شوهرم با زن برادرش هایش شوخی می کند.
انها هم با شوهرم شوخی میکنند. این خیلی عذابم میده.
بعد از دو سال و نیم از ازدواجم، از شوهرم خواستم اینکارو نکنه. اما او با من دعوا کرد و فحشم داد و گفت به من ربطی نداره که اون چه رفتاری با زن برادر هایش دارد.
شما بگید چیکار کنم؟؟
در ضمن من خارج از ایران بعد از ازدواجم زندگی میکنم اینجا هیچ مشاوری نیست که به درد ما مسلمان ها بخوره. چیکار کنم ؟؟

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
خواهر گرامي؛ ما نيز بسيار متاسفيم كه محدوديت در امكانات و متخصصين، مانع از دستيابي هم ميهنان عزيز ساكن كشورهاي مختلف به متخصصين روانشناس دين آشناست. با اين وجود شما مي توانيد با مركز اسلامي كشور محل زندگي خود در ارتباط باشيد و از مسئولين آن بخواهيد تا متخصصين مسلماني كه دسترسي به آنها مقدور باشد را به شما معرفي كنند. همچنين در مواردي بعضي از همكاران ما به عنوان دانشجوي بورسيه در بعضي از كشورها مشغول به تحصيل اند كه موقعيت مناسبي جهت مشاوره را براي شما و ديگر مسلمانان فراهم مي كنند.
اصل شوخي در اسلام، مطرود نيست. اسلام، دين چند بعدي است و به تمام ابعاد زندگي انسان توجه دارد. با شوخي مي توان در دل مومن، سرور ايجاد كرد كه ثواب فراواني دارد. اما بايد توجه داشت شوخي تا زماني مطلوب دين است كه بجا بوده و باعث نشود تا فرد مرتكب گناه شود.
جاي بسي تاسف است كه برخي، برادر شوهر يا خواهر زن، پسر عمه و ... را محرم مي دانند و با آنان مانند محرم رفتار مي كنند يا گاهي با پسر عمو، پسر عمه و ... دست مي دهند با اين كه اطلاع دارند نامحرمند. در همه موارد هم مي گويند ارتباط ما، خواهر و برادري است و قصد بدي نداريم.
در فقه ما همه اين خويشاوندان نامحرم هستند و اجازه تماس جسمي، پوشش نامناسب، قهقهه ها و خنده هاي تحريك آميز را در حضور آنان نداريم. نمونه هاي ياد شده و مانند آن بدون قصد ريبه و شهوت نيز حرام است؛ زيرا مفسده هاي فراواني دارد؛ پس نبايد رفتار آنها و شوهرتان باعث شود شما نيز در مسير گناه قرار بگيريد. خوب است با احترام و لحن مهر آميز و متواضعانه مطلب را به آنان منتقل كنيد. گاهي شما مشكلاتي در زندگي داريد كه لازم است آن ها را با گفت و گو با شوهرتان حل كنيد. اين كار، پسنديده و كاملا مورد تاكيد عقل و شرع است؛ البته شرايطي دارد.
در ادامه به نكات ذيل توجه كنيد
1. بنظر نمي رسد مشكلاتي كه از آن ياد كرده ايد خالي از سوء تفاهم ها و كاستي هاي مشترك باشد. متاسفانه بسياري از مشكلات همسران به عدم درك خواسته هاي شريك زندگي مربوط مي شود. سعي كنيد خواسته هاي همسرتان را كشف كرده و در عين حال با مبرا ندانستن خود از كاستي ها و كوتاهي ها، حس حياي ديني را به شوهرتان برگردانيد.
2. خواهر گرامي؛ اميدواريم شما از اين مسئله مستثنا باشيد؛ اما بسياري از مراجعين متاهل علت پناه بردن خود به شوخي با نامحرم را در ناتواني و كم كاري هاي زنان خود مي دانند. شما مي توانيد به كمك يك مشاور تمام زواياي زندگي را بررسي كرده و نقاط ضعف خود را بشناسيد. همچنين مي توانيد با آموزش يا مطالعه كتاب هاي در زمينه مهارت هاي زندگي روش صحيح برخورد با او را به دست آوريد. اگر بتوانيد خود را آنگونه كه همسرتان مي خواهد تغيير دهيد.(بدون اينكه از مسير دين منحرف شويد)، گام موثري در تغيير رفتار او خواهيد داشت.
