سلام
ایا اهل کتاب کافر محسوب میشوند؟
و ایا تنها مسلمانان هستند که وادر بهشت میشوند یا با توجه به عدل الهی هر کس با نظر به اعمالش به بهشت یا جهنم میرود؟

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در ابتدا بايد گفت پيروان اديان پيشين چون معتقيد به خداوند اند، لذا موحد محسوب مي شوند؛ گرچه بعضا دچار شرك شده، مثلا تثليث در مسحيت نوعي شرك است؛ اما روي هم رفته اهل كتاب ملحد نبوده و موحد هستند، ولي بعد از آمدن پيامبر اسلام و آئين و پيام تازه و جديد الهي مكلف اند به شريعت اسلامي عمل نمايند و عمل شان طبق آن محاسبه مي شو د.
از آيات استفاده مى ‏شود: بهشت براى كسانى است كه ايمان به خدا و پيامبر اسلام (ص) داشته و عمل صالح و تقوا پيشه كرده باشند: « كسانى كه ايمان و عمل صالح دارند، خوشا به حال آنان كه خوش جايگاهى خواهند داشت». (1)
مراد، ايمان به خدا و پيامبر و وحى الهى است و مراد از عمل صالح، عمل به دستورهاى قرآن و اطاعت از پيامبر است كه از جمله دستورها اطاعت از اولى‏الامر است.
محبت و اطاعت از اميرالمؤمنين (ع) و اهل بيت جزء خميره ايمان است.
پيروان اديان الهى هم به حكم كتاب خودشان كه در آن اشاره به آمدن پيامبر اسلام شده است و هم به حكم عقل كه بايد به آخرين پيام الهى گوش فرا دهند، بايد دين اسلام را بپذيرند.
خداوند در قران مى‏فرمايد: « هر كس غير از اسلام (دين واقعى) دينى را بپذيرد، هرگز از او پذيرفته نيست و او در آخرت از زيانكاران خواهد بود». (2)
بنا بر اين همگان ( كفار و پيروان ساير اديان الهى) وظيفه دارند درباره دين خود و دين اسلام تحقيق كنند و دستورهاى اديان را با هم مقايسه كنند.
پس از تحقيق دقيق و علمى، به حقيقت اسلام و حقانيت اين دين پى خواهند برد. حال اگر پس از تحقيق به اين نتيجه رسيدند كه دين خودشان بر حق است و از طرفى به محتواى دين خود عمل كردند و بر كسى ظلم نكردند، چون حجت و دليل و برهان بر اعتقاد خود دارند، خداوند آنان را عذاب نمى‏كند، ولى اگر تحقيق نكردند و با لجاجت بر دين خود پاى فشارى كردند و با اين كه احتمال دادند دين اسلام دين حقى باشد، به دنبال آن نرفتند، در وظيفه خود كوتاهى كرده، در نتيجه مواخذه خواهند شد.
بنا بر اين اصل در حساب قيامت، ورفتن به بهشت در حق طلبي انسان ها و تسليم در مقابل آن، يا انكار حقيقت است.
شهيد مطهرى (ره) در اين باره مى‏گويد:
«اگر كسى در روايات دقت كند، مى‏يابد كه ائمه (ع) تكيه‏شان بر اين مطلب بوده كه هر چه بر سر انسان مى‏آيد، از آن است كه حق بر او عرضه بشود و او در مقابل حق، تعصب و عناد بورزد و يا لااقل در شرايطى باشد كه مى‏بايست تحقيق و جستجو كند و نكند. اما افرادى كه ذاتاً و به واسطه قصور فهم و يا به علل ديگر در شرايطى به سر مى‏برند كه مصداق منكر و يا مقصر به شمار نمى‏روند، آنان در رديف منكران و مخالفان نيستند.
ائمه اطهار بسيارى از مردم را از اين طبقه مى‏دانند. اين گونه افراد داراى استضعاف و قصور هستند و اميد عفو الهى درباره آنان مى‏رود
همان طورى كه ممكن است منشأ استضعاف، عدم امكان تغيير محيط باشد، ممكن است اين جهت باشد كه ذهن انسان متوجه حقيقت نشده باشد و به اين سبب از حقيقت محروم مانده باشد». (3)
پس اين امكان وجود دارد كه غير مسلمانان نيز داخل بهشت شوند و اينها گروهي هستند كه به عنوان مستضعفان شناخته مي شوند، يا واقعاً و حقيقتاً به دنبال دين حق بودند، اما به دلايلي بر آن دست نيافتند و نيز انسان هاي درست كار بودند.
محاسبه اعمال آنان، بر پايه عدل خداوندى است و بر اساس عقل و فطرت و كردارشان، هم چنين اعتقادات و باورهايشان (اگر صحيح و مطابق با اسلام باشد) مورد حساب قرار مى‏گيرند.
پي‌نوشت‌ها:
1. رعد (13) آيه 29.
2. آل عمران (3) آيه 85.
3. مرتضى مطهرى، مجموعه آثار نشر صدرا 1370 ش ، ج 1، ص 320.
موفق باشید.