زن شوهر داري هستم با تحصيلات بسيار بالا و موقعيت اجتماعي نرمال همسري دارم بسيار زيبا و فهيم و مشكل من از خودم است با ديدن مردي زيباتر از همسرم دچار احساسات شديدي نسبت به او مي شوم مي دانم هوس است ولي تحمل آن برايم بسيار سخت است راهنمايم كنيد آيا اين حالت شامل حال من است يا زنهاي ديگر هم دچار اين مشكل مي شوندكمكم كنيد پاكدامني ام و زندگيم را بسيار دوست دارم
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
خواهر گرامي من به پرسش شما از دو منظر پاسخ مي دهم 1- نگرش اسلامي 2- نگرش روانشناسي
1- از نظر اسلام انسان براي رسيدن به تكامل معنوي و لقاي الهي آفريده شده است و آنچه موجب اين ارتقاء روحي مي گردد مبارزه ي انسان با انواع و اقسام رذائل اخلاقي در طول حيات خود است. انسان از وقتي كه به سن بلوغ مي رسد طبق حكمت و غرض آفرينش با انواع و اقسام رذائل و موانع تكامل الي الله مواجه مي شود يك روز حسادت به سراغ وي مي آيد و يك روز تكبر و روز دگر شهوت كه در قالب نگاه به نامحرم و كشش بسوي او جلوه گر ميشود و به ديگر سخن در جهان بيني اسلامي انسان هميشه بوسيله مثلث نفس، دنيا و شيطان مورد آزمون قرار ميگيرد تا بواسطه مبارزهي اختياري با آنها، ارتقاء روحي پيدا كند و به مراحل بالاتر تكامل دست يابد البته چه بسيارند كساني كه در اين گذر به پيروي از هواهاي نفساني خود پرداخته و به اختيار مغلوب شيطان ميگردند. قرآن كريم ميفرمايد كه ما راه سعادت و بدبختي را براي همه نمايان ساخته ايم و انسان را مختار گردانيديم تا هر كدام را كه مي خواهد برگزيند. حال شما خواهر گرامي هميشه و در همه حال در معرض آزمايش هستيد و راه خطا از صواب نيز روشن است حال اگر ميخواهيد كه جز پاكان و سعادتمندان گرديد بايد به مقابله با خواهشهاي نفساني و وسوسه هاي شيطاني برخيزيد. خواهر گرامي خداوند به بانوان مومن مي فرمايد كه هنگام صحبت كردن با مردان نامحرم چنان سخن گويند كه قلب هاي مريض در آنها طمع نكنند. نيز پيامبر صلي الله عليه و اله مي فرمايد كه هنگام تحريك، با همسر خود نزديكي كنيد تا دچار وساوس شيطاني نشويد.
شما براي اينكه بتوانيد اين حال خود را كنترل كنيد بايد از نگاه ويا توجه وخيره شدن به نا محرم پرهيز نماييد. در حديث آمده است كه نگاه به نامحرم، تيري از تيرهاي زهر آلود شيطان است.
2- اما در تحليل روانشناختي مشكل شما بايد عرض نمايم كه، كارل گوستاو يونگ از روانشناسان برجسته و خدا باور است، ايشان در تحقيقات گسترده ي فرا فرهنگي كه در طي ساليان طولاني انجام داده به اين نتيجه رسيده است كه در سرشت انسان باكسهايي تعبيه شده است كه او نام آنها را كهن الگو و يا صور نخستين(آركي تايپ) مي نامد. هر يك از اين صورتها نقش خاصي را در تكامل و يا انحطاط انسان بازي مي كنند، ايشان معتقد است كه كهن الگويي به نام سلف(self) درسرشت انسان وجود دارد كه نماينده خدا در وجود انسان است و او را بسوي خوبيها فرا مي خواند و كهن الگويي به نام شادو(shado) وجود دارد كه نماينده شيطان در وجود انسان است و در بزنگاههاي خاصي كه اوضاع بر وفق مراد او باشد انسان را بسوي امور ناخوشايند فرامي خواند. يونگ معتقد است كه تحريكات شادو هميشه و تا هنگام مرگ در سيستم رواني انسان وجود خواهد داشت. اما اگر انسان سلف خود را تقويت نمايد مي تواند شادو را تحت كنترل در آورد و از افتضاحاتي كه پيروي محض از شادو ممكن است ببار بياورد در امان باشد علي عليه آلاف التحيت و الثناء و السلام مي فرمايد كسي كه هواي نفسش را بر عقلش غلبه دهد مفتضح ميشود و كسي كه عقلش را بر هواي نفسش غلبه دهد به رستگاري مي رسد و اين كلام گهر بار همان تحليلي است كه يونگ روانشناس بعد از هزارو چهارصد سال به آن رسيده است. پس روش مقابله با اينگونه افكار اينست كه كافي است انسان به خاستگاه اين افكار كه دامان شادو است توجه داشته باشد و فقط همين توجه باعث مي شود كه اين گونه افكار از تاريكي ترسناك خارج شوند و انسان وقتي بداند كه اين افكار از كجا نشات مي گيرد ديگر نگراني وي در قبال آنها بسيار كاهش مي يابد.
موفق باشید.