سلام
كسانى كه شيفته فرهنگ غربى-ماسونى هستند مسلمانان را به نگاه رهبانى متهم ميكنند با توجه به اينكه اسلام انسان ها را به چشم پوشيدن از نامحرم و عدم ارتباط غير ضرورى با نامحرم دعوت ميكند و از آن طرف مسلمانان را متهم كرده ميگويند كه شما به زن مثل كالا نگاه ميكنيد!
اكثر طرفداران اين عقايد ماسونى حاضرند گناه كنند اما ازدواج نكنند! از يك طرف شايد زنا را گناه بدانند و نخواهند گناه كنند اما از يك طرف صيغه را مذموم ميدانند! يك مردى كه اعتقادات مذهبى ندارد در طول عمرش شايد زنان زيادى را تجربه كند با زنان زيادى حتى در حال تأهل رابطه جنسى داشته باشد. اما يك عرب را كه طبق اصولى چند زن دارد و در مقابل اينها تعهد دارد و مثل كالا با زن برخورد نميكند و بايد بهش خرجى بدهد و مسكنش را تهيه نمايد و بايد به عدل با او رفتار كند را متهم به بدوى بدون ميكند!
از طرفى در فرهنگ اعراب چند زنى چيز عادى ايست.
حال سؤال من اين است نگاه فرهنگ غربى ماسونى به زن مثل كالاست يا نگاه اسلام؟

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
اسلام تنها ديني است كه بطور علني و برخلاف همه سنتهاي مخالف با زن، زن را در انسانيت هم طراز مرد معرفي كرد و براي او مقام اجتماعي و خانوادگي نيز قرار داد و در يك تقسيم كار اجتماعي وظايف زن را بسيار محدود نمود و او را بسبب نقش مهم طبيعيش- كه در عمل نقش «مادري» ناميده مي شود- در حوزه اجتماعي هم درجه عالي قرار داد و بسياري از وظايف مردان را كه با نيروها و استعداد طبيعي مردها مناسب بود، ولي با طبيعت و استعدادهاي جسماني و روحاني زنها مناسب نبود، از دوش آنها برداشت بدون آنكه اين كاهش وظايف مردان بمعناي پائين بودن درجه و مقام ذاتي يا اجتماعي آنان باشد. حتي اسقاط اين تكاليف مردانه از زنان را باعتباري مي توان ارزش اضافي براي زنان شمرد همچنانكه در مواردي براي زنان اولويت قرار داده مثلاً در قرآن مي‌گويد: آنان را بر خود مقدم سازيد(1) و پيامبر مكرّم(ص) مي گويد: «بهشت زير پاي مادران است»(2) و نيز به پدران سفارش مي كند كه به دختران خود مهربانتر باشند.
- مطالبي كه شما را به جواب مي رساند:
1- نگاه فلسفي اسلام به زن، زيربناي حقوق زن در اسلام است، قرآن دين اسلام را هماهنگ با طبيعت (فطرت) معرفي ميكند يعني قوانين اسلام با قوانين طببعي هماهنگي دارد و از آن مايه گرفته همانگونه هر انسان مسلمان نيز بر اين اساس بايد زندگي خود را با طبيعت و قوانين آن همگام سازد. حقوق زن در اسلام را مي‌توان همان حقوق طبيعي او دانست كه طبيعت با توجه به سازواره و ساختار جسمي و روحي زن براي او درنظر گرفته است.
ويژگي هاي جسمي و روحي زن اقتضا دارد كه براي او نوعي حقوق خاص (مخالف با حقوق مرد) پيش بيني شود و اسلام اين نقطه مهم را رعايت كرده است. متأسفانه خود زنان نيز از اين تفاوت هاي حساس شناخت كاملي ندارند و جز اختلافات ظاهري جسماني و يا كمي از تفاوت هاي روحي خود با مردان چيزي نمي دانند.
2- نگاهي گذرا به تفكرات انديشمندان غربي به زنان گوياي اين مسئله است كه دعواي فمينيسم بيش از نمايشي براي سرپوش نهادن به افكار مادي ايشان نيست.
بساط آن چيزي كه امروز به عنوان آزادي زن در دنيا و از سوي فرهنگ منحط غربي پهن شده بر پايه اين است كه زن را در معرض ديد مرد قرار دهند. يكي از نشانه هاي مرد سالاري غربي ها همين است كه زن را براي مرد مي خواهند، لذا مي گويند زن آرايش كند تا مرد لذت ببرد! اين مرد سالاري است و نه آزادي زن. حاكمان جامعه غربي با همه چيز كنار مي آيند جز با چند موضوع، يكي از آنها و شايد مهمترينش حفظ اين حالت حفاظ منضبط ميان دو جنس زن و مرد است؛ يعني خويشتنداري در مقابل چيزي كه به آن آزادي جنسي گفته مي شود در مقابل اين به شدت سر سخت اند هر كار ديگري بكنند مهم نيست؛
از نظر آنها كسي مرتجع است كه روي اين مسأله تأكيد بكند. بنابراين زن را به عنوان وسيله ي التذاذ مردان معرفي كرده اند و اسمش را آزادي زن گذاشتند، در حالي كه به واقع آزادي مردان هرزه براي تمتع از زن است. اروپايي ها چنين هستند آنها مي گويند هر چه را كه ما فهميده ايم دنيا بايد از ما تقليد كند. مايلند كه جاهليت خودشان را بر معرفت عالم غلبه بدهند. آنها مي خواهند زن به سبك اروپايي را در جامعه رواج بدهند كه عبارت است از سبك مد و مصرف و آرايش در انظار عمومي و ملعبه قرار دادن مسائل جنسي بين جنس. مي خواهند اين مسائل را به وسيله زنان رواج بدهند هر جا با اين هدف گيري غربي ها مخالفت شود فريادشان بلند مي شود!
3- مكتب فمنيسم خواركننده‌ترين مكتب در معرفي شخصيت زن است. زيرا فمنيسم از زن يك مرد ناقص و قابل ترحم معرفي مي كند و سپس حقوق او را در رقابت با مردان قرار مي دهد و در دفاع از او تلاش مي‌نمايد.
اسلام، چشمه‌ عاطفه‌ را كه‌ لسان‌ قلب‌ و رمز حيات‌ و روابط‌ انساني‌ است‌ و نيز اساس‌ تأسيس‌خانواده‌ در جامعه‌ بشري‌ مي‌باشد را در حقيقت‌ زن‌ به‌ وديعه‌ نهاد.
- حاصل سخن اينكه:
اسلام هيچ گاه به زن نگاه فرودستي و كم‌‌ بينانه نداشته است و حتي آموزه‌هاي قرآني زن را با نگاه متعالي به تصوير مي‌كشد.
در برخي مناطق غرب، نگاه تجارت گونه و جنسي به زن وجود دارد در حاليكه اسلام زنان را همانند مردان تكريم كرده و فقط تقوا را ملاك قرار مي‌دهد.
راه پيش گيري از انحراف در دفاع از حقوق زنان، مبارزه با انديشه منحط و بي محتواي فمنيسم و راه رسيدن به حقوق و رشد و تعالي زنان، ارائه دركي صحيح از نظريات اسلام و قرآن درباره حقيقت زن و آگاه كردن زنان و مردان مسلمان از حقيقت زن و نقش او در حيات انساني از ديدگاه قرآن و اسلام است.
پي نوشت ها:
1. روم(30) آيه 223.
2. متقي هندي، كنز العمال، بيروت، مؤسسه الرساله، 1409 ه.ق. ج 16، ص 461، ‌ح 45439.
موفق باشید.