هم پانزده سال از او بزرگ تر؟! (2)
2. اگر آن حضرت زنباره بود، بايد جهت گيري وي در گزينش همسر رنگ رخساره آنان مي بود و با زيباترين دوشيزگان كه در اوان جواني به سر مي بردند، ازدواج مي كرد، نه زنان بيوه و يتيم دار. همه زنان پيامبر(ص) ـ به جز «عايشه» ـ بيوه بودند و برخي چون ام سلمه به دليل بزرگسالي علاقه اي به ازدواج و شوهرداري نداشت. براساس گزاراش هاي تاريخي، آن حضرت در حالي با «ام سلمه» ازدواج نمود كه وي پيرزن بود كه به ازدواج رغبتي نداشت و از شوهر در گذشتة خويش فرزند يا فرزنداني داشت. نيز آن حضرت با زينب بنت جحش پنجاه ساله يا با ميمونه پنجاه و يك ساله ازدواج نمود.(3)
3. ماهيت زندگي كساني كه با انگيزة ارضاي غرايز حيواني و كاميابي از زنان به ازدواج هاي متعدد رومي آوردند، اين است كه به زرق و برق و تجملات و زينت زنان و رفاه و مانند آن رو مي آورند، در حالي كه سيره و روش زندگي رسول خدا(ص) خلاف اين است. پيامبر(ص) در برابر درخواست همسران خويش درباره زرق و برق زندگي و زينت زنان، نرمشي از خود نشان نمي داد. و آنان را بين ادامه زندگي ساده با پيامبر (ص) و طلاق مخير مي كرد. (4)
در باره فلسفه ازدواجهاي پيامبربه لينك http://www.pasokhgoo.ir/node/1379
همچنين به بانك پاسخ هاي مركز ملي رجوع نماييد .
براي آگاهي بيشتر به كتاب «همسران پيامبر، پرسش‌ها و پاسخ‌ها»، حسن عاشوري لنگرودي كه توسط همين مركز تهيه و تدوين شده ومطالب ان مستند مي باشد، مراجعه نماييد.
پي نوشت ها:
1. همسران پيامبر پرسش ها و پاسخ ها، حسن عاشوري لنگرودي؛ تهيه و تنظيم مركز پاسخ به سوالات دفتر تبليغات اسلامي، ناشر تهران هستي نما، ص36تا 44.
2. فرازهايي از تاريخ پيامبر اسلام، سبحاني تبريزي، جعفرناش، سال چاپ 1412، نوبت چاپ اول‏،
3. براي آگاهي بيشتر به كتاب ترجمه طبقات كبرى‏، دكتر محمود مهدوى دامغانى‏، ناشر فرهنگ و انديشه‏، مكان نشر تهران‏، ج‏8، ص 51، به بعد مراجعه نماييد.
4. ترجمه مقدمه ابن خلدون، تهران، انتشارات علمى و فرهنگ، ج 1، ص 286.
موفق باشید.