من برای ازدواج با یک دختر دعا و چندین نذر کردم. ُحتی مکه که رفتم اولین با که چشمم به کعبه افتاد اولین دعام ازدواج با این دختر و زندگی خوشبخت و با رضایت خدا بود.همه نمازهام هم این دعا رو می کردم.(میگفتن اگر برای اولین بار چشم ادم به کعبه بیافته دعاش مستجابه.ولی الان سه ماه میگذره و راهی باز نشده.چرا؟امیدی هست؟من دعا و آرزو کردم که خدا ازدواج و خوشبختی من و اون فراهم کنه با رضایت خدا.چرا هنوز نشده
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
پرسش گر گرامي ما نمي دانيم كه شما چگونه با اين دختر آشنا شده ايد و براي ازدواج چه اقداماتي كرده ايد، آيا خواستگاري كرده ايد؟ آيا والدين تان را راضي كرده ايد؟ قبلا رابطه داشته ايد يا نه؟ چرا ازدواج تان سر نگرفته است؟ دانستن همه اين مسائل در پاسخگويي مهم مي باشد. ولي در هر حال بايد بدانيد دعا اثر خود را داد و بايد همواره اميدوار بمانيد، و چند ماه بيشتر نگذشته است، در مورد دعاهايي كه براي ازدواج مي كرديد و مي كنيد و به نتيجه نرسيده ايد بايد بگوييم كه نبايد به خاطر تاخير در اجابت دعا نگران يا نااميد بشويد خدا بنده مؤمنش را دوست دارد. دعاها و حاجاتي را كه دارد، اگر براي بنده اش خير و منفعت داشته باشد، اجابت مي كند. اما گاهي انسان كاري را پيگيري مي كند و با همه تلاشي كه انجام مي دهد، موفق نمي شود و به هدف خويش نمي رسد؛ مثلاً تصميم جدي مي گيرد كه در فلان روز يا ساعت معيني در فلان مكان يا مجلس حضور داشته باشد، ولي هر چه سعي مي كند، توفيق پيدا نمي كند. ممكن است براي لحظات يا روزهايي از اين جهت ناراحت شود، اما بعدها شكر خدا مي كند كه خوب شد فلان كار برايم پيش آمد و من اصلا به آن سمت و سو حركت نكردم؛ چون به دليل فلان مانع اصلاً نمي توانستم به مقصد برسم، يا ممكن بود فلان حادثه برايم پيش بيايد، و يا آن مكان و مجلس باب ميل و شأن و شخصيت من نبود.
به همين صورت، چه بسا اتفاق مي افتد كه معامله اي يا وصلت و ازدواجي را ما به خير و صلاح خود مي پنداشتيم، ولي بعد از مدتي متوجه مي شويم كه به نفع ما نبوده است، يا بر عكس.
ما انسان ها از آن جايي كه از غيب و سرانجام كارها بي اطلاع هستيم، خيلي اوقات كارها يا برآورده شدن حاجاتي را صد در صد به نفع خود مي دانيم، در حالي كه واقع امر اين گونه نيست. گاهي نيز سختي ها، مصيبت ها و مشكلاتي را صد در صد به ضرر خود مي پنداريم و حال آن كه آنچه خداوند مي داند و براي ما مقرر كرده، به ضرر ما نيست. قرآن كريم مي فرمايد:«و عسي أن تكرهوا شيئا و هو خير لكم و عسي أن تحبوا شيئا و هو شرّلكم»؛ (1) يعني چه بسا چيزي را شما بد و ناگوار بدانيد، در حالي كه خير شما در آن است و يا چيزي را دوست داشته باشيد، اما واقع امر اين است كه آن چيز به ضرر شما است.
خداوند چون خير و صلاح واقعي بنده اش را مي خواهد، حاجت هايي را كه به ضرر بنده اش مي باشد، اجابت نمي كند؛ ولي بنده از روي بي اطلاعي خيال مي كند خدا به خواسته هايش توجه ندارد.
گاهي دعا استجابت مي شود، اما ما به آن توجه نداريم. امير مؤمنان(ع) مي فرمايد: «دير اجابت نمودن خدا، تو را نااميد نكند كه همانا بخشش، بسته به مقدار درخواست است. چه بسا در اجابت دعاي تو تأخير رخ دهد تا درخواست تو طولاني تر گردد و بخشش خدا كامل تر شود. چه بسا چيزي را خواسته اي آن را به تو نداده، اما بهتر از آن را در اين دنيا يا آن دنيا به تو داده است و يا خير و صلاح واقعي شما آن بوده كه آن را از شما باز دارد. چه بسا چيزي را طلب نمودي كه اگر به تو مي داد، تباهي دين يا تباهي و ناراحتي هاي دنياي خود را در آن مي ديدي». (2)
پس با اين مقدار از دعا كه انجام داديد نه از خدا طلبكار باشيد نه نا اميد،بلكه با استمرار و اصرار بر دعا وانجام وظايف خود كه ذكر شد منتظر باشيد تا لطف حضرت حق شامل حالتان شود.
اما چند نكته عملي:
1- با والدين تان صحبت كنيد و براي اين ازدواج اصرار داشته باشيد، البته اصرار محترمانه و به دور از بي احترامي و كدورت.
2- حتما به خواستگاري برويد و حتي اگر جواب رد دادند بعد از مدتي دوباره اقدام كنيد.
3- بررسي كنيد هر مانعي بر سر راه ازدواج هست را با تلاش و كوشش برطرف كنيد ،يعني تلاش كنيد كه مشكلاتي كه براي ازدواج هست را كم كنيد.
4- ازدواج را سخت نگيريد. به اندازه اي به طرف مقابل قول دهيد كه مي توانيد عمل كنيد.
پي نوشت ها:
1. بقره (2) آيه 216.
2. نهج البلاغه، ترجمه فيض الاسلام، نامه 31.
موفق باشید.