پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.

بعد از مطرح شدن بحث پوشش زنان در مدینه، پیامبر اسلام چه اقدامات اجرایی برای پیاده سازی آن به کار گرفت؟ برخی دوستان مطرح می کنند که ایشان پذیرش حجاب رو بعهده افراد گذاشته بود و برخورد اجباری نداشتند؟ ِیا شنیده شده است که یکی از خلفا در کوچه های مدینه با شمشیر می ایستاده است و مانع از حجاب کنیزان می شده است تا فرق بین کنیزان و زنان آزاده مشخص شود. بسیارممنون میشوم اگر مرجع مطالب ذکر شود.

مطالب مذكور فاقد منابع معتبر مي باشد.
حجاب دستوري از جانب دين مبين اسلام و مذهب تشيع است، و ازمباني ديني و آيات و روايات استفاده مي شود، در زمان رسول خدا و حاكمان اسلامي رعايت حجاب براي همه حتي اقليت هاي مذهبي هم لازم بوده است، زيرا حجاب از ضروريات اسلام مي باشد. بر حاكم است به اين مسايل اهميت دهد:" علي (ع) مي فرمايد: بر امام نيست جز آن چه از امر پروردگار به عهده او واگذار شده است... و زنده كردن سنت‌ها ."(1)
در جاي ديگر، يكي از وظايف مهم حاكم امر به معروف و نهي از منكر و اقامه حدود الهي بيان شده است: «لابدّ للأمّة من إمام... فيأمرهم وينهاهم ويقيم فيهم الحدود».(2) جامعه نيازبه حاكم دارد ....تا آنان را امر به معروف ونهي از منكر كند وحدود الهي را اجرا نمايد. روشن است كه بي حجابي، از منكرات اسلام است كه بايد از آن نهي شود. حضرت رسول (ص) اين وظيفه را بهتر انجام مي داد. افزون بر اينكه در عصر حضرت رعايت پوشش و حجاب مورد توجه توده مَردم(اعم از مسلمان و غير مسلمان) بود. مانند اين عصر بي حجابي و بدحجابي رايج نبود حتي اقليت هاي ديني نيز موظف بودند كه حجاب را رعايت نمايند. در سوره احزاب دستور كلي در باره حجاب آمده است: «اي پيامبر! به همسران و دختران خويش و بانوان با ايمان بگو كه روپوش خود را برگيرند تا به عفاف و حريت شناخته شوند و مورد آزار و تعرض هوسرانان قرار نگيرند. خداوند، آمرزنده و مهربان است.» (3)
تذكر نكته اي را لازم مي دانيم:
قطعا منشا بسياري از اين پرسش ها اجباري بودن حجاب در اين است كه بايد بدانيم الزام حجاب در كشور ايران، به خاطر قانون كشور است،‌ نه اين كه فرد بايد مسلمان باشد يا احكام اسلام را عمل كند، بلكه از اين جهت كه حجاب پديده‌اي اجتماعي است. ربطي به دين دار بودن يا نبودن ندارد. اگر حجاب تنها يك مسئله فردي بود، مسيحي يا يهودي ويا اقليت هاي مذهبي ديگر هيچ الزامي براي انجام آن نداشتند، همان گونه كه هيچ كس مسيحي يا يهودي را اجبار به روزه گرفتن يا نماز خواندن نمي‌كند، زيرا فقط يك مسئله فردي است، اما چون حجاب مسأله اجتماعي است، رعايت آن بر غير مسلمان نيز لازم است، همان طور كه تأسيس مراكز مشروب‌ فروشي براي غير مسلمان نيز جايز نيست، اگر چه در دين آنان اشكال نداشته باشد. اصولاً كارهاي خلاف و منكري كه آشكارا و در منظر مردم، رخ مي‌دهد، در حكومت اسلامي از انجام آن ها جلوگيري مي‌شود، ولي كارهايي كه جنبه علني ندارد و در جامعه تأثير منفي ايجاد نمي‌كند، حالت اجباري ندارد مثلا، در جامعه اسلامي مسيحي يا يهودي مي‌توانند در خانه خود روزه نگيرند، نماز نخوانند و... اما به صورت علني و در خيابان و در منظر عام، حق ندارند در ماه رمضان روزه بخورند. حجاب نيز چنين است. اگر درون خانه در ارتباط با نامحرم، حجاب را رعايت نكنند، آنان را مجبور به حجاب نمي‌كنند، ولي در مجامع عمومي و كوچه و خيابان كه در منظر ديگران است، بايد حجاب را رعايت كنند.
براي آگاهي بيش تر به كتاب مسأله حجاب از آيت الله شهيد مطهري مراجعه نماييد.
پي‌نوشت‌ها:
1. نهج البلاغه، خطبه 105.
2. مجلسي،بحار الانوار، ج 93، ص 41.
3. احزاب(33) آيه 59.
موفق باشید.