نكاتي كه تا زمان مراجعه حضوري شما متخصصين مربوطه راهگشا خواهد بود:
1. به نظرشما ديگران كه مشكلاتي شبيه شما دارند چگونه مشكل خود را مديريت مي كنند؟ آيا برآشفته شده و زندگي كنوني را بر خود حرام مي كنند؟ آيا بجاي پيگيري هاي بهتر براي اصلاح خصوصيات همسرشان، در پي حذف صورت مساله برآمده و به فكر انصراف از زندگي مي افتند؟اگر دنيا را به دو منطقه تاريك و روشن تقسيم كنيم و خود را فقط در بخش تاريك آن جاي دهيم، فرصت مشاهده و بهره گيري از جنبه هاي روشن زندگي را از دست خواهيم داد. يقينا در زندگي و شخصيت همسرتان، جنبه هاي قابل اتكايي وجود دارد كه درك و شناخت آنها كار دشواري نيست.
2. اگر به مجرد يافتن نقطه (نقاط) قوتي در همسرتان، آنها را ارج نهيد و با احساس افتخار و بالندگي به آنها، خود را مسرور نشان دهيد، اهرمي را در تحول شخصيت همسرتان به كار گرفته ايد كه با كوچكترين سرمايه گذاري، بيشترين سود را خواهيد يافت.
3. بدون اينكه او را سرزنش كنيد، كنارش بنشينيد و با حسن نيت به او بگوييد كه ترا خيلي دوست دارم؛ چند ماه است كوشش كرده ام زندگي مشتركمان روبراه باشد. مي دانم كه متوجه هستي من از تو خواهش كرده ام كه احساسات خود را آشكار كني، روي وجوه زندگي مشترك كار كنيم؛ درباره موضوعاتي كه داريم به گفتگو بنشينيم كه تمام اينها يك دليل دارد؛ نجات زندگي مشتركمان. زندگي مشتركي كه از روال آن خوشحال نيستم. هميشه گفته اي از وضع موجود راضي هستي، هميشه گفته اي علاقه نداري به شكلي كه من مي خواهم دگرگون شوي و به كمال برسي. بدون توجه به آنچه گفته اي هميشه كوشش كردم ترا وادار كنم عوض شوي. حال مي دانم كه اين كار من اشتباه بوده است. تو حق داري هر طور كه مي خواهي زندگي كني؛ من هم چنين حقي دارم. راه من بهتر از راه تو نيست فقط با آن فرق دارد. بنابراين عزيزم هر چقدر وقت نياز داري، روزها يا هفته ها در اختيارت هست تا از خودت بپرسي. آيا از اينكه همين طور كه الان هستي زندگي كني، خوشحالي؟ و رابطه اي را كه همسرت از تو مي خواهد رابطه مشترك را بهبود ببخشي، نمي خواهي؟ توجه كن من طالب زندگي زناشويي هستم كه در آن من و شوهرم هميشه در حال تكامل باشيم و دگرگونيهاي لازم را پذيرا شويم و كوشش كنيم تا صميميت و عشق ورزي بيشتري داشته باشيم. اين مهمترين هدف من در زندگي است.
4. از كساني كه اين روش را به كار برده اند، شنيده ام كه همسرشان بعد از شنيدن اين گفتگو، سعي كرده است دگرگوني هاي لازم براي تكامل شخصيتي را از خود بروز دهد. بنابراين چنين كاري امكان پذير است.
5. در يك كاغذ دو ستوان بكشيد. نيازهاي خود را در ستون اول بنويسيد و دگرگوني هايي را كه دوست داريد در رفتارش ايجاد شود، يادداشت كنيد. حال در ستون ديگر ابزار مورد نياز را بنويسيد. به اين روش همسر شما مي تواند بفهمند چه خواسته هايي داريد و او چگونه مي تواند تغييرات لازم را در خود ايجاد كند.
در تيتر ستون اول بنويسيد؛ آنچه كه نياز دارم. در تيتر ستون دوم بنويسيد؛ ابزار مورد نياز.
حال بعنوان مثال در ستون اول بنويسيد؛ نياز دارم با من عاطفي تر رفتار كند و احساسات خود را هم برايم آشكار سازد. و در ستون دوم بنويسيد؛ به من بگو از چي ناراحتي قبل از آنكه از تو بپرسم حتي اگر فكر مي كني آن موضوع اصلا مهم نيست. و يا ؛ بعضي وقتها بگو دوستت دارم قبل از آنكه اين جمله را من بگويم. اين روش را با همسرتان در ميان بگذاريد و هر دو تمرين كنيد. اين تمرين او را به ابزاري كه نياز داشت، مجهز خواهد كرد و باعث مي شود، او هم نيازهاي خودش را بيان كند. با اين روش بزودي متوجه خواهيد شد كه همسرتان با شنيدن كلمه دگرگوني، حالت دفاعي نمي گيرد. همچنين شما مي توانيد روشهاي مناسب ديگري را هم از طريق نوارها و شركت در سمينارها كشف كنيد تا بتوانيد رابطه خود را به سطح بهتري برسانيد و دگرگوني رفتاري مورد نياز را فرا بگيريد.
موفق باشید.